طبقه‌بندی‌های اندیکاتور


ترکیب‌ اندیکاتورهای مناسب

اندیکاتور چیست؟

تحلیل های تکنیکال مبنای تصمیم های بزرگی در بازارهای سرمایه هستند. میلیاردها دلار به صورت روزانه در بازارهای دنیا بر اساس همین تحلیل ها جا به جا می شوند و در نهایت طرفین یا در این فرآیند موفق بوده اند و یا اینکه سرمایه خود را باخته و کنار کشیده اند. بنابراین اهمیت این تحلیل ها و البته ابزارهای ان بر کسی پوشیده نیست. اندیکاتورها از همین ابزارها هستند. شاید مهم ترین ابزارهای به کار گرفته شده در بازارهای سرمایه برای پیش بینی آنچه قرار است در آینده رخ بدهد. یک فرآیند مبتنی بر ریاضی و معادلات پیچیده آن که می تواند با ورودی هایی مانند قیمت و زمان و حجم و غیره به یک نتیجه مشخص بینجامد و در نهایت کمک بزرگی به تصمیم گیری کند.

یکی از مهم ترین دیدگاه ها که باید در حین یک تحلیل تکنیکال در ذهن باشد، عدم توجه به قدرت ذاتی و توانمندی بالقوه آن در ابعاد دیگر است. صرفا باید حال فعلی در نمودار مورد توجه باشد و آن چیزی مورد تحلیل قرار می گیرد که سهم مطابق با آن رفتار نموده است. حال ممکن است این سهم مربوط به یک غول اقتصادی بازار باشد و یا یک واحد تولیدی تازه پا گرفته، به هر حال این نمود تحلیل های تکنیکال است. به همین دلیل است که معمولا از تحلیل بنیادی به عنوان مکمل و اعتبار دهنده به نتایج تکنیکال یاد می کنند. در این مقاله به دنبال مرور جامعی بر مفهوم اندیکاتور خواهیم بود.

برای ورود به فارکس، حتما از بهترین بروکر های فارکس که مناسب ایرانیان است استفاده کنید. ما در این مقاله، بهترین بروکر ها را معرفی و بررسی کرده ایم.

اندیکاتور ها در فارکس

اندیکاتورها همان گونه که اشاره شد ابزارهایی برای تحلیل تکنیکال هستند. آنها یک مبنا برای تصمیم گیری می سازند و همانند علایم رانندگی، یک هشدار جهت عملکرد خاص هستند. آنها تکمیل کننده تمام آن نشانه هایی هستند که قرار است ما را از یک عمل در بازار سرمایه دور کنند و یا به سمت یک عملکرد تشویق نمایند. در واقع زمانی که الگوها و نمودارهای اصلی مانند قیمت کمکی به شما در فرآیند تصمیم گیری نمی کنند، اندیکاتورها هستند که خروجی های ریاضی خود از تحلیل چند فاکتور مختلف را به شما ارائه می دهند و در مسیر یک تصمیم درست با شما همراه می شوند.

به دلایلی که در بالا ذکر شد، از اندیکاتورها به عنوان نمودارهای کمکی یاد می کنند و آنها یک راه حل برای پخته تر کردن داده هایی مانند ارزش و قیمت سهم، زمان و حجم می باشند که در قالب یک سری از توابع به شکل ریاضی قرار داده شده و نمودارهایی را رسم می کنند که بهترین راهنما در سرمایه داری می باشند. در واقع روند کار در بازارهای سرمایه به شکل این می باشد که در یک نمودار اصلی به نام ارزش-زمان یا همان قیمت-زمان، تمرکز کرده و نتیجه گیری های لازم انجام می شود، حال اگر این نمودار جوابگوی سوال شما نباشد و یا اینکه نیاز به نتیجه گیری قوی تری از داده ها باشد، پای اندیکاتورها به میان باز می شود. آنها الگوها و روندها را شناسایی می کنند و وسیله پیش بینی آینده می باشند. معمولا آنها که به دنبال سیگنال های خرید و فروش می باشند، بهتر است برای اعتبارسنجی این سیگنال ها، تسلط کافی بر روی اندیکاتورها داشته باشند.

کارکردهای اندیکاتورها در بازارهای سرمایه

اندیکاتورها به صورت عمومی و کلی در دو دسته اصلی طبقه بندی می شوند. آنها یا به صورت “پیش رونده” عمل می کنند که کاملا متمرکز بر روی نمودار قیمت و این فاکتور اساسی هستند و تمامی آینده نگری های خود را بر مبنای همین آیتم انجام می دهند و یا حالت “دنباله رویی” دارند و در آنها یک وقفه زمانی کوتاه برای مشاهده رخدادهای صورت گرفته بر روی سهم صورت می گیرد و سپس تحلیل های لازم انجام می شود و سیگنال های مربوطه کاملا تعیین می گردند. به همین ترتیب باید اشاره به این نکته کنیم که کارکرد آنها در بازارهای سرمایه و تجزیه و تحلیل سهام به چند حالت زیر می باشد :

دسته بندی اندیکاتور ها

دسته بندی اندیکاتور ها

– آنها یا به صورت “اخطاری” می باشند و قبل از اینکه روند حالت دیگری به خود بگیرد و به سمت و سوی خاصی تمایل کند، هشدار مربوط به این تغییر را می دهند. یک گزینه بسیار ایده آل برای افراد محتاط و کسانی که بخواهند کمی زودتر حتی با احتمال کمتر نسبت به یک رویداد واکنش نشان دهند.

– یا به صورت “احتمالی” هستند و حالت پیش بینی دارند. در این حالت اندیکاتورها با استفاده از ابزارهای مناسب نقاط ورود و خروج از سهم را به صورت احتمالی اما با درصد بالا اعلام می کنند. در مورد کشف منطقه ورود به سهام می توان این کارکرد اندیکاتورها را بی نظیر توصیف کرد. – و نهایتا آنها به صورت “تصدیقی” می باشند. زمانی که رخدادی در مورد یک سهم به وقوع پیوسته باشد و فرد با تحلیل های خود در مورد آن به دنبال پیش بینی مطابق این حرکت است. در واقع اگر اندیکاتور شما تاییدیه مناسبی به این روند داده باشد، برای حرکت بعدی آن هم با احتمال بسیار بالا جواب درستی خواهد داد.

رسم اندیکاتور در متاتریدر

برای رسم اندیکاتور در متاتریدر از قسمت Insert روی Indicators کلیک کرده و نمودار مورد نظر خودتان را پیدا کرده و رسم کنید.

رسم اندیکاتور در متاتریدر

رسم اندیکاتور در متاتریدر

دسته بندی اندیکاتورها

بهترین و استانداردترین دسته بندی مربوط به اندیکاتورها به صورت زیر می باشد :

1- حالت روند

در مورد اندیکاتورهای حالت روند باید این گونه گفت که آنها به صورت وقفه ای هستند و مبتنی بر فاکتور قیمت عمل می کنند. در این اندیکاتورها، تمامی عملکردها از طریق اجرای یک میانگین بر روی قیمت صورت می گیرد و مبنای عمل رفتار همین میانگین در بستر زمان است.

2- حالت نوسانگر

این اندیکاتورها مبتنی بر نوسانگرها هستند و عملکرد آنها در یک بازه زمانی محدود در نظر گرفته می شود. اصلی ترین کارکرد این نوسانگرها در مورد روندها می باشد و انها از قدرت کافی برای تحلیل برخوردار هستند. سیگنال این اندیکاتور زمانی ارسال می شود که روند دچار اختلال شود. این اختلال چه برای صعود و چه برای نزول در نوسانگرها قابل مشاهده بوده و به خوبی دیده می شود. به همین دلیل است که از این نمودار به عنوان یک ابزار روانشناختی در بررسی هیجان بازار نیز یاد می شود. هیجان در این مورد به تصمیمات جمعی گروه غالبی از خریداران یا فروشندگان مربوط می شود که اختلال در سهم ناشی از عملکرد آنها می باشد.

3- حالت حجم محور

اندیکاتورهای مبتنی بر حجم معاملات که بسیار معتبر هستند. بررسی ارزش یک سهم و تغییرات آن در بستر اندیکاتور حجم یکی از موفق ترین حالات تحلیل تکنیکال است. این حجم را در بازها های زمانی معینی تحت نظر داشته باشید و تغییرات صورت گرفته حاوی اطلاعات بی نظیری برای شما خواهد بود.

4- اندیکاتور ویلیامز

یکی از اندیکاتورهای غیرعمومی که توسط شخصی به همین نام طراحی شده است. در طراحی آن از مدل ها و معادله های مشهور ریاضی مانند فیبوناچی بهره گرفته شده است و صحت آن کاملا مورد تایید می باشد.

طبقه بندی بالا در مورد اندیکاتورها، یک حالت عمومی و غیرعمومی برای این مفهوم بود. زیر مجموعه های فراوانی در هر یک از این دسته ها قرار می گیرد و بزرگان اندیکاتورهای خود را در این دسته بندی ها تعریف و قرار می دهند. از مشهورترین زیر دسته های این مفهوم می توان به موارد زیر اشاره کرد :

نحوه ترکیب‌ اندیکاتورهای مناسب و جلوگیری از سیگنال‌های اشتباه

نحوه ترکیب‌ اندیکاتورهای مناسب و جلوگیری از سیگنال‌های اشتباه

اندیکاتورها در سه طبقه‌بندی قرار می‌گیرند و می‌توان چند اندیکاتور از طبقه‌بندی مشابه را با هم ترکیب کرد که به افزونگی اندیکاتور معروف است، از طرفی می‌توان چند اندیکاتور از طبقه بندی‌های متفاوت را با هم ترکیب نمود تا به روشی هدفمند دست یافت.

سه نوع طبقه‌بندی برای اندیکاتورها وجود دارد:

  1. اندیکاتورهای مومنتوم (مقدار حرکت) (momentum indicators)
  2. اندیکاتورهای تعقیب روند (trend-following indicators)
  3. اندیکاتورهای تغییر‌پذیری (volatility indicators)

دانستن این که کدام اندیکاتور به کدام طبقه‌بندی تعلق دارد و نحوه ترکیب آنها با یک روش هدفمند، بهتر می‌تواند به شما در تصمیم‌گیری‌های تجاری کمک کند. از سوی دیگر، ترکیب اندیکاتورها به روش اشتباه منجر به سردرگمی زیاد، تفسیر قیمت اشتباه و در نتیجه تصمیمات اشتباه در تجارت می‌شود.

افزودن چندین اندیکاتور- دیدن موارد مشابه در اندیکاتورهای مختلف

افزودن چند اندیکاتور به این معنی است که یک معامله‌گر از اندیکاتورهای چندگانه استفاده می‌کند تا اطلاعات مشابهی را نشان دهد؛ چنانچه معامله‌گر از دو یا چند اندیکاتور از طبقه‌بندی یکسان استفاده کند، افزونگی اندیکاتور وجود دارد.

تصویر زیر نموداری با سه اندیکاتور مومنتوم را نشان می‌دهد (MACD، RSI و استوکاستیک). اساسا هر سه اندیکاتور اطلاعات مشابهی را ارائه می‌دهد زیرا آنها مقدار حرکات را در رفتار قیمت بررسی می‌کنند؛ شما می‌توانید مشاهده کنید که تمام اندیکاتورها به طور همزمان بالا و پایین می‌روند، از هم عبور می‌کنند و در دوره‌های بدون حرکت، مسطح می شوند (مستطیل‌های قرمز رنگ).

ترکیب‌ اندیکاتورهای مناسب

تصویر بعدی نموداری، دو اندیکاتور روند را نشان می‌دهد (ADX و باند بولینگر). باز هم هدف هر دو اندیکاتور، یکی است، یعنی شناسایی قدرت روند. در طول روند می‌توانید ببینید باند بولینگر به سمت پایین حرکت می‌کند و قیمت به سمت باندهای بیرونی نزدیک می‌شود؛ در همان لحظه ADX بالا می‌رود، در طول محدوده، باند بولینگر باریک می‌شود و به یک سمت حرکت می‌کند و قیمت در مرکز روند معلق می‌ماند. ADX در طول محدوده، مسطح است یا به سمت پایین حرکت می‌کند.

تاکید بر اطلاعات

مشکل افزونگی اندیکاتور این است که وقتی معامله‌گر از اندیکاتورهای چندگانه استفاده می‌کند که اطلاعات مشابه را نشان می‌دهد او با توجه به اطلاعات زیادی که توسط اندیکاتورها ارائه می‌شود، بسیاری از چیزها را از دست می‌دهد. معامله‌گری که از ۲ یا چند اندیکاتور روند استفاده می‌کند، ممکن است بر این باور باشد که روند قوی‌تر از آن باشد و ممکن است بعضی از سر نخ‌های مهم دیگر نمودار را از دست بدهد.

استفاده از اندیکاتورهای چندگانه که یک کار را انجام می‌دهند و داده‌ها را به شیوه‌ای مشابه تحلیل می‌کنند، باعث می‌شود موارد دیگر از اهمیت کمی برخوردار باشد زیرا شما چندین بار داده‌های مشابه را مشاهده می‌کنید.

طبقه‌بندی‌های اندیکاتور

جدول زیر بیشترین اندیکاتورهای مورد استفاده بر اساس طبقه‌بندی را مرتب کرده است. اکنون می‌توانید از اندیکاتورهایی که متعلق به طبقه‌بندی مشابه هستند جلوگیری کنید و اندیکاتورهایی با طبقه‌بندی متفاوت که مکمل یکدیگر هستند را ترکیب نمایید.

توجه: اندیکاتورها کار می‌کنند اما نمی‌دانید چگونه از آنها استفاده کنید.

ترکیب ابزارها به روشی هدفمند

در این قسمت با بخش جالبی آشنا می‌شوید. تصویر زیر نموداری با سه اندیکاتور مختلف را نشان می‌دهد که مکمل یکدیگر هستند و همدیگر را پشتیبانی می‌کنند. RSI بازی‌ حرکتی (مومنتوم) را می‌سنجد، ADX روند را پیدا می‌کند و باند بولینگر نوسانات را اندازه‌گیری می‌کند. نقاط ۱ تا ۵ را بررسی می‌کنیم تا مشاهده کنیم چگونه اندیکاتورها مکمل یکدیگر هستند و چگونه انتخاب یک اندیکاتور از هر طبقه‌بندی به شما در درک بهتر قیمت می‌تواند کمک کند.

نقطه ۱: قبل از نقطه ۱، ADX یک روند مداوم را نشان می دهد و RSI روند صعودی را ثابت می‌کند. در طول این روند، حمایت و مقاومت زمانی که ADX بیش از ۳۰ و بالاتر بود، شکسته شده است.

نقطه ۲: ADX تغییر مسیر داده و روند قوی صعودی (بولیش) را از دست می‌دهد ، به بیانی دیگر سطح حمایت شکسته نشده است و قیمت از باند بولینگر عبور نکرده اما روی باند بیرونی بانس می‌کند.

نقطه ۳: در نقطه ۳، قیمت در محدوده است و ADX اعتبار خود را از دست می دهد، ADX زیر ۳۰ محیط محدوده را تایید می‌کند. در محدوده اندیکاتور RSI می‌تواند در شناسایی نقاط برگشتی همراه با باندهای بولینگر کمک کند.

نقطه ۴: همین مسئله برای نقطه ۴ صدق می‌کند، ADX هنوز هم زیر ۳۰ قرار دارد، در این محدوده معامله‌گر بایستی به دنبال خطوط روند و رد شدن از باندهای بولینگر بیرونی باشد، ؛ RSI نشان می‌دهد که سرعت حرکت در محدوده است.

نقطه ۵: نقطه ۵ یک واگرایی حرکتی را درست در خط روند و سطح مقاومت نشان می‌دهد که بیانگر این است احتمال بیشتر در این محدوده وجود دارد. باز هم قیمت نمی‌تواند از باند بولینگر خارج شود و ADX نیز مسطح است.

مثال ۲

نمودار بعدی ترکیب RSI با باند بولینگر را نشان می‌دهد. شما می توانید اطلاعات مکمل را نیز دریافت کنید.

RSI اطلاعات حرکتی را فراهم می کند: RSI پایین و نزولی بیانگر افزایش حرکت نزولی می‌باشد؛ RSI حدود ۵۰، سیگنال کمبود حرکت است؛ RSI بالا و صعودی، طبقه‌بندی‌های اندیکاتور حرکت صعودی قوی را نشان می‌دهد.

باند بولینگر نه تنها اطلاعات نوسانات و تغییرپذیری را ارائه می‌دهد، بلکه اطلاعات مربوط به روند را نیز فراهم می‌کند: قیمت بین باندهای میانی و بیرونی فاز روند را نشان می‌دهد؛ زمانی که قیمت، باند میانی را می‌شکند حاکی از پتانسیل برگشتی است و زمانی که قیمت به باندهای بیرونی نرسد، حاکی از کمرنگ شدن حمایت روند است.

همیشه تعداد ابزارهای بیشتر، بهتر نیست بلکه ترکیب مناسب ابزارها اهمیت دارد.

ترکیب کاملی از اندیکاتورها به این معنی نیست که همیشه به مسیر مشابه اشاره کند، بلکه بایستی اطلاعات را نشان دهد. دانستن این که کدام اندیکاتور تحت چه شرایطی در معاملات استفاده شود، بسیار مهم است.

اندیکاتورهایی را ترکیب نمایید که اندازه‌گیری‌های مختلف را بر اساس حرکت قیمت مشابه محاسبه می‌کنند و سپس این اطلاعات را با مطالعات نمودار خود ترکیب کنید که به سرعت، تاثیر مثبت بسیاری بر روی معاملات شما می‌گذارد.

راهنمای نهایی استفاده از اندیکاتورها در معاملات

استوکاستیک
  • به طور کلی اندیکاتور محدوده‌ای و برگشتی است.
  • سرعت حرکت قیمت را نشان می‌دهد.
  • حرکت قیمت را اندازه گیری می‌کند.گسترش استوکاستیک نشان دهنده قدرت قیمت است. استوکاستیک محدود و باریک در مقابل نشان دهنده کاهش حرکت در روند می‌باشد.
RSI
  • اندیکاتور قدرت روند
  • مقایسه کندل صعودی و نزولی
  • اندازه گیری قدرت و حرکت

هنگامی که RSI بالا است، به این معنی است که از قبل تعداد زیادی کندل‌ صعودی وجود داشته و به لحاظ اندازه نیز بزرگتر بودند. RSI پایین نشان می‌دهد که حرکت قیمت گذشته کاهش یافته بود.

ADX
  • قدرت و ضعف سیگنال‌ها

۲۵> روند ضعیف یا محدوده‌ای

۲۵-۵۰ روند معتدل

اندیکاتور ADX برای تمایز بین شرایط روند و محدوده‌ای به کار می‌رود.

MACD
  • اندیکاتور تعقیب روند و مقدار حرکت
  • MACD بالا یک روند صعودی قوی را نشان می‌دهد. MACD پایین نشان‌دهنده روند نزولی قوی است.
  • خطوط متقاطع (میانگین متحرک) MACD می‌تواند سیگنال پوزیشن خرید یا فروش را صادر نماید.

MACD در طول روند موثر است و باید زمانی به کار رود که ADX سیگنال سناریوی روند را صادر کرده باشد.

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آن‌ها

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آن‌ها

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آن‌ها

در بین بسیاری از افراد که مدعی استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود در بازار سرمایه هستند، بررسی یک یا چند اندیکاتور به روش‌های مختلف برای طبقه‌بندی‌های اندیکاتور انجام تحلیل و یا دریافت سیگنال ورود و خروج بسیار مرسوم است. به دلیل فراوانی مدل‌های اندیکاتورهای طراحی شده و همچنین نبود اطلاعات کافی در زمینه نحوه استفاده از آن‌ها و به طور کلی اندیکاتورها، در بسیاری از مواقع کاربران در معاملات خود دچار اشتباه شده که در نهایت به ضرر منجر می‌شود.

کلمات کلیدی:

سرمایه‌گذاری، معامله، تحلیل، تحلیل تکنیکال، اندیکاتور.

Keywords:

Investing, Trading, Analysis, Technical Analysis, Indicator.

اندیکاتور تکنیکال چیست؟

اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال‌های ابتکاری یا بر مبنای الگویی خاص هستند که توسط قیمت، حجم و یا بازدهی یک دارایی خاص یا قرارداد تولید می‌شوند. این اندیکاتورها توسط معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال پیروی می‌کنند استفاده می‌شوند.

با بررسی داده‌های پیشین، تحلیل‌گران تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها اقدام به پیش‌بینی حرکات قیمت در آینده می‌کنند. از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اندیکاتور آر اس آی (شاخض قدرت نسبی) یا Relative Strength Index (RSI)
  • اندیکاتور ام اف آی (شاخص جریان نقدینگی) یا Money Flow Index (MFI)
  • اندیکاتور استوکاستیک ها (Stochastics)
  • مَکدی Moving Average Convergence Divergence (MACD)
  • و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)

نحوه کارکرد اندیکاتورهای تکنیکال

تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با بررسی روندهای آماری حاصل از فعالیت‌های معاملاتی همانند حرکات قیمت و حجم می‌باشد. برخلاف تحلیل بنیادین که به ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر طبقه‌بندی‌های اندیکاتور مبنای داده‌های مالی یا اقتصادی می‌پردازد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای حرکات قیمتی، سیگنال‌های معاملاتی و سایر ابزارهای نمودارخوانی تحلیلی دیگر برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک دارایی تمرکز می‌کند.

اندیکاتورهای تکنیکال، که تحت عنوان “تکنیکال‌ها” نیز شناخته می‌شوند، بر داده‌های تاریخی معاملاتی نظیر قیمت، حجم و بازدهی به جای پارامترهای بنیادین یک کسب و کار، نظیر سود کلی، درآمد یا حاشیه سود، متمرکز شده است. اندیکاتورهای تکنیکال عمدتاً توسط معامله‌گران فعال استفاده می‌شود، زیرا طراحی شده‌اند تا به بررسی حرکات کوتاه‌مدت قیمت بپردازند، ولی سرمایه‌گذاران بلندمدت نیز می‌توانند از آن‌ها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.

انواع اندیکاتورها

به طور پایه دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:

۱- پوشش‌ها (Overlays)

اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که دامنه یکسانی با قیمت‌ها داشته و بر روی نمودار قیمتی رسم می‌شوند. مثال این مدل اندیکاتورها میانگین‌های متحرک و باندهای بولینگر هستند.

۲- نوسانگرها (Oscillators)

اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین یک مینیمم و ماکزیمم محلی نوسان می‌کنند که در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم می‌شود. مثال این اندیکاتورها شامل اسیلاتور Stochastic، MACD و RSI می‌باشد.

معامله‌گران معمولاً از اندیکاتورهای تکنیکال زیادی در زمان تحلیل یک دارایی استفاده می‌کنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معامله‌گران باید اندیکاتورهایی را که بهترین جواب‌دهی را برایشان داشته انتخاب کرده و با نحوه کارکردشان آشنا شوند. آن‌ها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با فرم‌های قضاوتی دیگری از طبقه‌بندی‌های اندیکاتور تحلیل تکنیکال، همانند مشاهده الگوهای قیمتی ترکیب کرده تا به ایده‌های معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال، با توجه به طبیعت کمی که دارند، همچنین می‌توانند در سیستم‌های معاملاتی اتوماتیک قرار داده شوند.

نکته: توجه به این نکته ضروری است که اندیکاتورها تنها گواهی اضافه بر اصل تحلیل تکنیکال می‌باشند و استفاده تنها از آن‌ها به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.

استراتژی‌های معاملاتی بدوی

اکثر معامله‌گران تازه‌کار در زمان ساخت اولین صفحه معاملاتی خود از سایرین تقلید می‌کنند. آن‌ها شروع به اضافه کردن دسته‌ای از اندیکاتورهای از پیش تنظیم شده و جا دادن بیشترین میزان ممکن از آن‌ها زیر نمودار قیمت دارایی مورد علاقه خود می‌کنند. این روش “هرچه بیشتر، بهتر” مانع تولید سیگنال می‌شود، زیرا در یک زمان از زوایای بسیار زیادی به بازار نگاه می‌کند و کاملاً برعکس هدف اصلی اندیکاتورها می‌باشد. هدف اصلی اندیکاتورها که ساده‌سازی تحلیل است زمانی بهترین جوابدهی را دارد که هر اندیکاتور به تنهایی بررسی شود. با این کار نویز را حذف کرده و خروجی قابل استفاده‌ای در رابطه با روند، توان حرکتی و زمان‌بندی ارائه می‌دهد.

در عوض، بهتر است اطلاعات مدنظر در طول روز، هفته یا ماه براساس نوع دسته‌بندی شود. در حقیقت، تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال به ۵ دسته تحقیقی طبقه‌بندی می‌شوند. هر طبقه‌بندی می‌تواند در ادامه به دو دسته پیشرو (Leading) و پیرو (Lagging) دسته‌بندی شود. اندیکاتورهای پیشرو اقدام به پیش‌بینی مسیر طبقه‌بندی‌های اندیکاتور قیمت می‌کند. در حالی که اندیکاتورهای پیرو گزارش‌های تاریخی از شروط پیش‌زمینه که منجر به رسیدن قیمت به مقدار فعلی شد را ارایه می‌دهند.

تقسیم بندی پنچ‌گانه اندیکاتورها

  1. اندیکاتورهای روندی (پیرو) (Trend Indicators (Lagging)) حرکت بازار در طول زمان به سمت بالا، پایین یا خنثی را بررسی می‌کند.
  2. اندیکاتورهای برگشت متوسط (پیرو) (Mean Reversion Indicators (Lagging)) به اندازه‌گیری میزان کشش یک سوئینگ قیمتی (نوسان قیمتی) قبل از فعال شدن یک موج اصلاحی توسط یک ضدجنبش می‌پردازد.
  3. اندیکاتورهای قدرت نسبی (پیشرو) (Relative Strength Indicators (Leading)) به اندازه‌گیری نوسانات در فشار خرید و فروش می‌پردازد.
  4. اندیکاتورهای تکانه (پیشرو) (Momentum Indicators (Leading)) سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی می‌کند.
  5. اندیکاتورهای حجم (پیشرو یا پیرو) (Volume Indicators (Leading or Lagging)) به شمارش و جمع‌آوری معاملات و بررسی کمی کنترل گاوها و خرس‌ها می‌پردازد.

سوال ایجاد شده این است که یک فرد تازه‌کار چگونه می‌تواند چیدمان درست را در ابتدای کار انتخاب کرده و از ماه‌ها سیگنال‌گیری بی‌فایده جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در اکثر موارد شروع با محبوب‌ترین اعداد و تنظیم هر اندیکاتور به صورت جداگانه و بررسی مفید یا مضربودن خروجی کار برای عملکرد فرد می‌باشد. با استفاده از این روش، می‌توان به سرعت نسبت به سطح فرد نیازهای خاص را برآورده کرد.

حال با توجه به تقسیم‌بندی پنج‌گانه اندیکاتورها با توجه به زاویه بررسی فعالیت بازار (Market Action) به شناسایی بهترین اندیکاتور در هر طبقه‌بندی برای معامله‌گران تازه‌کار می‌پردازیم:

۱- اندیکاتورهای روندی

میانگین متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه (50- & 200-day Exponential Moving Averages (EMAs)):

با دو اندیکاتور پوششی که بر روی نمودار قیمت روزانه، هفتگی یا درون روزی قرار می‌گیرند شروع می‌کنیم. میانگین‌های متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه ورژن‌های پاسخگوتری نسبت به ورژن‌های قبلی خود، میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA))، هستند. به طور کلی، EMA ۵۰ روزه برای اندازه‌گیری قیمت میانگین میان‌مدت یک دارایی استفاده می‌شود، در حالی که EMA ۲۰۰ روزه قیمت بلندمدت را اندازه‌گیری می‌کند.

عبور این دو میانگین از یکدیگر به عبور طلائی (Golden Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از زیر میانگین ۲۰۰ به بالای آن و عبور مرگ (Death Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از بالای میانگین ۲۰۰ به پایین آن معروف هستند که حالت اول نشانه و هشدار بروز یک بازار گاوی و حالت دوم هشدار قدرت‌گیری بازار خرسی می‌باشد.

انواع اندیکاتور - وقوع عبور مرگ در نماد UNIUSDT

۲- اندیکاتورهای برگشت متوسط

باندهای بولینگر (Bollinger Bands):

نقاط فشار خرید و فروش در نمودار قیمت در سطوح مخفی منجر به بروز ضدموج یا امواج اصلاحی می‌شوند. باندهای بولینگر (20, 2) در تلاش برای شناسایی این نقاط برگشت با اندازه‌گیری میزان فاصله‌ قیمت از محور تمایل مرکزی، که در این مورد SMA ۲۰ روزه می‌باشد، قبل از فعال‌سازی یک حرکت برگشتی به سمت میانگین می‌باشد.

باندها همچنین در واکنش به نوسانات مرتبط به ناپایداری بازار منبسط یا منقبض می‌شوند، که به معامله‌گران نظاره‌گر نشان می‌دهد چه زمانی این نیروی مخفی دیگر مانع حرکات بزرگ قیمت نمی‌شود.

انواع اندیکاتور - حمایت و مقاومت باندهای بولینگر در نماد UNIUSDT

۳- اندیکاتورهای قدرت نسبی

Stochastic:

حرکات بازار از سیکل‌های خرید و فروش ایجاد می‌شود که می‌توان با اندیکاتور Stochastic (14, 7, 3) و سایر اندیکاتورهای قدرت نسبی آن‌ها را شناسایی نمود. این سیکل‌ها معمولاً در نواحی اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) به حد خود می‌رسند و سپس شروع به حرکت در جهت مخالف می‌کنند که این اتفاق همراه با عبور دو خط اندیکاتور از روی هم خواهد بود. نوسانات سیکل به طور اتوماتیک معنای قیمت‌های بالاتر یا پایین‌تر برای دارایی مدنظر فرد را نمی‌دهد. بلکه چرخش‌های خرسی یا گاوی صرفاً به برهه‌های زمانی اشاره می‌کنند که خریداران یا فروشندگان کنترل تابلوی بازار (Ticker Tape) را در دست دارند. وقوع تغییر قیمت همچنان نیازمند حجم، تکانه (Momentum) و سایر نیروهای بازار می‌باشد.

برای سیگنال‌گیری دو شرط نیاز است:
  1. عبور دو خط اندیکاتور از روی هم در نزدیکی یا درون نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش.
  2. حرکت دو خط اندیکاتور به سمت مرکز پنل اسیلاتور که این اتفاق معمولاً با خروج از نواحی اشباع همراه است.

این تأیید دوگانه ضروری است، زیرا که Stochastics در بازارهای با روند پرقدرت می‌تواند در نزدیکی نواحی اکسترمم به مدت طولانی نوسان کند. و اگرچه 14, 7, 3 یک چیدمان عالی برای معامله‌گران تازه‌کار است، آزمون و خطا برای یافتن چیدمانی با بهترین هماهنگی با نماد مورد تحلیل توصیه می‌شود. برای مثال، بعضی از معامله‌گران باتجربه به ورودی‌های سریعتر 5, 3, 3 روی می‌آورند.

انواع اندیکاتور - سیکل‌های نوسانی Stochastics در نماد UNIUSDT

۴- اندیکاتورهای تکانه (Momentum)

MACD:

اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence (MACD)) با چیدمان 12, 26, 9 به معامله‌گران تازه‌کار یک ابزار قدرتمند برای بررسی تغییرات قیمت شدید را می‌دهد. این ابزار کلاسیک تکانه میزان سرعت حرکت یک بازار را هنگامی که در تلاش برای ثبت یک نقطه چرخش طبیعی باشد، اندازه‌گیری می‌کند. سیگنال‌های خرید و فروش زمانی صادر می‌شوند که Histogram به یک قله یا دره رسیده و مسیر خود را تغییر دهد تا از خط صفر عبور کند. ارتفاع یا عمق Histogram و همچنین سرعت تغییر آن، همگی در کنار هم طیف گسترده‌ای از داده‌های قابل استفاده از بازار را تولید می‌کنند.

برای استفاده از این اسیلاتور توصیه می‌شود به منظور جلوگیری از تولید سیگنال‌های اشتباه، بعد از شناسایی اکسترمم Histogram، تا عبور از خط صفر (عبور دو خط میانگین از روی هم) منتظر مانده و سپس اقدامات لازم انجام شود تا از بروز حالت اره (Whipsaw) جلوگیری شود.

انواع اندیکاتور - سیگنال‌دهی MACD در نماد UNIUSDT

۵- اندیکاتورهای حجم

حجم در تعادل (On-Balance-Volume):

با نگه داشتن میله‌های حجم در زیر نمودار قیمت، می‌توان وضعیت کنونی علاقه‌مندی به بازار مدنظر را بررسی کرد. شیب فعالیت در طول زمان روندهای جدیدی را نشان خواهد داد. که این مورد معمولاً قبل از خروج قیمت‌ها از درون الگوهای قیمتی (Breakout or Breakdown) می‌باشد. همچنین می‌توان یک میانگین حجمی ۵۰ روزه بر روی اندیکاتور قرار داد تا به بررسی جلسه فعلی با پیشینه فعالیت پرداخت.

حال با اضافه کردن اندیکاتور On-Balance-Volume (OBV) که یک اندیکاتور برای ذخیره و توزیع می‌باشد، می‌توان صفحه چرخش نقدینگی را در نمودار تکمیل کرد. این اندیکاتور فعالیت‌های خرید و فروش را اضافه می‌کند و از این طریق مشخص می‌کند که گاوها یا خرس‌ها در حال پیروزی در نبرد برای قیمت‌های بالاتر یا پایین‌تر هستند. علاوه بر پیگیری چینش قله‌ها و دره‌ها، می‌توان بر روی OBV خط روند ترسیم کرد. همچنین این اندیکاتور تحت عنوان یک ابزار برای بررسی همگرایی و واگرایی بسیار عالی عمل می‌کند.

لنواع اندیکاتور - واگرایی منفی OBV در نماد UNIUSDT

نتیجه‌گیری:

انتخاب اندیکاتور تکنیکال طبقه‌بندی‌های اندیکاتور درست می‌تواند چالش برانگیز باشد ولی در صورتی که معامله‌گر تازه‌کار تلاش‌های خود را به ۵ دسته برای بررسی بازار دسته بندی کند، این کار قابل مدیریت و انجام می‌باشد که این ۵ طبقه عبارت‌اند از: روند، برگشت متوسط، قدرت نسبی، تکانه و حجم. هنگامی که اندیکاتورهای موثر از هر گروه اضافه شد، سپس می‌توان پروسه طولانی ولی لذت بخش تنظیم ورودی‌ها برای مطابقت با مدل معاملاتی فرد و میزان قبول ریسک را شروع کرد.

طبقه‌بندی اندیکاتورها

اندیکاتورها را می‌توان در سه گروه اصلی به شرح زیر، طبقه‌بندی نمود:

  • اندیکاتورهای روندنما[13]: این اندیکاتورها در وهله نخست سعی می‌کنند تشخیص دهند که آیا با یک بازار جهت‌دار مواجه هستیم یا با یک بازار نوسانی و بدون جهت. سپس در صورتی که بازار از نوع رونددار باشد تلاش می‌کنند جهت این روند را به صورت صعودی یا نزولی مشخص نمایند.

رونددار بودن یا نبودن بازار از این جهت واجد اهمیت است که (همان طور که در فصل‌های قبل بیان شد) روش معاملاتی در بازارهای رونددار و بدون روند کاملا متفاوت و حتی متضاد با یکدیگر می‌باشد.

برخی از رایج‌ترین اندیکاتورهای روندنما عبارتند از انواع میانگین‌های متحرک ساده [14] و نمایی [15] و غیره، باند بولینگر، اندیکاتور پارابولیک سار، ایچیموکو، میانگین‌های متحرک جهت‌دار، وغیره… این اندیکاتورها در اغلب نرم‌افزارهای تکنیکال در گروه جداگانه‌ای تحت عنوان اندیکاتورهای Trend Follower یا به اختصار Trend طبقه‌بندی می‌شوند که به معنی اندیکاتورهایی است که دنبال کننده روند می‌باشند.

مشهورترین اندیکاتور روندنما، که قاعدتا اولین اندیکاتور ابداعی در تاریخچه تحلیل تکنیکال است، اندیکاتور میانگین متحرک می‌باشد. در تصویر زیر می‌توانید نمونه‌ای از نحوه کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک را بر روی نمودار زوج ارز یورو/دلار ملاحظه نمایید.

این اندیکاتور می‌تواند نوع بازار و جهت روند را به شرح زیر نمایش دهد:

در مورد روندهای نزولی نیز کافیست هر دو شرط فوق را کاملا قرینه نمایید. اما برای بازارهای رنج [16] روش تشخیص به این صورت است که اگر شیب اندیکاتور تقریبا افقی بوده و قیمت مرتبا از بالا به پایین و از پایین به بالا، اندیکاتور را قطع نماید در این صورت متوجه می‌شویم که با یک بازار رنج و فاقد روند [16] مواجه هستیم.

  • اندیکاتورهای نوسان‌نما: اندیکاتورهای نوسان‌نما یا اسیلاتورها [18] با هدف تولید و صدور سیگنال‌های خرید و فروش طراحی شده‌اند. مهم‌ترین وظیفه اسیلاتورها این است که بتوانند بهترین نقاط را جهت ورود و خروج به بازار پیدا کرده و آنها را در سریع‌ترین زمان به معامله‌گر پیشنهاد دهند. معمولا اسیلاتورها سیگنال‌های خود را برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش ویا برمبنای تلاقی با خط سیگنال تولید می‌کنند. اسیلاتورها اغلب در یک محدوده مشخص نوسان نموده و سیگنال‌های خود را بر مبنای عبور از سطوح معینی تحت عنوان نواحی اشباع خرید [19] و اشباع فروش [20] ایجاد می‌کنند به این صورت که خروج اندیکاتور از این دو ناحیه به معنی سیگنال Buy و Sell خواهد بود:

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI یکی از مشهورترین اندیکاتورهای نوسان‌نما می‌باشد. همان طور که از نام این اندیکاتور مشخص است فرمول درونی آن به گونه‌ای تعریف شده که بتواند قدرت خریداران و فروشندگان را اندازه‌گیری نموده و آنها را با یکدیگر مقایسه کند [21] . این اسیلاتور در محدوده اعداد صفر تا صد نوسان نموده و بر حسب درصد بیان می‌شود. به عنوان مثال اگر مقدار اندیکاتورRSI برابربا 100% باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در اختیار خریداران قرار گرفته است. و بالعکس اگر مقدار اندیکاتور برابربا صفر باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در دست فروشندگان است. در تصویر زیر می‌توانید اندیکاتور RSI را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا مشاهده نمایید:

[22] در بخش‌های بعدی مفصلا در خصوص این اندیکاتور صحبت خواهیم کرد

نواحی اشباع خرید و فروش برای این اندیکاتور برمبنای سطوح 70% و 30% تعریف شده‌اند. بنابراین اگر اندیکاتور از ناحیه اشباع خرید خارج گشته و سطح 70% را به سمت پایین قطع کند به معنی صدور سیگنال فروش خواهد بود، و یا اگر اندیکاتور از درون ناحیه اشباع فروش خارج گشته و سطح 30% را به سمت بالا قطع کند به معنی صدور سیگنال خرید خواهد بود. در تصویر فوق می‌توانید سیگنال‌های خرید و فروش تولید شده توسط اندیکاتور را مشاهده نمایید. دقت کنید که سیگنال‌های خرید و فروش برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش صادر می‌گردند نه برمبنای ورود به این نواحی! همچنین توجه کنید که این نقاط در دنیای واقعی به منزله بهترین و کم‌‌ریسک‌ترین نقاط برای خرید و فروش نیستند بلکه درواقع نقاط احتمالی بازگشت روند هستد که توسط اسیلاتور پیشنهاد شده‌اند.

در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید که از میان چهار سیگنال تولید شده توسط اندیکاتور، سیگنال‌های ابتدایی و انتهایی صحیح بوده‌اند اما سیگنال‌های فروش اول و دوم عملکرد مناسبی نداشته‌اند و علی‌رغم صدور سیگنال فروش توسط اندیکاتور اما بازار به روند صعودی خود ادامه داده است. این می‌توانست حتی در یک بازار دوطرفه منجر به ضرر و زیان کسی بشود که اقدام به باز کردن پوزیشن فروش نموده است. بنابراین یادمان باشد که اندیکاتورها جادوگر نیستند! اینطور نیست که اندیکاتورها بتوانند تمام حرکات ریز و درشت قیمت را با دقت کامل و صددرصد ایده‌آل پیش‌بینی نموده و هیچ خطایی نداشته باشند!. بلکه اندیکاتورها نیز مانند تمامی ابزارها و مباحث دیگر در تحلیل تکنیکال، مطلقا بی‌نقص نبوده و همواره احتمال نقض شدن سیگنال‌های آنها وجود خواهد داشت.

همان طور که در تصویر قبل ملاحظه کردید معمولا احتمال نقض شدن برای آن دسته از سیگنال‌ها که برخلاف جهت روند غالب در بازار صادر شده باشند بیشتر است. در این مثال نیز سیگنال‌هایی که برخلاف جهت اندیکاتور میانگین متحرک صادر گشته‌اند به راحتی Fail شده‌اند. پس هنگام استفاده از سیگنال‌های تولیدی توسط اسیلاتورها حتما نیم نگاهی نیز به روند جاری در بازار داشته باشید.

این یک قاعده کلی در تحلیل تکنیکال است که «سیگنال‌هایی که برخلاف جهت روند باشند اغلب Fail می‌شوند». اسیلاتورها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در استفاده از سیگنال‌های خلاف جهت روند آنها باید احتیاط کرد. درواقع اسیلاتورها بهترین سیگنال‌های خود را اغلب در بازارهای رنج و نوسانی تولید می‌کنند و جذابترین کاربرد آنها جهت استفاده در بازارهای سینوسی است.

برخی از رایج‌ترین اسیلاتورها که اغلب مورد استفاده معامله‌گران قرار می‌گیرند عبارتند از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)، مکدی(MACD)، استوکاستیک، مومنتوم، ATR، CCI، RVI و … . هرچقدر که اسیلاتورها را در تایم‌فریم‌‌های بالاتر استفاده نموده ویا از دوره تناوب بزرگ‌تری برای آنها استفاده کنید، معمولا تعداد سیگنال‌های صادره توسط آنها کمتر خواهد شد ولی درعوض میزان خطای این سیگنال‌ها نیز کمتر می‌شود. سعی کنید از اسیلاتورها به تنهایی استفاده نکنید بلکه در سیستم معاملاتی خودتان از یک اندیکاتور روندنما (مانند میانگین متحرک) در کنار اسیلاتور استفاده کنید تا بتوانید صحت و اعتبار سیگنال‌های تولیدی توسط اسیلاتور را با اندیکاتور روندنما ارزیابی نمایید.

  • اندیکاتورهای حجمی [22] : اندیکاتورهای حجمی ساخته شده‌اند تا میزان تزریق نقدینگی به درون بازار ویا میزان خروج پول از درون بازار را اندازه‌گیری نمایند. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های همیشگی معامله‌گران این است که بتوانند بدون برخورداری از رانت اطلاعاتی و بدون دسترسی به اطلاعات پنهانی، از نحوه جریان پول هوشمند [23] درون بازار مطلع بشوند. اندیکاتورهای حجمی تلاش می‌کنند تا با استفاده از محاسبات و اندازه‌گیری‌هایی که برروی حجم معاملات انجام می‌دهند نسبت به چگونگی ورود و خروج اسمارت مانی به درون بازار آگاهی یابند و معامله‌گر را قادر به موج‌سواری بر روی جریان نقدینگی نمایند.

یک تحلیلگر تکنیکال برای آگاهی از همه آنچه که در پشت پرده بازار در حال وقوع است صرفا به سه فاکتور «قیمت»، «زمان» و «حجم معاملات» احتیاج دارد. فرض بر این است که تحلیلگر تکنیکال می‌تواند کلیه محاسبات و اندازه‌گیری‌های لازم را صرفا با اتکا به همین سه متغیر اصلی انجام بدهد. نمودارها و اندیکاتورهای موردنیاز را رسم نموده و کلیه پیش‌بینی‌ها و تصمیمگیری‌های لازم را جهت ورود و خروج موفق، انجام دهد.2

تاکنون درخصوص رکن‌های اول و دوم بازار (یعنی قیمت و زمان) مفصلا صحبت کرده‌ایم، در مورد رکن سوم (یعنی حجم معاملات) نیز برخی نکات را به صورت پراکنده ارایه کردیم. به عنوان مثال در مبحث سطوح حمایت و مقاومت گفتیم که به هنگام شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت، افزایش حجم معاملات می‌تواند متضمن شکست معتبر باشد. ویا در مبحث طبقه‌بندی‌های اندیکاتور طبقه‌بندی‌های اندیکاتور پترنهای تکنیکال گفتیم که هنگام تشکیل الگوهای بازگشتی (مانند الگوهای سقف دوقلو و سروشانه و غیره) بر روی پیوت‌های اصلی این الگوها شاهد کاهش حجم معاملاتی – به عنوان نشانه ای مبنی بر به پایان رسیدن عمر روند- خواهیم بود.

یکی از رفتارهای مهم بازار به این صورت است که هرگاه قیمت همسوی با روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات در بازار نیز افزایش خواهد یافت. و برعکس، هرگاه قیمت وارد فاز اصلاحی گشته و برخلاف جهت روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات نیز رو به کاهش خواهد نهاد. اگر از یک بورسباز قدیمی بپرسید حتما با این قاعده تجربی آشنا خواهد بود که «بازار بورس برای مثبت شدن نیاز به افزایش حجم معاملاتی دارد». بدون تزریق نقدینگی به درون بازار و بدون افزایش ارزش معاملات روزانه هرگز نمی‌توانیم شاهد رشد پایدار و باثبات قیمت‌ها در بورس باشیم. وبالعکس، اگر جریان نقدینگی در بازار بورس کاهش یافته و ارزش معاملات کم بشود، منجر به رکود بازار سرمایه و نزول قیمت‌ها خواهد شد. به عبارت بهتر، بازار بورس همچون یک بادکنک می‌ماند که هرگاه پول به درون این بادکنک دمیده شود موجب انبساط بادکنک و افزایش سطح قیمت‌ها می‌گردد، و خروج نقدینگی از درون بادکنک موجب کوچک‌تر شدن آن و نزول قیمت‌ها می‌شود. در نمودار زیر می‌توانید افزایش حجم معاملات روزانه را که موجب اتمام روند نزولی شاخص کل بورس ایران و آغاز روند صعودی گشته است ملاحظه نمایید. جهت مشاهده بهتر حجم معاملات از اندیکاتور Volume استفاده کرده‌ایم. این اندیکاتور حجم معاملات در هر کندل را به صورت یک نمودار میله‌ای در پنجره‌ای جداگانه رسم می‌کند با این تفاوت که هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی افزایش پیدا کرده باشد آن را به رنگ سبز نمایش می‌دهد و هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی کمتر شده باشد آن را به طبقه‌بندی‌های اندیکاتور رنگ قرمز نمایش خواهد داد.

این قاعده در بازارهای دوطرفه، مانند بازار فارکس یا بازار بورس بین الملل، حتی در روندهای نزولی نیز صادق است یعنی در یک روند نزولی بلندمدت هربار که قیمت در کوتاه‌مدت نیز شروع به نزول نماید با افزایش حجم معاملاتی همراه خواهد شد. به عنوان مثال در تصویر زیر می‌توانید قیمت جهانی نفت را مشاهده کنید که با هربار از دست دادن یک کف حمایتی، بلافاصله با افزایش حجم معاملاتی مواجه گشته است. این افزایش حجم به دلیل باز کردن پوزیشنهای فروش فراوان توسط معامله‌گران Seller بوده که امیدوار به کسب سود از نزول قیمت بوده‌اند.

یک ابهام رایج در میان نوآموزان این است که چگونه می‌توانیم ورود پول هوشمند به درون بازار را تشخیص داده و تفاوت آن را با خروج پول هوشمند از بازار متوجه بشویم؟ به عنوان مثال فرض کنید حجم معاملات برای یک سهم دلخواه در یک روز خاص شدیدا افزایش پیدا کرده و چند برابر متوسط حجم همیشگی‌اش بشود. به عنوان مثال در تصویر زیر، وضعیت معاملات روزانه برای سهام شرکت سرمایه‌گذاری ملت را مشاهده می‌کنید. در حالی که متوسط حجم روزانه برای این سهم صرفا 3 میلیون سهم بوده است اما حجم معاملات امروز بطور ناگهانی به 12 میلیون سهم افزایش پیدا کرده است. این کاملا واضح است که یک اتفاق مهم برای سهم رخ داده است اما سوال اصلی این است که از کجا می‌توانیم متوجه شویم که آیا شاهد ورود پول هوشمند به درون سهم هستیم یا این که بازیگران اصلی در حال خروج از آن بوده‌اند؟!

برای پاسخ این سوال مهم می‌توانید به سه روش زیر عمل کنید:

نخست این که قدرت خریداران را با فروشندگان مقایسه نمایید و هر کدام را که از قدرت بیشتری برخوردارند، برنده نهایی این زورآزمایی درنظر بگیرید. به این منظور باید «سرانه خرید» را برای خریداران حقیقی محاسبه نموده و آن را با «سرانه فروش» برای فروشندگان حقیقی مقایسه نمایید. جهت پیدا کردن سرانه خرید حقیقی کافیست «ارزش معاملات روزانه» را بر «تعداد خریداران حقیقی» تقسیم کنید (و البته یادتان باشد که صرفا بخش حقیقی از معاملات را در ارزش روزانه لحاظ کنید) به همین ترتیب می‌توانید سرانه فروش را برای فروشندگان حقیقی بدست آورید. در مثال فوق جهت سهولت محاسبات، عمدا نمونه‌ای را انتخاب کرده‌ایم طبقه‌بندی‌های اندیکاتور طبقه‌بندی‌های اندیکاتور که درصد معاملات حقوقی برای آن ناچیز بوده و به راحتی قابل حذف از محاسبات باشد. مشخص می‌شود که هر خریدار حقیقی بطور متوسط مبلغ 4.1 میلیون تومان خرید داشته است، در حالی که هر فروشنده حقیقی بطور متوسط 2.7 میلیون تومان از سهام خود را فروخته است. بنابراین افراد ثروتمندتر که از قدرت مالی بیشتری برخوردار بوده‌اند، در سمت خریداران قرار داشته‌اند، نه فروشندگان! و به همین راحتی مشخص شد که جهت جریان پول هوشمند به درون شرکت بوده است.

روش دوم این است که قیمت «آخرین معامله» را با «قیمت پایانی» مقایسه کنید. می‌دانید که قیمت پایانی در بورس ایران صرفا یک متوسط آماری است که توسط سازمان بورس محاسبه گشته و در اختیار سهامداران قرار داده می‌شود. شما می‌توانید از مقایسه «آخرین قیمت» با «قیمت پایانی» به نحوه ورود یا خروج نقدینگی پی ببرید. به این صورت که اگر قیمت آخرین معامله بمقدار قابل توجهی از قیمت پایانی بالاتر باشد، یعنی شاهد ورود جریان نقدینگی به درون سهم بوده‌ایم، و برعکس اگر قیمت آخرین معامله از قیمت پایانی به مقدار قابل توجهی کمتر باشد، یعنی شاهد خروج پول از سهم بوده‌ایم. در مثال فوق ملاحظه کردید که قیمت آخرین معامله برابربا 4.9 درصد و قیمت پایانی برابربا 3.1 درصد بوده‌اند. به عبارت دیگر آخرین قیمت به اندازه 1.8 درصد از قیمت طبقه‌بندی‌های اندیکاتور پایانی بیشتر بوده است. بنابراین نقدینگی به درون سهام وارد شده است.

دو روشی که اشاره کردیم جزو روش‌های تجربی در بورس ایران – و اصطلاحا قواعد تابلوخوانی- محسوب می‌شوند. اما سومین روش که ذیلا اشاره خواهد شد یک روش کاملا نموداری و تکنیکال است که به لحاظ تئوریک می‌توان از آن برای تشخیص نحوه ورود و خروج پول استفاده کرد. در این روش صرفا کافیست به رنگ بدنه کندل نگاه کنید. در صورتی که رنگ بدنه کندل سبز بوده و قیمت Close به مقدار قابل توجهی بالاتر از Open باشد، فرض را بر این می‌گذاریم که با ورود پول هوشمند به درون بازار مواجه بوده‌ایم. ویا برعکس، اگر بدنه کندل به رنگ قرمز بوده و Close به میزان قابل توجهی پایین‌تر از Open باشد، یعنی با خروج نقدینگی از بازار مواجه بوده‌ایم. به عنوان مثال در تصویر فوق از مقایسه اولین و آخرین قیمت‌های روزانه – یعنی 695 و 728 ریال- به سادگی مشخص می‌شود که رنگ بدنه کندل سبز بوده و جریان نقدینگی به درون سهم جاری گشته است.

تا اینجا بررسی اجمالی بر روی مهم‌ترین صفات و ویژگی‌های اندیکاتورها انجام دادیم. از این به بعد می‌خواهیم برخی از مهم‌ترین اندیکاتورها را یک به یک معرفی نموده و مورد بحث و بررسی دقیق قرار دهیم. در جدول زیر فهرست مختصری از اسامی اندیکاتورهایی که تا اینجا معرفی شد را ملاحظه می‌فرمایید. این فهرست جهت به خاطرسپاری آسانتر نحوه کار هریک از این اندیکاتورها ارایه کرده‌ایم.

انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس

شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازه‌واردان پس از نصب برنامه‌های تحلیلی و معاملاتی به دنبالش می‌روند، آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است. نمی‌توان کتمان کرد که اکثر فعالان بازار، لااقل در مقاطعی از زمان، شیفته عملکرد این ابزارها بوده‌اند و تلاش کرده‌اند از آن‌ها در جهت بهبود سیستم‌ها و استراتژی‌های معاملاتی خود بهره ببرند.

بزرگ‌ترین مشکل اندیکاتور های بورس، تعداد بسیار زیاد آن‌هاست و هر یک می‌توانند بسته به ترجیحات تحلیل‌گر، تغییرات زیادی پیدا کنند. به بیان دیگر، بزرگ‌ترین مشکل اندیکاتورها میزان اطلاعاتی است که تولید می‌کنند و ما را مجبور می‌کنند که آن‌ها را از صافی‌های زیادی بگذرانیم.

اندیکاتور های تکنیکال بر اساس فرمول‌های ریاضی کار می‌کنند. این فرمول‌ها می‌توان ساده (مانند گرفتن میانگین از n شمع قبل) یا پیچیده باشند. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با دوره زمانی ۱۴ شمعی، آخرین ۱۴ شمع را بررسی کرده و اطلاعاتی را بر آن اساس در اختیار ما قرار می‌دهد.

بهتر است بخوانید:

  • تحلیل تکنیکال چیست و ابزار های آن کدام اند؟

دسته‌بندی اندیکاتورهای تکنیکال

  • پیش‌رو (leading)
    این دسته از اندیکاتوها، پیش از شروع یک روند، سیگنال ورود صادر می‌کنند.
  • پس‌رو یا تاخیری (lagging)
    این دسته از اندیکاتورها با یک تاخیر زمانی مشخص بازار را تحلیل می‌کنند. اندیکاتور میانگین متحرک (MA) را می‌توان یک نمونه بارز از این دسته به حساب آورد.

تفاوت مهم بین این دو دسته آن است که اندیکاتورهای تکنیکال پیش‌رو تلاش می‌کنند بازار را جلوتر از آن تحلیل کنند و در نتیجه سیگنال ورود را زمانی صادر می‌کنند که بازار هنوز یک روند جدید را شکل نداده است.

اما اندیکاتورهای پس‌رو یا تاخیری بیشتر برای گرفتن تایید در خصوص قدرت و جهت یک روند که از قبل شکل گرفته است (یا تصور می‌شود که شکل گرفته باشد) به کار می‌روند.

اندیکاتور های تحلیل تکنیکال در بورس

  • اندیکاتورهای روند
  • اندیکاتورهای شتاب
  • اندیکاتورهای نوسان
  • اندیکاتورهای حجم

اندیکاتورهای روند

این دسته از اندیکاتورها اساسا برای تایید روند به کار می‌روند و اقدام به ارزیابی و اندازه‌گیری جهت و قدرت روند می‌کنند. به عنوان مثال پایین‌تر بودن میانگین‌های متحرک از قیمت بازار نشان‌گر برتری خریداران است و حکایت از یک بازار صعودی دارد.

مثال‌ها : MA, MACD, Parabolic SAR

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای شتاب

این اندیکاتورها، با مقایسه قیمت بسته شدن شمع فعلی با قیمت‌های بسته‌شدن شمع‌های قبلی، سرعت حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند. اگر یک واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، می‌توان انتظار تغییر روند را داشت.

مثال: RSI, CCI, Stochastic Oscilator

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای نوسان

این اندیکاتورها، فارغ از جهت حرکت بازار و با توجه به اندازه شمع‌ها اقدام به ارزیابی سرعت حرکت قیمت می‌کنند. چنین اندیکاتورهایی می‌توانند اطلاعاتی مفید درباره قدرت خریداران و فروشندگان به ما عرضه کنند. معامله‌گران به کمک این اندیکاتورها می‌توانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست بیاروند.

مثال: Bollinger Bands, ATR, Standard Deviation

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای حجم

همان‌طور که از نام‌شان پیداست، این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تایید می‌کنند. روندهای قدرت‌مند معمولا زمانی شکل می‌گیرند که حجم معاملات رو به فزونی می‌گذارد. در حقیقت، افزایش در حجم معاملات منجر به حرکت بزرگ در قیمت می‌شود.

مثال : Volume Indicator, OBV, Chaikin Oscillator

اندیکاتورهای تکنیکال

مهم‌ترین نکات در استفاده از اندیکاتورها

  • اندیکاتور کم‌تر، استراتژی بهتر
    برخی افراد این‌گونه فکر می‌کنند که هر چه اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری را به کار بگیریم، بهتر می‌توانیم رفتار آینده بازار را درک کنیم. این حرف بسیار نادرست است. افزایش تعداد اندیکاتورها، پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و ما را به سمت بیش‌بهینه شدن و تطابق کامل با گذشته بازار پیش می‌برد. این اتفاق، می‌تواند به شکنندگی بیشتر استراتژی منتهی شود. بنابراین سعی کنید حداکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور را استفاده کنید و به جای افزودن اندیکاتورهای تکنیکال جدید به سیستم خود، همان اندیکاتورها را بهتر فرابگیرید. سعی کنید ببینید که در شرایط مختلف بازار چه رفتاری از خود نشان می‌دهند، نقاط ضعف و قوت‌شان چیست و چگونه می‌توانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی تولید کنند.
  • استفاده از اندیکاتورهای مکمل
    استفاده از دو اندیکاتوری که عملکرد و تفسیر مشابهی از بازار ارائه می‌کنند، کمکی به ما نمی‌کند. چرا که به جای پوشش دادن نقط ضعف یک‌دیگر، بر ضعف هم افزایند. پس تلاش کنید که ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار بگیرید که یک‌دیگر را تکمیل کنند.
  • فیلتر سیگنال با اندیکاتورهای مکمل
    اگر سیستم و استراتژی معاملاتی شما، کاملا مبتنی بر اندیکاتورهاست، سعی کنید در کنار اندیکاتور اصلی‌تان (مثلا RSI) یک اندکاتور دیگر (مثل حجم) داشته باشید که بتواند سیگنال‌های نادرست را فیلتر کند.
  • در بازار فارکس، حجم معاملات معنا ندارد
    اگر در بازارهای جهانی فعال هستید و از نرم‌افزار متاتریدر استفاده می‌کنید حتما به یاد داشته باشید که حجم نمایش داده شده، در واقع تعداد دفعات تغییر قیمت است نه حجم واقعی معاملات در بازه زمانی مورد نظر شما.

سفارش اندیکاتور اختصاصی

یکی از خدمات شرکت مهد سرمایه برای فعالان بازارهای مالی طراحی و برنامه نویسی اندیکاتور میباشد



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.