باید ها و نباید ها در خرید سهام
بدوراز پیچیدگیهای فاندامنتال و تکنیکال برای انتخاب سهم خوب به موارد زیر توجه داشته باشید:
۱- هیچگاه سهمی که میخرید توسط تحلیلگران فاندامنتال مردود نشده باشد. (معمولا سهم های توصیه شده توسط تحلیلگران فاندامنتالیست در بولتنهای آنها موجود است و با هزینه مناسبی در دسترس هستند.
۲- هیچگاه همه سبد خود را از یک گروه از سهم ها پر نکنید.
۳- هیچگاه همه و یا بخش نسبتا بزرگی از سرمایه خود را روی یک سهم وارد نشوید.
۴-هیچگاه همه و یا بخش بزرگی از سرمایه خود را نوسانگیری نکنید. ولی اگر فکر میکنید خیلی حرفه ای هستید این توصیه را نادیده بگیرید.
۵-شرکتهای کوچک برای سهامداران عادی دارای ریسکهای بزرگ هستند آنها را بعنوان سرمایه گذاری بلند مدت بدون دانستن نقاط قوت بنیادین آنها انتخاب نکنید.
۶- اگر میخواهید با سهمی به مجمع بروید دلایل فاندامنتالی ان را بدانید و توجیه منطقی داشته باشید.
۷- هیچ توصیه معاملاتی را در خیابان و یا دور همی و یا حتی در تالار بورس مبنای خرید خود قرا ندهید. هر مشاوری باید مشخصات مهم و قابل قبولی داشته باشد و صرف یک توصیه دوستانه و یا رییش سفیدان دلیل برای خرید و فروش نیست.
۸- هیچ روندی دائمی و همیشگی نیست پس هر لحظه آمادگی خروج از بازار را داشته باشید.
۹- این که چطور خواهد شد پیشگویی است و اینکه چرا به این قیمتها در بازار رسیده ایم هم نیاز به تحلیل فاندامنتال دارد. اگر نوسانگیر هستید این دو به شما کمک زیادی نخواهند کرد! ولی اگر بلند مدت فکر میکنید به دلایل فاندامنتالیستها گوش کنید.
۱۰- قبل از عمل به توصیه هر مشاوری سوابق وی را بررسی کنید و پارامترهای مهم انتخاب خودتون را امتیاز بندی کنید . اگر نمره قبولی اخذ کرد آن گاه از وی مشورت بگیرید.
۱۱- پلن معاملاتی و سبد سهام روشهای مختلف تحلیل معمولا برتری خاصی بر هم دیگر ندارند پس فریب تبلیغات را نخورید.
۱۲- همه کسانیکه در بازار ادعا میکننددر هیات مدیره ها و یا بدنه شرکت ها رانت دارند شیادانی بیش نیستند تا سندی پلن معاملاتی و سبد سهام برای گفته و یا ادعای خود ارائه نداده اند با آنها دمخور نشوید و حتی اگر هم مستند بود باز برای هر گفته خود باید دلیل و منطق داشته باشند. بسیاری از کلاهبرداران بازار پشت سر این افراد مخفی شده اند.
۱۳- صرف نوسان در جهت خریدهای شما دلیل بر سود ده بودن خریدهایتان نیست و تا موقعیتی بسته نشده، سود و یا زیان احتمالی را برای خود نشمارید!
۱۴-فریب ادعا های سودهای نجومی را نخورید این گونه سودها حتی در صورت وجود بقدری کم و استثنایی هستند که قابل صرفنظر کردن هستند. شما در لاتاری شرکت نمیکنید سهامدار و یا معامله گر هستید.
۱۵- بازار از همه ما قویتر است در مقابل آن سرکشی نکنیم.
۱۶- قبل از آنکه تجربه کافی بدست بیاورید به حرف دلتان گوش نکنید و پس از آنکه چند سالی در بازار تجربه کسب کردید گاهی باید از حرف دل خود پیروی کنید.
۱۷- حرکت قیمت ها در بازار ناشی از ترس و طمع معامله گران است ببینید در کجای این دو قرار دارید و بازار در کجا قرا دارد و جایگاه خود را دربازار پیدا کنید.
۱۸- معامله گری کاری پر تنش است از سلامتی خود غافل نشوید.
۱۹-سهام خوب سهام شرکتی است که توانسته باشد از فیلترهای شما رد شده باشد و نه این که از توصیه های دیگران حاصل شده باشد. دقت کنید که چیزی حدود ۷۰% افراد در این بازار دچار خطا می شوند پس حد اقل ۷۰% توصیه های افراد منجر به زیان خواهد بود.
۲۰- بازارهای مالی جزو معدود جاهایی است که پیروی از جمع منجر به خطا و زیان شما خواهد شد. پس خودتان را آموزش دیده و ورزیده کنید و بخودتان و روش مخصوص خود تکیه کنید.
پلن معاملاتی و سبد سهام
بازار فارکس بزرگترین بازار مالی جهان بوده که گردش مالی آن روزانه حدود 6 تریلیون دلار است و معامله گران این بازار از طریق تفاوت قیمت مبادله ، کسب سود می کنند. شما در این بازار قادر خواهید بود تمامی جفت ارزها ، کامودیتی ها ، سهام شرکت ها و یا شاخص های اقتصادی را معامله کنید.
این بازار 24 ساعته بوده و 5 روز در هفته قابل معامله است. قابل ذکر است که فارکس بازاری 2 طرفه است. این بدین معنی است که شما قادر هستید هم معاملات خرید (buy or long) و هم معاملات فروش(sell or short) باز کرده و حتی از ریزش قیمت هم کسب سود کنید.
شروع رسمی بازار فارکس به شکل امروزی را می توان از دهه 1990 میلادی دانست. در این دهه بعلت فراگیری اینترنت ، بازارهای ارز به سرعت رشد کردند و هر کسی که در خانه نشسته بود ، بواسطه ی اینترنت می توانست بسهولت به قیمت ها درسترسی پیدا کرده و با فشردن یک دکمه اقدام به انجام معامله کند.
طی سالهای بعد ، بازارفارکس پویا تر شد و برخی از اوراق و ارزهایی که اجازه حضور در این بازار را نداشتند ، کم کم به چرخه معاملات اضافه شدند. همچنین امکانات و قابلیت های جدیدتر و بهتری برای معامه گران این بازار فراهم شد و در نتیجه این بازار فراگیرتر شد.
تریدینگ پلن (TRADING PLAN) یا برنامه معاملاتی چیست؟
تریدینگ پلن یک ابزار تصمیمگیری جامع برای فعالیتهای معاملاتی است. این برنامه به معاملهگران کمک میکند در مورد اینکه در چه زمانی، کدام دارایی را به چه میزان معامله کنند، تصمیم بگیرند. هر معاملهگر باید یک تریدینگ پلن شخصی داشته باشد. میتوانید از برنامه معاملاتی فرد دیگری بهعنوان یک طرح کلی استفاده کنید؛ اما فراموش نکنید که رویکرد دیگران نسبت به ریسک مالی و میزان سرمایه آنها ممکن است تفاوت قابل توجهی با شما داشته باشد. برنامه معاملاتی میتواند شامل هر چیز مفیدی باشد؛ اما هر برنامه معاملاتی باید شامل نکات زیر باشد: با رسام ماینر همراه باشید
-انگیزهتان برای معاملهگری (ترید)
-بازه زمانی مورد نظر
-رویکردتان نسبت به ریسک
-سرمایه موجود برای معامله
-قوانین مدیریت ریسک مخصوص به خودتان
-بازارهایی که قصد معامله در آنها را دارید.
یک برنامه معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. یک استراتژی معاملاتی تعیین میکند که دقیقا در چه زمانی باید وارد یک معامله یا از آن خارج شوید. برای نمونه، یک استراتژی ساده معاملاتی آن است که تعیین کنید که بیت کوین را با ارزش ۱۰۰ هزار تومان خریداری کنید و زمانی که قیمت آن به ۱۵۰ هزار تومان رسید، آن را بفروشید. در ادامه، توضیح میدهیم که چرا معاملهگران به یک تریدینگ پلن نیاز دارند.
چرا باید از برنامه معاملاتی (تریدینگ پلن) استفاده کنیم؟
معاملهگران موفق به یک تریدینگ پلن نیاز دارند؛ چراکه کمک میکند تصمیمات منطقی را برای معاملاتشان بگیرند و مولفههای یک معامله ایدهآل را برای خود تعریف کنند. در واقع، یک برنامه معاملاتی حرفهای به شما کمک میکند از تصمیمگیریهای احساسی و لحظهای اجتناب کنید.
مهمترین مزایای یک تریدینگ پلن عبارتاند از:
-معاملات سادهتر: به دلیل اینکه در تریدینگ پلن همه برنامهریزیها را از قبل انجام میدهید، میتوانید بر اساس مولفههای از پیش تعیینشده به معامله بپردازید.
-هدفمند شدن تصمیمات معاملاتی: با استفاده از یک تریدینگ پلن، از قبل میدانید چه زمانی باید کسب سود کنید و ضرر را کاهش دهید؛ بنابراین، میتوانید احساسات را از روند تصمیمگیری خود کنار بگذارید.
-نظم معاملاتی بهتر: زمانی که بر اساس یک برنامه پیش میروید، متوجه میشوید که چرا یک معامله میتواند نتیجهبخش باشد و معامله دیگر سودی برایتان ندارد.
-ایجاد فضای پیشرفت: با تعریف کردن یک روند ثبت سوابق معاملاتی، قادر خواهید بود که از اشتباهات گذشته درس بگیرید و قضاوت خود را بهبود دهید.
چگونه یک تریدینگ پلن (برنامه معاملاتی) طراحی کنیم؟
برای ساخت یک تریدینگ پلن حرفهای، هفت مرحله ساده وجود دارد که عبارتاند از:
۱- انگیزه خود را مشخص کنید
۲- مشخص کنید که چه زمانی را صرف معامله (تریدینگ) میکنید
۳- اهداف خود را تعیین کنید
۴- نسبت ریسک به سودتان را مشخص کنید
۵- در مورد مقدار سرمایهتان پلن معاملاتی و سبد سهام برای معامله تصمیم بگیرید
۶- دانش خود از بازارها را ارزیابی کنید
۷- یک دفتر خاطرات معاملاتی را برای ثبت سوابق بسازید
در ادامه مطلب، هر یک از این هفت مراحله را برای رسیدن به یک برنامه معاملاتی، بررسی میکنیم.
۱-انگیزه خود را مشخص کنید
تعیین انگیزه شخصی و زمانی که میتوانید برای معامله اختصاص دهید یک مرحله مهم در ساخت تریدینگ پلن است. از خودتان بپرسید چرا میخواهید به یک معاملهگر (تریدر) تبدیل شوید و آنچه که میخواهید در این مسیر به دست آورید را بنویسید.
۲-مشخص کنید که چه زمانی را صرف معامله میکنید
تعیین کنید که چه زمانی را صرف فعالیتهای مربوط به معاملهگری (تریدینگ) خواهید کرد. آیا در زمانی که در محل کارتان هستید میتوانید به تریدینگ بپردازید یا مجبور هستید که فعالیتهای تریدینگ خود را در صبحها یا شبها مدیریت کنید؟
اگر قصد دارید در طول روز تعداد معاملات زیادی را انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید؛ اما اگر بهدنبال آن هستید که یک دارایی را برای مدت طولانی نگهداری کنید که با گذشت زمان قابل توجه به سوددهی میرسد، به زمان زیادی نیاز ندارید. در این نوع از معامله، میتوانید از روشهایی مثل حد ضرر (انتخاب پلن معاملاتی و سبد سهام بازهای از یک قیمت برای خروج از یک معامله تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود) برای مدیریت ریسک استفاده کنید. صرف زمان کافی برای اینکه خودتان را برای تریدینگ آماده کنید، مهم است و شامل مواردی مثل آموزش، تمرین استراتژیهای معاملاتی و تحلیل بازار میشود.
۳-اهداف خود را تعیین کنید
هدفی که برای معاملهگری تعیین میکنید نباید تنها یک جمله ساده باشد؛ بلکه باید دارای جزئیات، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و بر اساس یک بازه زمانی باشد. برای نمونه، «میخواهم ارزش کل پرتفوی (سبد داراییها) خود را طی ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این یک هدفگذاری هوشمندانه است؛ چراکه آمار مشخصی دارد، موفقیت آن قابل اندازهگیری و دست یافتنی است، با پلن معاملاتی و سبد سهام تریدینگ ارتباط دارد و یک بازه زمانی برای آن تعیین شده است.
باید تصمیم بگیرید که میخواهید چه نوع معاملهگری باشید. سبک معاملاتیتان باید بر اساس شخصیت شما، رویکردی که نسبت به رسیک دارید و زمانی که میتوانید برای معاملهگری صرف کنید، طراحی شود. در ادامه مطلب میتوانید با توجه به ویژگیهای شخصیتان، بهترین سبک معاملاتی را برای خودتان انتخاب کنید.
در تریدینگ (معامله)، چهار سبک اصلی وجود دارند که عبارتاند از:
پوزیشن تریدینگ (Position trading):
در این شیوه، معاملهگر برای هفتهها، ماهها و حتی سالها در یک موقعیت معاملاتی (پوزیشن) باقی میماند و انتظار دارد که در بلندمدت از دارایی مورد نظر سود خوبی کسب کند.
سوئینگ تریدینگ (Swing trading):
نوعی از نوسانگیری است که در آن معاملهگران موقعیتهای معاملاتیشان را برای چند روز یا چند هفته نگه میدارند تا از افزایش قیمتهای بازار در میانمدت، کسب سود کنند. این سبک معاملاتی در بازار رمز ارزها از محبوبیت بالایی برخوردار است.
دی تریدینگ یا معامله روزانه (Day trading):
ورود به تعداد محدودی از موقعیتهای معاملاتی و خروج از آنها در طول یک روز را دی تریدینگ میگویند. در این شیوه، افراد موقعیتهای معاملاتی خود را بیشتر از یک روز نگه نمیدارند و با این شیوه ریسک و هزینهها را کاهش میدهند.
اسکالپینگ (Scalping):
در این سبک معاملاتی، تریدر وارد چندین موقعیت معاملاتی در طول روز میشود و تنها برای چند ثانیه یا چند دقیقه در هر کدام از آنها باقی میماند. هدف از این روش، کسب سودهای جزیی (در حد چند دهم درصد) از هر معامله است. این سودهای جزیی روی هم رفته میتواند به یک سود قابل توجه تبدیل شود.
۴-نسبت ریسک به سودتان را مشخص کنید
پیش از اینکه وارد معاملات شوید، تعیین کنید که آماده پذیرش چه میزان از ریسک هستید و این موضوع را برای هر معامله و استراتژی معاملاتی کلی خود در نظر بگیرید. تصمیمگیری در مورد میزان ریسکپذیری بسیار مهم است. قیمتها در بازار رمز ارزها همواره در حال تغییر هستند و حتی مطمئنترین داراییها نیز درجهای از ریسک را دارند. برخی از تریدرهای تازهوارد ترجیح میدهند یک رویکرد با ریسک پایین را در پیش بگیرند تا ابتدا شرایط را ارزیابی کنند؛ در حالی که معاملهگران دیگر حاضر به پذیرش ریسک بیشتری هستند، به امید اینکه سود بیشتری نیز کسب کنند. خودتان باید در این باره تصمیم بگیرید.
برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایهای که در ریسک قرار میدهید را با سود احتمالی که انتظار دارید مقایسه کنید. برای نمونه، اگر ۱۰۰ هزار تومان را با انجام یک معامله در معرض ریسک قرار میدهید و سود احتمالی مورد انتظارتان ۴۰۰ هزار تومان است، نسبت ریسک به سود شما ۱:۴ (یک به چهار) است.
۵-در مورد مقدار سرمایهتان برای معامله تصمیم بگیرید
به جیبتان نگاه کنید! هرگز بیشتر از سرمایهای که میتوانید ریسک از دست دادن آن را بپذیرید، وارد معامله نکنید. معاملهگری، همواره با ریسکهای متعدد همراه است و حتی ممکن است در نهایت همه سرمایهای که به معامله اختصاص دادهاید را از دست بدهید. برای نمونه، پلن معاملاتی و سبد سهام در بازار برخی از رمز ارزها مثل بیت کوین، نوسانات قیمتی بالایی وجود دارد و به همان مقدار که ممکن است سود زیادی در کوتاهمدت به دست آورید، میتوانید زیان قابلتوجهی نیز متحمل شوید.
پیش از اینکه معاملهگری را آغاز کنید، حساب کتابها را انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که برای مواجهه با حداکثر زیان روزانهای که ممکن است رخ دهد، آماده هستید. اگر در حال حاضر سرمایه کافی را برای معامله ندارید، میتوانید تا زمان دسترسی به سرمایه لازم، از نسخههای شبیهساز (تست نت) برای تمرین تریدینگ استفاده کنید.
۶-دانش خود از بازارها را ارزیابی کنید
جزئیات برنامه معاملاتی شما تحت تاثیر بازاری است که میخواهید در آن سرمایهگذاری کنید؛ برای مثال اگر قصد سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها را دارید، باید با دانش مربوط به آن نیز آشنا باشید؛ بنابراین، یک برنامه معاملاتی در بازار رمز ارزها با یک برنامه معاملاتی بازار سهام متفاوت است.
بهتر است با توجه به کلاس مختلف داراییها و بازارهای مختلف، تخصصتان را ارزیابی کنید و در مورد بازار مورد نظر (مثلا بازار بیت کوین) تا جایی که میتوانید، دانش لازم و مرتبط کسب کنید. سپس، عواملی مثل زمان باز پلن معاملاتی و سبد سهام و بسته شدن بازار مورد نظر، نوسان آن و اینکه در ازای هر واحد از افزایش قیمت ممکن است چقدر سود یا ضرر کنید را در نظر بگیرید. اگر نتیجه بررسی این عوامل شما را راضی به سرمایهگذاری نمیکند، بهتر است معامله در یک بازار دیگر را انتخاب کنید.
۷-یک دفتر خاطرات معاملاتی را برای ثبت سوابق بسازید
برای اینکه یک تریدینگ پلن بتواند کار کند، باید توسط یک دفتر ثبت سوابق پشتیبانی شود. شما باید از «دفتر خاطرات معاملاتی» خود برای ثبت معاملات استفاده کنید؛ چرا که نشان میدهد کدام روش بهتر نتیجه میدهد.
این دفتر خاطرات، نهتنها باید شامل جزئیات فنی معاملات خود مثل نقطه ورود و خروج در یک معامله باشد، بلکه باید به منطق و احساساتی که پشت تصمیمات معاملاتی بوده است، اشاره کند. اگر از مسیری که در تریدینگ پلن شما مشخص شده است منحرف شوید، دلیل انجام این کار و نتیجه آن را ثبت کنید. هرچه جزئیات بیشتری در دفتر خاطرات معاملاتی ثبت کنید، نتیجه بهتری حاصل میشود.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) یکی از بهترین و کارآمدترین متد های معاملاتی است و در دسته روش های تحلیل تکنیکال قرار می گیرد. این روش امروزه طرفدارهای پرو پا قرص خودش را دارد و از متداول ترین روش ها در بازار است. همانطور که از اسم پرایس اکشن مشخص است ، پایه و اساس این روش، رفتار قیمت است . بدین پلن معاملاتی و سبد سهام صورت که ما با دیدن حرکات قیمت بر روی نمودار ، از تمایلات خریدارها و فروشنده ها مطلع خواهیم شد و به یک درک کلی از مارکت خواهیم رسید . استفاده از پرایس اکشن محدودیتی ندارد و در تمامی بازار ها اعم از فارکس ، ارزهای دیجیتال ، آپشن ، فیوچرز و … می توان از آن استفاده کرد.
انواع پرایس اکشن
آموزش پرایس اکشن را می توانید از اساتید مختلفی ببینید اما پرایس اکشن البروکس و سم سیدن از معروف ترین آن هاست. البته جدیدا روش هایی مثل RTM مطرح شده که اساس و پایه آنها همان پرایس اکشن است اما نگرش کمی متفاوت شده. در این روش ها پول های هوشمند رصد می شود و کارکرد آنها با نشانه های ورود و خروج پول است. دقت کنید که با نشانه های ورود و خروج پول، نه خود ورود و خروج پول! به همین علت این روش ها چندان دقیق نیستند. ما داده جز «زمان و قیمت» را در اختیار نداریم و عملا تفاوتی با همان پرایس اکشن دیده نمی شود. برای رصد پول های هوشمند و پیداکردن رد پای بزرگان بازار روش بسیار بهتر و دقیق تری وجود دارد. در این روش علاوه بر «زمان و قیمت» فاکتوری تحت عنوان «حجم» وجود دارد. البته نه آن حجمی که در ذهن شماست. این حجم تجمیعی است و اطلاعات آن در لحظه به شما می رسد! با پلن معاملاتی و سبد سهام این روش در انتها آشنا خواهید شد.
کارکرد پرایس اکشن
با یادگیری Price action ، شما انواع روند ها را خواهید شناخت و قادر خواهید بود جهت یا روند (trend) را به راحتی در مارکت تشخیص داده و همسو با دیگر معامله گران وارد معامله شوید. با بهره گیری از این روش نیز می توان نواحی عرضه (supply) و نواحی تقاضا (demand) را شناسایی کرده و در این نواحی مهم قیمتی وارد معامله شد. هم چنین در این روش شما با مفاهیمی مانند گام (movement) و اصلاح (correction) آشنا خواهید شد و ستاپ های معاملاتی مثل … , test , chop, sharp برای ورود به معامله به شما کمک خواهند کرد. از مهم ترین مباحث در پرایس اکشن مبحث ترند تریدینگ ، انواع ترند ها و ترند ها قطعی و غیر قطعی است که در این دوره با آن ها آشنا خواهید شد.
بعنوان مثال نمودار AUDUSD را مشاهده می کنید. همانطور پلن معاملاتی و سبد سهام که می بینید تنها با بهره گیری از مفاهیم پرایس اکشن، توانستیم نواحی عرضه و تقاضا را مشخص کنیم و واکنش قیمت به این نواحی را مشاهده می کنید.
در این تصویر نیز نمودار GBPUSD را مشاهده می کنید. در اینجا بازهم با استفاده از مفاهیم ساده ی پرایس اکشنی، روند را مشخص کردیم. همانطور که می بینید این جفت ارز در روند نزولی بسر می برد و بهتر است در جهت ریزش قیمت (sell-short) وارد معامله شویم زیرا ورود به معاملات خرید به علت خلاف روند بودن، ریسک بیشتری دارد.
البته امروزه معامله گران در کنار این روش ، از ابزار هایی مانند خط روند ، کانال قیمتی ، فیبوناچی و نیز اندیکاتور هایی مثل ایچیموکو ، آر اس آی و الگوهای شمعی ، کلاسیک و هارمونیک نیز استفاده می کنند که این ابزار ها به علت منسوخ شدن مورد استفاده ما نیستند.
معایب و مزایای پرایس اکشن
پرایس اکشن در مقایسه با دیگر روش ها ، قابل اعتماد تر و درصد خطای آن کمتر است. به این علت که در این روش فقط به تحرکات قیمت (price) توجه می شود و مولفه های دیگر در آن دخیل نیستند. البته در کنار این روش از اندیکاتورها نیز می توان استفاده کرد و بعضا کمک گرفتن از اندیکاتور هایی مثل RSI یا MACD در پرایس اکشن دیده می شود. ولی معامله گران از این اندیکاتور ها صرفا برای گرفتن تاییدیه در معاملات خود استفاده می کنند نه بیشتر.
البته یک ایراد بزرگ همیشه متوجه روش پرایس اکشن و اندیکاتور ها بوده است که آن هم تاخیر در رساندن اطلاعات است. این روش با همه خوبی هایی که دارد غالبا نقاط ورود خوبی برای معاملات به ما نمی دهد و ما مجبوریم در قیمت بدتری وارد معامله شویم. این امر باعث می شود غالبا حد ضرر معاملات ما مقدار بیشتری باشد. شاید این مورد در کوتاه مدت به چشم نیاید اما در طولانی مدت می تواند رشد حساب معاملاتی شما را تحت الشعاع قرار دهد.
البته عده ای در کنار Price action از مواردی مثل الگوهای شمعی یا الگوهای کلاسیک نیز استفاده می کنند. الگوها اشکالی از قیمت هستند که در گذشته روی نمودار اتفاق افتاده و عقیده بر این است که در آینده نیز مجددا اتفاق می افتند. این الگوها انواع مختلفی اعم از _ ادامه دهنده و بازگشتی _ دارند و استفاده از آنها در کنار پرایس اکشن مرسوم است. اما باید گفت که بازهم معضل تاخیر در دادن سیگنال برای ورود به معامله مشهود است و این الگوها نیز مشکل را حل نمی کنند. خب پس راه حل چیست؟
جمع بندی
راه حل این مشکل ترکیب روش پرایس اکشن با روشی مثل ولوم تریدینگ است. ما با استفاده از پرایس اکشن، روند و نواحی مهم قیمتی را پیدا کرده و به کمک ولوم تریدینگ و با اتکا بر دیتای لول 2 ، بهترین و بهینه ترین نقاط را برای ورود به معامله پیدا می کنیم. استفاده از ولوم تریدینگ در کنار پرایس اکشن در واقع پازل را به بهترین نحو تکمیل می کند و شما را به یک پلن معاملاتی واحد می رساند که به طرز عجیبی کامل و کاربردی است. در این روش شما هم کارآمدی پرایس اکشن و هم دقت ولوم تریدینگ را خواهید داشت و همه چیز برای انجام یک معامله ایده آل فراهم است. برای اطلاعات بیشتر می توانید مقاله ولوم تریدینگ ما را مطاله نمایید.
چند گرم رنج نظم معاملاتی یا هزاران گرم رنج پشیمانی
معامله گری در بورس
اگر اهل معامله در بازار بورس یا بازار جهانی باشی متوجه این حرف خواهی شد راز ماندگار در هر بازار معاملاتی داشتن یک پلن معاملاتی است که از اتفاق این پلن معاملاتی یک امری شخصی است. اما پایبندی به این سیستم و پلن معاملاتی که با توجه به تجربه و آموزش و روحیات شخصی خودت ساخته ای با رنج همراه است.این رنج جزئی از بازی است. رنج در بازار معاملات می تواند یکی از مصداق هایش حد ضرر و یکی دیگر از مصداق هایش طمع نکردن در بورس باشد.اگر این چند گرم رنج را تحمل نکنی که روند اشتباه جلوی ضرر را به موقع نگیری و یا در یک روند صعودی جلوی طمع خودت را نگیری حتما در آینده باید هزاران گرم رنج پشیمانی را تحمل کنی چرا که شاید دیگر کاری از دستت نیاید و تمام سرمایه را به باد بدهی.
موفقیت در بازار بورس به سه عامل مهم زیر وابسته است
1-تحلیل بنیادی صحیح
3- روانشناسی معامله گری
وزن این ها با هم برابر نیست و راز ماندگاری و کسب سود در هر بازار مالی به مقدار خیلی زیاد وابسته به روانشناسی و خود شناسی پلن معاملاتی و سبد سهام شما است شاید وزنی در حدود 80درصد.شاید قبل از هر آموزش و هر نوع سرمایه گذاری نیاز است به هر شخص پرسشنامه ای روان شناختی به شخص داده شود و بعد از تفسیر جواب پرسشنامه برای آن شخص نسخه ای پیچیده شود که چه سهام هایی و چه نوع سرمایه گذاری برای تو مناسب است. در موسسه هایی که وظیفه مشاوره سرمایه گذاری را بر عهده دارند در کشور های پیشرفته نتایج پرسشنامه در قدم بعدی به یک متخصص مدیریت ریسک ارجاع می شود تا او برای شما سبد سرمایه گذاری پیشنهاد دهد.در ریسک پذیری کم آن متخصص پیشنهاد اوراق قرضه می دهد و در ریسک پذیری زیاد سرمایه گذاری محدود بر روی شرکت های نوپا و یا ایده های جدید واستارتاپ ها
به راستی در این همهمه کانال ها و گروه های vip در بورس اگر روزی بورس منفی شود و شاخص ریزش کند چند نفر سکته خواهند کرد؟
دیدگاه شما