سهام ممتاز چیست و قوانین جدید مربوط به آن کدام است؟
پرسش سوالات گوناگون درمورد سهام ممتاز و قوانین آن، ما را برآن کرد تا در این نوشته به مبحث سهام ممتاز بپردازیم.
سهام عادی، سهامی است که شرکتها عرضه میکنند و سهامداران به نسبت سهام خود، مالک شرکت میشوند.
سهام عادی، همین سهامی است که شرکتها عرضه میکنند و سهامداران به نسبت سهام خود، مالک شرکت میشوند.
سهام ممتاز چیست؟
یکی از اصول اساسی شرکتهای سهامی، تساوی حقوق سهامداران است. مگر آنکه شرکت با مشکلات مالی مواجه باشد و نتواند به آسانی به منابع مالی دسترسی یابد.
در این صورت ناچار خواهند بود امتیازات بیشتری به سهامداران جدید قائل شوند. که در این صورت باید آیا شناوری سهام ثابت است؟ حقوق بیشتری برای سهامداران سابق شرکت در نظر گرفت. در این مورد، سهم ممتاز صادر میشود.
امتیازاتی که توسط ممتاز به وجود میآید میتواند به صورت برداشت نفع ثابت از سود قابل تقسیم شرکت باشد. یا دارنده سهم ممتاز نسبت به صاحبان سهام عادی در برداشت ارزش اسمی ممتاز بهنگام انحلال، تصفیه و تقسیم دارائی شرکت اولویت دارد.
بهنگام انحلال و تصفیه شرکت مطالبات معوقه صاحبان سهام ممتاز از دارائی شرکت پرداخت می شود. و نیز هنگام استهلاک سهام شرکت صاحبان سهام ممتاز دارای اولویت است.
سهام ممتاز به دو شکل سهام ممتاز نوع الف و نوع ب
سهام ممتاز نوع الف:
حق رای بیشتر آن در زمان انتخاب اعضای هیئت مدیره متعلق به سهامداران تعیین شده باشد. در صورت فروش سهام توسط سهامداران مزبور، کلیه حقوق متصور بر سهام ممتاز از بین خواهد رفت.
در چنین شرایطی سهام ممتاز حداقل ۳۰ درصد سرمایه شرکت را تشکیل میدهد. اما حداکثر سهام ممتاز شرکت باید به میزانی باشد که الزامات مقرر در خصوص میزان سهام شناور آزاد ناشر پذیرفته شده را رعایت کند.
سهام آیا شناوری سهام ثابت است؟ ممتاز نوع ب:
حق رای بیشتر آن در زمان انتخاب اعضای هیئت مدیره متعلق به سهم باشد. و مزیت فوق در صورت فروش سهام نیز به شخص خریدار منتقل خواهد شد.
در چنین شرایطی سهام ممتاز حداقل ۳۰ درصد و حداکثر ۵۰ درصد سرمایه شرکت را تشکیل میدهد. و حداکثر ۵ برابر سهام عادی در زمان انتخاب اعضای هیات مدیره حق رای دارد.
آیا پذیرش سهام ممتاز در بورس ممنوع است؟
پذیرش سهام ممتاز بلامانع است، در حالیکه قبلا در بورس اوراق بهادار تهران صرفا پذیرش سهام عادی مجاز شمرده می شد.
حسابداری
١- اوراق بهادار بدونخطر (risk-less securities): چون پرداخت اصل و فرع این اوراق توسط دولت تعهد و ضمانت شده است، آنها را بدون خطر محسوب کرده، و سرمایهگذار با اطمینان کامل میتواند سرمایهگذاری کند. اوراق بهادار بدون خطر به سه دسته تقسیم میشوند:
الف) اوراق خزانه (treusury bills): اکثر این اوراق شکل تنزیلی دارند و با کسر (discount) به فروش میرسند، یعنی سرمایهگذار این اوراق را زیر ارزش اسمی آنها خریداری میکند، و در زمان سررسید که حداکثر یک سال است، مبلغی برابر ارزش اسمی آنها دریافت میکند. مثلاً، اوراق خزانهای که ارزش اسمی آن ٠٠٠ر١ دلار و مدت آن یک سال باشد، چنانچه هماکنون به قیمت ٩٠٠ دلار بهفروش برسد، نرخ بازدهای برابر:
ب) اوراق قرضه دولتی (government bonds): این اوراق سررسیدهای طولانی داشته، و برخلاف اوراق خزانه نرخ بهره سالانه دارد. ارزش اسمی آنها معمولاً ١٠٠٠ دلار است. بهطور مثال، اگر ارزش اسمی اوراق قرضه دولتی ١٠٠٠ دلار و بهره آنها ١١% بوده. و سررسید آنها در سال ٢٠١٠ باشد، اوراق مزبور علاوهبر اینکه سالانه ١١٠ دلار بهره میگیرند، در سال ٢٠١٠ نیز مبلغ ١٠٠٠ دلار دریافت میکنند. در ایران، اوراق مشارکت دولتی که توسط دولت یا بانک مرکزی انتشار مییابد، نزدیکترین ابزار مالی به این اوراق است.
ج) اوراق قرضه شهردارها (municipality bonds): شهرداریها برای تأمین مالی طرحهای عمرانی به انتشار اوراق قرضه اقدام میکنند و متعهد به پرداخت اصل و بهره این اوراق بهاداراند. دولتها بهمنظور کمک به شهرداریها در جذب سرمایهها معمولاً بهره اوراق قرضه شهرداریها را از مالیات معاف میکنند. یعنی، خریدار اینگونه اوراق بابت بهره آن مالیات نمیپردازد، و به همین دلیل شهرداریها زیر نرخ بازار، بهره میپردازند. برای مقایسه نرخ بهره بازار با نرخ بهره اوراق قرضه شهرداریها، میتوان مطابق روش زیر اقدام کرد:
(نرخ بازار) (نرخ مالیات) - نرخ بازار = نرخ بهره پسازکسر مالیات برای سرمایهگذاری
اگر نرخ بهره بازار ١١% و نرخ بهره اوراق قرضه شهرداریها که معمولاً از نرخ بهره بازار پایینتر است. ٨% باشد، در کدامیک از این دو باید سرمایهگذاری کرد. نرخ مالیات ٤٠% فرض شده است.
٦/٦% یا ٦٦/٠ = (١١%) ٤٠% - ١١% = نرخ بهره پساز کسر
مالیات برای سرمایهگذاری
بنابراین، در مودر فوق بهتر است روی اوراق قرضه شهرداریها سرمایهگذاری کرد.
چون بهدلایل مختلف شهرداریها ممکن است در پرداخت اصل و بهره اوراق قرضه خود ناتوان بمانند، در نیجه سرمایهگذاری در اینگونه اوراق در مقایسه با اوراق قرضه دولتی با کمی خطر همراه میباشد. سررسید اینگونه اوراق طولانی بوده و معمولاً متناسب با عمر طرحهای عمرانیای است که برای تأمین آنها اوراق قرضه منتشر میشود. در ایران، اوراق مشارکت توسط شهرداریها انتشار ایفته که شباهت با این ابزا دارد. در سال ١٣٧٣، اولین اوراق برای طرح خیابان نواب تهران انتشار یافت.
٢- اوراق بهادار با خطر (risk securities): اینگونه اوراق بهادار معمولاً توسط اشخاص حقوقی و حقیقی انتشار مییابد. بازده سرمایهگذاری روی بیشتر این اوراق قابل پیشبینی نیست. اوراق بهادار با خطر به دو گروه عمده تقسیم میشود:
الف) اوراق بهادار با درآمد ثابت (fixed-income securities): این اوراق بهادار، سهام ممتاز و اوراق قرضه شرکتها را شامل میشود. فرق اوراق قرضه دولتی و شرکتی در مسأله تضمین آن است. اوراق قرضه شرکتها متضمن قبول خطر بیشتری است، چرا که امکان دارد شرکت در فاصله انتشار این اوراق تا موعد پرداخت آنها دچار مشکلات مالی شود.در کشورهای پیشرفته، پارهای شرکتهای خدمات مالی وجود دارند که خطر اوراق قرضه شرکتهای مختلف را درجهبندی میکنند. از جمله میتوان از شرکتهای استانداردوپورز (Standard & Poor's) و مودی (Moody's) نام برد که از علامتهای زیر برای درجهبندی خطر شرکتها استفاده میکنند:
هر قدر از نماد AAA به طرف D حرکت میکنیم، خطر بیشتر، کیفیت اوراق قرضه پایینتر، و امکان عدم بازپرداخت جدیتر میشود.
افراد و شرکتها با پرداخت وجه اشتراک، آبونه این شرکتها میشوند تا ازاطلاعات آنها برای صمیمهای مالی خود سود جویند. اینگونه شرکتها دارای سابقهای طولانی و خوب بوده، و مردم به نظرهای آنها اهمیت میدهند
ب) اوراق بهادار با درآمد متغیر (Variable-income securities): به اوراق گفته میشود که سرایهگذار از مبلغ درآمد آنها اطلاع دقیقی ندارد. از مهمترین این اوراق سهام عادی منتشرشده توسط شرکتهای سهامی است. در مورد سهام عادی و اوراق قرضه قابل تبدیل (convertibles) به سهام عادی در صفحههای بعدی این جزوه سخن خواهد رفت.
- اوراق قرضه با بهره شناور (variable rate bonds): بهرهای که بدین اوراق تعلق میگیرد از پیش تعیین نشده و تابعی از یک شاخص اقتصادی مانند تورم میباشد. مثلاً، در قرارداد مربوط به این اوراق نوشته میشود که بهره این قرضه برابر است با نرخ تورم اعلامشده توسط بانک مرکزی بهعلاوه ٥%. درآمد پولی اینگونه اوراق قرضه متغیر است، ولی درآمد واقعیشان (تعدیلشده به شاخص قیمتها) ثابت است (نرخ بازده واقعی در مثال فوق ٥% خواهد بود).
- حق خرید سهم (warrants): اوراق بهاداری است که شرکت منتشر میکند و به دارنده آن اختیار میدهد ظرف مدت معین، مقدار معینی از سهام شرکت را به قیمت از پیش تعیینشده ابتیاع کند. به دارنده اختیار خرید سهم سود و بهره تعلق نمیگیرد. با این همه، سرمایهگذاران حاضرندبابت آنها پول بپردازند؛ این بهخاطر چشمانداز رشد شرکت و افزایش قیمت سهام است که مالاً باعث سوددهی این اوراق میشود.
معمولاً برای حفظ منافع دارنده این حق شروطی را میگذارند، مثلاً، اگر شرکتی به تجزیه سهم (stock split) دست بزند. و یا سهام جایزه منتشر کند، به نسبت درصد تجزیه سهم و سهام جایزه، تعداد حق خرید سهم نیز افزایش مییابد و قیمت از پیش تعیینشده نیز کاهش مییابد. برای مثال، اگر شرکتی ارزش رسمی سام خود را به نصف تقلیل دهد (تجزیه سهم)، یعنی بهعبارتی تعداد سهام خود را ١٠٠% افزایش دهد، میباید تعداد حق خرید سهام شرکت را دو برابر کند، و در عوض قیمت از پیش تعیینشده آن را هم به نصف تقلیل دهد.
- اختیار خرید سهم (Call option): این اختیار معمولاً توسط نهادهای مالی منتشر میشود، و اشخاص با خرید آن، اختیار خرید سهام موردنظر را بهدست میآورند. در این روش سرمایهگذاری، سه گروه شرکت میکنند:
- واگذارنده اختیار (seller of the option یا option writer): که در مقابل دریافت مبلغی اختیار خرید سهم را به دیگری واگذار میکند.
- بهدست آورنده اختیار (buyer of the option): که مبلغی به فروشنده اختیار خرید سهم در مقابل دریافت این حق میپردازد.
- کارگزاران اوراق بهادار: این گروه خریداران و فروشندگان اختیار خرید سهام را یافته و معاملههای بین آنها را جوش میدهند. این گروه در مقابل دریافت کمیسیون خدمات خود را انجام میدهند.
در قراردادهای اختیار خرید سهم چند مورد مشخص میشود:
١) نام شخصی که اختیار خرید سهم را منتشر میکند.
٢) تعداد سهمی که اختیار خرید آن واگذار میشود.
٣) مهلت استفاده از اختیار خرید که معمولاً حداقل ٣ ماه و حداکثر ٩ ماه است.
٤) مشخصکردن قیمتی که با داشتن برگه اختیار خرید، میتوان سهم مورد نظر را خرید.
اگر قیمت در آینده بالا برود، بهدست آورنده اختیار خرید سهم سود میبرد و فروشنده ضرر میکند. ولی اگر قیمت پایین بیاید، بهدست آورنده حق اختیار سهم، بهدلیل عدم استفاه آیا شناوری سهام ثابت است؟ از این اختیار برابر قیمتی که به واگذارکننده اختیار خرید سهم پرداخته (حق شرط یا قیمت اختیار option price) زیان میکند. واگذارنده اختیار به میزان بهای دریافتی بابت حق اختیار خرید سهم درآمد دارد.
فرض کنید قراردادی بدینشکل منعقد میشود:
آقای الف اختیار خرید ١٠٠ سهم از کارخانه پارس الکتریک را به آقای ب واگذار میکند. مهلت تعیینشده استفاده از اختیار خرید این سهام ٩ ماه و قیمت تعیینشده خرید هر سهم شرکت پارس الکتریک ٠٠٠ر١٠ ریال میباشد. ضمناً حق شرط خرید ١٠٠ سهم مزبور به ازای هر سهم ٠٠٠ر١ ریال تعیین میشود. در حال حاضر، قیمت بازار سهام مزبور ٠٠٠ر١٠ ریال برای هر سهم میباشد.
سؤال: با توجه به شرایط بالا، آیا بهتر است آقای ب به خرید اختیار خرید سهم اقدام کرده، و یا مستقیماً اصل سهم شرکت پارس الکتریک را ابتیاع کند؟ فرض کنید بودجه آقای ب ٠٠٠ر١٠٠ ریال باشد و قیمت نیز در طی دوره ٩ ماهه مورد نظر به ٠٠٠ر١٥ ریال ترقی کند.
حالت اول: دریافت اختیار خرید سهام
تعداد اختیار خریدی که میتواند از الف بخرد ١٠٠ = ٠٠٠ر١ ÷ ٠٠٠ر١٠٠
ارزش اختیار خرید بعداز فزایش قیمت ٠٠٠ر٥ = ٠٠٠ر١٠ - ٠٠٠ر١٥
درآمد آقای ب پساز افزایش قیمت ٠٠٠ر٥٠٠ = ٠٠٠ر٥ × ١٠٠
سود خالص ریال ٠٠٠ر٤٠٠ = ٠٠٠ر١٠٠ - ٠٠٠ر٥٠٠
حالت دوم: خریداری اصل سهم
تعداد سهامی که ب میتواند بخرد ١٠ = ٠٠٠ر١٠ - ٠٠٠ر١٠٠
بهای سهام پساز افزایش قیمت سهم ٠٠٠ر١٥٠ = ٠٠٠ر١٥ × ١٠
سود خالص ٠٠٠ر٥٠ = ٠٠٠ر١٠٠ - ٠٠٠ر١٥٠
این مثال ارزش اختیار خرید سهم را از دیدگاه خریدار نشان میدهد. اختیار خرید باعث میشود که درصد بازدهی سرمایهگذاری افزایش پیدا کند. بهعبارت دیگر، با خرید اختیار خرید سهم، اهرمی بهدست میآوریم که در صورت افزایش قیمت، ثروت سرمایهگذار به یکباره افزایش مییابد. این تنها یک روی سکه است؛ روی دیگر سکه مسأله خطر است، چرا که قیمت سهام در آینده نامعلوم و متغیر است، همیشه امکان میرود که سهام طبق پیشبینی افزایش قیمت نداشته باشد.
مثلاً فرض کنی در مثال بالا قیمت سهم مزبور طی ٩ ماه آتی ثابت بماند.
حالت اول: دریافت اختیار خرید سهم
قیمت تعیینشده از قبل - قیمت سهم در پایان ٩ ماه = ارزش اتیار خرید
ارزش اختیار خرید در پایان ٩ آیا شناوری سهام ثابت است؟ ماه ٠ = ٠٠٠ر١٠ - ٠٠٠ر١٠ = (٠٠٠ر١٠٠) = ٠ - ٠٠٠ر١٠٠ = زیان حاصل
حالت دوم: خرید اصل سهم و بهای خرید سهم ریال ٠٠٠ر١٠٠ = ٠٠٠ر١٠ × ١٠
سود خالص ٠ = ٠٠٠ر١٠٠ - ٠٠٠ر١٠٠
با مثالهای بالا روشن میشود که سرمایهگذاری روی «اختیار خرید سهم» از طرفی بازدهی بالاتری نسبت به خرید سهم داشته، و از جانب دیگر خطر بیشتری نیز دارد.
هماکنون در بورسهای معتبر جهان، اختیار خرید سهام بهعنوان اوراق بهادار قابل خرید و فروش معامله میشود. گاهی خود بورس برای بعضی از سهام شرکتهای بخصوص که حجم زیادی از معاملهها را تشکیل میدهد، امکان معامله option را فراهم میآورد. چگونگی ارزشیابی این «اختیار خرید سهام» در مثال زیر توضیح داده میشود.
فرض کنید بورس نیویورک برروی سهم شرکت آی.بی.ام. (IBM) امکان معامله سه نوع اختیار خرید سهم را که سررسیدهای آنها به فاصله سه ماه از هم قرار دارد و سه قیمت متفاوت نیز دارد، بهوجود آورد. جدول «اختیار خرید سهم» برای سهام شرکت آی.بی.ام. در زیر آمده است:
با مشاهده جدول بالا نتایج زیرا را میتوان گرفت:
١) حق شرط با محدوده زمان اختیار خرید رابطه مستقیم دارد. یعنی، هرچه فاصله زمانی بیشتر باشد، چون امکان استفاده از فرصتهای بیشتر افزایش قیمت، بالا میرود، حق شرط هم گرانتر میشود.
٢) هرچه سهم تعیینشده در ورقه اختیار بالاتر باشد، حق شرط ارزانتر خواهد بود (وجود رابطه معکوس).
سؤال اصلی این است که کدامیک از اختیارهای بالا بازده بالاتری دارد؟ برای پاسخ فرض کنید قیمت روز سهام شرکت آی.بی.ام. به ٧٥ دلار باری هر سهم برسد. با تشکیل جدول بازدهی اختیارهای مختلف سهام آی.بی.ام. خواهیم دید که نسبت بازدهی (سود خالص/حق شرط) برای قیمتهای بالاتر از پیش تعیینشده سهام و زمانهای زودتر بیشتر است.
(ژانویه)
(ژانویه)
(ژانویه)
این نتیجه منطقی بهنظر میآید، چرا که بازده بیشتر، خطر بیشتری نیز به همراه دارد. سؤال دیگر آن است چنانچه قیمت تعیینشده سهام در اختیارها بالاتر از قیمت روز سهام در بازار باشد، آیا سرمایهگذار وجوه خود را به سرمایهگذار روی این ورقههای اختیار اختصاص میدهد؟
جواب مثبت است و به انتظارات و پیشبینیهای سرمایهگذار در مورد چگونگی افزایش قیمت سهام موردنظر در آینده برمیگردد. بهعبارت دیگر، سرمایهگذاری روی اینگونه اختیار خریدها به شخص سرمایهگذار و درجه خطرپذیری او مربوط است.
٢) اختیار فروش سهام (put options): نوع دیگری از اختیارها میباشد که به خریدار حق میدهد سهام خود را به قیمت از پیش تعیینشدهای، ظرف مدت معین، بهفروش رساند. خریدار این حق چنانچه قیمت بازار تنزل کند، سود خواهد برد. اختیار فروش سهام طبعاً در مواقعی خریداری میشود که سرمایهگذار پیشبینی کند قیمت سهام تنزل خواهد کرد. سرمایهگذاران محافظه کار باخرید این حق خطر کاهش قیمت سهامت خود را کاهش میدهند. بهطور کلی، عملکرد اختیار فروش سهام از بین بردن حداقل کردن خطر اوراق بهادار میباشد. وجود این برگههای اختیار امکان دستیابی به طیف وسیعی از توازی یا بده ـ بستان trade-off خطر ـ بازده را برای سرمایهگذار فراهم میآورد.
در مواقعی که ارزش سهم در معرض نوسانهای شدید است، سرمایهگذار میتواند با سمایهگذاریبرروی هر دو نوع اختیار خرید و فروش سهام، امکان زیان عمده را از بین ببرد. البته، باید توجه کرد که این اوراق فقط در مواقعی که با نوسانهای شدید قیمت روبرو هستیم، باید بهکار گرفته شود. قراردادهایی که تلفیقی از اختیار خرید و فروش را فراهم میآورند، در کشورهای صنعتی غربی مورد استفادهاند که Straddle نامیده میشوند.
قراردادهای آتی (future contract): در این نوع قرارداد خریدار و فروشنده توافق میکنند مقدار معینی از کالای مشخصی را ا کیفیت استاندارد، قیمت معلوم و در زمان مورد نظر و در مکان مشخص معامله کنند. از این قرارددها معمولاً برای فروش کالاهایی مانند فلزات، نفت، گندم و غیره استفاده میشود.
یکی از گروههایی که بدینقراردادها توس میجویند، زارعیناند که برای اطمینانخاطر از قیم مشخص در آینده و امکانپذیر شدن پرداخت هزینههای انجامشده، این عمل را انجام میدهند. بهطور کلی، این قراردادها بهندرت منجربه تحویل کالا و انجام واقعی معامله میشود، بلکه طرفین با روش و خرید چنین اوراق بهاداری، سود و زیان نوسانهای قیمت خودشان را پرداخته یا میگیرند. در نتیجه، این قراردادها هم وسیلهای برای کاهش خطر است، هرچند که امکان سفتهبازی را نیز فراهم میآورد.
بهطور کلی در مورد بازار کالاهای اساسی (commodity)، دو نوع بازار داریم: یکی بازار تحویلی آتی (future market) و یگری بازار تحویل آنی (spot market). در آن دو بازار، بین قیمتها رابطهای منطقی وجود دارد. چگونگی این رابطه به هزینه نگهداریکالا تا زمان تحویل از طرفی، و هزینه راکد ماندن پول (هزینه بهره) از طرف دیگر مربوط است. هرچه هزینه نگهداری کالا بالاتر و هزینه بهره پول بیشتر باشد، تفاوت قیمت آتی و آنی بیشتر خواهد شد. البته، در مورد کالاهای فصلی این امکان وجود دارد که قیمت آتی پایینتر از قیمت آنی باشد.
خواننده توجه دارد که در این نوشته به بازار آتی ارز و طلا و نیز بازار اختیار خرید و فروش ارز و طلا نپرداختیم. این غفلت نباید بر این تصور دامن زند که بازارهای یادشده کوچکاند. معاملههای آتی ارز و طلا و نیز معاملههای اختیار خرید و فروش ارز و طلا حجم بالایی از معاملهها در بازارهای مالی جهان را تشکیل میدهد.
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که آیا شناوری سهام ثابت است؟ خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
بورس و فرابورس چه تفاوت هایی باهم دارند؟
بورس و فرابورس دو مورد از انواع بازارهای بورس فعال در ایران هستند. در این مقاله قصد داریم به بررسی تفاوتهای بورس و فرابورس بپردازیم. همچنین قوانین بورس و فرابورس را بررسی خواهیم کرد و به این سوال پاسخ خواهیم داد که بورس بهتر است یا فرابورس؟
بورس و فرابورس چه تفاوتهایی دارند؟
بورس اوراق بهادار یک بازار رسمی و دائمی است. در این بازار دستهای از ابزارهای مالی مثل سهام شرکتها و واحدهای تولیدی تجاری آیا شناوری سهام ثابت است؟ و خدماتی، اوراق مشارکت و دیگر اوراق بهادار مورد معامله قرار میگیرد. فرابورس (OTC) شکل تسهیل شدهای از بورس است. در فرابورس امکان عرضه سهام به شرکتهایی که اعتبار، سرمایه، سودآوری یا شفافیت کمتری دارند، داده میشود. بورس و فرابورس از جهتهای زیر باهم تفاوت دارند:
پذیرش
شرکتها برای اینکه بتوانند سهام خود را در بورس عرضه کنند، میبایست معیارهای سازمان بورس را داشته باشند. معیارهای از قبیل: حداقل مبلغ سرمایه ثبت شده، حداقل درصد سهام شناور، عدم وجود زیان انباشته، سودآوری، سابقه فعالیت، حجم معاملات، حداقل قیمت بازار سهام، درصد حقوق صاحبان سهام، حداقل تعداد سهامداران و…
هدف از در نظر گرفتن این معیارها اعطای مجوز فعالیت به شرکتهای معتبر، خوشنام، صاحب سرمایه کلان، بزرگ و سودآور است. تا از بروز زیانهای احتمالی، رکود، افت شاخص و خدشهدار شدن اعتماد سرمایهگذاران جلوگیری شود. شرکتها نمیتوانند در بورس پذیرفته شوند مگر اینکه در چارچوب ضوابط بورس باشند.
اما پذیرش شرکتها در فرابورس سادهتر است. در فرابورس ضوابط و ملاکها به گونهای تسهیل شده تا شرکتهایی که شرایط پذیرش در بورس را ندارند، از فرصت انتشار اوراق بهادار و تامین مالی از این طریق جا نمانند. به طور مثال یکی از شروط پذیرفته شدن شرکتها در تابلوی اصلی بازار بورس، داشتن حداقل 100 میلیارد سرمایه است. شرکتی که یک میلیارد تومان سرمایه دارد نمیتواند در بورس پذیرش بگیرد. اما این شرکت با توجه به قوانین تسهیل شده فرابورس میتواند در این بازار پذیرفته شود.
سابقه فعالیت
بورس اوراق بهادار از سال 1345 آغاز به فعالیت کرد. این بورس اولین و قدیمیترین بورس ایران است که فعالیت خود را با انجام معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدن آغاز کرد.
هرچند که شکل گذشته آن بسیار متفاوتتر از شکل امروزی آن بوده است اما؛ امروزه بورس اوراق بهادار تهران مهمترین و اصلیترین بخش آیا شناوری سهام ثابت است؟ بازار سرمایه است. براساس قانون بازار اوراق بهادار (مصوب 9 مهر 1384)، بحث تاسیس و راهاندازی بازارهای خارج از بورس مطرح شد. چهار سال بعد، فرابورس از 6 مهر 1388 فعالیت خود را آغاز کرد.
ساختار
بورس اوراق بهادار از دو بخش بازار اول و بازار دوم تشکیل شده است. سازمان بورس سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس را بر اساس برخی معیارها به این دو دسته تقسیم میکند. معیارهایی مثل: حداقل مبلغ سرمایه ثبت شده، حداقل درصد سهام شناور، عدم وجود زیان انباشته، حجم معاملات، حداقل قیمت بازار سهام، درصد حقوق صاحبان سهام، تعداد سهامداران و…
فرابورس متشکل از شش بازار است. بازار اول، دوم، سوم، بازار ابزارهای نوین مالی، بازار شرکت های کوچک و متوسط ( SME) و بازار پایه. اصلیترین تفاوت این بازارها از جهت ضوابط پذیرش شرکتها است. شرایط و قوانین لازم برای پذیرش شرکتها در فرابورس آسانتر از شرایط لازم برای پذیرش در بورس است. به همین ترتیب شرایط پذیرش در بازار دوم فرابورس راحتتر از بازار اول و در بازار سوم راحتتر از بازار دوم است.
سهام شرکتهای سهامی عامی که نزد سازمان بورس و اوراق بهادار ثبت شدهاند و امکان پذیرش در هیچ یک از بازارهای بورس یا فرابورس را ندارند، در بازار پایه منتشر میشود.
شرکتهای پذیرفته شده در بازار پایه به سه دسته تقسیم میشوند:
- شرکت هایی که قصد پذیرش در بازار بورس یا فرابورس را ندارند؛ اما چون مایل به انتشار اوراق هستند و انتشار اوراق بدون کسب مجوز از سوی سازمان بورس ممکن نیست، این شرکتها وارد بازار پایه میشوند.
- شرکتهایی که در گذشته در بورس یا فرابورس پذیرفته شدهاند اما بنا به دلایلی تنزل پیدا کردهاند. (صلاحیت پذیرش در بورس را از دست داده اند)
- شرکتهایی که سازمان آنها را ثبت کرده است اما نه در رده شرکتهای پذیرفته شده در بورس قرار میگیرند نه در بازارهای فرابورس.
بازار پایه به سه دسته زرد، نارنجی و قرمز طبقه بندی میشود. این بازارها براساس شرایط پذیرش، دامنه نوسان و قیمت سهام باهم تفاوت دارند.
شفافیت اطلاعلاتی
کاهش ضوابط پذیرش شرکتها، بیشتر بودن دامنه نوسان، معامله برحسب نظر طرفین قرارداد، تسهیل مقررات و کاهش نظارت در فرابورس باعث شده تا شفافیت اطلاعاتی بازار فرابورس کمتر از بورس شود. این در حالی است که کنترل و نظارت بیشتری بر عملکرد مالی، گزارشات، حسابرسی، افشای اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اعمال گردد. به خصوص الزامی که از سوی سازمان بر ارائه صورتهای مالی شرکتهای بورسی اعمال میشود. این اعمال باعث شده تا افشای اطلاعات به خوبی صورت بگیرد.
ریسک
شفافیت اطلاعاتی کمتر در فرابورس باعث شده تا ریسک سرمایهگذاری در فرابورس بیشتر از ریسک سرمایهگذاری در بورس باشد. همین مسئله باعث میشود تا فرابورس برای سرمایهگذاران ریسک گریز و محافظه کار ایدهآل به نظر نیاید.
دامنه نوسان
دامنه نوسان قیمت بورس اوراق بهادار تهران مثبت و منفی ۵ درصد است. پیشتر اختلاف دامنه نوسان قیمت سهام شرکتهای بورسی و فرابورسی یک درصد بود. طبق گفته مدیر عملیات بازار فرابورس ایران از تاریخ ۲۵ بهمن ماه 1399، دامنه نوسان قیمت در کلیه نمادهای معاملاتی سهام در بازار اول و دوم فرابورس ایران به صورت نامتقارن به مثبت ۶ درصد و منفی ۲ درصد تغییر پیدا کرده است. این در حالی است که دامنه نوسان هریک از تابلوهای بازار پایه بایکدیگر متفاوت است.
دامنه نوسان قیمت سهام شرکت های تابلو زرد بازار پایه مثبت ۳ درصد و منفی ۲ درصد در روز است. در تابلوی نارنجی دامنه نوسان مثبت و منفی 2 و در تابلوی قرمز، مثبت و منفی ۱ درصد است.
جدول شرایط پذیرش در بورس و فرابورس
تفاوت عرضه اولیه بورس و فرابورس
به عرضه سهام یک شرکت برای اولین بار در بازار سهام، عرضه اولیه میگوییم. اما آیا عرضه اولیه سهام در بورس با عرضه اولیه در فرابورس تفاوت دارد؟ در پاسخ میگوییم سرمایهگذاری به روش عرضه اولیه در هر دو بازار یک شکل است و تفاوتی ندارد. تنها تفاوت عرضه اولیه بازار بورس و فرابورس، در شرکتهای ناشر سهام است.
شرکتهایی که سهام خود را برای اولین بار در بورس عرضه میکنند مورد پذیرش این بازار قرار گرفتهاند. چارچوبها و ضوابط بورس برای پذیرش شرکتها باعث میشود تا سرمایهگذاری در سهام بازار بورس ریسک کمتری نسبت به فرابورس داشته باشد. شرکتهایی که سهام خود را برای اولین بار در فرابورس عرضه میکنند شرایط پذیرش در بورس را ندارند و سرمایهگذاری در آن ها ریسک بیشتری دارد.
بورس برای سرمایهگذاری بهتر است یا فرابورس؟
بورس و فرابورس از لحاظ ساعت کاری بازار، شیوه معاملاتی، سامانه خرید و فروش، عضویت و شروع سرمایه گذاری مشابه یکدیگر هستند.
هم بورس و هم فرابورس هر دو تحت نظارت سازمان بورس هستند. از سوی دیگر تمامی مزایایی که شرکتها به ازای پذیرش در سازمان بورس به دست میآورند، در اختیار شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس هم قرار میگیرد. پس بورس و فرابورس از این بابت هم فرقی با یکدیگر ندارند.
اسپرد ثابت یا اسپرد شناور؟
برای تجارت ارز در بازار فارکس عوامل بسیاری را باید در نظر گرفت اما شاید عدهای زیادی این را ندانند الویت نه با قیمتها یا بروکرها و … که با درک مفهوم و معنی اسپردها است. در واقع باید از هزینههای معامله در فارکس آگاهی داشته باشید. از آنجا تجارت در فارکس ریسک بالایی دارد، محاسبهی هزینهها در آن دقت بالایی را میطلبد. منظور از اسپرد یا همین هزینهها تفاوت بین قیمتهای خرید و فروش یک جفت ارز است که به وسیلهی پیپ اندازهگیری میشود.
اسپرد در فارکس به هزینهی انجام معاملات برای بروکرها و فروشندگان گفته میشود. مثل هر معاملهی تجاری دیگری، در فارکس هم بروکرها و هم فروشندهها قیمت خود را چند پیپ بیشتر میگذارند تا در کنار هزینهها و کمیسیونها سود بیشتری به دست بیاورند. پس در هر معاملهای اسپرد اولین عاملی است که با آن روبرو میشوید. برای آیا شناوری سهام ثابت است؟ مثال اگر قیمت جفت ارز EUR/USD به شکل 1.2102 / 1.2100 نشان داده شود به این معنی است که اسپرد این جفت ارز برابر با 0.0002 (2 پیپ) است.
از آنجا که قیمت ارزها در کسری از ثانیه تغییر میکند، محاسبهی اسپرد کار سادهای نیست. اما در مفهوم اسپردها ما با دو نوع اسپرد ثابت و شناور در فارکس روبرو هستیم که در ادامه با تفاوت و کاربرد آنها آشنا میشویم.
تفاوت اسپرد ثابت و اسپرد شناور
نوسانات قیمت هیچ تأثیری در اسپرد ثابت نخواهد داشت و مقدار این اسپرد از قبل تعیین میشود. اما مقدار اسپرد ثایت در محدودهی اسپرد شناور مشخص میگردد و اسپردهای شناور اسپردهایی است که در مقادیر نوساندار ارائه میشوند. برعکس اسپرد ثابت، اسپرد شناور با نوسانات بازار تغییر میکنند.
با توجه به این تفاوت به نظر شما کدام اسپرد برای تحلیل تکنیکال مناسبتر است؟ شما از کدام نوع تحلیل برای گرفتن تصمیمهای معاملاتی خود کمک میگیرید؟
کدام اسپرد برای تحلیل تکنیکال مناسبتر است؟
برای این سؤال پاسخ ثابت و مشخصی وجود ندارد اما با در نظر گرفتن موارد زیر میتوانید تصمیم بگیرید که کدام اسپرد ثابت و شناور در فارکس میتواند برای انجام معاملات درست کارآمدتر باشد.
میزان مهارتی که دارید
اینکه معاملهگری تازه کار در بازار فارکس هستید یا حرفهای میتواند مسیر تحلیل تکنیکال شما را مشخص کند. اگر تازه وارد فارکس شدهاید، احتمالاً هنوز با چگونگی نوسانات قیمت و عوامل مؤثر بر آن آشنایی ندارید، پس در این شرایط توصیه میکنیم از اسپرد ثابت برای تصمیمگیری کمک بگیرید. بر اساس این اسپرد میتوانید هر زمان که مایل بودید، بدون توجه به تعداد دفعات تغییر قیمت دست به معامله بزنید زیرا حتی اگر با تغییر قیمتهای پیشبینی نشدهای روبرو شوید، میزان اسپرد ثابت تغییر نخواهد کرد یا حداقل در جایگاه مطمئنتری نسبت به قیمت واقعی بازار حفظ خواهد شد.
اما از آنجا که اسپرد شناور با توجه به قیمت جفت ارز مدام تغییر میکند و این تغییرات به ویژه در بازارهای ناپایدار گاهی بارها بین 0 تا 10 پیپ اتفاق میافتد، تنها معاملهگران حرفهای و با تجربه قادر خواهند بود با استفاده از اسپرد شناور پیشبینیهای درستی داشته باشد و در زمان درست اقدام به خرید و فروش کنند.
هدف تجاری که دنبال میکنید
مورد دیگری که میتواند الویت به کارگیری اسپرد ثابت و شناور را تعیین کند، هدف تجاری شما است. اگر فعالیتهای شما در فارکس به صورت روزانه است و برای آشنایی و آموزش فارکس وقت صرف میکنید، مدام به مطالعه و تحقیق و تحلیل میپردازید، به این معنی است که فارکس نه به عنوان یک کار جانبی بلکه به عنوان یک سرمایهگذاری اصلی و بزرگ نگاه میکنید و هر روز در این حوزه با تجربهتر میشوید. در این صورت با وجود تغییرات مدام اسپرد شناور، میتوانید به عنوان معاملهگری که هر روز در فارکس فعال است، از مقادیر آن کمتر بهره ببرید.
اما اگر معاملات کمتری دارید آیا شناوری سهام ثابت است؟ و فرصت زیادی برای نظارت بر نوسانهای بازار ندارید، تجارت با اسپرد ثابت معقولتر و بهتر خواهد بود.
میزان ریسکی که حاضر هستید انجام دهید
افرادی که بر اساس اسپردهای ثابت عمل میکنند، افرادی هستند که روحیه ریسک پذیری بالایی ندارند. اگر شما هم جزو افرادی هستید که ترجیح میدهید در شرایط امنتر و مطمئنتری باشید و بتوانید تمام نتایج معاملاتتان را محاسبه کنید، بهتر است از اسپردهای ثابت کمک بگیرید. از آنجا که همهی هزینههای تجارت از پیش در اسپرد ثابت محاسبه شده است، با به کارگیری این اسپرد دیگر از پرداخت هزینههای اضافی معاف هستید.
برعکس اگر آدم ریسک پذیری هستید و از سوار شدن بر نوسانات بازار هیجان زده میشوید و استرس بیجا نمیگیرید، اسپرد شناور انتخاب بهتری است. هر چند که بهتر است پیش از هر اقدامی و تسلیم شدن در برابر هیجانات آگاهی و اطلاعات خود از فارکس را بالا ببرید اما اگر به اندازهی کافی با تجربه باشید، احتمالاً از ریسک کردن نخواهید ترسید چرا که پشت ریسک کردن شما هم منطقی و استدلالی وجود دارد.
میزان سرمایهای که دارید
میزان سرمایه هم عامل اثرگذاری در انتخاب نوع اسپرد ثابت و شناور در فارکس است. اگر سرمایه زیادی دارید و از دست دادن مقداری از آن مشکلی برای ایجاد نمیکند، پس میتوانید با آگاهی و به کارگیری اسپرد شناور اقدام کنید. این اسپرد با توجه به شرایط بازار بین صفر تا 10 یا حتی 20 پیپ هم تغییر آیا شناوری سهام ثابت است؟ میکند و اگر سرمایهی چندانی ندارید استفاده از این اسپرد اصلاً انتخاب مناسبی برای شما نیست.
روشها و استراتژیهای تجاری که به کار میبرید
آخرین عامل در انتخاب نوع اسپرد، در نظر گرفتن روش و استراتژی تجاری است. از آنجایی که معاملهگرهای پوزیشن و سوئینگ به ثبات بیشتری نیاز دارند و در دورههای میان مدت و بلند مدت کار آیا شناوری سهام ثابت است؟ میکنند، ا اسپرد ثابت گزینهی مناسبتری برای این نوع از معاملهگرها است.
اما اسکالپرها با استفاده از اسپرد شناور معامله میکنند چرا که این معاملهگرها به طور هم زمان با تعداد پوزیشنهای باز زیادی در طول یک روز سر و کار دارند.
همانطور که دیدید نمیتوان گفت کدام اسپرد بر دیگری الویت دارد و انتخاب مناسبتری است. همه چیز بستگی به شرایط و اطلاعات شما دارد.
اسپرد شناور تنها زمانی به کار شما میآید که قادر باشید تمام عملکردهایتان را محاسبه کنید. به همین جهت حتماً پیش از ورود به فارکس با آموزش و کمک گرفتن از حساب دمو خود را آمادهی چگونگی انجام معاملات کنید تا بتوانید تجربهی موفق و سودآوری در فارکس برای خود بسازید.
دیدگاه شما