بهترین استراتژی شرط بندی فوتبال
سوالی که همیشه در ذهن کاربران پیش بینی فوتبال می گنجد این است که آیا فرمولی برای پیش بینی دقیق این رشته ورزشی وجود دارد؟ شما باید در شرایط مختلف که وابسته به شرایط بازی فوتبال است، بهترین گزینه را انتخاب کنید. برای این منظور شما باید استراتژی های شرط بندی فوتبال را به طور کامل بدانید، تا بتوانید بهترین نتیجه را از پیش بینی خود به دست آورید.
دانستن استراتژی به تنهایی نتیجه بخش نخواهد بود، بلکه شما باید یک تحلیل گر خوب در فوتبال باشید و اطلاعات کافی در مورد فوتبال و تیم های فوتبال کسب کنید. انتخاب سایت شرط بندی مناسب نیز در شرط بندی لازم است.
شرط بندی فوتبال و استراتژی برد در آن
هر چند دانستن اطلاعات کافی مورد فوتبال و تیم های آن از مهترین عامل موفقیت در استراتژی ضد جریان پیش بینی است؛ اما استراتژی هایی هم هست که در کنار این اطلاعات کمک زیادی به شما خواهد کرد.
روش یا فرمول 777 یکی از فرمول هایی است که به شما کمک می کند که پیش بینی خوبی داشته باشید. برای اجرای این فرمول شما باید با شرط بندی میکس آشنایی کامل داشته باشید. به کارگیری این روش به شما کمک می کند که در بدترین حالت هیچ ضرری نکنید.
چنانچه موفق شوید می توانید آن را پر سودترین استراتژی و پیش بینی فوتبال به حساب آورید. روش دیگر مارتینگل است، که به روش تصاعدی انجام می شود. اگر به این شیوه عمل کنید به هیچ وجه ضرر نخواهید کرد. استراتژی شور بت هم از گزینه های خوب برای پیش بینی فوتبال است.
استراتژی های شرط بندی (فرمول های ریاضی)
برای اینکه شما از برندگان شرط بندی فوتبال باشید دانستن برخی از استراتژی ها برای شما مفید خواهد بود. این استراتژی ها به شما کمک می کند تا به راحتی از برندگان شرط بندی باشید.
استراتژی شرط بندی زنده
این استراتژی نسبت به استراتژی های دیگر شرط بندی فوتبال از اهمیت بیشتری برخوردار است. بسیاری از کاربران نیز بر این عقیده اند که این شیوه در شرط بندی فوتبال موفقیت آمیزتر می باشد. بنابراین بجای پیش بینی پیش از بازی از پیش بینی مسابقات بصورت زنده استفاده کنید.
در این نوع پیش بینی می توان به صورت زنده و بنابه شرایط و عملکرد تیم های فوتبال تحلیلی دقیق و درست در مورد نتیجه فوتبال انجام داد. در حالت زنده می توان از استراتژی های دیگر هم استفاده کرد.
از مزایای دیگر شرط بندی زنده فوتبال ضرایب آن است؛ زیرا در پیش بینی پیش از بازی ضرایب آن بصورت ثابت ارائه می شود، ولی در پیش بینی زنده ضرایب آن پیوسته در حال تغییر است که شما می توانید با کمی دقت بر روی بیشترین ضرایب و برای کسب بالاترین سود، شرط بندی خود را انجام دهید.
استراتژی ضد سیستم
یکی از استراتژی هایی که بسیاری از کاربران از آن مطلع هستند و می توان آن را از استراتژی های داغ و در عین حال ساده شرط بندی فوتبال نامید استراتژی ضد سیستم است. مثلا سه بازی در جریان است که یکی از این تیم ها قوی عمل کرده و در بازی های قبلی نیز پیروز شده است.
بنابراین ضریب این تیم پایین خواهد بود. پس شما باید بررسی و تحلیل کنید که از تیم های ضعیف تر کدام احتمال برنده شدن را دارد. شما باید در بازی اول بر روی برد بازی تیم ضعیف تر و در دو بازی دیگر بر روی برد تیم های قوی تر شرط بندی خود را انجام دهید. اگر بازی در حالت ایده آل خود پیش رود هر سه تیم قوی بازی را می برند. شما هم از سه برد دو بازی را برده اید. اگر هر سه شرط را ببرید قطعا شما پیروز خواهید شد که در این صورت حداکثر سود از آن شما می گردد.
ولی چنانچه سه تیم ضعیف بازنده شوند؛ چون این تیم ها ضرایب بالایی داشته اند، شما سود نکرده اید ولی در عوض ضرر هم نخواهید کرد. در این روش حتما از رقم های بالا استفاده کنید.
استراتژی 777
این استراتژی از ترفند های میکس استراتژی ضد جریان به حساب می آید. در این روش باید واحدی را در نظر بگیرید که این واحد وابسته به درآمد می باشد. استراتژی 777 یعنی 7 بازی 7 واحد و 7 میکس می باشد.
شما بر روی باخت و یا برد 7 بازی شرط بندی خود را انجام دهید. برای مثال هفت بازی از بازی یک تا بازی هفت وجود دارد. ضرایب این هفت بازی به صورت 2 ،3 ،1.7، 2.5 ،1.5، 4 ،3 تعیین گردیده است. در این روش شما هفت بازی را به هفت میکسی که از سه بازی تشکیل شده تقسیم بندی کرده و روی هر میکس هم یک واحد سرمایه گذاری انجام دهید.
میکس ها به شکل زیر انجام می شوند:
بازی 1 + بازی 1 + بازی 1 = میکس اول
بازی 4 + بازی 5 + بازی 6 = میکس دوم
بازی7 + بازی 1 + بازی 2 = میکس سوم
بازی 3 + بازی 4 + بازی 5 = میکس چهارم
بازی 6 + بازی 7 + بازی 1 = میکس پنجم
بازی 2 + بازی 3 + بازی 4 = میکس ششم
بازی 7 + بازی 4 + بازی 3 = میکس هفتم
میکس های شما نباید تکراری باشند. در این روش اگر بازی های اول و هفتم و سوم را ببازید، پس تمام شرط بندی هایی که بازی های هفتم و یکم و سوم در آن ها باشد را از دست خواهید داد. مانند مثال زیر:
بازی 2 + بازی 3 + بازی 4 = میکس ششم ضریب 7.3
بازی 4+ بازی 5 + بازی 6 = میکس دوم ضریب 10
در این صورت واحد شما 17.3 برابر خواهد شد، که این سود برای شما فوق العاده است. این استراتژی بهترین شیوه برای به دست آوردن سود های زیاد می باشد. این استراتژی حتما باید بر روی برد و باخت تیم ها انجام شود.
بهترین استراتژی های پیش بینی فوتبال
روی تیم میزبان شرط بندی کنید
همواره تیم میزبان از مزیت بزرگی برخوردار است، البته این مزیت زمانی قابل اتکا می باشد که هر دو تیم هم سطح باشند. در تحقیقاتی که بین نه هزار مسابقه بین المللی بین سالهای 1999 تا 2004 ثبت شده است، مشخص شد که تیم های میزبان بیش از 50% از مسابقات را پیروز شده اند ،
در حالی که تیم میهمان تنها 24% موفق شده اند بر حریف خود پیروز شوند. این قضیه حتی در برترین های فوتبال مانند اسپانیا و برزیل ، نیز صدق می کند و چیزی بیشتر از 60%! این امر در مورد لیگ های داخلی نیز درست بوده است.
لیگ برتر انگلیس در فصل 18-2017 تیم با میزبانی که در داخل کشور برگزار شده اند 44 درصد پیروز میدان بودند. در لالیگا 47% نرخ برد خانگی و لیگ برتر آمریکا با 49% بالاترین نرخ پیروزی را داشت. عواملی از قبیل استراحت بهتر و تماشاچیان بیشتر می تواند بردهای خانگی را زیاد کند. بنابراین همیشه تیم های میزبان را به عنوان برنده انتخاب کنید.
دنبال ارزش شرط بندی باشید
حتما اصطلاح ” ارزشمند بودن شرط ” را شنیده اید. ضرایبی که شما می بینید در واقع ضرایبی هستند که سایت در نظر گرفته است. این ضرایب قطعا از ضرایب اصلی که قرار است اتفاق بیفتد کمتر خواهد بود.
اگر شما درست ارزش گذاری کنید و تصمیم های خود را با دقت بگیرید قطعا شما برنده خواهید شد. یافتن شرط های ارزشمند بیشتر از سایت های شرط بندی به شما سود می رساند. این امر نیازمند دانش، تجربه و مهارت خواهد بود.
ثبت نام در چندین سایت شرطبندی
ثبت نام در سایت های مختلف شرط بندی قدرت شما را در مقایسه کردن مقداری که می خواهید شرط بندی کنید زیاد می کند، از این طریق می توانید ارزش خود را بیابید. از طرفی می توانید پیشنهادات بهتر را هم استفاده کنید.
هرگز شرط بندی های خود را به یک آیتم خاص محدود نکنید. پس قرار گرفتن در شرط بندی های متفاوت و بدون در نظر گرفتن برد و باخت سود شما را تضمین می کند. این روش یک تغییر شانس است. شرط بندی روی تیمی که انتخاب کرده اید و در پایان لیگ اول می شود تمرین عالی در مورد شرط بندی شما به حساب می آید.
روش شوربت در شرط بندی
با این استراتژی شما به صورت همزمان بر روی تمام نتایج بازی بگونه ای عمل می کنید که یا سود می کنید و یا ضرر کمتر خواهید کرد. با این روش از تفاوت عجیب و غریب امتیاز در سایت های مختلف شرط بندی استفاده می کنید.
روش رولینگ در شرط بندی
این روش در زمان های کوتاه عالی می کند، ولی در زمان های طولانی سودی به شما نمی رساند. در این شیوه با افزایش مبلغ در هر شرط بندی و با پیشرفت شما، سودتان نیز افزایش خواهد یافت. شرط بندی روی فوتبال و یا پیش بینی آن بیشترین حجم گردش مالی را به خود اختصاص داده است. بنابراین باید شناخت و اطلاعات عمومی خود را باید افزایش داد.
شناخت آپشن ها و موارد شرط بندی
وقتی وارد سایت های شرط بندی می شوید، با آپشن های و ضرایب مختلف آن روبرو خواهید شد. در بسیاری از سایت های بزرگ شرط بندی این آپشن ها به دو هزار آپشن هم می رسد.
قطعا شما همه این آپشن ها را نمی شناسید و ممکن است شما نتوانید ضرایب طلایی را انتخاب کنید. کاربران تازه کار همیشه به سراغ ضرایب بالا و دو رقمی می روند، ولی هر چند این ضرایب دو رقمی هستند ولی برخی از آن ها برای گمراهی شما می باشد. پس مراقت باشید که شرط بندی ها و ضرایب درست را انتخاب کنید.
احتیاط در پیش بینی
مواظب باشد که سرمایه خود را به خطر نیندازید. قطعا با انتخاب ضرایب بالا و دو رقمی یک باره شما میلیاردر نخواهید شد و شما طی یک برنامه ریزی دراز مدت به هدف بالای خود خواهید رسید.
با انتخاب یک آپشن خاص شرط خود را محدود نکنید. مثلا شما بهترین بازیکن را برای گلزنی انتخاب کرده اید ولی ممکن است آن بازیکن نتواند گل بزند، اما در صورتی که همه بازیکنان تیم را برای گل زدن انتخاب کنید، هر چند ضریب کمتری دارد ولی احتمال برد شما بیشتر خواهد شد.
در اکثر مواقع آپشن های دقیق برای گمراهی کاربران است. اگر شما نتیجه بازی را یک بر صفر در نظر بگیرید و این طور نشود قطعا بازنده خواهید شد. چنانچه به برد تیمی شرط بندی کنید احتمال برنده شدن شما بیشتر خواهد شد.
استفاده از تجربه دیگران و داشتن صبر
زمانیکه اطلاعات کافی در مورد فوتبال و تیم های آن پیدا کردید، می توانید در کنار داشتن صبر و حوصله پیشرفت بیشتری داشته باشید و از عملکرد خوبی هم برخوردار گردید.
تذکر
در طول مسابقات فوتبال اتفاقاتی عجیب بسیاری افتاده است. گاهی بر روی تیمی شرط بندی می کنیم که احتمال برنده شدن آن زیاد است، ولی در پایان مشخص می شود که به دلایل مختلف بازنده از میدان بیرون می آید.
پس باید مواظب باشیم، شرط بندی و پیش بینی فوتبال ریسک زیادی دارد. بنابراین نباید مبالغ بالایی را برای این کار بگذارید. همیشه قبل از شرکت در شرط بندی دارایی خود را بررسی کنید تا همه اموال خود را در این راه نبازید.
شما در صورتی می توانید موفق شوید که اطلاعات و استراتژی های پیش بینی را در خود قوی کنید. بسیاری فکر می کنند به راحتی می توانند به پیش بینی فوتبال بپردازند و صاحب پول های زیاد شوند، در حالیکه باید فرمول ریاضی شرط بندی فوتبال را یاد بگیرید تا درصد موفقیت خود را افزایش دهید.
آخرین وضعیت ضد حمله ارتش اوکراین در استان خرسون/ قطع کامل جریان گاز روسیه از خط لوله نورد استریم۱/ سرنگونی چهاردهمین فروند از پهپادهای بیرقدار اوکراین +نقشه و تصاویر
ارتش اوکراین اگرچه موفق به تصرف چندین منطقه در خط نخست تهاجمی خود در جبهه خرسون شده است اما تلفات قابل توجهی را نیز متحمل شده است.
سرویس جهان مشرق _ از روز ۲۹ آگوست ماه گذشته میلادی، رسانه های غربی و اوکراینی با تبلیغات فراوانی از آغاز ضد حمله نهایی ارتش اوکراین برای بازپس گیری شهر خرسون خبر دادند.
شهر خرسون مرکز استانی با همین نام در جنوب اوکراین است که در هفته نخست عملیات ارتش روسیه در این کشور، به تصرف آنها درآمد. شهر خرسون توسط رودخانه دنیپرو به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشود که توسط پل های مشهور آنتونوفسکی و کاخوفکا به یکدیگر متصل میشوند.
ارتش روسیه در ابتدای جنگ، با استفاده از همین پل های ارتباطی اقدام به انتقال نیرو و تجهیزات خود به بخش غربی شهر و استان خرسون کرده و تقریبا این استان را به طور کامل به تصرف خود درآورد (بیش از ۹۶ درصد مساحت خرسون).
برای دولت اوکراین، بازپس گیری خاک از دست رفته در ساحل دریای سیاه بسیار حیاتی بوده و خرسون نخستین منطقه ای است که اوکراین در تلاش برای تصرف آن است اما در ماه های گذشته آتش سنگین توپخانه روسی و خطوط دفاعی مستحکم آنها مانع از پیشروی ارتش اوکراین در این منطقه شده بود.
اوکراینی ها به مدد دریافت تجهیزات دوربرد توپخانه ای ابتدا دست به حملات مداوم به پل های ارتباطی رودخانه دنیپرو زدند.
تصاویر ماهواره ای منتشر شده از دو پل آنتونوفسکی و کاخوفکا نشان می دهد اگرچه علی رغم اصابت تعداد زیادی از راکت های هدایت ماهواره ای هیمارس، این دو پل همچنان فرو نریخته اند، اما بخش جاده ای و ریلی آنها تقریبا غیر قابل استفاده شده و ارتش روسیه قادر به پشتیبانی لجستیکی از بخش غربی شهر خرسون نیست.
اما از ۵ روز قبل که ضد حمله بزرگ ارتش اوکراین آغاز شد، دو طرف مدعی موفقیت خود در دفع حمله (برای روسیه) و پیشروی قابل توجه (اوکراین) هستند.
آنچه که مشخص است، ارتش اوکراین اگرچه موفق به تصرف چندین منطقه در خط نخست تهاجمی خود در جبهه خرسون شده است اما تلفات قابل توجهی را نیز متحمل شده است.
در سوی مقابل نیز رسانه های اوکراینی با انتشار تصاویری از فعالیت پهپادهای رزمی خود مدعی نابودی تعداد زیادی از ادوات نظامی ارتش روسیه در این منطقه شده اند.
هنوز نمی توان به شکل دقیق از موفقیت یا شکست عملیات ارتش اوکراین در استان خرسون صحبت کرد، اما احتمالا در روزهای آینده با ادامه پیشروی آنها و یا بازپسگیری مناطق از دست رفته توسط ارتش رسیه می توان تصویر دقیقی را از وضعیت میدانی این منطقه ارائه کرد.
سرنگونی چهاردهمین فروند از پهپادهای بیرقدار اوکراین
در حالی که بخش رسانه ای وزارت دفاع اوکراین، تصاویر زیادی از عملیات پهپادهای رزمی Bayraktar TB۲ خود در جبهه استان خرسون منتشر کرده است، منابع روسی روز گذشته تصاویری از لاشه یک فروند از این پهپادهای رزمی را در همین منطقه منتشر کردند.
بر اساس اعلام برخی منابع وابسته به روسیه، یک فروند جنگنده سوخو۳۵ روسی با شلیک موشک های هدایت راداری فعال R-۷۷ اقدام به سرنگونی پهپاد بیرقدار اوکراینی کرده است.
این چهاردهمین فروند از بیرقدارهای اوکراینی است که در جنگ اخیر بر اساس تصاویر مستند منتشر شده توسط ارتش روسیه سرنگون شده است.
قطع کامل جریان گاز روسیه از خط لوله نورد استریم۱
روسیه انتقال گاز از طریق خط لوله نورد استریم ۱ را به طور کامل متوقف کرد.
برخلاف بیانیهی پیشین شرکت گازپروم روسیه مبنی بر توقف سه روزه (۹ تا ۱۱ شهریور) انتقال گاز از طریق خط لوله "نورد استریم ۱" به علت تعمیر و نگهداری، این فرآیند به طور کامل متوقف شد و هیچ تاریخی برای از سرگیری مجدد صادرات مجدد گاز روسیه از این خط لوله اعلام نشده است.
شرکتهای آلمانی معتقدند که در گذشته نیز چنین نشتهایی در این خط لوله مشاهده شده است اما این مشکل تاکنون منجر به قطع کامل صادرات گاز روسیه به اروپا نشده بود.
توقف صادرات گاز از طریق خط لوله نورد استریم ۱، که مهمترین خط لوله انتقال گاز از روسیه به آلمان و سایر کشورهای اروپایی است، فصل جدیدی در جنگ انرژی روسیه و اروپا به شمار میرود. این توقف قطعا موجب افزایش قیمت گاز در این قاره خواهد شد و زمستان امسال را برای اروپاییها داغ تر خواهد کرد.
خطرات و چالشهای استراتژی آمریکا در عراق
خطرات استراتژی آمریکا و رژیم صهیونیستی با تجاوزات اخیر به مواضع نیروهای الحشد الشعبی در عراق بیش از پیش روشن شده است.
به نقل از پایگاه خبری روزنامه البناء لبنان، رویکردهای استراتژیک آمریکا در خاورمیانه از دو بعد اساسی قابل بررسی است که از طریق بررسی تحولات ساختاری و محتوایی موجود در منطقه حاصل میشود.
سیاستگزاریهای آمریکاییها در دو زمینه مطرح میشود که اولین مورد تحولات کلی است که از طریق آنها میتوان پدیدههای سیاسی نوظهور در منطقه را مورد بررسی قرار داد، مجموعه این تحولات نمیتواند خطر استراتژیک برای رویکردهای آمریکا در پرونده های متعدد منطقهای باشد، چرا که بخشی از ماهیت مناسبات منطقهای و بینالمللی طبیعی این کشور است.
اما روند دوم که شامل جزئیات استراتژی آمریکا است و میتواند تهدیدی مستقیم برای استراتژی این کشور باشد، تحولات ریشهای است که در خاورمیانه حاصل شده است. این تحولات عامل تاثیرگذاری در ساختارهای منطقهای و بینالمللی به شمار میرود، علاوه بر اینکه به اهرم فشاری در چارچوب رویکردهای ژئوپلتیک آمریکا تبدیل شده است. حوادث سالهای اخیر سوریه و عراق در چارچوب تحولات اساسی منطقهای است و معادلاتی را ایجاد کرده که خطری بر سیاستهای آمریکا ندارد، اما تحولات ریشهای که در این کشورها ایجاد شده، باعث نگرانی روز افزودن آمریکاییها است. واشنگتن در ائتلافهای منطقهای و جنگهای نیابتی خود در منطقه و تکیه بر ابزارهای منطقهای و داخلی با شکستهای متوالی روبرو شده است و این موضوع به اهرم فشاری برای تغییر استراتژیهای آن تبدل میشود. به عنوان نمونه پرونده سوریه و پیامدهای آن می تواند روش جدیدی در استفاده از استراتژی آمریکا در منطقه به ویژه در زمینه هدف قرار دادن ارکان محور مقاومت و به صورت ویژه در عراق به کار رود.
با وجود موفقیت نظامی آمریکا در اشغال عراق در سال 2003 تلاشهایی که برای خارج کردن این کشور از محیط عربی منطقه آن ایجاد شده، موفقیتآمیز نبوده است. این کشور توانسته از دیدگاه ساختار قدرت سیاسی و نظامی، خود را بازیابی کنند و این موضوع خطری برای منافع آمریکا در یکی از مهمترین زمینههای حیاتی این کشور معرفی شده است.
آمریکاییها تلاش دارند مانع از تبدیل شدن عراق به یک قدرت بزرگ منطقهای شوند و این موضوع را بخشی از اولویت استراتژیک خود معرفی کردهاند. یکی از مهمترین نظریه پردازان استراتژیک آمریکا «مارتین اندیک» مشاور امنیت ملی این کشور در سال 1993 است. وی معتقد است که خطر منافع آمریکا در منطقه خلیج فارس از ناحیه دو کشور عراق و ایران است.
وی خواستار تلاش برای تغییر حاکمیت در این دو کشور برای همزیستی و تعامل با رویکردهای آمریکایی شده است. اندیک معتقد است خطر عراق برای رویکرد های آمریکا بیشتر از ایران است، به همین علت موسسات تصمیم سازی آمریکا در آن زمان چارچوب استراتژیک بلندمدت خود را به تجزیه جغرافیایی و سیاسی این کشور اختصاص داده و تلاش داشتند تا تهدیدات داخلی و خارجی زیادی را فراروی آن ایجاد کنند که گروههای تروریستی بخشی از این تهدیدات است.
در سایه این اتفاقات، بعید نیست که مانورهای آمریکا در عراق روند رو به رشد خود بگیرد تا متناسب با تحولات پرشتاب منطقهای باشد که منافع آمریکا در این کشور را تهدید می کند. در طرف مقابل رژیم صهیونیستی با پیچیدگی های قابل توجهی در خصوص تحولات منطقهای روبرو است. طرحهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه در مضمون و اهداف خود مورد توجه قرار گرفته است. ایران نیز تمام توطئههای این رژیم ها برای تسلیم کردن خود را با شکست مواجه کرده است. از سوی دیگر ارتباط جغرافیایی و سرنوشت مشترک دمشق، بغداد و تهران باعث شده این کشورها در سیاست های خود تجدید نظر کنند و آن را بر اساس شرایط و مقتضیات مراحل آینده تدوین کنند. این عوامل باعث شد که تلآویو این درگیریها را به صورت نسبی از سوریه به عراق منتقل کند، چرا که جنگ ضد تروریسم در برخی مناطق جغرافیایی مرتبط با دو کشور همچنان ادامه دارد.
تمامی این واقعیتها حمله رژیم صهیونیستی به نیروهای نظامی داوطلب مردمی در عراق و ارتش این کشور را برای تلآویو ضرورتی غیر قابل انکار قرار میدهد. این موضوع از نظر زمان بندی سیاسی و نظامی نیز قابل توجه است. مشخص است که حمله به نیروهای حشد شعبی یکی از حلقههای طرح آمریکایی صهیونیستی است که با هدف انزوای نقش و تاثیر نظامی این جریان در روند موازنه سیاسی در عراق دنبال می شود. این در حالی است که جریان نظامی حشد شعبی با نقشی که در روند مبارزه با تروریسم آمریکایی در عراق داشت، باعث شده تغییرات اساسی در طرح آمریکا در این کشور ایجاد کند که پیش از این مبتنی بر تکیه بر داعش برای تامین منافع آمریکا بود.
روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال و تحلیلگران نظامی رژیم صهیونیستی پیش از این فاش کردهاند که رژیم صهیونیستی در پشت پرده عملیات موشکی ضد عراق قرار دارد و این عملیات با هماهنگی نیروهای آمریکایی مستقر در عراق انجام شده است.
بر این اساس آمریکا در جنگ استراتژیک جدید خود در عراق بر دو محور متمرکز شده است:
محور اول استراتژی نرم است که مبتنی بر هجمه تبلیغاتی ضد جریان حشد شعبی است که استراتژی ضد جریان از طریق انتشار اخبار دروغین برای هدف قرار دادن بستر مردمی نیروها انجام میشود. این هجمه اما با تعهد نیروهای حشد شعبی به دستورات رهبران عراق و ادغام در نیروهای ارتش با شکست مواجه شد.
محور دوم استراتژی سختافزاری است که از طریق حملات متعدد و روشمند به تاسیسات و مراکز و انبارهای الحشد انجام میشود. علاوه بر این بر اساس برخی گزارشهای موجود، تعدادی از عناصر بازداشت شده داعش در نزد نیروهای آمریکایی آزاد خواهند شد تا از پتانسیل آنها برای حمله به نیروی حشد شعبی استفاده کنند. این اتفاق بعد از آن رخ داد که واشنگتن متوجه شد به استثنای اسرائیل قدرت بالایی برای تسلط کامل بر ابزارهای منطقهای خود برای ورود به تقابل با نیروهای حشد شعبی ندارد. به همین علت برنامه خود را برای هدف قرار دادن نیروهای حشد شعبی دنبال کرده اند.
آمریکا اهداف های متعددی در عراق دارد، علاوه بر اینکه اهداف غربی و منطقهای نیز با رویکردهای آمریکا در تطابق قرار دارد. بر اساس منطق موازنه قدرت، محور مقاومت استراتژی آمریکا نه تنها در عراق بلکه در تمامی مساحت خاورمیانه را متوجه شده است، به همین علت باید مبانی تقابل و معادلات خود را در چارچوب نظامی مناسب قرار دهد که مبتنی بر توانمندیهای نظامی محور مقاومت است. علاوه بر این که باید اقدامات سیاسی گستردهای برای مانعتراشی در روند آرمانگراییهای آمریکا در عراق و منطقه شکل گیرد. به این ترتیب تمامی احتمالات و سناریوهای مهندسی شده در آینده مرتبط با تحولات سیاسی و نظامی منطقه است.
مدیریت زنجیره تأمین (SCM) به چه معناست؟
مدیریت زنجیره تأمین (Supply Chain Management)، در راستای تقویت شرکتها جهت به دست آوردن مواد لازم برای ایجاد یک محصول یا خدمات و تحویل آن به مشتری مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله، نحوهی استفاده بهینه از استراتژی مدیریت زنجیره تامین را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
مدیریت زنجیره تأمین چیست؟
مدیریت زنجیره تأمین (SCM) فرآیند و فعالیت تأمین مواد اولیه یا اجزای سازمانی است که شرکت برای ایجاد یک محصول یا خدمات و ارائه آن به مشتریان نیاز دارد. هدف مدیریت زنجیره تأمین، بهبود عملکرد زنجیره تأمین است. به بیان دیگر اطلاعات به موقع و دقیق زنجیره تأمین به تولیدکنندگان این امکان را میدهد تا فقط محصول قابل فروش را تولید و ارسال کنند. سیستمهای زنجیره تأمین موثر به تولیدکنندگان و خردهفروشان کمک میکنند تا فعالیت اضافی را کاهش دهند. این امر هزینه تولید، حمل و نقل، بیمه و ذخیره سازی کالاهایی را که قابل فروش نیستند، کاهش میدهد. ۶ جزء اصلی این فرایند عبارتند از:
- برنامهریزی
- یافتن منابع مناسب
- تولید
- توزیع کالا
- پشتیبانی
- ارزیابی نهائی
برنامهریزی: شرکتها باید تمام منابع مورد نیاز در راستای تأمین تقاضای مشتری برای دریافت محصول یا خدمات خود را برنامهریزی و مدیریت کنند. آنها همچنین باید زنجیره تأمین را طراحی نموده و سپس تعیین کنند که از کدام معیارها استفاده خواهند کرد تا اطمینان حاصل شود که زنجیره تأمین کارآمد و موثر است.
یافتن منابع مناسب: منظور از این مهم، همان تأمینکنندگانی هستند که شرکتها برای تهیه کالا و خدمات مورد نیاز برای تولید محصول خود انتخاب میکنند. پس از عقد قرارداد، مدیران زنجیره تأمین از فرآیندهای مختلفی برای نظارت و مدیریت روابط میان دو طرف بهره میبرند. فرآیندهای اصلی این بخش شامل سفارش، دریافت، مدیریت موجودی کالا و تأیید مجوز پرداختهای تأمینکننده میباشد.
تولید: مدیران زنجیره تأمین، فعالیتهای لازم برای پذیرش مواد اولیه، تولید محصول، آزمایش کیفیت، بستهبندی، حمل و نقل و برنامه تحویل را همواره جزو اصول مهم در نظر دارند. بیشتر شرکتها کیفیت، میزان تولید و بهرهوری کارگران را مورد ارزیابی قرار میدهند تا اطمینان حاصل کنند که شرکت محصولاتی مطابق با استانداردهای مورد قبول بازار تولید میکند.
توزیع کالا: این امر که معمولاً لجستیک (Logistic) نامیده میشود، شامل هماهنگی سفارشات مشتری، تعیین زمان تحویل، ارسال بار، صورتحساب مشتری و دریافت پرداختیها میباشد. این بخش به وسایل نقلیه برای ارسال محصول به مشتریان متکی است. بسیاری از سازمانها بخشهای زیادی از فرآیند تحویل را به سازمانهای متخصص واگذار میکنند، به خصوص زمانی که محصول به بررسیهای خاصی نیاز دارد.
پشتیبانی: تأمینکننده به یک شبکه پاسخگو و انعطافپذیر برای بازگرداندن محصولات معیوب، مازاد یا ناخواسته نیاز دارد. اگر محصول معیوب بوده یا مطابق استانداردهای مد نظر مشتری نباشد و یا مازاد آنچه سفارش داده شده، به مشتری تحویل داده شود ، باید برای بررسی به انبار برگردد.
ارزیابی نهائی: برای کارایی بیشتر، زنجیره تأمین به نظارت بر اطلاعات در سراسر زنجیره و اطمینان از انطباق با همه مقررات نیاز دارد. فرآیندهای این مرحله شامل امور مالی، منابع انسانی، فناوری اطلاعات، امکانات، مدیریت پورتفولیو، طراحی محصول، فروش و تضمین کیفیت هستند.
نمونههای مدیریت زنجیره تأمین
دو شرکت والمارت (Walmart) و P&G از اواخر دهه ۱۹۸۰ شروع به کار کردند و از جمله نمونههای کلاسیک همکاری در زنجیره تأمین به شمار میروند. قبل از شروع کار، این دو شرکت برای اتصال زنجیره تأمین خود، با خرده فروشان و تولیدکنندگان اطلاعات کمّی را به اشتراک گذاشتند و نتیجه حاصله این بود که به اشتراک گذاری اطلاعات، هزینهها را کاهش میدهد. به این ترتیب سایر خرده فروشان تمایل بیشتری برای بررسی این راهحل نوین نشان دادند. در اوایل دهه ۱۹۹۰ نیز والمارت سیستم Retail Link خود را رسمیت بخشید و خرده فروشان دیگری را به زنجیره کاری خود اضافه نمود.
چرا مدیریت زنجیره تأمین مهم است؟
در طول ۲۰ سال گذشته، زنجیرههای تأمین میان تولیدکنندگان و خردهفروشان بیشتر ار قبل به هم پیوند خورده است. در بسیاری از صنایع، خرده فروشی موجب افزایش سفارشات به تولیدکنندگان میشود. تولیدکنندگانی که دارای زنجیره تأمین دقیق و به موقع هستند، میتوانند با فروش محصولات، قفسههای خردهفروشی را به طور مداوم در اختیار داشته باشند. با افزایش همکاری و تأمین اطلاعات به موقع از طرف شرکای زنجیره تأمین، به شرکتها این امکان داده شد تا از ابزارهای تحلیلی پیشرفته برای بهبود بیشتر نتایج استفاده کنند.
سه نمونه از این ابزارها عبارتند از:
- شناسایی مشکلات احتمالی قبل از بروز آنها: وقتی کالائی به صورت مکرر از طرف مشتری مرجوع میشود، زنگ خطر بزرگی برای تولید کننده به صدا در میآید. موفقترین تولیدکنندگان آنهایی هستند که ناامید شدن خریدار را پیش از آنکه اتفاق بیفتد، پیشبینی میکنند و کالای جایگزین دیگری برای راضی نگه داشتن او ارائه میدهند.
- بهینهسازی قیمت به صورت پویا: محصولات فصلی، به ویژه محصولات مربوط به فشن و مُد، ماندگاری محدودی دارند. هر کسی که در پایان فصل حراج نگذارد، مجبور به تخلیه انبار و یا فروش با تخفیف بیشتر خواهد شد. شرکتهای هواپیمایی، هتلها و سایر شرکتها همواره قیمتها را به صورت پویا تنظیم میکنند تا تقاضای بیشتری را برآورده نمایند. اگرچه این مسئله در مورد پوشاک و سایر محصولات که عرضه آنها بسیار متفاوت است دشوارتر خواهد بود، اما تکنیکهای مشابه میتوانند حاشیههای کار را بهبود بخشند.
- بهبود وضعیت موجودی کالا برای تحویل: شرکتها با استفاده از ابزارهای تحلیل بر اساس پیشبینی فروش، سفارشات و تحویل به موقع مواد اولیه، مشتری را به صورت پویا نگه میدارند و کار را با برنامهریزی پیش میبرند. تولیدکنندگان میتوانند هنگام تحویل سفارش، تاریخ تحویل محصول را تأیید کنند و به طور قابل توجهی تعداد سفارشات بینتیجه را کاهش دهند.
زنجیره تأمین گسترده چیست؟
زنجیره تأمین گسترده شامل کلیه شرکتهایی است که در تولید یک کالا مشارکت دارند. این بدان معنی است که زنجیره تأمین گسترده، شامل تأمینکنندگانِ تأمین کنندگان و همچنین مشتریانِ مشتریان شما میباشد. هنگامی که شرکتها با مشکلات زنجیره تأمین روبرو میشوند، اقدام اولیه با خبر شدن از وضعیت تأمین کنندگان اصلی است.
به عبارت دیگر سازمانهایی که زنجیره تأمین گسترده را زیر نظر دارند، این امکان را خواهد داشت که هنگام بروز مشکل از طریق تأمینکننده اصلی پیگیر و پاسخگو باشند. به عنوان مثال، اگر یک کلاه بیس بال محبوب از سازنده در دسترس نباشد، واکنش طبیعی مدیر فروشگاه تماس با سازنده است. با این حال، اگر خردهفروش زنجیره تأمین گسترده را کنترل کند، مدیر فروشگاه میداند که تولید کننده در تولید قطعهای از کالا دچار مشکل شده است. اگر قطعه به سرعت در اختیار تولید کننده قرار نگیرد، خرده فروش وقت دارد تا به دنبال تأمین کننده دیگری باشد.
تأثیر جهانی شدن بر زنجیره تأمین چیست؟
۲۵ سال پیش، یکی از مهمترین دلایلی که شرکتها زنجیره تأمین جهانی را ایجاد کردند، بهرهمندی از صرف هزینه کمتر در سایر کشورها بود. به طور کلی، تنظیم بیش از حد هزینه حمل و نقل ناشی از تولید از راه دور نسبتاً آسان شد. با این حال، مدیریت هزینهها همواره در حال تغییر است، زیرا دستمزد در کشورهای کم هزینه در حال افزایش میباشد. از طرفی روند بهبود یافته و رباتیک دهههای اخیر اجازه میدهد تا کارخانهها با تعداد بسیار کمتری کارگر کار کنند و البته شرکتهای محلی تقریباً در هر صنعت به رقبای قدرتمند تبدیل میشوند.
یکی از مزایای زنجیره تأمین جهانی، توانایی پراکندگی ثبت اختراعات و سایتهای تولیدی در سراسر استراتژی ضد جریان جهان بوده است. این امر به شرکتها امکان میدهد سود خود را در کشورهایی که مالیات شرکتی کمی دارند اعلام کنند. با این حال، بسیاری از این ترتیبات به چالش کشیده میشوند. در سال ۲۰۱۶، کمیسیون اروپا به شرکت اپل دستور داد که به ایرلند ۱۳ میلیارد یورو به عنوان مالیات عقب مانده پرداخت کند و حکم کرد که قرارداد مالیاتی اپل با ایرلند به معنای کمکهای غیرقانونی دولتی است. رئیس ضد انحصاری اتحادیه اروپا، مارگرت وستاگر، اخیراً تحقیق درباره اقدامات مالیاتی شرکت آمازون در اروپا را نیز آغاز کرده است. گوگل و سایر شرکتهای فناوری نیز توسط اتحادیه اروپا مورد بررسی قرار میگیرند.
چگونه قوانین و مقررات، زنجیره تأمین جهانی را پیچیده میکنند؟
طی چند سال گذشته، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر کشورها، الزامات جدید گزارشدهی را برای شرکتهای بزرگی که محصولات فیزیکی تولید یا اداره میکنند، ایجاد کردهاند. این شرایط گزارشدهی، حتی اگر شرکت برای مدیریت زنجیره تأمین خود شخص ثالثی را درگیر کند نیز میتواند اعمال شود. رعایت این مقررات نیاز به سیستمهای بسیار قوی SCM دارد که مدیریت زنجیره تأمین را دشوار میکنند.
به قوانین زیر توجه کنید:
- آیین نامه محصولات ایمن مصرف کننده در کالیفرنیا بخشی از قانون شیمی سبز آن ایالت بوده و شامل محصولاتی است که حاوی “ماده شیمیایی نگران کننده” یا Chemical of Concern هستند. تولیدکنندگان، واردکنندگان، مونتاژ کنندگان و خرده فروشان باید محصولات بالقوه خطرناک را به اداره کنترل مواد سمی گزارش دهند و نحوه استفاده محدود از آن را رعایت کنند.
- مقررات اتحادیه اروپا، درباره ارزیابی، ثبت، میزان مجاز استفاده و محدودیت مواد شیمیایی (REACH) شامل هر نوع ماده شیمیایی در رنگ، لباس، محصولات الکترونیکی، مبلمان و غیره که ممکن است خطرناک باشد، مواردی را در نظر گرفته است. شرکتهای تولید کننده یا فروشندگان محصولات در اتحادیه اروپا با یک ماده شیمیایی محدود، باید به آژانس شیمی استراتژی ضد جریان اروپا نشان دهند که محصول ارائه شده برای فروش بیخطر است.
- قانون محصولات ایمن کودکان واشنگتن در ایالت واشنگتن از تولیدکنندگان محصولات کودک خواسته است که در صورت استفاده از فرمالدهید، بنزین یا سایر “مواد شیمیایی نگرانکننده برای کودکان” در بستهبندی محصول، حتما این مورد را اعلام کنند.
مقررات مشابهی در دانمارک، چین، آفریقای جنوبی، مالزی و سایر کشورها در حال ظهور است و تقریباً همه آنها بر ایمن نگه داشتن محصولات تمرکز دارند. متأسفانه، فرایندهای اجرایی هماهنگ نیستند.
چگونه میتوان زنجیره تأمین را سنجید و بر آن نظارت کرد؟
زنجیرههای تأمین به روشهای مختلف سنجیده میشوند. معیارها به افراد کمک میکنند تا روی مهمترین فعالیتها تمرکز کرده و فرایندهای موجود را بهبود بخشند. معیارهای مهم از انطباق نظارتی، ایمنی یا تعهدات قراردادی پشتیبانی میکنند. سایر معیارها راندمان کاری و خدمات را کنترل نموده و بهبود میبخشند و سود بیشتری را به همراه میآورند. زنجیرههای تأمین به معیارهای مختلفی متکی هستند. معیارهای متداول عبارتند از:
- سفارشات عالی: درصدی از سفارشات بدون خطا
- زمان چرخه تولید تا پول نقد: تعداد روزهای بین پرداخت مواد اولیه و پرداخت هزینه محصول نهایی
- زمان چرخه سفارش: از زمان دریافت سفارش تا تحویل محصول
- نرخ تأمین: درصدی از سفارشاتی که طبق سفارش اول محموله، تحویل داده میشوند.
در حقیقت صدها معیار سنجش زنجیره تأمین وجود دارد. یافتن موارد مناسب برای صنعت و کسب و کار شما، یک هنر است.
بلاکچین و قراردادهای هوشمند چه تاثیری در زنجیره تأمین دارند؟
با تکیه بر قراردادهای هوشمند میتوان بدون واسطه به فعالیت خود پرداخت. به بیان دیگر هدف قرارداد هوشمند کاهش زمان و هزینه اجرای قرارداد با تعریف دقیق شرایط قرارداد است. این امر وکلا، دفاتر اسناد رسمی و سایر واسطههای موجود را کنار گذاشته، ذخیره و اداره اسناد قانونی را تسهیل میکند. این در حالی است که روشهای سنتی با تکیه بر فرایندهای کاغذی سرعت کار را پایین آوردهاند. در این حالت بلاکچین مشکلات پیش رو را به صورت دیجیتالی و با استفاده از کدهای رایانهای تسهیل میکند.
سخن آخر
با تغییر شرایط زندگی سنتی به زندگی مدرن، بهترین راه برای پیشرفت، هماهنگی با اصول و قواعد به روز و دریافت اطلاعات جدید از حوزه کاری مربوط به فعالیت ماست. شناخت شیوههای مدیریتی محلی و جهانی در پیشبرد و تسهیل اهداف کاری ما تاثیر بسزایی خواهند داشت.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
نکته شماره2====> استراتژیک شوروی در نبرد دریایی
روسها روی خا22 در تاکتیک حمله از اسمان خود بسیار دفاع میکردند
شوروی در جریان بحران موشکی کوبا متوجه شد در برابر نیروی رو سطحی(شناورهای رزمی) ارتش امریکا روی دریا هیچ شانسی ندارد. انها پرتعداد تر و بزرگتر بودند. در دهه 1950 و 1960 شوروی بر ناوچه ها و قایق های موشک انداز متکی بود توان نبرد در اقیانوس را نداشت. ارتش امریکا بیش از15 ناو هواپیمابر در ان زمان داشت ولی شوروی حتی یک ناو هواپیما بر در دهه 1960 نداشت . نبرد با این شناور های کوچک در دریای سیاه ویا مدیترانه و یا بالتیک تقریبا ممکن بود ولی در اقیانوس ارام و اطلس خیر
شوروی بعد از شکست در بحران کوبا تدابیر زیادی اندیشید که شامل ساخت زیر دریایی اتمی، شناورهای رزمی بزرگ و حملات هوایی بود. با وجود اینکه شوروی در ساخت زیر دریایی موفق بود ولی در توسعه شناورهای بزرگ موفق نبود. بیشتر از جنبه تکنولژی مشکل بودجه بود. شوروی از نظر اقتصادی و بودجه دفاعی قابل قیاس با امریکا نبود و باید چاره ای ارزانتر برای نبرد در اقیانوس می یافت.(در نهایت همین مسابقه تسلیحاتی یکی از دلایل فروپاشی شوروی شد)
تاکتیک شوروی در نبرد دریایی در اوائل دهه 1960 از نبرد ناو با ناو به شلیک موشک کروز از هواپیما به طرف ناو گروه امریکا ها تغییر کرد. شوروی می دانست یک ناو گروه هواپیما بر امریکا متشکل از یک ناو هواپیما بر با بیش از 70 هواپیما و تا ده شناور رزمی هستند که از ان دفاع می کنند و توسعه تعداد زیادی شناور برای درگیری با انها هزینه بر بود ولی توسعه بمب افکن برای پرتاب موشک کروز اسان بود زیرا در همان زمان نیروی هوایی چنین بمب افکنهای را تولید میکرد و هزینه ساخت ده فروند از این بمب افکنها تنها یک شناور بزرگ برابر می کرد
شوروی به سرعت دست به توسعه موشک های کروز مادون صوتی چون ای اس -5 و مافوق صوتی چون ای اس 4 یا خا22 با سرعت بیش از 3 ماخ و برد 600 کیلومتر زد . برای رساندن این موشک ها به ناو گروه دشمن شوروی به سرعت دست به تغییر نسخه های از بمب افکنها توپلوف16 ،22 و 95 زد که با برد های مختلف از دریای سیاه تا عمق اقیانوس ارام را پوشش میداد. این بمب افکنها برای نیروی هوایی ساخته شده بودند ولی با نصب رادار جستجو و درگیر و موشک های ضد کشتی توان ضد کشتی یافتند و در نیروی دریایی نیز خدمت کردند
توپلوف 16 مسلح به موشک ضد کشتی ای اس 5
تاکتیکی شوروی مشخص بود پرواز ده ها بمب افکن و شلیک ده ها موشک کروز به طرف ناوگروه امریکایی ها بود .. این روش بسیار موثر می نمود زیرا در ان دوران به غیر از سامانه جنگ الکترونیک ناوها دفاع موثری نداشتند. البته امریکا بی کار نشدند و دست به طراحی اف4 فانتوم و اواکس ایی2 هاوک ای زدند . فانتوم وظیفه این را داشت که به سرعت بعد از اولین هشدار توسط اواکس و نزدیک شدن بمب افکن ها برخاستن و به انها اجازه شلیک موشک ضد کشتی را ندهد. تا میدانه دهه 1960 توپلوف 16 و 95 هم کم سرعت بودند و هم برد موشک های ضد کشتی روسها حدود 200 کیلومتر بود و سرعت مادون صوت انها (منظور بمب افکن ها) نیز باعث شده بود تا فانتوم در صورت هشدار به موقع بتواند از ناوگروه دفاع کند ولی با ورود توپلوف 22 با سرعت صوت و موشک ضد کشتی چون خا22 با برد بیش از 500 کیلومتر و سرعت بالای سه ماخ مشخص شد که دیگر فانتوم جوابگو نیست و امریکا اف14 و فونیکس را به این امید که از فاصله بیشتری بمب افکن را کشف و شکار کند ویا در صورت نیاز موشک ضد کشتی را نیز به زیر بکشد وارد خدمت کرد
یکی از دلایلی که ارتش امریکا هرگز موشک ضد کشتی با برد بیش از 200 کیلومتر توسعه نداد و در کل در حالی که شوروی ده ها موشک ضد کشتی ساخت ولی امریکا تنها هارپون را به این مسئله بر میگشت که امریکا روی اب تهدید جدی نداشت و شناورهای شوروی در اندازه نبودند که خطر جدی را ایجاد کنند زیرا خط دفاعی اول در برابر شناورهای روسی جنگنده های ناو نشینی چون ای 7 ، ای 6 و اف18 بود که میتوانستند حملات مرگباری به نیروی دریایی بی دفاع و بدون پوشش هوایی شوروی دست کم در اقیانوس انجام دهند و از طرفی توسعه شکاری چون اف14 نیز به توان بالای بمب افکنهای دریایی شوروی بر میگشت … اگرچه زیر دریای ها شوروی خطر جدی باقی ماند.
در دهه 1980 شوروی چندین شناور بزرگ را توسعه داد و دست به تولید چهار ناو هواپیما بر زد در ان زمان امریکا حتی نسخه ضد کشتی کروز موشک تاماهاوک را با برد بیش از هزار کیلومتر ساختند ولی با فروپاشی شوروی و از بین رفتن خطر این نسخه نیز از خدمت خارج شد
اگرچه ترکیب تامکت و فونیکس فوق العاده بود ولی بعدها تجربه نشان داد اگر تامکت بمب افکن را قبل از شلیک موشک شکار می کرد ، که هیچ در غیر این صورت احتمال شکار موشک های کروز از دست تامکت خارج بود . امریکا در دهه 1970 دست به توسعه سامانه های ضد موشکی مانند فلانکس و بعدها سی رم زدند و حتی تلاش در افزایش برد سامانه های پدافند تا 200 کیلومتر و تغییر در تاکتیک حفاظت از ناو با افزایش ساعت گشت زنی شکارها در برد بالا زدند. شوروی نیز با ساخت زیر دریایی با توان شلیک موشک کروز چون پی 700 از زیر دریایی کلاس اسکار که دارای سیلوی ویژه برای شلیک 24 موشک پی 700 بود سلاح جدید را وارد کردند و شلیک همزمان از زیر دریایی و بمب افکن بر سکو های اتش خود افزودند
زیر دریایی اسکار مجهز به سیلوی برای موشک های ضد کشتی بود
البته شوروی یک مشکل داشت و ان کشف هدف بود. اگر دسته بمب افکنها به سرعت توسط اواکس های امریکایی کشف می شدند به سرعت مورد حملات دهه ها شکاری روی ناو هواپیما بر قرار می گرفتند و نابود می شدند این مسئله زمانی بدتر می شد که بدانید شاید برای عملیات در دریایی سیاه و یا بالتیک می شد با کمک شکاری ها نیروی هوایی بمب افکن ها را اسکورت کرد ولی برای عملیات در عمق اقیانوس و یا حتی در شعاع 1500کیلومتری ساحل شوروی در اقیانوس ارام خیر زیرا شکاری های روسی چنین بردی داشتند و نه توان سوختگیری هوایی .
از این رو شوروی دست به افزایش برد موشک های خود زد ولی باز یک مشکل دیگر وجود داشت .در بهترین حالت شناورهای رزمی در برد 200 کیلومتری توان کشف یک هدف را با رادار دارند و حتی در بهترین حالت حتی اگر کشتی دکل رادار بلندی نیز داشت برد اتش از این میزان کشف هدف از این برد تجاوز نمی کرد (به دلیل گردی زمین ) و بمب افکنها نیز در اسمان تا 300 کیلومتر توان کشف یک هدف را داشتند در حالی که شوروی موشک های ضد کشتی با برد 1000 کیلومتر نیز در خدمت داشت. از این رو روسها با کمک بمب هواپیماهای گشت دریایی ناو گروه را کشف میکردند و اطلاعات ان را برای زیر دریایی، دیگر بمب افکن های و ناو ها ارسال می کردند و انها بر اساس اطلاعات داده شوده توسط هواپیما گشت دریایی دست به شلیک موشک ضد کشتی از فاصله بیش از 300 و حتی 700 کیلومتری میزدند. بر اساس استراتژیک روسها 80 تا 100 موشک به طرف ده تا 12 و یا 15 ناو شلیک میشد و امید بود که حتی فرار نیمی از انها از دست سامانه های دفاعی ، ناو گروه را نابود کند . شوروی حتی کلاهک اتمی یک مگاتنی روی موشک های خا 22 نصب کرد تا به یک ضربه در صورت نیاز ناو گروه امریکا را غرق کند
روسها روی خا22 در تاکتیک حمله از اسمان خود بسیار دفاع میکردند
شوروی از سکوی پرتاب زمینی نیز استفاده میکرد ولی به صورت محدود زیرا شلیک موشک از ساحل مشکلات فراوانی داشت . به دلیل قدرت نیروی هوایی غرب انها می توانستند در صورت سرکوب پدافند و نیروی هوایی شوروی به سرعت با اتش هوایی سکوهای ساحلی را نابود کنند و از طرفی برد موشکها محدود به برد رادار زمینی بود. به دلیل گردی زمین در بهترین حالت حتی در صورت قرار دادن انتن رادار روی یک پاییه 5 متری نیز برد کشف از 100 کیلومتر تجاوز نمی کرد از این رو سکوی زمینی نیز وابسته به اطلاعاتی بود که توسط هواپیما گشت دریایی به انها داده می شد زیرا شوروی از سکوی زمینی خود نیز موشک های با برد 500 کیلومتر شلیک می کرد وبدون هواپیما گشت دریایی برای کشف محل دشمن و دادن اطلاع انها به سکوی اتش شلیک در برد بیش از 50 تا 100 کیلومتری ممکن نبود(این قائده برای همه کشورهای جهان است سکوی زمینی و رادار زمینی نمی تواند از بیش از 50 تا 100 کیلومتری کشتی دشمن را پیدا کند حالا حتی اگر برد موشک 500 کیلومتر باشد)
از این رو سکوی اتش ساحلی اخرین خط دفاعی شوروی بود زیرا شوروی می دانست که زمانی جنگ که به سکوی ساحلی می کشد که بمب افکن های نتوانستند کاری بکنند، زیر دریاها نابود شدند و دشمن به نزدیکی اتش بار های ساحلی رسیده است . البته به دلیل وسعت دریایی سیاه ویا بالتیک سکوی های پرتاب موشک شوروی نیز بسیار موثر بود ولی به شرط اینکه هدف توسط یک رادار در اسمان در برد زیاد کشف می شد در غیر این صورت برد محدود سکوی پرتاب ساحلی به کار شوروی دست کم در برابر ناتو در اروپا نمی امد (در اقیانوس که اصلا نمی امد)
در نهایت شوروی فروپاشید اگرچه تاکتیک شلیک موشک از بمب افکن به روسها ارث رسید ولی روسها هرگز ظرفیت اتش هوایی شوروی را ندارند و البته انها نیز مشکل سیاسی بزرگی که منجر به جنگ با غرب شود ندارد
چین نیز تا مدتی این روش را اجرا کرد زیرا انها نیز در زمینه نبرد ناو با ناو برای دهه 1980 و 1990 مشکل داشتند ولی با افزایش قابل توجه ناو ها و زیر دریایی های بزرگ این کشور، چین می تواند در اقیانوس هند و ارام حضور داشته باشد و نیازی به بمب افکنها به ان کشل ندارد ..
در نهایت توجه شوروی به توان شلیک موشک های کروز ضد کشتی از بمب افکن ها به طرف ناوگروه امریکا ها و ناتو یک تدبیر از روی ناچاری به دلیل بودجه محدود و ضعف در روی اب در برابر امریکا بود. ارچه این روش خوبی های چون قیمت کم و توان تهاجمی بالا را داشت ولی یک مشکل نیز داشت ، انکه تنها زمانی شوروی موفق بود که دست به یک عملیات پیش دستانه بزند . اگر دشمن جنگ را اغاز می کرد ویا در موج اول حمله شوروی ناوگروه غربی به هر دلیل سالم در می رفت ، با مورد هدف قرار دادن پایگاه ها بمب افکنهای شوروی که در کامچاتکا در ساحل اقیانوس ارام قرار داشت ویا پایگاه های در نزدیکی دریایی سیاه و بالتیک این توان از شوروی گرفته می شد . از طرفی اگر شوروی میتوانست قبل از هشیار شدن ناو گروه امریکایی و به پرواز در امدن جنگنده های امریکایی از روی ناو هواپیما بر کاری بکند و به سرعت گل اول را بزند ، پیروز بود در غیر این صورت دسته بمب افکنها به سرعت در اسمان توسط شکاری ها تکه تکه می شدند
در نهایت شوروی قصد صرفه جوی داشت ولی سرمایه داری ولخرج بر سوسیالیست اقتصادی پیروز شد زیرا ان چیزی که ماشین جنگی را پیش می برد پول است و پول هم با اقتصاد درست به دست می اید
در نهایت می توانید مقاله ای در مورد موشک های ضد کشتی ساخت شوروی را در اینجا مطالعه کنید
دیدگاه شما