بهترین اندیکاتورهای متاتریدر | معرفی به همراه بررسی هر یک
این مقاله به بررسی بهترین اندیکاتورهای نرم افزار معاملاتی متاتریدر 4 می پردازد، که معامله گران در سال 2019 برای کسب موفقیت در معاملات خود باید حتما استفاده از این اندیکاتورها را در نظر داشته باشند. در این مقاله به سوالاتی نظیر تحلیل تکنیکال چیست؟ و چرا باید با متاتریدر 4 معامله کنید؟ پاسخ می دهیم، و همچنین لیستی از بهترین اندیکاتورهای معامله برای متاتربدر 4 را به شما معرفی می نماییم.
- 1. اندیکاتور تکنیکال چیست؟
- 2. چرا باید از متاتریدر 4 استفاده کنید؟
- 2.1. نحوه نصب اندیکاتورهای سفارشی در متاتریدر 4
- 2.2. نصب اندیکاتورهای سفارشی متاتریدر 4 در نمودارها
- 3.1. MACD
- 3.2. Money Flow Index یا MFI
- 3.3. On-Balance Volume از بهترین اندیکاتورهای متاتریدر
- 3.4. Accumulation/Distribution Line
بازار مبادلات خارجی یا فارکس، بزرگ ترین بازار در جهان است. حجم معاملات روزانه در این بازار به حدود 2 تریلیون دلار می رسد، و همچون هر بازار دیگری همواره در حال تغییر است. برای کسب موفقیت در بازار فارکس، معامله گر باید یاد بگیرد که چطور روند آینده بازار، تغییرات قیمت ها و عملکرد آن را پیش بینی کند. برای انجام این کار، معامله گران باید انواع مختلفی از تحلیل ها را به کار گیرند.
یکی از مشهورترین و کارآمدترین تحلیل ها که مبتنی بر آزمایش اطلاعات پیشین بازار، به منظور تشخیص رفتار آینده بازار است، تحلیل تکنیکال نام دارد. تحلیل تکنیکال نیازمند استفاده از ابزار مختلفی است، و معمولا با به کار گیری اندیکاتورها، و به خصوص اندیکاتورهای متاتریدر 4 فارکس همراه می باشد.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
اندیکاتور تکنیکال نوعی ابزار سنجش و اندازه گیری است که ارزش آن از هر گونه فعالیت قیمت کلی سهام یا دارایی ها سر رشته می گیرد. به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال، این اندیکاتورها تلاش می کنند تا آینده سطوح قیمتی، و یا روند کلی قیمت اوراق بهادار خاصی را با بررسی الگوهای قدیمی یا عملکرد بازار پیشین، پیش بینی نماید. معمول ترین اندیکاتورها شامل موارد زیر هستند:
- MACD
- Stochastics
- RSI
- Money Flow Index
- Bollinger Bands
متاتریدر 4 دارای تعداد زیادی از اندیکاتورهای سفارشی نیز هست. اندیکاتورهای تکنیکال، معمولا با این نکته شناسایی می شوند که در حقیقت عناصر بنیادی یا فاندامنتال، همچون درآمد و سود را تحلیل نمی کنند. در حقیقت اندیکاتورهای تکنیکال به صورت گسترده ای توسط معامله گران فعال فارکس در این بازار استفاده می شوند، چرا که هدف اولیه این اندیکاتورها، تحلیل تغییرات قیمتی کوتاه مدت می باشد.
برای سرمایه گذاران یا معامله گران بلند مدت، اکثریت این اندیکاتورهای تکنیکال ناکارآمد هستند، چرا که معمولا این اندیکاتورها، در مورد عوامل بنیادی که بر تغییرات قیمتی تاثیر گذار هستند، اطلاعاتی ارائه نمی کنند. البته معامله گران بلند مدت، می توانند از اندیکاتورهای تکنیکال بهره مند شوند، چرا که می توانند از آن ها برای تعیین نقاط ورود و خروج مناسب استفاده نمایند.
چرا باید از متاتریدر 4 استفاده کنید؟
متاتریدر 4، قابلیت های معاملاتی زیادی به معامله گران فارکس یا بروکرهای فارکس ارائه می دهد. این برنامه برای همه معامله گران مناسب است، چه تازه کار باشید، چه پیشرفته و یا چه حرفه ای، می توانید از این برنامه استفاده کنید. پلتفرم متاتریدر 4، نه تنها از اندیکاتورهای تکنیکال استاندارد پشتیبانی می کند، بلکه امکان استفاده از اندیکاتورهای سفارشی که کاربران به اشتراک می گذارند نیز در آن وجود دارد. اندیکاتورهای سفارشی که به زبان برنامه نویسی MQL4 نوشته شده اند، اکثرا در متاتریدر 4 به صورت رایگان استفاده می شوند.
نحوه نصب اندیکاتورهای سفارشی در متاتریدر 4
فرآیند نصب اندیکاتورهای سفارشی در این پلتفرم معاملاتیف بسیار ساده تر تغییر فاز مک دی چیست؟ از یک فرآیند دانلود ساده است. برای ان کار تنها باید چند مرحله را انجام دهید:
- اندیکاتور سفارشی را کپی کنید.
- پوشه داده ها یا Data را باز کنید.
- فایل MQL4 را باز کنید.
- فایل اندیکاتورها را باز کنید.
- داده های کپی شده را پیست کنید.
- پلتفرم متاتریدر 4 را بسته و دوباره باز کنید.
نصب اندیکاتورهای سفارشی متاتریدر 4 در نمودارها
برخی از معامله گران، ممکن است گیج شوند و ندانند که چطور باید اندیکاتورها را در نمودارهای متاتریدر 4 اضافه نمایند.این کار حتی از نصب اندیکاتورها نیز آسان تر می باشد. تنها کاری که ملزم به انجام آن هستید، این است که اندیکاتوری که قصد استفاده از آن دارید را از پنجره ناوبری (Navigator) پیدا کرده و سپس این سه مرحله را انجام دهید:
- بر روی آن چپ کلیک کرده و نگه دارید.
- اندیکاتور سفارشی را به داخل نمودار بکشید.
- دکمه موس را رها کنید تا اندیکاتور به نمودار شما افزوده شود.
با استفاده از پلتفرم متاتریدر 4، نیازی نیست که نگران باشید و یا گیج شوید، چرا که این پلتفرم هر آن چه که برای انجام معاملات موفق در فارکس نیاز دارید را در اختیار شما قرار خواهد داد.
بهترین اندیکاتورهای متاتریدر 4 در سال 2019
در ادامه، بررسی بهترین اندیکاتورهای موجود برای پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 را در اختبار شما قرار خواهیم داد. این اندیکاتورها می توانند تجربه شما از معامله را بهبود بخشیده و تحلیل تکنیکال شما را آسان تر نمایند.
اندیکاتور MACD از خانواده اسیلاتور ها می باشد. اندیکاتور مکدی از دو میانگین متحرک استفاده می کند و سیگنال های خرید و فروش آن در زمان تقاطع و عبور میانگین متحرک ها از روی یکدیگر به همراه تغییر فاز هیستوگرام MACD صادر می شود.
این اندیکاتور از دو خط با نام های خط MACD (آبی) و خط سیگنال (قرمز) تشکیل شده است و معمولا یک نمودار ستونی نیز وجود دارد که اختلاف بین دو خط آبی و قرمزرنگ را بازتاب می دهد. این اندیکاتور هیچ محدودیت صعود و نزولی ندارد و حول و حوش صفر نوسان دارد.
سه سیگنال اصلی ای که توسط این اندیکاتور نشان داده می شوند، عبارتند از:
- اگر خط MACD (آبی) از خط سیگنال (قرمز) عبور کند نشان می دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد. اگر خط MACD سریع تر از خط سیگنال صعود کند و از پایین آن را قطع کند نشان دهنده صعود و افزایش قیمت است. اگر خط MACD سریع تر از خط سیگنال پایین بیاید و آن را از بالا قطع کند نشان دهنده سقوط و کاهش قیمت است.
- مواقعی که خط MACD از صفر عبور می کند. خط MACD بیانگر اختلاف بین منحنی های کوتاه مدت (معمولا 12 دوره ای) و بلند مدت (معمولا 26 دوره ای) است به این ترتیب هنگامی که این خط از محورx عبور کند یک تقاطع بین دو منحنی میانگین حرکتی شکل می گیرد. اگر خط MACD از صفر بالا رود، علامتی است از صعود و اگر خط MACD زیر صفر افت کند علامتی از سقوط است.
- واگرایی/هم گرایی. اگر خط MACD هم جهت با قیمت حرکت کند، این الگو را هم گرایی می نامند اما اگر این دو در خلاف جهت هم حرکت کنند حالت واگرایی پدید می آید. به عنوان مثال، اگر قیمت به یک سطح صعودی جدید برسد، اما خط MACD به این سطح نرسد، واگرایی رخ داده است و این به نوبه خود می تواند علامتی از ضعف بیشتر باشد.
Money Flow Index یا MFI
اندیکاتور شاخص جریان نقدی Money Flow Index (یا به اختصار MFI) در گروه نوسانگرها یا همان اسیلاتورها و در بخش اندیکاتورهای حجم قرار دارد. برای محاسبات این اندیکاتور از قیمت و حجم در فرمول ها استفاده می شود.
ساختار و کاربرد اندیکاتور MFI بسیار شبیه به اندیکاتور RSI است، با این تفاوت که در محاسبات آن از حجم معاملات نیز استفاده می شود. لذا از این اندیکاتور به عنوان RSI وزنی نیز نام می برند. یکی از بهترین ابزارهای تکنیکال برای تشخیص مناطق اشباع خرید و اشباع فروش و سیگنال های برگشت روند، اندیکاتور MFI می باشد.
می توان گفت که از اندیکاتور MFI به نوعی برای اندازه گیری اشتیاق خریداران و فروشندگان و تشخیص پول هوشمند (smart money) استفاده می شود. مقدار این اندیکاتور بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان بوده و لذا در گروه اسیلاتورها (نوسانگرها) نیز طبقه بندی می شود. تشخیص مناطق اشباع خرید و اشباع فروش در یک نگاه، از ویژگی های مهم این اندیکاتور است. به این صورت که دو مقدار ۸۰ و ۲۰ برای تشخیص این نواحی استفاده می شوند:
- اگر مقدار اندیکاتور از عدد ۸۰ بالاتر برود، قیمت وارد منطقه اشباع خرید شده و سیگنال فروش صادر می شود. سیگنال مهم تر زمانی صادر می شود که اندیکاتور سطح معیار ۸۰ را رو به پایین شکسته باشد.
- اگر مقدار اندیکاتور پایین تر از عدد ۲۰ قرار گیرد، قیمت وارد منطقه اشباع فروش شده و سیگنال خرید صادر می شود. سیگنال مه متر زمانی صادر می شود که اندیکاتور سطح معیار ۲۰ را رو به بالا شکسته باشد.
On-Balance Volume از بهترین اندیکاتورهای متاتریدر
اندیکاتور On-Balance Volume یا به اختصار OBV قیمت و حجم معاملات را با یک دیگر ترکیب کرده تا نشان دهد که آیا تغییرات قیمت قوی هستند یا ضعیف و فاقد ثبات. این اندیکاتور فرمول محاسباتی ساده ای دارد:
- هنگامی که یک روز مثبت داشته باشیم، حجم معاملات به رقم روز قبلی محاسبه شده در OBV اضافه خواهد شد.
- هنگامی که یک روز منفی داشته باشیم، حجم معاملات از رقم روز قبلی محاسبه شده در OBV کم خواهد شد.
حجم معاملات معمولا به این صورت تفسیر می شود:
- افزایش و یا کاهش قیمت به همراه حجم معاملات، تایید کننده این است که قیمت به صورت روند دار حرکت می کند.
- افزایش یا کاهش قیمت به همراه کاهش حجم معامالت موید این موضوع است که حرکات قیمت ضعیف بوده و فاقد پایداری لازم می باشند.
بنابراین OBV اندیکاتوری است که اساسا برای این منظور استفاده می شود تا تاییدی بر حرکات قیمت باشد. اما در صورتی که قیمت با OBV دچار واگرایی شود، می تواند احتمال بازگشت قیمت را به تریدر بدهد.
Accumulation/Distribution Line
اندیکاتور تراکم-توزیع، یک اندیکاتور تحلیل تکنیکی بر مبنای حجم است که با مقایسه قیمت های بسته شدن همراه با صعودها و نزول ها و سنجیدن ارتباط به وسیله حجم های معامله تراکم های ورود و خروج پول برای یک سرمایه را بازتاب می دهد.
از خط تراکم-توزیع برای تایید روند و یا تشخیص تغییر جهت احتمالی استفاده می شود.
تایید روند:
- اگر خط A/D در حال صعود باشد، روند صعودی تایید می شود.
- اگر خط A/D در حال سقوط باشد، روند نزولی تایید می شود.
تحلیل الگوی واگرا:
- اگر قیمت ها کاهش پیدا کنند اما خط A/D بالا برود نشان دهنده این است که احتمالا روند نزولی به صعود تغییر جهت می دهد.
- اگر قیمت ها افزایش پیدا کنند اما خط A/D پایین برود نشان دهنده این است که احتمالا روند صعودی به ریزش تغییر جهت می دهد.
نتیجه گیری
هر روزه بسیاری از معامله گران ارزها، از اپلیکیشن اندیکاتورهای فارکس استفاده می کنند. آن ها می توانند اطلاعات مهمی که ممکن است به تجربه معاملاتی شما کمک کنند را به شما نمایش دهند. متاتریدر 4 بهترین پلتفرم معاملاتی است که نه تنها به دلیل ویژگی های اصلی اش بسیار محبوب شده، بلکه به این دلیل که از بسیاری از اندیکاتورهایی که ممکن است برای شما جذاب و کارآمد باشد نیز پشتیبانی می کند.
علاوه بر این، نیازی نیست که زمان زیادی را صرف یادگیری نحوه نصب اندیکاتورهای سفارشی در متاتریدر 4 کنید، چرا که همه چیز در این پلتفرم بسیار ساده و ابتدائی می باشد. اگر تمایل به کار با نرم افزار متاتریدر 4 یا نسخه جدیدتر آن (متاتریدر 5) دارید، می توانید پس از دانلود متاتریدر 4 یا 5، به آسانی کار با این نرم افزار را آغااز کنید.
پیوت چیست؟ آموزش محاسبه نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال
در این مقاله به مبحث پیوت در تحلیل تکنیکال میپردازیم. تحلیل تکنیکال به معنی بررسی و ارزیابی بازار و انتخاب مسیر درست سرمایهگذاری است. چنین تحلیلی با استفاده از آمار و ارقام و انواع دادههای معاملاتی انجام میشود. آنچه معمول است پیادهسازی این آمار برروی نموداری است که عموماً قیمتها را در بازههای زمانی مختلف بیان میکند. ابزارهای زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که به آنها اندیکاتور(Indicator) گفته میشود. یکی از این اندیکاتورها نقطه پیوت (Pivot Point) نام دارد. در ادامه این مقاله از تغییر فاز مک دی چیست؟ دلفین وست ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ میدهیم و سپس با فرمول محاسبه پیوت و معنی pivot در بورس آشنا میشویم. برخی از افراد سوال پیش میآید که معنی پیوت چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم واژه پیوت معنی به خصوصی ندارد نامی است که برای یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال انتخاب کردهاند.
نقطه پیوت چیست؟
پیوت یک شاخص یا اندیکاتور تحلیل تکنیکال است، که برای تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف استفاده میشود. پیوت به خودی خود، میانگین بیشترین قیمت ، کمترین قیمت و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی است. با توجه به مقدار پیوت یک روز، روند قیمتی روز بعد ارزیابی میشود. به این ترتیب که اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، صعود و اگر پایینتر از آن باشند، نزول رخدادهاست.
همانطور که گفتیم پیوت یک اندیکاتور است، و همچنین محاسبات آن سطوح پشتیبانی و مقاومت را نیز نشان میدهد. منظور از پشتیبانی، زمانی است که به دلیل تقاضای زیاد، روند نزولی قیمت متوقف میشود. مقاوت نیز به زمانی اطلاق میشود که، روند صعودی قیمتها به دلیل عرضه زیاد متوقف میشود. بنابراین محاسبه پیوت به معاملهگر این امکان را میدهد تا روند حرکت قیمت را تشخیص بدهد.انواع پیوت
سطوح برگشتی قیمت را پیوت میگویند هنگامی که قیمت با سطح پیوت برخورد داشته باشد به آن واکنش میدهد و در صورت ادامه این روند، پیوت میتواند تبدیل به حمایت و مقاومت شوند. در هر روند شما میتوانید دو نوع پیوت را مشاهده کنید و بر اساس آنها تصمیم بگیرید.
انواع پیوت
- پیوت مینور: پیوت مینور نشاندهنده نوسانات جزئی بازار هستند و در سطوح مینور برگشت قیمت بسیار نامحسوس است. در واقع پیوت مینور بر اساس هیجانات ناشی از بازار شکل میگیرد که میتواند افراد تازه کار در این بازار را به تله بیاندازد، معاملهگران معکوس در این زمان وارد معامله نمیشوند.
- پیوت ماژور: پیوت ماژور را میتوان نقاط کلیدی برگشتی معرفی کرد که در این نقاط معاملهگران معکوس وارد معامله شده و شروع به نقد کردن معاملات قبلی خود میکنند.
نحوه محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال
پیوت در تحلیل تکنیکال را میتوان به نمودار تحلیل اضافه کرد و پس از آن سطوح حمایت و مقاومت خود را نشان خواهند داد. در اینجا نحوه محاسبه پیوت را شرح میدهیم. در ذهن داشته باشید که قیمتهای روز قبل، در این محاسبات دخیل هستند. یعنی پیوت روز یکشنبه از اطلاعات قیمتی روز شنبه بهدست میآید.
- بعد از بستهشدن بازار، یا قبل از بازشدن قیمت در روز بعد، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و قیمت بستهشدن را در آخرین روز پیدا کنید.
- از مقادیری که استخراج کردید، میانگین بگیرید.
- این قیمت را روی نمودار با نام P علامتگذاری کنید.
- سپس با استفاده از مقدار پیوت یا P، مقاومتها و پشتیبانیها را محاسبه کنید.
اگرچه استفاده از پیوت بر روی نمودار با استفاده از دادههای روز قبل برای ارائه سطح پشتیبانی و مقاومت روز بعد معمول است، اما میتوان از دادههای هفته گذشته استفادهکرد و برای هفته آینده پیوت را محاسبهکرد.
پیوت محاسباتی
همانطور که از نام آن مشخص است پیوت محاسباتی در نتیجه محاسبه ریاضی به دست میآید. دادههای قیمتی اوراق و فرمولهای ریاضی در رسیدن به نقاط پیوت محاسباتی دخیل هستند. در این پیوت، بازه زمانی هم مهم است، به این ترتیب که دادههای قیمتی در فرمولهایی قرار میگیرند، که زمان نیز در آنها وجود دارد. به این ترتیب بسته به این که معاملهگران چه زمانی را مد نظر دارند، بازه متفاوتی را در فرمول اعمال خواهند کرد.
پیوت قیمتی
از نام پیوت قیمتی مشخص است که به نقاط تغییر قیمت در نمودار قیمت سهام و اوراق بهادار مربوط میشود. آن طور که مصطلح است، پیوت قیمتی زمانی رخ میدهد، که پس از حرکت بازار به سمتی مشخص و رسیدن به یک تغییر فاز مک دی چیست؟ کف یا سقف، حرکتی قدرتمند در خلاف شرایط پیش آمده آغاز شود. بر طبق نظر سرمایهگذاران حرفهای، یک پیوت قیمتی زمانی تشخیص داده میشود که قیمتها اندازه سه کندل حرکت کرده باشند و زمانی که کندل بازگشت شکل گرفت، مطابق با شرایط قبلی اما در خلاف جهت حرکت کنند. تشخیص پیوت در تحلیل تکنیکال نیاز به ابزار یا تحلیل خاصی ندارد و بیشتر از نوع دیداری است، به این ترتیب که با دقت به نمودار و بررسی دقیق آن وجود یا نبود پیوت قیمتی مشخص میشود.
تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
افرادی که در ترید سهام و بازار بورس خبره هستند، به راحتی این دو را از هم تشخیص میدهند. درواقع چون پیوت در تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت مشخص میشوند، با دقت به نمودار و بررسی روندها به صورت دیداری باید تشخیص داده شوند. اما اگر مبتدی هستید، بهتر است به این دو نکته توجه کنید:
چنانچه روند جدید بتواند تا سقف ۳۸ درصد، حرکت قبلی را جبران کند، پیوت ماژور است، اگر مقدار جبران یا اصلاح از ۳۸ درصد کمتر باشد، مینور تلقی میشود.
یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مکدی نام دارد، چنانچه این اندیکاتور یا شاخص دچار تغییر فاز شود، به عنوان پیوت ماژور شناخته خواهد شد. برای این کار کافی است فاز مثبت یا منفی شاخص مکدی را در نظر بگیریم و بالاترین یا پایینترین قیمت آن بخش را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیریم.
نحوه انجام معامله با پیوتها
چنانچه در انجام معاملات روزانه به شاخصی برای تصمیمگیری نیاز داشته باشیم، میتوانیم از پیوتها استفاده کنیم. خاصیت پیوت در تحلیل تکنیکال این است که نسبت به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد، بنابراین میتوانیم از آن برای تشخیص روند استفاده کنیم. اصولاً در دو حالت میتوانیم از پیوت در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم:
- انجام معامله در زمان رد شدن از پیوت
برای انجام معامله در این حالت باید حد ضرری مشخص کنیم، که پایینتر از پیوت است و قیمت هدف را در سطح بالاتر قرار دهیم.
برای انجام معامله در این زمان که به عنوان زمان استراحت نیز شناخته میشود، مقاومتها اهمیت پیدا میکنند. تصور کنید هدف ما معامله در محدوده مقاومت سطح ۲ باشد، در این صورت باید مقاومت سطح ۱ و سطح ۳ به ترتیب حد ضرر و قیمت هدف باشند.
روش جایگزین محاسبه پیوت
یک فرمول دیگر محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در آن قیمت بازشدن امروز بازار نیز لحاظ میشود. باقی محاسبات به شیوه قبل انجام میشود.
۴/(امروز بازشدن قیمت+قبل روز قیمت بالاترین+قبل روز قیمت پایینترین+قبل روز بستهشدن قیمت)=پیوتانواع نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال
آنچه در بالا توضیح دادیم به عنوان پیوت استاندارد در تحلیل تکنیکال شناخته میشود. اما پیوتها چندین نوع هستند.
پیوت Woodies
Woodies Pivot Points یکی از انواع پیوت در تحلیل تکنیکال است که از محاسباتی استفاده میکند که نسبت به فرمولهای استاندارد پیوت متفاوت است.
پیوت Camarilla
Camarilla Pivot Points توسط نیکولاس اسکات در دهه ۱۹۸۰ معرفی شد. پیوت Camarilla غالباً مشابه پیوت Woodies است، زیرا هر دو سیستم برای محاسبه سطح پشتیبانی و مقاومت کلیدی، از قیمتهای پایانی روز قبل استفاده میکنند. تفاوت اصلی سیستم Camarilla این است که تکنیکهای آن بر اساس سیستمی است که از ۹ سطح قیمت استفاده میکند.
پیوت Fibonacci
تکنیکهای استراتژیک در کنار فاکتورهای پیوت Fibonacci پیشبینی و اصلاح، میتوانند روند بازار و جهت حرکت آن را مشخص کنند.
پیوت Demark
Demark Pivot Points توسط تاجر مشهور تام دمارک طراحی شده است، که برای دههها به دلیل تکنیکهای نوآورانه در تجزیه و تحلیل تجاری مشهور بودهاست. پیوت Demark کمی متفات از سایر پیوتها است چراکه این پیوت مبتنی بر ارتباط بین قیمت باز و بستهشدن بازار است.
نقاط پیوت چه چیزی را نشان میدهد؟
پیوت شاخص روزانه برای معاملات آتی،سهام و کامودیتیها است. برخلاف دادههای نوسانی و میانگینهای دیگر، پیوت در طول روز ثابت است. این بدان معنا است که معاملهگران میتوانند از آن برای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مناسب استفاده کنند. برای مثال، معاملهگران میدانند که اگر، قیمت به پایینتر از پیوت سقوط کند، در جلسه معاملاتی فروش را انتخاب میکنند و برعکس اگر قیمت به بالاتر از پیوت صعود کند، خرید را انتخاب میکنند. مقادیر مقاومت و پشتیبانی نیز میتوانند نمایانگر قیمت هدف و نقطه ضرر باشند.
محدودیت پیوت چیست؟
نقطه پیوت براساس فرمولهای سادهای محاسبه میشود. بنابراین درحالی که برای عدهای مفید است، بسیاری نیز هستند که برای آنها کارایی ندارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمتها حول نقطه پیوت نوسان پیدا کنند. بسیاری مواقع روند بازار از چنین الگویی پیروی نمیکند. به همین دلیل، ترکیب پیوت و سایر اندیکاتورها روشی معمول برای ارزیابی است که معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنند. چرا که با این روش، دادهها مطمئنتر هستند و میتوان استدلال بهتری از وضعیت بازار داشت.
سخن پایانی
دیدیم که نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال از چه روشی محاسبه شده و چه معنایی برای شاخص روزانه سهام دارد. مسئله اصلی در استفاده از آن و هر اندیکاتور دیگر، داشتن دانش درمورد کار با آن است. فراموش نکنید که تنها استفاده از یک اندیکاتور عاقلانه نیست. برای آنکه بتوانید به درستی تحلیل تکنیکال انجام دهید، خوب است دوره آموزش بورس از صفر را در نظر داشتهباشید. در این دوره موارد مختلف از از جمله تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آموزش داده میشود.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
بهترین اندیکاتورهای متاتریدر | معرفی به همراه بررسی هر یک
این مقاله به بررسی بهترین اندیکاتورهای نرم افزار معاملاتی متاتریدر 4 می پردازد، که معامله گران در سال 2019 برای کسب موفقیت در معاملات خود باید حتما استفاده از این اندیکاتورها را در نظر داشته باشند. در این مقاله به سوالاتی نظیر تحلیل تکنیکال چیست؟ و چرا باید با متاتریدر 4 معامله کنید؟ پاسخ می دهیم، و همچنین لیستی از بهترین اندیکاتورهای معامله برای متاتربدر 4 را به شما معرفی می نماییم.
- 1. اندیکاتور تکنیکال چیست؟
- 2. چرا باید از متاتریدر 4 استفاده کنید؟
- 2.1. نحوه نصب اندیکاتورهای سفارشی در متاتریدر 4
- 2.2. نصب اندیکاتورهای سفارشی متاتریدر 4 در نمودارها
- 3.1. MACD
- 3.2. Money Flow Index یا MFI
- 3.3. On-Balance Volume از بهترین اندیکاتورهای متاتریدر
- 3.4. Accumulation/Distribution Line
بازار مبادلات خارجی یا فارکس، بزرگ ترین بازار در جهان است. حجم معاملات روزانه در این بازار به حدود 2 تریلیون دلار می رسد، و همچون هر بازار دیگری همواره در حال تغییر است. برای کسب موفقیت در بازار فارکس، معامله گر باید یاد بگیرد که چطور روند آینده بازار، تغییرات قیمت ها و عملکرد آن را پیش بینی کند. برای انجام این کار، معامله گران باید انواع مختلفی از تحلیل ها را به کار گیرند.
یکی از مشهورترین و کارآمدترین تحلیل ها که مبتنی بر آزمایش اطلاعات پیشین بازار، به منظور تشخیص رفتار آینده بازار است، تحلیل تکنیکال نام دارد. تحلیل تکنیکال نیازمند استفاده از ابزار مختلفی است، و معمولا با به کار گیری اندیکاتورها، و به خصوص اندیکاتورهای متاتریدر 4 فارکس همراه می باشد.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
اندیکاتور تکنیکال نوعی ابزار سنجش و اندازه گیری است که ارزش آن از هر گونه فعالیت قیمت کلی سهام یا دارایی ها سر رشته می گیرد. به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال، این اندیکاتورها تلاش می کنند تا آینده سطوح قیمتی، و یا روند کلی قیمت اوراق بهادار خاصی را با بررسی الگوهای قدیمی یا عملکرد بازار پیشین، پیش بینی نماید. معمول ترین اندیکاتورها شامل موارد زیر هستند:
- MACD
- Stochastics
- RSI
- Money Flow Index
- Bollinger Bands
متاتریدر 4 دارای تعداد زیادی از اندیکاتورهای سفارشی نیز هست. اندیکاتورهای تکنیکال، معمولا با این نکته شناسایی می شوند که در حقیقت عناصر بنیادی یا فاندامنتال، همچون درآمد و سود را تحلیل نمی کنند. در حقیقت اندیکاتورهای تکنیکال به صورت گسترده ای توسط معامله گران فعال فارکس در این بازار استفاده می شوند، چرا که هدف اولیه این اندیکاتورها، تحلیل تغییرات قیمتی کوتاه مدت می باشد.
برای سرمایه گذاران یا معامله گران بلند مدت، اکثریت این اندیکاتورهای تکنیکال ناکارآمد هستند، چرا که معمولا این اندیکاتورها، در مورد عوامل بنیادی که بر تغییرات قیمتی تاثیر گذار هستند، اطلاعاتی ارائه نمی کنند. البته معامله گران بلند مدت، می توانند از اندیکاتورهای تکنیکال بهره مند شوند، چرا که می توانند از آن ها برای تعیین نقاط ورود و خروج مناسب استفاده نمایند.
چرا باید از متاتریدر 4 استفاده کنید؟
متاتریدر 4، قابلیت های معاملاتی زیادی به معامله گران فارکس یا بروکرهای فارکس ارائه می دهد. این برنامه برای همه معامله گران مناسب است، چه تازه کار باشید، چه پیشرفته و یا چه حرفه ای، می توانید از این برنامه استفاده کنید. پلتفرم متاتریدر 4، نه تنها از اندیکاتورهای تکنیکال استاندارد پشتیبانی می کند، بلکه امکان استفاده از اندیکاتورهای سفارشی که کاربران به اشتراک می گذارند نیز در آن وجود دارد. اندیکاتورهای سفارشی که به زبان برنامه نویسی MQL4 نوشته شده اند، اکثرا در متاتریدر 4 به صورت رایگان استفاده می شوند.
نحوه نصب اندیکاتورهای سفارشی در متاتریدر 4
فرآیند نصب اندیکاتورهای سفارشی در این پلتفرم معاملاتیف بسیار ساده تر از یک فرآیند دانلود ساده است. برای ان کار تنها باید چند مرحله را انجام دهید:
- اندیکاتور سفارشی را کپی کنید.
- پوشه داده ها یا Data را باز کنید.
- فایل MQL4 را باز کنید.
- فایل اندیکاتورها را باز کنید.
- داده های کپی شده را پیست کنید.
- پلتفرم متاتریدر 4 را بسته و دوباره باز کنید.
نصب اندیکاتورهای سفارشی متاتریدر 4 در نمودارها
برخی از معامله گران، ممکن است گیج شوند و ندانند که چطور باید اندیکاتورها را در نمودارهای متاتریدر 4 اضافه نمایند.این کار حتی از نصب اندیکاتورها نیز آسان تر می باشد. تنها کاری که ملزم به انجام آن هستید، این است که اندیکاتوری که قصد استفاده از آن دارید را از پنجره ناوبری (Navigator) پیدا کرده و سپس این سه مرحله را انجام دهید:
- بر روی آن چپ کلیک کرده و نگه دارید.
- اندیکاتور سفارشی را به داخل نمودار بکشید.
- دکمه موس را رها کنید تا اندیکاتور به نمودار شما افزوده شود.
با استفاده از پلتفرم متاتریدر 4، نیازی نیست که نگران باشید و یا گیج شوید، چرا که این پلتفرم هر آن چه که برای انجام معاملات موفق در فارکس نیاز دارید را در اختیار شما قرار خواهد داد.
بهترین اندیکاتورهای متاتریدر 4 در سال 2019
در ادامه، بررسی بهترین اندیکاتورهای موجود برای پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 را در اختبار شما قرار خواهیم داد. این اندیکاتورها می توانند تجربه شما از معامله را بهبود بخشیده و تحلیل تکنیکال شما را آسان تر نمایند.
اندیکاتور MACD از خانواده اسیلاتور ها می باشد. اندیکاتور مکدی از دو میانگین متحرک استفاده می کند و سیگنال های خرید و فروش آن در زمان تقاطع و عبور میانگین متحرک ها از روی یکدیگر به همراه تغییر فاز هیستوگرام MACD صادر می شود.
این اندیکاتور از دو خط با نام های خط MACD (آبی) و خط سیگنال (قرمز) تشکیل شده است و معمولا یک نمودار ستونی نیز وجود دارد که اختلاف بین دو خط آبی و قرمزرنگ را بازتاب می دهد. این اندیکاتور هیچ محدودیت صعود و نزولی ندارد و حول و حوش صفر نوسان دارد.
سه سیگنال اصلی ای که توسط این اندیکاتور نشان داده می شوند، عبارتند از:
- اگر خط MACD (آبی) از خط سیگنال (قرمز) عبور کند نشان می دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد. اگر خط MACD سریع تر از خط سیگنال صعود کند و از پایین آن را قطع کند نشان دهنده صعود و افزایش قیمت است. اگر خط MACD سریع تر از خط سیگنال پایین بیاید و آن را از بالا قطع کند نشان دهنده سقوط و کاهش قیمت است.
- مواقعی که خط MACD از صفر عبور می کند. خط MACD بیانگر اختلاف بین منحنی های کوتاه مدت (معمولا 12 دوره ای) و بلند مدت (معمولا 26 دوره ای) است به این ترتیب هنگامی که این خط از محورx عبور کند یک تقاطع بین دو منحنی میانگین حرکتی شکل می گیرد. اگر خط MACD از صفر بالا رود، علامتی است از صعود و اگر خط MACD زیر صفر افت کند علامتی از سقوط است.
- واگرایی/هم گرایی. اگر خط MACD هم جهت با قیمت حرکت کند، این الگو را هم گرایی می نامند اما اگر این دو در خلاف جهت هم حرکت کنند حالت واگرایی پدید می آید. به عنوان مثال، اگر قیمت به یک سطح صعودی جدید برسد، اما خط MACD به این سطح نرسد، واگرایی رخ داده است و این به نوبه خود می تواند علامتی از ضعف بیشتر باشد.
Money Flow Index یا MFI
اندیکاتور شاخص جریان نقدی Money Flow Index (یا به اختصار MFI) در گروه نوسانگرها یا همان اسیلاتورها و در بخش اندیکاتورهای حجم قرار دارد. برای محاسبات این اندیکاتور از قیمت و حجم در فرمول ها استفاده می شود.
ساختار و کاربرد اندیکاتور MFI بسیار شبیه به اندیکاتور RSI است، با این تفاوت که در محاسبات آن از حجم معاملات نیز استفاده می شود. لذا از این اندیکاتور به عنوان RSI وزنی نیز نام می برند. یکی از بهترین ابزارهای تکنیکال برای تشخیص مناطق اشباع خرید و اشباع فروش و سیگنال های برگشت روند، اندیکاتور MFI می باشد.
می توان گفت که از اندیکاتور MFI به نوعی برای اندازه گیری اشتیاق خریداران و فروشندگان و تشخیص پول هوشمند (smart money) استفاده می شود. مقدار این اندیکاتور بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان بوده و لذا در گروه اسیلاتورها (نوسانگرها) نیز طبقه بندی می شود. تشخیص مناطق اشباع خرید و اشباع فروش در یک نگاه، از ویژگی های مهم این اندیکاتور است. به این صورت که دو مقدار ۸۰ و ۲۰ برای تشخیص این نواحی استفاده می شوند:
- اگر مقدار اندیکاتور از عدد ۸۰ بالاتر برود، قیمت وارد منطقه اشباع خرید شده و سیگنال فروش صادر می شود. سیگنال مهم تر زمانی صادر می شود که اندیکاتور سطح معیار ۸۰ را رو به پایین شکسته باشد.
- اگر مقدار اندیکاتور پایین تر از عدد ۲۰ قرار گیرد، قیمت وارد منطقه اشباع فروش شده و سیگنال خرید صادر می شود. سیگنال مه متر زمانی صادر می شود که اندیکاتور سطح معیار ۲۰ را رو به بالا شکسته باشد.
On-Balance Volume از بهترین اندیکاتورهای متاتریدر
اندیکاتور On-Balance Volume یا به اختصار OBV قیمت و حجم معاملات را با یک دیگر ترکیب کرده تا نشان دهد که آیا تغییرات قیمت قوی هستند یا ضعیف و فاقد ثبات. این اندیکاتور فرمول محاسباتی ساده ای دارد:
- هنگامی که یک روز مثبت داشته باشیم، حجم معاملات به رقم روز قبلی محاسبه شده در OBV اضافه خواهد شد.
- هنگامی که یک روز منفی داشته باشیم، حجم معاملات از رقم روز قبلی محاسبه شده در OBV کم خواهد شد.
حجم معاملات معمولا به این صورت تفسیر می شود:
- افزایش و یا کاهش قیمت به همراه حجم معاملات، تایید کننده این است که قیمت به صورت روند دار حرکت می کند.
- افزایش یا کاهش قیمت به همراه کاهش حجم معامالت موید این موضوع است که حرکات قیمت ضعیف بوده و فاقد پایداری لازم می باشند.
بنابراین OBV اندیکاتوری است که اساسا برای این منظور استفاده می شود تا تاییدی بر حرکات قیمت باشد. اما در صورتی که قیمت با OBV دچار واگرایی شود، می تواند احتمال بازگشت قیمت را به تریدر بدهد.
Accumulation/Distribution Line
اندیکاتور تراکم-توزیع، یک اندیکاتور تحلیل تکنیکی بر مبنای حجم است که با مقایسه قیمت های بسته شدن همراه با صعودها و نزول ها و سنجیدن ارتباط به وسیله حجم های معامله تراکم های ورود و خروج پول برای یک سرمایه را بازتاب می دهد.
از خط تراکم-توزیع برای تایید روند و یا تشخیص تغییر جهت احتمالی استفاده می شود.
تایید روند:
- اگر خط A/D در حال صعود باشد، روند صعودی تایید می شود.
- اگر خط A/D در حال سقوط باشد، روند نزولی تایید می شود.
تحلیل الگوی واگرا:
- اگر قیمت ها کاهش پیدا کنند اما خط A/D بالا برود نشان دهنده این است که احتمالا روند نزولی به صعود تغییر جهت می دهد.
- اگر قیمت ها افزایش پیدا کنند اما خط A/D پایین برود نشان دهنده این است که احتمالا روند صعودی به ریزش تغییر جهت می دهد.
نتیجه گیری
هر روزه بسیاری از معامله گران ارزها، از اپلیکیشن اندیکاتورهای فارکس استفاده می کنند. آن ها می توانند اطلاعات مهمی که ممکن است به تجربه معاملاتی شما کمک کنند را به شما نمایش دهند. متاتریدر 4 بهترین پلتفرم معاملاتی است که نه تنها به دلیل ویژگی های اصلی اش بسیار محبوب شده، بلکه به این دلیل که از بسیاری از اندیکاتورهایی که ممکن است برای شما جذاب و کارآمد باشد نیز پشتیبانی می کند.
علاوه بر این، نیازی نیست که زمان زیادی را صرف یادگیری نحوه نصب اندیکاتورهای سفارشی در متاتریدر 4 کنید، چرا که همه چیز در این پلتفرم بسیار ساده و ابتدائی می باشد. اگر تمایل به کار با نرم افزار متاتریدر 4 یا نسخه جدیدتر آن (متاتریدر 5) دارید، می توانید پس از دانلود متاتریدر 4 یا 5، به آسانی کار با این نرم افزار را آغااز کنید.
اموزش فارکس به سبک نوین مورتین
اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس
راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))
واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.
امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
واگرایی و هم گرایی در فارکس
منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:
همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای تغییر فاز مک دی چیست؟ انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:
دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.
تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی
قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!
تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:
- من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
- دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان تغییر فاز مک دی چیست؟ شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
- خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
- همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.
چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم
بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.
ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:
- اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
- سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
- سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
- در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
- سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
- با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
- حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
- نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
- در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)
ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور
ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :
- اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
- شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
- هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.
انباشت واگرایی.
تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.
زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در تغییر فاز مک دی چیست؟ حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.
اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.
بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:
طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور تغییر فاز مک دی چیست؟ از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.
جمع بندی :
در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.
بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.
این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.
به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.
LMTD در مبدل حرارتی
برای تحلیل انتقال حرارت در یک مبدل حرارتی می توان از چند روش از جمله LMTD استفاده کرد. روش های رایج تحلیل رفتار مبدل حرارتی NTU –, ε P-NTU , LMTD هستند.
LMTD در واقع به اختلاف دمای متوسط در مبدل گفته می شود که بصورت لگاریتمی محاسبه می شود. عدد بدست آمده در LMTD کاملا وابسته به نوع مبدل و جهت حرکت سیالات است. با استفاده از LMTD می توان سطح انتقال حرارت مبدل را در ظرفیت مورد نیاز بدست آورد.به منظور تکمیل اطلاعات مشتریان عزیز، توضیحات جامع و تخصصی در ارتباط با LMTD در مبدل حرارتی با عنوان زیر به تفصیل بیان شده است.
همچنین کاربران عزیز می توانند جهت مشاهده انواع مدل های مبدل حرارتی صفحه ای ، و مقایسه قابلیت های هر مدل و کاربری هر یک از مدل های مبدل حرارتی به لینک زیر مراجعه نمایند.
روش LMTD در مبدل حرارتی چیست؟
برای تحلیل انتقال حرارت در یک مبدل حرارتی می توان از چند روش از جمله LMTD استفاده کرد. روش های رایج تحلیل رفتار مبدل حرارتی NTU –, ε P-NTU , LMTD هستند.
LMTD در واقع به اختلاف دمای متوسط در مبدل گفته می شود که بصورت لگاریتمی محاسبه می شود. عدد بدست آمده در LMTD کاملا وابسته به نوع مبدل و جهت حرکت سیالات است. با استفاده از LMTD می توان سطح انتقال حرارت مبدل را در ظرفیت مورد نیاز بدست آورد.نحوه ی محاسبه ی LMTD مبدل حرارتی
Q = H×A× LMTD
Q : مقدار حرارت منتقل شده بر حسب وات
H : ضریب انتقال حرارت به وات بر متر مربع درجه کلوین
A : سطح تماس تبادل گرما به مترمربع
اختلاف دمای متوسط درواقع حداکثر پتانسیل دمای انتقال حرارت را نشان می دهد که این مقدار حداکثری فقط در یک مبدل جریان مخالف بدست می آید. البته در محاسبات مبدل حرارتی بر اساس ساده سازی و ایده آل سازی عمل می شود که در زیر به این موارد اشاره شده است.
مبدل حرارتی تحت شرایط پایدار کار کند.
تمامی خواص فیزیکی مبدل حرارتی ثابت باشد. یعنی از اثرات تغییر دما و رفتار سیالات چشم پوشی می شود و ضریب انتقال حرارت و تعداد واحدهای انتقال حرارت در طول مبدل ثابت در نظر گرفته می شود.
انتقال حرارت عمود بر جریان سیال اتفاق می افتد و از انتقال حرارت طولی در سیال و صفحه صرف نظر می شود
تلفات حرارت به اطراف (خارج از مبدل) در نظر گرفته نمی شود.
در هیچ جریان سیالی تغییر فاز رخ نمی دهد (چگالش یا جوشش) و یا اگر سیال تغییر فاز داشت تحت شرایط دمای اشباع ثابت (فشار ثابت) و ضریب انتقال حرارت کل ثابت روی می دهد.
در نظر داشته باشید که استفاده از LMTD صرفا برای انجام یک آنالیز تقریبی است و در عمل ضریب انتقال حرارت u به کار می رود که نه ثابت است و نه یکنواخت، و در سطح انتقال حرارت بصورت طولی یا عرضی به شدت متغیر است و در محاسبات معمولا یک عدد ثابت بعنوان ضریب انتقال حرارت کل بصورت متوسط در نظر گرفته می شود.
در مبدل های جریان چندپاس در یک مبدل صفحه ای LMTD بسیار پیچیده می شود.
روش LMTD در مبدل حرارتی بصورت گسترده در طراحی ها استفاده می شود.اما این روش در مواردی بهترین پاسخ را می دهد که تمامی دماهای ورودی و خروجی مشخص باشد، در غیر اینصورت استفاده از روش LMTD نیازمند تکرار دشوار اعداد لگاریتمی است.
در مبدل های حرارتی مانند اواپراتورها و کندانسورها در یکی از سیالات که تغییر فاز رخ می دهد آرایش جریان اثری ندارد.
در کندانسور و اواپراتور چگالش بخار و یا تبخیر مایع با دمای ثابت و سرمایش یا گرمایش سیال دیگر که تکفاز است نمایش داده می شود.
شکل a منحنی LMTD عملکرد مبدل حرارتی در نقش کندانسور و شکل b عملکرد مبدل حرارتی در نقش اواپراتور است.
در شکل زیر منحنی LMTD برای دو سیال تکفاز بدون تغییر فاز در دو حالت جریان موازی و جریان مخالف نشان داده شده است.با تشکر از اعتماد شما، فروشگاه اینترنتی بامین تهویه تصاویر،اطلاعات فنی و مشخصات انواع مبدل حرارتی را جهت مقایسه و خریدی مطمئن در اختیار مشتریان محترم قرار داده است. مشاورین بامین تهویه آماده ی پاسخ گویی به سوالات شما می باشند.
دیدگاه شما