روانشناسی معامله گری چیست و چرا اهمیت دارد؟
ممکن است بسیاری از ما تصور کنیم که معامله گری در بازار بورس امری ساده و آسان است. اما باید بیان نماییم که چنین نیست. حتی می توانیم بگوییم روانشناسی معامله گری چنان از پیچیدگی و دشواری برخوردار است که حتی برخی از افراد که وارد بازار بورس می شوند، پس از یادگیری تحلیل بنیادی و تکنیکال نیز موفق نمی شوند سود مناسبی از این بازار به دست آورند.
برای این که بتوانید در بازار بورس سود بالایی به دست آورید، لازم است از نظم، برنامه، شخصیت و کوشش زیاد برخوردار باشید. برای این که کمتر در این بازار دچار آسیب شوید نیز، لازم است روانشناسی شخصیتی خود را بشناسید و از آن در بازار بورس استفاده کنید. کنترل احساسات در بورس مسئله ای است که می تواند تریدر را به سود و موفقیت زیادی برساند.
یکی از موارد پیچیدگی سرمایه گذاری در بازار بورس این است که بیشتر انسان ها در طی انجام معاملات با احساسات و عواطف خود مواجه شده و همین مسئله آنها را از انجام فعالیت پرسود باز می دارد. در صورتی که این افراد روانشناسی معامله گری را بدانند، می توانند به ترس، هیجان، طمع و استرس خود مسلط شوند. تا ترس و هیجان در معاملات در زمان اقدام به سرمایه گذاری و انجام معامله، از مدیریت صحیح استفاده کنند.
روانشناسی معامله گری، کلید گمشده معامله گران بورس
روانشناسی معامله گری را باید کلید گمشده ای در نظز بگیریم که معامله گران به آن نیاز دارند. مخصوصا در بازار بورس و اوراق بهادار داشتن این کلید می تواند موفقیت های بسیاری را برای تریدر به همراه داشته باشد. هر روز بر تعداد افرادی که وارد بازار سرمایه گذاری در بورس می شوند افزوده می شود، که هر کدام چنین تصور می کنند که می توانند از این بازار سود بالایی به دست آورند.
مسلما این تفکر زمانی می تواند موفقیت را برای معامله گر به همراه داشته باشد، که ضرر در معاملات را نیز در نظر بگیرید. یعنی بر اساس عواطف و احساسات اقدام به انجام معامله نکند. برخی مواقع عقاید بر نحوه انجام معاملات تاثیر گذار هستند. پس باید این عقاید را شناخته و تحت روانشناسی معامله گری آنها را مورد مطالعه قرار داد.
اهمیت درک روانشناسی معامله گری
برای این که به موفقیت بالایی در بازار های مالی دست یابید، لازم است ابتدا در مورد روانشناسی معامله گری به درک درستی دست یابید. که این مسئله نیز زمانی رخ می دهد که به صورت مستقیم سرمایه گذاری در بازارهای مختلف را تجربه کرده باشید. معامله گران زیادی به طرز فکر فراچارت و اهمیت استفاده از آن پی برده اند، که این مسئله به شدت در معاملات کوتاه مدت این دسته از افراد قابل مشاهده است.
شما اگر به دنبال کسب موفقیت در بازار بورس هستید، باید این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید که روانشناسی معاملات می تواند در زمان های بحرانی تمرکز شما را افزایش دهد.
روانشناسی معامله گری در کسب سود و یا کم دیدن زیان تاثیر بسیاری دارد. زیرا به تریدر کمک می کند تا در زمان های ترس و هیجان در معاملات حساس با دقت و تمرکز بیشتری اقدام به انجام معامله نماید. یکی از مهمترین وظایفی که می توانیم برای روانشناسی معامله بیان کنیم، تشخیص حضور طمع و ترس در حین سرمایه گذاری است.
اگر درک درستی از روانشناسی معامله گری داشته باشید، در صورتی که در سرمایه گذاری با ضرر مواجه شدید، به راحتی این باور را در خود تقویت خواهید نمود که این مسئله بخشی از کسب و کار معامله گری بوده و نباید در این خصوص استرسی به خود وارد کنید.
این که یاد بگیرید چگونه احساسات خود را کنترل کنید، قادر خواهید بود به میزان قابل توجهی از ضرر دیدن در سرمایه گذاری خود بکاهید. برای این که موفقیت و کسب سود در بازار بورس را تجربه کنید، ابتدا لازم است یاد بگیرید احساسات خود را ساماندهی نمایید. اما بدون تردید برای این که بخواهید به یک تریدر آرام تبدیل شوید، ممکن است زمان زیادی را از شما بگیرد.
نباید اجازه دهید سود یا زیان دهی در معامله روان شما را تحت تاثیر قرار دهد. روانشناسی ترس و هیجان در معاملات معامله گری در اصل به شما این امکان را می دهد تا با تمرکز بیشتری بر روی اعصاب و روان خود اقدام به انجام معامله نمایید.
آیا طمع داشتن در انجام معامله خوب است؟
افراد زیادی هستند که در این دنیا معتقدند طمع در هر چیزی خوب است. اما باید بگوییم در بازار های سرمایه گذاری، طمع نوعی تیغ دو لبه به شمار می رود. ممکن است در یک حالت ما را به سود زیادی برساند، یا در حالت دیگر تمامی سرمایه ما را از بین ببرد. طمع زمانی خوب است که مدیریت ریسک در معاملات را بدانیم و به روانشناسی معامله گری تسلط داشته باشیم.
پس برای این که بتوان موفقیت بالایی را به دست آورد، لازم است در کنار طمع، ریسک را نیز در نظر قرار دهید. البته میزان طمع نیز می تواند در کسب سود موفقیت آمیز باشد.
زیرا برخی از افراد به دلیل داشتن طمع زیاد حتی ممکن است سرمایه خود را به طور کامل در بازار مالی از دست دهند. در این صورت اگر بتوانید از یک پلن معاملاتی مشخص استفاده کنید، می توانید طمع خود را به سود تبدیل کنید. اگر فقط به فکر سود کردن باشید و تمامی استراتژی معاملاتی خود را برای به دست آوردن سود مورد استفاده قرار دهید، بدون شک زیان را برای شما به همراه خواهد داشت.
این نوع طمع ها در بازار فراتر از کسب سود متعارف شما پیش رفته و از این رو شما را وادار می کند روانشناسی معامله گری را نادیده گرفته و استراتژی ها و قوانین مناسب را زیر پا بگذارید.
زیرا در این چنین حالت هایی شما درگیر احساسات شده اید و قادر نیستید به صورت معقول تصمیمی بگیرید. اگر این وضعیت در شرایط بحرانی برای شما پیش آید، می تواند بدترین حالت را برای شما به ارمغان آورد.
حتی ترس و هیجان در معاملات ممکن است به جای کسب سود، ضرر را در معاملات تجربه کنید. پس در کل هر فردی برای این که موفقیت در بازار بورس و سرمایه گذاری را تجربه کند، نیاز به ذهنی با مهارت بالا و متمرکز خواهد داشت. یک ذهن فعال و با مهارت می تواند میزان ضرر در معامله را به حداقل برساند.
چرخه های بازار و ترس و طمع
بازارهای مالی چرخه های مختلفی را پشت سر می گذارند که بر افرادی که در آن مشارکت داشته اند تأثیرات روانی متفاوتی می گذارد. هنگام اوج بازار طی یک چرخه سرمایه گذاری، معامله گران و سرمایه گذاران از بازدهی که به دست آورده اند احساس رضایت می کنند و معتقدند که محیط مطلوب بازار برای مدت زمان طولانی ثابت خواهد ماند. به عبارت دیگر، اعتماد به نفس آنها بالا می رود به طوری که در صورت ظهور ریسک های مختلف تمایل دارند آنها را نادیده بگیرند. زمانی که بازارها به آرامی شروع به کاهش می کنند، معمولاً این احساس خوب آنها تبدیل به عصبانیت و اضطراب می شود.
متأسفانه، این اتفاق برای آن دسته از معاملهگران و سرمایهگذارانی رخ می دهد که برنامهای برای مدیریت صحیح ریسک خود ندارند، بنابراین تحت تأثیر احساسات خود قرار میگیرند. علاوه بر این، آنها استراتژی خاصی ندارند تا از آن کمک بگیرند و در هنگام انجام معامله در بازارها زمان را مدیریت کنند ، به این معنی که نمی دانند چه زمانی وارد شوند (کف قیمت بخرند) و چه زمانی خارج شوند (در اوج بفروشند). در نتیجه ، این یک چالش بزرگ برای معامله گران و سرمایه گذاران بی تجربه است.
برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.
برای دریافت آموزشهای رایگان تیم g2o و همچنین دریافت مشاوره رایگان، شماره تماس خود را در فرم زیر وارد نمایید تا مشاوران ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل نمایند.
برای مقابله با برخی از این چالشها، یک معاملهگر یا سرمایهگذار باید مراحل مختلف روانشناسی معامله گری را بشناسد و درک کند. در این مقاله از مجموعه G2O قصد داریم این مراحل را به طور کامل و با جزئیات برای شما همراهان عزیز توضیح دهیم پس با ما همراه باشید
مراحل روانشناسی معامله گری
مراحل احساسی هنگام وجود روند صعودی در بازار
خوش بینی
معامله گران زمانی خوش بینی را تجربه می کنند که بازار برای چندین ماه متوالی روند صعودی پایداری داشته باشد و چشم انداز درآمد و اقتصاد در حال رشد باشد.در این مرحله از بازار، معامله گران اطمینان بیشتری نسبت به خرید دارند، چراکه بازار را کم ریسک می بینند و دلایل کمی را برای عدم معامله حجم بالایی از سرمایه خود شناسایی می کنند. با ادامه روند صعودی بازار، خوش بینی به هیجان تبدیل می شود زیرا خریداران سود زیادی کسب کرده اند و هر ریزش( پولبک) به عنوان فرصت خرید دیگری تلقی می شود. در این مرحله، خریداران با هر خرید در ریزش سود کسب می کنند و تا زمانی که این روند به اتمام برسد، ادامه خواهند داد.
اشتیاق و شور و شوق
با افزایش روند صعودی بازار، مرحله هیجان آغاز می شود. هنگامی که اطمینان سرمایهگذاران به شدت افزایش می یابد، اشتیاق آنها به طور قابل توجهی به شور و نشاط تبدیل می شود.
سرخوشی
سپس آخرین مرحله روند صعودی، سرخوشی (Euphoria) فرا می رسد، به این معنی که هنگامی که کسب سود بسیار راحت خواهد شد، اکثر معامله گران و سرمایه گذاران احساس می کنند که باید اهرم حساب معاملاتی خود را افزایش دهند و شروع به نادیده گرفتن اصول ساده مدیریت ریسک کنند. اگرچه در ظاهر همه چیز به نظر ساده و بدون اشتباه و ریسک است، اما در واقعیت این مرحله دارای حداکثر ریسک در چرخه است. این مرحله پولی آسان در بازار، بسیاری را از طمع کور می کند.این دوره زمانی است که سرمایه گذاران طمع می کنند ، چراکه خریداران مشتاق زیادی وجود دارند که نقدینگی را بسیار افزایش می دهند و سهام زیادی را می فروشند.
مراحل احساسی هنگام وجود روند نزولی در بازار
اضطراب
با کاهش خریداران جدید، بازار شروع به نزول می کند. در ابتدا به نظر می رسد که یک پولبک معمولی است ، به این معنی که هنوز نتوانسته پایین ترین سطح قبلی را بشکند. در این مرحله از چرخه سرمایه گذاران اضطراب دارند چراکه دیگر نمی توان به سادگی و بدون ریسک کسب سود کرد. علاوه بر این، بخشی از سودی که به دست آمده بود نیز در حال کاهش است.
انکار و ترس
مرحله انکار زمانی آغاز می شود که سرمایه گذاران شروع به منطقی نشان دادن تصمیمات خود برای حفظ معاملات زیانده می کنند. آنها احساس میکنند که در شرکتهای خوبی سرمایهگذاری کرده اند و اگر بیشتر صبر کنند، سود خود را می توانند باز گردانند. با ادامه روند نزولی بازار و افزایش زیانها، انکار به ترس تبدیل میشود و معاملهگران و سرمایهگذاران را طوری گیج میکند که توان فکر و انجام کاری را ندارند .
وحشت
فروش مداوم احساس ناامیدی را در میان معامله گران و سرمایه گذاران ایجاد می کند زیرا عزم آنها را برای حفظ بلندمدت معاملات خود کاهش می دهد. ایجاد وحشت زمان زیادی نمی برد، زیرا این برای معامله گران واقعیت ترسناکی است که محتمل ضرر شدیدی شوند. این عاطفی ترین مرحله است زیرا تنش خیلی زیادی به همراه دارد.
تسلیم شدن
با تشدید روند نزولی، معامله گران و سرمایه گذاران به مرحله شکست خود می رسند. این مرحله به عنوان تسلیم شدن نامیده می شود که در آن معامله گران و سرمایه گذاران باید صرفاً برای اتمام زیان شدیدی که محتمل شدهاند بفروشند. این نقطه حداکثر فرصت مالی است، زیرا مؤسسات دوباره روز حیاتی را سپری میکنند، چراکه فروشندگان سهام خود را فروخته که منجر به انباشت سهام می شود و احتمالاً در آینده به خرید اوراق آتی میپردازند.
دلسردی و ناامیدی
همیشه، پس از تسلیم شدن اکثریت، بازار بهبود مییابد و این باعث میشود سرمایهگذاران ناامید و افسرده شوند، زیرا متوجه میشوند که در فروش نزدیک به پایینترین سطح، اشتباه فاحشی مرتکب شدهاند. این مرحله جایی است که بسیاری از آنها سؤال می کنند که آیا آنها باید معامله گر باشند یا در کل می توانند در بازارها فعالیت کنند ؟
امید
در نهایت، همانطور که بازار به آرامی بهبود می یابد، سرمایه گذاران مجددا به آرامی امیدوار می شوند و شروع به معامله می کنند. البته این فقط پس از شروع یک روند صعودی پایدار و شروع دوباره چرخه اتفاق می افتد.
از ۲۵ اکتبر ۲۰۱۹، سهام S&P 500 در حال عبور از بالاترین رکورد تاریخ است. برخی فکر می کنند که در حال حاضر بازار در مرحله سرخوشی است، اما در واقع، دلیل اصلی حرکت ما این است که بسیاری از فعالان بازار سرمایه گذاری کمتری دارند. این به دلیل نگرانی در مورد مذاکرات تجاری چین، کندی اقتصاد اروپا و همه عوامل منفی موثر بر اقتصاد است. این ما را در حالت سرخوشی قرار نمی دهد. با این حال، سنتیمنت می تواند به سرعت تغییر کند و با صعود بازار، سرمایه گذاران ممکن است احساس کنند که در حال از دست دادن فرصت های معاملاتی هستند. این می تواند منجر به وارد کردن مجدد پول آنها به بازار شود.
اگر تسلیم مسیر پر نوسان احساسی سرمایه گذاری و معامله گری شویم که در تصویر نشان داده شده است، احتمالاً هرگز به اهداف مالی خود نخواهیم رسید. در عوض، اجرای یک استراتژی ترس و هیجان در معاملات کم ریسک و با احتمال زیاد که به ما کمک میکند در بازار زمان بندی داشته باشیم و در این چرخه احساسی حرکت کنیم، بهترین اقدام است. شما چی فکر میکنید؟
روانشناسی کنترل هیجان در معاملات
از لحاظ روانشناسی وقتی یک شخص در یک بازی،دفعه اول را برنده میشود و مقداری پول جایزه میگیرد ، در قسمت Ventromedial Prefrontal Cortex مغز ، انفعالاتی انجام میشود که یک حس خوب در فرد ایجاد میشود و علاقمند به ادامه آن کار خواهد شد، و دوباره به سرعت همان حس را تجربه میکند ، حتی اگر دفعه بعد پول رو از دست بدهد.
کسانی که با تردستی، شروع به شرط بندی با افراد میکنن ( Scammer )، از همین خاصیت استفاده میکنن و با ایجاد یک برد کوچیک برای فرد شرکت کننده ،ناخودآگاه ترس و هیجان در معاملات اون رو وارد این بازی میکنن، ولی اینبار با یک شرط بندی بزرگتر و در نتیجه باخت فرد شرکت کننده.
همین مطلب در معامله گران بورس و فارکس هم دیده میشه ، اشخاص با یک معامله سودده ، دچار هیجان میشن و نظم و تسلط روانی و احساسی خودشون رو از دست میدن و دوباره دوست دارن که به سرعت همون حس رو تجربه کنن.
مغز کل پروسه رو مثل یک بازی میبینه و معامله گر با حس مثبتی که درش ایجاد شده ، حجم معامله رو بالا میبره و اینجا هست که حساب معاملاتی شخص در معرض ضرر بزرگ قرار میگیره.
معامله گر باید اجازه نده که نتیجه معامله قبلیش ، چه سود و چه ضرر ، در معامله بعدیش اثر بزاره.
جهت ثبت نام در بروکر معتبر و رگوله amarket کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.
از نظر روانشناسی فارکس ،ترس افراد از ضرر ، بیشتر از اشتیاق اونها به سود هست و همینطور میزان تحمل افراد در ضرر از میزان صبوری اونها در سود بیشتر هست.
به همین دلایل افراد معاملات سودده خودشون رو با کوچکترین حرکت مارکت تسویه میکنن ولی زمانیکه معاملات در ضرر دارن، حاضر به قبول اون نمیشن تا زمانیکه بخش بزرگی از حساب معاملاتیشون از دست بره.
ترس از دست دادن یا ترس و هیجان در معاملات فومو در ارز دیجیتال چیست؟
فومو عبارتی است که از کنار هم گذاشته شدن واژههای Fear Of Missing Out ساخته شده است. این عبارت معنای ترس از دست دادن چیزی را میدهد. یعنی فرد، ترسی موهوم از یک فرصت ذهنی دارد. بنابراین برای از دست ندادن فرصت، اقدام به انجام کارهایی میکند که ناشی از هیجان زیاد است و بر پایه تصمیم گیری عقلانی نیست. امروز در این مقاله قصد داریم فومو و مباحث پیرامون آن را بهطورکامل مورد بحث قرار دهیم، پس تا انتها با پارسیان بورس همراه باشید!
برای درک بهتر فومو، فرض کنید شما در بورس سرمایه گذاری کردهاید و ترس از ضرر کردن دارید، یا اینکه میترسید که سهام شما سود کند و شما دیر اقدام به فروش آن کنید بنابراین هر لحظه و هر ثانیه اخبار بورس را دنبال میکنید. تقریبا اغلب افراد، این ترس کاذب را در دیگر جوانب زندگی خود تجربه میکنند. این ترس در بازارهای مالی نیز افراد را درگیر خود میکند که در ادامه به آن میپردازیم.
فومو (FOMO) در بازارهای ترس و هیجان در معاملات ترس و هیجان در معاملات مالی چیست؟
فومو در بازار مالی نیز وجود دارد و وقتی حرف از سرمایه گذاری میشود، مشاهده میکنید که افراد از اینکه فرصتهایی را که در سرمایه گذاری به وجود میآید را از دست بدهند، میترسند. به این معنی که معاملهگر این تصور را دارد که سایر معامله گران درحال سرمایه گذاری و سود کردن هستند درحالی که واقعیت چیز دیگری است. چنین افرادی فقط به دنبال نمودارِ سبز رنگِ رو به افزایشِ سهام هستند و نمیتوانند وضعیت بازار را به خوبی تجزیه و تحلیل کنند.
تصمیمات هیجانی جهت سرمایه گذاری در بازاری که دیگر معامله گران درحال سود کردن از آن هستند موجب میشود که معاملهگران مبتدی یا خرد موقعیت پیش رو را به خوبی تجزیه و تحلیل نکنند و متوجه خوب یا بد بودن آن نشوند.
در بین معامله گران خرد، فومو زمانی به وجود میآید که یک فرصت سرمایه گذاری بسیار عالی را از دست داده باشند. بعد از آن این ترس را دارند که فرصتهای خوبی در بازار پیش آید که از آنها هم غافل باشند. به همین دلیل، دست به انتخابهای نادرست میزنند. اصولا رفتارهای شتابزده در این گونه افراد به وفور زیاد دیده میشود.
تاثیر فومو (FOMO) در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
بازار ارزهای دیجیتال نیز همانند بازارهای سنتی تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد که باعث افزایش یا کاهش انواع ارزها میشود. اما عاملی که تاثیر زیادی در این بازار دارد، فومو است. شاید بی راه نباشد که بگوییم اثرات FOMO در رشد بازار ارز دیجیتال باور نکردنی است. بسیاری از رویدادهای عظیم این حوزه بر اثر فومو ارز دیجیتال صورت گرفته است.
ارزهایی مثل بیت کوین، اتریوم، لایت کوین و غیره همگی نمونههایی از ارزهایی است که رشد چشمگیری داشته اند. درحال حاضر اکثر افراد فعال در این بازار، از فرصتهای عظیم و باورنکردنی آن مطلع هستند و نمیخواهد هیچ فرصتی را از دست بدهند.
بدین منظور، به محض اطلاع از رشد احتمالی یک رمز ارز تعداد زیادی از مردم شروع به خریدن ارز مورد نظر میکنند. زیرا دچار فومو هستند و نمیخواهند این فرصت را از دست بدهند. گفتیم که FOMO ترس و هیجان در معاملات در بازار ازر دیجیتال بیشترین تاثیر را دارد. دلیل آن جدید بودن این بازار است و فناوری بلاکچین و رمز ارزها در مراحل ابتدایی هستند. بنابراین افراد فعال در این بازار اعتقاد شدیدی به رشد تصاعدی آن در آینده دارند. معمولاً کسانی که یک رمز ارز را زودتر از بقیه خریداری کرده باشند بیشترین سود را از رشد آن خواهند کرد.
این رشد عظیم در مورد شرکتهای بزرگی نظیر گوگل، تسلا، اپل و … صدق میکند. کسانی در سال 2010 مقدار کمی بیت کوین (مثلا 50 یا 100 دلار) خریدند امروز درحال برداشت سرمایه چند میلیارد دلاری خود هستند. رشد یک رمز ارز در این بازار به رشد سایر ارزهای دیگر نیز کمک میکند و دلیل آن چیزی جز FOMO نیست. اکثر افراد مبتدی و تازه کار بین هیجانات موجود در بازار و پتانسیلها نمیتوانند تمایز قائل شوند. با این حال رشد انفجاری تعدادی از رمز ارزها باعث شده که (FOMO) در این افراد به وجود آید.
بازار ارزهای دیجیتال جذاب است و میتوان از آن کسب درآمد دلاری داشت، اما این مسئله تنها برای افرادی صدق میکند که از قبل با تحلیل بازار آشنایی داشته و آن را به خوبی تحلیل کردهاند. اگر میخواهیم در زمینه کریپتوکارنسی خیلی حرفهای فعالیت کنید، میتوانید در دوره آموزش ارز دیجیتال پارسیان بورس شرکت کنید.
نشانههای فومو چیست؟
فومو دارای علائمی است که با داشتن آنها میتوانید مطمئن شوید شما هم دچار این ترس هستید. در بازار ارزهای دیجیتال، FOMO بیشتر در افرادی ایجاد میشود که تجربه کمتری دارند و قدرت تجزیه و تحلیل بازار را ندارند. بنابراین چه بسا افرادی که سرمایههای کلان خود را در این بازار از دست دادهاند. اما باید گفت ادامه دار بودن این ترس آثار مخربی بر روان فرد میگذارد. از جمله نشانههایی که در افراد مبتلا به FOMO ارز دیجیتال مشاهده میشود شامل موارد زیر است.
مدام درحال چک کردن قیمت ارزهای دیجیتال هستند.
بررسی قیمت ارزها اولین نشانه فومو است که در افراد معاملهگر به وفور مشاهده میشود. تکرار این عمل خیلی زود به زود است یعنی هر 5 دقیقه 1 بار به بررسی قیمت رمز ارزها میپردازند.
وقت زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذرانند.
افراد درگیر فومو، بیشتر وقت خود را در طول شبانه روز در شبکههای اجتماعی میگذرانند و دائماً آخرین اخبار مربوط به کریپتوکارنسیها را دنبال میکنند. دلیل این کار نگرانی آنها در مورد از دست دادن فرصتها است. شبکههای اجتماعی عامل مهمی در ایجاد ترس در افراد است.
جزئیات خبر
به عنوان معاملهگر، ما میتوانیم با مشاهده دقیق چگونگی مقابله ساموراییها با نبردهایشان نحوه بهینه مقابله با استرس در معاملات را به خوبی فرابگیریم.
این راهکارها شامل 6 قسمت هستند که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. تمام زیانهای احتمالی را پیش از ورود به بازار بپذیرید
مک کال که یکی از نویسندگان مشهور در حوزه روانشناسی بازار سهام است، میگوید ساموراییها پیش از ورود به جنگ، مرگ را پیامدی کاملا عادی از نبرد میدانستند و آن را به خوبی میپذیرفتند.
این امر شجاعت لازم برای نبرد با جسارت بیشتر و تردید کمتر را به آنها ارزانی میکرد. اگر بدانید که ممکن است بمیرید، نهایت تلاش خود را در نبرد خواهید کرد.
بدانید و بپذیرید که هر معامله ممکن است برایتان زیانآور باشد. بنابراین بر آن اساس برنامهریزی نمایید. این کار اعتماد به نفس لازم برای انتخابهای صحیح تر را به شما خواهد داد.
2. ذهن و روح و جسم خود را متمرکز کنید
مک کال توضیح میدهد که تمرین تنفس عمیق به وضعیت عصبی ما آرامش میبخشد و کمک میکند تا بهتر بر هیجان و ترس خود غلبه کنیم. من همیشه این کار را قبل از یک مصاحبه رادیویی انجام میدهم تا خودم را آرام کنم.
3. به مهارتهای درونی و درک شهودی و حس خود اعتماد کنید
اغلب صدای درون من فریاد میزند که سهمی را بفروشم، زیرا قیمت آن پایین خواهد رفت.
هنگامی که بر اساس این ندای درونی اقدام میکنم کارها خوب پیش میرود. نادیده گرفتن این نداهای درونی و تفکر مجدد در مورد آنها کار را خراب خواهد کرد.
مک کال معتقد است: یک معاملهگر خوب نه تنها باید به ابزارهای خود متکی باشد، بلکه باید به درک درونی خود گوش فرا دهد.
اگر هنوز به سیستم خود اعتماد ندارید، آن را دور بیندازید و سعی کنید نحوه کار آن را به خوبی درک کنید و آن را بفهمید و آنگاه دوباره به آن اعتماد کنید. اگر هم سیستم شما مدتی است که خوب کار نمیکند و نتایج مطلوبی به دست نمیدهد، احتمالا زمان تغییر فرا رسیده است.
هر کاری که لازم است انجام دهید تا مطمئن شوید سیستمی که از آن استفاده میکنید، خوب کار میکند. خودتان را هم در این بررسی و بازبینی قرار دهید. به عبارتی، اگر نمیتوانید به صدای درونتان گوش فرادهید، تنها معاملات مجازی انجام دهید تا زمانی که این توانایی ذهنی را به دست آورید.
4. پیروزی و موفقیت را به وضوح برای خود مجسم کنید.
میتوان همین موضوع را به نحو دیگری بیان کرد: مثبت بیندیشید. یک نتیجه مثبت را برای خود متصور شوید و از این طریق راحت تر میتوانید به موفقیت دست یابید. ممکن است حتی سه سال زمان و زیان کردن نیاز باشد تا این توانایی را به خوبی به دست آورید. اما امیدوار باشید و برای آن تلاش کنید.
اگر با خود بگویید که این معامله هم ناموفق خواهد بود، اول اینکه نمیتوانید شاد باشید، و دوم اینکه، ممکن است توانایی بالقوه خود برای انجام معاملات موفق را نیز قربانی این ترس و تردید نمایید.
اگر ترس و هیجان در معاملات واقعا فکر میکنید که این معامله هم به شکست و زیان منتهی خواهد شد، پس چرا سهامی را میخرید؟ از همان اول خود را از آن کنار بکشید.
5. تنها در زمان حال باشید (بیندیشید) (زندگی کنید) تا بتوانید بر ترس خود غلبه کنید
مک کال میگوید ترس به انجام تحلیلهای اضافی میانجامد و خود من نیز فکر میکنم این گفته درست است. همین تفکرهای مجدد، «سیستم به دقت تنظیم شده» شما را نابود خواهد کرد. به مهارتها و ابزارهای خود اطمینان داشته باشید و این ترس و هیجان در معاملات کار تردید و رفتار هیجانی و تکانه ای که کارها را دشوارتر میکنند، از شما دور خواهد کرد.
همانطور که یک معامله پیش میرود، بر آن تمرکز کنید، نه بر آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد یا نیفتد. شما نمیتوانید آنچه که اتفاق میافتد را کنترل نمایید، اما میتوانید با آنچه که هماکنون در حال اتفاق افتادن است به خوبی برخورد کنید و بهترین واکنش را نسبت به آن داشته باشید.
درست مانند پرواز کردن است، اگر بر روی خودتان تمرکز کنید که مثلا سقوط خواهید کرد مطمئن باشید که امیدی برای موفقیت نخواهید داشت.
6. هرگز کاری که شروع کرده اید را نیمه کاره رها نکنید
این موضوع هم یکی از پندهایی است که در بسیاری از مطالب روانشناسی به آن برخورد میکنیم. معاملهگران موفق دوست دارند پروژههای ذهنی خود را تکمیل کنند و به خوبی به سرانجام برسانند.
اگر شجاعت لازم برای ورود به یک معامله را داشته اید، باید شجاعت خود را تا انتهای بازی حفظ کنید. برای معاملات خود برنامه ریزی کنید و بر اساس آن پیش روید.
اگر از همان ابتدا در مورد یک معامله تردید دارید، بهتر است اصلا وارد آن نشوید. فقط یادتان باشد نگذارید این احساس باعث شود بهانه لازم برای معامله نکردن را به دست آورید.
به هر حال تنها راه موفق شدن و کسب سود، انجام معامله و نه اجتناب از انجام آن است. با خود بگویید معامله ای که در پیش دارم و اکنون در حال آغاز آن هستم، به یکی از موفق ترین معاملاتم – که زمان زیادی منتظرش بودم- تبدیل خواهد شد.
دیدگاه شما