ارزآوری نوین در دوران تحریمها
در حال حاضر بسیاری از مردم و نه فقط افراد متخصص بلکه مردم عادی هم قسمتی یا شاید کل سرمایه خود را در بازار ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند و با توجه به نوسانات این بازارها توقع دارند که دارائی های خود را به گردش درآورند و به دنبال عرضه کنندگان و فروشگاههای آنلاینی هستند که از زیرساخت پذیرش ارز دیجیتال استفاده کنند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در همین زمینه، در سال ۲۰۲۰ استارتاپی به نام نت کوین کپیتال NETCOINCAPITAL یا به اختصار NCC با هدف ایجاد تغییر در ساختارهای تکنولوژیکی و مالی کار خود را در حوزه فین تک آغاز کرده است.
مجتبی آقایی از مؤسسین و ایده پردازان نت کوین کپیتال اظهار داشت: با توجه به سرعت بالا و امنیت پرداخت با ارز دیجیتال در معاملات آنلاین درخواست سفارشات با استفاده از رمز ارزها دور از ذهن نیست و امروزه رمز ارزهای جدید قادرند تا مبادله وجه را در ۲۰ ثانیه تائید کنند و این موضوع بدان معناست که شما می توانید یک معامله را از طریق درگاه پرداخت ارز دیجیتال در کمتر از ۱۰ دقیقه به پایان برسانید.
وی تصریح کرد: با وجود اهمیت به سزائی که پول نقد در معاملات محلی و جهانی دارد اما زیرساختهای امن و بسیار سریعی همچون بلاک چین که اساس کار رمز ارزها یا همان کریپتوکارنسی بر آن بنا نهاده شده است، نوید دنیایی با شیوه های معاملاتی جدید و متفاوتی را می دهد.
آقایی عنوان کرد: بر اساس مطالعات صورت گرفته، به طور کلی مشتریان به چند روش محدود در پرداخت های آنلاین دسترسی دارند و بنابراین با استفاده از درگاه پرداخت ارزهای رمزنگاری شده می توانید انتخابهای بیشتری را پیش روی مشتریان خود قرار دهید و به طبع دامنه وسیع تری از مشتریان را به خرید از کسب و کار خود تشویق نمائید.
وی با اشاره به اینکه بازار رمز ارزها به خوبی در میان سرمایهگذاران جای گرفته است گفت: استرالیا، ژاپن، کره جنوبی ، هند ، دُبی و سنگاپورشاهد پیشرفتهای شگرفی در این زمینه بودند و سهم بالایی از این صنعت را به خود اختصاص دادهاند.
وی در ادامه توضیح داد: یکی از مهمترین تغییرات در سیاستهای پولی فعلی، ظهور ارزهای دیجیتال است،یادمان نرفته که بیت کوین اولین ارز دیجیتال بود و بسیار مورد اقبال جامعه اقتصادی قرار گرفت و از آن زمان به بعد طیف گسترده ای از انواع ارزهای دیجیتال توسط توسعه دهندگان طراحی و ارائه شدهاند و این صنعت، پیرامون سرمایه گذاری، پرداختها و پردازش بلاک چین به سرعت و به طور مداوم در حال تغییر است و کسبوکارهایی که رمزارز را میپذیرند میتوانند از این تغییر مداوم بهرهمند شوند.
وی با اشاره به اینکه پذیرش رمزارزها اخیراً بسیار گسترده شده و اغلب کشورها برای اطمینان از حفظ حریم خصوصی مالی و پرداخت بدهیها از کریپتو حمایت میکنند عنوان کرد: فروشندگان آنلاین و بازرگانانی که کار با خدمات تخصصی را انتخاب می کنند نیز شروع به پذیرش طیف وسیعی از ارزهای دیجیتال برای محصولات خود کردهاند که این خدمات به عنوان درگاه پرداخت ارز دیجیتال شناخته میشوند.
وی با بیان اینکه درک مکانیسم درگاه پرداخت کریپتو برای کسانی که با درگاههای پرداخت سنتی آشنا هستند دشوار نیست گفت: درگاههای پرداخت کریپتو از فناوری بلاک چین پشتیبانی میکنند و آنها کارت اعتباری را با یک کیف پول دیجیتالی جایگزین می کنند که بازرگانان را ملزم می کند تا یک حساب تجاری باز کنند و پرداخت با ارزهای دیجیتال را بپذیرند. بنابراین، تراکنش در یک شبکه همتا به همتای غیرمتمرکز رخ میدهد که در آن گرهها دادههای پرداخت را مبادله میکنند، اعتبارسنجی را انجام میدهند و آنها را به دفتر کل ارسال میکنند.
وی عنوان کرد: از سال ٢٠٠٨ که اولین وایتپییر سیستم یعنی بیتکوین شکل گرفت، پنج سال طول کشید تا مفهوم بلاکچین وارد درک مفهوم اجرا معاملات سیستمهای حقوقی کشورها شود و امروزه نوآوریهای فناورانه از جنبههای کلیدی صنایع هستند و این جنبه سبب رقابتپذیری بین جوامع شده است و نوآوریهای فناورانه نیازمند بستر لازم است، بستری که امروزه به اقتصاد دیجیتال معروف شده است و در اهمیت اقتصاد دیجیتال در کشورها آمارهای مختلفی وجود دارد و فناوریهای دیجیتال مفاهیم اولیه اقتصاد را هم متحول میکند.
آقایی با اشاره به اینکه گذار اقتصاد دیجیتال کشورها را قادر میکند صنعت را بهبود بخشند و با صرفهجویی در زمان شرایط خود راه به بهرهوری بهتری برسانند خاطرنشان کرد: مصرف کنندگان از طریق دسترسی به خدمات بهتر و هزینه کمتر، از شرایط بهتری بهرهمند شده و به همین دلیل اقتصاد دیجیتال امر مهمی در کشورها محسوب میشود.
ایده پرداز نت کوین کپیتال اظهار داشت: در همین زمینه نت کوین کپیتال در جهت برآورده کردن نیازهای مالی در راستای رسیدن به اهداف و چشم انداز (White Paper) خود، همزمان با رشد فضای رمز ارزها و شبکه بلاکچین، اقدام به توزیع سهام خود، به صورت توکن، در بستر این شبکه کرده است و در ۵ آگوست ۲۰۲۱ در مارکت جهانی، اقدام به عرضه عمومی کرد.
وی تصریح کرد: یکی از اهداف این استارتاپ، راه اندازی درگاه پرداخت SILKGATEWAY بر بستر بلاکچین است که با استفاده از آن، دریافت انواع رمز ارزها برای تمامی کسب و کارها به عنوان یک روش پرداخت میسر می گردد و نت کوین کپیتال با توجه به نیاز فروشندگان کالا و خدمات، رشد روز افزون و ارتباط آنها با بازار دیگر کشورها، اقدام به تحقیق و توسعه این درگاه کرده است.
وی بیان داشت: می توان یکی از مهمترین مزیت این درگاه را، ارتباط و دریافت تراکنشهای مالی فروشگاههای آنلاین داخلی، با مشتریان خارج از کشور دانست چرا که این ایده با توجه به وجود تحریمها و عدم اتصال شبکه بانکی کشور به شبکه بینالمللی، ایجاد شد و با جذب سرمایه و توسعه تیمهای تحقیقاتی و اجرایی، وارد مرحله تست و پیاده سازی گردیده است.
آقایی با بیان اینکه نام این پروژه از جاده ابریشم گرفته شده است که در دوران باستان مهم ترین کانال تجاری شرق به غرب بوده است عنوان کرد: پروژه SILKGATEWAY نیز امکانی را فراهم آورده تا کسب و کارها بتوانند بدون محدودیت، ارتباط تجاری داشته باشند و این پروژه با توجه به اینکه برپایه شبکه بلاکچین (ساختار غیرمتمرکز) ایجاد شده است، قابل نظارت از طرف نهادها و کشورهای وضع کننده تحریم، نیست .
وی خاطرنشان کرد: از دیگر بخشها و اقدامات استارتاپ نت کوین کپیتال انجام تحقیق و توسعه برای راه اندازی فروشگاه آنلاینی با درگاه پرداخت درک مفهوم اجرا معاملات SILKGATEWAYاست که کاربران بتوانند در بستر اینترنت، با پرداخت رمز ارزها خدمات و محصولات مورد نظر خود را دریافت کنند.
آقایی در پایان اظهار داشت: SILKGATEWAY گام اول نت کوین کپیتال برای دستیابی به اهداف بلند مدت این استارتاپ، برای توسعه کسب و کارها است که امیدوارم در جای دیگر و با قاطعیت بیشتری نسبت به پروژه ها، توضیحات کامل تری ارائه دهم.
برچسب ها: مجتبی آقایی ، نت کوین کپیتال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۵۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
تامین ۶۰ درصدی انرژی استخراج بیت کوین از منابع تجدیدپذیر
اقتصاد آنلاین – مهرداد فرامهر؛ بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال مبتنی بر اثبات کار (PoW) اغلب به دلیل اشتهای سیری ناپذیرشان برای مصرف انرژی مورد انتقاد قرار می گیرند. با گزارش های متعددی در گذشته ادعا می شد که انرژی مصرفی عملیات استخراج بیت کوین بیش از مصرف برخی از کشورهای کوچک، برق مصرف میکند.
مایکل سیلور در تلاشی برای سرکوب "تبلیغات" و "اطلاعات غلط" پیرامون استخراج بیت کوین ، پست وبلاگی را منتشر کرده است که در آن برخی از نقاط عطف چشمگیر ارز دیجیتال از نظر مصرف انرژی نشان داده شده است.
به گفته دانش آموخته 57 ساله موسسه فناوری ماساچوست (MIT)، کل شبکه بیت کوین در مقایسه با سایر صنایع، مقدار ناچیزی برق مصرف می کند و استخراج بیت کوین یکی از کارآمدترین فعالیت های انرژی است.
سیلور همچنین خاطرنشان کرد که در مقایسه با سایر صنایع، استخراج بیت کوین کارآمدترین، تمیزترین و صنعتی ترین استفاده از برق را نشان می دهد و بهره وری انرژی این کوین (49 درصد افزایش سالانه) سریعتر از سایر صنایع در حال بهبود است.
نکته مهم این است که سیلور ضمن پرداختن به موضوع انتشار کربن اظهار داشت که 99.92 درصد از انتشار گاز CO2 در جهان به دلیل استفاده های صنعتی از انرژی غیر از استخراج بیت کوین است.
درک مفهوم اجرا معاملات
از مشهورترین قواعدی که در بیشتر ابواب فقهی بدان استناد میشود، قاعده «لا ضرر» است. بررسى موارد استعمال واژههاى «ضرر» و «ضرار» در منابع فقهی نشان میدهد که «ضرر» شامل کلیه خسارتهاى وارد بر دیگران است، ولى «ضرار» تنها مربوط به مواردى است که شخص با استفاده از یک حق یا جواز شرعى به دیگرى زیان وارد سازد که در اصطلاح امروزى از چنین مواردى به «سوء استفاده از حق» تعبیر میشود. معناى حدیث «لا ضرر» این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد، ولى عدم مشروعیت ضرر، هم شامل مرحله قانونگذارى میشود و هم مرحله اجراى قانون.
یکى از مشهورترین قواعدى که در بیشتر ابواب فقه - چه در عبادات و چه در معاملات - بدان استناد میشود، قاعده «لا ضرر» [1] است. اهمیت قاعده مذکور تا آنجا است که از گذشته دور، بسیارى از فقها رساله مستقلى را بدان اختصاص دادهاند.
مفهومشناسی قاعده «لا ضرر»
قاعده «لا ضَرر و لا ضرار»؛ برگرفته از حدیثی از پیامبر اسلام(ص) است. برای درک بهتر مراد از این روایت ابتدا باید معنای مفردات آن معلوم باشد.
الف. «ضرر»: یعنی نقصانی که در چیزی وارد میشود. [2] یا در جایی دیگر ضرر به معنای ضد نفع تعریف شده است، و این که در روایت آمده: «لا ضرر. »؛ یعنی انسان ضرری به برادرش وارد نمیکند تا موجب نقصان او در چیزی شود. [3]
ب. «ضرار»: این کلمه؛ داراى معانى مختلفى است. «ضِرار» بر وزن «فِعال» مصدر باب مفاعله است. باب مفاعله دلالت بر اعمال طرفینى میکند. پس «ضرار» که مصدر باب مفاعله است مبیّن امکان ورود ضرر بر دو جانب و طرفین است، بر خلاف «ضرر» که همیشه از یک طرف علیه طرف دیگر وارد میشود. با توجه به قید طرفینى بودن، براى «ضرار» معانى مختلفى ارایه شده است:
1. مجازات بر ضررى است که از جانب دیگرى به انسان میرسد.
2. ضرر رساندن متقابل دو نفر است به یکدیگر.
3. ضرر در مواردى است که شخصى به دیگرى ضرر میرساند تا خودش منتفع گردد.
4. ضرار در موردى است که با ضرر رسانیدن به دیگرى، نفعى عاید شخص نشود. [4] بنا بر این دیدگاه؛ ضرر و ضرار داراى معناى واحد هستند.
امام خمینى در کتاب «الرسائل»، [5] فرق بین ضرر و ضرار را چنین بیان کرده است:
غالب استعمالات ضرر و مشتقات آن مالى یا نفسى است، ولى کاربرد ضرار و مشتقاتش در تضییق، اهمال، حَرَج، سختى و دشواری، شایع و رایج است. پس ضرار به معناى اخیر غلبه دارد. در قرآن مجید هم هر جا کلمه ضرر استعمال شده به معناى ضرر مالى و جانى آمده است؛ ولى هر جا کلمه ضرار آمده به معناى تضییق و ایصال حرج است؛ مانند آیه شریفه «لٰا تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا» [6] و آیه نازل در خصوص مسجد ضرار. در این آیه، ضرار معناى نفسى یا مالى نمیدهد؛ منافقان قصد نداشتند مالى را تلف کنند یا صدمه بدنى به کسى بزنند، بلکه فقط میخواستند عقاید مسلمانان را مشوّش سازند و آنها را به تفرقه و نفاق روحى گرفتار کنند.
بالأخره بررسى موارد استعمال واژههاى ضرر و ضرار در منابع اسلامى نشان میدهد که «ضرر» شامل کلیه خسارتها و زیانهاى وارد بر دیگرى است، ولى «ضرار» مربوط به مواردى است که شخص با استفاده از یک حق یا جواز شرعى به دیگرى زیان وارد سازد که در اصطلاح امروزى از چنین مواردى به «سوء استفاده از حق» تعبیر میشود. [7]
معناى «لا» در قاعده «لا ضرر» و معنای روایت
درباره «لا» در این روایت نظرات بسیار مفصلی بیان شده است، [8] ولی به طور کلی با استفاده از تمام نظریات به نظر میرسد که معناى حدیث «لا ضرر» به کوتاه سخن آن است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد، ولى عدم مشروعیت ضرر، هم شامل مرحله قانونگذارى میشود و هم شامل مرحله اجراى قانون.
مستندات قاعده
الف. عقل: مهمترین دلیل براى نفى ضرر و ضرار، منبع چهارم فقه؛ یعنى عقل است. در واقع باید گفت که مدلول این قاعده جزء «مستقلات عقلیه» است که عبارتند از امورى که بدون حکم شرع خود عقل به آنها میرسد.
ب. کتاب: در قرآن مجید آیاتى وجود دارند که با تصریح به واژه «ضرر» و مشتقاتش در موارد خاص، احکامى را ارائه کرده که از باب تعلیق حکم بر وصف، حاوى معناى عام هستند و «لا ضرر» را به صورت یک قاعده میتوانند تثبیت کنند که در ادامه به ذکر دو نمونه از این آیات میپردازیم:
1. «لٰا تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا وَ لٰا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ»؛ [9] یعنى هیچ مادرى نباید به فرزندش ضرر برساند و نیز هیچ پدرى نباید به فرزندش زیان بزند. این آیه به مادران اعلام میدارد که با قطع شیر، موجب زیان و ضرر فرزند خود نشوند و پدران نیز با قطع نفقه، چنین ضرری وارد نکنند.
2. «وَ لٰا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرٰاراً لِتَعْتَدُوا»؛ [10] یعنى برای ضرر رساندن، زنان را نزد خود نگه ندارید؛ تا در حق آنان ستم روا دارید. ظاهراً گروهى از مردان، زنان خود را طلاق داده و بعد به آنها رجوع میکردند؛ البته نه به علت رغبتى که به آنها داشتند، بلکه با نیت تجاوز و تعدى و گاه پایمال کردن حقوق مالى ناشى از زوجیت که به زنان تعلق میگرفت.
ج. روایات: در خصوص لا ضرر، روایات بسیاری وارد شده که نشانگر نوعی تواتر اجمالى در این موضوع است؛ به این معنا که هر چند همه روایات مذکور به یک لفظ نیستند، ولى مضمون واحدى دارند که در ذیل به دو مورد از این روایات، اشاره میکنیم.
1. امام باقر(ع) فرمود: «در زمان رسول خدا(ص)، سمرة بن جندب در کنار خانه مردى از انصار، درخت خرمایى داشت که راه رسیدن به آن از داخل خانه آن مرد میگذشت. سمره براى سرکشى به آن درخت و انجام امور آن، بارها سرزده وارد منزل مرد انصارى شده و بدین ترتیب باعث مزاحمت خانواده او میگردید تا اینکه عرصه بر صاحبخانه تنگ شد و به سمره گفت: تو بدون اطلاع قبلی وارد منزلم میشوى و ممکن است اعضاى خانوادهام در وضعیتى باشند که تو نباید آنها را ببینى! بعد از این، هنگام عبور، اجازه بخواه تا اهل خانهام مطلع باشند! سمره گفت: من از میان خانه تو به باغ خودم میروم و چون حق عبور دارم لزومى به اعلام و اخذ اجازه نمیبینم! مرد انصارى مجبور شد به رسول اکرم(ص) شکایت کند. آنحضرت به سمره فرمود: بعد از این هنگام عبور، حضورت را اعلام کن. سمره گفت: این کار را نخواهم کرد. پیامبر(ص) فرمود: از این درخت دست بردار و به ازاى آن، درخت دیگرى با همین ویژگی به تو میدهم. سمره قبول نکرد. آنگاه پیامبر فرمود: در مقابل آن درخت، ده درخت بگیر و دست از آن بردار درک مفهوم اجرا معاملات و سمره بازهم قبول نکرد. پس پیامبر فرمود: دست از درخت بردار و به جایش در بهشت یک درخت خرما به تو خواهم داد؛ اما او این بار هم نپذیرفت تا اینکه رسول الله(ص) فرمود: "انّک رجل مضارّ و لا ضرر و لا ضرار على مؤمن"؛ یعنى: تو مرد ضرر زنندهاى هستى، و کسى نباید به مؤمن ضرر بزند. بعد از آن دستور داد آن درخت را کندند و نزد سمره انداختند». [11]
2. شخصى به امام حسن عسکری(ع) نوشت که کسی قناتى دارد و دیگرى در همسایگی او قصد حفر قنات دیگری را دارد. او چه مقدار باید رعایت حریم کند؟ آنحضرت در پاسخ نوشت: «عَلَى حَسَبِ أَنْ لَا تُضِرَّ إِحْدَاهُمَا بِالْأُخْرَى»؛ یعنى: به گونهاى باشد که یکى به دیگرى ضرر نرساند. [12]
با توجه به مطالب گفته شده؛ معنای لا ضرر و لا ضرار این است که؛ در تشریع و اجرای احکام اسلامی ضرر رساندن به دیگران نفی شده است.
[1] . مصطفوی، سید محمد کاظم، القواعد، ص 243، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1421ق؛ محقق داماد، سید مصطفی، ج1، ص 131، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامى، 1406ق؛ جعفری، محمد تقی، منابع فقه، ص 112، بیجا، بیتا.
درک مفهوم اجرا معاملات
تغییر وضعیت ناوبری
دلال کیست و قرارداد دلالی چیست؟
دلال کیست و درک مفهوم اجرا معاملات قرارداد دلالی چیست؟
دلال کیست و قرارداد دلالی چیست؟ ،امروزه حجم معاملات خصوصا معاملات تجاری طوری گسترش یافته است که غیر از طرفین یک قرارداد اشخاص دیگری نیز تحت عنوان واسطه یا نماینده میتوانند دخالت داشته باشند. یکی از این اشخاص دلال است که در یادداشت پیشِ رو راجع به آن توضیح میدهیم و خواهیم دید که دلال کیست و قرارداد دلالی چیست.
دلال شخصی است که در ازای اجرت، واسطهی انجام معامله میشود. یا برای کسی که میخواهد معاملهای انجام بدهد، طرفِ معامله پیدا میکند. همانطور که میدانیم برای انعقاد یک قرارداد، ارادهی طرفین قرارداد بسیار حائز اهمیت است و آنچه که سبب بسته شدن یک قرارداد میشود، ارادهی طرفین آن است. به عنوان مثال در قرارداد خرید یک دستگاه آپارتمان آنچه که در انعقاد این قرارداد مهم است، ارادهی طرفین یعنی فروشنده و خریدار است.
در نتیجه اگر چنین معاملهای با وساطت شخص دلال بسته شود، باز هم کماکان ارادهی طرفین آن حائز اهمیت بوده و ارادهی دلال بیاثر است.
انواع دلالی
عمدتا دلالی را میتوان بر چند نوع تقسیمبندی کرد:
- دلالی در معاملات ملکی؛
- دلالی در معاملات تجاری؛
- دلالی در امور شهری.
توضیح دادیم که دلال کیست و قرارداد دلالی چیست؟ .رایجترین نوع دلالی موارد ۱ و ۲ هستند و برای اینکه شخص دلال بتواند در حوزهی معاملات تجاری فعالیت کند به مجوز وزارت امور اقتصاد و دارایی، و برای معاملات ملکی به مجوز ادارهی کل ثبت اسناد و املاک نیاز دارد. در این راستا، برای انجام معاملات با شخص دلال قراردادی بسته میشود که طبق آن اگر شخص -اعم از فروشنده یا خریدار- به دلال بگوید معاملهی معینی برای من انجام بده یا فلان مال معین را برایم بفروش یا برایم بخر، و دلال در ازای این عمل اجرت معینی دریافت کند، این یک قرارداد دلالی است. و به اشخاصی که برای انعقاد معامله به دلال رجوع کردهاند (یعنی همان فروشنده و خریدار) آمر گفته میشود.
به نظر میرسد دلال در این مقام عنوان نماینده را از جانب خریدار یا فروشنده داشته باشد. بنابراین، قرارداد دلالی را میتوان تابع مقررات عقد وکالت دانست. پس دریافتیم که دلال به امر یکی از طرفین یا هر دوی آنها واسطهی انجام معامله میشود. البته ضروری نیست که هر دو طرف یعنی هم خریدار و هم فروشنده برای انعقاد قرارداد به یک دلال مراجعه کنند. بلکه هرکدام از طرفین میتوانند دلال خودشان را داشته باشند. مثلا خربدار میتواند به یک دلال و فروشنده نیز به یک دلال دیگر برای انجام معامله رجوع کنند.
تکالیف و مسئولیتهای شخص دلال
- شخص دلال مکلف است طرفین معامله را از جزییات معامله مطلع سازد.
- اگر در معامله کالایی به عنوان نمونه ارائه شده باشد، دلال مکلف به نگهداری از این کالاست.
- دلال نمیتواند از جانب طرفین معامله وجه نقدی را قبض نماید. یا دینی را پرداخت نماید. یا تعهدات طرفین را اجرا کند. مگر اینکه اجازهی مخصوص داشته باشد.
- دلال نوعی نماینده و امین محسوب میشود. پس در قبال تعهداتش زمانی مسئول است که مرتکب تقصیر شده و تقصیر وی ثابت شود.
- در حین معامله ممکن است طرفین اسنادی را به دلال سپرده باشند. در این صورت دلال مکلف به نگهداری از آنهاست. که در این حالت برای نگهداری از اسناد، فرض بر مسئولیت دلال است. یعنی بر خلاف حالت کلی که باید تقصیر دلال ثابت شود تا مسئول شناخته شود (مورد ۴)، در این مورد فرض بر این است که دلال مسئولیت داشته و تنها در حالتی میتوان از او سلب مسئولیت کرد که تلف اسناد مستند به او نباشد.
- اگر دلال با یکی از طرفین در اجرای معامله و تعهدات سهیم باشد، یعنی دلال هم در معاملهی منعقد شده ذینفع باشد، در این صورت با آمر خود یعنی همان شخصی که به او رجوع کرده است، اعم از خریدار یا فروشنده، در راستای اجرای تعهدات مسئولیت تضامنی دارد. یعنی طلبکار میتواند به هریک از دلال و آمر رجوع کند و تمام طلب خود را بگیرد.
- در خصوص ارزش یا جنس کالایی که مورد معامله است، در حالتی که از ارزش آن کاسته شود یا معیوب شود دلال ضامن نیست مگر تقصیر او ثابت شده باشد.
- اگر دلال به نفعِ طرفِ معامله، اقدامی خلاف عرف تجارتی انجام بدهد یا وجهی را تحت عنوان رشوه از طرف دیگر معامله قبول کند، علاوه بر اینکه مستحق اجرت نیست، به مجازات جرم خیانت در امانت نیز محکوم میشود.
حق العمل کاری چیست؟
حق العمل کاری هم در زبان ساده به معنای وکالت برای انجام امور تجاری است. البته این تنها تعریفی ساده برای شروع درک مفهوم حق العمل کاری است و نمی توان آن را تعریفی کامل و علمی دانست.
حق العمل کاری قرارداد یا عهدی با رضایت طرفین است که بین شخص حق العمل کار و آمر منعقد می شود. طی این قرارداد حق العمل کار به دستور و حساب دیگری (آمر) خرید می کند و معامله ای انجام می دهد.
حق العمل کار کیست و چکار می کند؟حق العمل کار به کسی گفته می شود که به نام خود ولی به حساب و دستور شخصی دیگر (آمر) معامله می کند و بابت انجام این کار حق الزحمه خود (حق العمل) را دریافت می کند. بدیهی است که به شخصی که کار حق العمل کاری را انجام می دهد حق العمل کار می گویند.
وظایف و مسئولیت های حق العمل کار چیست؟
- انجام دستورات آمر
- انجام معامله به نام خود (در صورت دستور آمر)
- ذی نفع نبودن در خود معامله
- رعایت امانت در حق آمر
- اطلاع رسانی کامل به آمر
- رعایت حفظ اطلاعات
حق العمل کار چه تفاوتی با دلال دارد؟
تفاوت دلالی و حق العمل کاری این است که دلال تنها وظیفه معرفی طرفین معامله را دارد و معمولا نمی تواند نمایندگی یکی از طرفین را هم بر عهده داشته باشد، اما حق العمل کار خود بخشی از معامله و یکی از طرفین است. حق العمل کار علاوه بر اینکه در برابر طرف معامله تعهداتی را می پذیرد، در مقابل آمر نیز مسئولیت هایی دارد. بنابراین حق العمل کار 2 تعهد مستقیم دارد در حالی که دلال چنین تعهداتی ندارد. در مقابل طرف معامله موظف است تعهدات پذیرفته را انجام دهد و در مقابل آمر نیز موظف است جزئیات معامله را به اطلاع آمر برساند و حاصل معامله را نیز در اختیار او قرار دهد.
نکته مهم در مورد تعهدات حق العمل کار این است که چنانچه حق العمل کار حسن انجام معامله را ضمانت نکرده باشد و کوتاهی هم نکند، مسئولیت عدم اجرای معامله از جانب طرف معامله به عهده وی نیست.
ارتباط باما
وکلای پایه یک خبره و با تجربه با پیشینهای درخشان در ارائه مشاورههای موثر حقوقی و انجام موفقیت آمیز پروندههای متعدد…درخدمت شما عزیزان هستند.
شماره تماس : 09129724226 – 02634457718
آدرس : تهران ، میدان الغدیر ، کوچه شهرک شهدا ، روبروی مرکز جراحی مهر ، پلاک 8 ، طبقه 4
آدرس کرج : کرج ، کوی کارمندان شمالی ، پل شهید بهشتی ، بلوار آزادی ( سه راه گوهردشت ) پلاک 17 ، طبقه 7 ، واحد
آدرس وبسایت : vakiloroaya.com
آدرس ایمیل : [email protected]
آدرس اینستاگرام : _vakiloroaya_
وکلای پایه یک دادگستری آقایان میثم شفیعی (درکرج) و رضاشریفی اردانی (درتهران)
هیئات نظارت شرعی در طول تاریخ اسلام چگونه به بلوغ رسیدند؟
تلاشهای اولیه برای یکسانسازی تفاسیر مختلف در حوزه هیئتهای نظارت شرعی در اوایل قرن دوم هجری قمری آغاز شد.
به گزارش خبرنگار ایبِنا، در این بخش از مجموعه مقالات تجربه جهانی هیئت نظارت شرعی در صنعت مالی اسلامی به بررسی موضوع استانداردسازی نظرات هیئت نظارت شرعی در طول تاریخ اسلام، مسائل حاکمیت شرکتی در زمینه هیئت نظارت شرعی و رابطه بین هیئات نظارت شرعی و سایر تشکل های شرعی می پردازیم.
موضوع استانداردسازی نظرات هیئت نظارت شرعی در طول تاریخ اسلام
مسئله استانداردسازی نظرات هیئات نظارت شرعی در طول تاریخ اقتصادی اسلام هموار مورد توجه بوده است. تلاشهای اولیه برای یکسانسازی تفاسیر مختلف در این حوزه در اوایل قرن دوم هجری قمری آغاز شد؛ هنگامی که یکی از خلافای اسلامی، مالک بن انس ملقب به امام مالک ( فقیه اعلم و مشهور وقت) را به ریاست و مسئول تصمیم گیری هیئت نظارت شرعی منصوب کرد. با این حال، این تلاش با شکست مواجه شد، زیرا وادار کردن مردم به پذیرش یک عقیده یا یک مکتب فکری امکان پذیر نبود. بنابراین، نیاز به تنوع آراء از قرن دوم هجری در سازوکارهای اسلامی به چشم آمد.
در ادامه مسیر، تجربه ی دیگری در تاریخ اقتصادی اسلام رقم خورد. در اواخر قرن نوزدهم پس از میلاد (1877-1926)، خلافت عثمانی مبادرت به انتشار کتابچه راهنمای " الاحکام العدلیه" کرد. هدف از انتشار این نشریه، تبیین قوانین فقهی مورد تائید خلافت در باب معاملات تجاری بود. این حرکت، جامع ترین کنش در حوزه حقوق تجارت اسلامی تا آن زمان بود. پس از انتشار " الاحکام العدلیه"، تصمیم گرفته شد که تمامی ممالک تحت سلطه عثمانی در معاملات تجاری خود مفاد این کتابچه را رعایت کنند. با این حال، این کتابچه نیز به موضوع تنوع آرای شرعی در موضوعات مختلف مکاتب گوناگون توجه چندانی نداشت.
پس از آن تلاش شد چند کتابچه راهنمای مشابه دیگر توسط آکادمی تحقیقاتی دانشگاه الازهر منطبق با مکاتب فکری مختلف انتشار یاید اما باز فراگیر و همه جانبه نبود.
کار در اینجا به پایان نرسید و تا به امروز هم این چالش پابرجاست.
اخیراً دبیرخانه کشورهای اتحادیه عرب تلاش کرد قوانینی را مطابق با شریعت اسلامی در حوزه فقه معاملات تدوین کند. سند مدون مربوط به تراکنش ها، اقدامات و عملکردهای مالی در ۱۳۱۶ ماده تهیه شده. با این حال، این کار نیز آنقدر جهان شمول نبوده است که بتوان از آن به عنوان استانداردی برای نظرات شرعی در مورد موضوعات مختلف مرتبط با صنعت مالی معاصر استفاده کرد.
در حال حاضر یکی از بالاترین مراجع فقه معاملات در صنعت مالی اسلامی، تصمیمات، دستورالعمل ها و ابلاغیه های آکادمی بین المللی اسلامی فقه در سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) در جده هست. ابلاغیه هایی که توسط این آکادمی تایید می شود، با احترام و پایبندی فراوان توسط کشورهای عضو مورد تایید قرار می گیرد.
مرجع معتبر بعدی، هیئت حسابرسی و بازنگری مؤسسات مالی اسلامی (AAOIFI) مستقر در بحرین است. این هیئت به تهیه استانداردهای شرعی برای معاملات تجاری صنعت مالی اسلامی می پردازد. این استانداردهای شرعی با هدف دستیابی به هماهنگی و همگرایی در مفاهیم و کاربردها در میان هیئات نظارت شرعی مؤسسات مالی اسلامی و جلوگیری از تناقض یا ناهماهنگی بین فتاوا و دستورالعمل های مرتبط با این حوزه تهیه می گردد.
مرجع معتبر دیگر، هيئت خدمات مالی اسلامی (IFSB) است. این هیئت، یک سازمان بین المللی تنظیم کننده استانداردهای منطبق بر فقه و شرع اسلامی در عملکردهای مختلف تجاری صنعت خدمات مالی اسلامی است. این سازمان، دو مجموعه ی راهنمای کتبی به عنوان منبع معتبر فقه معاملات منتشر کرده است:
- انتشار مجموعه "اصول راهنمای مدیریت ریسک" در دسامبر ۲۰۰۵ که ویراست جدید آن در سال ۲۰۱۹ به چاپ رسید
- انتشار مجموعه "اصول راهنمای حاکمیت شرکتی" در دسامبر ۲۰۰۶ ویراست جدید آن در سال ۲۰۲۰ به چاپ رسید
توجه داشته باشید که یکپارچگی استانداردهای شرعی ممکن است همه مشکلات این حوزه را حل نکند. چالش فراتر از هماهنگسازی آرای فقهی و تدوین آنها، استانداردسازی کل فرآیند مشاوره و نظارت هیئات شرعی بر عملکرد یک بانک یا موسسه مالی اسلامی است.
مسائل حاکمیت شرکتی در زمینه هیئت نظارت شرعی
تبیین مفهوم استقلال هیئات نظارت شرعی و حسابرسان داخلی و خارجی بانک ها به عنوان یک اصل اساسی در مسئله حاکمیت شرکتی بانک ها و موسسات مالی اسلامی مطرح است. یک هیئت نظارت شرعی (SSB) برای حفظ استقلال خود می بایست عملکردی داشته باشد تا در برابر هرگونه تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن جهت عدم گزارش تخلفات کشف شده مقاومت کند. در این بین، شناخت وظایف هر جایگاه شغلی می تواند در پیشبرد اهداف حوزه حاکمیت شرکتی موثر باشد.
ماهیت و نقش هیئات نظارت شرعی و حساب رسان داخلی و خارجی بانک ها مشخص است:
-حسابرس داخلی تائید می کند که آیا صورت های مالی به طور عادلانه نتایج عملیات سازمان را نشان می دهد یا خیر
-هیئت نظارت شرعی تأیید می کند که آیا عملکردهای تجاری با شرع اسلام مطابقت دارد یا خیر
-حسابرس خارجی تأیید می کند که آیا صورت های مالی دید منصفانه ای از وضعیت مالی بانک و نتیجه فعالیت های آن ارائه می دهد یا خیر.
لذا شناخت ماهیت هر کدام از این جایگاه ها، نشان از حیاتی بودن چنین ساختارهایی در روند بانکداری اسلامی دارد. بنابراین نیاز به استقلال، از الزامات موقعیت های شغلی فوق الذکر بویژه برای هیئات نظارت شرعی محسوب می شود.
استاندارد حاکمیت شرکتی هیئت حسابرسی و بازنگری مؤسسات مالی اسلامی (AAOIFI) در سال ۲۰۱۹ تصویب کرد که اعضای هیئات نظارت شرعی، پس از تائید صلاحیت علمی و فنی، میبایست توسط سهامداران در مجمع عمومی سالانه بانک ها و موسسات مالی اسلامی منصوب شوند. چنین مصوبه ای امکان اینکه اعضای هیئت، نمایندگان و حامیان حقیقی منافع همه ذینفعان بانک یا مؤسسه مالی اسلامی باشند را فراهم می کند. لذا در این صورت اعضای SSB قادر خواهند بود نقش خود را به خوبی ایفا کنند زیرا سهامداران به آنها حق مشروعی برای نظارت بر فعالیت ها و معاملات موسسه در رابطه با پایبندی به اصول شریعت دادهاند.
بنابراین اعضای هیئات نظارت شرعی می بایست استقلال حرفه ای خود را حفظ کنند و از هرگونه اقدامی که ممکن است درک سهامداران را از استقلال آنها کاهش دهد، اجتناب کنند. برای این کار، اعضای SSB باید موضع خود را نسبت به هر یک از ذینفعان (چه سهامداران و چه بانک) بی طرفانه نگه دارند. برای حفظ این استقلال و موضع بی طرفانه نیز تدابیری اندیشیده شده است.
طبق استاندارد حاکمیت شرکتی هیئت حسابرسی و بازنگری مؤسسات مالی اسلامی (AAOIFI):
- اعضای هیئت نظارت شرعی نباید در عضویت هیئت مدیره بانک ها و موسسات مالی اسلامی باشند.
- اعضای هیئت نظارت شرعی نباید به عنوان پرسنل در بانک ها و موسسات مالی اسلامی مشغول به کار باشند.
- اعضای هیئت نظارت شرعی نباید سهامدار هیچ بانک یا موسسه مالی اسلامی باشند.
-مرجع تعیین و پرداخت دستمزد آنها، می بایست مجمع عمومی سهامداران باشد.
رابطه بین هیئات نظارت شرعی و سایر تشکل های شرعی
رابطه هیئت نظارت شرعی و مجمع جهانی فقه اسلامی
مجمع جهانی فقه اسلامی (IIFA) یک آکادمی علمی جهانی است. این ارگان تابع سازمان همکاری های اسلامی(OIC) است که به دنبال مصوبه ای در سومین اجلاس سازمان همکاری های اسلامی در 19-22 ربیع الاول 1401 هجری قمری، تأسیس شد. مقر آن در جده است. این آکادمی دارای شخصیت حقوقی است. اعضای آن فقها، علما، محققین و روشنفکران برجسته مسلمان از نقاط مختلف جهان اسلام هستند که در زمینه های فقهی، فرهنگی، آموزشی، علمی، اقتصادی و اجتماعی تخصص دارند.
مجمع جهانی فقه اسلامی موظف است با استقلال کامل و بر اساس قرآن کریم و سنت شریف پیامبر (ص)، احکام شرعی در مورد مسائل مبتلا به جوامع مسلمانان جهان را استخراج و ارائه کند. این مجمع در طول چهار دهه فعالیت خود، بیست و چهار جلسه با موضوع فقه معاملات برگزار کرده است که خروجی آن، مصوبات، دستورالعمل ها و ابلاغیه هایی در حوزه عملکردهای تجاری بوده که در اختیار هیئات نظارت شرعی بانکها و موسسات مالی اسلامی در سراسر جهان قرار گرفته است.
رابطه هیئت نظارت شرعی با AAOIFI
هیئت حسابرسی و بازنگری مؤسسات مالی اسلامی (AAOIFI)، یک نهاد تنظیم کننده استانداردهای حسابداری مالی اسلامی مستقر در بحرین است که استاندارد های حاکمیت شرعی را برای هیئات نظارت بانک ها و موسسات مالی اسلامی در جهان ارائه می کند. برخی از این استانداردها، به عنوان دستورالعمل های لازم الاجرای مرجع و فراگیر در صنعت مالی اسلامی شناخته می شود.
کمیته تخصصی علمی هیئت حسابرسی و بازنگری مؤسسات مالی اسلامی، نهاد مستقل متشکل از مجتهدین و حقوقدانان متخصص در فقه المعاملات (فقه تجارت اسلامی) است. بسیاری از هیئت های نظارت شرعی مستقر در بانک ها و موسسات مالی اسلامی در جهان، از این نهاد مستقل مشاوره های مستمر در حوزه ی عملکردهای تجاری می گیرند.
بنابراین در سطح جهانی، هر کدام از نهادهای آکادمیک مانند مجمع جهانی فقه اسلامی در جده، هیئت حسابرسی و بازنگری مؤسسات مالی اسلامی (AAOIFI) در بحرین، موسسه بانکداری و بیمه اسلامی( IIBI ) در لندن، موسسه بین المللی اندیشه اسلامی( IIIT ) در قاهره و مجمع فقه اسلامی هندوستان( IIFA)، اقدامات موثری در جهت بهبود عملکرد هیئات نظارت شرعی مستقر در بانک ها و موسسات مالی اسلامی در قالب مصوبات، ابلاغیه ها، دستورالعمل ها، کنفرانس ها، نشست های تخصصی و مجلدات کتبی حقوقی انجام می دهند.
آقای موسوی خودتطهیری با اسیدپاشی امکان ندارد! | آیتالله خامنهای، موسوی و همه ما خواهیم رفت اما . | چرا اصلاحطلبان ساکتاند؛ دیگ برای شما نمیجوشد؟
« چرا اصلاحطلبان ساکتاند؟ دیگ برای شما نمیجوشد؟ موسوی درست میگوید یا وقیحانه سخن میگوید؟ تأیید میکنید یا رد؟ عیان و نهان شما نسبت به او یکی است؟ حریت شما کجاست؟ شما نمیپرسید سند موروثی شدن رهبری چیست؟ با کدام قانون اساسی؟ براساس نظر کدام مرجع رسمی؟ سیاست ورزی با چاشنی سوءظن و نفاق چه سرانجامی دارد؟»
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مشرق، عبدالله گنجی در یادداشتی نوشت: بیانیه اخیر میرحسین موسوی که صدها رسانه و خدمه دشمن را از بیکاری خارج کرد را باید متفاوت از حدود بیست بیانیه قبلی وی دانست و آن را نقطه عطف در حیات سیاسی وی و جمهوری اسلامی محسوب کرد و با مواضع آیتالله منتظری در واپسین سالهای حیات امام مقایسه کرد.
یکم: محتوای این بیانیه نقد نیست که به رسمیت شناخته شود، مطلب جناحی نیست که طبیعی شمرده شود. نصیحتگونه نیست که با آن صبوری شود. بلکه به مثابه «عربده سیاسی» است که حرارت و ادبیات آن پیشی گرفته از منافقین، سلطنتطلبان و اصلاحطلبانی است که اکنون با پول سعودی، پهلوی و امریکا در رسانههای آنان دنبال دمکراسی در ایران هستند.
دوم: احمدینژاد به بدترین وضعیت ممکن هم برسد، حوادث زمان به اتهام تقلب شما خللی وارد نمیکند و شما هرگز تبرئه نخواهید شد. بیانیه اخیر به مثابه اسیدی است که درصدد تطهیر جنایت پیشین است به خواست خدا نخواهیم گذاشت آن جنایت بزرگ و خالقان آن در تاریخ گم شوند.
سوم: از قوه قضاییه و حتی مقام معظم رهبری باید گلایه کرد که تساهل و گذشت شما به خاطر سوابق و زحمات این افراد در انقلاب، نه تنها آنان را در فکر فرو نبرد و متنبه نشدند که روی صندلی طلبکار نشستهاند و از جنایتی که با تهیهکنندگی شاخه سیاسی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین اجرا کردند نه تنها پشیمان نیستند که افتخار هم میکنند. محاکمه کسی که بدون شمارش یک صندوق «برنده قطعی انتخابات با فاصله بسیار است» امری نبود که آزادگان و آزاداندیشان را گرفتار نفس لوامه کند.
بدون تردید اگر امام بود ـ همانگونه که رهبری اذعان کردند ـ برخوردی سخت میکردند. وقتی به خاطر یک استعفا ـ که میتواند حق فرد باشد ـ امام آنگونه برآشفتند، با اتهام تقلب چه میکردند؟ وقتی امام آیتالله منتظری را به خاطر بازتاب سخنانش در رادیوهای بیگانه آنگونه عتاب میکردند و برای خود طلب مرگ میکردند اگر اکنون بودند که دهها تلویزیون ۲۴ ساعته هشدار موسوی به موروثی بودن رهبر را تبیین میکنند چه میکردند؟ کجا هستند یاران آزاده امام؟ کجا هستند مردانی که حق را بگویند حتی اگر حیات سیاسیشان نابود شود؟
چهارم: مشکل اصلی موسوی وابستگی به دشمن نیست، مشکل بسیاری دیگری نیز هست. اسلام روشنفکری وقتی با کم ظرفیتی عجین شد همین خواهد شد و اگر با قدگیری ممزوج شود مانند بنزینی است که ظرف خود را منفجر میکند.
بارها نوشتهام که روشنفکر نمیتواند و نباید سیاستمدار باشد و موسوی از اول انقلاب اشتباهی آمد و اشتباهی میرود.
پنجم: سند و برهان موروثی شدن رهبری چیست؟ کجا هستند اطلاحطلبان خداباور؟ درک مفهوم اجرا معاملات خود اتهام را ساختید، خود نشر دادید و خود درخواست تکذیبیه میکنید؟ حجتتان چیست؟ شرمتان چه شد؟ در رسانههای معاند برای تبیین سخنان موسوی (و این جماعت) ارجاع خود را با «گفته میشود. » شروع میکنند و در عرف رسانه، «گفته میشود» یعنی دروغی که باید به صورتی شروع شود. موسوی در این فقره بسیار عقبتر از منافقین، پهلویها، اصلاحطلبان فراری و کمونیستها و رسانههای وابسته به آنان است. اما گمان بر این بود که موسوی شاید به حرمت نمازی که میخواند در جدال بین اخلاق و کینه بر کینه پیروز شود اما از تهمت عریان فروگذار نمیکند. دروغ علنی را با افتخار میگویند و خود را نیز وارث انقلاب میدانند! چه جماعتی! بدا به حال ما که نفهمیدیم مردی رهبر ما شد که مواهب دنیا را بر فرزندانش حرام کرد، استعداد آنان را خفه کرد، زندگی طبیعی آنان را محدود کرد، امیال دنیوی آنان را زیر سقف برد تا چهره جمهوری اسلامی بدون خدشه بماند. تا آرمان امام مبتنی بر دوری حاکمان دینی از زخارف دنیا محقق شود. حال پاسخی را میشنوند که نمونهای از : «مگر علی نماز میخواند که در مسجد کشته شد؟» میباشد. گویی تاریخ در حال تکرار است فقط آدمها عوض میشوند.
ششم: قاعده قرآنی عزت فقط مخصوص خدا، رسول و مؤمنین است باور حتمی ماست. میتوان به تجربه یافت که کسانی که مقابل امام و بعد رهبری ایستادند (فرصت جبران نیز یافتند) چطور سوزاندن عزت خود را به بدترین و بیمنطقترین روشها شروع کردند و موسوی با رقیب خود در این فقره به یک تقاطع مشترک و درسآموز رسیدند و معلوم است که اهل دنیا، دنیا را فریاد نمیزنند بلکه طرفدار ملت و عدالت میشود و کاپشن مصلح اجتماعی میپوشند.
هفتم: موسوی که پرچمدار قانونگرایی شده بود. هنوز توضیح نداده است که چگونه با تحصیلات غیرمرتبط معماری بیست سال ارشد و دکتری علوم سیاسی درس میداده است؟ هنوز نگفته است که چگونه قبل از باز شدن یک صندوق برنده قطعی انتخابات شد و نگفت تحولات بنیادینی که در سر داشت (در مصاحبه با تایمز) طراحی کجا بود؟ از دیگران میخواهد آنچه خودشان ساخته و نسبت دادهاند را تکذیب کنند اما ما از او میخواهیم گفته خود را در جواب خبرنگاری که ۲۱/۳/۸۸ از شما پرسید: اگر شما شکست بخورید(نه تقلب) به این جوانانی که در خیابانها رقصکنان شادند چه خواهید گفت؟ تکذیب کنید.
این جوابیه موسوی چرا تکذیب نمیشود؟ اگر صحت دارد جزء طراحی چیز دیگری است؟ : «پیام من قبلاً به آنها رسیده است(به جوانانی که رقص کنان و شادند) تغییر از مدتی قبل آغاز شده است. پیروزی در انتخابات بخشی از این تغییر است! بخشهای دیگر ادامه خواهد یافت!! و هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود» آقای موسوی پیام شما چگونه به آنها رسیده بود؟ غیر از این است که به سازماندهی و طراحی اعتراف کردهاید؟ او متهم است و اصلاحطلبان خوب میدانند.
هشتم: باور کنید موسوی اصلاً سخنان سردار شهید همدانی را شخصاً نخوانده است و مثل همه صحنههای دیگر بر کم ظرفیتی شخصیتی وی سوار شدهاند. سردار همدانی از قضا شما را متهم میکند که ۵ هزار نفر از اشرار که شما به کار گرفتهاید را شناسایی کردهاند و در صدد بودهاند که از آنان مجاهد تربیت کنند. مدعای جذب و عدم دفع این جماعت از مطالبات شماها از نظام است. حال چرا چنین رویکردی را سرزنش میکنید؟ کجای صحبت همدانی این هست که با اراذل و اوباش مردم را سرکوب کردیم؟ هم صوت آن موجود است و هم مکتوب آن: «۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند (موسوی میزد یا احزاب اصلاحطلب) اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضوگردان کردیم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سرکار دارند را پای کار بیاوریم»
طبیعی است که فرایند تربیت مدنظر شهید همدانی در آن مقطع کوتاه محقق نشده است و منظور او چشمانداز آینده است. سفرکردگی آن شهید باعث نمیشود که بگوییم در بُعد زمان، سخن او آمیخته با اغراق است اما حواستان باشد او اشراری که به فرمان شما تخریب میکردند (و سندهای آن در سعادتآباد، تهرانپارس و. موجود است) را میخواهد. مجاهد کند و شجاعت آنان که آمیخته با حماقت است را در خدمت صالحان درآورند. این نگاه نه تنها واجد سرزنش نیست که ستودنی است و آرزوی همه ماست که هنر آن را نداریم. بدون تردید ضربه موسوی به نظام به عنوان عمله تجدیدنظرطلبان در تاریخ خواهد ماند.
آیتالله خامنهای، موسوی و همه ما کمکم خواهیم رفت اما آنچه میماند طبق سنت الهی حق است. مردانی که برای خدا حرف زدند، برای خدا تحمل کردند و برای خدا کوتاه آمدند و برای خدا از شخصی کردن مسائل برحذر بودند، پرچمداران تاریخاند. ورود اتهام آلوده موسوی به حیطه رهبری بعد از ۱۳ سال نشان از همان راهبردی است که تاجزاده امسال رسماً اعلام کرد: «اصلاحات مفهوم گذشته خود را از دست داده و در یک جمله خلاصه گردیده است. مهمترین و مؤثرترین اصلاحات، اصلاح رفتار و گفتار رهبری است» به همین دلیل است که دهها یادداشت رسمی با تابلو شناخته شده در داخل کشور در نقد رهبری از ۱۴ خرداد شروع شد. همسر تاجزاده برای دستگیری همسرش، همسر رهبر را خطاب قرار میدهد، شکوریراد دستگیری تاجزاده را به رهبری نسبت میدهد و موسوی عصبیت خود از نبود تاجزاده را بدون هیچگونه خجالت و حیائی متوجه موروثی بودن رهبری میکند.
آنچه در پایان باید گفت اینکه چرا اصلاحطلبان ساکتاند؟ دیگ برای شما نمیجوشد؟ موسوی درست میگوید یا وقیحانه سخن میگوید؟ تأیید میکنید یا رد؟ عیان و نهان شما نسبت به او یکی است؟ حریت شما کجاست؟ شما نمیپرسید سند موروثی شدن رهبری چیست؟ با کدام قانون اساسی؟ براساس نظر کدام مرجع رسمی؟ سیاست ورزی با چاشنی سوءظن و نفاق چه سرانجامی دارد؟
دیدگاه شما