آرایش سهام در پرتفو
زهره صفری / کارشناس تحلیل کارگزاری بورسیران یکی از سوالات سرمایهگذاران در بازار سرمایه آن است که وقتی در هجمهای از اطلاعات و سیگنالهای خرید و فروش هستند، به کدام وزن بیشتری بدهند و در پرتفوی سرمایهگذاری خود چند سهم داشته باشند؟
به یاد داشته باشید که شما باید همواره در راستای استراتژیهای سرمایهگذاری خودتان که آنها را در پلن معاملاتی خود پیاده کردهاید، معامله کنید. شاید از میان صدها سیگنال خریدی که روزانه دریافت میکنید، تنها یک تا دو مورد از آنها منطبق بر پلن معاملاتی شما باشد. پس همواره سیگنالهای دریافتی را با پلن خود انطباق دهید. البته تذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در دنیای مجازی ممکن است بسیاری از افراد به دنبال منافعی از دیگران باشند و بسیاری از سیگنالهای دریافتی شما اشتباه باشد. پس همواره این سیگنالها را دوباره چک کنید و از صحت و سقم آنها مطمئن شوید. هیچ کس جز خود شما، مسوول سود و زیان شما نیست! در پاسخ به این سوال که چند سهم بخریم، باید گفت این سوال پاسخ کمّی ندارد. پاسخ این سوال در نحوه معامله و نحوه مدیریت ریسک شما نهفته است. وقتی شما با حد زیان قابل تحمل خود، تعداد سهامی را که باید بخرید مشخص میکنید، درواقع تعداد سهام موجود در پرتفوی خود را تعیین میکنید. هرقدر سهام کمریسکتری انتخاب کنید، تنوع پرتفوی شما کمتر میشود و برعکس. زیرا زمانی که حد ضرر سهم به قیمت خرید آن نزدیک است، تعداد بیشتری از آن سهم را میتوانید بخرید و قاعدتا مبلغ بیشتری را به آن سهم اختصاص میدهید. پس در پرتفویی که سهام آن حد ضرر نزدیکی به قیمت سهم دارند، تنوع سهام اندک و حجم معامله هر سهم بالاست. یک نظریه در بازار سرمایه وجود دارد مبنی بر اینکه با تنوعبخشی به پرتفوی سرمایهگذاری، میتوان ریسک پرتفوی را کاهش داد. در این نظریه گفته میشود در صورتی که در یک پرتفوی تنوع وجود داشته باشد، برای مثال هم سهام فلزی، هم سهام پتروشیمی، هم سهام داخلی فروش و هم سهام صادراتمحور در پرتفوی وجود داشته باشد، این پرتفوی با احتمال کمتری متضرر خواهد شد. زیرا اگر سهام صادراتی دچار مشکل شود، سهام داخلی فروش مثبت میشود. اگر بیلت منفی شود و نفت مثبت شود، سهام فلزی کاهش مییابد و سهام نفتی رشد میکند و به این ترتیب ریسک پرتفو مدیریت میشود. شما میتوانید برای گنجاندن این سبک از مدیریت ریسک، آن را در پلن معاملاتی خود بیاورید. مثلا بیشتر از ۲۰ درصد پرتفوی خود را به یک صنعت اختصاص ندهید. یا حتما ۲۰ درصد سهام داخلی فروش در پرتفوی داشته باشید.
پرتفوی یا سبد سهام به چه معناست؟
گروهی از دارایی های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت و اوراق قرضه و معادلهای پول نقد نظیر سپرده های بانکی، همچنین سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله، پرتفوی یا سبد دارایی ها گفته میشود. پـرتفوی به صورت مستقیم توسط سرمایه گذاران نگهداری شده و یا به وسیله حرفهایهای عرصه مالی مدیریت میشود.
احتیاط حکم میکند که سرمایه گذاران باید یک پرتفوی سرمایه گذاری بر حسب میزان تحمل ریسک و اهداف سرمایه گذاری خود تشکیل دهند. به پرتـفوی سرمایه گذاری به شکل یک کیک که به چند قسمت با اندازههای مختلف تقسیم شده و برای تهیه هر قسمت از مواد و طعمدهندههای مختلف استفاده شده، نگاه کنید.
به طور مثال، یک سرمایه گذار ریسک گریز و محافظه کار ممکن است پرتفویای با سهام شرکتهای بزرگ، صندوق های سرمایه گذاری در شاخص، اوراق قرضه یا مشارکت و همینطور سپرده بلندمدت بانکی با نقد شوندگی بالا داشته باشد. در مقابل، یک سرمایه گذار ریسک پذیر ممکن است سهام چند شرکت کوچک را به سهام یک شرکت رو به رشد با سرمایه بزرگ بیفزاید و در اوراقی با ریسک و بازده بالا سرمایه گذاری کند، همینطور به دنبال املاک، فرصتهای سرمایه گذاری بینالمللی و سایر فرصتهای برای بزرگتر کردن پرتفوی خود باشد.
معمولاً در زبان فارسی از نامهای دیگری نظیر پورتفولیو، سبد سهام و سبد دارایی ها به جای پرتـفوی استفاده میشود.
معنای پرتفوی در بورس چیست؟
وقتی شما در بازار بورس و در سهام مختلف سرمایه گذاری می کنید، در واقع یک پرتفوی بورسی برای خود ایجاد کرده اید که در آن سهام چندین شرکت مختلف قرار دارد. وقتی هم در مورد مدیریت ریسک و خرید سبد سهام در بورس صحبت میشود دقیقا منظور همین است که از خرید تک سهم و سرمایه گذاری تمام پول خود در یک سهم خودداری کنید و به جای آن کل سرمایه خود را به سه، چهار یا پنج بخش تقسیم کنید و هر قسمت را در یک شرکت سرمایه گذاری کنید.
در تشکیل پرتفو شما باید از دانش تحلیلی شامل تحلیل بنیادی سهام و همینطور تحلیل تکنیکال آن آگاهی داشته باشید. به علاوه وقتی می خواهید هر بخش از سرمایه خود را به یک شرکت اختصاص دهید برای اینکه اصول متنوع سازی را رعایت کنید لازم است شرکتهایی را که انتخاب میکنید در چند صنعت مختلف بورسی باشند. همینطور میتوانید بخشی از سهام خود را به شرکتهای بزرگ بازار و بخشی دیگر را به شرکتهای کوچک و پرنوسان اختصاص دهید.
مفهوم پرتفوی بهینه سهام و مرز کارایی چیست؟
مفهوم پرتفوی بهینه سهام از شاخههای نظریه پرتفوی مدرن است. این نظریه فرض میکند که سرمایه گذاران در حالی دیوانهوار به دنبال حداقل کردن ریسک خود هستند که برای بیشترین بازده ممکن هم تلاش میکنند. مبنای این نظریه آن است که سرمایه گذاران به شکل عقلایی عمل خواهند کرد و همیشه تصمیماتی میگیرند که ضمن پذیریش مقدار قابل قبولی ریسک، بازده سرمایه گذاری آنها را بیشینه میکند.
هری مارکویتز در سال ۱۹۵۲ مفهوم پرتفوی بهینه را مطرح کرد و به ما نشان داد که این امکان وجود دارد تا در عین واحد هزاران پرتفوی مختلف با سطوح متفاوت ریسک و بازده تشکیل داد. این به عهده سرمایه گذار است که تصمیم بگیرد چه مقدار ریسک را میتواند تحمل کند و در قبال آن میزان ریسک پرتفوی خود را بهگونهای متنوع سازی کند که بیشترین بازده ممکن را به دست آورد. اینجاست که مفاهیمی چون متنوع سازی و تخصیص داراییها اهمیت ویژهای پیدا میکنند.
تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟
تنوع بخشی سبد سهام یک تکنیک برای مدیریت ریسک است. برای استفاده از این تکنیک شما باید انواع مختلفی از ابزارهای سرمایه گذاری را در یک پرتفوی با هم ترکیب کنید تا تأثیری را که هر یک از این ابزارها بر عملکرد کل پرتفوی خواهد داشت به حداقل برسانید.
ابزارهای سرمایه گذاری شامل سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، طلا و ارز میشود. تنوع بخشی ریسک پرتفوی شما را کاهش میدهد. مدیران مالی میتوانند با فرمولهای پیچیدهای به شما ریسک پرتفوی چیست؟ نشان دهند که تنوع بخشی چگونه میتواند ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد.
چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟
یکی از خطراتی که همواره سرمایه گذاران و فعالان بازار بورس را تهدید میکند، نوسانات قیمت سهام است. ازآنجاییکه بسیاری از سرمایه گذاران بورسی نمیتوانند نوسانات کوتاهمدت بازار سهام را پیشبینی و با استراتژیهای سرمایه گذاری مختلف خطرات نوسان پذیری قیمت را کنترل کنند، همواره متخصصان پیشنهاد میکنند که سرمایه گذاران از تنوع بخشی پرتفوی خود به عنوان بهترین راه برای تسهیل این مسیر استفاده کنند. توصیهای که احتمالاً آن را با عبارتی نظیر «همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید» شنیدهاید.
برای تشکیل پرتفو باید به چه نکاتی توجه کرد؟
قبل از تشکیل پرتفو باید بررسی کنید چه انگیزه هایی باعث میشود تا در دارایی های مالی گوناگون سرمایه گذاری کنید. اساسا ما به طور خودآگاه یا اغلب ناخودآگاه بر اساس سه مولفه انواع مختلف دارایی ها را در پرتفوی خود قرار میدهیم:
- میزان پذیرش و تحمل ریسک
- افق زمانی سرمایه گذاری
- هدف از سرمایه گذاری
مثلا فرد ریسک پذیر بخش اصلی پرتفو خود را به سهام تخصیص میدهد یا فردی که به زودی به سرمایه اش برای خرید خانه نیاز دارد، ترجیح میدهد که ریسک کمتری کند و در دارایی کم نوسانی مثل اوراق با درآمد ثابت یا سپرده های بانکی سرمایه گذاری کند و در نهایت فردی که هدفش به دست آوردن یک جریان درآمدی ثابت است تا با آن بخشی از مخارج خود را پرداخت کند به سراغ صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت می رود و فردی که هدفش اندوخته کافی برای دوران بازنشستگی است به سراغ صندوقهای سرمایه گذاری در سهام میرود.
بنابراین با توجه به این سه مولفه بایستی ابتدا ببنید حاضرید چقدر ریسک کنید، همینطور تا چه مدت به سرمایه ی خود احتیاج ندارید و در نهایت هدف خود را از تشکیل پرتفو مشخص کنید. وقتی این سه مورد مشخص میشود، شما به سادگی میتوانید پرتفویی تشکیل دهید که هم نوسانات آن متناسب با سطح پذیرش ریسک شما باشد و هم بالاترین بازدهی را متناسب با افق و اهداف سرمایه گذاری شما ارائه کند.
مفهوم تخصیص داراییها چیست؟
تخصیص دارایی یک تکنیک برای تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری است که به دنبال برقراری توازن میان ریسک و بازده پرتفوی و ایجاد تنوع بخشی با تقسیم کل سرمایه بین دارایی هایی نظیر اوراق مشارکت، سهام، ملک، طلا، ارز و پول نقد است. هر دسته از این دارایی ها سطوح مختلفی از ریسک و بازده را دارا هستند.
پس هر یک از آنها در طول زمان به شکل متفاوتی رفتار خواهند کرد. به صورتی که وقتی ارزش یک دارایی رو به افزایش است، دارایی دیگری ممکن است کاهش یافته یا اینکه به اندازه اولی افزایش نداشته باشد.
به عبارتی تخصیص دارایی کمک میکند تا عملکرد ضعیف یک گروه از سرمایه گذاری توسط سایر گروهها بهخوبی پوشش داده شود. برای تخصیص دارایی ها شما باید به سه مولفه ای که در بالا ذکر شد توجه کنید و با توجه به این سه مولفه در دارایی های مختلف سرمایه گذاری کنید.
ریسک سرمایه گذاری چیست؟
در مبحث سرمایه گذاری، ریسک به شانس از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد یعنی اینکه دارایی که در آن سرمایه گذاری کردهاید، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آنها قرار دارند و به طبع آن راههای زیادی هم برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری وجود دارد، مثل تخصیص دارایی و متنوع سازی، ولی هیچ راهی برای از بین بردن کامل ریسک وجود ندارد.
دانستن منابع مختلف ریسک به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید همچنان که پرتفوی خود را میسازید، دارایی های مالی خود را نیز ارزیابی کنید. ریسک هایی که معمولا دارایی های مالی شما را تهدید میکنند عبارتند از:
- ریسک بازار
- ریسک صنعت
- ریسک توقف نماد
- ریسک نرخ بهره
- ریسک نرخ سرمایه گذاری مجدد
- ریسک نرخ ارز
صندوقهای سرمایه گذاری در سهام و متنوع سازی پرتفو
اگر شما دانش کافی برای سرمایه گذاری در بورس ندارید و همینطور زمان لازم را هم برای فعالیتهای روزانه در بورس ندارید، بنابراین احتمال موفقیت شما در این بازار از طریق سرمایه گذاری در صندوقهای سهامی بیشتر است. شما با سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری در سهام از مزایایی زیادی برخوردار میشوید. ازجمله:
- از خدمات کارشناسان استفاده میکنید
- سبد دارایی های خود را بهخوبی تنوع بخشی میکنید.
- دارایی شما نقدشوندگی مناسبی دارد.
- هزینه معاملات شما کاهش مییابد.
- انتخاب برای شما آسان است.
صندوقهای سرمایه گذاری در سهام بخش اصلی و عمده منابع خود را در سهام شرکت ها سرمایه گذاری میکنند؛ بنابراین از همان ریسکی که شما هنگام سرمایه گذاری در سهام با آن مواجهید، برخوردار هستند؛ اما عاملی که سرمایه گذاری در این نوع صندوقها را جذاب کرده است، مدیران متخصص و حرفهای در حوزه سرمایه گذاری هستند که بهطور فعالانه دارایی های موجود در صندوق را موردبررسی قرار میدهند و با تنوع بخشی و اجرای اصول سرمایه گذاری موفق، عملکرد بالای صندوق ها را تضمین میکنند.
پرتفوی لحظه ای چیست و تفاوت پرتفوی و پرتفوی لحظه ای در چیست؟
پرتفوی لحظه ای یکی از گزینه های موجود در سامانه های معاملاتی آنلاین کارگزاری مفید است و بسیاری از سرمایه گذاران تازه کار که وارد سامانه های آنلاین این کارگزاری میشوند، با این سوال روبرو میشوند که پرتفوی لحظه ای چیست و چه تفاوتی با سبد پرتفوی یا پرتفوی سپرده گذاری دارد؟ در سامانه معاملاتی این کارگزاری و در قسمت پرتفوی ۲ نوع پرتفوی وجود دارد
- پرتفوی سپرده گذاری یا سبد پرتفوی : دارایی واقعی شما نزد کارگزار ناظر (کارگزاری مفید) را به شما نشان میدهد. اگر شما سهمی را برای اولین بار از طریق هر کارگزاری غیر از کارگزاری مفید خریده باشید، تعداد سهامی که از طریق آن کارگزاری خریده اید، در این بخش نمایش داده نمیشود.
- پرتفوی لحظهای : وضعیت سود/زیان دارایی های تحت مدیریت شما را به نمایش میگذارد. در پرتفو لحظه ای تعداد دقیق سهامی را که در مدیریت شماست و مالک آن هستید نمایش داده میشود.
مبنای پورتفوی لحظه ای معاملات آنلاین کاربر است. بدین ترتیب کلیه معاملاتی که از طریق سامانه های آنلاین کارگزاری مفید انجام شوند، در لحظه و به صورت خودکار به پورتفوی لحظه ای اضافه می شوند. در صورتیکه تعداد دارایی شما درست نیست، می توانید معاملات خود را در این قسمت به صورت دستی ویرایش کنید. در ریسک پرتفوی چیست؟ پرتفوی لحظهای اطلاعات لحظهای چون قیمت، ارزش دارایی، مقدار سود/زیان، درصد سود/زیان، قیمت سر به سر و… برای تسهیل محاسبات کاربران در نظر گرفته شده است.
وظایف مدیریت پرتفو در صندوقهای سرمایه گذاری
این مقاله گفتگو حسين جوان در مورد مدیریت پرتفو میباشد.
مديريت پرتفو چيست؟
مدیریت پرتفو در سرمایهگذاری خطرپذیر فرآیندی است که توسط سرمایهگذاران VC انجام میگیرد. هدف نهایی اين كار حفاظت و افزایش ارزش سرمایهگذاری آنها با رویکرد برد-برد مورد استفاده قرار میگیرد.
مدیریت پورتفولیو ایدهآل، مجموعهای از تصمیمگیریهای هوشمند، تجزیهوتحلیل اطلاعات و تخصیص صحیح منابع است. همگی اینها برای دستیابی به افزایش ارزش و ثبات ریسک پرتفوی چیست؟ محدوده سرمایهگذاریها انجام میشود.
بهطور خاص، مدیریت پرتفو در سرمایهگذاری خطرپذیر شامل موارد زیر است:
تحقیقات بازار و نظارت
سرمایهگذاران خطرپذیر باید نسبت به اطلاعات صنایعی که در آنها سرمایهگذاری میکند بهروز باشند. بهطورمعمول، شرکتهای VC در یک نوع سرمایهگذاری تخصص دارند. گاهی نيز یک صنعت را پوشش میدهند، اما گاهی ممکن است دایرهی وسیعتری از صنعتها را پوشش دهند؛ بنابراین، مجموعهای که یک پرتفو مدیریت میکند، ممکن است صنایع مختلفی را شامل شود. به همین دلیل تحقیقات بهروز در مورد چگونگی رشد و انعطاف هر صنعت و بازار، یک دانش حیاتی برای حفظ تصمیمات سرمایهگذاری هوشمند قبل از سرمایهگذاری، تأمین بودجه اضافی یا استراتژی خروج بهموقع است.
مدیریت ریسک
سرمایهگذاری VC در کل یک تجارت پر ريسك و خطرپذیر است. به همین خاطر درک روشنی از مدتزمان لازم برای بازگشت سرمایه بسیار مهم است. هنگام تعیین استراتژی، مدیریت پرتفو امری لازم است. VCها باید با درک اینکه چقدر ریسک پرتفوی چیست؟ طول میکشد تا سرمایه اولیه خود را برگردانند (معمولاً ۳-۷ سال) و میزان بازگشت سرمایهگذاری آنها ۲ یا ۳ برابر باشد، باید مقدار ریسک بالای هر سرمایهگذاری را مشخص کنند. تعادل بازده سریع با پتانسیل بالا هنگام مدیریت سرمایهگذاریهای جدید برای یک مجموعه، بسیار مهم است.
استراتژیهای خروج
همانطور که سرمایهگذار خطرپذیر (VC) در حال سرمایهگذاری است، باید بداند که چگونه میخواهد از تجارت خارج شود. این طرح شامل شناسایی اهداف خروج و مذاکرات مناسب در بهترین و بدترین حالت برای کسبوکار است. استراتژیها ممکن است ادغام، خرید، یا عرضه عمومی باشد. اتخاذ استراتژي مناسب برای خروج توسط پرتفوی کسبوکار، برای کاهش ریسک و افزایش ارزش مجموعه مهم است.
مدیریت پرتفو دقیقاً چگونه کار میکند؟
یک ضربالمثل معروف میگوید: «تمیزترین آینهی ماشین، آینهی عقب است!». بر همین اساس سرمایهگذاران از تجربیات گذشته خود برای تعیین الگوهاي مؤثر برای تفسیر پیشبینی احتمالات مختلف آینده و نتیجه سرمایهگذاریهای خود استفاده میکنند. درنهایت، مدیریت پورتفولیو با ارزیابی، پیشبینی و ایجاد تعادل در دادههای کیفی و کمی به سرمایهگذاری آینده کمک میکند.
مدیریت پرتفو در یک VC شامل تحقیق و نظارت بر بازار، تعیین ریسک و تدوین استراتژیهای خروج است. بهمنظور انجام این مراحل، یک VC به اطلاعاتی از بنیانگذار یا تیمی که به دنبال سرمایهگذاری هستند نیاز دارد. با اين كار ميتواند تصمیمات مدیریت پورتفولیو را آگاهانه اتخاذ کند. مدیریت پرتفو به دنبال ترکیبی از معیارها و دادههای کیفی از سرمایهگذاریهای احتمالی هستند.
برخی از معیارهای مدیریت پرتفو برای سرمایهگذاری عبارتاند از:
۱ – وضعیت مالی و نقدی؛
یک VC گزارشی صادقانه از موقعیت مالی شرکتها میخواهد. سرمایهگذار باید بداند:
- ▪️ بودجه عملیاتی ماهانه و سالیانه تیمها چقدر است؟
- ▪️ هرگونه سود تا به امروز (و رشد در طول زمان) چه مقدار بوده است؟
- ▪️ چقدر پول قبلاً جمعآوری کردهاید؟
- ▪️ چقدر سهام برای سرمایهگذاریهای فعلی باقیمانده است؟
این اطلاعات به سرمایهگذارها کمک میکند تا موارد زير را مشخص کند:
- ▪️ آیا سرمایهگذاری در یک شرکت در سبد پرتفوی سرمایهگذار قرار میگیرد یا خیر؟
- ▪️ چه میزان سرمایهگذاری باید در نظر گرفته شود؟
- ▪️ استراتژی خروج احتمالی از چه چیزی میتواند باشد.
۲ – شاخصهای کلیدی عملکرد؛
شاخصها بسته به نوع صنعتی که یک کسبوکار نوپا یا استارتآپ فعالیت میکند، ممکن است متفاوت باشد. بااینحال، یک کسبوکار همیشه باید اهداف اصلی خود را ثبت و اندازهگیری کند. KPI (Key Performance Indicator، شاخص كليدي عملكرد) های واقعی باید شاخصهایی باشند که هر روز کسبوکار را در جهت درست راهنمایی کنند. فراتر از اهداف درآمدی، نمونههای دیگر KPIها مانند کاربران فعال، هزینهی جذب مشتری یا میانگین ارزش هر سفارش باشند. این KPIها به VC کمک میکند تا بهتر نسبت به میزان سرمایهگذاری در کسبوکار تصمیمگیری کند.
۳- مالکیت و میزان سهام؛
اگر VC به دنبال سرمایهگذاری جدید باشد، جزء مهمی که برای مدیریت سبد سهام و پرتفوی خود در نظر میگیرد میزان مالکیت آنها در شرکت است. بنیانگذاران باید بدانند و مطمئن باشند که چند درصد از شرکت درازای سرمایهگذاری (در صورت وجود) و چه مقدار از قبل در اختیار شرکت قرار گرفته است. این اطلاعات بسیار مهم است چرا که رویکرد سرمایهگذار خطرپذیر در مورد یک سرمایهگذاری را تعیین میکند.
خدمات مدیریت پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر
سرمایهگذاران خطرپذیر مدیریت پرتفو را بسیار جدی میگیرند. آنها میخواهند سرمایهگذاریهای خودروی شرکتهای سبد سهام (پرتفوی) را موفق ببینند و درآمد کسب کنند. بنابراین، سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً خارج از سرمایهگذاری اولیه، بسیاری از نقاط مهم و فرصتهای دیگر را برای کمک به موفقیت سرمایهگذاریهای خود در نظر میگیرند. ارتباط نزدیک با سرمایهگذاران و VC ها میتواند مزیتی باشد که باعث ایجاد یا شکست یک شرکت میشود.
درنهایت، VC ها میخواهند به تیمهای پرتفوی خود کمک کنند. زیرا اين كار به خود آنها کمک میکند (برد-برد). علاوه بر نظارت فعال بر عملکرد تیمها، تیم پرتفو به هر نحوی که میتواند کمک میکند تا سرمایهگذاری خود را از مزیت رقابتی برخوردار کنند. این امتیازات مزیت رقابتی همچنین بخشی از استراتژی مدیریت پرتفوی موفق است.
VC ها به شکلهای مختلف به شرکتهای خود کمک میکنند. ازجمله:
اقدام بر روی معیارها
همانطور که در بالا ذکر شد، تیم پرتفو نظارت مستمری بر تیمها و شاخصهای عملکردی آنها مانند سود شرکت، افزایش مشتریان و موارد دیگر دارد. همچنين آماده ارائه اقدامات و مشاوره برای بهبود سریع معیارها خواهد بود. این اقدامات و خدمات میتواند استفاده از تجربیات گذشته، متخصصان و اشتراک تجربهی تیمها با یکدیگر باشد.
راهبری
انتخاب افراد مناسب برای موفقیت بسیار مهم است. اين كار به کسبوکار این امکان را میدهد که به افرادی دسترسی داشته باشند که بتوانند به کسبوکار کمک کرده و مسیر پیش روی کسبوکار را تسهیل کنند. تیم پرتفو و مدیریت یک شرکت سرمایهگذاری با استفاده از روابط و شرکای خود به تیمها کمک میکنند تا راهبران و مشاوران متخصص و متناسب و صنعت خود را سریعتر پیدا کنند.
جذب سرمایه
جذب سرمایه فرآیندی حرفهای و زمانبر است. جذب سرمايه برای پیشرفت و بقای ریسک پرتفوی چیست؟ کسبوکارها الزامی است. پس از شروع همکاری یک کسبوکار با سرمایهگذار خطرپذیر در راند اول، مدیریت پرتفو تلاش میکند تا از جذب سرمایه برای دورها و راندهای بعدی اطمینان حاصل کند. این امر در ابتدا با کمک به پیشرفت فنی کسبوکار انجام میشود. در ادامه نيز با استفاده از ارتباطات و معرفی تیم به سرمایهگذاران جدید امکانپذیر است.
تصمیمات استراتژیک محصول
با توجه به تحقیقات بازار، سرمایهگذار خطرپذیر میتواند یک تابلوی مناسب برای تصمیمات استارتآپها جهت بهینه کردن بیزینس مدل و محصول آنها باشد. این مزیت مناسبی برای تمرکز تیمها روی محصول و توجه به جزییات آن است. بهاینترتیب سرمایهگذار میتواند راهنماییهای لازم برای پیشرفت و رقابت را به شرکتها منتقل کند.
حسین جوان
پرتفوی چیست؟
پرتفوی به مجموعه یا سبدی از دارایی های مالی گفته می شود، به طور کلی سرمایه گذاری در مجموعه ای از اوراق بهادار یا پرتفوی، بسیار کارآمدتر از سرمایه گذاری در یک سهم است.
به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد ،گروهی از دارایی های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت و اوراق قرضه و معادلهای پول نقد نظیر سپرده های بانکی، همچنین سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله، پرتفوی یا سبد دارایی ها گفته میشود.
پـرتفوی به صورت مستقیم توسط سرمایه گذاران نگهداری شده و یا به وسیله حرفهایهای عرصه مالی مدیریت میشود.
بازده سرمايه گذاري در پرتفوی معادل بازده متوسط آن پرتفوی خواهد بود ؛ اما ريسك پرتفوی در غالب موارد كمتر ازمتوسط ريسك سهام داخل سبد است و ميزان آن بستگی به تاثير متقابل اتفاقات بر سهام داخل سبد دارد.
به ارزش مالی و نقدی پرتفوی هر شخص حقیقی یا حقوقی، ارزش پرتفوی گویند. برای قیمت گذاری شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، مهم ترین عامل ارزش پرتفوی این شرکت هاست.
چگونه ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهیم؟
معاملات در بازارهای مالی (فارکس، سهام، قراردادهای آتی و …) میتواند چالش بر انگیز و همچنین سود آور باشد. قبل از اینکه تصمیم بگیرید در این بازارها و یا معاملات شرکت کنید، شما باید به صورت دقیق هدف از سرمایهگذاری، سطح تجربه و توانایی ریسک سرمایهگذاری خود را در نظر بگیرید. تاکید ریسک پرتفوی ریسک پرتفوی چیست؟ چیست؟ میشود که تنها مبالغ و سرمایهای که جنبهی ضروری در زندگی شما ندارد را برای معامله استفاده نمایید.
معامله کردن در بازارهای مالی با استفاده از مارجین (لورج) حاوی ریسک بالایی است و ممکن است برای همه سرمایهگذاران مناسب نباشد. لورج بالا میتواند هم به سود شما و هم به ضرر شما کار کند. عملکرد و نتایج در گذشته نشانگر همان عملکرد و نتایج در آینده نخواهد بود. شما باید از ریسک معامله در بازارهای مالی مطلع باشید و با یک مشاور مالی مشورت کنید.
هر نظر، خبر، پژوهش، تحقیق، تحلیل، قیمت و دیگر اطلاعاتی که در این مقاله در اختیار شما قرار میگیرد، باید به عنوان اطلاعات عمومی در نظر گرفته شود و از آن به عنوان مشاور مالی و یا سرمایهگذاری استفاده نشود.
یک معاملهگر حرفهای همیشه یک برنامه معاملاتی دارد و این برنامه معاملاتی از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است. کوچکترین قسمت این معامله سیستم معاملاتی، مهمترین آن Risk management (مدیریت ریسک) و بزرگترین آن برنامه بهینه سازی است که یک معاملهگر حرفهای در معاملات خود استفاده میکند تا به سود آوری کامل برسد.
مدیریت ریسک یا Risk Management چیست؟
مدیریت ریسک یکی از مهمترین عنصرهای فرمول موفقیت است؛ یعنی اگر شما قصد دارید موفق شوید لازم است مدیریت ریسک را بلد باشید. برای مثال وقتی برای معامله وارد بازار میشوید، صد درصد باید هدفی داشته باشید. این اهداف میتواند کسب درآمد، زیادکردن سرمایه، شغل جدید، ساخت آینده و … باشد.
یکی از مهمترین مسئلهها در مدیریت ریسک این است که هدفهای شما نباید چیزی باشد که نتیجه آن صرفا خوب کردن حال شما باشد. یعنی اگر احساس میکنید هیجان این کار بالا است و میتوانید از آن لذت ببرید، نباید وارد بازار سرمایهگذاری شوید زیرا این هدف کاملا اشتباه است و هدف یک معاملهگر حرفهای هیچگاه هیجان و شادی نیست، بلکه هدف او فقط سود کردن است.
مدیریت ریسک در معاملات کریپتو بیشتر از این موارد تشکیل شده است که عبارتند از:
- تحلیل خطراتی که میتواند روی سرمایه یک معاملهگر تاثیر بگذارد.
- درک توان ریسکپذیری و مقاوم سازی خود (جلوگیری از خطرات و ضررها)
- به عنوان یک معاملهگر لازم است تکنیکهایی را داشته باشید که در مواقع لازم شما را بیشتر در معرض خطر قرار دهد و در مواقعی که لازم نیست شما را از خطرات زیاد محافظت کند.
- هدف شما باید این باشد که با در خطر گذاشتن سرمایه خود، سودی را بدست اورید که از آن خطر برتری داشته باشد.
تحمل خود را در برابر انواع مختلف ریسک تعیین کنید
هر سرمایهگذاری شامل مقداری از سطح ریسک است. درک نوع ریسک یا ترکیبی از انواع ریسک در کاهش این خطرات پیش رو، ضروری است. دو عاملی که میتواند به شما کمک کند میزان تحمل ریسک خود را تعیین کنید، عبارتند از:
- میزان خالص سرمایه شما
- تعیین میزان ریسکپذیری
ارزش خالص سرمایه شما، داراییهای شما منهای بدهیها هستند. ریسک سرمایه شما پولی است که اگر در یک سرمایهگذاری ضرر کنید، تأثیری در سبک زندگی شما نخواهد داشت. اگر از دارایی خالص ریسک پرتفوی چیست؟ بالایی برخوردارید و دارای میزان ریسک قابلتوجهی هستید، توانایی تحمل ریسک بالاتری دارید. اگر ارزش خالص شما کم است و سرمایه ریسک چندانی ندارید، احتمالا با سرمایهگذاریهای محافظهکارانه و کمخطر وضعیت بهتری خواهید داشت و حتما با کاهش ریسک سرمایه گذاری روبهرو خواهید بود.
دقت کافی و واقعبینی مهم هستند
بهطور خلاصه، این مسئله به معنای تحقیق در مورد سرمایهگذاریهای قبلی شما است. شما باید موارد زیر را بررسی کنید:
- تاریخچه سرمایهگذاری
- رشد درآمد
- تیم مدیریتی
- میزان بدهی
این نتایج را با داراییهای دیگر در سبد سرمایهگذاری جدید خود، مقایسه کنید. یکی از معیارهایی که برای کاهش ریسک سرمایه گذاری باید مراقب آن باشید، نسبت ریسک به ریوارد است. شما با تحلیل میزان ریسک و میزان پاداشی که برای هر سرمایه در نظر دارید، بهتر پیش خواهید رفت.
تنوع سازی را مهم بدانید
متنوع سازی با پخش سرمایه در محصولات مختلف، از جمله راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس است. بهعنوان مثال، ممکن است ۲۵ درصد پول سرمایهگذاری خود را در سهام الف، ۲۵ درصد را در گواهی سپرده بیمه فلان سازمان، ۲۵ درصد را در اوراق قرضه و ۲۵ درصد دیگر سرمایه خود را در املاک و مستغلات قرار دهید. اگر شرکت الف با بازده کمی مواجه شود، شما همچنان سود کسب خواهید کرد، اما پتانسیل سود شما کاهش مییابد. زیرا فقط بخشی از پول شما در سهام سرمایهگذاری شده. اگر سرمایه کمی در الف داشته باشید، ضرر شما نیز محدود است، زیرا ۷۵ درصد از پول شما در محصولات دیگر سرمایهگذاری میشود.
سرمایهگذاریهای خود را بهطور منظم کنترل کنید
تخصیص مناسب سرمایه شما به عواملی مانند مدتزمان سرمایهگذاری و خلقوخوی سرمایهگذاری شما بستگی دارد. بهعنوان مثال، یک سرمایهگذار محافظهکار ممکن است ۴۰ درصد از پرتفوی خود را در اوراق قرضه میانمدت، ۲۵ درصد را در سهام بزرگ، ۱۰ درصد را در اوراق کوتاهمدت، ۱۰ درصد را در سهام متوسط و ۱۰ درصد را در سهام کوچک، قرار داده باشد. لازم است که حداقل یکبار در سال، دارایی خود را ارزیابی کند و داراییهای جدید را در صورت لزوم خریداری کرده یا بفروشد تا سبد سهام خود را به تخصیص مناسب داراییهای جدید برساند. در نتیجه لازم است برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، در صورت لزوم منابع خود را دوباره بررسی کنید.
از تحلیل تئوری نوین پرتفوی استفاده کنید
نظریه پرتفوی مدرن (MPT) نظریهای در مورد چگونگی ایجاد سرمایهگذاری ریسکپذیر، برای ایجاد حداکثر بازده مورد انتظار، بر اساس سطح معینی از ریسک بازار است. هری مارکوویتز در مقاله خود «انتخاب سبدگردانها» که در سال ۱۹۵۲ در یک مجله مالی چاپ شد، پیشگام این نظریه بود. وی بعدا برای کارش در مورد نظریه مدرن سبدگردانها، جایزه نوبل دریافت کرد.
تئوری نوین پرتفوی، استدلال میکند که ویژگیهای ریسک و بازده سرمایهگذاری نباید بهتنهایی مشاهده شوند. بلکه باید از طریق تأثیر سرمایهگذاری روی ریسک و بازده کل سبدگردان ها ارزیابی شود. MPT نشان میدهد که یک سرمایهگذار میتواند مجموعهای از داراییهای متعدد را ایجاد کند که بازده را برای یک سطح معین از خطر، به حداکثر برساند. به همین ترتیب، باتوجه به سطح بازده مورد انتظار، یک سرمایهگذار میتواند یک پرتفوی با کمترین ریسک ممکن ایجاد کند. بر اساس معیارهای آماری مانند واریانس و همبستگی، عملکرد یک سرمایهگذاری فردی، کمتر از تأثیر آن بر کل سبدگردانها است. این مهم را در کاهش ریسک سرمایه گذاری خود فراموش نکنید.
انتخاب پرتفوی چه تأثیری در کاهش ریسک سرمایه گذاری دارد؟
MPT فرض میکند که سرمایهگذاران از ریسکپذیری بالا رنج میبرند. به این معنی که آن ها برای یک سطح مشخص از بازده، پرتفوی کمخطرتر را به نمونه پرخطر ترجیح میدهند. بهعنوان یک موضوع عملی، گریز از ریسک نشان میدهد که اکثر مردم باید در چندین کلاس دارایی، سرمایهگذاری کنند. این مسئله اهمیت متنوع سازی را برای ما بیشتر میکند.
برای درک بهتر این موضوع، ضربالمثل بهظاهر تکراری اما مهم را به یاد بیاورید: «تمام تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید». این مسئله به این معناست که هنگام ورود به عرصه بورس، نباید تمام سرمایه خود را روی یک منطقه متمرکز کنید. بهتر است که با تکیه بر یک تحلیل تکنیکال حرفهای، سرمایه خود را به ۴ یا ۵ قسمت تقسیم کنید.
نحوه انتخاب پرتفوی بهینه
سبد سهام بهینه به سبد سهامی گفته میشود که سهام پیکربندیشده و درستی را در خود داشته باشد. این سبد، از نظر آماری، بازدهی مطلوب را در سطح معینی از ریسکِ پذیرفتهشده توسط یک سرمایهگذار، ارائه میدهد. تجزیه و تحلیل پرتفوی با فرض اینکه سرمایهگذاران سعی میکنند با وسواس زیاد ریسک را به حداقل برسانند، در حالی که به دنبال بالاترین بازده هستند، بر مفهوم بهینه سبدگردانها تأکید دارد. طبق این تئوری، سرمایهگذاران باید تصمیماتی منطقی برای دستیابی به حداکثر بازده، در سطح قابلقبول ریسک خود، اتخاذ کنند.
سبدگردانها با ریسک بهینه، بهطور کلی در وسط منحنی ریسک تناسب قابل قبول میان ریسک و بازده خود یافت میشوند. اگر فرد از منحنی بالاتر برود، به معنای ریسک بیشتر است. به همین ترتیب، اگر فردی در پایین منحنی حرکت کند، به معنای پرتفویهای کمخطر / کمبازده خواهد بود.
برای بلندمدت سرمایهگذاری کنید
بورس اوراق بهادار از لحاظ تاریخی، در درازمدت، عملکرد خوبی داشته است. اگر سهام را با پولی خریداری کنید که ممکن است بهزودی به آن نیاز داشته باشید، ممکن است مجبور شوید در دورهای که قیمت سهام پایین است، سهم خود را بفروشید. پس با مدیریت سرمایه، برای سرمایه گذاری بلندمدت برنامه ریزی نمایید. این اصل یکی از مهمترین مؤلفهها برای کاهش ریسک سرمایه گذاری است.
سخن پایانی
در نهایت، برای کاهش ریسک سرمایه گذاری خود، بهتر است قبل از ورود به این عرصه، تمام راهکارها و اصول مهم را آموزش ببینید. با فراگیری این موارد، درصد ریسک سرمایهگذاری شما نیز پایین خواهد آمد. آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما در سرمایه گذاری اصولی و حرفه ای کمک شایانی خواهند کرد.
دیدگاه شما