مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه انواع ریسک سرمایه گذاری آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری انواع ریسک سرمایه گذاری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
سرمایه گذاری چیست و انواع آن کدامند؟
سرمایه گذاری چیست و انواع آن کدامند؟
سرمایه گذاری به دارایی و یا اقلامی که با هدف ایجاد درآمد و یا سود خریداری شده گفته می شود. سود به افزایش ارزش دارایی در طول زمان اشاره دارد. هنگامی که شخصی کالایی را به عنوان سرمایه گذاری خریداری می کند هدف او مصرف آن کالا نیست بلکه استفاده از آن در آینده برای ایجاد ثروت است.
یک سرمایه گذاری به برخی از دارایی های امروز مانند زمان، پول و تلاش، به امید بازدهی بیشتر در آینده اشاره می کند.به عنوان مثال، یک سرمایه گذار ممکن است اکنون یک دارایی را با هدف ایجاد درآمد از آن و یا بالارفتن قیمت آن در آینده خریداری کند.
همان طور که گفتیم عمل سرمایه گذاری با هدف ایجاد درآمد و افزایش ارزش در طول زمان انجام می شود. یک سرمایه گذاری مطمئن می تواند به هر مکانیزمی که برای تولید درآمد در آینده استفاده می شود، اشاره داشته باشد.
این شامل خرید اوراق قرضه، سهام یا املاک، مستغلات و غیره است. همچنین خرید یک ملک که بتواند برای تولید کالا استفاده شود نیز یک سرمایه گذاری تلقی می گردد.
به طور کلی هر اقدامی که به امید افزایش درآمد در آینده انجام شود را می توان به چشم یک سرمایه گذاری دید. به عنوان مثال، هنگام تصمیم برای ادامه تحصیلات در مقطع تحصیلات تکمیلی، هدف اغلب افراد افزایش دانش و ارتقای مهارت ها به امید به دست آوردن درآمد بیشتر است.
باید توجه داشت که ممکن است یک سرمایه گذاری هیچ درآمدی نداشته باشد یا حتی با گذشت زمان ارزش خود را از دست بدهد. به عنوان مثال، این احتمال نیز وجود دارد که شما در شرکتی سرمایه گذاری کنید که در نهایت ورشکسته شود یا در پروژه ای مشارکت کنید که اهداف آن محقق نشود. همچنین اگر بین سرمایه گذاری و پس انداز شک دارید میتوانید از مقاله سرمایه گذاری بهتر است یا پس انداز کمک بگیرید.
اکنون زمان آن رسیده که پس انداز را از سرمایه گذاری متمایز کرد: پس انداز جمع آوری پول برای استفاده در آینده است و هیچگونه ریسکی همراه ندارد در حالی که سرمایه گذاری یک حرکت هوشمندانه برای به دست آوردن سود زیاد با توجه به ابزارها و راه های کسب آن است.
اگر به فکر سرمایه گذاری هستید و نمی دانید چگونه وارد مسیر پرچالش اما شیرین آن شوید به شما پیشنهاد می دهیم تا با ادامه مطالعه این مقاله، معنای سرمایه گذاری و راه های موجود برای سرمایه گذاری را کشف کنید.
انواع سرمایه گذاری
سرمایه گذاری از طریق مالک بودن چیزی
به این سرمایه گذاری، سرمایه گذاری مالکیتی می گویند. همان طور که از نام آن پیداست یعنی با خرید چیزی می توان مالک آن شد و در نتیجه با اصول و قوانین سرمایه گذاری، از آن به سود رسید.
کارآفرینی و ایجاد کسب و کار
بیل گیتس موسس شرکت مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا است که به وسیله راه اندازی کسب و کار به این درجه از قدرت و ثروت رسیده است.
کارآفرینی یک روش سرمایه گذاری است که در صورت داشتن یک ایده ناب و هوشمندانه شروع به ایجاد یک کسب و کار می کند که هدف از شکل گیری و تاسیس آن فروش خدمت و یا محصول به افرادی است که بازار هدف این کسب و کار هستند.
با شکل گیری آن و استخدام افراد متخصص در آن زمینه، “خانه ای خواهید ساخت محکم، بزرگ و زیبا “که رفته رفته به ارزش آن افزوده می شود.
درست است! اگر کسب و کار شما به توجه به هدفتان مسیر درستی را طی کند بعد از مدتی تبدیل به دارایی با ارزش خواهد شد که درآمدهای باورنکردنی نصیب تان خواهد کرد. کارآفرینی و راهاندازی کسبوکار هم یکی از بهترین روشهای سرمایه گذاری در ایران است اما اگر به دنبال راه اندازی کسب و کار هستید پیشنهاد می کنیم حتما مقاله مشاوره کسب و کار رایگان را مطالعه کنید.
خرید ملک
خرید ملک برای چند سال یکی از بهترین سرمایه گذاری در ایران بود.افراد پولدار زیادی در جامعه وجود دارند که انواع ریسک سرمایه گذاری هیچ ایده کسب و کاری در ذهن نداشته و یا اصلا به فکر راه اندازی یک کسب و کار و مدیریت آن نیستند. اگر به دنبال یک سرمایه گذاری کم دردسرتر از ایجاد یک کسب و کار هستید خرید ملک می تواند پیشنهاد مناسبی باشد.
ممکن است سرمایه گذاری ملک در بلندمدت سوددهی بسیار خوبی داشته باشد. اما به این نکته می بایست توجه کرد که تجربه در این نوع سرمایه گذاری حرف اول را می زند.
قوانینی مانند چه نوع ملکی، از کجا و چه زمان باید خریداری شود؛ می بایست به موقع رعایت شود تا ریسک به اصطلاح “خواب سرمایه “را پایین آورد. البته این روزها خرید ملک در ترکیه هم بسیار رواج یافته است و اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در مورد آن بهدست آورید توصیه میشود مقاله سرمایه گذاری در ترکیه را مطالعه کنید.
سرمایهگذاری مطمئن
قطعا میدانید که سرمایهگذاری صرفا فایدهای ندارد و باید نوعی از سرمایهگذاری را انتخاب کنید که بالاترین سود را داشته باشد، البته تمامی روشهای معرفی شده در ادامه این مطلب سود بالایی را نصیب شما میکند اما اگر میخواهید از روشهای دیگر سرمایه گذاری با سود بالا مطلع شوید توصیه میشود مقاله سرمایهگذاری مطمئن با سود بالا را بخوانید.
خرید کالاهایی که همیشه با ارزش خواهند ماند
کالاهایی مانند طلا، جواهرات، فلزات گران بها، نقاشی های برجسته آنتیک و برخی کالاهای دیگر وجود دارند که همیشه در روند صعودی ارزش در تاریخ یک جامعه داشته اند.
اوراق قرضه
انواع اوراق بهاداری که معمولاً کم خطر هستند. این اوراق به نوعی یک سند باارزش بوده که بیانگر یک رابطه مالی از نوع بدهکار و بستانکار بین طرفین مختلف است.
شرکتها از طریق صادر کردن این اوراق، منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کرده و براساس همان سند متعهد میشوند که اصل و سود پول را به افراد طی سررسیدهای زمانی مشخص برگردانند.
اوراق مشارکت
همانند اوراق قرضه است با این تفاوت که در اوراق مشارکت چگونگی هزینه سرمایه شما در شرکت ها مشخص است. بازار بورس نمونه بارز اوراق مشارکت است.
اسناد خزانه
اسناد خزانه، نوعی اوراق بهادار هستند. به صورت کوتاه مدت بوده و توسط دولت صادر میشوند. سررسید این اسناد سه ماهه، شش ماهه، و یک سالهاست. در زمان فروش، دولت آنها را ارزان تر از مبلغ اسمی به خریداران میفروشد. اسناد خزانه بدون ریسک هستند و یک سرمایه گذاری خوب به حساب می آیند.
اوراق سپرده های بانکی
نوعی اوراق است که افراد دارنده این حساب ها سودی بیشتر از سپرده های بلندمدت بانک دریافت می کنند. به همین دلیل مردم این نوع سپرده گذاری را بیشتر از سپرده گذاری عادی در بانک می پسندند. این اوراق میتوانند به صورت قابل انتقال به غیر باشند. برای مطالعه بیشتر این بحث میتوانید مقاله سرمایه گذاری در بانک را مطالعه کنید و اطلاعات بیشتری کسب کنید.
اوراق حقوق صاحبان سهام
همانند اوراق قرضه هستند با این تفاوت که به جای بدهی نشاندهنده مالکیت سرمایهگذار نسبت به یک دارایی یا شرکت است. اوراق سهام، به چندین نوع سهم از جمله سهام عادی، سهام ممتاز، حق تقدم سهام، سهام جایزه و برخی موارد دیگر تقسیمبندی میشود.
با خرید سهام یک شرکت، به نوعی در اداره و مالکیت آن می توان سهیم شد. در حالی که در اوراق قرضه هیچگونه مالکیتی نسبت به شرکت یا بنگاه مربوطه وجود ندارد و آن شرکت صرفا بدهکار سهامدار است. اگر بهدنبال کسب اطلاعات بیشتری در مورد اوراق صاحبان سهام هستید بهتر است مقاله صندوق سرمایه گذاری چیست را مطالعه کنید تا با دید بازتری سرمایه گذاری کنید
بهترین سرمایه گذاری در سال 1400
این روزها بیشتر مردم بهدنبال سرمایه گذاری پرسود برای سال جدید هستند و از قضا سرمایهگذاریهای متنوعی برای سال جدید وجود دارد که احتمالا از بیشتر آنها بیخبر هستید. اطلاع دقیق و کامل از بهترین سرمایه گذاریها به شما دید بازتری میدهد. ما در مقاله ای جداگانه به بهترین سرمایه گذاری در سال 1400 به صورت کامل پرداخته ایم که پیشنهاد می کنیم حتما بخوانید.
سرمایه گذاری با پول کم
شاید شما بهدنبال سرمایه گذاری پرسود باشید اما پول کافی نداشته باشید؛ جالب است بدانید که سرمایه اولیه شما اهمیت زیادی ندارد بلکه این مسیر سرمایه گذاری است که باعث چند برابر شدن پول شما میشود.
در ادامه به بررسی روشهای مختلف سرمایه گذاری با بودجههای مختلف میپردازیم اما اگر بهدنبال سرمایه گذاری با پول کم هستید میتوانید مقاله « چگونه با پول کم سرمایه گذاری کنیم » را بخوانید و به بهترین شکل پول خود را سرمایه گذاری کنید.
سرمایه گذاری با 10 میلیون
۱۰ میلیون تومان شاید در نگاه اول عدد بسیار کم و ناچیزی به نظر بیاید اما با همین مبلغ هم میتوانید سرمایهگذاری مطمئن با سود بالایی داشته باشید.
خرید عرضههای اولیه، پرورش غذای آبزیان، خرید و فروش محصولات دست دوم و… از روشهایی است که به شما کمک میکند پول خود را بازه زمانی مشخص به حداقل ۲ برابر برسانید. اگر بهدنبال بررسی بیشتر این روشهای سرمایه گذاری هستید توصیه میشود مقاله سرمایه گذاری با 10 میلیون را بخوانید.
سرمایه گذاری با 50 میلیون
برای سرمایه گذاری با 50 میلیون تومان دست شما بسیار بازتر است اما باید در نظر داشته باشید که انتخاب مسیر نادرست میتواند پول شما را به کلی نابود کند. در این بازه شما میتوانید یک کسبوکار کوچک یا حتی یک کارگاه تولیدی کوچک راهاندازی کنید و در چند ماه به درآمد خوبی برسید.
اگر میخواهید در این مورد اطلاعات بیشتری بهدست بیاورید و جزییات بیشتری از این کسبوکارها به دست بیاورید میتوانید مقاله با 50 میلیون کجا سرمایهگذاری کنیم را مطالعه کنید.
سرمایه گذاری با 100 میلیون
سرمایه گذاری با ۱۰۰ میلیون تومان بسیاری از محدودیتهای سرمایهگذاری با ۵۰ میلیون و سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون را ندارد اما در هر صورت باید بدانید که با این مبلغ میتوانید یک کسبوکار پرسود راهاندازی کنید. در مقاله سرمایه گذاری با 100 میلیون ایدههای کسبوکاری زیادی برای سرمایه گذاری با این مبلغ بیان کردهایم که توصیه میشود حتما آن را مطالعه کنید.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
- ریسک سیستماتیک: این ریسک غیر قابل کنترل بوده و مربوط به کلیت بازار است.
- ریسک غیر سیستماتیک: این ریسک قابل کنترل است و مربوط به یک دارایی مالی میباشد.
- ریسک نوسان نرخ بهره: ریسکی که ناشی از یک دارایی مالی با درآمد ثابت است.
- ریسک بازار: تغییر در بازار که ناشی از نوسانات کلی بازار است. این ریسک ناشی از تورم، جنگ و … است.
- ریسک تورمی: این ریسک باعث کاهش قدرت سرمایه گذار می شود و با ریسک نرخ بهره مرتبط است.
- ریسک نرخ ارز: تمامی سرمایه گذاران بین المللی در تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی به ارز رایج کشور خود با ریسک نرخ ارز مواجه هستند.
- ریسک سیاسی: این نوع ریسک در کشورهایی که دارای ثابت اقتصادی و سیاسی هستند پایین است. برای مثال بحث هسته ایی ایران یک نوع ریسک سیاسی است.
- ریسک تجاری: این ریسک بسته به شرایط عملیاتی است که یک شرکت با آن مواجه میشود. دلایل ریسک تجاری عبارت اند از:
- عدم استقابل مشتریان
- ورود رقبای جدید
- تغییر قیمت فروش
- تغییر هزینه مواد اولیه
انواع مدل های سرمایه گذاری
سرمایه گذاری مستقیم
در این نوع سرمایه گذاری شما به طور مستقیم مدیریت سرمایه گذاری خود را در دست میگیرید.
معمولا بسیاری از افراد که اهل ریسک نیستند مدیریت سرمایه گذاری خود را به اشخاص دیگر واگذار میکنند تا خود را در ضررهای احتمالی مقصر نداند همچنین برخی برای پایین آوردن ریسک سرمایه گذاری پول خود را با مبلغ مشخصی سود در اختیار دیگران قرار میدهند تا به طور مطمئن سود آن را دریافت کنند.
سرمایه گذاری غیر مستقیم
در این مورد از نحوه سرمایه گذاری، شما سرمایه خود را در اختیار شخصی که ایده ای برای سرمایه شما دارد قرار میدهید .نحوه در اختیار قرار دادن سرمایه شما برای دیگران میتواند به صورت های مختلف باشد.
مثلا اینکه در سود و زیان کسب و کار شریک باشد یا مبلغ مشخصی سود دریافت کنید؟
تفاوت سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم در این است که برای مثال راه اندازی یک کارگاه تولیدی برای خودتان یک سرمایه گذاری مستقیم است در حالی که میتوانید همین پول را در اختیار بانک قرار دهید تا بانک با آن سرمایه گذاری کند در این صورت شما در سود یا زیان بانک شریک نخواهید بود بلکه فقط مبلغ مشخصی سود دریافت خواهید کرد.
سرمایه گذاری کوتاه مدت
در سرمایه گذاری توجه به زمان بازدهی بسیار مهم است زیرا برخی انتظار دارند که سرمایه گذاری آنها طی مدت کوتاهی به بازدهی برسد در حالی که برخی به سرمایه گذاری با دید دراز مدت نگاه میکنند.
در واقع سرمایه گذاری کوتاه مدت به سرمایه گذاری هایی گفته می شود که انتظار سود و بازیابی سرمایه در آن کمتر از یک سال باشد. ویژگی این نوع سرمایه گذاری این است که میزان نقد شوندگی در آن بالا است؛
یعنی پس از مدت کوتاهی سرمایه گذاری شما قادر خواهید بود سرمایه گذاری خود را به پول نقد تبدیل کنید. سپرده بانکی کوتاه مدت نوعی سرمایه گذاری کوتاه مدت است.
سرمایه گذاری بلند مدت
نوعی از سرمایه گذاری که در آن انتظار سود یا بازگشت سرمایه برای مدت طولانی وجود ندارد. در این نحوه سرمایه گذاری انتظار بازگشت سرمایه بیشتر از یک سال است.
نتیجه صبر در سرمایه گذاری بلند مدت این است که معمولا سود آن بیشتر از سرمایه گذاری کوتاه مدت است. سرمایه گذاری بلند مدت در بانک و سرمایه گذاری در املاک و مستقلات برخی از انواع سرمایه گذاری بلند مدت هستند.
برای سرمایه گذاری به هر یک از انواع ذکر شده لازم است که بدانید هر نوع سرمایه گذاری ریسک و بازده مخصوص به خود را دارد که این دو عامل بر قیمت دارایی مالی اثر میگذارند؛ به عبارت دیگر ارزش یابی مالی تابعی است از ریسک و بازده. (به منفعت یا سودی که از یک سرمایه گذاری حاصل میشود بازده میگویند) انواع بازدهی عبارت اند از:
بازدهی تحقق یافته: بازدهی که در عمل واقع شده است.
بازدهی مورد انتظار: بازدهی تخمینی یک دارایی که سرمایه گذار انتظار دارد در یک دوره از آینده به دست آورد.
جمع بندی
در این مقاله سعی شد اطلاعاتی در خصوص تعریف سرمایه گذاری و روش های موجود برای سرمایه گذاری به شما داده شود. اما به خاطر داشته باشید؛ اگر قصد سرمایه گذاری دارید می بایست به فاکتورهای مهم درانتخاب نوع سرمایه گذاری بسنده نکرده و با آگاهی کامل از روش سرمایه گذاری انتخاب شده، وارد آن شد.
این نوع سرمایه گذاری ها نیازمند علم و تخصص و پس از آن تجربه هستند. برای بدست آوردن آن ها نیاز به یک مشاوره تخصصی خواهید داشت تا بی گدار به آب نزده باشید.
همان طور که روش های سرمایه گذاری که در بالا ذکر شد دارای پتانسیل سودهای جذابی هستند ممکن است ریسک زیادی هم داشته باشند که با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه ای که در آن زندگی می کنید شما را به چالش کشانده و در دام ضررهای جبران ناپذیر بیفتید
ریسک چیست و انواع آن کدام است
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود. ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.ا لبته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق.
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
13 ریسک در تجارت
13 ریسک در تجارت همان چیزی است که صاحبان کسب و کار باید بدانند. در این مقاله به 13 نوع خطر تجاری که می تواند هر شرکتی را تهدید کند، می پردازیم.
ریسک در تجارت
ریسک در تجارت به موانع احتمالی گفته می شود که ممکن است مانع از دستیابی یک شرکت به اهداف نهایی خود شود. برخی از این خطرات تحت کنترل هستند، در حالی که برخی از آنها خارج از کنترل ما می باشند مانند ریسک اقتصاد جهانی. به هر صورت باید بدانیم که تجارت بدون ریسک امکان پذیر نیست.
در برخورد با هر گونه ریسک باید تلاش کنیم که خطرات آن را به حداقل ممکن برسانیم. حذف کامل خطرات امکان پذیر نیست و ما در تجارت چیزی بعنوان خطر صفر نداریم. اما موضوعی که حائز اهمیت است تحمل ریسک است. باید بدانیم که متناسب با بیزینسی که داریم تا چه اندازه توان تحمل ریسک را خواهیم داشت.
اما ریسک هایی که ممکن است در هر تجارتی با آنها روبهرو شویم، کدامند؟ در ادامه به معرفی برخی از این ریسک ها در تجارت می پردازیم.
حوزه اصلی و تخصصی گروه ما ثبت شرکت در آلمان و اخذ اقامت آلمان از طریق ثبت شرکت است. در این باره بیشتر بدانید.
معرفی ریسک های موجود در تجارت
در زیر به معرفی 13 ریسک موجود در هر کسب و کار و تجارتی پرداخته ایم. امید است که معرفی این ریسک ها به شما و کسب و کارتان در مسیر پر فراز و نشیب اقتصادی کمک کند. بدون هیچ اتلاف وقت معرفی ریسک های موجود در تجارت را شروع می کنیم.
ریسک رقابتی در تجارت
این یکی از رایج ترین انواع ریسک در هر صنعتی محسوب می شود. رقابت در همه فعالیت های اقتصادی وجود دارد. ریسک رقابتی مزیتی است که ممکن است رقبا با دستیابی به هدف از شما بدست آورند. کاهش سهم بازار هم نوعی ریسک رقابتی است و بدین معنا است که رقبای شما سهم بیشتری از بازار را به دست می آورند.
ریسک اقتصادی در تجارت
ریسک اقتصادی در آن گروه از ریسک هایی قرار می گیرد که خارج از کنترل شرکت ها می باشد. هر گونه ریسک مرتبط با شرایط اقتصادی یک کشور به عنوان ریسک اقتصادی نامیده می شود، نظیر کاهش سرعت اقتصاد، تغییرات اقتصادی در سطح کشوری و جهانی، کاهش ارزش پول یک کشور و غیره. حتی اقدامات شدید دولت ها در مواجهه با برخی از موضوعات در زمره ریسک اقتصادی قرار دارد.
ریسک عملیاتی در تجارت
نوع دیگری از خطر که شرکت ها با آن مواجه هستند ریسک عملیاتی است. هرگونه اختلال در روند فعالیت های روزانه یک شرکت ریسک عملیاتی نامیده می شود. هر شرکت فرایندهای متفاوتی را در خود جای داده است نظیر فرایند خدمات به مشتری و یا فرایند زنجیره تامین. خطراتی که هر یک از این فرایندها را در خطر قرار دهد در زمره ریسک عملیاتی قرار دارد. این نوع ریسک در هر مرحله ای از انجام یک فرایند و حتی پس از اتمام آن ممکن است وجود داشته باشد.
D 2 C در واقع مدلی از بازاریابی است که در آن تولید کننده بدون نیاز به شرکت های عمده فروش، توزیع کننده و یا خرده فروشی ها محصول و یا خدمات خود را مستقیماً به مصرف کننده ارائه می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره D 2 C مقاله زیر را مطالعه فرمایید.
ریسک عدم رعایت ضوابط در تجارت
همیشه این احتمال وجود دارد که که در یک شرکت به هنگام انجام کار قوانین و ضوابط نادیده گرفته شود. عدم رعایت ضوابط به معنای خطر برای یک سازمان محسوب می شود. لذا در بسیاری از سازمان های بزرگ معمولا بخشی تحت عنوان Compliance Department وجود دارد که بخشی از وظایف آن کنترل این نوع ریسک در سازمان می باشد.
ریسک استراتژی در تجارت
شرکت ها برای پیشبرد اهداف خود استراتژی های مختلفی را تعریف می کنند. آیا همیشه این استراتژی ها می تواند شرکت را به موفقیت برساند؟ ریسک مربوط به انتخاب یک استراتژی خاص به عنوان ریسک استراتژی نامیده می شود. اگر آخرین استراتژی اتخاذ شده توسط یک شرکت به درستی اجرا نشود، تهدید بزرگی برای کل سازمان محسوب خواهد شد.
ریسک اعتباری (1) در تجارت
هر سازمانی ممکن است با ریسک اعتبار و شهرت مواجه باشد. افت شهرت ممکن است ضررهای طولانی مدت برای سازمان ایجاد کند. دلایل افت شهرت می تواند عدم کیفیت محصول و خدمات و متعاقب آن نارضایتی عمومی مشتری از سازمان باشد. شرکت هایی که اعتبار و شهرت خود را از دست می دهند معمولا مورد سرزنش مشتریان قرار می گیرند.
آشنایی با فروش B 2 B می تواند به شما کمک کند تا پس از ثبت شرکت در آلمان در قالب نماینده فروش و یا یک شرکت تریدر در این حوزه فعالیت نمایید.
ریسک پروژه در تجارت
انجام یک پروژه جدید برای یک سازمان همیشه با خطر همراه است. گرچه گرفتن یک پروژه بویژه یک پروژه کلید در دست (Turn Key) همواره مورد استقبال سازمان ها قرا می گیرد اما آیا این پروژه ها همیشه با موفقیت به اتمام خواهد رسید؟ پایانی موفقیت آمیز برای یک پروژه Turn Key به مفهوم افزایش توان مالی و ایجاد شهرت و اعتبار محسوب می شود اما ریسک عدم موفقیت همیشه وجود دارد که به آن ریسک پروژه می گویند.
ریسک نوآوری در تجارت
نوآوری می تواند یکی از رموز موفقیت سازمان ها باشد اما تضمینی وجود ندارد که هر محصول خلاقانه در بازار مورد پذیرش قرار گیرد. تولید یک محصول جدید نیاز به سرمایه گذاری زیادی در بخش تحقیق و توسعه دارد و عرضه آن در بازار باید در زمان مناسب انجام شود. بعنوان مثال پیش از آنكه اپل تولید تلفن های صفحه لمسی خود را به بازار عرضه کند نوکیا و چند شرکت دیگر سعی کردند تا تلفن های بدون صفحه کلید را راهی بازار کنند ولی محصول آنها از محبوبیت زیادی در بازار برخوردار نشد و مشتریان آنها را نپذیرفتند در حالی که محصول عرضه شده توسط اپل به دلیل ایجاد محبوبیت در بازار بعدها مورد استقبال قرار گرفت.
ریسک کیفیت در تجارت
کیفیت یک محصول همواره یکی از پارامترهای اساسی در موفقیت یا عدم موفقیت یک محصول محسوب می شود. کالاهای با کیفیت ولی گران همیشه مشتری خود را دارند در حالی که محصول بی کیفیت و ارزان به زودی از چرخه بازار حذف می شود. ریسک کیفیت حتی پس از تولید کالا و ورود به بازار هم می تواند وجود داشته باشد اگر با گذر زمان نتواند با استانداردهای روز مطابقت نماید.
ارتباط با مشتری و توسعه آن یکی از سخت ترین چالشهایی است که سازمانها با آن روبرو هستند. ارتباط با مشتری و معرفی راه هایی برای ایجاد ارتباط با مشتری به گونه ای موثر موضوع مقاله زیر است.
ریسک اعتباری (2) در تجارت
پرداخت به موقع وجه کالای فروخته شده به خریدار در زمان مقرر ضامن گردش صحیح پول در سازمان و رشد و پویایی آن خواهد بود. هرگونه اختلال در برگشت پول توسط خریدار برای سازمان شما خطری جدی محسوب می شود به همین لحاظ تعهد یا عدم تعهد مشتریان شما به پرداخت به موقع وجوه سازمان شما را با ریسکی مواجه خواهد کرد که ریسک اعتباری نامیده می شود.
ریسک سیاسی در تجارت
هر سازمانی در معرض ریسک سیاسی قرار دارد. وضعیت سیاسی یک کشور ممکن است باعث ایجاد اختلال در شرکت برای مدت زمان طولانی شود و باعث تغییراتی در بخشی از سازمان یا کل آن شود. عوامل سیاسی بیرونی است و توسط هیچکس قابل کنترل نیست. بعنوان مثال تحریم های کشور در وضعیت فعلی فعالیت شرکت ها را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
ریسک فصلی در تجارت
در بسیاری از شرکت ها فروش محصول و خدمات تحت تأثیر فصول می باشد و ضروری است تا شرکت برای حفظ فروش خود در تمام سال برنامه ریزی مناسبی داشته باشد. بعنوان مثال با شروع فصل زمستان تقاضا جهت عضویت در باشگاه های ورزشی سرپوشیده افزایش می یابد، لذا درآمد حاصل در این فصل و تلاش برای جذب مشتری در فصول غیر اوج باید به گونه ای مدیریت شود تا در تمام سال بتواند سطح درآمد یکسانی را برای سازمان حفظ کند.
ریسک مالی در تجارت
یکی از مهم ترین انواع ریسک برای یک سازمان ریسک مالی است. ریسک مالی نه تنها برای سازمان بلکه برای سرمایه گذارانی که به دنبال بازگشت سرمایه هستند نیز مهم است. این نوع ریسک با توجه به ماهیت یک سازمان، میزان رشد و یا کیفیت محصولات قابل ارزیابی است. برای بانک ها هم هنگام ارائه وام و تسهیلات مالی این ریسک مورد توجه است. بدیهی است هر چه فروش بهتر باشد ریسک مالی کمتر است. ریسک مالی می تواند ناشی از عوامل بیرونی هم باشد. در شرایط رکود اقتصادی، جنگ، تحریم و تورم ریسک مالی بیشتر است.
ثبت شرکت در خارج از کشور یکی از موضوعات مطرح در تجارت امروز ماست. در مقاله زیر بیشتر به این موضوع پرداخته ایم.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران انواع ریسک سرمایه گذاری پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
دیدگاه شما