- کندلهای دوجی در عین حال که نشاندهندهی بیتصمیمی در نمودار قیمت هستند، خود نیز میتوانند در تشخیص ادامه روند، کمک کننده باشند. عموما معاملهگران دوجیهای سبز رنگ را به عنوان نشانهای برای صعود و دوجیهای قرمزرنگ را به عنوان نشانهای برای نزول در نظر میگیرند.
کندل استیک یا شمعدان چیست؟ 5 الگوی مهم
کندل استیک نوعی ابزار تصویری برای ثبت قیمت ها است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود.
این نماد دارای یک بازه زمانی(تایم فریم) است.
این نماد به ما نشان میدهد که ابتدای بازه زمانی قیمت چه بوده است در انتهای بازه زمانی قیمت چقدر بوده است، بالاترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده و پایننترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده است.
بخش پهن شمعدان “بدنه” نامیده می شود و به سرمایه گذاران می گوید که آیادر آن بازه زمانی قیمت پایانی بالاتر یا کمتر از قیمت افتتاحیه بوده است (مشکی/قرمز اگر سهام پایین تر بسته شود، سفید/سبز اگر سهام بالاتر بسته شود).
مفاهیم کلیدی
نمودارهای کندل استیک قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک دوره خاص نشان می دهد.
استفده از شمعدانها در میان تجار و بازرگانان برنج ژاپنی برای ردیابی قیمتهای بازار و حرکت روزانه صدها سال قبل از رایج شدن در ایالات متحده صورت می گرفت.
معامله گرانی که به دنبال الگوهای نمودار هستند می توانند از کندل استیک استفاده کنند.
تاریخچه
نمودار شمعی حدود 300 سال پیش در ژاپن توسعه یافت، زیرا معامله گران متوجه الگوهای قیمتی خاصی شدند و شروع به استفاده از آنها برای پیش بینی تغییرات قیمت در بازار برنج کردند.
معامله گران درگیر در این بازار متوجه شدند که الگوهای خاصی در حرکت قیمت اغلب قبل از حرکت در قیمت برنج است.
آنها شروع به جستجو و مطالعه این الگوها و استفاده از آنها در تعیین کردند آیا برای گرفتن مواضع. در حالی که تکنیک های کندل استیک برای صدها سال در ژاپن استفاده می شود، آنها ابزار نسبتا جدیدی برای تجارت سهام در غرب هستند.
در طول دهه 1990 پس از انتشار چندین کتاب در این زمینه، به ویژه کتاب فراتر الگوهای سه کندلی چیست؟ از شمعدانهای استیو نیلسون: تکنیکهای نمودار جدید ژاپنی آشکار شد و با نمودارهای شمعدانی ژاپنی استراتژیهایی برای سود، محبوبیت یافتند.
توصیف کندل استیک
سایه های شمعدان یا به اصطلاح فیتیله شمع دامنه نوسانان قیمت را در بازه زمانی نشان می دهد.
بدنه شمع یا شمعدان قیمت باز و بسته شدن قیمت را نشان می دهد.
شکل شمعدان بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن روز متفاوت است.
کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذار بر قیمت دارایی ها هستند و توسط تحلیلگران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شوند.
نمودار شمعی بر اساس تکنیکی است که در سده 1700 در ژاپن برای ردیابی قیمت برنج توسعه یافت.
کندل استیک ها تکنیک مناسبی برای معامله هر دارایی مالی نقدی مانند سهام، ارز و آتی هستند.
کندل استیک ها به ما چه می گویند؟
شمعدان های بلند سفید/سبز نشان می دهد که فشار خرید قوی وجود دارد.
همچنین نشان می دهد که روند قیمت ها صعودی است.
با این حال، آنها را باید در چارچوب ساختار بازار نگاه کرد و نه به صورت جداگانه.
به عنوان مثال، یک شمع سفید بلند احتمالاً اگر در سطح حمایت قیمت اصلی شکل بگیرد، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
شمعدان بلند مشکی/قرمز نشان می دهد که فشار فروش قابل توجهی وجود دارد.
این نشان می دهد که قیمت نزولی است.
الگوهای کندلی
چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل استیک است که زمانی اتفاق میافتد که یک ادارایی به میزان قابلتوجهی پایینتر از باز شدن آن معامله میشود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت باز شدن بسته میشود.
این الگو یک شمعدان چکشی شکل را تشکیل می دهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدن واقعی است.
بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است، در حالی که سایه قیمت های بالا و پایین را برای دوره نشان می دهد.
چکش ها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف هستند، همراه با افزایش قیمت برای نشان دادن یک حرکت معکوس بالقوه در جهت قیمت.
همه اینها در طول یک دوره اتفاق می افتد، جایی که قیمت پس از افتتاح کاهش می یابد، اما پس از آن دوباره تا نزدیک به قیمت افتتاحیه بسته شود.
چکش ها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند شمع در حال کاهش قبل از آنها باشند.
کندل نزولی شمعی است که کمتر از بسته شدن شمع قبل از خود بسته شود.
چکش باید شبیه “T” باشد.
این نشان دهنده پتانسیل یک شمع چکشی است.
شمعدان چکشی تا زمانی که تایید نشود نشان دهنده برگشت قیمت به سمت بالا نیست.
اگر شمع بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش بسته شود، تایید اتفاق میافتد.
در حالت ایده آل، این شمع تایید خرید قوی را نشان می دهد.
برای کسانی که در موقعیتهای لانگ جدید قرار میگیرند، میتوان استاپ لاس را زیر پایین سایه چکش قرار داد.
چکش ها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمی شوند، حتی با تأیید.
معامله گران معمولاً از تحلیل قیمت یا روند یا شاخص های فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استیک استفاده می کنند.
چکش ها در تمام تایم فریم ها از جمله نمودارهای یک دقیقه ای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ می دهند.
مرد حلق آویز
مرد آویزان نوعی الگوی شمعدانی است. کندل ها قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک بازه زمانی خاص نشان می دهند. کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر قیمت اوراق بهادار هستند و توسط برخی از معامله گران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شود.
اصطلاح “مرد آویزان” به شکل شمع و آنچه که ظاهر این الگو استنباط می کند، اشاره دارد.
مرد آویزان نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی است.
در حالی که فروش یک دارایی صرفاً بر اساس الگوی مرد معلق یک پیشنهاد مخاطره آمیز است، بسیاری بر این باورند که این یک شواهد کلیدی است که احساسات بازار شروع به تغییر کرده است.
قدرت در روند صعودی دیگر وجود ندارد.
چگونه مرد آویزان شکل می گیرد؟
- دارایی در یک روند صعودی بوده است.
- شمع دارای بدنه واقعی کوچک (فاصله بین باز و بسته) و سایه پایینی بلند است.
- در برخی موارد سایه بالایی وجود ندارد.
با توجه به این دو معیار، وقتی یک مرد آویزان در یک روند صعودی شکل می گیرد، نشان می دهد که خریداران قدرت خود را از دست داده اند.
در حالی که تقاضا باعث افزایش قیمت سهام شده است، فروش قابل توجهی در این روز رخ داد.
در حالی که خریداران توانستند قیمت را به نزدیکی باز برگردانند، فروش اولیه نشان می دهد که تعداد فزاینده ای از سرمایه گذاران فکر می کنند قیمت به اوج خود رسیده است.
برای کسانی که به معاملات کندل استیک معتقد هستند، این الگو فرصتی را برای فروش موقعیت های خرید موجود یا حتی کوتاهی در انتظار کاهش قیمت فراهم می کند.
مرد حلق آویز شده با یک “جسم” کوچک در بالای یک سایه بلند پایین مشخص می شود. سایه زیر باید حداقل دو برابر طول بدن باشد.
با مشاهده چنین الگوی، در نظر بگیرید که یک معامله کوتاه در نزدیکی پایان روز پس از مرد حلق آویز شده آغاز کنید.
یک استراتژی تهاجمی تر این است که معامله را نزدیک به قیمت بسته شدن مرد حلق آویز یا نزدیک به باز شدن شمع بعدی انجام دهید.
یک دستور حد ضرر را بالای شمع مرد آویزان قرار دهید.
الگوهای معاملاتی شمعدانی دو دوره ای
الگوی کندل استیک فراگیر نزولی
الگوی فراگیر نزولی یک الگوی نمودار فنی است که نشان دهنده قیمت های پایین تر در آینده است.
این الگو شامل یک شمعدان رو به بالا (سفید یا سبز) و به دنبال آن یک شمعدان بزرگ رو به پایین (سیاه یا قرمز) است که شمع کوچکتر را تحت الشعاع قرار می دهد یا “بلع” می کند. این الگو می تواند مهم باشد زیرا نشان می دهد که فروشندگان از خریداران سبقت گرفته اند و قیمت را به شدت پایین می آورند (شمع پایین) تا اینکه خریداران بتوانند آن را بالا ببرند (شمع بالا).
الگوی فراگیر نزولی به شما چه می گوید؟
یک الگوی فراگیر نزولی در پایان برخی از حرکت های صعودی قیمت مشاهده می شود.
مشخص شده است که اولین شمع حرکت رو به بالا توسط یک شمع دوم بزرگتر سبقت گرفته یا غرق می شود که نشان دهنده تغییر به سمت قیمت های پایین تر است.
زمانی که قیمت باز شمع فروگیر بسیار بالاتر از بسته شدن شمع اول باشد و زمانی که بسته شدن شمع فروگیر بسیار پایین تر از باز شدن شمع اول باشد، این الگو قابلیت اطمینان بیشتری دارد.
یک شمع پایین بسیار بزرگتر نسبت به زمانی که شمع پایین فقط کمی بزرگتر از الگوهای سه کندلی چیست؟ شمع بالا باشد، قدرت بیشتری نشان می دهد.
این الگو همچنین زمانی قابل اعتمادتر است که یک حرکت صعودی را دنبال کند.
اگر عمل قیمت متلاطم یا متغیر باشد، بسیاری از الگوهای فراگیر رخ خواهند داد، اما بعید است که منجر به حرکت قیمت عمده شوند، زیرا روند کلی قیمت متلاطم یا متغیر است.
قبل از اقدام بر روی الگو، معامله گران معمولا منتظر می مانند تا شمع دوم بسته شود و سپس روی شمع زیر اقدام می کنند.
اقدامات شامل فروش یک موقعیت خرید به محض وقوع یک الگوی نزولی یا ورود بالقوه به یک موقعیت فروش است.
الگوی فراگیر صعودی
الگوی فراگیر صعودی یک الگوی معکوس دو شمعی است.
شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدن واقعی شمع اول را کاملاً «بلع» میکند.
این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع قرمز یا تیره و به دنبال آن یک شمع سبز توخالی بزرگتر است.
در روز دوم الگوی، قیمت پایینتر از پایینترین حد قبلی باز میشود، با این حال فشار خرید، قیمت را به سطح بالاتری نسبت به بالاترین قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود.
یک الگوی فراگیر صعودی نباید صرفاً به عنوان یک شمعدان سفید یا سبز که نشان دهنده حرکت رو به بالا قیمت است و به دنبال یک کندل سیاه که نشان دهنده حرکت رو به پایین قیمت است تفسیر شود.
از آنجایی که کندل کمتر از بسته شدن آن در روز اول باز می شود و هم بالاتر از باز شدن در روز اول بسته می شود، شمعدان سفید یا سبز در الگوی افزایشی صعودی نشان دهنده روزی است که در آن خرس ها قیمت را در صبح کنترل کردند ولی گاوها قاطعانه توانستند کنترل را بدست بیاورند.
شمعدان سفید یا سبز با الگوی فراگیر صعودی معمولاً دارای یک فیتیله بالایی کوچک است. این بدان معناست که نشان میدهد دوره به پایان رسید در حالی که قیمت همچنان در حال افزایش بود.
فقدان فتیله بالایی باعث میشود که روز بعد شمعدان سفید یا سبز دیگری تولید شود که بالاتر از بسته شدن الگوی فراگیر صعودی بسته میشود، اگرچه ممکن است دوره بعد پس از باز شدن در دهانه، یک شمعدان قرمز یا سیاه تولید شود.
الگوهای معاملاتی شمعدانی سه روزه
ستاره صبح
الگوی ستاره صبح یک الگوی سه میله ای است که پایان یا معکوس شدن یک روند نزولی را نشان می دهد. نوار اول یک بدنه سیاه(قرمز) بلند است که نشان دهنده ادامه روند نزولی است.
نوار دوم دارای بدنه کوچکی است که می تواند سیاه (قرمز)یا سفید(سبز) باشد و شکاف کمتری دارد.
نوار سوم الگوی بدنه سبز یا سفیدی را نشان می دهد که به خوبی در ناحیه بدنه قرمز یا سیاه روز اول بسته می شود.
الگوهای ستاره صبح را می توان به عنوان یک نشانه بصری برای شروع یک روند معکوس از نزولی به صعودی استفاده کرد، اما زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که سایر شاخص های فنی همانطور که قبلا ذکر شد، از آنها حمایت کنند.
به طور کلی، یک معامله گر می خواهد شاهد افزایش حجم در طول سه جلسه تشکیل الگو باشد و در روز سوم بیشترین حجم را مشاهده کند.
حجم بالا در روز سوم اغلب به عنوان تأیید الگو (و یک روند صعودی بعدی) بدون توجه به سایر شاخص ها در نظر گرفته می شود.
همانطور که ستاره صبح در جلسه سوم شکل می گیرد و تا زمانی که نشانه هایی دیگر دال بر تغییر روند وجود داشته باشد، روند صعودی را طی می کند.
الگو کندل چکش چیست؟ انواع کندل چکش نزولی و صعودی
کندل ها، ابزارهای مفید برای نمایش نوسانات یک سرمایه و دارایی هستند. داده هایی که از هریک کندل قابل دریافت و تحلیل هستند، آنقدر مفید و قابل اعتنا می باشند که معمولا اغلب تحلیل های تکنیکال را بر مبنای آن انجام می دهند. الگوهایی که از توالی این کندل ها بر روی نمودار و خصوصا نمودار قیمت و ارزش شکل می گیرد، معانی مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. یکی از رایج ترین این الگوها، الگوی کندل چکش است. یک الگوی تک کندلی که علی رغم سایر الگوهای تشکیل شده، مبتنی بر یک کندل بوده و نشان دهنده بروز رویدادی مهم در جریان خرید و فروش دارایی است. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد این کندل و الگوی موردنظر آن بحث خواهیم کرد و نتیجه گیری های عمومی تحلیل تکنیکال شامل مناطق مقاومت و حمایت و البته نقاط ورود و خروج را برای شما موشکافی می کنیم.
کندل چکش چیست؟
الگوی کندل چکشی یکی از رایج ترین الگوهای تشکیل شده بر روی نمودارهای قیمت است. الگویی تک کندلی که تمامی مفهوم بدست آمده از آن را از یک کندل بدست می آوریم و این کاملا برخلاف مفهوم روند در سایر الگوها می باشد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دارایی در روند فروش خود با جانب ضعف مواجه شده و این چربش به سمت خریداران سنگینی می کند و این موضوع خبر خوبی برای سهامداران و دارندگان سرمایه مورد نظر می باشد. اولین نشانه در این الگو، بازگشت روند نزولی است. به این معنا که پس از یک دوره نزولی در سهم، عرضه به کف رسیده است و تقاضا در حال حرکت به سمت رشد است. برای نمایش ظاهر این کندل می توانید به شکل زیر توجه کنید :
بدنه کوتاهی در قسمت بالایی این کندل وجود دارد و البته یک دم بلند در قسمت پایینی که نشان دهنده رشد تقاضا می باشد. طول سایه پایینی باید حداقل به اندازه دو برابر بدنه اصلی کندل باشد تا از آن به عنوان یک کندل چکش یاد کنیم. رنگ سفید یا مشکی آنها نیز نشان دهنده روند های صعودی و نزولی هستند که البته به دلیل تغییر روند به صعودی در هر حالت اهمیت چندانی ندارد و آنچه مورد نظر است، طول سایه پایینی می باشد. این طول سایه نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی است و هر چه طول آن بلندتر باشد، حجم معاملات صورت گرفته در آن بازه زمانی نیز بیشتر است. در واقع این گونه تصور کنید که فروشندگان در طی یک ماراتن سخت به دنبال کاهش قیمت بازشدن دارایی هستند و در قسمت مقابل نیز خریداران این تلاش را برای نزدیک کردن قیمت بسته شدن سهم به قیمت باز شدن می کنند. بنابراین تشکیل چنین الگویی بر روی کندل با شکلی که به شما نشان داده شد، حکایت از اتمام روند عرضه از سوی فروشندگان و کاهش قدرت آنهاست و نوید آغاز روند صعودی برای اصلاح یک سقوط بلند مدت است.
در این میان استثنائات را باید مورد توجه قرار داد. کندل چکشی در یک وارسی انحصاری می تواند گمراه کننده باشد و باید در موقعیت خود تحلیل شود. مثالی که می توان در این مورد به آن اشاره کرد، بازار در حالت رنج است که نمی توان کندل با سایه بلند پایینی را به عنوان کندل چکشی تلقی کرد و بر اساس آن رای به تغییر روند بازار داد. هر اقدامی با اجرای این تحلیل غلط می تواند برای معامله گر یک فاجعه تلقی شود و او را وارد چالش اساسی کند. مثال دیگر برای تحلیل غلط کندل چکش، روند نزولی الگوهای سه کندلی چیست؟ است که علیرغم تشکیل یک کندل چکشی، به ناحیه حمایتی قدرتمندی نرسیده باشد. بنابراین، تلاش کنید، الگوی کندل چکش تشکیل شده را با سایر عوامل دخیل در آن تحلیل کرده و معتبرتر به نتیجه برسید.
انواع کندل های چکشی
دسته بندی کندل های چکشی بر مبنای روند انجام می شود. یعنی روند نزولی و صعودی می تواند کندل های چکش متفاوتی را به ما نشان دهد :
1- کندل چکش نزولی
کندل چکش نزولی نشان دهنده این موضوع است که فروشندگان در موقعیت ضعف هستند اما قیمت نهایی را به پایین تر از قیمت بازشدن رسانده اند.
2- کندل چکش صعودی
قدرت خرید خریداران در این کندل چکشی نسبت به کندل فوق، بیشتر است و سایه زیرین کندل نیز در این حالت بلندتر است. این بدین معناست که آنها پس از یک جدال نفس گیر در عرضه و تقاضا، قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن رسانده اند. ظهور این کندل در روندهای نزولی بهترین اتفاق ممکن است که نشان می دهد به پایان این روند نزدیک می شویم. اگر در آن ناحیه قادر به شناسایی یک حمایت قوی نیز باشیم، سیگنال بسیار ارزشمندی برای ورود و خرید محسوب می شود.
ظهور کندل چکش نزولی در یک روند صعودی
پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
در فرایند کندل شناسی، پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
ظهور کندل چکش صعودی در یک روند نزولی
بهترین حالت همین است که به تعریف اولیه کندل چکشی بر می گردد. در یک روند نزولی که غلبه عرضه بر تقاضا وجود دارد، فروشندگان به موضع ضعف می روند و توانایی مقابله با خریداران را از دست می دهند. اگر این اتفاق در یک ناحیه حمایتی قوی رخ داده باشد، می توان به صراحت از تغییر روند و اتمام روند نزولی خبر داد.
اگر این روند نزولی تشکیل شده از سه کندل نزولی قرمز باشد و سپس یک کندل چکشی ظاهر شود، گزینه و سیگنال محتمل، سیگنال خرید و ورود است اما این موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :
- پس از کندل چکش، کندل بعدی صعودی باشد.
- چندین کندل بعدی کندل چکشی، صعودی بوده و قیمت نهایی هر کدام بالاتر از قیمت نهایی کندل قبلی بوده باشد.
- اگر قیمت نهایی کندل بعدی، پایین تر از قیمت نهایی کندل چکش بوده باشد، کندل چکش از اعتبار ساقط می شود و تغییر روند منتفی است.
- در روند صعودی، با تشکیل یک چکش نزولی، اگر کندل بعدی نیز نزولی باشد، قطعا روند صعودی به نزولی تغییر کرده است.
- تشکیل یک کندل چکش نزولی در یک روند صعودی، و سپس ایجاد چند کندل نزولی نشان از استمرار روند نزولی است و باید انتظار بکشید تا پس از اتمام این روند وارد سهم شوید.
- و اگر چکش نزولی تشکیل شده در یک روند صعودی را در نظر بگیرید و کندل بعدی آن یک کندل صعودی با قیمت نهایی بالاتر از چکش باشد، دیگر چکش را فراموش کنید و بدانید که اعتبار آن ساقط است.
علل شکل گیری چکش در روند
تحلیل های تکنیکال از بهترین ابزارهای پیش بینی روند بازار هستند که مبتنی بر اعداد و ارقام و ریاضیات اند اما نباید هر نتیجه گیری از آنها را به صورت قطعی فرض کرد و رخداد آن را انتظار کشید. این ها تماما به صورت تطبیق الگوهای قبلی با داده های فعلی هستند و هیچ الزامی برای وقوع آنها نیست. کندل چکش و الگوی تشکیل شده در آن، نشان دهنده تغییر روند است. یک روند نزولی که به انتها رسیده و حال باید به سمت صعود پیش برود. اعتبار این الگو به سایه ای است که در کندل چکش تشکیل شده است. بلندی بیشتر سایه نشانه اعتبار بیشتر و قدرت بالای خریداران خواهد بود. برای اطلاق چکش به یک کندل، باید چندین کندل قبلی آن نزولی بوده باشد تا با یک روند نزولی هم خوانی داشته باشد. یک موضوع دیگر در این کندل، عدم وجود شاخ بر روی بدنه است.
این نشان می دهد که این جدال یک رقابت سخت برای حفظ قیمت در منطقه حمایتی خریداران است. حمایتی که تا آخرین لحظات معاملات وجود دارد و اجازه نزولی شدن را نمی دهد و اگر زمان بیشتری به آنها تعلق گیرد، می توانند به طور کامل آن را به روند صعودی تبدیل کنند. این زمان بیشتر همان کندل روز بعد است که باید قیمت نهایی بالاتر از چکش را به ثبت برساند. در واقع باید این رویه صعودی در چند کندل بعدی تداوم داشته باشد. این محدوده حمایتی نباید نقض شود و به همین دلیل است که توصیه جدی تحلیلگران به معامله گران این است که کندل های قبل و بعد از چکش، نباید به هیچ عنوان وارد منطقه حمایتی شوند. این یک نکته بسیار مهم برای معامله است.
حد ضرر در الگوی چکش
به صورت عام، حد ضرر الگوی چکش را انتهای دم کندل در نظر می گیرند. یعنی اگر قیمت کندل بعدی، از انتهای دم پایین تر باشد، قطعا این کندل نقض شده است. همچنین بسیار دقیق باشید که اگر کندل چکش، روند صعودی را تایید نکرده و وارد یک روند نزولی شود، احتمالا قدرت زیادی در سقوط سهم خواهد داشت و سیگنال فروش در زیر دم کندل چکش صادر می شود. بنابراین در هر روند نزولی باید تعداد الگوهای سه کندلی چیست؟ زیادی از چکش هایی را شاهد باشید که نقض شده و روند نزولی قدرتمندتر از قبل به حرکت خود ادامه داده باشد.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که تجربیات معامله گران در بستر واقعی معاملات، نشان می دهد که علم بررسی کندل ها، می تواند کمک بسیاری در پیش بینی روند و جلوگیری از زیان نماید. بنابراین هیچ گاه آموزش و یادگیری الگوها و تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید و به جد آن را دنبال نمایید. همچنین شما می توانید در مورد کندل دوجی یا کندل مرد به دار آویخته به شکل کامل نیز مطالعه نمایید.
کندل چیست و انواع آن کدامند؟
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند. بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد. به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است. این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج الگوهای سه کندلی چیست؟ از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند. دامنه نوسانات سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند. در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور الگوهای سه کندلی چیست؟ مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگوهای سه کندلی چیست؟ الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
۱۳- الگوی سه مکعب سفید
این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همهی شمعها در این الگو صعودی است.
۱۴- الگوی ابر تیره
این الگو دارای دو شمع است که رنگهای متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است. ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.
۱۵- الگوی رسوخ گر
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو معمولاً برای معاملهگران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود و معمولاً اندازه آنها با یکدیگر برابر است.
۱۷- الگوی سه سرباز سفید
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد و حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معاملهگران است. این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان میکند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
۱۸- الگوی سه خط حمله
معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمیشود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین
این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت الگوهای سه کندلی چیست؟ صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوهای مهم کندل استیک در بازار بورس،ارز دیجیتال و فارکس
الگوهای کندل استیک یکی از پایه ای ترین مطالبی می باشد که معامله گران در بازار سرمایه باید با آن آشنا باشند. الگوهای کندل استیک با توجه به ساختاری که دارند توانایی انتقال روحیات معامله گران بازر را بر روی نمودار دارا می باشند. بنابراین شناخت الگوهای کندل استیک می تواند به ما در تشخیص روندهای پیش روی بازار بسیار کمک کنند.
کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.
الگوی سه کلاغ سیاه
معمولا این الگو نشان دهنده تغییر روند در روند های صعودی می باشد و باعث شروع یک روند نزولی خواهد شد، هرگاه این کندلهای نزولی بزرگتر و قوی تر باشند بیانگر این موضوع می باشد که روند نزولی قویی آغاز شده است.
چکش سیاه معکوس
این الگو نشان دهنده بازگشت قیمت می باشد و هرچه سایه بلند تری داشته باشد الگوی معتبر تر ی خواهد بود و ضمنا هرچه بدنه کوچکتری داشته باشد به اعتبار این الگو افزوده خواهد شد. این الگو ممکن است در سقف ها یا کفها ایجاد شود که در هر حالت بیانگر تغییر جهت بازار خواهد بود البته برای تصمیم گیری باید از اندیکاتور ها نیز تاییدیه گرفت.
چکش سفید معکوس
این الگو معمولا در انتهای یک بازار نزولی ظاهر می شود که بیان گر تغییر روند بازار از نزولی به صعودی می باشد در این الگو هرچه سایه بلند تر باشد بیانگر اعتبار بیشتر این الگو می باشد.
ستاره ثاقب
الگوی ستاره ثاقب یا pin bar یک الگوی بسیار معتبر برای تشخیص پایان یک روند صعودی می باشد و هرچه سایه های بزرگتر و بدنه کوچکتر داشته باشد بر اعتبار این الگو افزوده خواهد شد.
خط گردن
الگوی خط گردن وقتی اتفاق می افتد که یک کندل صعودی باطول کامل بعد از یک کندل نزولی با گپ ایجاد شود. این الگو معمولا در ادامه یک روند نزولی ایجاد می شود.
ستاره صبحگاهی
ستاره صبحگاهی یک الگوی سه کندله می باشد که نوید بخش یک بازار صعودی و پایان یک روند نزولی می باشد و جزء الگوهای مهم بازگشتی در روند است.
ابر سیاه
ابر سیاه یک الگوی دو کندله می باشد که معمولا بعد از پایان یک روند صعودی ایجاد می شود و جزء الگوهای برگشتی در سقف می باشد هر اندازه شکاف بین کندل اول و دوم بیشتر باید اعتبار الگو بیشتر خواهد بود. و ضمنا افزایش حجم معاملات در کندل دوم می تواند تاییدی باشد بر درستی الگوی ابر سیاه.
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی در انتهای یک روند نزولی ایجاد می گردد و یک الگوی دو کندله می باشد که کندل الگوهای سه کندلی چیست؟ دوم به طور کامل در دل کندل اول قرار می گیرد. این الگو جزء الگوهای مهم بازگشتی در روند می باشد.
ستاره شامگاهی
ستاره شامگاهی یک الگوی سه کندله می باشد که در انتهای یک روند صعودی ظاهر می گردد و معمولا باعث تغییر روند بازار می شود در این الگو کندل دوم با گپ از کندل اول باز می شود و ضمنا کندل سوم در این الگو حتما باید نزولی باشد تا این الگو تکمیل شود.
نویسنده : مهندس مصطفی اجارستاقی
با سپاس از همراهی شما کاربران عزیز جهت بهبود کیفی مطالب سایت لطفا نظرات و دیدگاه های خود در ارتباط با مطالب فوق را در انتهای همین پست ثبت گردانید .
کندل دوجی چیست؟ چگونه میتوان با آن معامله کرد؟
کندل دوجی، کندلی است که در آن قیمت بازشدن و قیمت بستهشدن کندل کاملا یکسان ویا بسیار نزدیک به یکدیگر هستند. این نوع کندلها مفهوم بیتصمیمی در نمودار را دربرداشته و در تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمتی کاربرد بسیار زیادی دارند. اما منظور از بیتصمیمی چیست؟
بیتصمیمی به این معناست که خریداران و فروشندگان در حالت انتظار به سر میبرند و روند حاکم بر نمودار در حال ضعیفشدن است. در این حالت، با مشاهده کوچکترین نشانه میتوان وارد معاملات خرید یا فروش شد.
کندلهای دوجی چه زمانی تشکیل میشوند؟
همانطور که گفتیم، کندلهای دوجی نشاندهنده خستگی و نوعی بیتصمیمی در نمودار است. به این معنا که قدرت خریداران و فروشندگان با یکدیگر برابر بوده و به احتمال زیاد، روند حاکم بر نمودار در حال پایان یافتن است. در چنین شرایطی میتوان با بررسی سایر عوامل تاثیرگذار بر قیمت، معاملات خرید و فروش را مدیریت کرد.
دقت کنید که تشکیل یک کندلدوجی لزوما به معنای پایان روند نیست و باید ستاپ معاملاتی نیز این پایان روند را تایید کند. در ادامه به بررسی نحوه استفاده از کندلهای دوجی در انجام معاملات خرید و فروش میپردازیم.
کندلدوجی در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم تشکیل کندلدوجی میتواند نشانهای از پایان روند حاکم بر نمودار باشد. اما این امر همیشه صادق نیست. بلکه زمان و محل تشکیل کندلهای دوجی در نمودار، میتواند تقویت کننده یا تضعیف کننده تاثیر دوجی در پایان روند باشد.
به بیان سادهتر، تشکیل کندلهای دوجی روی سطوحی که پتانسیل برگشت قیمت دارند، اهمیت دارد. سطوح حمایت و مقاومت و سطوح اصلاح فیبوناچی از مهمترین این سطوح هستند که اصطلاحا PRZ نامیده میشوند.
الگوی دوجی به همراه کندل پوشاننده (Engulfing Bar)
اگر پس از یک روند صعودی و همزمان با رسیدن به یک سطح مقاومتی، شاهد تشکیل یک کندلدوجی باشیم، احتمالا در پایان روند صعودی قرار گرفتهایم. اما این تنها یک احتمال است و میبایست برای نشانههای دیگر منتظر بمانیم.
در صورتی که پس از کندلدوجی، روی یک سطح مقاومتی، یک کندل نزولی تشکیل شود، به گونهای که کندلدوجی را به صورت کامل پوشش دهد، پایان روند صعودی تایید میشود. در چنین شرایطی میتوان از معاملات خرید خارج و وارد معاملات فروش شد.
این استراتژی، به طور مشابه در روندهای نزولی نیز قابل استفاده است. اگر پس از یک روند نزولی و همزمان با رسیدن به یک سطح حمایتی، یک کندلدوجی تشکیل شود، میتواند نشانهای بر پایان روند نزولی باشد. اما میبایست برای ایجاد یک تاییدیه منتظر بمانیم.
حال اگر پس از تشکیل یک کندلدوجی روی یک سطح حمایتی، شاهد تشکیل یک کندل صعودی باشیم، به طوری که تمام کندلدوجی پوشش دادهشود، پایان روند نزولی تایید میشود. بنابراین میتوان وارد معاملات خرید شد.
الگوی سه کندلی به همراه دوجی
اگر پس از یک روند صعودی و همزمان با رسیدن به یک سطح مقاومتی، کندلدوجی به گونهای تشکیل شود که قبل از آن یک کندل صعودی و پس از آن یک کندل نزولی باشد، روند صعودی به پایان رسیده و میتوان برای ورود به معاملات فروش برنامهریزی کرد.
دقت کنید که شرط مهم این الگو این است که قیمت بستهشدن در سومین کندل(C3)، الگوهای سه کندلی چیست؟ از پایین ترین قیمت در دوجی(L2)، کمتر باشد.
به طور مشابه، اگر پس از یک روند نزولی و همزمان با رسید به یک سطح حمایتی، کندلدوجی به گونهای تشکیل شود که قبل از آن یک کندل نزولی و بعد از آن کندل صعودی باشد، روند نزولی به پایان رسیده و میتوان برای ورود به معاملات خرید برنامهریزی کرد. دقت کنید که شرط مهم این الگو این است که قیمت بستهشدن در سومین کندل(C3)، از بالاترین قیمت در دوجی(H2)، بیشتر باشد.
نکات تکمیلی در مورد کندلهای دوجی
- کندلهای دوجی در عین حال که نشاندهندهی بیتصمیمی در نمودار قیمت هستند، خود نیز میتوانند در تشخیص ادامه روند، کمک کننده باشند. عموما معاملهگران دوجیهای سبز رنگ را به عنوان نشانهای برای صعود و دوجیهای قرمزرنگ را به عنوان نشانهای برای نزول در نظر میگیرند.
در صورتی که این تصور چندان صحیح نیست. نکته جالب در مورد دوجیها این است که نحوه تشکیل آنها، از رنگ آنها اهمیت بیشتری دارد. به عبارت سادهتر، کندلدوجی که بدنه آن نزدیک به پایینترین قیمت قرار گرفته، نشاندهنده فشار فروش در بازار است. علیرغم اینکه ممکن است سبز رنگ باشد.
با باز شدن این بازارها، حجم معاملات به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. بنابراین در صورت مشاهده کندلهای دوجی در زمان قبل از بازشدن این بازارها، احتمال تغییر روند حاکم برنمودار نیز تا حد زیادی افزایش مییابد.
کندلدوجی چیست؟
دوجی نوع خاصی از کندل در نمودارهای کندل استیک است که دارای سایههای بزرگ و بدنههای بسیار کوچک است. این کندلها عموما نشاندهنده بیتصمیمی در نمودار هستند.
تاثیر کندلهای دوجی بر قیمت چگونه است؟
تشکیل کندل دوجی رو سطوح مستعد برگشت قیمت، مثل سطوح حمایت و مقاومت و سطوح فیبوناچی، نشاندهنده تضعیف روند حاکم بر نمودار است.
چگونه با کندلهای دوجی معامله کنیم؟
کندلهای دوجی عموما نشاندهنده برابری قدرت خریداران و فروشندگان در بازار است. در صورتی که کندلهای دوجی روی سطوح مستعد برگشت قیمت تشکیل شوند، به عنوان سیگنالی برای برگشت قیمت در نظر گرفته میشوند.
بنابراین با مشاهده کندلهای دوجی و ارزیابی سایر عوامل تاثیرگذار بر قیمت، میتوان در جهتی مخالف با روند حاکم الگوهای سه کندلی چیست؟ الگوهای سه کندلی چیست؟ بر نمودار، وارد پوزیشنهای معاملاتی شد.
جمعبندی
کندل دوجی کندلی است که دارای سایههای بلند و بدنه بسیار کوچک است. این کندلها نشاندهنده نوعی بیتصمیمی و برابری قدرت خریداران و فروشندگان است. در صورتی که کندلهای دوجی روی سطوح مستعد برگشت قیمت قرار گیرند، میتوانند سیگنالی برای پایان روند فعلی باشند. بنابراین میتوان از این کندلها برای ورود به معامله در جهتی مخالف با روند فعلی حاکم بر نمودار استفادهکرد.
دیدگاه شما