انواع الگوهای قیمتی


الگوهای برگشتی (قسمت اول)

الگوهای کلاسیک اشکالی معنی دار تشکیل شده از امواج تغییرات قیمتی در بازار می باشند که از روی تشکیل آنها میتوان موج ها یا هدف های قیمتی جدیدی را پیش بینی کرد. در استفاده از الگوها حتما باید تا تشکیل کامل الگو صبر کرد و در نقطه صحیح و پیش بینی شده وارد شد.

نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی

  1. لازمه شروع هر الگوي برگشتی وجود یک روند اولیه می باشد.
  2. اولین اخطار براي ایجاد برگشت روند اکثراً زمانی ساطع می شود که یکی از خطوط روند شکسته شود.
  3. بزرگ بودن الگو نشانه بزرگ بودن (ارتفاع و پهنا)تحرکات بعد از آن می باشد.
  4. الگوهاي سقف معمولا دوره زمانی کوتاه تر و نوسان بلندتري نسب به الگوهاي کف دارند. به همین دلیل است که خرید در کف به مراتب ساده تر از فروختن در سقف می باشد.
  5. کف ها معمولا تغییرات قیمت کمتري دارند و زمان بیشتري براي تشکیل شدن صرف می کنند.
  6. حجم معمولا در نقاط سقف اهمیت فوق العاده اي دارند.

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی بازگشتی است که معمولا روی نمودارهای میله‌ای، خطی و نمودارهای شمعی یافت می‌شود. همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو قله متوالی تشکیل شده که تقریبا مساوی هم هستند و یک دره متوسط در بین آنها وجود دارد.

ممکن است انواع مختلفی از این الگو وجود داشته باشد. الگوی کلاسیک سقف دوقلو حتی اگر نشان از تغییراتی بلندمدت نداشته باشد، حداقل یک تغییر متوسط در تغییر روند صعودی به نزولی را خواهد داشت. بسیاری از الگوهای احتمالی سقف دوقلو می‌تواند در طول مسیر صعودی ایجاد گردند اما تا زمانی که حمایت اصلی شکسته نشود، بازگشت قیمت نمی‌تواند مورد تایید قرار گیرد.

نکات مهم در الگوی سقف دو قلو به شرح زیر می باشد:

۱ روند قبلی: قبل از تشکیل هر الگوی بازگشتی، باید یک روند وجود داشته باشد که بتوان بازگشتی برای آن متصور بود. در مورد سقف دوقلو، باید وجود یک روند صعودی چندماهه قبل از شکل‌گیری الگو وجود داشته باشد.

۲ اولین قله: اولین سقف (قله) می‌بایست بالاترین قیمت در روند کنونی باشد. در سقف اول به نظر می‌رسد که روند در حال ادامه دادن روند است و هیچ تهدیدی متوجه روند نیست.

۳ دره: بعد از تشکیل اولین سقف یا قله، یک نزول موقتی در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد شکل می‌گیرد. حجم معاملات در حین نزول قیمت از سقف اول معمولا ناچیز است. شکل دره بعد از سقف اول می‌تواند گاهی اوقات کمی گرد باشد که نشانه تقاضای ملایم در سهم است.

۴ دومین قله: بعد از تشکیل دره معمولا حرکت قیمت با حجم کم همراه می‌شود و در محدوده‌ی قیمتی قله قبلی، قیمت با مقاومت مواجه می‌شود و سقف (قله) دوم تشکیل می‌گردد. حتی بعد از مواجه شدن با مقاومت، تشکیل شدن سقف دوقلو در حد احتمال است و الگوی سقف دوقلو هنوز تایید نشده است. دوره زمانی بین دو سقف معمولا ۱ تا ۳ ماهه است ولی می‌تواند از چندهفته تا چندماه متغیر باشد. در تشکیل الگوی سقف دوقلو سقف‌های دقیق ارجحیت دارند ولی تغییر ۳ درصدی قله‌ها نسبت هم نیز قابل قبول است.

۵ نزول از قله دوم: حتی بعد از نزول قیمت از قله دوم، الگوی سقف دوقلو و تغییر روند هنوز کامل نشده است. شکست حمایت به سمت پایین که قبلا در پایین‌ترین نقطه بین قله‌ها تشکیل شده، الگوی بازگشتی سقف دوقلو را تکمیل می‌کند. این شکست می‌بایست با قدرت و افزایش در حجم معاملات همراه باشد.

۶ تبدیل حمایت به مقاومت: حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت می‌شود و گاهی اوقات قیمت مجددا به این سطح مقاومت (که قبلا حمایت بوده) اصطلاحا پولبک می‌زند. چنین برگشت‌های موقت و برخورد به مقاومت، معمولا فرصتی برای خروج است.

۸ هدف قیمت: فاصله بین حمایت شکسته‌شده تا قله‌ی الگو را می‌توان از سطح حمایت رو به پایین محاسبه نمود تا هدف قیمتی این الگو بدست آید. بنابراین هرقدر الگوی تشکیل شده بزرگ‌تر باشد، پتانسیل افت قیمت بیشتری نیز در نزول احتمالی وجود خواهد داشت.

الگوی کف دوقلو

الگوی بازگشتی کف دوقلو یک الگوی صعودی است که معمولا نمودارهای میله‌ای، خطی و شمعی تشخیص داده می‌شود. همانطور که از نام آن مشخص است، الگو از دو دره (کف) متوالی که تقریبا با هم برابرند تشکیل شده است و یک قله متوسط در وسط آنهاست. در نظر داشته باشید، الگوی کف دوقلو روی نمودار نقطه و رقم کاملا متفاوت است و یک الگوی نزولی محسوب می‌شود.
اکثر الگوهای احتمالی کف دوقلو می‌توانند در مسیر نزول شکل بگیرند اما تا زمانی که حمایت کلیدی شکسته نشده است، تغییر روند مورد تایید نخواهد بود.

نکات مهم در الگوی کف دو قلو به شرح زیر می باشد:

۱- روند قبلی : برای شکل‌گیری هر الگوی بازگشتی کف دوقلو، طبیعتا باید یک روند نزولی قابل توجه و کاملا مشخص وجود داشته باشد. بنابراین وقتی هیچ روندی حاکم نیست نباید اشکال احتمالی را یک الگوی کف دوقلو دانست.

۲- کف (دره) اول : کف اول می‌بایست در پایین‌ترین نقطه روند فعلی باشد. بنابراین، اولین کف به ظاهر یک کف معمولی است و پس از تشکیل کف اول، به نظر می‌رسد که روند نزولی ادامه دارد.

۳- قله : بعد از تشکیل کف اول، یک قله شکل می‌گیرد که معمولا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از کف فاصله دارد. حجم معاملات در این نقطه معمولا نسبت به کف تشکیل شده، پایین‌تر است. قله برخی اوقات ظاهری تیز و گاهی نیز ظاهر گردمانند دارد؛ قیمت گاهی در نزول کمی تعلل می‌کند که نشان از افزایش موقتی تقاضاست ولی این افزایش تقاضا خیلی قدرتمند نیست و سرانجام قیمت نزول می‌کند.

۴- کف دوم : نزول از سقف معمولا همراه با حجم کمی صورت می‌گیرد و با حمایت تشکیل شده از کف قبلی برخورد می‌کند. واکنش قیمت به حمایت قبلی موردانتظار است اما حتی پس از واکنش قیمت به حمایت، هنوز تشکیل کف دوقلو قطعی نشده است.
بازه زمانی بین دو کف متفاوت است و معمولا بین چندهفته تا ۱ تا ۳ ماه طول می‌کشد. ترجیح این است که تشکیل دو کف دقیقا در یک خط باشد ولی جا برای بالاتر یا پایین‌تر تشکیل شدن کف ( تا ۳ درصد اختلاف نسبت به کف قبلی ) وجود دارد.

۵- بعد از کف دوم : حجم معاملات در کف دوقلو اهمیت بیشتری نسبت به سقف دوقلو دارد. برای معتبر بوده الگو، باید فشار خرید و حجم معاملات در حالی که قیمت از کف دوم در حال صعود است افزایش یابد. یک صعود شتاب‌گرفته که دارای یک یا دو گپ نیز است نشانگر این است که تمایل زیادی برای تغییر روند وجود دارد.

۶- شکست مقاومت : حتی با حرکت قیمت به سمت مقاومت، کف دوقلو هنوز تایید نشده است و این الگو زمانی تایید می‌شود که مقاومت پیش‌ رو (مقاومت ناشی از سقف قبلی) با قدرت شکسته شود.

۷- تبدیل مقاومت به حمایت : مقاومت شکسته شده به یک حمایت احتمالی تبدیل می‌شود و احتمال وجود یک پولبک نیز وجود دارد. این پولبک فرصت دوباره‌‌ای برای ورود به سهم و بهره‌گیری از روند صعودی است.

۸- هدف قیمت : فاصله بین مقاومت شکسته شده تا کف، مقداری است که هدف تئوریک سهم محسوب می‌شود. بنابراین هرقدر این الگو بزرگ‌تر باشد، بعد از شکست مقاومت، قیمت نیز رشد احتمالی بیشتری خواهد داشت.

سقف و کف سه‌قلو

این الگوها نیز همانند الگوهای سقف و کف دوقلو یک الگوی بازگشتی بوده و فقط به‌جای دوقلو به سه‌قلو تبدیل می‌شود و به بیان دیگر به‌جای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می‌شود.

الگوهای کلاسیک

الگوهای کلاسیک بخش مهمی از تحلیل تکنیکال هستند که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم آن‌ها را مشاهده نمود.الگوهای کلاسیک می‌توانند به عنوان سیگنالی برای پیش بینی و یا ورودوخروج معامله گر مورد استفاده قرار گیرد. به ‌طور کلي الگوهای کلاسیک به دودسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسيم مي‌شوند.الگو بازگشتی زمانی رخ میدهد که در محدوده قیمتی ازانتهای روند فروشندها بر خریداران قالب میشوند که قیمت توان گذر از آن محدوده را ندارد و قیمت شروع به اصلاح میکند،و بااستفاده از قوانین الگوها می توان میزان کاهش قیمت را پیش بینی کرد. برای اطمینان از تغییر روند از واگرایی اندیکاتورهای (مکدی_ار اس ای)کمک می گیریم که مهر تایید بر الگوهاهستند. الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو جزء بازگشتی ها هستند. در الگو ادامه دهنده روندها بعد از افزایش قیمت تصمیم به استراحت میگیرند که برای مدت زمانی در همان محدوده ها نوسان کنند که بعد از گذشت زمان خریدار و فروشنده بر سر یک قیمت همنظر میشوند و در نهایت به مسیر قبلی خود ادامه می دهند . الگو پرچم،مثلث ،کنج در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار مي‌گيرند.

الگوی سر و شانه: اين الگو در تايم فريم‌های مختلفی تشکيل مي‌شوند، ولي بيشترين استفاده در تايم روزانه است.اين الگو يکی از الگوهای برگشتی کلاسيک به‌حساب مي‌آيد. زمانی انواع الگوهای قیمتی که قیمت بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا و گپ معاملاتی يا به همراه يک کندل قوی اين خط را رد کند و طی 3روز متوالی قیمت پایینتر از آن بسته شود به‌منزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.گاهی اوقات قیمت بعد از خارج شدن دوباره خط گردن را لمس میکند که اصلاحا به آن پولبک می گویند. هدف قيمتی اول از شانه تا خط گردن و هدف دوم به اندازه فاصله سر تا خط گردن می باشد. نکته ای که حائز اهمیت است اینکه هر چه شانه چپ و راست ازنظر بازه زمانی و تغییرات قیمتی به هم نزدیکتر باشند الگو اعتبار بیشتری دارد ، و همچنین صاف بودن خط گردن به اعتبار الگو می افزاید .

1 5

الگوی سقف دوقلو: اين الگو نيز همانند الگوی سرشانه يک الگوی بازگشتی است. سقف دوقلو يک سيگنال نزولي در بازار است . برای تایید الگو حتما از واگرایی در اندیکاتور مکدی در قله دوم کمک میگیریم و در صورت عبور از خط گردن با حجم بالا و تثبیت قیمت در پایینتر از آن میگوییم سقف دوقلو شکل گرفته است .هدف قيمتی به‌اندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن می باشد.

2 4

الگوی کف دوقلو:الگو کف دوقلو الگو باز گشتی ونشانه شروع روند صعودی در بازار تلقی می شود که حتما برای تایید الگو بایستی نمودار قیمت را با اندیکاتورها ترکیب کنیم . برای ورود به معامله در صورت مشاهده این الگو به دو صورت بای لیمیت و بای استاپ میتوان عمل کرد که این دو پوزیشن به استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.

3 4

الگوی پرچم: اين الگو يکی از الگوهای ادامه‌دهنده در تحليل تکنيکال است. تشکيل این الگو پس از يک‌روند پرقدرت شکل می گیرد که موجب استراحت و تجديدقوا به منظور ادامه روند اصلی مي‌شود.ولی در بعضی مواقع باعث تغيير روند در يک سهم خواهد شد مثلا زمانی که سهم وارد الگو شده و به‌صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغيير روند مي‌شود. باید در نظر داشت که انواع الگوهای قیمتی به هیچ عنوان قبل از شکست خط و تثبیت آن در جهت ادامه روند ،تصمیم به معامله نمیگیریم . هدف قيمتی اول به حد فاصل سقف و کف ، هدف دوم به‌اندازه پایه پرچم می باشد .

در تصویر زیر، سمت چپ الگوی پرچم و سمت راست الگوی مثلث را مشاهده می کنید:

7 4

الگوی مثلث :اين الگو یکی از الگوهای ادامه‌دهنده است ،ولی می تواند بصورت الگو بازگشتی هم عمل کند . تغييرات قيمت در مثلث متقارن به این صورت هست که سقف ها پایین تر از سقف قبلی و کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. ولی در مثلث نامتقارن تغییرات قیمت در سقف باهم برابر است ولی هر چه به کنج مثلث نزدیک می شویم کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. معمولا شکست های مثلث در مقاومت رخ می دهند که مي توان انتظار داشت به اندازه قاعده اولين حرکت داخل مثلث درجهت بالا به روند خود ادامه دهد نکته ای که لازم است بدانیم اینکه هیچگاه مجاز به معامله در داخل مثلث نیستیم ما منتظریم تا شکست رخ دهد ،که دراین صورت هست تصمیم به معامله میگیریم .

5 4

همچنین چنانچه یک مستطیل مانند شکل زیر تشکیل شود، الگوی مستطیل شکل میگیرد:

4 6

الگوی کنج:این الگو مانند سایر الگوها دو نوع صعودی و نزولی دارد که بعد از شکست انواع الگوهای قیمتی هرکدام از ضلع ها صعودی یا نزولی بودن آن مشخص می شود. معمولا این الگو را در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می دهند. این الگو از دو خط روند همگرا تشکیل می شود که در آخر همدیگر را قطع میکنند. هرچه به انتها نزدیک میشویم فشردگی قیمت بیشتر می شود و به نسبت حجم آن کاهش میابد وانتظار می رود هنگام وقوع شکست ضلع بالا حجم آن افزایش چشمگیری داشته باشد آن زمان است که از شکل گیری این الگو اطمینان حاصل می شود که تصمیم به معامله میگیریم .

مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال دو بال پرواز برای مسیر معامله‌گری و سرمایه‌گذاری هستند. هیچکدام از این دو روش تحلیل به تنهایی پاسخگو نیاز معامله‌گر نیستند بلکه در کنارهم به کامل کردن پازل تحلیل خواهند پرداخت.

قبل شروع توضیحات بیشتر، به دلیل حساس بودن مباحث تحلیل پیشنهاد میکنیم اگر در این حوزه تازه وارد هستید از آموزش ها و تحلیل ارزهای دیجیتال سایت ارزیدو استفاده کنید تا با استفاده از تجربه کارشناسان متخصص این سایت بتوانید تصمیم گیری های بهتری داشته باشید.

تحلیل فاندامنتال در صدد پی بردن به ارزش ذاتی یا پتانسیل آینده یک پروژه، شرکت یا دارایی است. تحلیل تکنیکال به دنبال پیدا کردن بهترین نقاط ورود و خروج بر اساس نمودار قیمت و داده‌های گذشته قیمتی است. اهمیت اخبار در تحلیل بازار ارز دیجیتال نیز موضوعی بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

همانطور که بنده در مقالات مختلف بارها تاکید کرده‌ام، ارزشمندی یک پروژه به معنی خرید آن به هر قیمتی نیست!

نوسانات قیمت، نزول‌ها و صعودها ذات اصلی بازار بوده و به منزله بی‌اعتبار شدن پروژه نیست، از همین رو تحلیل فاندامنتال به تنهایی پاسخگو نیاز معامله‌گر نخواهد بود.

همین‌طور تحلیل تکنیکال تنها با داده‌های قیمتی سروکار دارد. تکنیکال در مورد پروژه، محصول، آینده احتمالی آن (فارغ از بحث قیمت) هیچ نقطه نظری نمی‌تواند ارائه دهد. داده‌های قیمتی در صورتی که اعتبار بنیادی پشت آن نباشد هیچ ارزشی ندارد و به تنهایی به آنها نمی‌توان اعتماد کرد.

این موضوع در دنیای ارز‌های دیجیتال بسیار اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد، زیرا این دنیا پر است از پروژه‌هایی که اعتبار کافی نداشته و تنها با هدف جمع‌کردن پول از دست مردم به بازار ورود کرده‌اند. پس همانطور که اول مقاله به انواع الگوهای قیمتی این موضوع اشاره کردیم، تحلیل فاندامنتال و تکنیکال دو بال پرواز معامله‌گری و سرمایه‌گذاری هستند که در کنار هم دیدگاه کافی را به سرمایه‌گذار ارائه می‌کنند.

حال در ادامه مقاله به تعریف کامل‌تر این دو موضوع خواهیم پرداخت و بیشتر با جزییات آنها آشنا خواهیم شد.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال یک روش تحلیلی است که به بررسی داده‌های دورنی یک پروژه می‌پردازد. هدف از این نوع تحلیل بدست آوردن دورنمایی از آینده یک پروژه یا یک شرکت و مسیر توسعه آن است.

آیا این محصول می‌تواند جایگاهی در بازار بدست آورد؟

آیا فروش آن سود‌ساز است؟ نسبت سود به هزینه آن چطور است؟

آیا تیم مدیریت پروژه از شایستگی کافی برای توسعه آن برخوردار است؟

اینها نمونه سوالاتی است که یک تحلیل‌‌گر فاندامنتال از خود می‌پرسد و در پی پاسخ آنها به تحقیق می‌پردازد. بدست آوردن هر پاسخ به اعتبار پروژه می‌افزاید، اگر پروژه‌ای را پیدا کردید که پاسخی برای سوالات بالا نداشت، بهتر است از آن دوری کنید.

یک تحلیل‌گر فاندامنتال باید به اخبار لحظه ای ارز دیجیتال، حواشی و داده‌های اقتصادی کلان آگاه باشد. تحلیل‌گر بنیادی باید به زیر و بم پروژه‌ فناوری مورد استفاده، تیم توسعه، محصول، پتانسیل ایجاد تقاضا و دورنمای توسعه آینده تسلط یابد آنگاه می‌تواند به کمک تحلیل تکنیکال تقطه ورود مناسب را پیدا کرده و اقدام به سرمایه‌گذاری کند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی تحلیلی است که بر اساس نمودار قیمتی، اقدام به رمزگشایی از آن می‌کند. تحلیل‌گران تکنیکال معتقد هستند که تاریخچه قیمتی دائما در حال تکرار است؛ از همین رو بر اساس گذشته می‌توان آینده را پیش‌بینی کرد. همچنین گذشته قیمت می‌تواند کف‌ها و سقف‌های قیمتی را به تحلیل‌گر نشان‌دهد.

تحلیل‌گران تکنیکال بر اساس نمودار استراتژی‌های مختلفی برای خود تایین می‌کنند. یک استراتژی مناسب باید نقطه ورود و خروج مشخص، نسبت ریسک به ریوارد مناسب و درصد برد مشخص داشته باشد. حال با دیدن شکل گرفتن شرایط مناسب با استراتژی شخصی می‌توان وارد معاملات شد.

تحلیل‌گران تکنیکال با روش‌های مختلفی از جمله:

  • پیدا کردن سطوح عرضه و تقاضا با توجه به گذشته قیمت اقدام به تحلیل رفتار معامله‌گران می‌کنند. این روش در اصطلاح پرایس اکشن نام‌ گرفته است.
  • پیدا کردن روند‌ها و بدست آوردن شیب روند و معامله بر اساس آنها.
  • استفاده از اندیکاتور‌های مختلف به بدست آوردن داده‌های جدید کمک می‌کنند. ترکیب اندیکاتور و پرایس اکشن بسیار به اعتبار معاملات خواهد افزود.
  • استفاده از ابزار‌های دیگر مانند نسبت‌های فیبوناچی که بسیار در بازار کار‌ساز بوده و سالیان سال جواب داده است.
  • مشاهده الگو‌های قیمتی و معامله بر اساس آنها، از آنجایی که تحلیل‌گران تکنیکال اعتقاد دارند الگو‌ها و چرخه‌های بازار دائما تکرار شونده هستند، همواره در پی مشاهده الگو‌‎های تکراری در نمودار می‌گردند و بر اساس آنها اقدام به معامله می‌کنند.

این مقاله از سایت شفقنا نیز می تواند به آشنایی شما با انواع روش های تحلیل ارزهای دیجیتال کمک کند.

مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

  • تحلیل تکنیکال تنها با داده‌های قیمت سروکار دارد و نشانی از عوامل داخلی پروژه پتانسیل‌های آن به تحلیلگر ارائه نمی‌دهد.
  • تحلیل فاندامنتال فارغ از بحث قیمت به بررسی پتانسیل ذاتی پروژه و جایگاه آینده آن می‌پردازد.
  • تحلیل فاندامنتال معمولا دیدگاه بلند مدت به معامله‌گر میدهد و بیشتر جنبه سرمایه‌گذاری دارد نه نوسان‌گیری
  • تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدتی و نوسان‌گیری مناسب است، با رعایت حد ضرر و ریسک به ریوارد مناسب تنها با تحلیل تکنیکال در بازه زمانی بلند مدت می‌توان به سود رسید.

* مطلب فوق رپرتاژ اگهی می باشد و سایت خبری رصداقتصادی مسئولیتی بابت آن ندارد .

معرفی انواع تحلیل ارزهای دیجیتال

معرفی انواع تحلیل ارزهای دیجیتال

ساعدنیوز : معرفی انواع تحلیل ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال در چند سال گذشته به یکی از ترندهای معاملاتی تبدیل شده است و امروزه بیشتر افراد به دنبال روشی برای سرمایه گذاری در این بازار هستند.

سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال در چند سال گذشته به یکی از ترندهای معاملاتی تبدیل شده است و امروزه بیشتر افراد به دنبال روشی برای سرمایه گذاری در این بازار هستند. همچنین از آنجایی که قیمت رمز ارزهای محبوب دائماً در حال نوسان است، خرید و معامله آن ها به مهارت خاصی نیاز دارد. انتخاب یک استراتژی، درک دنیای گسترده تجارت و تسلط بر تحلیل های فاندامنتال، تکنیکال و بنیادی، شیوه هایی هستند که به شما در ایجاد یک سرمایه گذاری پربازده کمک می کنند. از این رو یادگیری انواع تحلیل ارزهای دیجیتا ل و استراتژی های سرمایه گذاری، یکی از ارزشمندترین کارهایی است که می توانید در این زمینه انجام دهید.

تحلیل ارز دیجیتال چیست؟

یکی از مهمترین اصل ها برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق در بازار ارزهای دیجیتال، پیش بینی درست روند بازار و به کارگیری استراتژی های معاملاتی مناسب است. از این رو آشنایی با انواع تحلیل ارزهای دیجیتال نقش مهمی در ایجاد یک سرمایه گذاری موفق و پربازده دارد. اما تحلیل ارز دیجیتال چیست و دقیقاً به چه معناست؟ تحلیل ارز دیجیتال شامل مطالعه قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال، نمودارها و شاخص های فنی مختلف برای پیش بینی قیمت ها و نوسانات ارزهای دیجیتال در آینده است. در واقع تحلیل رمز ارزها شامل استفاده از شاخص های ریاضی بر اساس داده های قیمت های قبلی برای پیش بینی روندهای بازار در آینده است. ایده اصلی در تحلیل رمز ارزها این است که بازارها بر اساس الگوهای خاصی رفتار می کنند و پس از ایجاد یک الگوی قیمتی، اغلب برای مدتی درهمان بازه قیمتی قرار می گیرند. انجام تحلیل ارزهای دیجیتال قبل از ورود به یک موقعیت، یکی از راه های شناسایی سطوح قیمتی است که به یک سرمایه گذاری موفق منجر می شود.

انواع تحلیل ارز های دیجیتال

انواع مختلفی از تحلیل های ارزهای دیجیتال وجود دارد. تحلیلگران می توانند از انواع مختلف نمودارها مانند نمودار میله ای، نمودار خطی یا نمودار شمعی برای پیش بینی نوسانات و موقعیت های بازار استفاده کنند. نمودارها حرکات قیمت ارزهای دیجیتال را در بازه های زمانی یک دقیقه ای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه و سالانه نشان می دهند. همچنین برخی از وب سایت های تحلیلی مانند تتر ایران، تریدینگ ویو، کوین مارکت کپ و … قیمت لحظه ای ارز های دیجیتال را به صورت آنلاین و زنده به نمایش می گذارند تا سرمایه گذاران بتوانند وضعیت بازار را به خوبی رصد کنند. به طور کلی سه نوع تحلیل برای ارزهای دیجیتال وجود دارد که در ادامه شرح داده ایم.

تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال یکی از انواع تحلیل ارزهای دیجیتال ، و روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین ارزش ذاتی یک دارایی دیجیتال استفاده می شود. با بررسی تعدادی از عوامل داخلی و خارجی، هدف اصلی تحلیلگران در این روش این است که تعیین کنند که یک دارایی دیجیتال به صورت واقعی ارزش گذاری شده است یا نه! تجزیه و تحلیل فاندامنتال همچنین داده های معاملاتی ارزشمندی را به دست می دهد، اما بینش های متفاوتی را نیز به همراه دارد. کاربران ارزهای دیجیتال بر این باورند که می توانند تغییرات قیمت آتی رمز ارزها را بر اساس عملکرد گذشته آن ها پیش بینی کنند. این امر با شناسایی نمودارهای شمعدانی و مطالعه شاخص های ضروری دیگر به دست می آید.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال روشی است که به بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال کمک می کند تا از نوسانات و جریان های بازار آگاه شوند. تحلیل تکنیکال به حرکت های گذشته بازار نگاه می کند تا مشخص کند بازار احتمالاً به کدام سمت حرکت می کند. تحلیل تکنیکال از تعدادی شاخص و الگوهای آماری برای تعیین احتمالی قیمت هر دارایی استفاده می کند. در واقع تحلیل تکنیکال تلاش می کند تا با جستجوی الگوها و روندها به جای تحلیل ویژگی های اساسی یک رمز ارز، احساسات بازار را در روند قیمت درک کند. تحلیگران و معامله گران می توانند با استفاده از تحلیل تکنیکال و پیش بینی روند بازار، به خرید رمز ارزها و استیبل کوین ها مانند خرید تتر اقدام کنند.

تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرض کلی مبنای تحلیل تکنیکال قرار می دهند:

- تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از عوامل بنیادی گرفته تا عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار، در حال حاضر به قیمت تعیین بستگی دارد. این تئوری نشان می دهد که قیمت گذاری در بازار شامل در نظر گرفتن تقاضای فعلی، آینده و گذشته، انتظارات معامله انواع الگوهای قیمتی گران، دانش معامله گران و . است.

- تحلیلگران انتظار دارند که قیمت، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندی را نشان دهد. به عبارت دیگر، احتمال ادامه روند گذشته قیمت، بیشتر از حرکت نامنظم است.

- تحلیلگران همچنین معتقدند که شاخص ها و الگوها تمایل به تکرار دارند. تکراری بودن حرکات قیمت در بازار رمز ارزها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می شود که بر اساس احساساتی مانند هیجان یا ترس قابل پیش بینی است.

تحلیل سنتیمنتال

روش های تحلیلی مختلفی برای پیش بینی قیمت بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که یکی از جدیدترین انواع آن ها، تحلیل سنتیمنتال است. این روش تحلیلی بر پایه علم نوین اقتصاد و روانشناسی رفتار بازار ایجاد شده است و استفاده از آن به هنگام خرید رمز ارزهای محبوب مانند خرید اتریوم یا بیت کوین، گزینه خوبی است. تحلیل سنتیمنتال هم در بازه های رشد بازار کریپتو و هم در بازه های رکود، می تواند به شما در پیش بینی روند بازار کمک کند و شما را یک قدم جلوتر از بازار و سایر سرمایه گذاران و معامله گران قرار دهد. با کمک تحلیل سنتیمنتال همچنین می توانید حرکات معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای بازار را نیز شناسایی کنید. احساسات بازار نگرش کلی سرمایه گذاران و معامله گران نسبت به یک دارایی دیجیتال یا روند کلی بازار است. این مفهوم در تمام بازارهای مالی، از جمله ارزهای دیجیتال وجود دارد. احساسات بازار تاثیر بسیاری بر چرخه های بازار را دارد. با این حال، احساسات مطلوب بازار همیشه به شرایط مثبت بازار منجر نمی شود و گاهی اوقات، می تواند نتیجه عکس داشته باشد. اما چرا تحلیل احساسات بازار مهم است؟ تجزیه و تحلیل احساسات بازار بخش اساسی بسیاری از استراتژی های معاملاتی است. مانند تحلیل تکنیکال یا بنیادی، معمولاً تصمیم گیری با استفاده از ترکیبی از تمام اطلاعات و نمودارها ایده خوبی است. سرمایه گذاران و معامله گران بازار کریپتو می توانند شاخص های بازار را مشاهده کنند تا تصوری از احساس صعودی یا نزولی یک بازار یا دارایی دیجیتال داشته باشند. شاخص ها احساسات بازار را به صورت گرافیکی و یا به کمک یک مقیاس نمایش می دهند. این ابزارها می توانند بخشی از مجموعه تحلیل احساسات شما را تشکیل دهند، اما نباید صرفاً به آنها اعتماد کرد. بهترین روش استفاده از تحلیل های ارزهای دیجیتال، استفاده از چند شاخص برای داشتن دید متعادل تری از بازار است. تجزیه و تحلیل کانال های خبری در رسانه های اجتماعی و سایر شاخص های تحلیل ارزهای دیجیتال می تواند بینش هایی درباره ارزش آینده یک توکن یا پروژه ارائه دهد. با استفاده از شاخص ها و ابزارهای تحلیل ارزهای دیجیتال و درک بهتر نگرش های فعلی بازار، احتمال بیشتری دارد که تصمیمات بهتری برای تجارت یا سرمایه گذاری در این زمینه بگیرید.

آشنایی با الگوهای کلاسیک و نحوه استفاده از آنها در بورس و ارزهای دیجیتال

الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام و ارزهای دیجیتال با آن مأنوس می‌شوند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال ، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونه ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به ترتیب عبارتند از:

سر و شانه، پرچم، مثلث، دره، الماس، فنجون و دسته، مستطیل . تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع تری دست یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلند مدت باشد.

الگوی سرشانه از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکالی کلاسیک تحلیل تکنیکال

این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به حساب می آید، هنگامی که نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود،‌ تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت می‌کند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یک‌ روند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل می‌شود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا بر‌می‌گردد. برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌شود.

اجزای تشکیل دهنده الگوی سرشانه:

  • سر (دارای بلندترین قله در الگو)
  • شانه‌ها (دو شانه که ممکن است درصورتی که ایده آل باشند، اندازه یکسان داشته و می‌توانند هم سطح یا غیر هم سطح باشند.)
  • خط گردن (انواع الگوهای قیمتی خطی که دو نقطه‌ حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم می رساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)

حال به بررسی الگو می‌پردازیم، این الگو در حالت ایده آل به شکل زیر است:

برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثال های زیر انواع الگوهای قیمتی توجه کنید:

الگوی سرشانه صعودی:

الگوی سرشانه نزولی:

گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایت های پیشین و سایر حمایت ها یا مقاومت ها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.

همانطور که پیشتر‌ برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، به‌منزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچ‌گاه محقق نشده، چرا که خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!

سؤال : آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی می بینیم؟

با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردن‌ شکسته نشده است.

سقف دوقلو

این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.

همانطور که مشاهده می‌کنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتی که سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را به‌اندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.

سقف سه قلو

این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط به‌جای دوقلو به سه قلو تبدیل می‌شود و به بیان دیگر به‌جای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می شود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سه‌قلو نیز صادق است.

به مثال‌های‌ زیر توجه فرمایید:

الگوی پرچم(FLAG) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

این الگو، یکی از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه می‌دهد.

مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.

این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و به صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند می‌شود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده می‌کنید، درصورتی که از نقطه A خارج شود، به صورت ادامه دهنده و در صورتی‌که از نقطه B خارج شود به صورت بازگشتی عمل می‌کند.

همانطور که در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید، در بازه تعیین شده پرچم های متوالی و ادامه دهنده تشکیل شده است.

نکات و اهداف قیمتی:

  • الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل‌ شده است
  • در صورت شکست در ادامه روند به صورت الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل می‌کند.
  • هدف قیمتی اول به اندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکل گرفته
  • طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایده آل تجاوز کند.
  • این الگو بیشتر در رالی ها (صعودها و یا نزول های متوالی) رخ می‌دهد.

پرچم برگشتی

الگوی مثلث (Triangles) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به طور کلی اگر بتوانیم به‌صورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو به حساب می‌آید. این الگو می‌تواند به صورت بازگشتی یا ادامه دهنده باشد.

اهداف قیمتی:

اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشکال بالاست و به این صورت است که از هر طرف مثلث سهم خارج شود، به‌اندازه آن پیشروی خواهد کرد.

الگوی دره (Wedges)

این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت که به صورت یک انواع الگوهای قیمتی کنج تشکیل می‌شود و قوانین آن مطابق با مثلث است.


الگوی الماس (Diamonds)

این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی می‌شود و این الگو به‌صورت برعکس نیز صادق است.

الگوی فنجون و دسته (CUP)

این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده می‌شود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، به‌اندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو می‌تواند به صورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دسته کوچک در قسمت راست الگو تشکیل می‌شود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده انواع الگوهای قیمتی و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.

الگوی مستطیل

این الگو نیز بسته به خروج سهم می تواند صعودی یا نزولی باشد، به نوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته به‌اندازه عرض مستطیل رشد کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.