ارزش فعلی چیست؟


در صورتی که به موضوعات مربوط به کاربرد اکسل در مالی و حسابداری علاقه مند هستید میتوانید مطالب زیر را نیز مطالعه فرمایید. محاسبه ارزش فعلی و ارزش آتی در اکسل تابع PMT در اکسل روش های محاسبه استهلاک در اکسل

تابع NPV در اکسل

در مطالب گذشته در زمینه کاربرد اکسل در مسائل مالی و حسابداری در مورد ارزش زمانی پول و نحوه استفاده از اکسل در این زمینه صحبت کردیم. اما در این مطلب به بررسی چگونگی استفاده از اکسل در محاسبه ارزش فعلی خالص یک سرمایه گذاری میپردازیم. انجام این کار نیز در اکسل به صورت های مختلف امکان پذیر است ولی برای راحتی کار کاربران، تابع NPV در اکسل معرفی شده است.

در صورتی که به موضوعات مربوط به کاربرد اکسل در مالی و حسابداری علاقه مند هستید میتوانید مطالب زیر را نیز مطالعه فرمایید.

محاسبه ارزش فعلی و ارزش آتی در اکسل

تابع PMT در اکسل

روش های محاسبه استهلاک در اکسل

تابع NPV در اکسل

NPV مخفف عبارت NET PRESENT VALUE به معنی ارزش فعلی خالص است. این تابع در واقع ارزش فعلی خالص جریان های نقدی یک پروژه سرمایه گذاری را که قرار است در آینده اتفاق بیافتد با استفاده از یک نرخ تنزیل محاسبه میکند. برای استفاده از تابع NPV در اکسل می بایست ابتدا خالص جریان های نقدی مربوط به هر سال را محاسبه کنید و سپس مقدار جریان هر سال را بعنوان پارامترهای تابع قرار دهید.

ترکیب تابع NPV در اکسل به شرح زیر است:

  • rate: نرخ تنزیل مربوط به هر دوره – عموما از نرخ سود بانکی بعنوان نرخ تنزیل استفاده میشود.
  • value1: جریانات نقدی اول
  • [value2]: جریانات نقدی دوم( اختیاری)

نکات مربوط به تابع NPV در اکسل :

  • در مورد تابع NPV نیز می بایست شبیه به دیگر توابع مالی در اکسل مواظب یکپارچگی نرخ تنزیل با دوره های زمانی باشید. برای مثال اگر نرخ دوره های جریانات نقدی شش ماهه است نرخ تنزیل هم می بایست به صورت شش ماهه محاسبه شود.
  • ترتیب زمانی جریانات نقدی می بایست رعایت شود و فاصله زمانی جریانات با هم مساوی باشند.
  • جریانات نقدی می بایست در انتهای دوره اتفاق بیافتد.

مثال

فرض کنید میخواهید یک کارگاه کوچک تولیدی راه اندازی کنید. بدیهی است که برای ایجاد کارگاه می بایست در سال اول یک هزینه قابل توجه انجام دهید به همین دلیل ممکن است در سال اول شما خالص جریان نقدی مثبتی نداشته باشید.بر همین اساس ما فرض میکنیم که شما در سال اول 50 میلیون تومان هزینه کرده اید و هیچ درآمدی هم نداشته اید، در سال دوم 15 میلیون درآمد داشته اید و هزینه ای انجام نداده اید و …

حال اگر نرخ تنزیل یا همان بهره بانکی را 14 درصد در نظر بگیریم، ارزش فعلی خالص ارزش فعلی چیست؟ سرمایه گذاری با استفاده از تابع زیر محاسبه خواهد شد:

همانطور که مشاهده میکنید ارزش فعلی خالص سرمایه گذاری تقریبا هشت میلیون میشود . حال شما میتوانید تصمیم گیری کنید که آیا با این مقدار NPV این سرمایه گذاری ارزش اقتصادی دارد یا خیر و گزینه های سرمایه گذاری مختلف را با هم مقایسه کنید.

ارزش فعلی: معنی، فرمول، مثال‌ها و موارد دیگر

El ارزش فعلی ارزش، قیمت پولی است که در آینده خواهیم داشت اما با ارزش فعلی محاسبه می شود. در این مقاله با جزئیات بیشتری توضیح خواهیم داد که این فرمول از چه چیزی تشکیل شده است.

ارزش فعلی-1

ارزش فعلی نه تنها برای شرکت ها اعمال می شود، بلکه زمانی که شخصی می خواهد بازنشسته شود یا بازنشسته شود، استفاده می شود.

ارزش فعلی

VP نامیده می شود فرمولی است که برای دانستن ارزش پولی که در آینده می توانیم دریافت کنیم امروز استفاده می شود. به عبارت دیگر، ارزش فعلی مقدار پولی را که در آینده قرار است داشته باشیم بر اساس ارزش همان مقدار در زمان حال تعیین می کند.

این فرآیندی است که از طریق یک فرمول انجام می شود و برای رسیدن به نتیجه به دو عامل نیاز است: میانگین جریان پولی که در آینده خواهیم پرداخت و نرخی که تعیین می کند چگونه آن جریان را از بین ببریم. این فرمول سپس به دنبال این است که منعکس کند که بهتر است ارزش فعلی چیست؟ امروز مقداری پول داشته باشید تا اینکه آن را در آینده انتظار داشته باشید و دریافت کنید.

پس منطقی است که با پولی که در حال حاضر داریم بتوانیم سرمایه گذاری کنیم، سهام بخریم یا کالا را خریداری کنیم. بنابراین اگر برنامه ای برای سرمایه گذاری ندارید، پول خرج می شود و در آینده ارزش مشابهی نخواهد داشت، پس فقط آن را پس انداز کنید و آن را به کار نگیرید.

به همین دلیل است که بسیاری از افراد تمایلی به دریافت آن مبالغ در آینده ندارند زیرا ارزش یکسانی ندارند. اما همچنین فرصت های به کار انداختن آن در آینده یکسان نخواهد بود، بنابراین خوب است عمیقاً بدانید که چگونه این فرمول به عنوان یک استراتژی برای رشد پول به روشی باثبات استفاده می شود.

ارزش فعلی-2

این فرمول به طور کلی برای دریافت پاسخ در مورد اینکه آیا سرمایه گذاری پول در یک پروژه خاص و در نتیجه ارزش گذاری دارایی های شرکت مناسب است یا خیر استفاده می شود.

در برخی موارد محاسبه ارزش حقوق بازنشستگی که در آینده دریافت می شود مهم است، یعنی برخی از شرکت ها مبالغ فوری را به کارمندان خود ارائه می دهند تا بعداً پرداخت نشوند. در آن زمان کارگر می توانست ارزیابی کند که آیا آن را بپذیرد یا نه.

در این مقاله، چگونه ارزش یک شرکت را محاسبه کنیم؟ همچنین می تواند به عنوان یک استراتژی برای ارزش گذاری دارایی ها و جریان ها در آینده در نظر گرفته شود.

چگونه محاسبه می شود؟

برای اینکه بفهمید چگونه می توانید به دست آورید ارزش فعلی فرمول زیر اعمال می شود: PV= Fn/(1+r)n، جایی که PV مقدار آتی است، در تعداد سال های آینده، نرخ تنزیل است، سپس فرمول به صورت زیر عمل می کند، اگر مقداری از پول در آینده باید از نرخ تنزیل "r" استفاده شود تا منعکس کننده هزینه فرصت باشد. اما بیایید با یک مثال بهتر ببینیم.

ما می‌خواهیم پروژه‌ای را ارزش‌گذاری کنیم که در آن می‌خواهیم جریان‌هایی را که دریافت خواهیم کرد با نرخ متوسط ​​معینی تنزیل کنیم. اگر VP بزرگتر از 0 باشد، سرمایه گذاری قابل انجام است، بیایید ببینیم:

آندرس از دوستش فیلیپه می خواهد که خانه اش را به مدت 4 ماه با پرداخت ماهیانه 6.000 دلار اجاره کند، اولین پرداخت باید امروز انجام شود، پس از آن زمان خانه را به قیمت 50.000 دلار می خرد. هزینه فرصت 5 درصد در ماه است، بنابراین سوال این است که ارزش فعلی پروژه چقدر است؟

ما PV را محاسبه می کنیم: PV= 6.000 + 6.000/(1+5%) + 6.000/(1+5%)2 + 6.000/(1+5%)3 + 50.000/(1+5%)4، PV= 230.760,19 دلار ارزش تقریبی دارد که نشان از مثبت بودن فروش خانه در این شرایط دارد. این ارزش فعلی را می توان برای بسیاری از عملیات سرمایه گذاری استفاده کرد، مهم است که مقادیر نشان داده شده در بالا را در نظر بگیرید.

برای هر تاجری که می‌خواهد نمونه‌ای از نتایج سرمایه‌گذاری‌های آتی را به دست آورد، مهم است که این نوع استراتژی‌ها را در نظر بگیرد تا بتواند روندهایی را ارائه دهد تا بداند پول خود را در کجا سرمایه‌گذاری کند. به همین ترتیب، در نظر گرفتن برای سازمان ها از هر نوع تعیین می شود.

محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.

مسیر کامل مقاله: پست پست » آموزش مالی » ارزش فعلی: معنی، فرمول، مثال‌ها و موارد دیگر

ارزش اقتصادی چیست؟ چرا از ایجاد آن منصرف شده‌ایم؟

این‌ها سوالاتی هستند که با وجود حیاتی‌بودنشان، تقریبا همیشه نادیده گرفته می‌شوند. در اقتصاد فعلی کشور‌های جهان اول و حتی کشور‌هایی مانند ایران، ارزش هر فعالیت اقتصادی تنها با قیمت آن مشخص می‌شود؛ حتی اگر آن فعالیت زیان‌آور باشد.

در ادامه، با بررسی تعریف فعلی از ارزش اقتصادی و همچنین تغییرات این تعریف در طول زمان، هدف‌گذاری و انگیزه‌های مربوط به فعالیت‌های اقتصادی را زیر سوال خواهیم برد.

در حال حاضر چه تعریفی از ارزش اقتصادی داریم؟

تعریف آکادمیک از ارزش اقتصادی، در حین کلی بودن، بسیار ساده است: «ارزش اقتصادی می‌تواند به عنوان میزان نفعی تعریف شود که از خدمات یا کالا‌های یک عامل اقتصادی ایجاد می‌شود»؛ به عبارت دیگر، هر مقدار منفعتی که از فعالیت یک فرد یا بنگاه اقتصادی برای خودش یا دیگران ایجاد می‌شود، ارزش اقتصادی است.

اما تعریف دیگری از ارزش اقتصادی وجود دارد که شاید همان تعریف، عامل انحراف اقتصاد فعلی باشد: «ارزش اقتصادی نماینده حداکثر مبلغی است که یک عامل اقتصادی حاضر است برای یک کالا یا خدمت بپردازد.»

به‌دلیل کلی‌بودن این تعاریف، می‌توانیم برداشت مختلفی از آن‌ها داشته باشیم. برای مثال، اگر فردی سوالات کنکور را پیش‌ از موعد در اختیار داشته و تصمیم بگیرد تا آن‌ها را به فروش برساند، می‌توانیم مبالغ دریافت‌شده توسط او را به‌عنوان ایجاد ارزش تلقی کنیم. در هرحال، ارزشی در اقتصاد مبادله شده و بر تولید ناخالص ملی اضافه شده ارزش فعلی چیست؟ است؛ اما آیا این فعالیت در ذات خود ارزش دارد، یا تنها با ایجاد اختلال در یک سیستم آموزشی، به اقتصاد صدمه می‌رساند؟

تجربه فعلی سیستم‌های اقتصادی نشان می‌دهد که این نوع انحراف از تعریف ارزش، در مقیاس‌های بسیار بزرگتری صورت گرفته است. در ادامه، مسیر شکل‌گیری تعاریف مختلف از ارزش اقتصادی در دوره‌های مختلف را بررسی کرده تا بتوانیم دید بهتری نسبت به این مسئله داشته باشیم.

تعریف از ارزش اقتصادی در گذر زمان

در زمان‌های گذشته، با توجه به تفاوت بنگاه‌ها و سیستم‌های اقتصادی با شرایط فعلی، تعریف از ارزش نیز بسیار متفاوت بود. شاید تصور کنید که به علت محدودبودن فعالیت‌های اقتصادی به کشاورزی و دامداری، موقعیت زیادی برای فعالیت‌های خدماتی وجود نداشته است و به همین دلیل، بررسی آن‌ها فاقد اهمیت خواهد بود.

اما با بررسی نگرش‌های اقتصاددانان گذشته، می‌توانیم نکاتی را دریابیم که به درک ارزش در اقتصاد فعلی کمک می‌کنند. در ادامه، دیدگاه هر مکتب نسبت به مفهوم ارزش اقتصادی را مرور خواهیم کرد.

مرکانتیلیست‌ها یا سوداگرایان (۱۶۲۳ تا ۱۶۸۷ و ۱۶۴۸ تا ۱۷۱۲)

به ارزش فعلی چیست؟ عقیده این مکتب، دارایی‌ها از جمع‌آوری منابع و مواد باارزش (مانند طلا و فلزات) ایجاد می‌شد و قدرت کشور به میزان دارایی‌های آن وابسته بود. این تفکر در ادامه باعث شد تا سیاست‌های تشویقی صادرات به‌شدت افزایش پیدا کرده و سیاست‌های وارداتی به‌گونه‌ای تنظیم شوند که مازاد تراز اقتصادی همواره وجود داشته باشد.

مرکانتیلیست‌ها جزو اولین گروه‌هایی بودند که برای اندازه‌گیری ثروت ملی، نوعی سیستم حسابداری طراحی کرده تا فعالیت‌های ارزش‌دار اقتصادی را تنها به مواردی مانند تولید غذا، مسکن، و نیاز‌های ضروری محدود کند.

فیزیوکرات‌ها (۱۶۹۴ تا ۱۷۷۴)

در این دوره نیز، همانند دوره‌های قبلی، جامعه یک جامعه‌ی کشاورزی بود. در نتیجه، مرکز توجه اقتصاددانان آن زمان بر کشاورزی و موارد مرتبط به آن قرار داشت؛ یعنی ارزش اقتصادی، از فعالیت‌های این بخش ایجاد می‌شد.

فرانسوا کنه، یکی از رهبران جنبش فیزیوکرات‌ها برای دسته‌بندی اقتصاد با توجه به اهمیت کشاورزی، اولین جدول داده اقتصادی به نام «Tableau Economique» را طراحی کرد که در آن، مراتب و ترتیبات اهمیت عوامل اقتصادی با توجه به ایجاد ارزش مشخص شده بود.

جدول اقتصادی کنه

جدول اقتصادی کنه یا «Tableau Economique»، اولین جدول اقتصادی در زمان خود

در این جدول، طبقات مختلف اقتصادی به سه گروه تقسیم شده بودند:

  • طبقه تولیدکننده: این طبقه شامل افرادی می‌شد که بیشترین میزان ارزش اقتصادی را فراهم می‌کردند، که به‌طور عمده از کشاورزان تشکیل می‌شد. دیگر گروه‌ها مانند شکارچیان و ماهی‌گیران نیز جزو این طبقه به حساب می‌آمدند.
  • طبقه مالک: به گروهی گفته می‌شد که در فعالیت‌های مبادله دخالت داشته و مبلغ کمی بابت خدمات خود دریافت می‌کردند. گروه‌های صنعتی و ارائه‌کنندگان خدمات جزو این طبقه محسوب شده و خدمات آن‌ها نیز دارای ارزش اقتصادی محسوب می‌شد.
  • طبقه بی‌حصل: به طرز جالبی، طبقه بی‌حصل یا Sterile Class به گروهی از افراد گفته می‌شد که مبلغی بابت منابعی که از قبل وجود داشت دریافت می‌کردند؛ مانند دولت‌ها و دریافت مالیات توسط این گروه.

این تقسیم‌بندی گروه‌های اقتصادی نکته جالبی را نسبت به طرز تفکر فیزیوکرات‌ها بیان می‌کند؛ اینکه اگر سهم زیادی از منابع به «طبقه بی‌‌حصل» برسد، تعادل اقتصادی از بین رفته و ارزش فعلی چیست؟ تولید ارزش دچار مشکل خواهد شد.

طبقه‌بندی موجود در این جدول اقتصادی، اولویت را به گروه‌های تولیدکننده ارزش اختصاص می‌داد، و تاکید بر آن بود که طبقه‌های بی‌حصل مانند دولت، با اینکه باید وجود داشته باشند، باید حجم کوچکی از اقتصاد را به خود اختصاص داده و از منابع کمتری نسبت به گروه‌های دیگر در اختیار بگیرند.

در نهایت، تمامی تمرکز بر بازگشت تولیدات و درآمدها به بخش‌های ارزش‌زا بود تا از این طریق، بازدهی اقتصادی حداکثر شود.

کلاسیک‌ها

این گروه از عقاید اقتصادی، نظریه کار و ارزش را ایجاد کردند که ارزش هر کار را به مقدار و کیفیت آن کالا یا خدمت نسبت می‌داد. آدام اسمیت (۱۷۲۳ تا ۱۷۹۰) معتقد بود که ارزش تولیدات توسط تقسیم کار و مکانیزم‌ها تعیین می‌شود و در نتیجه، منبع اصلی ایجاد ارزش، تولید کار است، نه زمین. همچنین اسمیت محدودیت تولیدی را بر کشاورزی، صنعت و معدن اعمال کرد؛ در حالی که دولت و خانوار را به عنوان گروه‌های ارزش‌زا در نظر می‌گرفت.

دیوید ریکاردو (۱۷۷۲ تا ۱۸۲۳) بیشتر در ارتباط به تقسیم و پخش ثروت نگران بود، و بیان کرد که با توجه به ماهیت اموال، ثروت‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند: حقوق‌ها، اجاره‌ها و سودها. از آنجایی که اجاره‌ها میان صاحبخانه‌ها تقسیم می‌شد و حقوق کارگران باعث می‌شد تا تعادل میان این دو گروه برقرار شود، وی عقیده داشت که افزایش سود‌‎ها باید در اولویت قرار داشته تا با بازگشت این مبالغ، تولید گسترش پیدا کند.

در این میان، کارل مارکس (۱۸۱۸ تا ۱۸۸۳) نسخه‌ دیگری از تئوری کار را توسعه داد که در آن، ماهیت نسبی و تاریخی فعالیت تولیدی (ارزش‌زا) بیان می‌شد. همچنین وی تخصیص مازاد کار کارگران توسط طبقه‌های ثروتمند را زیر سوال برد و به‌طور کلی، از نظر وی هر موردی به غیر از خانوار و دولت، بخشی تولیدکننده یا ارائه‌دهنده محسوب می‌شد.

نئوکلاسیک‌ها

تئوری‌های نئوکلاسیک تا امروزه نیز به کار گرفته می‌شوند و اقتصاددانانی مانند لیان والراس، استنلی جرونز و کارل منگر تئوری مطلوبیت نهایی را در این مکتب توسعه دادند.

تئوری مطلوبیت نهایی بیان می‌کند که مطلوبیت توسط مصرف‌کننده تعیین می‌شود، در حالی که قیمت توسط بازار تعیین خواهد شد؛ نه بر اساس کار صرف‌شده یا کیفیت کار انجام‌شده.

این تئوری با دو فرض اساسی شروع می‌شود:

  1. همه عوامل اقتصادی می‌دانند که چه می‌خواهند و به عبارت دیگر، عقلایی عمل می‌کنند.
  2. هیچ مونوپولی و انحصاری وجود نداشته و رقابت کامل شکل گرفته است.

در این تئوری، محدودیت تولیدی وجود ندارد، چراکه هر محصولی که دارای قیمت است (یعنی افرادی حاضرند بابت آن پول بپردازند) یک محصول دارای ارزش است، و تنها دولت است که در این معادله به‌عنوان استثنا محسوب می‌شود؛ زیرا کالاها و خدمت‌های دولتی غیر قابل ارزش‌گذاری‌اند.

و تا به امروز هم ما چنین تفکری داریم، هر محصولی که دارای قیمت بوده و کسی بابت آن پول پرداخت می‌کند، ارزش‌زاست.

گمراهی در تشخیص ارزش

در اقتصاد فعلی، میزان رشد و پیشرفت کشور با تولید ناخالص ملی یا GDP سنجیده می‌شود. طبق تئوری‌های نئوکلاسیکی، هر فرد به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خود، و هر بنگاه به دنبال حداکثرسازی سود خود است. با توجه به فرض عقلایی بودن تمامی عوامل، منطقی است که تصور کنیم تا هر گونه رشد اقتصادی، در تولید ملی لحاظ شده و معیار GDP نماینده خوبی برای سنجش ارزش‌زایی و در نتیجه، رشد است.

اما واقعیت چنین نیست. همان گونه که در مقاله‌های قبلی بخش آکادمی توضیح داده‌ایم، GDP به هیچ عنوان معیار خوبی برای سنجش ارزش‌زایی و رفاه محسوب نمی‌شود. بگذارید تا با مثالی، کمبود‌های این تئوری را در این بحث نشان دهم:

اگر بخواهیم تنها به GDP و تولید ارزش از این طریق توجه کنیم، شما نباید با یک دندان‌پزشک ازدواج کنید؛ چرا که در غیر این صورت، شما نیازی به پرداخت مبلغ ویزیت برای دندان‌پزشک نخواهید داشت، در حالی که همان خدمات قبلی در حال انجام‌شدن است. در نتیجه، میزان تولید ملی کاهش خواهد یافت.

اما از طرف دیگر، اگر شغل شما رنگ‌کردن دیوار‌های خیابان برای تبلیغات شرکت‌های مختلف است، GDP افزایش پیدا می‌کند. زیرا آلودگی ایجادشده توسط شما باعث می‌شود تا دولت برای پاکسازی آن، افرادی را استخدام کند که این کار منجر به پرداخت مبلغ خواهد شد.

در نتیجه، باید قبول کرد که در اقتصاد فعلی، کلمه ارزش لزوما به معنی ارزش مثبت نیست. در اقتصاد‌هایی که هدف اصلی، رشد تولید و افزایش GDP است؛ هر فعالیتی که به افزایش این معیار منجر شده، ارزش‌زا محسوب خواهد شد و این نکته زمینه‌هایی را برای فعالیت‌های اقتصادی زیان‌آور فراهم می‌کند.

چرخه بی‌نهایت در اقتصاد بخش مالی

تغییرات مفهوم ارزش اقتصادی طی دوره‌های مختلف، باعث شد تا زمینه رشد بسیاری از فعالیت‌های دیگر مانند بخش‌های مالی فراهم شود. همچنین اولویت بر روی فعالیت‌هایی گذاشته شد که با کمترین هزینه، بیشترین میزان رشد بر روی تولید داخلی را اعمال می‌کردند؛ فارغ از ارزش‌زا بودن آن برای جامعه.

در این قسمت، دو مرحله از تاثیرات نظام نئوکلاسیکی بر ظهور بخش‌های مالی (در اینجا منظور از بخش مالی، بخش finance یا به‌عبارت دیگر بانکی و بورسی است) را بررسی می‌کنیم.

وزن بخش مالی (Weight of the financial sector)

در زمان‌های گذشته و در طول تاریخ، بخش مالی هیچ‌گاه به‌عنوان بخش ارزش‌آفرینی شناخته نمی‌شد. در بهترین حالت‌ها، بخش مالی وظیفه توزیع سرمایه را داشته یا به‌عنوان یک بخش سوداگر در نظر گرفته می‌شد. تعدادی از نویسندگان اقتصادی مانند شومپیتر، بانک‌ها را به‌عنوان مهره‌ای کلیدی در مالی‌سازی اقتصاد معرفی کردند؛ اما با این وجود، تمامی محاسبات حسابداری مربوط به بخش‌های مالی در قسمت هزینه‌ها یا مصرف نهایی ثبت می‌شد، و نه تولید.

اقتصاددانانی مانند کینز، همواره به ماهیت این بخش‌ها و خطرات آن‌ها برای اقتصاد اشاره کرده بودند. اما در نهایت، در میان‌سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ و به دنبال نظریه مطلوبیت نهایی، عملیات قانون‌زدایی از فعالیت‌های مالی شروع شد. فراهم‌کردن توانایی ایجاد اعتبار برای بانک‌هایی غیر از بانک مرکزی، در کنار شکل‌گیری صنعت مدیریت مالی (سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر، شرکت‌های سهامی و…) باعث شد تا سهم صنعت مالی از تولید ملی یا GDP به‌شدت افزایش پیدا کند؛ در حالی که هیچ‌گونه ارزش اقتصادی حقیقی توسط این بخش‌ها ایجاد نمی‌شد.

مالی‌سازی اقتصاد (Financialization of the economy)

این نوع نگرش به مفهوم ارزش، به بخش‌های خصوصی اقتصاد مانند شرکت‌ها نیز سرایت کرده است. به‌طور دقیق‌تر، از زمان شکل‌گیری و توسعه تئوری‌های اقتصادی میلتون فریدمن (که برگرفته از تئوری بنگاه‌ها و شرکت‌ها بود)، حداکثر سازی ارزش دارایی سهام‌‌داران به هدف اصلی بسیاری از کسب‌وکارها تبدیل‌شده است.

این نوع نگرش باعث می‌شود تا اولویت اول شرکت‌ها، راضی نگه‌داشتن سهام‌داران باشد؛ در نتیجه این نکته، استراتژی‌هایی توسط شرکت‌ها اعمال شده تا سود کوتاه‌مدت آن‌ها به هر قیمتی به حداکثر برسد.

در این شرایط، شرکت‌ها سعی می‌کنند تا بهره‌وری از ابزار‌های مالی (به‌جای ایجاد ارزش) سود خود را حداکثر کنند. یک مثال بسیار معروف در این زمینه به شرکت فورد مربوط می‌شود؛ در طی دهه ۲۰۰۰، شرکت فورد درآمد بیشتری از سود اقساط فروش نسبت به سود فروش‌ خودرو‌های خود کسب کرد.

تمامی این تغییرات در انگیزه‌های اقتصادی باعث شدند تا تعریف منفعت و سود اقتصادی به‌جای ارزش اقتصادی، به سمت قیمت‌ها جذب شود.

نیاز به یک اقتصاد ارزش‌بنیان

در حال حاضر، و حتی با وجود شرایط سخت مالی و پولی در اقتصاد، بیش‌ از هر موقع به یک سیستم‌ ارزش‌بنیان نیازمندیم؛ سیستمی که در آن هدف‌گذاری بخش‌های خصوصی و مالی هم‌جهت با اهداف جامعه باشد.

یکی از بارزترین نشانه‌های این اتفاق، تغییر معیارهای رشد اقتصادی بوده است. در حال‌ حاضر، ما باید از مدل‌هایی که فعالیت‌های اقتصادی را تنها با معیار قیمت سنجیده دوری کنیم و در ادامه، آفرینش ارزش اقتصادی را مبنای رشد اقتصادی قرار دهیم. به‌طور دقیق‌تر، فعالیت‌هایی که صرفا درآمدزایی بالایی داشته را شناسایی کرده و به‌جای آن، مشوق‌هایی را برای فعالیت‌های ارزش‌آفرین در نظر بگیریم.

همه این اتفاقات نیازمند یک تغییر رویکرد اساسی توسط دولت است؛ و با وجود وابستگی‌های زیاد سیستم دولتی به بخش‌های مالی، تصور شکل‌گیری این نوع تغییرات بسیار دشوار خواهد بود. با این وجود، مفهوم ارزش‌آفرینی یک مفهوم جاودانه است و بدون رعایت آن، نباید انتظار رشد و پیشرفت داشته باشیم.

آموزش جامع و کاربردی تفکیک بهره و اصل وام |دانلود جدول pvifa

آموزش جامع و کاربردی تفکیک بهره و اصل وام |دانلود جدول pvifa

امروزه اگرچه نرم افزار‌ها و وبسایت های زیادی وجود دارد که مبلغ سود و بهره را در کسری از ثانیه حساب می‌کند اما مدیران مالی و حتی حسابداران باید بدانند که فلسفه پشت این وبسایت ها و نرم افزار ها چیست و با چه روشی بهره پول شما حساب می‌شود؟ امروز با ما باشید تا برایتان این موضوع را روشن کنیم.

برای رسیدن به جواب به دو جدول مهم نیاز داریم که در ادامه میخوانیم.

جدول استهلاک وام

مبلغ اقساط وام شامل دو بخش می باشد بخشی از قسط بابت پرداخت اصل وام می ‌باشد و بخشی دیگر از آن مربوط به سود یا بهره وام می‌باشد تعیین اصل و بهره ی هر قسط در جدولی تحت عنوان جدول استهلاک وام مشخص می‌گردد.

جدول ارزش فعلی اقساط مساوی (جدول PVIFA)

درمدیریت مالی جدولی وجود دارد به نام جدولPVIFA که نشان دهنده ارزش فعلی اقساط مساوی می باشد.

به عنوان مثال شرکتی مبلغ 1/000/000/000 ریال وام 5 ساله با نرخ 20% دریافت نموده است میخواهیم بدانیم اقساط وام، مبلغ بهره و اصل مبلغ هر یک از اقساط این شرکت در طول 5 سال چقدر است؟

در جدول PVIFA شما با استفاده از نرخ بهره وام در ردیف افقی و مدت زمان پرداخت وام در ردیف عمودی به عددی خواهید رسید که مبلغ دریافتی‌تان از بانک را به آن تقسیم می‌کنید. عددی که در آخر به آن می‌رسید نشان دهنده ی مبلغی است که هرساله باید پرداخت کنید.

اقساط دریافتی بانک

در قسمت بعد با استفاده از جدول استهلاک وام که در بالا خواندید بهره وام بانک و اصل وام را به شکل زیر تفکیک میکنیم.

مانده اصل وام هزینه بهره مبلغ قسط زمان
1,000,000,000 . . 0 0
865,619,000 134,381,000 200,000,000 334,381,000 1
704,361,800 161,257,200 173,123,800 334,381,000 2
510,853,160 193,508,640 140,872,360 334,381,000 3
278,642,792 232,210,368 102,170,632 334,381,000 4
0 278,652,442 557,285,80 334,381,000 5
تمامی ارقام به ریال 1,000,000,000 671,895,350 1,671,905,000 جمع

هزینه بهره = مانده دور قبلی * نرخ بهره / اصل وام = مبلغ قسط - هزینه بهره

مانده = مانده دور قبل - اصل وام

جالبه بدانید بانک در سال اول تقریبا به اندازه سال های سوم و چهارم بهره دریافت خواهد کرد این یعنی اولین قسط پرداختی شما 60 درصد هزینه بهره بانک خواهد بود و فقط 40 درصد مبلغ اصل وام را پرداخت کرده‌اید.

همچنین مدنظر داشته باشید که هرچه به سال های آخر می‌رسیم بهره وام در جدول کاهش می‌یابد و بالعکس مبلغ پرداخت اصل وام از اقساط افزایش پیدا می‌کند ( نسبت معکوس).

به چه علت؟

زیرا (طبق جدول بالا) مبلغ اقساط پرداختی شما یکسان است، و چون مانده اصلی هر ساله کمتر می‌شود (قسط هایتان را پرداخت کرده‌اید)، قطعا هزینه بهره بانک که از ضرب نرخ بهره در مانده دور قبل است هر دوره کم می‌شود

اما هر ساله نسبت پرداخت اصل وامتان به هزینه بهره بانک افزایش می یابد؛ چون مبلغ اصل وام از تفریق مبلغ اقساط مساوی و هزینه بهره بانک محاسبه می شود، از آنجایی که در قبل گفتیم هزینه بهره هر سال کاهش می یابد و مبلغ اقساط پرداختی در طول سال یکسان است، مبلغ اصل وام هر ساله زیاد می‌شود.

بازپرداخت های شش ماهه چهارماهه و یا ماهانه

نکته: اگر پرداخت وام در این 5 سال بصورت سالانه نبود و هر شش ماه یک بار بود در جدول PVIFA در ردیف عمودی به دنبال عدد 10 باشید چون در سال دو شش ماه وجود دارد و در کل 5 سال مهلت پرداخت وام است که میشود 10 ماه اقساط، همچنین در ردیف افقی به دنبال عدد 10% باشید زیرا وقتی نرخ در سال 20% باشد قطعا در بازه شش ماهه 10% است. اگر مبلغ وام را بر آن تقسیم کنید، عددی که به آن می‌رسید مبلغ پرداختی شما در هر شش ماه تا پایان 5 سال می‌باشد.

مانده اصل وام هزینه بهره مبلغ قسط زمان
1,000,000,000 . . 0 0
931,255,000 62,745,000 100,000,000 162,745,000 1
868,235,500 69,019,500 93,725,500 162,745,000 2
792,314,050 75,921,450 86,823,550 162,745,000 3
708,800,455 83,513,595 79,31,405 162,745,000 4
616,935,500 91,864,955 70,880,045 162,745,000 5
515,884,050 101,051,450 61,693,550 162,745,000 6
404,727,455 111,156,595 51,588,405 162,745,000 7
282,455,200 122,272,255 40,472,745 162,745,000 8
147,955,720 134,499,480 28,245,520 162,745,000 9
0 147,954,520 14,795,570 162,745,000 10
تمامی ارقام به ریال 1,000,000,000 671,895,350 1,627,450,000 جمع

هزینه بهره = مانده دور قبلی * نرخ بهره / اصل وام = مبلغ قسط - هزینه بهره

مانده = مانده دور قبل - اصل وام

همچنین برای بازه پرداخت 4 ماهه در جدول باید به دنبال عدد مورد نظر در نقطه برخورد اعداد 15 در ردیف عمودی و 5% افقی باشیم. اگر مبلغ وام را بر آن تقسیم کنید، عددی که به آن می‌رسید مبلغ پرداختی شما در هر 4 ماه تا پایان 5 سال می‌باشد.

همچنین مدنظر داشته باشید که هرچه به سال های آخر می‌رسیم بهره وام در جدول کاهش می‌یابد و بالعکس مبلغ پرداخت اصل وام اقساط افزایش پیدا می‌کند (نسبت معکوس).

همچنین جهت اطلاعات بیشتر در بخش حسابداری کلیک کنید.

ممنون که تا پایان مقاله همراه ما بودید نظرات، پیشنهادات و سوالات خودتون رو برامون کامنت کنید.

شناخت مفهوم جریان نقدینگی

آشنایی با Cash Flow برای مدیریت هزینه ها و درآمدهای هر شخصی الزامی است.

در این مقاله سعی داریم به زبان ساده شما را با این مفهوم به خوبی آشنا کنیم، پس در ادامه با ما باشید…

1# جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی یا CF پولی است که طی یک دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شما است.

در امور مالی، این اصطلاح برای توصیف میزان وجه نقد (ارز) است که
در یک بازه زمانی مشخص تولید یا مصرف می شود.

CF انواع مختلفی دارد که با کاربردهای مهم و گوناگونی برای اداره مشاغل و انجام تجزیه و تحلیل های مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

به این صورت که نقدینگی ورودی از طرف مشتریانی است که
محصولات یا خدمات شما را خریداری می کنند.

جریان نقدینگی چیست

اگر مشتریان در زمان خرید پرداخت نکنند، بخشی از جریان نقدی شما ارزش فعلی چیست؟ از مجموعه حساب های دریافتی است.

همچنین نقدینگی در قالب پرداخت هزینه هایی مانند اجاره یا وام مسکن، پرداخت ماهانه وام و پرداخت مالیات و سایر حساب های قابل پرداخت از تجارت شما خارج می شود.

2# علت اهمیت جریان نقدینگی

اهمیت جریان نقدینگی

کمبود وجه نقد یکی از بزرگترین دلایل شکست شرکت های کوچک است.

اغلب مدیران در تجارت کوچک بر این باورند که “ذخایر نقدی ناکافی” دلیل اصلی عدم موفقیت استارت آپ ها است.

در واقع دلیل عدم موفقیت بسیاری از استارت آپ ها همین عدم وجود نقدینگی و تمام شدن پول است که
در موارد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

1-2# جریان نقدینگی در راه اندازی مشاغل

نقدینگی در راه اندازی مشاغل

پرداختن به مسائل مربوط به گردش وجوه و جریان نقدینگی در هنگام راه اندازی مشاغل بسیار دشوار است چرا که
مشاغل در این زمان هزینه های زیادی دارند و نقدینگی به سرعت خرج می شود.

همچنین ممکن است شما هیچ مشتری یا فروشی نداشته باشید که باعث ورود نقدینگی شوند.

برای ادامه کار و ایجاد جریان نقدینگی، به برخی از منابع موقت وجه نقد مانند کارت اعتباری و یا وام نیاز دارید.

معمولا شش ماه اول یک کار تجاری یک زمان حیاتی برای گردش پول است.

اگر در این بازه زمانی پول کافی برای خرید، حمل و نقل و موارد دیگر ندارید، شانس موفقیت شما بالا نیست.

چرا که تأمین کنندگان معمولا به مشاغل جدید وام، اعتبار و تخفیف چشمگیری نمی دهند و
در عین حال ممکن است مشتریان شما بخواهند به صورت اعتباری پرداخت کنند.

همین موضوع سبب از بین رفتن بالانس جریان نقدینگی شده و
یک «بحران پول نقد» را برای شما ایجاد می کند.

شما می بایست در برآورد نیازهای جریان نقدی خود برای راه اندازی، هزینه های زندگی شخصی خود را که برای تأمین نیاز به تجارت لازم است، اضافه کنید.

2-2# جریان نقدینگی در مشاغل فصلی

گردش وجوه نقد برای مشاغل فصلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مشاغلی که در دوره های مختلف سال مانند کسب و کارهای تعطیلات و تابستان دارای نوسان زیادی در تجارت هستند.

مدیریت جریان وجوه نقد در این نوع مشاغل مشکل است اما
می توان آن را با دقت انجام داد.

3-2# جریان نقدینگی در مقابل سود

نقدینگی در مقابل سود

این امکان برای کسب و کار شما وجود دارد که سود کسب کند اما پول نقد نداشته باشید.

قطعا برایتان جالب است که بدانید این امر چگونه می تواند اتفاق می افتد؟

پاسخ کوتاه این است که سود یک مفهوم حسابداری است در حالی که
پول نقد مبلغ موجود در حساب کسب و کار است.

سود صورتحساب ها را پرداخت نمی کند.

شما می توانید دارایی داشته باشید، مانند حساب های قابل دریافت (پولی که مشتری به شما بدهکار است) اما
اگر نتوانید از بدهی خود وصول کنید، پول نقد نخواهید داشت.

3# انواع جریان نقدینگی

Cash Flow انواع مختلفی دارد، بنابراین مهم است که درک درستی از هر یک از آن ها داشته باشید.

وقتی کسی به اصطلاح CF مراجعه می کند، ممکن است به موارد مختلفی از آن برسد، بنابراین مطمئن شوید که
از کدام اصطلاح جریان نقدینگی استفاده می شود.

انواع جریان های نقدی عبارتند از:

1-3# نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی

وجوه نقدی که توسط فعالیت های اصلی تجاری یک شرکت تولید می شود.

یعنی درآمد حاصل از تولید و فعالیت های دیگر که شامل هرگونه جریان نقدی از دارایی های جاری و بدهی های جاری است.

2-3# نقدینگی رایگان به حقوق صاحبان سهام (FCFE)

FCFE میزان وجه نقدی است که یک کسب و کار ایجاد کرده و
برای توزیع به طور بالقوه بین سهامداران در دسترس است.

3-3# نقدینگی رایگان به شرکت (FCFF)

این معیاری است که تصور می کند شرکت هیچ بدهی ای ندارد.

این نوع از CF در مدل سازی و ارزیابی مالی استفاده می شود.

4-3# تغییر در جریان نقدینگی

در این مورد تغییر در میزان جریان نقدینگی از یک دوره به دوره دیگر در حسابداری انجام می شود.

یعنی ممکن است جریان نقدینگی از ماه قبل به ماه جاری تزریق شود.

4# کاربردهای جریان نقدینگی

Cash Flow هم در اداره مشاغل و هم در انجام تجزیه و تحلیل مالی کاربردهای زیادی دارد.

در واقع، این یکی از مهمترین معیارها در کل امور مالی و حسابداری است.

متداول ترین معیارهای نقدی و کاربردهای CF به شرح زیر است:

1-4# ارزش فعلی خالص (Net Present Value)

NPV از محاسبه ارزش تجارت با ساخت مدل DCF و محاسبه ارزش فعلی خالص انجام می شود.

ارزش فعلی خالص (NPV) ارزش کل جریان های نقدی آینده (مثبت و منفی) در کل عمر سرمایه گذاری در حال حاضر است.

تجزیه و تحلیل NPV نوعی ارزش فعلی چیست؟ ارزیابی ذاتی است و
به طور گسترده در سراسر امور مالی و حسابداری برای تعیین ارزش یک تجارت، امنیت سرمایه گذاری، پروژه سرمایه، سرمایه گذاری جدید، برنامه کاهش هزینه و هر چیزی که شامل جریان نقدی باشد استفاده می شود.

2-4# نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return)

نرخ بازگشت داخلی (IRR) نرخ تخفیفی است که
ارزش فعلی خالص (NPV) یک پروژه را صفر می کند.

به عبارت دیگر، این نرخ بازده ترکیبی سالانه است که در یک پروژه یا سرمایه گذاری به دست خواهد آمد.

3-4# نقدینگی

ارزیابی اینکه یک شرکت چقدر می تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود عمل کند.

4-4# عملکرد جریان نقدینگی

اندازه گیری میزان وجه نقد کسب و کار در هر سهم نسبت به قیمت سهام آن که به صورت درصد بیان می شود.

5-4# جریان نقدی به ازای هر سهم (Cash Flow Per Share)

CFPS یا جریان نقدی به ازای هر سهم پول نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی تقسیم بر تعداد سهام مانده است.

6-4# نسبت درآمد قیمت (P/E)

نسبت p به cf

نسبت درآمد قیمت یا نسبت P/E رابطه ای بین قیمت سهام شرکت و سود هر سهم (EPS) است.

این یک نسبت محبوب است که درک بهتری از ارزش شرکت به سرمایه گذاران می دهد.

نسبت P/E انتظارات بازار را نشان می دهد و قیمتی است که
شما باید به ازای هر واحد درآمد فعلی (یا درآمد در آینده) پرداخت کنید.

درآمد هنگام ارزیابی ارزش سهام شرکت مهم است زیرا سرمایه گذاران می خواهند بدانند که
یک شرکت چقدر سودآور است و در آینده چقدر سودآور خواهد بود.

به علاوه، اگر شرکت رشد نکند و
سطح فعلی درآمد ثابت بماند، P/E را می توان به تعداد سال هایی که طول می کشد شرکت برای مبلغ پرداختی برای هر سهم بازپرداخت کند، تعبیر کرد.

7-4# نسبت تبدیل وجه نقد

مدت زمانی که یک شرکت برای موجودی خود (هزینه کالاهای فروخته شده) پرداخت می کند و
هزینه آن را از مشتریان خود دریافت می کند، نسبت تبدیل نقدینگی است.

8-4# فاصله مالی

معیاری برای کسری یک شرکت که باید برطرف کند. (چقدر به پول نقد بیشتری نیاز دارد)

9-4# پرداخت سود سهام

جریان نقدینگی می تواند برای تأمین بودجه سود سهام به سرمایه گذاران استفاده شود.

10-4#سرمایه گذاری

جریان نقدینگی همچنین می تواند برای سرمایه گذاری مجدد و رشد در تجارت مورد استفاده قرار گیرد.

مقاله بالا بخشی از مطالب گسترده حوزه حسابداری ویژه بازار کار است.

برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع حسابداری بازار کار نماتک مراجعه کنید.

برای مشاهده توضیحات کامل بسته کلیک کنید.

بسته حسابداری بازار کار

اگر به دنبال یاد گرفتن مهارت بیشتر و افزایش درآمد هستید،

برای دریافت آموزش های رایگان مرتبط با حوزه علاقه‌مندی خود فقط کافیه فرم رو تکمیل کنید.

وضعیت شغلی خود را انتخاب کنید:

نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

درباره نویسنده : تیم نماتک

ما یه هدف مشترک داریم و میخوایم مهارت هایی که توی صنعت لازمه رو به افراد آموزش بدیم تا روزی که کالای ایرانی در دنیا بهترین باشه. اگه شما هم هدفتون همینه، نماتکی بشید. (:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.