معاملات خلاف جهت روند


آموزش ترید با الگوی کندلی اینگالف (Engulfing Candlesticks)

آشنایی با کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال

نمودارهای کندل استیک، از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از آن‌ها می‌توان حرکات قیمتی در آینده را پیش‌بینی کرد و اقدام به خرید و فروش سهم در موقعیت‌های مناسب نمود. از آن‌جایی‌که هر کندل، منعکس‌کننده‌ی عکس‌العمل و رفتار تمامی معامله‌گران در یک تایم‌فریم خاص است، معامله‌گران به‌راحتی با دیدن کندل‌ها می‌توانند کل معاملات یک تایم‌فریم را تحلیل کنند. پیش‌تر راجع به برخی از مهم‌ترین انواع کندل در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. اما امروز و در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از انواع کندل، تحت عنوان کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال رفته‌ایم. برای آشنایی بیش‌تر با این ابزار کاربردی، ادامه‌ی مطلب را از دست ندهید.

کندل اینگالفینگ یا پوششی چیست؟

اینگالفینگ (به انگلیسی: Engulfing) در لغت به‌معنای پوشش دهنده می‌باشد. دلیل نام‌گذاری این کندل‌ها هم خاصیت پوشانندگی آن‌هاست که از بالا و پایین، کل بدنه‌ی کندل قبلی را پوشش می‌دهد به‌طوری که دیگر کندل قبلی دیده نشود. در واقع، الگوی اینگالف زمانی تشکیل می‌شود که بدنه‌ی قیمتی کندل، یک یا چند کندل ماقبل خود را در برگیرد. زمانی‌که کندل‌ اینگالف، کندل‌های بیشتری را در برگیرد، قدرت بیشتری برای ادامه‌ی روند وجود خواهد داشت. دو نوع از کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال وجود دارد:

۱. الگوی اینگالف صعودی (Bullish) که سیگنال روند صعودی رو به جلو را اعلام می‌کند.

۲. الگوی اینگالف نزولی یا (Bearish) که سیگنال روند نزولی رو به پایین را اعلام می‌کند.

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال : تحلیل الگوی اینگالف صعودی

همان‌طور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، یک خط روند نزولی بعد از روند صعودی اتفاق افتاده است. در پایان روند نزولی یک کندل معاملات خلاف جهت روند اینگالف دیده می‌شود که کندل ماقبل خود را پوشش داده است. در اینجا با ایجاد شدن یک کندل اینگالف، روند نزولی پایان می‌یابد و بعد از آن روند صعودی شروع می‌شود؛ یعنی تغییر روند اتفاق می‌افتد. زمانی‌که با پیدایش کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال تغییر روند به‌وجود می‌آید، معمولاً یک کندل خلاف جهت داریم و مجدداً ادامه‌ی مسیر صعودی. اما سوال اینجاست که وقتی در چنین بازاری قرار می‌گیریم، چه باید کنیم؟

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال

کندل اینگالفینگ صعودی

وقتی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال در پایان روند نزولی ایجاد شود، می‌گوییم الگوی اینگالف صعودی داریم. در چنین حالتی، در محدوده‌ی مشخص شده روی نمودار باید وارد معامله شده و خرید خود را انجام دهید. حالا برای اینکه بفهمید نقطه‌ی فروش یا Target شما کجاست، باید زمانی‌که روند قیمتی هم‌سطح با نقطه‌ی شروع روند نزولی قبلی شد، Target خود را مشخص نمایید. برای درک عمیق‌تر به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید که در ابتدای روند نزولی در نقطه‌ی A، قیمت ۱۰دلار باشد. در انتهای روند نزو‌لی و در نقطه‌ی B، درست زمانی‌که الگوی اینگالف اتفاق افتاده، قیمت به ۶دلار کاهش می‌یابد. سپس در نقطه‌ی C، و با افزایش قیمت به ۷ دلار وارد معامله خواهید شد. سپس صبر می‌کنید تا قیمت سهم مجدداً به ۱۰دلار در نقطه‌ی D برسد و درست در همین نقطه با سودی که کرده‌ایم، از معامله خارج می‌شویم و سهام خود را می‌فروشیم. دیدید که چگونه و با تشخیص به‌موقع کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال می‌توانید از خریدتان سود کنید و یک معامله‌ی موفق داشته باشید.

💡 نکته: برای استفاده از کندل اینگالف در نمودارهای قیمتی، پیشنهاد می‌شود از تایم‌فریم‌های روزانه و یا ۴ ساعته استفاده کنید. البته تایم‌فریم هفتگی هم برای تشخیص این کندل می‌تواند مناسب باشد.

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال : تحلیل الگوی اینگالف نزولی

در این نمودار مشاهده می‌کنید که کندل اینگالف در انتهای دو روند صعودی متمادی، تشکیل شده است. در پایان روند صعودی یک کندل اینگالف دیده می‌شود که کندل ماقبل خود را به‌خوبی پوشش داده است. در اینجا هم با ایجاد شدن کندل اینگالف، روند صعودی پایان یافته و بعد از آن روند نزولی شروع می‌شود. در این حالت هم هم‌زمان با پیدایش کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال تغییر روند به‌وجود آمدهو بعد از آن یک کندل خلاف جهت داریم و مجدداً ادامه‌ی مسیر نزولی.

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال

کندل اینگالفینگ نزولی

وقتی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال در پایان روند صعودی ایجاد شود، می‌گوییم الگوی اینگالف نزولی داریم. در چنین حالتی، در محدوده‌ی مشخص شده روی نمودار باید وارد معامله شده و فروش خود را انجام دهید. در اینجا همان‌طور که مشاهده می‌کنید، دو روند صعودی (از A تا B و از B تا C) اتفاق افتاده است. بنابراین Target اول در نقطه‌ی E و Target دوم در نقطه‌ی F می‌باشد.

برای مثال فرض کنید که در نقطه‌ی A، قیمت ۵ دلار بوده است. سپس در پی روند صعودی که اتفاق افتاده قیمت آن در نقطه‌ی B به ۸ دلار و در نقطه‌ی C، درست زمانی‌که الگوی اینگالف اتفاق می‌افتد به ۱۲ دلار رسیده است و پس از آن نزول کرده است. اگر قیمت سهم در نقطه‌ی D به ۱۰ دلار رسیده باشد و شما در آنجا معامله انجام داده باشید، Target اول شما در نقطه‌ی E، ۸ دلار Target دوم شما ۵ دلار خواهد بود. به این ترتیب در Target اول، ۲۰ درصد سود و مابقی آن در Target بعدی نصیبتان خواهد شد.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال و نحوه‌ی معامله با استفاده از آن پرداختیم. این الگو، از مباحث مورد توجه در میان الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن، فارکس و آموزش بورس می‌باشد. تشخیص الگوی اینگالفینگ در کنار استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکی همچون اندیکاتورها می‌تواند به عنوان سیگنال بسیار خوب برای خرید یا فروش سهم در بازارهای مالی به حساب بیاید. امیدواریم که با یادگیری نکاتی که در رابطه با این کندل در این مقاله راجع به آن‌ها صحبت شد، به سودهای چندین برابری در معاملاتتان دست یابید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینه‌ی کار و سرمایه‌گذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینه‌ها کمک نماید.

انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند

انواع روند در تحلیل تکنیکال

در مقالات قبلی در مورد انواع نمودارها و نحوه نمایش تغییرات قیمت در یک بازه زمانی مشخص صحبت کردیم و گفتیم که قیمت را می‌توان با نمودار میله‌ای، کندل‌ استیک و یا خطی نمایش داد. حال می‌خواهیم در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال و نموداری که از کنار هم قرار گرفتن این میله‌ها و کندل‌ها ایجاد می‌شود، بحث کنیم.

قیمت در بازارهای مالی به صورت مستقیم و خطی حرکت نمی‌کند و میله‌ها و کندل‌های ایجاد شده در یک روز، با روز دیگر نسبت مشخصی ندارند. بنابراین وقتی نمودار قیمت در بازه زمانی طولانی با تعداد زیادی کندل یا میله بررسی می‌شود، تغییرات قیمت به صورت زیگزاگی و موج‌های متنوع و پی‌ در پی هست. برآیند این تغییرات موجی ممکن است به صورت صعودی، نزولی و یا خنثی باشد و جهت اصلی بازار را برای تحلیلگران مشخص کند.

در این مقاله سعی داریم انواع روند در تحلیل تکنیکال را بررسی کرده و نحوه ترسیم خطوط روند و کار با آنها را آموزش دهیم. با ما همراه باشید.

انواع روند در تحلیل تکنیکال

روند در واقع جهت حرکت قیمت، در بازارهای مالی را برای تحلیلگران مشخص می‌کند. روند در بازه زمانی بزرگتر از بازه زمانی نمایش نمودار، قابل بررسی است. به عنوان مثال اگر نمودار را در بازه زمانی روزانه نگاه می‌کنید، هر کندل نشان دهنده تغییرات قیمت در یک روز است. اما شما برای تشخیص روند حتما نیاز دارید که چند کندل روزانه در نمودار داشته باشید.

در این حالت می‌توانید طبق مبانی اصولی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، روند قیمت را تشخیص دهید و خطوط روند را ترسیم نمایید. انواع روند در تحلیل تکنیکال عبارت است از روند صعودی، نزولی و خنثی. در ادامه نحوه تشخیص و ترسیم هر کدام توضیح داده می‌شود.

انواع روند – روند صعودی

فرض کنید قیمت بیت‌کوین در اول فروردین 30.000 دلار و در آخر اردیبهشت 40.000 دلار می‌باشد. در این حالت در بازه زمانی دو ماهه مورد نظر قیمت بیت‌کوین صعودی بوده و به اندازه 10.000 دلار رشد کرده است. لذا روند قیمتی بیت کوین در این بازه زمانی صعودی بوده است. اما توجه کنید که این به این معنی نیست که در کل این دو ماه قیمت روند رو به رشد داشته است. به عنوان مثال ممکن است قیمت در اواخر فروردین به 35.000 دلار رسیده باشد اما 10 اردیبهشت 32.000 دلار قیمت داشته باشد.

با توجه به این مثال می‌توان روند صعودی، اولین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال را به این صورت تعریف کرد. اگر تغییرات قیمت در بازار به نحوی باشد که کف‌های قیمتی در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند، در این حالت بازار، روند صعودی دارد. در صورتی که سقف‌های قیمتی تشکیل شده نیز در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند در این حالت روند صعودی قوی خواهد بود.

ترسیم خط روند صعودی

برای ترسیم نیاز هست که نمودار قیمتی حداقل دو کف تشکیل داده‌باشد. (منظور از کف در اینجا پایین‌ترین قیمت در دره‌های ایجاد شده نمودار است.) حتما نیاز است کف دوم قیمت بالاتری نسبت به کف اول داشته باشد. در این حالت خط روند صعودی خواهد بود که این دو کف را به هم وصل می‌کند.

برای این که خط رسم‌شده به نوعی تایید شود و اعتبار آن بیشتر باشد، لازم است که کف بعدی نمودار به این خط رسیده و به آن واکنش دهد. بنابراین هر چقدر تعداد نقاط برخورد کف نمودارها به این خط بیشتر باشد خط روند صعودی اعتبار بیشتری خواهد داشت.

بسیاری از تحلیلگران انتهای سایه کندل‌ها را برای رسم این خط در نظر می‌گیرند. در مقابل عده‌ای دیگر بدنه‌ کندل‌ها را برای رسم انتخاب می‌کنند. در نمایش کندل استیک قیمت‌، بدنه قسمتی است که قیمت شروع و قیمت پایانی در بازه زمانی مورد نظر را مشخص می‌کند. سایه‌ها، خطوط عمودی متصل به بدنه هستند که سایه بالا، بالاترین قیمت و سایه پایین، پایین‌ترین قیمت در بازه زمانی را نشان می‌دهد.

در حالت کلی بهتر است که از سایه‌ها برای ترسیم این خطوط استفاده شود چرا که سایه‌ها در نتیجه معامله معامله‌گران در بازار ایجاد می‌شوند لذا روی آینده قیمت تاثیر دارند. اما در مواقعی که در نظر گرفتن بدنه کندل‌ها به جای سایه باعث ایجاد خط روند بهتری با تعداد نقاط برخورد بیشتری شود، در این حالت می‌توان از سایه‌ها صرف نظر کرد.

خط روند صعودی

نمودار بالا یک روند صعودی و خط روند صعودی را نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید خط روند صعودی از سایه معاملات خلاف جهت روند کندل‌ها پس از تشکیل کف دوم رسم شده‌است. قیمت پس از ایجاد سقف دوبار دیگر به این خط برخورد کرده و دوباره روند صعودی خود را ادامه داده‌است. این تعداد برخورد معتبر بودن خط روند رسم شده را نشان می‌دهد.

انواع روند – روند نزولی

حال فرض کنید قیمت اتریوم در اوایل فروردین 3.000 دلار بوده است و در اواخر اردیبهشت این قیمت به 2.000 دلار رسیده است. بنابراین در این دو ماه به طور کلی می‌توان گفت قیمت نزول کرده و به اندازه 1.000 دلار کاهش داشته است. این کاهش قیمت در این مدت نشانگر روند نزولی قیمت در این مدت است. اگرچه ممکن است قیمت در این بین افت و خیزها و یا به عبارت نموداری کف‌ها و قله‌هایی ساخته باشد.

قله‌ها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت کاهش می‌یابد. به عبارتی قله‌ها ماکزیمم قیمت محلی هستند. کف‌ها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت افزایش می‌یابد. بنابراین کف‌ها نشان‌دهنده مینیم قیمت محلی هستند.

با توجه به مثال ذکر شده می‌توان گفت روند نزولی که دومین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال است، روندی است که در آن قیمت در طی بازه زمانی کاهش می‌یابد به نحوی که سقف‌های قیمتی رفته رفته ارتفاع کمتری نسبت به قله‌های قبلی ایجاد می‌کنند. در صورتی که کف‌های قیمتی نیز در طی روند نزول قیمت‌های پایین‌تری تجربه کنند روند نزولی قوی‌تر خواهد بود.

ترسیم خط روند نزولی

برای ترسیم خط روند نزولی نیاز است که دو سقف قیمتی که سقف قیمتی دوم قیمت پایین‌تری نسبت به سقف اول دارد ایجاد شده باشد. در این حالت خطی که دو سقف را به هم وصل می‌کند خط روند نزولی است. برای اینکه خط روند نزولی اعتبار بیشتری پیدا کند حتما نیاز است که سقف بعدی قیمتی در روند نزولی به این خط واکنش نشان داده و دوباره قیمت کاهش یابد.

ترسیم خط روند نزولی نیز همانند خط روند صعودی، بهتر است که از سایه‌ها باشد و فقط در صورتی که ترسیم از بدنه‌ها باعث اعتبار بیشتر خط روند شد، در این حالت می‌توان سایه‌ها معاملات خلاف جهت روند را نادیده گرفت.

خط روند نزولی

نمودار بالا یک روند نزولی را نشان می‌دهد که پس از تشکیل سقف دوم با قیمت پایین‌تر از سقف اول رسم شده است. همانطور که مشاهده می‌کنید قیمت پس از مدتی کاهش دوباره روند صعودی داشته اما با رسیدن به خط روند نزولی به آن واکنش نشان داده و دوباره روند نزولی گرفته است. این موضوع نشان‌دهنده اعتبار بالای خط روند رسم شده است.

انواع روند – روند خنثی یا Side

روند سومی که از انواع روند در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار می‌گیرد، روند خنثی یا ساید است. در روند خنثی بر خلاف روندهای صعودی و نزولی تغیرات قیمت منجر به سقف‌های یا کف‌های بالاتر و یا پایین‌تر نمی‌شود بلکه کف‌ها تقریبا در یک سطح و سقف‌ها نیز در یک سطح قرار دارند و معمولا اختلاف این دو سطح باهم برابر نیست. در این حالت ما یک خط روند نداریم بلکه دو خط در سقف و کف‌ها داریم که قیمت بین این دو خط نوسان می‌کند.

روند خنثی

نمودار بالا یک روند خنثی یا ساید را نشان می‌دهد. همانطور که می‌بینید سقف‌ها و کف‌های تشکیل شده تقریبا با هم ارتفاع برابری دارند و اختلاف بین سقف‌ها و کف‌ها مقدار قابل توجهی نیست.

نکات مهم انواع روند در تحلیل تکنیکال برای معامله‌گران

در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال نکات مهمی وجود دارد که بدون توجه به آنها امکان موفقیت در تحلیلگری وجود ندارد. در این بخش ما سعی می‌کنیم به طور کامل این نکات را به شما عرضه کنیم اما لازم است شما نیز با دقت و حوصله نکات گفته شده را مطالعه کنید تا ملکه ذهنتان شود.

روند بهترین دوست معامله‌گران است

تشخیص انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند پایه‌ی بسیاری از تحلیل‌ها و سیستم‌های معاملاتی است. تحلیلگران معاملات خلاف جهت روند معمولا پیش از هر کاری در نمودار به این کار می‌پردازند. روند بهترین دوست معامله‌گران است و اکثر افراد با تجربه در بازارهای مالی این نکته را در تمامی تحلیل‌ها و معاملات خود رعایت می‌کنند. معامله بر خلاف روند، معمولا جزو فعالیت‌های پرریسک در بازارهای مالی تقسیم‌بندی می‌شود و به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود معامله‌ای بر خلاف روند بازار انجام شود.

قیمت به انواع روند احترام می‌گذارد

خطوط روند معتبر معمولا خطوطی هستند که قیمت به آنها احترام می‌گذارد. بنابراین تا زمانی که نشانه‌ی مهمی از تغییر روند دیده نشده است فرض بر ادامه روند فعلی است. با تشخیص درست روند می‌‌توان در نقاطی که قیمت به خط روند نزدیک شده است آماده ورود به معامله شد. برخورد سوم معمولا بهترین نقطه برای ورود به معاملات است. نقاط برخورد بعدی هم با بررسی شرایط هر کدام نقطه‌ی مناسبی برای ورود به معامله هستند.

قیمت پایانی، بهترین قیمت برای تشخیص انواع روند

برای ترسیم خطوط روند بهترین قیمت، قیمت پایانی است و اکثر تحلیلگران از این قیمت برای رسم استفاده می‌کنند. در صورت عدم دسترسی به این قیمت می‌توان از قیمت باز شدن کندل‌ها (قیمتی که در اولین معامله آن روز ثبت می‌شود) استفاده کرد. در این صورت معمولا خط روند از وسط کندل‌ها عبور می‌کند.

خطوط روند به همدیگر تبدیل می‌شوند

خط روندها معمولا به همدیگر تبدیل می‌شوند. به این معنی که وقتی روند نزولی شکسته می‌شود همان خط روند نزولی برای قیمت به عنوان حمایت عمل می‌کند. در این حالت، قیمت در روند جدید ایجاد شده نیز می‌تواند به این خط واکنش نشان دهد.

انواع روند در تایم فریم‌های مختلف متفاوتند

روند در تایم فریم‌های مختلف باهم متفاوت است. انواع روند در تحلیل تکنیکال شامل روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی را می‌توانیم درتایم فریم‌های مختلف مشاهده کنیم. به عنوان نمونه خط روندی که در تایم فریم ماهانه رسم می‌شود ممکن است صعودی باشد اما در تایم فریم هفتگی قیمت روند نزولی و اصلاحی داشته باشد. هر چقدر تایم فریم مورد استفاده بلند مدتی باشد، اعتبار خط روند نیز بیشتر است.

معمولا تحلیلگران خط روندها را به صورت چند زمانی ترسیم می‌کنند. به این معنی که در تایم فریم‌های مختلف مثل ماهانه، هفتگی، روزانه و … خطوط روند را ترسیم می‌کنند. نوسانگیرها معمولا از تایم های کوچکتر چند ساعته تا چند دقیقه برای ترسیم خط روند استفاده می‌کنند. آنها با استفاده از خطوط رسم شده،آنی وارد معامله شده با کسب سود از آن خارج می‌شوند.

اگر خط روند ترسیم شده برای مدت زمان بیش از یک سال باشد به آن خط روند بلند مدتی می‌گویند. خط روندی که برای حدود سه ماه رسم می‌شود خط روند میان مدتی است. به خط روندی که برای زمان کمتر از یک ماه رسم شده باشد خط روند کوتاه مدتی می‌گویند. خط روند بلند مدتی در درون خود چند خط روند میان مدتی تشکیل می‌دهد. ممکن است این خطوط در جهت روند بلند مدتی یا خلاف جهت آن باشد. معامله‌گران بسته به شخصیت معامله‌گری خود می‌توانند با استفاده از این خطوط وارد معامله شوند.

خط روند، خط قرمز معامله‌گران است

خط روند، خط قرمز معامله‌گران است به این معنی که عبور قیمت از آن برای معامله‌گران بسیار مهم است. در این حالت معامله‌گران معمولا معامله باز نمی‌کنند. آنها منتظرند تا با دیدن نشانه‌های بیشتر، تغییر شرایط و روند را بررسی کنند. در صورت اطمینان از تغییر روند وارد معامله شوند. برای شکست خط روند حتما نیاز است که حجم بالایی از معامله در آن قسمت انجام شده باشد. اگر قیمت با کندل قدرتمندی از خط رد شد، تاییدیه صادر شده است.

معامله در روندهای خنثی

در روندهای خنثی معمولا معامله‌گران در سقف‌ها وارد موقعیت فروش و در کف‌ها وارد موقعیت خرید می‌شوند. اگرچه توصیه این است که در روندهای خنثی به کل وارد معامله نشد. این مساله در تایم های کوتاه اهمییت بیشتری دارد. باید صبر کنید تا اینکه قیمت یک روند صعودی یا نزولی به خود بگیرد و بعد وارد معامله شوید. بنابراین معامله در انواع روندها باهم متفاوت است و حتما باید به این نکته توجه شود.

جمع‌بندی

در این مقاله انواع روند در تحلیل تکنیکال و نحوه رسم و استفاده از آنها تشریح شد. این مبحث پایه‌ بسیاری از تحلیل‌های پیشرفته است و اکثر تحلیلگران از آن در سایر روش‌های تحلیلی خود استفاده می‌کنند. بنابراین توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله می‌تواند کمک شایانی به شما در مسیر تحلیل‌گری کند.

انواع استراتژی‌ها در بازار سرمایه برای کسب سود

انواع استراتژی‌ها در بازار سرمایه برای کسب سود

کارشناس بازار سرمایه گفت: مهم‌ترین مسئله برای یک معامله‌گر، تعیین استراتژی در بورس است، موفقیت بلندمدت در بازار، بدون استراتژی قوی، ممکن نخواهد بود.

به گزارش صدای بورس، عبدالله شیرمحمدپور گرجانی کارشناس بازار سرمایه، در پاسخ به این پرسش که، استراتژی‌های سرمایه گذاری در بورس به لحاظ کوتاه مدت و بلند مدت به چند دسته تقسیم می‌شود؟،گفت: استراتژی سرمایه گذاری، مجموعه‌ای از روش‌هاست که سرمایه گذار را در انتخاب سبد سرمایه گذاری در افق‌های دور و نزدیک، رهنمون می‌کند. سرمایه‌گذار متناسب با پذیرش ریسک بازدهی مناسبی را انتظار دارد، اکثر سرمایه‌گذاران ریسک گریز هستند، بنابراین تابع هدف سرمایه گذار بیشینه کردن بازده و کمینه کردن ریسک خواهد بود.

وی در ادامه بیان کرد: سرمایه گذاری به دو بخش اصلی بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم می‌شود. سرمایه‌گذاری‎های بلندمدت معمولا تورم را پوشش می‌دهند. چنین سرمایه‌گذاری‌هایی از دارایی‌های سرمایه گذار در برابر تورم محافظت می‌کند و موجب حفظ قدرت خرید می‌شود.

کارشناس بازار سرمایه در خصوص انواع استراتژی‌های بلند مدت اظهار کرد: استراتژی سرمایه گذاری رشدی، در این حالت سهام شرکت‌هایی خریداری می‌شود، که انتظار می‌رود در آینده رشد خوبی داشته باشند و در مقایسه با صنعت و همین‌طور بازار از نرخ میانگین بالاتری برخوردار باشند. در سرمایه گذاری رشدی، پنج عامل را باید در ارزیابی در نظر گرفت، تاریخچه قوی که نشان‌دهنده رشد درآمد است، روند رو به رشد قدرتمند در میزان درآمد، حاشیه سود قدرتمند، بازده سرمایه و مشاهده عملکرد مناسب سهام در گذشته را نشان می‌دهد.

این کارشناس بازار سرمایه گفت:یکی دیگر از انواع استراتژی‌های بلند مدت، استراتژی سرمایه گذاری بر اساس سود تقسیمی است، این استراتژی شامل سرمایه گذاری در سهام یک شرکت بر اساس سود سهام تقسیمی پیش بینی شده در آینده است. شرکت‌هایی که سود ثابت و قابل پیش بینی پرداخت می‌کنند، قیمت سهامشان تغییر کمتری دارد، شرکت‌های معتبر که سود سهام پرداخت می‌کنند، تلاش می‌کنند تا سالانه سود سهام پرداختی خود را افزایش دهند.

وی در ادامه بیان کرد: سرمایه گذاری خلاف گرا، یکی دیگر از استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت است، این استراتژی، شامل انتخاب شرکت‌های خوب هنگام، ارزان بودن بازار و خرید مقدار زیادی از سهام آن شرکت برای کسب سود بلند مدت است. هنگام رکود اقتصادی، فرصت‌های خوبی برای خرید سهام خوب با قیمتی معقول وجود دارد؛ در این روش، شرکت مناسب، شرکتی است که مزیت رقابتی پایدار دارد؛ یعنی جایگاه بازار یا برندی دارد که رقبا به آسانی نمی‌توانند به آن دست یابند یا اینکه منبع کمیابی را در اختیار دارند. از دیگر استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت سرمایه گذاری کوتاه مدت است، این سرمایه گذاری برای کسب سود از یک بازار یا سهم در حد چند درصد است، این سرمایه گذاری نیاز به تخصص بالا در تحلیل تکنیکال دارد و باید نقاط ورود و خروج و مخصوصا حد ضرر کاملا مشخص باشد. از معروف‌ترین استراتژی‌های کوتاه مدت، می‌توان به معامله بر اساس مومنتوم (Momentum trading)، معامله در دامنه (Range trading) و معاملات در خلاف جهت بازار (Reversal trading) اشاره نمود. یکی از معایب سرمایه گذاری با افق کوتاه‌مدت می‌توان به هزینه کارمزد بالا اشاره کرد.

شیرمحمد پور گرجانی در خصوص طبقه بندی این استراتژی‌ها بر اساس ریسک سرمایه گذاری گفت: ریسک را می‌توان ترکیبی از احتمال وقوع یک واقعه و عواقب آن در صورت وقوع آن تعریف کرد. با توجه به نوسانات قیمتی در کوتاه مدت، ریسک سرمایه گذاری در استراتژی‌های کوتاه مدت بیشتر از استراتژی‌های بلند مدت خواهد بود، از طرفی در سرمایه گذاری بلند مدت نیز ریسک‌هایی وجود دارد که سرمایه‌گذار می‌بایست در سرمایه گذاری لحاظ کند.

وی در ادامه بیان کرد: در سرمایه‌گذاری بلندمدت و با استراتژی سهام رشدی، باید توجه داشت که این روش به شدت متاثر از چرخه‌های اقتصادی خواهد بود؛ بنابراین سرمایه گذار می‌تواند متناسب با رونق و رکود اقتصادی اقدام نماید. در روش استراتژی سرمایه گذاری بر اساس سود تقسیمی نیز با توجه به این که در این استراتژی، معمولا عمر شرکت و صنعت بالا می‌باشد، سرمایه‌گذار باید احتمال افول صنعت را به درستی برآورد کند.

کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که افراد در بازار سرمایه بیشتر به چه نحوی اقدام به خرید و فروش می‌کنند؟ تشریح کرد: مهم‌ترین مسئله برای یک معامله‌گر، تعیین استراتژی در بورس است. موفقیت بلندمدت در بازار، بدون استراتژی قوی، ممکن نخواهد بود. سرمایه گذار با توجه به موقعیت سیاسی و اقتصادی کشور و چشم انداز اتفاقات جهانی می‌تواند به انتخاب استراتژی که سود بیشتری برای وی ایجاد می‌کند، بپردازد.

وی در ادامه اظهار کرد: تحلیل بنیادی، روشی برای تحلیل کردن سهام یا اوراق بهادار به واسطه محاسبه ارزش ذاتی آن است. این تحلیل، بامطالعه تمامی موارد تأثیرگذار بر ارزش، نظیر وضعیت مالی و مدیریت شرکت، صنعت و شرایط اقتصادی کلان انجام می‌شود. تحلیل بنیادی در واقع صرف زمان و مطالعه اعداد ترازنامه یک شرکت، وضعیت جریان نقدی، وضعیت درآمد و نحوه کنار هم قرار گرفتن آن هاست. اما فراتر از اعداد، یک تحلیلگر بنیادی اهمیت ویژه‌ای به جنبه‌های نامشهود مانند کیفیت مدیریت و سهم بازار می‌دهد. تحلیل بنیادی روش پایه‌ای برای برآورد ارزش یک شرکت هست و در واقع مبنایی برای سنجش گران بود یا ارزان بودن یک سهم خواهد بود.

شیرمحمد پور گرجانی در ادامه در خصوص یکی دیگر از روش‌هایی که افراد اقدام به خربد و فروش می‌کنند، گفت: تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیک‌ها و ابزارهای مختلف مانند، روند حرکتی قیمت سهم، اندیکاتورها، کندل شناسی، فیبوناچی و امواج الیوت به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می‌پردازد. در تحلیل تکنیکال با مطالعه قیمت‌ها و حجم مبادلات سهم در گذشته، حرکت‌های آینده قیمت سهام پیش بینی می‌شود.

وی گفت:با بررسی رفتار قیمت و تشخیص حمایت‌ها و مقاومت‌ها و الگوهایی که وجود دارند و ترکیب آن‌ها با همدیگر، باعث می‌شود شناخت سرمایه گذاران نسبت به ساختار بازار و چگونگی معاملات در قیمت‌های مختلف بیشتر شود. این روش تحلیل در بازه‌های زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معامله گران روزانه چه معامله گران چند روزه و کوتاه مدت و چه خریداران میان مدت و چه افرادی که در بازه‌های زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش می‌باشند، می‌توانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند.

وی در ادامه در بیان کرد: تابلوخوانی یکی از روش‌هایی که افراد اقدام به خرید و فروش سهام می‌کنند، است، یعنی اینکه شما به عنوان یک فعال بازار سهام، از طریق بررسی تابلو یک نماد در بورس، تا حدی پی به معاملات سهامداران حقیقی و حقوقی برده و روندها و سوی معاملات و تغییر در سهامدار عمده را در کنار حجم معاملات، شناسایی و تحلیل کنید. تابلوخوانی، ابزار خلاق و نوآورانه برای تحلیل بنیادی یا تکنیکالی نیست و بیش‌تر جنبه روانشناسی بورس را در بر می‌گیرد.

وی افزود: چنانچه استراتژی سرمایه گذاران گرفتن نوسانات کوتاه مدت در بازار است، روش تابلو خوانی در کنار تکنیکال بیشتر مورد استفاده آن‌ها است. در حال حاضر با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن فاکتورهای مهم سیاسی پیش رو و وجود ریسک سرمایه گذاری زیاد بعد از افت چشمگیر شاخص، سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند سود کمتر در مدت زمان کمتری کسب کنند که بیشتر از روش تابلو خوانی و تکنیکال جهت کسب سود بهره می‌برند.

کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که، در حال حاضر بهترین استراتژی برای مردم با توجه به شرایط نوسانی بازار چیست؟ تشریح کرد: با توجه به این که بازار سرمایه با ریسک و نوسان همراه است، لازم است نکات ذیل در نظر گرفته شود، با عنایت به نکات پیش‌گفته سرمایه‌گذار باید نگاه بلند مدت به بازار داشته باشد، با نگاهی به داده‌های تاریخی در بازارهای کشور (ارز، طلا و مسکن) بازار سرمایه در بلند مدت بالاترین بازدهی را داشته و در آینده نیز بالاترین بازدهی را خواهد داشت، دلیل این امر نیز ارزش افزوده‌ای است که توسط شرکت‌ها در طول زمان خلق و انباشته می‌شود.

شیرمحمد پور گرجانی به بهترین استراتژی‌ها در مقابل نوسان بازار اشاره کرد و گفت: عدم تاثیر پذیری از هیجانات در خرید و فروش سهام، انتخاب صنایع برتر به لحاظ ارزندگی، از جمله صنایع فلزات و پتروشیمی با افق سرمایه‌گذاری بلند مدت، استفاده از مشاوره افراد متخصص و متعهد در بازار سرمایه، تشکیل سبد سرمایه گذاری و پرهیز از تک سهم شدن.

وی افزود: برای مدیریت ریسک، ترکیبی از سهام بنیادی و تکنیکی انتخاب گردد، از پس انداز مازاد بر نیاز خود جهت سرمایه گذاری در بازار سرمایه استفاده شود. همچنین پیشنهاد می‌گردد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام به جای سرمایه‌گذاری مستقیم استفاده گردد، برای استراتژی‌های بلندمدت، فضای سیاسی کشور و جهان نیز در نظر گرفته شود.

6 استراتژی معاملاتی سودآوری مبتنی بر Pullback

احتمالا می‌دانید که پولبک قیمت در روندها، یکی از استراتژی‌های معاملاتی پایه است و راه‌های زیادی برای کسب سود هنگام معامله با پولبک وجود دارد.

در تمام تایم ‌فریم‌ها می‌توانید از پولبک‌های معاملاتی، کسب سود کنید، چون یک روند ممکن است در هر جایی از نمودار (از نمودار 5 دقیقه‌ای تا تایم فریم ماهانه) ظاهر شود.

چه یک تریدر روزانه باشید یا یک سوئینگ تریدر (تریدر نوسان‌گیر)، می‌توانید (با اطمینان) از استراتژی‌های مبتنی بر پولبک استفاده کنید.

در پست آموزشی امروز، ما 6 استراتژی سود آور مبتنی بر پولبک را مورد بحث قرار می‌دهیم؛ اما قبل از آن اجازه دهید مشخص کنیم که منظور از معامله بر اساس پولبک (pullback trading) چیست:

منظور از معامله بر اساس پولبک (pullback trading) چیست؟

پولبک، یک توقف یا افت متوسط در قیمت یک سهم یا کالا است که در طول پیشرفت مستمر قیمت رخ می‌دهد.

پولبک تقریبا مشابه اصلاح یا تثبیت است. عبارت “پولبک” به کاهش قیمت اشاره دارد که برای مدت کوتاهی – مثلا چند کندل متوالی- قبل از شروع مجدد روند صعودی ادامه دارد.

بعد از این‌که امنیت، یک حرکت صعودی بزرگ قیمت را پشت سر گذاشت، معمولا پولبک‌ها به عنوان فرصت‌های خرید در نظر گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال، بعد از یک گزارش سود قوی، قیمت یک سهام ممکن است قبل از معکوس شدن، با افزایش سود همراه باشد زیرا معامله گران از موقعیت‌های موجود سود می‌برند. از سوی دیگر، سود مثبت، سیگنالی اساسی برای ادامه رشد سهام است.

قبل از شروع مجدد روند صعودی، اکثر پولبک‌ها شامل حرکت قیمت سهام (اوراق بهادار) به سطوح حمایتی تکنیکالی، مانند مووینگ اوریج‌ها یا پیووت پوینت‌ها هستند. معامله گران باید این سطوح حمایتی بحرانی را زیر نظر داشته باشند، زیرا شکست، زیر این سطوح، می‌تواند به جای پولبک، معکوس شدن روند را نشان دهد.

اکنون که می‌دانیم پولبک چیست، اجازه دهید درمورد چند استراتژی که در معاملات مبتنی بر پولبک به ما کمک می‌کنند صحبت کنیم.

6 استراتژی معاملاتی پولبک

اینجا 6 استراتژی معرفی می‌شوند که می‌تواند هنگام انجام معاملات پولبک از آن‌ها استفاده کنید:

1- خطوط روند

تعیین جهت روند باید نسبتا ساده باشد. نوسان ساختارهای high و low ساده‌ترین راه برای شناسایی روند است.

مجموعه‌ای از HHها (Higher High به معنای سقف بالاتر از سقف قبلی) و به دنبال آن مجموعه‌ای از HLها (Higher Low به معنای کف‌های بالاتر از کف قبلی) یک روند صعودی را تشکیل می‌دهند. در حالی که مجموعه‌ای از LLها (Lower Low به معنای کف‌های پایین‌تر از کف قبلی) و LHها (Lower High به معنای سقف‌های پایین‌تر از سقف قبلی) یک روند نزولی را تشکیل می‌دهند.

 پولبک

مشکل این است که اعتبار خطوط روند اغلب به زمان بیشتری نیاز دارد. یک خط روند برای تایید اعتبار به 3 نقطه تماس نیاز دارد. شما همیشه می‌توانید 2 نقطه تصادفی را به هم متصل کنید، اما تنها زمانی که سومین نقطه را به دست بیاورید، می‌توانید یک خط روند را ترسیم کنید.

بنابراین پولبک خطوط روند، فقط در نقاط تماس سوم، چهارم و یا پنجم قابل معامله است.

خطوط روند می‌توانند در کنار سایر روش‌های پولبک به خوبی کار کنند؛ اما به عنوان یک روش مستقل، معامله‌گر ممکن است موقعیت‌های زیادی را هنگام انتظار برای تایید اعتبار خط روند از دست بدهد.

2- مووینگ اوریج‌ها

مووینگ اوریج بدون شک یکی از پرکاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است و می‌تواند به طرق مختلف مورد استفاده قرار گیرد. شما می‌توانید برای معاملات پولبک هم از موورینگ اوریج‌ها استفاده کنید.

ممکن است از مووینگ اوریج 20، 50 یا حتی 100 دوره‌ای استفاده شود، که خیلی مهم نیست و همه چیز به این بستگی دارد که شما معامله گر کوتاه مدت هستید یا بلند مدت.

مووینگ اوریج‌های کوتاه‌تر توسط معامله گران کوتاه مدت برای دریافت سریع‌تر نشانه‌ها استفاده می‌شوند؛ البته این نوع مووینگ اوریج‌ها بیشتر در معرض نویز و سیگنال‌های نادرست قرار دارند.

از سوی دیگر، مووینگ اوریج‌های بلند مدت، آهسته‌تر حرکت می‌کنند، کمتر در معرض نویز قرار دارند، اما مکمن است در شناسایی فرصت‌های معاملاتی کوتاه مدت، خوب عمل نکنند. برای استفاده از آن‌ها، باید مزایا و معایب هر یک را در نظر بگیرید.

پولبک

از نمودار هفتگی بالا، که متعلق به Suzlon Energy Ltd است، می‌توانیم ببینیم که EMA 50 چگونه به عنوان یک حمایت عمل می‌کند و معامله گران می‌توانند در صورت از دست دادن فرصت خرید در پولبک، وارد معامله شوند.

3- فیبوناچی

در بازارهای مالی، سطوح فیبوناچی به‌ ویژه برای معامله گران پولبک، بسیار خوب عمل می‌کنند. برای کار با این ابزار منتظر تشکیل یک روند جدید می‌مانید، سپس ابزار فیبوناچی A-B را از مبدا روند تا پایان موج روند ترسیم می‌کنید. سپس می‌توان با استفاده از نقطه C اصلاحی فیبوناچی، پولبک‌ها را مشخص کرد.

همان‌طور که در نمودار زیر نشان داده شده است، روند جدید قبل از شروع مجدد روند صعودی، دقیقا به سمت سطوح اصلاحی 50 یا 61 فیبوناچی برگشته است.

پولبک

سطوح اصلاحی فیبوناچی، به ویژه زمانی که با مووینگ اوریج‌ها ترکیب می‌شوند، می‌توانند موفقیت آمیز باشند، و نقاطی که سطوح فیبوناچی بر مووینگ اوریج منطبق می‌شوند، می‌توانند مناطقی با احتمال پولبک بالا در نظر گرفته شوند.

4- Breakout

قیمت همیشه مستقیم حرکت نمی‌کند و در هر بازار مالی، اغلب با امواج قیمتی مختلفی مشخص می‌شود. علاوه بر این، امواج روند صعودی و نزولی در بازارهای مالی، به صورت متناوب تکرار می‌شوند.

همان‌طور که در نمودار زیر نشان داده شده است، در طول یک روند صعودی، امواج روند غالب به سمت بالاتر رفته‌اند؛ و امواج اصلاحی، حرکاتی در خلاف جهت روند فعلی هستند. معامله گرانی که از پولبک‌ها برای معامله استفاده می‌کنند، به دنبال سطوح اصلاحی هستند و در طی آن سطوح وارد معاملات می‌شوند.

مفهوم این است که شما باید منتظر بمانید تا قیمت در طول یک روند، “پولبک بزند (به عقب برگردد)” تا قیمت ورودی بهتری به دست بیاورید. وقتی قیمت در حال افزایش است و شما معتقدید که به رشد خود ادامه می‌دهد، ترجیح می‌دهید که با کم‌ترین قیمت ممکن وارد آن معامله شوید (و نقاط پولبک این امکان را به شما می‌دهند).

پولبک

بریک اوت پولبک‌ها (Breakout pullbacks) بسیار رایج هستند و احتمالا اکثر معامله گران از این الگوی پرایس اکشن در معاملات خود استفاده می‌کنند.

بریک اوت پولبک‌ها، معمولا در نقاط عطف بازار اتفاق می‌افتند، وقتی قیمت از یک الگوی تثبیت (consolidation) خارج می‌شود. از جمله معروف‌ترین الگوهای تثبیت می‌توان به ویج‌ها، مثلث‌ها یا مستطیل‌ها اشاره کرد.

5- سطوح افقی

رفتار پلکانی (Stepping behavior) را می‌توان در تمام بازارهای مالی، طی چندین مرحله روند مشاهده کرد؛ این ریتم ذاتی قیمت است و افزایش و کاهش قیمت و جریان فعالیت بازار را نشان می‌دهد.

این الگوهای پله‌ای اغلب در طول مراحل روند ادامه دهنده دیده می‌شوند. این استراتژی پولبک، تکمیل کننده breakout retreat هست که قبلا به آن اشاره شد. بریک اوت پولبک نزدیک به نقاط عطف بازار رخ می‌دهد.

پولبک

با این حال اگر یک معامله‌گر، شانس ورود اولیه را از دست بدهد، این سطوح می‌توانند به او کمک کنند تا فرصت‌های ورود جایگزین را در حین انجام معامله پیدا کند.

علاوه بر این، یک معامله‌گر ممکن است از الگوی پله‌ای (stepping pattern) استفاده کند تا حد ضرر را در مکان مطمئن‌تری، پشت روند، قرار بدهد. معامله گر در این مثال منتظر می‌ماند تا قیمت یک مرحله را تکمیل کند و سپس حد ضرر را پشت منطقه پولبک قبلی قرار دهد؛ این کار باعث کاهش ریسک حد ضرر می‌شود.

6- استفاده از خطوط روند و فیبوناچی

در این استراتژی، ما از هردوی خطوط روند و سطوح فیبوناچی برای معاملات پولبک استفاده می‌کنیم. مراحل آن در زیر ذکر شده‌اند:

  • ابتدا باید با جستجوی مجموعه‌ای از HHها و HLها یک روند صعودی را شناسایی کنیم.
  • اکنون می‌توانیم پس از تشخیص موفقیت آمیز الگو، به تایم فریم انتخابی خود برویم (هر تایم فریمی که در آن معامله می‌کنید و با آن راحت‌تر هستید). با این حال، ما از تایم فریم 1 ساعته برای این روش معاملاتی پولبک استفاده می‌کنیم.
  • با استفاده از جدیدترین سوئینگ، سوئینگ پایین و بالا را مشخص کنید. و اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) را در بین دو سوئینگ مشخص شده قرار دهید.
  • شما باید به محض این‌که قیمت بین مناطق 50 درصد و 61.8 درصد فیبوناچی اصلاحی قرار گرفت، خرید کنید (این به شما بستگی دارد که در 50 درصد خرید کنید یا صبر کنید تا قیمت به 61.8 درصد برسد).
  • آخرین سوئینگ پایین، که برای رسم سطوح اصلاحی فیبوناچی مورد استفاده قرار گرفت، می‌تواند منطقه بسیار جذابی برای قرار دادن حد ضرر ما باشد.
  • برای سود بردن از پولبک‌های معاملاتی، به یک تکنیک سودده نیاز داریم. در این مورد، بهترین زمان برای وارد پوزیشن شدن، زمانی است که به High جدید برسیم.

3 Trading Exit Strategies

3 استراتژی خروج از معامله : چگونه از یک معامله سودآور خارج شویم؟

الگوی کندلی چکش (Hammer)

الگوی کندلی چکش (Hammer) چیست ؟ چگونه به کمک آن تغییر روند را تشخیص دهیم؟

Engulfing Candlesticks

آموزش ترید با الگوی کندلی اینگالف (Engulfing Candlesticks)

استراتژی معامله با الگوی شکست جعلی

استراتژی معامله با الگوی شکست جعلی

ترکیب پین بار و کندل پوششی

چگونه با ترکیب پین بار و کندل پوششی معامله کنیم؟

چک لیست معاملاتی

چک لیست معاملات قبل از ورود به هر معامله

Timeframe

تایم فریم‌های مناسب برای انواع سبک‌های معامله‌گری

AMarkets

دوره اموزشی

ستاپ معاملاتی پرایس اکشنی کوازیمودو (QM)

تست خرید و فروش

آزمون خرید یا فروش ( شماره سه )

کتاب معامله گر منضبط

کتاب معامله گر منضبط – مارک داگلاس

اندیکاتور نمایش حمایت و مقاومت

دانلود اندیکاتور نمایش حمایت و مقاومت ( Support and Resistance )

Initial Jobless Claims

شاخص مدعیان بیکاری آمریکا یا Initial Jobless Claims چیست؟

ایران اف ایکس تریدر یک پایگاه جامع برای تریدر های ایرانی در زمینه بازارهای مالی ( فارکس ، کریپتو و . ) می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند

فعالیت در بازارهای مالی ( فارکس ) از ریسک بالایی بر خوردار است و به هیچ شخصی پیشنهاد ورود به این بازار داده نمیشود . با توجه به ریسک بالای فعالیت در بازارهای مالی از تمامی جهات دقت داشته باشید که شخص شما مسئول سود یا ضرر حاصله خواهید بود نه این سایت و این مجموعه. توجه کنید : معرفی یا بنر هیچ بروکری در این سایت دال بر ضمانت آن بروکر نیست پس با مسئولیت خودتان بروکر مورد نظر را انتخاب کنید.

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن

احتمالاً در ابتدا این سوال برای شما پیش آمده است که آموزش پرایس اکشن به چه معناست و اصولا چه تعریفی برای آن وجود دارد. این اصطلاح از دو کلمه پرایس (Price) به معنی قیمت و اکشن (Action) به معنی عمل یا واکنش تشکیل شده است. در حالت کلی آموزش پرایس اکشن به روش معامله گری گفته میشود که در آن معامله گران بر اساس حرکات قیمت اقدام به تحلیل و ترید بازارهای معاملاتی میکنند. این تعریف میتواند طیف وسیعی از مشتقات حرکات قیمت نظیر الگوها، کندل خوانی و اندیکاتورهای رایج را در بر بگیرد.

البته باید یادآور شد که برخی از معامله گران فکر میکنند که پرایس اکشن همان کندل خوانی است. این مورد میتواند سرچشمه از آموزشهای اشتباه افرادی داشته باشد که خود، معنای پرایس اکشن و معامله گری پرایس اکشن را به صورت صحیح درک نکردهاند. در پروسه معامله گری با سبک پرایس اکشن، کندل خوانی تنها بخش کوچکی از کل پروسه میباشد.

اگر بخواهیم این متد معامله گری را بطور ساده از دیدگاه خودمان تشریح بکنیم، میتوان گفت که پرایس اکشن هنر تفسیر و آنالیز تکنیکال حرکات قیمت بر مبنای روانشناسی توده عام معامله گران است. لذا معامله گری پرایس اکشن از دید ما مهارت تشخیص مناطقی از حرکات قیمت است که در آن معامله گران در اثر استرس ناشی از ترس یا طمع رفتارهای مشابه و قابل پیش بینی از خود نشان میدهند.

چرا معامله با پرایس اکشن بدون تاخیر است؟

با آموزش پرایس اکشن، معاملهگران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها که عموماً بر اساس حرکات گذشته بازار و با تاخیر تحلیل ارائه میدهند، فقط بر اساس تفسیر مستقیم حرکات قیمت، به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سود دهی بالا میپردازند. به یاد داشته باشید که تمامی اندیکاتورها مشتقی از قیمت (پرایس) هستند که بر اساس فرمولهای مختلف ریاضی به شما نمودار جدیدی را نمایش میدهند. به زبان سادهتر، زمانی که شما تصمیم به تفسیر چارت و قیمت بر اساس اندیکاتورها را دارید، گویی که به جای علت اصلی، به دنبال معلول هستید و بدین ترتیب همواره از معاملهگرانی که با سبک پرایس اکشن معامله میکنند، چند گام عقبتر خواهید بود.

با آموزش پرایس اکشن در چه بازارهایی میتوان معامله کرد؟

چون سبک معاملاتی معاملات خلاف جهت روند پرایس اکشن بر اساس روانشناسی معامله‌گران حاضر در بازار هست و در تمامی بازارهای مالی دنیا، این انسان‌ها هستند که در حال معامله و به وجود آوردن جبهه عرضه و تقاضا می‌باشند و با در نظر گرفتن این موضوع که تمامی انسان‌ها دارای یک سری رفتارها و ویژگی‌های روانی مشخص در زمان‌های تحمل فشارهای روانی (مانند حس ترس، طمع، انتقام و…) هستند؛ به همین علت سبک پرایس اکشن در تمامی بازارهای مالی مثل بورس، بورس کالا، آتی زعفران، ارز و سکه و طلا، جفت‌ ارزها، ارز دیجیتال مثل بیتکوین، آپشن و در تمامی تایم‌فریم‌ها (کوتاه مدت و بلند مدت) کاربردی و قابل استفاده میباشد.

جایگاه غذای خشک بچه گربه مفید

تاثیر روانشناسی معامله گران در پرایس اکشن

برای درک بهتر، این موضوع را با ذکر یک مثال توضیح می‌دهیم. معاملهگرانی را در نظر بگیرید که به اشتباه در خلاف جهت روند و در جهت ضعف بازار وارد موقعیت معامله شده‌اند. در ادامه، پوزیشن این معامله‌گران در ضرر خواهد رفت و چون بازار و قیمت در جهت مخالف معامله آن‌ها حرکت کرده است و هر لحظه امکان برخورد قیمت به حد ضرر آن‌ها وجود دارد، لذا این موضوع باعث می‌شود تا با فعال شدن حد ضررهایی که توسط معاملهگران به دام افتاده تعیین شده است، جریان سفارشات معکوس ایجاد شود و موجب شدت گرفتن حرکت قیمت در این نواحی شوند. در نتیجه به راحتی می‌توان فهمید که سبک دوره آموزش پرایس اکشن، محدود به بازار و یا تایم فریم خاصی نیست.

چگونه میتوان معامله گری پرایس اکشن را آموزش دید؟

به صورت کلی، پرایس اکشن همان حرکت قیمت در طول زمان است و بخشی از تحلیل تکنیکال میباشد. اساس عملکرد پرایس اکشن در بحث عرضه و تقاضا در بازارهای مالی میباشد که باعث حرکت قیمت و بالا و پایین رفتن آن میشود. در این روش، معاملهگر با ارتباط دادن قیمت گذشته به قیمت فعلی بازار، میتواند تصمیم گیریهای بهتری انجام دهد. بر خلاف سایر روشهای معاملاتی، این متد دقیقاً همان اتفاقی که در بازار در حال رخ دادن است را بیان میکند که میتواند مربوط به اخبارهای اقتصادی و یا سایر رخدادهای پنهان باشد. شما با استفاده از پرایس اکشن امکان شناسایی زودهنگام فرصتها را خواهید داشت. یک معالمهگر پرایس اکشن عوامل کلیدی مثل حجم، قیمت، روند بازار و الگوهای رفتاری انسانها را با استفاده از ابزار ساده ترندلاین تحلیل و بررسی میکند.

دوره جامع پرایس اکشن برای چه افرادی مناسب است؟

  • تمامی افرادی که می‌خواهند با بهترین استراتژی در هر بازار مالی سود کسب کنند.
  • افرادی که قصد دارند از یک تحلیل‌گر به یک معامله‌گر فوق حرفه‌ای تبدیل شوند.
  • تریدر‌هایی که بار‌ها شکست خورده‌ و ضرر کرده‌اند یا استراتژی‌های مختلفی را امتحان کرده‌اند و به دنبال بهترین استراتژی جهت انجام معاملات خود هستند.
  • افرادی که می‌خواهند به عنوان یک سرمایه‌گردان برای حساب خود یا سایر حساب‌ها به فعالیت در بازار‌های مالی بپردازند و درآمد دلاری و سود‌های مناسب داشته باشند.
  • افرادی که ترس از ریسک کردن دارند و می‌خواهند با کم‌خطر‌ترین شیوه‌ی ممکن، اقدام به سرمایه‌گذاری یا معامله در بازار‌های مالی کنند.
  • افرادی که می‌خواهند به دور از هیجانات بازار تصمیم بگیرند و با دانستن روان‌شناسی معاملاتی اقدام به معامله نمایند.
  • افرادی که می‌خواهند در تمامی بازارهای مالی با کوچک کردن حد ضررخود، در هر زمان بیشترین سود را از آن خود کنند.

دوره آموزش پرایس اکشن با دکتر کریمی شاد:

جهت دریافت اطلاعات کامل و مفصل در زمینه یادگیری و آموزش پرایس اکشن، پیشنهاد می‌کنیم که دوره آموزش پرایس اکشن جناب کریمی شاد را از سایت کدرسان پیشتاز تهیه و مشاهده نمایید؛ مطمئناً بعد از مشاهده تنها چند ویدیوی ابتدایی دوره آموزش پرایس اکشن، شما هم به جمع علاقه‌مندان بروزترین سبک معاملاتی دنیا افزوده خواهید شد.

بعد از فراگیری دوره آموزش پرایش اکشن چه مهارتهایی کسب خواهید کرد؟

پس از اتمام دوره، شما به درک کاملی از مفاهیمی همچون پرایس اکشن، کندل‌ها، الگوهای پرایس اکشن، معاملات مبتنی بر پرایس اکشن و انواع حرکات قیمتی خواهید رسید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.