تایم‌فریم‌های بالاتر


تایم فریم خوب برای یک معامله گر بر اساس استراتژی معاملاتی و زمانی که می تواند برای معامله گری صرف کند تعیین می شود.

تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست

تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت تایم‌فریم‌های بالاتر مبحث تایم‌فریم‌ها از آن‌جا مشخص می‌شود، که بسیاری از معامله‌گران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و هم‌چنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه می‌دهند. بسیاری از آن‌ها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایم‌فریم نامناسب می‌پندارند!

به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیل‌دهنده هر نمودار قیمتی می‌باشند و چهارچوب زمانی نمایش داده‌های قیمتی نمودار دارایی‌های مختلف، تایم‌فریم نامیده می‌شود. در واقع می‌توان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یک‌ساعته نشان‌دهنده برآیند نوسانات قیمتی یک‌ ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن می‌باشد؛ که در پلتفرم‌های تحلیلی به اختصار OHLC خوانده می‌شوند.

تایم فریم یا قاب زمانی یکی از مفاهیم اولیه در تحلیل تکنیکال و همچنین در تحلیل بنیادی می‌باشد.

تایم فریم قابی از زمان است که بعضی وقتها آن را بازه زمانی یا فاصله زمانی نیز می‌نامیم.

همه تحلیلگران در بازار بورس، قبل از هر چیز باید تعیین کنند که در چه فاصله زمانی می‌خواهند بررسی‌های خود را انجام دهند.

مثلا مشخص کنند که این تایم‌فریم‌های بالاتر تحلیل بنیادی مربوط به کوتاه‌مدت، میان‌مدت، یا بلندمدت می‌باشد.

همچنین باید مشخص کنند که ابتدا و انتهای این فاصله زمانی کدام است.

هر بازه زمانی انتخاب شده نیز ممکن است متعلق به گذشته، حال و یا آینده باشد.

پس تایم فریم در واقع برش یا بخشی از زمان است که تحلیلگر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار یا رفتار یک صنعت و یا رفتار یک سهم انتخاب می‌کند.

مثلا انتخاب سه ماهه دوم سال جاری برای یک تحلیل، همان انتخاب تایم فریم می‌باشد.

در تحلیل بنیادی معمولا تایم فریم‌های انتخابی تحلیلگر بلندمدت‌ است اما در تحلیل تکنیکال همه تایم فریم‌ها کاربرد دارند.

تایم فریم معمول و منتخب هر تحلیلگر در تحلیل بنیادی یکساله یا چند ماهه می‌باشد.

اما در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران تایم فریم‌های بسیار متنوعی را مورد استفاده قرار می‌دهند.

به کمک نرم‌افزارهائی مثل متاتریدر، تایم فریم‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال از ۱ دقیقه تا ۱ ماهه قابل تنظیم هستند.

انواع تایم فریم

همانطور که در ابتدا گفتیم، تاکید ما در این مطلب از آموزش بورس بحث درباره موضوع تایم فریم در تحلیل تکنیکال است.

تحلیلگران با استفاده از نرم‌افزار متاتریدر، از این تایم فریمها در تحلیل تکنیکال خود، بیشتر استفاده می‌کنند؛

یک دقیقه یا M1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ دقیقه ۵ دقیقه یا M5 یعنی تغییرات قیمت طی ۵ دقیقه ۱۵ دقیقه یا M15 یعنی تغییرات قیمت طی ۱۵ دقیقه ۳۰ دقیقه یا M30 یعنی تغییرات قیمت طی ۳۰ دقیقه ۱ ساعت یا H1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ساعت ۴ ساعت یا H4 یعنی تغییرات قیمت طی ۴ ساعت ۱ روز یا Daily یعنی تغییرات قیمت طی ۱ روز ۱ هفته یا Weekly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ هفته ۱ ماه یا Monthly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ماه

بهترین تایم فریم

در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال نمودار تغییرات قیمت در هر تایم فریم با یک کندل نمایش داده می‌شود.

اما شاید از خود بپرسید بهترین تایم فریم برای بررسی کدام است؟ این سوال اساسی و مهم بسیاری از سرمایه گذاران است.

برای یافتن پاسخ به این سوال نکات متعددی را باید در نظر گرفت اما دو نکته مهم عبارتند از؛

روزانه چقدر زمان برای بررسی بازار یا سهام می‌توانیم صرف کنیم؟
استراتژی ما برای بررسی بازار و سرمایه گذاری چیست؟
در مورد اول باید تعیین کنیم روزانه و یا در هر هفته چقدر وقت داریم تا بازار را بررسی کنیم؟

همچنین با تعیین نوع استراتژی باید برای سرمایه گذاری خود تایم فریم مناسبی را تعیین نمائیم.

مثلا استراتژی نوسان گیری در بازارها، بیشتر مبتنی بر تایم فریم‎های کوتاه‌تر است.

همچنین استراتژی نگهداری سهام نیز بیشتر باید مبتنی بر تایم فریم‌های بلندمدت‌تر باشد.

انواع تایم فریم های نموداری

به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال به چشم می‌خورند و بر حسب نیاز کاربران، دوره‌های زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقه‌ای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شده‌اند. انواع تایم‌فریم‌ها در پلتفرم‌های معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایم‌فریم‌های اصلی نموداری به شرح جدول زیر می‌باشند.

عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم

نحوه انتخاب تایم‌فریم تا حد زیادی به سبک سرمایه‌گذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفه‌های اصلی نظیر افق زمانی سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص می‌باشد. در واقع تا زمانی که معامله‌گران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچ‌کدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایم‌فریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.

۱- افق زمانی سرمایه گذاری

به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایم‌فریم نمودار، توجه شما را به دو معامله‌گر فرضی جلب می‌نماییم. شخص «الف» یک نوسان‌گیر کوتاه‌مدتی است، که معاملات دقیقه‌ای تا نهایتاً یک‌ساعتی انجام می‌دهد. در طرف مقابل، سرمایه‌گذار «ب» تمایل به اخذ موقعیت‌های معاملاتی چندهفته‌ای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایه‌گذاریشان متفاوت می‌باشد. بنابراین تایم‌فریم نموداری مناسب معامله‌گر «الف» حداکثر یک‌ساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.

۲- مدیریت سرمایه

یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار قیمت است. استفاده از تایم‌فریم‌های بزرگ‌تر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش می‌دهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقف‌های بازار در این تایم‌فریم‌ها معمولاً بیشتر بوده و معامله‌گران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.

از طرف دیگر، استفاده از تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت سبب می‌شود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیان‌ده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات تایم‌فریم‌های بالاتر و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.

۳- روش تحلیل

یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفته‌های متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایده‌آلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمی‌شود. مجموع شرایط فوق بیان‌گر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریم‌های دقیقه‌ای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیت‌های معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی می‌گردد.

در صورت ورود به تمامی این فرصت‌های معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همان‌طور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیت‌های معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معامله‌گران را به طور کامل برآورده نمی‌کنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آن‌ها، از تعداد فرصت‌های معاملاتی معقول پیش‌روی خود اطمینان کافی داشته باشید.

۴- تفکرات شخص

روحیات فردی معامله‌گران بازار بورس، تأثیر به‌سزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آن‌ها خواهد داشت. علی‌رغم این‌که مفاهیم مرتبط با معامله‌گری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارت‌هایی در وجود افراد تبدیل می‌شوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافته‌اند، غیرقابل انکار است!

به طور مثال معامله‌گری در تایم‌فریم‌های دقیقه‌ای به دلیل نوسانات شدید میان‌روزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه خود استرس بالایی را تجربه می‌کند، به احتمال زیاد مناسب انجام این‌گونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیان‌های پیاپی و…، در عمل امکان تصمیم‌گیری صحیح را از معامله‌گر سلب می‌کند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگی‌های فردی خود دقت کنید!

بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟

با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمی‌توان در مورد بهترین تایم‌فریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایم‌فریم معاملاتی اصلاً ‌وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایم‌فریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معامله‌گران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایم‌فریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آن‌ها، اقدام به انتخاب تایم‌فریم نموداری مناسب خویش نمایند.

مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟

از جهت اهمیت تایم فریم‌ و تأثیر مستقیم آن‌ در نتایج معاملاتی افراد، پژوهش‌های بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفته‌ای از نحوه کاربری تایم‌فریم‌های نموداری رواج یافته است. مولتی تایم‌فریم یا تحلیل دوگانه بیان‌گر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایم‌فریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند می‌تواند، از تایم‌فریم ورود به معامله مستثنی باشد!

ه زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده می‌کنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگ‌تر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایم‌فریم پایین‌تر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کم‌ریسک‌ترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.

حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایده‌آل در یک تایم‌فریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رسانده‌اید و با مراجعه به تایم‌فریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شده‌اید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی‌ تایم‌فریم، کاهش احتمال غافل‌گیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.

امروزه برخی معامله‌گران در حالت حرفه‌ای‌تر، از سه یا چند تایم‌فریم معاملاتی استفاده می‌کنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایم‌فریم‌های تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایم‌فریم‌های نموداری باید به گونه‌ای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.

جمع بندی

به طور کلی، مبحث انتخاب تایم‌فریم همواره یکی از چالش‌های مهم تحلیل‌گران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل‌های نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معامله‌گری در بازار و خودشناسی فردی دقیق می‌باشد.

مولتی تایم فریم خوب یا بد ؟ مسئله اینست !

همانطور که قبلا نیز بارها اشاره کرده ام ، تایم فریم فقط یک مسئله قراردادی و انتخابی است کما اینکه بروکرهای مختلف دارای تایم فریم های مختلفی هستند و در برخی بروکرها تایم فریم های ۱۰ ثانیه – ۱۰ دقیقه و غیره دیده میشود و در برخی دیگر تایم فریم های ۲ ساعته و یا موارد مشابه آن
بنابراین تایم فریم نکته بسیار مهم و حیاتی نبوده و نیست ، خصوصا آنطور که خیلی از دوستان روی آن حساسیت دارند نیز به هیچ عنوان نیست .

از نظر نگارنده تایم فریم همان کار کلید های زوم در متاتریدر را انجام میدهد و نه بیشتر . همانطور که ما برای واضح تر دیده شدن چارت آنرا زوم میکنیم ، برای دیدن ساختار دقیقتر یک موج و واضح دیده شدن امواج درونی آن ، از تایم های پایین تر استفاده میکنیم – این دو کاملا با یکدیگر یکسان است – بنابراین اگر ما روی زوم چارت حساسیتی نداریم ، بهتر است روی تایم فریم نیز تعصبی نداشته باشیم .

بازار چیزی بجز روند و اصلاح نیست و البته هر روند در باطن خود دارای روند های کوچکتر و نیز اصلاح های کوچکتر بوده که اگر در تحلیل نیاز به دیدن آنها داریم از تایم های پایین تر ، و اگر نیاز به دیدن روند های بزرگتر و کلی تر داریم ، از تایم های بالاتر استفاده میکنیم ، همین !
هر تریدر با توجه به وقت و علاقه و میزان سرمایه خود باید انتخاب کند که تریدر کوتاه مدت باشد یا میان مدت و یا بلند مدت . طبیعی است که تریدرهای کوتاه مدت در تایم های مثلا ۵ یا ۱۵ دقیقه به بررسی امواج داخلی خواهند پرداخت ، تریدر های میان مدت در تایم های مثلا ۳۰ دقیقه و یک ساعته تحلیل و ترید میکنند و تریدرهای بلند مدت در تایم های ۴ تایم‌فریم‌های بالاتر ساعته و روزانه و شاید هفتگی

(هورزاد اف ایکس دات کام)

حال که تایم فریم را با هم مروری دوباره کردیم به سراغ بحث ترید مولتی تایم میرویم . ترید در تایم های مختلف همانند یک چاقو است که هم میتوان از آن استفاده مفید کرد و هم خدایی ناکرده ممکن است به ما آسیب برساند . استفاده مفید میتواند شامل این شود که ما ابتدا از طریق تایم فریم های بالاتر ، جهت کلی مارکت و ساختار امواج بزرگتر را بررسی کنیم و سپس از طریق تایم های پایینتر به دنبال نقاط ورود دقیق تر و بهتر باشیم (کما اینکه بارها گفته ام خروج از معامله بسیار مهمتر از ورود به یک معامله است و این نکته که همگی ما صرفا به دنبال نقطه ورود خوب هستیم اشکالات فراوانی به همراه دارد)

پس ما با جنبه خوب استفاده از چند تایم فریم در ترید آشنا شدیم / آشنا بودید . حال بپردازیم به جنبه منفی این بحث و مطالبی که متاسفانه کمتر به آن پرداخته میشود .

اشکال کار از آنجا آغاز میشود که ذهن انسان بیشتر توجیه گر است تا خطا پذیر ! بنابراین از همین مقوله مولتی تایم نیز در جهت توجیه استفاده کرده و همین کار را خراب میکند . به این صورت که تریدر مثلا در تایم ۳۰ دقیقه روندی صعودی را شناسایی میکند ، نقطه ورودی را انتخاب و ترید را آغاز میکند . طبعا استاپ لاس و تیک پروفیت مناسب نیز لحاظ کرده است (انشاالله) و سپس روند بازار تغییر میکند و نزولی میشود و تریدر داستان ما را غمگین و پریشان میسازد (تریدری که پلن مشخصی ندارد البته)
تریدر محترم به سراغ ذهن توجیه گر (و نه خطا پذیر) خود میرود و این بزرگوار نیز میفرماید : مولتی تایم فریم ! تریدر به سراغ تایم های ۱ و ۴ ساعته میروند و اتفاقا روند آن تایم ها صعودی است و دوباره ذهن بزرگوار ایشان میفرماید : روند دوست ماست ! تریدر با اعتماد به نفس فراوان استاپ لاس را بزرگ میکند چون تایم بالا صعودی است و روند دوست ماست .
(وقتی تریدری استاپ لاس را جابجا میکند مدیریت سرمایه با قلبی شکسته از او خداحافظی میکند)

خب ما تریدینگ پلن و مدیریت سرمایه را داده ایم و مولتی تایم فریم و روند دوست ماست گرفته ایم ! قطعا شکست حق مسلم ماست !!
من به شما میگویم این بدترین نوع استفاده از مولتی تایم بوده و هست و خواهد بود و اگر شما نمیتوانید از آن درست استفاده کنید همان بهتر که فقط در یک تایم بمانید ! جمله روند دوست ماست نیز کاربرد صحیح تری دارد که در مقاله ای دیگر به آن میپردازیم .

کوتاه سخن آنکه استفاده از مولتی تایم جهت تحلیل بهتر مارکت بسیار خوب است اما سوء استفاده از آن جهت توجیه خطاها بسیار بد و آسیب زننده خواهد بود . بهتر است به جای حساسیت روی این مباحث ، به اصول اصلی ترید ، یعنی تریدینگ پلن ، آمار تایم‌فریم‌های بالاتر و مدیریت ریسک و سرمایه توجه کنیم .
موفق و پیروز باشید

محمد هورزاد
تریدر و توسعه دهنده سیستم های معاملاتی
فوریه ۲۰۱۹

تعیین چارچوب زمانی (تایم فریم)

تعیین چارچوب زمانی (تایم فریم) برای تحلیل گر تکنیکالی همانند تعیین نقطه ورود ٬ تعیین حد سود و تعیین حد ضرر از اجزای اصلی تشکیل دهنده یک استراتژی معاملاتی می باشد.

برای معامله گری که بنیادی کار است استفاده از تایم فریم معنایی ندارد چون این چارچوب ها در نمودار های تکنیکالی سهم معنا پیدا می کنند. اگر با تحلیل تکنیکال آشنا باشید به احتمال زیاد قبلا این واژه به گوشتان خورده است.

تایم فریم چیست؟

سهمی را در نظر بگیرید که امروز صبح ساعت ۹ قیمتش با ۱۵۰ تومان باز شد و ساعت ۱۲:۳۰ با قیمت ۱۵۸ تومان بسته شد. در این مثال ما تغییرات قیمت سهم در یک روز را در نظر گرفته ایم. یا سهم دیگری را در نظر بگیرید که ساعت ۹ صبح قیمت ۱۵۰ بود و ساعت ۱۰ صبح ۱۵۳ تومان شد. در حالت دوم تغییرات قیمت در یک ساعت را اندازه گرفته ایم.

این تغییرات در بازه های زمانی را تایم فریم می گویند. تغییرات قیمت در یک روز را تایم فریم روزانه و تغییرات قیمت در یک هفته را تایم فریم هفتگی می گویند.

تایم فریم را در نرم افزار های تحلیل تکنیکال می توان در حالت های مختلفی از یک دقیقه تا یک ماه تنظیم کرد. برای درک بهتر این موضوع بعد از خواندن کامل مطلب بر رو لینک مقابل سهم خودرو کلیک کنید. صفحه نمودار این سهم برایتان باز خواهد شد. در تصویر زیر محل تعیین تایم فریم با فلش سبز برایتان مشخص شده شده است. در این تصویر که شما مشاهده می کنید هر کندل نمایانگر تغییرات قیمت سهم در یک روز است. با تغییر تایم فریم به هفتگی هر کندل نمایانگر تغییرات قیمت در کل طول یک هفته است.

تایم فریم روزانه سهم خودرو

تایم فریم روزانه سهم خودرو

این صفحه را باز کنید و نمودار سهم را در تایم فریم های مختلف بررسی کنید تا تایم‌فریم‌های بالاتر این مفهوم را بهتر درک کنید.

خواندن این مطلب می تواند برایتان مفید باشد: تحلیل تکنیکال چیست؟

چه تایم فریمی ( چارچوب زمانی ) برای معامله گری بهتر است؟

تایم فریم خوب برای یک معامله گر بر اساس استراتژی معاملاتی و زمانی که می تواند برای معامله گری صرف کند تعیین می شود.

یعنی اگر استراتژی معامله گر نوسان گیری باشد و بتواند از ابتدای بازار تا انتهای آن را پای سیستم باشد برای او چارچوب های زمانی پایین تر مناسب است و اگر می خواهد بلند مدتی تر معامله کند مسلما تایم فریم های بالاتر بهتر است.

ولی پیشنهاد ما استفاده از تایم فریم های بالاتر است. با توجه به زمان محدود ۴ ساعتِ معامله گری در بازار ایران و عمق کم بازار تایم فریم های پایین برای معامله گری مناسب نیست و در تایم فریم های پایین مسیر نمودار به راحتی عوض می شود و تحلیل ها بی اعتبار می شوند.

بهتر است از چارچوب زمانی روزانه در تحلیل هایتان استفاده کنید. البته برای اطمینان از حرکت آینده قیمت سهم می توانید چارچوب زمانی هفتگی سهم را نیز بررسی کنید. باید این نکته را در نظر بگیرید که تایم‌فریم‌های بالاتر وقتی یک سهم را در تایم فریم هفتگی بررسی می کنید نباید انتظار حرکت قیمت سهم در کوتاه مدت را داشته باشید. هرچقدر تایم فریم بالاتر می رود افق خرید سهم نیز باید بلند مدتی تر باشد.

بارها مشاهده می شود که روند یک سهم در چارچوب زمانی یک ساعته نزولی ولی در چارچوب زمانی روزانه صعودی می باشد و نزول در چارچوب زمانی پایین تر فقط یک اصلاح بوده است.

در بازار های جهانی که زمان خرید و فروش و حجم معاملات بسیار بالاتر از بورس ایران است استفاده از چارچوب های زمانی پایین تر مشکلی ندارد و حتی بسیاری از معامله گران تکنیکالی نفت آن را در تایم فریم های پایین برای نوسان گیری بررسی می کنند. ولی دربازار ایران بهتر است از تایم فریم روزانه استفاده کنید.

تایم‌فریم‌های بالاتر

تایم فریم

شنبه 14 مهر 1397 | 1494 بازدید | آموزش

تایم فریم

تایم فریم یا قاب زمانی یکی از مفاهیم اولیه در تحلیل تکنیکال و همچنین در تحلیل بنیادی می‌باشد.

تایم فریم قابی از زمان است که بعضی وقتها آن را بازه زمانی یا فاصله زمانی نیز می‌نامیم.

همه تحلیلگران در بازار بورس، قبل از هر چیز باید تعیین کنند که در چه فاصله زمانی می‌خواهند بررسی‌های خود را انجام دهند.

مثلا مشخص کنند که این تحلیل بنیادی مربوط به کوتاه‌مدت، میان‌مدت، یا بلندمدتمی‌باشد.

همچنین باید مشخص کنند که ابتدا و انتهای این فاصله زمانی کدام است.

هر بازه زمانی انتخاب شده نیز ممکن است تایم‌فریم‌های بالاتر متعلق به گذشته، حال و یا آینده باشد.

پس تایم فریم در واقع برش یا بخشی از زمان است که تحلیلگر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار یا رفتار یک صنعت و یا رفتار یک سهم انتخاب می‌کند.

مثلا انتخاب سه ماهه دوم سال جاری برای یک تحلیل، همان انتخاب تایم فریم می‌باشد.

در تحلیل بنیادی معمولا تایم فریم‌های انتخابی تحلیلگر بلندمدت‌ است اما در تحلیل تکنیکال همه تایم فریم‌ها کاربرد دارند.

تایم فریم معمول و منتخب هر تحلیلگر در تحلیل بنیادی یکساله یا چند ماهه می‌باشد.

اما در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران تایم فریم‌های بسیار متنوعی را مورد استفاده قرار می‌دهند.

به کمک نرم‌افزارهائی مثل متاتریدر، تایم فریم‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال از ۱ دقیقه تا ۱ ماهه قابل تنظیم هستند.

انواع تایم فریم

همانطور که در ابتدا گفتیم، تاکید ما در این مطلب از آموزش بورس بحث درباره موضوع تایم فریم در تحلیل تکنیکال است.

تحلیلگران با استفاده از نرم‌افزار متاتریدر، از این تایم فریمها در تحلیل تکنیکال خود، بیشتر استفاده می‌کنند؛

  • یک دقیقه یا M1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ دقیقه
  • ۵ دقیقه یا M5 یعنی تغییرات قیمت طی ۵ دقیقه
  • ۱۵ دقیقه یا M15 یعنی تغییرات قیمت طی ۱۵ دقیقه
  • ۳۰ دقیقه یا M30 یعنی تغییرات قیمت طی ۳۰ دقیقه
  • ۱ ساعت یا H1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ساعت
  • ۴ ساعت یا H4 یعنی تغییرات قیمت طی ۴ ساعت
  • ۱ روز یا Daily یعنی تغییرات قیمت طی ۱ روز
  • ۱ هفته یا Weekly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ هفته
  • ۱ ماه یا Monthly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ماه

بهترین تایم فریم

در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال نمودار تغییرات قیمت در هر تایم فریم با یک کندلنمایش داده می‌شود.

اما شاید از خود بپرسید بهترین تایم فریم برای بررسی کدام است؟ این سوال اساسی و مهم بسیاری از سرمایه گذاران است.

برای یافتن پاسخ به این سوال نکات متعددی را باید در نظر گرفت اما دو نکته مهم عبارتند از؛

  1. روزانه چقدر زمان برای بررسی بازار یا سهام می‌توانیم صرف کنیم؟
  2. استراتژی ما برای بررسی بازار و سرمایه گذاری چیست؟

در مورد اول باید تعیین کنیم روزانه و یا در هر هفته چقدر وقت داریم تا بازار را بررسی کنیم؟

همچنین با تعیین نوع استراتژی باید برای سرمایه گذاری خود تایم فریم مناسبی را تعیین نمائیم.

مثلا استراتژی نوسان گیری در بازارها، بیشتر مبتنی بر تایم فریم‎های کوتاه‌تر است.

همچنین استراتژی نگهداری سهام نیز بیشتر باید مبتنی بر تایم فریم‌های بلندمدت‌تر باشد.

آموزش تکنو پرایس اکشن | آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تکنو پرایس اکشن | آموزش تحلیل تکنیکال

همانطور که در مقاله آموزش تحلیل فاندامنتال توضیح دادیم ، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روی سکه بازار فارکس هستند و معامله گر باید بر هر دو تسلط قابل قبولی داشته باشد. اما این تمام ماجرا نیست و بازار به دلیل گستردگی و تعداد بالای معامله گران تاثیر پذیر از عواملی مانند روانشناسی بازار احساسات بازار Sentiment و عرضه و تقاضا است .بسیاری از معامله گران تازه کار به این موارد توجهی ندارند و اغلب دچار ضرر میشوند. برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ایی و رسیدن به درآمد مستمر در بازار فارکس باید توانایی تحلیل بازار را در تمام جنبه ها داشته باشید.

در این مقاله با روش هایی برای تحلیل بازار، با استفاده از متود Techno Price Action آشنا خواهید شد.

1.آشنایی با تاریخچه قیمت در تکنو پرایس اکشن

ابتدا و قبل از هر کاری میبایست چارت قیمت را مقابل خود قرار داده و نقاط حمایت و مقاومت را از تایم فریم Time Frame بالاتر به تایم فریم پایین تر پیدا کنیم.

روند های پرقدرت و سوئینگ ها را شناسایی و عوامل شروع کننده و تمام کننده شان را بیابیم.ممکن است این عوامل اخبار اقتصادی ، احساسات ، نقاط عرضه و تقاضا یا فقط دلایل تکنیکال باشد. سپس نقاط عرضه و تقاضا را میابیم. نقاط عرضه و تقاضا بسیار شبیه به نقاط حمایت و مقاومت میباشند با این تفاوت که در این نقاط با فعال شدن دستورات حد ضرر و خروج از معامله ی به جا مانده از معاملات باعث شروع روند یا توقف آن میشوند.

برای یافتن محدوده عرضه کافیست ناحیه بین قیمت باز شدن و بالاترین قیمت آخرین کندل صعودی در اوج های قبل را پیدا کنیم و بالعکس برای یافتن محدوده تقاضا کافیست ناحیه بین قیمت باز شدن و پایین ترین قیمت آخرین کندل نزولی در کف های قبل را پیدا کنیم .

جهت ثبت نام در بروکر amarket کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.

آموزش تکنو پرایس اکشن

به عنوان مثال در شکل بالا و در اوج 1 ، آخرین کندل صعودی را پیدا میکنیم و ناحیه بین قیمت باز شدن و بالاترین قیمت این کندل را به عنوان محدوده عرضه در نظر میگیریم. که مشاهده میشود با گذشت زمان ، قیمت با ورود به این ناحیه در اوج 2 ، با حجم قابل توجهی از عرضه مواجه میشود که منجر به سقوط دوباره قیمت میشود.

2.بررسی تایم فریم های متفاوت

شاید تا به حال متوجه شده باشید که بسیاری از الگو های قیمتی در تایم فریم های بالاتر به صورت الگوهای Candle Stick پدیدار میشوند و یا بالعکس ، بنابراین زیر نظر داشتن تایم فریم های متفاوت میتواند فرصت های معاملاتی بیشتری را در اختیارتان قرار دهد.

آموزش تکنو پرایس اکشن

آموزش تکنو پرایس اکشن

همانطور که در شکل بالا مشاهده میشود ، در تایم فریم 30 دقیقه در کف قیمتی دو کندل نزولی و صعودی تشکیل شده که کندل دوم تلاش کندل اول را خنثی کرده و با مراجعه به تایم فریم 1 ساعته ، دوبرابر تایم فریم قبل ، دو کندل باهم ادغام شده و به صورت کندل پین بار صعودی نمایش داده میشوند که سیگنالی از شروع روند صعودی است.

3.اندیکاتور های مورد استفاده در تکنو پرایس اکشن

بسیاری از معامله گران تعداد زیادی از اندیکاتور ها را همزمان با یکدیگر استفاده میکنند که فقط باعث سردرگمی بیشتر و از دست دادن فرصت ها میشوند.بسیاری از معامله گران حتی اندیکاتور هایی را همزمان استفاده میکنند که اطلاعات یکسانی را در اختیار معامله گر قرار میدهند. به عنوان مثال اندیکاتور RSI ، MACD ، ADMX ، Stochastic با تمام تفاوت هایی که در نحوه نمایش اطلاعات دارند اما همه اطلاعات تایم‌فریم‌های بالاتر تایم‌فریم‌های بالاتر یکسانی از قدرت روند در اختیار قرار میدهند یا به عنوان مثال اندیکاتور های Bollinger Bands ، Envelopes ، Ichimoku Cloud ، Moving Average همه ، محدوده تقریبی نوسان قیمت را نمایش میدهند . بنابراین استفاده از تعداد زیادی اندیکاتور که همه اطلاعات یکسانی نمایش میدهند کاری از پیش نخواهد برد و فقط باعث سردرگمی میشود.

در این میان اندیکاتور هایی که حجم معاملات را نشان میدهند مانند OBV ، Accumulations و volumes توسط معامله گران تازه کار نادیده گرفته میشوند. به کار گرفتن دو الی سه اندیکاتور با اطلاعات متفاوت میتواند بسیار مفید تر واقع شود.

4.ورود به معامله | حد ضرر Stop Loss | حد سود Take Profit | مدیریت Position

پس از مشخص کردن نقاط حمایت و مقاومت ، عرضه و تقاضا و با زیر نظر داشتن تایم فریم های مختلف و تایید سیگنال توسط اندیکاتور ها ، برای تایم‌فریم‌های بالاتر ورود به معامله آماده میشویم.

به عنوان مثال در شکل زیر قیمت با رسیدن به محدوده عرضه یک کندل پین بار نزولی تشکیل داده که نشان دهنده یک روند نزولی در آینده نزدیک است ، اندیکاتور RSI نیز با خروج از منطقه اشباع خرید این ایده را تایید میکند. اندیکاتور OBV نیز نشان میدهد که با بالا رفتن حجم معاملات ، قیمت نتوانسته از اوج قبل خود فراتر رود و به عبارتی دیگر واگرایی تشکیل داده است که مهر تایید دیگری است از شروع روند نزولی. پس از تاییدیه گرفتن ، نقاط حد ضرر و حد سود را مشخص میکنیم . در استراتژی معاملاتی با کندل پین بار معمولا انتهای سایه کندل به عنوان حد ضرر در نظر گرفته میشود. حد سود را هم حمایت اول در نظر میگیریم. با ورود به معامله در قیمت بسته شدن کندل پین بار شاهد نزول قیمت و برخورد آن با حمایت اول و حد سود هستیم .

در اینجا یک معامله گر حرفه ایی به دنبال کسب سود بیشتر با استفاده از مدیریت Position خواهد بود به این صورت که پس از آن که قیمت کمی از نقطه ورود فاصله گرفت ، دستور حد ضرر را به نقطه ورود و دستور حد سود را به حمایت دوم منتقل میکند. بنابراین چنانچه روند معکوس شود ، در بدترین حالت ، بدون ضرر از معامله خارج خواهد شد.

اما قیمت به روند نزولی ادامه داده و با برخورد با حمایت اول ، پس از یک افزایش جزئی ، به سمت حمایت دوم حرکت کرده است. در اینجا معامله گر میتواند حد ضرر را به انتهای افزایش جزئی منتقل کند که با تغییر روند نه تنها ضرر نخواهد کرد بلکه با سود نسبتا خوبی از معامله خارج خواهد شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.