“فعالیتی است که با هدف کسب سود انجام میشود و برای رسیدن به این هدف، داراییهای مالی (اوراق بهادار) مورد معامله (خرید و فروش) قرار میگیرند. به این ترتیب، از نوسانات ناخواسته قیمت داراییها کاسته شده و معاملات تسهیل میشوند.”
بازارگردانی بورس چیست؟
نوسان قیمت یکی از مهمترین عناصر بازار بورس است. افراد حاضر در بازار بورس از طریق بالا و پایین آمدن قیمت اقدام به خرید و فروش شاخصهای میکنند و از همین طریق سود به دست میآورد. با این حال، از آن جایی که نوسان قیمت در بورس از هیچ قانونی پیروی نمیکند، گاهی به راحتی از کنترل خارج میشود و بازار به شدت دچار آشفتگی میشود.
با سقوط قیمت، این آشفتگی بازار باعث میشود که عدهای سریعا سهام خود را با قیمت کمی به خریداران معدودی بفروشند . بازار با خروج نقدینگی تا آستانه فروپاشی برود. گاهی نیز همین مسئله باعث سقوط بازار میشود و فجایع بزرگی برای اقتصاد یک کشور به همراه دارد. به همین دلیل، نیاز به مفهومی به نام بازار گردانی بورس برای جلوگیری از چنین فجایعی احساس میشود.
بازار گردانی اگر چه شاید در حالت عادی، نقشی پررنگ در بازار نداشته باشد، ولی نبود آن بدون شک ضرر بزرگی برای هر اقتصادی است. ما در این مطلب قصد داریم مروری بر نقش بازار گردانها داشته باشیم و ببینیم چرا هر بازار بورس موفقی در سراسر جهان، چندین بازار گردان دارند و چرا بانیان بورس بر حضور بازار گردانها در بورس تاکید میکند.
بازار گردانی بورس چیست؟
همانطور که میدانیم حرکات هیجانی بازیگران در بازار بورس (خصوصا در جریان بحرانهای اقتصادی) باعث ایجاد شیب تندی در افت یا افزایش قیمت خواهد شد که منجر به آشفتگی و سقوط بازار میشود. این عدم ثبات تقریبا به نفع هیچکس نیست و البته خریداران و فروشندگان نیز توانایی و قدرت کنترل آن را ندارند. به همین دلیل بانیان بورس اقدام به ورود بازارگردانها به بازار کردند تا بتوانند از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری کنند.
بازار گردان بورس شرکتهایی هستند که در بازار بورس اقدام به خرید سهام میکنند ولی ماهیت این عمل خرید و فروش آنها فقط به خاطر سود نیست و معامله سهم این شرکتها با سود بسیار کم است. از آن جایی که فعالیت خریداران و فروشندگان بر روی نوسان قیمت تاثیر میگذارد، این فعالیت بازار گردانها باعث میشود که قیمتها به میزان بسیار کمی بالا بروند یا پایین بیایند. در واقع حضور شرکتهای بازار گردان نوعی کنترلگر قیمت از طرف بانیان بازار بورس برای کنترل شیب قیمت است. البته این مسئله به این معنا نیست که بازار گردانها همگی شرکتهای دولتی هستند.
محدوده فعالیت بازار گردانی بورس نیز فقط مختص بحرانهای اقتصادی نیست و این بازارگردانها به شکل نامحدودی میتوانند در بازار برای تنظیم قیمت فعالیت کنند. از این رو بازار گردان با تکیه بر این دانش تخصصی خود بر عرضه و تقاضای مناسب در بازار مسلط خواهد بود و در عین حال قصد دارند که ارزش سهام را به ارزش ذاتی آن نزدیک کنند.
وظایف و اختیارات بازار گردان بورس
بازار گردانها نقش مهمی را در ایجاد نقدشوندگی سهام دارند. همچنین کنترل قیمت اوراق بهادار در یک محدوده معین و جلوگیری از نوسانات بسیار شدید و کاهش شکاف قیمتی بین قیمت خرید و فروش از طریق کم کردن هزینههای عملیاتی از دیگر وظایف بازار گردان بورس است.
حقوق و مسئولیتهای بازار گردان بورسی در بازارهای مختلف متفاوت است و به عوامل مختلفی مانند سیاستهای شرکت بازار گردان، نوع بازار و شاخصها بستگی دارد. یک شرکت بازار گردان میتواند یک شرکت دولتی، یک شرکت نیمه خصوصی و یا یک کارگزاری مانند کارگزاری اقتصاد بیدار باشد. به همین دلیل سیاستهای مختلفی در پیاده سازی فعالیتهای خود دارند. بازار گردانها، همچنین ممکن است که در بازار سهام یا بازار کالا فعالیت کنند. به همین دلیل شکل فعالیت آنها با هم متفاوت است. با این حال چهارچوبی برای فعالیت این شرکتها وجود دارد که توسط دولت و سازمان بورس به آنها ابلاغ خواهد شد.
مثلا قیمتهای خرید و فروش این شرکتها باید در یک محدوده خاص به نام "دامنه مجاز" باشد که سازمان بورس آن را تعیین میکند. این عمل به این خاطر است که خود شرکتهای موظف به بازار گردانی بورس را دچار نوسان قیمت نکنند.
همچنین حجم سفارشهای خرید و فروش باید با یکدیگر برابر و معادل یا بیشتر از حداقل سفارش انباشته باشد. این مسئله باعث میشود که اثرگذاری این شرکتها روی بازار بورس بالا برود و در عین حال، خود شرکت بازار گردان بورس را دچار اختلال و کمبود سهم نکند.
فرایند اعطای مجوز بازارگردانی
شرکتها برای ورود به بازار و گرفتن مجوز، باید درخواست خود را به سازمان بورس و اوراق بهادار ارسال کنند و مدارک مالی خود را به این شرکت تحویل بدهند. پس از انجام بررسیهای لازم ظرف مدت 15 روز، سازمان بورس موافقت یا عدم موافقت خود را اعلام کرده و در صورت موافقت حدود فعالیت آنها در بازار را مشخص میکند. مثلا این شرکتها نمیتوانند که در تمامی شاخصها و نمادها به فعالیت بپردازند و باید نماد معاملاتی مشخصی را انتخاب کرده و به صورت جداگانه برای آن مجوز بازارگردانی دریافت کنند. همچنین اشخاص حقیقی حاضر در بورس نمیتوانند بازار گردان باشند.
همچنین در جریان این قراردادها بین شرکت بورس و شرکت بازار گردان، نوع بازار (مثلا بازارپایه)، حداقل تعهد معاملات روزانه، حداقل سفارش انباشته، دامنه مظنه و دوره زمانی مجوز بازارگردانی تعیین میشود تا فعالیت این بازارگردان به طور مشخصی برای سازمان بورس و حاضران در این بازار تعیین شود.
در دوران فعالیت شرکت بازار گردان، شرکت بورس، بر فعالیت آن نظارت میکند. همچنین اشخاص حقیقی و حقوقی که در بازار میتوانند در صورت هر گونه خلاف از شرکت بازارگردان (مانند خرید کمتر از تعهد معاملات روزانه یا فروش سهم گرانتر از دامنه مظنه) به سازمان بورس شکایت خود را اعلام کنند تا مجوز این بازارگردان لغو شود و تمامی سهامی که در کنترل دارند به صاحبان قبلی برگردد.
از روز شروع بازار گرداني بورس دامنه جديد نوسان قيمت، جايگزين دامنه نوسان قيمت قبلي ميشود ولی در داخل محدوده تعیین شده است. شرکت بازار گردان در محدوده زمانی (که معمولا حداقل یکسال است) با شروع بازار مانند دیگر بازیگران حاضر در بورس، اقدام به خرید و فروش میکند و سود خود را از این طریق به دست میآورد و بازار را تنظیم میکند. پس از اتمام دوره زمانی، این شرکتها باید مجددا اقدام به گرفتن مجوز کنند.
شرایط سفارشهای بازار گردانی بورس
از آن جایی که بازار گردان میتواند قیمت خود را برای هر سهم ارائه بدهد، مهمترین نکته این است که یعنی سفارشهایی که بازارگردان ثبت میکند طبق قوانین اعلام شده سازمان بورس یعنی همان محدوده مجاز در روز باشند که به آن دامنه مظنه میگویند و درصدی است که اختلاف بین قیمت سفارش خرید و فروش ثبتشده توسط بازارگردان را تعیین میکند. مثلا اگر برای یک نماد معاملاتی دامنه مظنه 2 درصد باشد، به معنای این است که حداکثر قیمتی بازارگردانی در بورس که بازار گردان بورس میتواند در سفارش فروش خود ارائه باشد، به اندازه قیمت اصلی به علاوه چهار درصد آن باشد. عدم رعایت این محدوده علاوه بر این که تخلف است، تعادل بازار را نیز به هم میزند.
حجم سفارشهای خرید و فروش نیز باید طبق قرارداد بسته شده با سازمان بورس و تعهدات صورت گرفته، معادل یا بیش از حداقل سفارش انباشته باشد تا هم حضور بازارگردان در بازارگردانی در بورس این بازار سودمند باشد و هم دیگر حاضران در بورس درگیر صفهای خرید و فروش نشوند. مثلا اگر یک شرکت بازارگردان تعداد 2 هزار سهم را در اختیار دارد، در صورتی که سهام توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی خریداری شوند، بازار گردان موظف است که سریعا ظرفیت خود را پر کند و با خرید سهمهای دیگران آن را جایگزین کند.
اگر فعالیت بازارگردان کمتر از این حد تعیین شده (که توسط سازمان بورس و متخصصان با دانش دقیقی اندازه گیری شده) باشد، عملا بازارگردان به حد یک شخصیت حقیقی یا حقوقی در بازار تنزل پیدا میکند و اثرگذاری خود را از دست میدهد. بالا بودن میزان سهام این شرکت به نوعی باعث میشود که به عنوان یک تنظیم کننده قیمت در بازار، دست بالا را داشته باشد.
نحوه کسب سود بازارگردان به چه صورت است؟
سود بازار گردانی بورس از تفاوت قیمت خرید و فروش به دست میآید. به بیان بهتر کار آنها خرید زیر قیمت میانی بازار و فروش بالای قیمت میانی بازار است. قیمت میانی، همان میانگین قیمت خرید و فروش است. در این مورد نیز هر شرکت بازار گردانی بورس باید تعهدات ذکر شده سازمان بورس را رعایت کند و در محدوده درصد تعیین شده اقدام به خرید و فروش کند.
شاید برخی افراد فکر کنند که چرا باید یک شرکت به عنوان یک بازارگردان وارد بازار شود آن هم در صورتی که سهم سود آن از معاملات فقط در یک محدوده مجاز (که معمولا زیر 5 درصد است) تعیین میشود. برای پاسخ به این سوال باید به این مسئله توجه کرد که تعداد سهام شرکتهای بازار گردان بورس بسیار بیشتر از یک شخص حقوقی است و ممکن است تا 100 هزار یا 200 هزار سهم در بازارگردانی در بورس هر نماد برسد.
پس اگر چه به ظاهر درصد سود این شرکتها کم است ولی نه تنها با حجم وسیع سهامی که دارند برای خود سود آوری میکنند بلکه این حجم وسیع سهام باعث خواهد شد که بازیگرانی با سهم کمتر نتوانند به راحتی با انجام خرید و فروشهایی احساسی ثبات بازار را به هم بزنند.
سخن پایانی
ما در این مطلب نگاهی به بازار گردانی بورس داشتیم و دیدیم که وظایف و اختیارات بازارگردان چیست. همچنین نگاهی به نحوه کسب سود بازار گردانها انداختیم. نوسانات قیمت علی رغم این که کلید اصلی بازار بورس و عامل سودآوری در این بازار است، در صورت عدم کنترل بر آن همه بازیگران حاضر در بازار را دچار ضرر میکند. بدون شک نقش بازار گردان هم برای اشخاص حقیقی دارای سهام و برای شرکتهای دارای شاخص بورسی از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل است تقریبا هیچ بازار بورس پرارزشی در سراسر جهان پیدا نمیشود که بازار گردانها در آن فعالیت نداشته باشند.
بازارگردانی در بورس چیست و بازارگردان چه کار میکند؟
بازارگردانی (Market Making) و لزوم تخصیص بازارگردان (Market Maker) به شرکتهای حاضر در بورس یکی از خبرهای خوبی است که در چند هفته اخیر، فعالین بازار سرمایه را دلگرم کرده است.
بازارگردان و بازارگردانی سهمهای بورسی میتواند تاثیرات مثبتی زیادی بر بازار بورس بگذارد و در نهایت کارایی بازار را افزایش دهد.
اما بازارگردان کیست و بازارگردانی به چه معناست؟ ما در این مقاله به این مسئله میپردازیم.
گرههای معاملاتی
یکی از مهمترین جذابیتهای بازار بورس نسبت به بازارهای دیگر مثل بازار مسکن و خودرو، نقدشوندگی آن است. در حالت کلی شما میتوانید در بازار بورس سرمایهگذاری و معامله کنید و سودهای چشمگیری هم ببرید.
وقتی هم که مثلا به هر دلیلی پول لازم داشتید، میتوانید سهمهای خود را بفروشید و پول خود را نقد کنید. پسازآن هم کافی است با ارسال سفارش «تقاضای وجه» به کارگزار، پول خود را بردارید و نیازتان را برطرف کنید.
از آنسو واردکردن پول به بازار نیز رویهای ساده دارد. شما با استفاده از پرداخت اینترنتی و درگاههای مستقیم بانکی که در سامانه معاملاتی کارگزاریها وجود دارند، با داشتن یک رمز دوم پویا میتوانید سرمایه را بهحساب کارگزاری وارد کنید و سپس با آن هر سهمی را که میخواهید بخرید.
اما در بازار خودرو و مسکن خریدن و فروختن به این راحتی نیست. شما وقتی میخواهید ملک یا خودرو خود را بفروشید باید مدتها منتظر بمانید تا یک مشتری پیدا شود. این مشتری هم بالقوه هست و مشخص نیست آخر کار واقعا ملک یا خودروی شما را بخرد یا نه.
برای خریدن ملک و خودرو هم دوباره همین داستان است. شما پول دارید اما باید مدتها وقت و پول صرف کنید تا یک خودرو/ملک خوب پیدا کنید. حالا پسازآن باید به سراغ فروشنده بروید و در نهایت هم ممکن است با فروشنده نتوانید به توافق برسید و معاملهتان از سر نگیرد.
اما این قضیه در حالت کلی در بازار بورس وجود ندارد. شما سفارش فروش سهم خود را در قیمت مشخصی (Ask) ارسال میکنید و ممکن است در همان لحظه نیز کسی پیدا شود و با همان قیمت سهم موردنظرتان را از شما بخرد. موقع خرید هم دوباره همین است. سفارش خرید خود را وارد میکنید و در زمان کمی یک فروشنده پیدا میشود که حاضر از به قیمت مورد تقاضای شما (bid) سهام خود را به شما بفروشد.
وقتی بازار بورس رفتار طبیعی و غیر هیجانی داشته باشد میتوان همه این کارها را انجام داد؛ اما چه تضمینی هست که بازار رفتار طبیعی داشته باشد؟
صعود تند
همین چند ماه پیش یعنی بهار و تابستان ۹۹، بازار بورس چندین ماه سبز بود و تقریبا همه سهمها در صف خرید بودند. اگر میخواستید سرمایه جدید بیاورید، پول واریز کرده و سود کنید، احتمالا نمیتوانستید.
همه سهمها یا لااقل سهمهای ارزشمند در بالاترین قیمت هر روز در صفهای خرید سنگین، سقفهای قیمتی پیشین را میشکستند و جلو میرفتند. حتی آنهایی که دهها سال زیانده بودند.
هیچکسی هم سهمهایش را نمیفروخت. اگر هم میفروخت حجم آن محدود بود که در نهایت هم به ما آدمهای معمولی نمیرسید. بلکه نصیب والهای حقیقی پولدار بازار میشد. بعدازآن دوباره صف خرید برقرار بود. وال (Whale) اصطلاحا به کسانی گفته میشود که سرمایه بسیار زیادی دارند.
شما پول داشتید اما هیچکسی سهمی به شما نمیفروخت.
اینیک مانع در بازار بود. گره معاملاتی وجود نداشت؛ اما معاملات زیادی هم انجام نمیشد. فقط در این حد بود که حجممبنا پر شود تا قیمت پایانی سهم به سقف قیمت روزانه خود برسد.
سقوط تخت گاز
چند ماه بعدازاین، رویه برعکس شد و صفهای خرید میلیاردی به صفهای فروش میلیارد تبدیل شدند. حس و درک فعالین بازار از آینده منفی شده بود. سرمایهگذاران حقیقی از آینده بازار میترسیدند. صفهای فروش سنگین برای بسیاری از سهمها از جمله سهمهای ارزشمند ایجاد شده بود.
در نهایت هم آنقدر با همین صفهای فروش، قیمت سهمها پایین آمد که والهای بازار ارزشمندترین سهمها را با قیمت بسیار کمی تصاحب کردند.
دوباره گره معاملاتی در کار نبود. در بیشتر معاملات خریداران تنها بهقدری سفارش خرید میزدند که حجممبنا را پر کنند و قیمت پایانی را تا کف آن روز پایین بیاورند. ادامه همین روند، قیمت سهمها را در مدتزمان کمی تا ۵۰ درصد کاهش داد.
در چنین بازاری که در آن صفهای فروش فراوانی وجود داشت، اگر شما به هر دلیل پول لازم داشتید و میخواستید کمی سهم بفروشید، نمیتوانستید.
خریداران فقط بهاندازه پر کردن حجممبنا در کف قیمت سهمها را میخریدند.
شما هم هر چه چقدر تلاش میکردید تا ساعت ۸:۳۰ صبح در لحظه آغاز پیشگشایش بازار سفارش فروش خود را ثبت کنید، در بهترین حالت نفر ۲ هزارم صف فروش میشدید. یعنی اگر هم خریداری هم پیدا میشد، نوبت فروش به شمایی که نفر ۲ هزارم صف هستید، نمیرسید.
بازارگردانی و باز کردن گره معاملاتی
در ماههای آخر تابستان ۹۹ برخی از شرکتها به دلیل آیندهنگری یا شانس، یک فرآیند افزایش سرمایه را هم اجرا کردند. در نتیجه سهام این شرکتها در روزهای سقوط تند بازار بسته ماند. این شرکتها تا جای ممکن هم فرآیند افزایش سرمایه را کش دادند تا به منفیهای بازار نرسند. ولی به انتهای این منفیها رسیدند.
در این زمان سهام این شرکتها منفی باز شد. بعدازآن برخی از آنها صف فروش شدند؛ اما دقیقا هیچکسی حاضر به خرید نبود.
از چندین میلیون صف فروش، تنها چند هزار خرید انجام میگرفت. قیمت پایانی روزانه این سهمها فقط چند دهم درصد منفی میخورد. اصطلاحا اینیک گره معاملاتی بود.
همه این سناریوها با اینکه قرار نیست رخ دهند و لااقل در یک بازار منطقی با عمق زیاد کم رخ میدهد، اما من در همین سه سالی که بازار بورس ایران فعال هستم بهکرّات شاهد چنین اتفاقهایی بودم.
این اتفاقها مهمترین مشخصه بازار سهام یعنی نقدشوندگی را دچار مشکل میکنند. از آنسو باعث میشوند هنگام معامله بخش زیادی از کار شما ویرایش لحظهای سفارش باشد تا بتوانید معاملهتان را انجام دهید. کاری که در نهایت باعث افزایش بار پردازشی هسته بورس هم میشود.
به همین دلیل باید چارهای برای آن اندیشید.
بازارگردانی و تثبیت و کنترل
چه زمانی که بازار مثل بهار و اوایل تابستان ۹۹، رشد بسیار تند و صعودی دارد و چه مثل چند ماه آخر تابستان ۹۹ که بازار سقوط دارد، هر خطرناک هستند؛ زیرا نقطه توقف مشخص نیست و بیشتر تحلیلها به نتیجهای نمیرسند. به بیانی ارزیابی ریسک بازار در این شرایط ممکن نیست و در نتیجه فعالین حرفهای بازار از آن اجتناب میکنند.
چه بازاری که شدیدا رشد میکند و همهچیز در آن صف خرید است و حتی سهمهای ضعیف با صورتهای مالی منفی در چند ماه ۷۰۰ درصد رشد میکنند و چه بازاری که پرارزشترین سهمها هم صف فروش دارند و در بازه کوتاهی بیش از نیمی از ارزش خود را از دست میدهند، جای خوبی برای سرمایهگذاری نیست.
رشد بیشازحد به معنی سقوط قریبالوقوع است.
رشد بیشازحد به معنی سقوط قریبالوقوع است. صفهای خرید طولانی با اینکه بازار را برای سرمایهگذاران جذاب میکنند اما مانع از ورود نقدینگی جدید به بازار میشوند. این صفهای خرید در نهایت باعث میشود سرمایههای ورودی در بازار، پشت صفهای خرید چندمیلیاردی راکد بمانند.
سوی دیگر بازار هیجان فعالین و صعود تند و غیرمنطقی بازار است. چنین تغییراتی باعث افزایش امیدواری کاذب در بین تازهواردهای بازار میگردد و آنچه در نهایت اتفاق میافتد این است که افراد جدیدی به امید سود وارد بازار میشوند و خیلی زود با سقوط بازار مواجه شده و سرمایهشان از دست میرود.
دانش و سواد؛ روش طولانیمدت افزایش ثبات در بازار
تمام این مسائل با توجه به اینکه عموم سرمایهگذاران در بازار بورس دانش کافی درباره این بازار پیچیده و پر جزئیات را ندارند و خیلی راحت ممکن است رفتارهایی انجام دهند که هم خود و هم بقیه فعالین را دچار ضررهای عمیق کنند، میتواند بسیار رخ دهد.
مشخصا افزایش دانش و تجربه فعالین بازار میتواند بخش مهمی از این مشکلات را حل کند. این روش با اینکه بهخوبی میتواند سرمایهگذاران و بازار را به بلوغ کافی برساند؛ اما دو مشکل دارد.
مشکل اول این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که همه فعالین بخواهند یا بتوانند از اطلاعات و تجارب موجود درس بگیرند و مهمتر از آن، از دانستههای خود استفاده کنند.
مشکل دوم هم این است که آموزش فعالین برای افزایش کارایی بازار و کاهش رفتارهای احساسی زمانبر است. آنقدر زمانبر که مشخص نیست در همین بازه بازار چقدر دچار نوسان و مشکل شود و چند نفر سرمایه خود را از دست بدهند.
در نتیجه راهکار بهتری لازم است که هم زودتر جواب بدهد و هم مطمئن باشیم نتیجه میدهد و همچنین میتوانیم ریسک و سود آن روش را تخمین بزنیم.
یکی از راههایی که برای کاهش نوسانهای شدید و تثبیت و پایداری بازار قابل اجراست، ایجاد رکن بازارگردان و بازارگردانی در بورس است.
بازارگردان و بازارگردانی سهام
کار بازارگردان روان کردن معاملات است. بازارگردان معمولا صندوق یا شخص حقوقی است که نقدینگی فراوانی دارد.
وقتی یک سهم در حال تشکیل یک صف فروش است بازارگردان با خرید سهمهای فروشندهها هم سهمهای آنها را نقد میکند و هم مانع از قفل شدن معاملات میشود.
ازآنجاییکه بازارگردان نقدینگی زیادی دارد، معمولا تعداد زیادی هم از سهمهای شرکت موردنظر را دارد و هنگامیکه برای آن سهم یک صف خرید در حال تشکیل است، بازارگردان این سهمها را در قیمت تحت معامله به خریداران میفروشد و دوباره از تشکیل صف خرید جلوگیری میکند.
کار بازارگردان در یک جمله خلاصه میشود، بازارگردانی در بورس افزایش نقدشوندگی بازار.
در کل کار بازارگردان در یک جمله خلاصه میشود، افزایش نقدشوندگی بازار.
بازارگردان معمولا خانواده از سهمهای مرتبط به هم را بازارگردانی میکند؛ مثلا صندوق سرمایهگذاری یک بانک، سهمهای مربوط به آن بانک و شرکتهای مالی زیرمجموعه آن را بازارگردانی میکند. هرچند ممکن است یک صندوق بازارگردانی، فقط بازار یک سهم خاص را بگرداند.
وقتی یک شرکت با یک صندوق بازارگردانی یا شخص حقوقی قرارداد میبندد و کار بازارگردانی سهامش را به آن میسپارد، این بازارگردان موظف است که روزانه حجم مشخصی از سهم آن شرکت را خریدوفروش کند.
سود بازارگردان
بازارگردانها تلاش میکنند سهمهایی را که قبلا خریدهاند با قیمت کمی بالاتری (spread) بفروشند. این قیمت ممکن است در مقایسه با قیمت خرید چندان بالا نباشد اما چون حجم معاملات بازارگردان زیاد است، میتواند سود چشمگیری نصیب آن بکند.
از آنسو ممکن است بازارگردان به دلیل تعهد خود، مجبور شود سهم شرکت تحت نظارت خود را در حجم بالایی بخرد و در این حالی باشد که میداند قیمت آن سهم در حال نزول است.
ازآنجاییکه این بازارگردان در موقع تشکیل صف خرید مجبور است دوباره این سهم را در قیمت معاملاتی به مشتریان بفروشد، مشخصا این عملیات برای بازارگردان زیانده خواهد بود.
ازاینروی بازارگردانها برای خدمات خود همواره کارمزد دریافت میکنند تا این زیانها را جبران کنند.
از طرفی حتی اگر قیمت سهم تحت کنترل بازارگردان نزولی نیز نباشد، چون سود فروش آنها توسط بازارگردان پایین است، با توجه به میزان کارمزدی که آنها برای معاملات باید پرداخت کنند، دوباره بازارگردان ممکن است ضرر کند.
به همین دلیل میزان کارمزدی که بازارگردانها بابت معاملات خود میپردازند کمتر از کارمزد معاملات معمولی است؛ مثلا کارمزدی که بازارگردان در معاملات خود به سازمان بورس میپردازد ۸۰ درصد کمتر از کارمزد معاملات عادی و مالیات آن نیز ۵۰ درصد کمتر است.
خلاصه وظایف بازارگردان
در کل وظایف بازارگردان را اینگونه میتوان خلاصه کرد:
- اقدام به خریدوفروش جهت محدود کردن دامنه نوسان قیمت
- افزایش قدرت نقدشوندگی سهام از طریق خرید سهمها در صف فروش یا عرضه سهمها در صف خرید
- کنترل قیمت سهام در یک محدوده جهت جلوگیری از نوسانهای شدید قیمت که دوباره با جلوگیری از تشکیل صف خرید خریدوفروش انجام میشود.
- حفظ نقدینگی در بازار که با حفظ جذابیت بازار بهواسطه افزایش نقدشوندگی آن حاصل میگردد.
بازارگردانی گام اول بلوغ و افزایش عمق بازار بورس
بازارگردان و بازارگردانی البته چیز جدیدی در بازار نیست. بازارگردانی از قبل در بورس کالا انجام میگرفت. در حال حاضر ۳۸ صندوق بازارگردانی دارای مجوز سازمان بورس در ایران وجود دارند که حالا شرکتهای بورسی باید یکی از آنها را برای بازارگردانی سهم خود برگزینند.
همین لزوم تخصیص بازارگردان برای سهمها یک گام بسیار مهم در جهت افزایش عمق بازار بورس است. هر چه هم بازار عمیقتر باشد، موجهای هیجانی و احساسی سرمایهگذاران کمتر روی آن تاثیر میگذارد و کارایی آن نیز بیشتر میشود.
بااینهمه در نهایت آنچه واقعا این بازار را بهجایی خواهد رساند، افزایش سواد و دانش سهامداران و سرمایهگذاران بهخصوص سهامداران خرد است.
تخصیص بازارگردان در شرایط حاضر که اعتماد بخشی از سهامداران حقیقی به بازار بورس کاهش پیدا کرده و در نتیجه سرمایههای فراوانی از آن خارج و به بازارهای دیگر همچون دلار و طلا وارد شده است، گام مهمی برای جذب دوباره این افراد است.
در نهایت ورود بازارگردانها به بازار این فرصت را به سرمایهگذاران خرد میدهد که دانش خود را از این بازار پیچیده بیشتر کرده و منطقی رفتار کنند.
بازارگردانی در بورس چیست؟
از ویژگی های مهم بورس می توان به موضوع نقد شوندگی بالای آن اشاره کرد که در مقایسه با سایر بازارهای سرمایه گذاری دارای امتیاز بیشتری است. دلیل آن هم بستگی به گردش مالی بالای این بازار دارد که باعث کاهش ریسک نقدشوندگی بورس می شود. در واقع هر یک از سرمایه گذاران این امکان را در اختیار دارند که با خاطری آسوده، اقدام به خرید سهام نموده و هر زمان به سرمایه خود نیاز داشته باشند، به راحتی و با فروش سهام، دارایی خود را به وجه نقد تبدیل کنند. این در حالی است که در سایر بازارها بسته به شرایط موجود، نقدشوندگی ممکن است با مشکل مواجه شود.
بازارگردانی که برگرفته از فعالیت بازارگردان ها در بورس است، کمک بسزایی به افزایش عمق بازار سرمایه نموده و مانع از کاهش و افزایش ناگهانی و هیجانی قیمت سهام شرکت بازارگردانی در بورس ها می شود.
در نظر داشته باشید که فعالیت بهینه بازارگردان ها می تواند در افزایش نقدشوندگی بازار، نقش زیادی داشته باشد و همچنین روند اعتمادسازی سرمایه گذاران را نسبت به بازار، بهبود بخشد. بنابراین می توان انتظار داشت با بازارگردانی اصولی و مشاوره سرمایه گذاری درست، در آینده نزدیک شاهد افزایش سرمایه گذاری در بورس باشیم. در ادامه مقاله، به طور مفصل در مورد بازارگردانی در بورس صحبت خواهیم نمود.
هدف از بازارگردانی
فعالیت بازارگردان ها در بورس باعث جلوگیری از کاهش و افزایش هیجانی قیمت سهام شرکت ها می شود. به این معنا که با فعالیت آنها در بورس علاوه بر افزایش نقدشوندگی بازار، اعتماد به این بازار نزد سرمایه گذاران خرد نیز افزایش می یابد و به آن ها کمک می کند تا با اطمینان بیشتری وارد بازار شده و اقدام به سرمایه گذاری نمایند.
یکی از وظایف مهم بازارگردان ها در بازار این است که در هنگام افزایش قیمت سهم، اقدام به فروش سهام نموده و از رشد هیجانی آن جلوگیری کنند و همچنین در زمان هایی که بازار دچار افت و ریزش است نیز اقدام به خرید سهام نمایند تا از افت شدید ارزش سهام جلوگیری نمایند. بازارگردان ها باید از پشتوانه قوی مالی برخوردار باشند تا بتوانند عرضه و تقاضای حاکم بر بازار را کنترل و مدیریت نمایند.
بازارگردان ها با در اختیار داشتن مدیریت تعداد مشخصی از سهام و منابع مالی و اعتباری، در صورت نیاز اقدام به خرید و فروش سهام شرکت می کنند. با توجه به اینکه درظاهر هدف بازارگردانان کسب سود از معاملات نیست، ولی در بعضی شرایط ممکن است خرید سهام با قیمت کم و فروش سهام با قیمت بالاتری صورت گیرد که منجر به کسب سود حاصل از نوسان قیمت برای آنان گردد.
به طور کلی، وظایف اصلی بازارگردان ها شامل مواردی مانند، جلوگیری از نوسان شدید قیمت ها با محدود کردن دامنه نوسان، افزایش نقدشوندگی سهام شرکت ها، کنترل عرضه و تقاضا در سهم و حفظ نقدینگی کلی موجود در بازار می باشد و در واقع، نقش مهمی در معاملات یک سهم دارند و نقدشوندگی هر سهم تا حد زیادی به عملکرد آن بازارگردانان مربوط می شود.
نحوه عملکرد بازارگردان
به این دلیل که وظایف بازارگردان ها کنترل و مدیریت بر خرید و فروش سهام شرکت ها است، معمولا با ریسک بالایی مواجه هستند. هر یک از این شرکت ها در شرایطی به سود دست می یابند که سهام خریداری شده خود را در قیمت های بالاتری به فروش رسانند و از اختلاف قیمت بین خرید و فروش آن سهم سود کسب کنند. از سوی دیگر در زمانی که بازار سهام با افت مواجه می شود، بازارگردان باید روزانه تعداد مشخصی سهم خریداری کند. در صورتی که همچنان فشار عرضه بالا باشد، با افت قیمت ها در بازار، بازارگردان نیز دچار خسارت می شود. از سوی دیگر در زمان تشکیل صف خرید، بازارگردان مجبور است سهم خریداری شده را در قیمت معاملاتی روز به مشتریان بفروشد که در این صورت نیز با ضرر مواجه می شود. با توجه به وظایفی که بر عهده دارد و فعالیت ها و خدماتی که ارائه می دهد، میزان مشخصی کارمزد دریافت می کنند تا زیان احتمالی ناشی از معاملات را تعدیل نمایند.
راهکارهای لازم در جهت افزایش نقدشوندگی بورس
نقدشوندگی بورس ممکن است در موقعیت هایی نیز دچار مشکل شده و کاهش یابد. چنانچه یک سهم دارای شرایط مطلوب باشد، قطعا میزان تقاضا برای خرید آن افزایش می یابد و با افزایش تقاضا نیز درخواست فروش سهام، کاهش خواهد یافت و در این صورت منجر به تشکیل صف خرید می شود. همچنین گاهی به دلیل عدم استقبال از یک سهم، خریداران تمایلی به خرید سهام نخواهند داشت و با افزایش میزان درخواست های فروش، سهم مورد نظر دچار صف فروش می شود. در نتیجه با تشکیل صف خرید یا صف فروش، شاهد کاهش حجم معاملات و در نتیجه نقدشوندگی بازار خواهیم بود.
به همین دلیل و برای کاهش و یا حذف مشکلاتی از قبیل تشکیل مداوم صف های خرید و فروش شرکت ها در بازار سرمایه، نهادی به نام بازارگردان و صندوق های بازارگردانی ایجاد شدند تا با فعالیت مداوم خود در بازار، روزانه تعداد مشخصی از سهام یک شرکت را معامله کنند و آن را به درستی کنترل کنند تا شاهد وجود صعود و نزول های هیجانی نباشیم. نقش اصلی بازارگردان، جلوگیری از ایجاد هرگونه هیجان در معاملات است.
به عبارت دیگر، در زمانی که بازار بورس درگیر صف های خرید است، بازارگردان در نقش فروشنده ظاهر می شود و با فروش سهام، نقدشوندگی آن را افزایش می دهد و در مواقعی که بورس به دلیل اخبار و حواشی نامناسب درگیر صف های فروش می شود، با خرید سهام شرکت به صورت روزانه و با افزایش نقدشوندگی سهم، هیجان منفی ایجاد شده را از بین برده و به تعادل باز می گرداند.
در پایان باید اشاره نماییم که، بازارگردان یک نهاد یا شرکت است که با کسب مجوز لازم و با تعهد به افزایش نقدشوندگی، عرضه و تقاضای متوازن اوراق بهادار و تعدیل نوسان قیمت، اقدام به خرید و فروش سهام می کند تا بتواند میزان عرضه و تقاضای بازار را کنترل نماید.
بازارگردانی در بورس
بازنگری بازارگردانی در بورس
گروه اقتصاد کلان: رئیس سازمان بورس برنامههای جدید را برای بازار سرمایه اعلام کرده است که بر این اساس لزوم بازنگری دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس یکی از برنامههای اعلامی رئیس سازمان بورس بوده است. به گزارش «تجارت»، دو سال از افت تاریخی بورس میگذرد. ورود گسترده نقدینگی به بازار سرمایه در آن سال و همین طور پایینآمدن نرخ سود بانکی باعث شد تا بر جذابیت بورس دمیده شود. حتی نااطمینانی حاصل از پاندمی کرونا هم نتوانست جلوی رشد عجیب و غریب بورس را بگیرد. تصمیمات سیاسی و دعوت عمومی مردم به سرمایهگذاری در بورس، شرایط را به سمتی برد که برخی سرمایهگذاران، بورس را کمریسک فرض کردند و از صدای دعوت وزیر و وکیل بوی خوش سود استشمام شد. روند ورود نقدینگی به بورس که از نیمه دوم سال ۹۹ کمتر میشد، در سال ۱۴۰۰ به خروج پول تبدیل شد؛ موضوعی که باید در سطح کلان دولت برای آن چاره اندیشی شود. همچنین دولت مستقر که با شعار بهبود شرایط بورس و قولهایی برای اصلاح رویهها پا به عرصه خدمت گذاشت، در انجام تعهدات و قولهای بورسیاش چندان توفیقی نداشته است. نوسان نرخ ارز و تثبیت آن به واسطه مشخصنشدن آینده توافق برجام، از دیگر عواملی است که التهاب بازار سرمایه را کم نمیکند و هر ازگاهی به بازارگردانی در بورس بازارگردانی در بورس آن دامن میزند. یکی دیگر از عوامل بااهمیت بازار سرمایه، افزایش نرخ تورم و به تبع آن بالا رفتن نرخ سود بین بانکی و افزایش هزینه مالی شرکتهاست. در چنین شرایطی، به هزینه بنگاهها برای تامین مالی اضافه میشود و همینطور روند سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و صندوقهای درآمد ثابت افزایش مییابد؛ مواردی که باید برای حل آن تصمیمات سخت گرفت تا بورس به مدار منطقی و عادی بازگردد. حمایت از بازار تنها به معنی جمع کردن صف نیست. در سالهای گذشته و زمانی که بازار سقوط را تجربه میکرد سهامداران عمدهای که سهام ارزندهای داشتند برای آن سهام، اوراق تبعی صادر میکردند و سهامدار مطمئن بود سهامش را بدون ضرر و با سودی مشخص میتواند بفروشد. حمایت از بازار به معنی خرید در منفی نیست و کسانی که بازار را جمع میکنند باید به شرایط بازار آشنایی داشته باشند.
برنامههای جدید سازمان بورس
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار از تشکیل کمیته تخصصی برای بازنگری دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس و تلاش برای ورود کالاهای بیشتر به بورس کالا سخن گفت. اعضای کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق ایران میزبان رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بودند. در این نشست بر لزوم بازنگری دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس، ورود کالاهای بیشتر به بورس کالا و پایان دادن به دخالت دستوری در روند فعالیت بورسها تاکید شد. کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق ایران به دنبال تشکیل کمیته تخصصی بورس و بررسی مسائل مربوط به این حوزه با حضور مدیران سازمان در نشست اخیر میزبان مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بود. در این جلسه موضوع بازارگردانی و بورس کالا مورد توجه و بررسی قرار گرفت و اعضای کمیسیون ضمن بیان مشکلات و دیدگاههای خود درباره این دو موضوع، پیشنهادهایی مطرح کردند. تمرکز بر مسائل فرهنگی و ارائه اطلاعات شفاف و دقیق درباره بورس کالا در سطح جامعه، تقویت بورس کالا که توسعه بازار سرمایه در کشور را در پی دارد، تلاش برای ورود کالاهای بیشتر به بورس کالا علیرغم مقاومتهای بسیاری که وجود دارد و قدرت دادن به آن در سطح دنیا با توجه به ظرفیتهای کشور در تولید انواع فلزات و محصولات پتروشمی، تمرکز بر هدایت درست نقدینگی موجود به کمک بورسهای کالایی، تشکیل گروه کارشناسی برای بررسی تجربه کشورهای دیگر مانند اندونزی که بازار پالم جهان را در اختیار دارد، برنامهریزی برای امکان ورود دانشبنیانها به بورس کالا و ایجاد شفافیت در این حوزه، توسعه صندوقهای کالایی در بازار سرمایه، استفاده از ظرفیت بورس کالا برای انواع محصولات کشاورزی و وضع یک قانون محکم در راستای مقابله با قیمتگذاری دستوری و دخالت در روند فعالیت بورسها مهمترین مسائلی بودند که در ارتباط با بورس کالا مطرح شدند. در این نشست بازنگری در دستورالعمل فعالیت بازارگردانها و تعریف نظام درآمدی شفاف برای این بخش، ایجاد زیرساختهای فنی لازم برای پیادهسازی معاملات الگوریتمی در بازار سرمایه و برگزاری نشستهای هماندیشی بین ناظران بازار و فعالان به منظور رفع نظارتهای سلیقهای، موضوعاتی بودند که درباره بازارگردانی مورد توجه فعالان اقتصادی قرار گرفت. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با تاکید بر لزوم حضور در جلسات اتاق ایران برای آگاهی از مسائل و مشکلاتی که در بازار سرمایه وجود دارد، پیشنهاد داد: برای مقابله با مشکلات، لازم است نمایندگان اتاق ایران با بدنه بورسها و کارشناسان حوزه ارتباط داشته باشند تا بعد از چکشکاری و مطالعه دقیق پیشنهادهای موجود، جمعبندی نهایی برای تصمیمگیری به سازمان بورس منتقل شود. هرچند به دنبال آن هستیم که سازمان بورس را در بحث اجرا کمرنگ کرده و امور را به خود بورسها بسپاریم. مجید عشقی، درباره جایگاه بورس کالا در اقتصاد کشور نیز گفت: امروز بالای ۹۰ درصد محصولات پتروشیمی و بخشی از انواع فلزات وارد بورس کالا شده است و در تلاشیم در این مسیر حرکت رو به جلو داشته باشیم هرچند مقاومتهای بسیار بالایی وجود دارد. عشقی ضمن ارزشمند دانستن تجربه عرضه چند خودرو در بورس کالا، اجیاد شفافیت در بازار کالایی و منفعتی که بازار سهام از ورود انواع کالاها به بورس کالا میبرد را بسیار مهم توصیف کرد. او همچنین استفاده از انبارها، قبض انبار و گواهی سپرده را ضروری خواند و تمرکز روی این ابزار را مورد توجه قرار داد و گفت: با جدیت دنبال تکمیل زنجیره کالاها در بورس کالا هستیم. درباره زعفران تجربه بسیار خوبی داشتیم و امروز کل زنجیره را پوشش میدهیم. رئیس سازمان بورس درباره قیمتگذاری دستوری نیز تصریح کرد: فراموش نکنیم که خود صنایع هم توان تحمل جریان قیمتگذاری را ندارند و از یک جا به بعد شاهد به هم ریختن سیستم خواهند بود چون این نظام دستوری، مانع سرمایهگذاری جدید میشود و صنعت را متوقف میکند. پس باید قیمتها منصفانه باشد و ما هم به دنبال همین شرایط هستیم. قیمتها در بورس کالا را با قیمتهای واقعی دنبال میکنیم و همه معاملات بر اساس رقابت واقعی انجام میشود. عشقی خاطرنشان کرد: در پی عمق بخشیدن به بورس کالا هستیم و دغدغه اصلی در سازمان این است که معاملات در شفافترین حالت ممکن انجام شود. بنابراین پیشنهادهایی که ارائه شد را بررسی خواهیم کرد. زیرساختهای فناوری اطلاعات را هم مورد توجه قرار دادیم و معتقدیم مدیریت سامانه هر بورس باید به خود آن واگذار شود. او اصلاح دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس را نیز لازم دانست و درخواست کرد پیشنهادهای موجود در این ارتباط در چارچوب کمیته کارشناسی مطرح و بررسی و پس از نهایی شدن به سازمان ارائه شود. رئیس سازمان بورس درباره فعالیت ناظران نیز گفت: آنچه امروز مورد انتقاد فعالان بازار نسبت به ناظران است به دلیل نبود ارتباط مستمر بین آنهاست. اگر جلسات مداوم بین این دو گروه برگزار شود بخش زیادی از سوءتفاهمها برطرف میشود. این موضوع درباره معاملات الگوریتمی هم صدق میکند. لازم است در جلسات با ناظران، سیستم فعالیت معاملات الگوریتمی هم مورد توجه باشد تا آشنایی لازم بین فعالان بازار با این بخش نیز شکل بگیرد.
بازارگردان کیست و بازارگردانی چیست؟
بازارگردان (Market Maker) و یا بازارساز، به افراد و یا شرکتهایی میگویند که با در اختیار داشتن بخشی از اوراق بهادار یک شرکت و استفاده از این اوراق، کنترلکننده عرضه و تقاضای بازار هستند. در واقع بازارسازها، افراد و یا شرکتهایی هستند که اوراق بهادار و کالاهای اقتصادی را با هدف کسب سود خریداری مینمایند.
به واسطه فعالیت بازارسازان، از تشکیل صفوف خرید و فروش جلوگیری میشود و نقدشوندگی در بازار سهام کنترل میگردد و به این ترتیب، مانع از شکلگیری نوسانات شدید در قیمت هر سهم خواهند شد.
فرض کنید، شرایط در اقتصاد به گونهای پیش رود که شاهد تشکیل صفهای فروش طولانی و کاهش شدید قیمت هر سهم باشیم؛ در این شرایط بازارساز وارد عمل میشود و اقدام به خرید سهامهایی که برای فروش ثبت شدهاند، میکنند و به این صورت، مانع از کاهش شدید قیمتها میشوند.
وظیفه بازارسازان در شرایطی که روند بازار مثبت باشد و صفهای خرید در بازار سهام تشکیل شود، چیست؟
در شرایطی که بازار برای مدت طولانی سبزپوش باشد، تمایل سهامداران به فروش سهام کاهش مییابد، بازارسازان برای برقراری تعادل در بازار، با استفاده از سهامی که در اختیار دارند، اقدام به فروش میکنند و به این ترتیب، مانع از تشکیل صف خرید میشوند و حجم مبنا را پر میکنند.
آیا با وظایف بازارگردانان در بورس آشنا هستید؟
- حفظ نقدینگی در بازار
- کنترل دامنه نوسان قیمت در بازار از طریق خرید و فروش سهام
- جلوگیری از نوسانات شدید قیمتی در بازار از طریق کنترل قیمت سهام
- افزایش احتمال نقدشوندگی هر چه بیشتر در بازار
- کاهش هزینههای معاملات
بنابراین میتوانیم فعالیت بازارسازان را در جمله زیر خلاصه کنیم:
“فعالیتی است که با هدف کسب سود انجام میشود و برای رسیدن به این هدف، داراییهای مالی (اوراق بهادار) مورد معامله (خرید و فروش) قرار میگیرند. به این ترتیب، از نوسانات ناخواسته قیمت داراییها کاسته شده و معاملات تسهیل میشوند.”
بازارگردانی در بورس
آیا می دانید بازارگردانان چگونه تسهیلکننده معاملات هستند؟
با توجه به وظایفی که بازارسازان در بازار ایفا میکنند، میتوان بیان کرد که آنها با تأمین عرضه و تقاضا در بازار سهام، سبب میشوند تا سهام بین خریداران و فروشندگان منتقل شود. برای رسیدن به این هدف، آنها باید در جهت عکس سرمایهگذاران عادی حرکت کنند.
به این ترتیب، زمانی که سهامداران تصمیم به فروش سهام خود میگیرند و صفهای فروش تشکیل میشود، بازارسازان به عنوان خریدار وارد عمل شده و به روند تبدیل سهام به پول نقد در بازار کمک میکنند. اما اگر سهامداران به دلیل انتشار یک خبر و یا اطلاع از ارزشمندی سهام یک شرکت، تصمیم به خرید آن بگیرند و صفهای خرید تشکیل دهند، بازارسازان به عنوان فروشنده وارد عمل شده و این کار را تا زمانی که قیمت به یک تعادل نسبی برسد، ادامه میدهند.
آیا می دانید چه عواملی بر بازارگردانی، تأثیرگذار است؟
از جمله عوامل تأثیرگذار بر بازارگردانی به 3 بخش زیر تقسیم میشوند:
1- عمق بازار
از نظر علم اقتصاد، در صورتی که منحنی عرضه و تقاضا، حول ارزش دارایی بازار مالی کششپذیر و پیوسته باشند، به این معناست که بازار مورد بررسی عمق دارد. به بیان دیگر، اگر ارسال سفارشهای خرید و فروش در قیمتهای بالاتر و یا پایینتر از قیمت تعادلی از سوی سرمایهگذاران، به صورت دایمی و پیوسته در جریان باشد، حکایت از عمق بازار دارد.
در بازار ایران، بعد از هر رشد و یا هر افت قیمتی، صف خرید و یا فروش شکل میگیرد و مانعی است برای شکلگیری عمق بازار.
2- عرض بازار
زمانی که تعداد خریداران و فروشندگان در قیمت تعادلی که بیانگر ارزش ذاتی آن سهم است زیاد باشد، نشاندهنده میزان عرض بازار است. در واقع، وجود جریان دایمی در معاملات سهام، عرض بازار را تعیین میکند.
بازاری که با چنین ویژگی روبهرو باشد، نقدشوندگی بالایی دارد و به همین دلیل، بازارسازان تمایل زیادی دارند تا در این بازارها حتی با کسب سود کم، فعالیت کنند.
3- نسبت سرمایهگذاران اطلاعاتمدار به سرمایهگذاران نقدمدار
همانطور که از تیتر نیز مشخص است، میتوان سرمایهگذاران را به دو دسته اطلاعاتمدار و نقدمدار تقسیم کرد.
سؤال اصلی این است که هر کدام از این گروهها چگونه در بازارهای مالی سرمایهگذاری میکنند و چه تأثیری بر بازار خواهند داشت؟
سرمایهگذاران نقدمدار، با وارد کردن سرمایه اضافی خود به بازار، نقدینگی را افزایش میدهند. اما سرمایهگذاران اطلاعاتمدار، براساس اطلاعاتی که از یک سهم خاص به دست میآورند، اوراق بهادار را ارزیابی میکنند و معاملاتشان را انجام میدهند.
با توجه به این نکته که ممکن است گاهی اطلاعات نادرستی در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد، سفارشات نامتعادل در بازار زیاد میشود و این عدم تعادل در بازار، ضرورت فعالیت بازارسازان را افزایش میدهد که منجر به کسب سود بیشتر برای آنان میشود.
آیا میدانید بازارگردانان چگونه به سود میرسند؟
با توجه به توضیحاتی که در رابطه با ماهیت فعالیت بازارسازان در بالا ارائه شد، کاملأ مشخص است که این فعالیت، با ریسک بالایی همراه است.
فعالیت بازارگردانی به این دلیل که همراه با تعهد خرید و فروش سهام و نگهداری دارایی است، محکوم به تحمل ریسک بالا در معاملات است. در واقع، بازارسازان، پس از هر عملیات خرید و فروش سهام، با خطر کاهش ارزش اوراق بهادار روبهرو هستند.
در چنین شرایطی، چه عاملی سبب میشود که بازارسازان به فعالیت خود در بازار ادامه دهند؟
درست است که بعد از انجام هر معامله توسط بازارسازان خطر کاهش ارزش دارایی وجود دارد اما با توجه به این نکته که تعداد معاملاتی که آنها در هر روز معاملاتی انجام میدهند، بسیار زیاد است، بنابراین انتظار سود بالای روزانه برای آنها میرود. همینطور در رابطه با نگهداری دارایی نیز، تمامی بازارسازان سود و دستمزد دریافت میکنند.
بازارسازان در بورس تهران، با انعقاد قرارداد، کارمزد مشخصی برای فعالیتشان دریافت مینمایند.
بازار بورس چه امتیازاتی برای بازارگردانان در نظر گرفته است؟
سازمان بورس برای حمایت از بازارسازان، 2 ماده واحده صادر کرده است که به شرح زیر است:
- براساس ماده ۱۸ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سازمان بورس و اوراق بهادار تهرانبرای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچگونه هزینهای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.”
در نگاه اول، ماده 18 شاید کمی پیچیده به نظر بیاید. برای درک بهتر این امتیاز لازم است تا با “معنای ایستگاه معاملاتی” آشنا شوید. بنابراین با ما همرا باشید:
ایستگاه معاملاتی، در واقع همان درگاه ثبت سفارشات و معاملات است که به صورت مستقیم، به هسته معاملات متصل است و سازمان بورس با در اختیار گذاشتن یک ایستگاه معاملاتی به بازارسازان، این امکان را فراهم میکند تا بتوانند فقط در یک نماد ثبت سفارش کنند.
- براساس ماده ۱۹ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سقف کارمزد بورس از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بورس از معاملات معمول است. بورس میتواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کمتر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.”
براساس این ماده، سازمان بورس و اوراق بهادار باید از بازارسازان تا سقف ۱۰ درصد و یا کمتر کارمزد دریافت کند.
ترتیبی که برای خواندن مقالات آنچه یک سرمایه گذار بورس باید بداند (مفاهیم و اصطلاحات مهم بورس) به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما