آموزش بورس – ریسک و بازده در سرمایه گذاری
ریسک و بازده : رفتار افراد در میزان ریسک (خطر) کردن متفاوت است. برخی از انسانها کارهای پر ریسک و برخی دیگر کارهای کم ریسک را ترجیح می دهند. میزان پذیرش ریسک افراد به همراه سایر عوامل اقتصادی، سیاسی باعث می شود یک فرد در سرمایه گذاری خود سود یا ضرر کند.
بازده چیست ؟ (به انگلیس Return)
بازده پاداش (سود یا منفعت) سرمایه گذاری فرد در پروژه های متفاوت است. که در این مقاله بازده همان سود سرمایه گذاری فرد در شرکت های پذیرفته شده در بورس می باشد. دو نوع بازده در سرمایه گذاری مد نظر می باشد.
الف) بازده مورد انتظار (به انگلیسی Expected Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار انتطار دارد (توقع دارد / پیش بینی می کند) از سرمایه گذاری خود به دست آورد. به عنوان مثال بازده مورد انتظار شخص اول از خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 500000 ریال می باشد ولی بازده مورد انتظار شخص دوم از همان مقدار سرمایه گذاری یعنی خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 300000 ریال است. بنابراین بازده مورد انتظار هر شخص با شخص دیگری متفاوت است.
ب) بازده واقعی (به انگلیسی Realized Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود به دست می آورد(سود واقعی در پایان سرمایه گذاری). به عنوان مثال تفاوت قیمت خرید و فروش یک عدد سکه در یک ماه مشخص 475000 ریال است. حال شخصی که بازده مورد انتظار او در خرید و فروش یک عدد سکه 500000 ریال بود مبلغ 25000 ریال کمتر از انتظارش سود به دست آورده و شخصی که بازده مورد انتظار او 300000 ریال بود مبلغ 175000 ریال بیشتر از انتظارش سود به دست آورده است.
ریسک چیست؟ (به انگلیس Risk)
ریسک اختلاف بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که رخ میدهد می باشد. در اینجا اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی همان ریسک ما در سرمایه گذاری است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است. یعنی هر مقدار که شخص ریسک بیشتری کند انتظار بازده بیشتری دارد. به عنوان مثال شخصی که ریسک پذیر نمی باشد پول خود را با نرخ بهره مصوب در بانکهای دولتی سپرده می کند و سود کمی به دست می آورده اما خیالش راحت است که سرمایه اش را از دست نمی دهد. اما شخصی دیگر پول خود را با خرید سهام در بورس اوراق بهادار تهران سرمایه گذاری می کند و سطحی بالاتر از ریسک را می پذیرد. وی ممکن است زیان کند و قسمتی از پول خود را از دست بدهد و در مقابل ممکن است سودی چندین برابر سپرده گذاری در بانک دولتی به دست آورد.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
1) ریسک نرخ سود بانکی( ریسک نرخ بهره)
ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق بهادار می پذیرد. تغییر سود بانکی توسط بانکها باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق بهادار آن شخص می گردد به این تغییرات ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
2) ریسک نرخ ارز ( ارزش پول خارجی به ریال)
افزایش نرخ ارز باعث کاهش حاشیه سود شرکتهایی می شود که مواد اولیه خود را از خارج از کشور وارد می کنند می شود در حالیکه این افزایش باعث بالا رفتن حاشیه سود شرکتهایی می شود که کالا و خدمات خود را صادر می کنند. بنابراین وقتی شما در شرکت سرمایه گذاری می کنید تغییر نرخ ارز می تواند سودآوری سرمایه گذاری شما را تحت تاثیر قرار دهد. این تاثیرات همان ریسک نرخ ارز نامیده می شوند.
3) ریسک تورم
افزایش تورم باعث کاهش قدرت خرید مردم می گردد. این کاهش قدرت خرید باعث می شود که شرکت ها نتوانند محصولات خود را به فروش برسانند بنابراین سود آنها کاهش می یابد. و بالعکس کاهش تورم باعث افزایش قدرت خرید مردم می گردد و این افزایش قدرت خرید باعث افزایش فروش و در نتیجه افزایش سود شرکتها می شود.
افزایش یا کاهش تورم از عوامل کلان اقتصادی است و مدیران شرکت ها دخالتی در آن ندارند بنابراین این تغییرات نرخ تورم یک نوع ریسک در سرمایه گذاری است که می بایست در زمان سرمایه گذاری به آن دقت شود.
4) ریسک نقدینگی
به میزان قدرت نقد شوندگی داراییها ریسک نقدینگی می گویند. هر چه این قدرت پایین تر باشد ریسک بالاتر است. ریسک بالای نقدینگی باعث کاهش وجه نقد در جامعه و در نتیجه رکود و کاهش میزان داد و ستد می گردد.
5) ریسک مالی
یکی از روش های تامین منابع مالی شرکتها استقراض از بانکها یا موسسات مالی است. هر چه این استقراض بیشتر باشد ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت بیشتر است
6) ریسک سیاسی
ریسک سیاسی مربوط به ثبات اقتصادی و سیاسی کشورها می شود. هر گاه کشوری ثبات اقتصادی بیشتری داشته باشد ریسک سیاسی آن کم است و بالعکس هر چه ثبات اقتصادی کمتر باشد ریسک سیاسی بالاتر است.
7) ریسک بازار
ریسک حاصل از تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور مانند رکود اقتصادی، جنگ و اغتشاشات و … را ریسک بازار می نامند. این تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور باعث تغییر در بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می شود.
انواع ریسک
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
الف) ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
ریسکی است، که در اثر عوامل کلی بازار به وجود میآید، که بهطور همزمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تأثیر دارد. عواملی که موجب ایجاد این نوع ریسک میشوند، شامل تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تغییر نرخ ارز، چرخههای تجاری، سیاستهای پولی و مالی دولت است.
ریسک سیستماتیک مختص یک شرکت نبوده بلکه ارزش سهام تمامی شرکتها را در برمی گیرد
ب) ریسک غیر سیستماتیک(قابل اجتناب)
ریسک غیر سیستماتیک را «ریسک مشخص» هم میگویند. این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری بوده و ناشی از ریسک منحصر بفرد شرکت یا صنعتی خاص است که در آن سرمایهگذاری میکنید. ریسک غیرسیستماتیک مربوط به اخبار مختص یک سهم یا یک صنعت خاص است؛ مثلا وقتی کارکنان شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید، اعتصاب میکنند؛ ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت سهام آن تاثیر گذاشته ارزش آن سهام کاهش می یابد.
ریسک سرمایه گذاری
- محمد یونسی
- آذر 06, 1397
سرمایه گذاری معمولا برای کسب سود و انتقاع در بازه های کوتاه مدت و میان مدت انجام می گیرد. مگر اینکه سرمایه گذاری در حوزه های بلند مدت مانند سرمایه گذاری های زیرساختی صورت گرفته باشد. بنابراین توافق بر سر منافع و عواید حاصل از سرمایه گذاری امر مهمی است اما پیش از آن باید به دو مقوله ریسک مشارکت و ریسک سرمایه گذاری توجه کنیم.
مشارکت و سرمایه گذاری
معمولا سرمایه گذاری ها در قالب حقوقی قرارددادی و برمبنای عقد مشارکت انجام می پذیرد که البته عناوین و اشکال مختلفی داشته دارند .
منطق مشارکت ایجاب میکند طرفین به نسبت آورده خود، از سود و زیان حاصل از مشارکت و سرمایه گذاری بهره مند شوند
کما اینکه ماده 575 قانون مدنی نیز به همین امر اشاره داشته :
« هریک ازشرکاءبه نسبت سهم خود درنفع وضرر سهیم می باشد . مگر اینکه برای یک یاچند نفرازآنها درمقابل عملی سهم زیادتری منظور شده باشد.»
همانطور که در این ماده قانونی آمده است هر یک از شرکا به نسبت سهم خود در نفع و ضرر سهیم هستند .
به طور مثال وقتی چند شریک برای شروع یک فعالیت تجاری سرمایه های خود را درکنار هم قرار می دهند،
به میزان آورده های خود در سود و زیاد فعالیت مشترک سهیم خواهد بود مانند آنچه که درشرکت های مسئولیت محدود رخ می دهد.
آورده های شرکا
اما گاهی آورده شرکا وجه نقد نیست بلکه به صورت آورده های غیر نقدی و یا حتی نامشهود است.
دارایی غیر نقدی هر آن مالی است که دارای ارزش اقتصادی بوده ولی به صورت وجه نقد نیست
اما قابل تقویم به وجه رایج مملکت است و دارایی نامشهود نیز به عنوان بخشاز دارایی های غیرنقدی ،شکل فیزیکی نداشته و معمولا به عنوان یک امتیاز و یا حق مطرح می شود مانند گواهی ثبت پتنت و یا دانش فنی .
ارزشگذاری دارایی های نامشهود کار آسانی نیست بنابراین در این مواقع توافق طرفین بسیار می تواند راهگشا باشد
برای مثال پیمانکار ساختمانی را تصور نمایید در یک قرارداد مشارکت در ساخت، علاوه بر سرمایه نقدی ، برای ساخت یک آپارتمان ، دانش و تجربه خود را نیز بکار می گیرد
و کارفرما به عنوان شریک دیگر، زمین خود را که آورده غیر نقدی است به عنوان آورده در اختیار می گذارد .
یا حتی در تولید یک محصول نرم افزاری و راه اندازی استارتاپ به همین منوال است.
یک شریک دانش فنی را در اختیار می گذارید و شریک دیگر سرمایه نقدی و اداره امور اجرائی را ،
بنابراین این دو شریک می بایست براساس میزان ارزش آورده های خود به تخصیص سهام برمبنای توافق خود عمل نمایند.
در این مشارکت ارزش زمین کارفرما و آورده نقدی پیمانکار مشخص است اما ارزش تجربه و تخصص و حتی زمان کافرما در ساختمانی که بر روی زمین بنا میکند،مشخص نیست
و ارزشگذاری دقیق این نوع آورده بسیار دشوار است بنابراین براساس معیار های عرفی بین دو شریک توافق و تراضی صورت می گیرد.
البته اختصاص سهام بیشتر به شریکی که علاوه بر آورده نقدی و غیر نقدی ، تعهد به انجام عملی می دهد ،از نظر قانون منعی ندارد
و اتفاقا در ادامه ماده فوق الذکر آمده است که شریکی ممکن است در مقابل عملی سهم بیشتری داشته باشد.
بنابراین در یک قرارداد مشارکت و سرمایه گذاری می توان معیار و ملاکی برای ارزش آورده طرفین ( چه نقدی و چه غیر نقدی ) قرار داد
و بر مبنای همین توافق سهام هر یک از طرفین را تعیین نمود
حتی اگر آورده یک طرف سرمایه و آورده دیگر کار وعمل وی باشد، منع قانونی برای آغاز یک مشارکت وجود ندارد .
ریسک های ناشی از مشارکت و سرمایه گذاری
مساله مهمی که در هر مشارکتی ریسک ممکن است رخ دهد ریسک های اجرایی و ریسک بازار است .
یعنی در یک قرارداد مشارکت و سرمایه گذاری همواره دو ریسک وجود دارد یک ریسک ناشی از عملکرد شرکا و ریسک دیگر ناشی از واکنش بازار است .
ریسک اجرایی
ریسک اجرا می تواند ناشی از عوامل متفاوتی باشد از یک از اصلی ترین عوامل آن در کسب و کار های نوپا و استارتاپ ها ناشی از عملکرد شرکا و بنیانگذاران کسب و کار است.
برای نمونه در خصوص مثال قبلی ممکن است پیمانکار در ساخت آپارتمان ها تاخیر نماید و یا اینکه اصلا تعهدات خود را عملی ننماید
یا یکی از بنیان گذاران استارتاپ بدون دلیل دست به ترک کار بزند.
در این صورت قطعا ادامه روند مشارکت عملا دچار مشکل شده است.
برای جلوگیری ازین مشکلات باید ریسک مشارکت را با انعقاد قرارداد های مشارکت و سهامداری روشن و شفاف
همراه با پنالتی های و ضمانت اجرا های مناسب به حداقل رساند تا اشخاص به راحتی قادر به تخطی از تعهدات قراردادی نباشد.
و یا اگر تخطی نمودند ابزارهای فشار و یا خروج برای شریک دیگر فراهم باشد و ازین طریق ریسک مشارکت را کاهش دهد.
در قرارداد های سرمایه گذاری خطر پذیر نیز توافق نامه سهامداری میان شرکا منعقد می شود
و از طریق پیش بینی شروطی مانند وستینگ سهم ، آنتی دایلوشن anti-dilution ، لیکوئیدیشن liquidation preference و غیره از ریسک مشارکت می کاهند.
ریسک بازار
گاه ممکن است علیرغم عملکرد مناسب شرکا و یا تیم، به دلایل محتلف خارج از تیم و یا شرکا مانند
نوسانات بازار و مشکلات اقتصادی و یا حتی عدم اسقبال بازار ، سود مدنظر از مشارکت حاصل نشود
همان پیمانکاری یک میلیارد صرف ساخت آپارتمان ها کرده و بیش از یک سال وقت خود را صرف ساخت و ساز نموده است
در انتهای کار دو واحد صد متری از ده واحد نصیبش شده است .
حال اگر به دلیل رکود اقتصادی نتواند واحد های خود را به قیمت مناسبی به فروش رساند
و یا حتی حداقل سود ممکن را بدست نیاورد در واقع از این مشارکت ضرر نموده و این ریسک بازار است .
این مساله درواقع ریسک سرمایه گذاری است که ناشی از عوامل مختلفی است که لزوما در اختیار شرکا نمی باشد.
حتی در یک قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر که برای ایجاد و راه اندازی یک کسب و کار در حوزه تجارت الکترونیکی و فروشگاه اینترنتی منعقد شده است
ممکن است شریک کارآفرین به تعهدات خود به خوبی عمل نماید
اما بدلیل مسائل ارزی و یا تحریم و یا عدم سنجش درست از بازار، کسب و کار به اهداف مالی مدنظر دست نیابد.
پیش بینی دو مفهوم ریسک اجرایی و ریسک بازار بسیار حائز اهمیت است
و البته ممکن است در صنایع و حرفه های مختلف این دو مفهوم تعاریف و یا عناوین مختلف و یا حتی دامنه وسیع تری داشته باشند.
برای برخی از مشارکت ها که تاثیر بسیاری در اقتصاد کشور داشته ،
قانون گذار با وضع برخی قوانین و سیاست ها سعی در کاهش ریسک مشارکت نموده است
مانند قانون تجارت در خصوص شرکت های تجاری ، قانون پپش فروش آپارتمان ها در خصوص مشارکت های ساخت و ساز ،
قانون بورس اوراق بهاردار در خصوص نهاد های مالی ، قانون بانکداری بدون ربا در خصوص بانکداری و غیره .
اما همچنان بسیاری از مسائل از دید قانون غافل مانده است که نیازمند بررسی و پیش بنی طرفین یک مشارکت و کنترل آن در شرایط قراردادی است .
نتیجه گیری
در شرایطی که علت شکل گیری بسیاری از مشارکت ها اعتماد و یا دوستی است
و معیار دقیقی برای اعتبار سنجی و التزام افراد وجود ندارد
نباید انتظار داشت با یک قرارداد تمام ریسک ها را می توان پوشش داد
اما قطعا با یک قرارداد مناسب می توان خسارت های ناشی از ریسک های اجرائی را به حداقل رساند.
از ریسک مشارکت که بگذریم مساله ریسک بازار همچنان چالش بزرگ اقتصاد ماست .
از طرفی بدلیل نوسانات اقتصادی ، تحریم ، تورم و رکود و غیره آینده سرمایه گذاری ها چندان روشن نیست.
از همین رو ، تضمین سود آوری و یا حداقل تضمین اصل سرمایه که خواسته برخی از سرمایه گذاران ایرانی است، مساله ایی که چندان با روح سرمایه گذاری همخوانی ندارد
اما به هرجهت برای تامین نقدینگی مورد نیاز بخش های مختلف اقتصاد جذب منابع نقدی حیاتی است
و از همین رو بسیاری از نهاد، موسسات و بنگاه های سرمایه پذیر ناچار به پذیرش چنین شرایطی هستند .
اما تضمین سرمایه و تضمین سود دو مقوله جدای از هم هستند .
ممکن است در مشارکتی نه تنها سوداوری رخ ندهد بلکه تمام سرمایه ها از بین برود و حتی موجب ورود ضرر و زیان گردد.
تکلیف سرمایه گذار در این موقع چیست؟
از آنجا که قانون به تصریح بیان داشته شرکا به نسبت سهم در سود و زیان سهیم هستند باید گفت
که در صورت بروز ضرر نه تنها سرمایه گذار نمی تواند اصل سرمایه خود را از سایر شرکا مطالبه نماید بلکه حتی متعهد به جبران ضرر به اشخاص ثالث در ازا سهم خود می باشد
مگر آنکه ضرر حاصله به سبب اقدام شریک و یا شرکایی باشد که اداره اموال و مدیریت شرکت را برعهده داشته و در انجام امور قصور ( تعهدی و تفریط) کرده باشند،
که دراین صورت در مقابل سایر شرکا ضامن میباشند .
ماده 558 قانون مدنی بیان می دارد:
اگرشرط شودکه مضارب ضامن سرمایه خواهدبود و یاخسارات حاصله ازتجارت متوجه مالک نخواهدشد عقد باطل است مگراینکه بطورلزوم شرط شده باشدکه مضارب ازمال خود به مقدارخسارت یا تلف مجانا به مالک تملیک کند.
اگرچه این ماده در خصوص عقد مضاربه است اما راهکاری برای تضمین سرمایه و یا ضرر های حاصله از مشارکت ارائه داده و آن التزام و تعهد به پرداخت سرمایه و ضررهای وارده به مالک سرمایه و یا سرمایه گذار است
یعنی به جای نهاد ضمانت قانون گذار تعهد به پرداخت را پیشنهاد می دهد
در واقع قانون امر میکند که نمیتوان شخصی را که عامل و شریک شماست را راسا ضامن اصل سرمایه و خسارات نمود
زیرا با اساس مضاربه و مشارکت در تناقض است اما تعهد به جبران خسارت و یا پرداخت سرمایه از اموال شخصی با شرایط مورد توافق طرفین که خود نیز می تواند
موضوع عقد دیگری باشد و یا ضمن عقد مشارکت و یا مضاربه آید قابل پذیرش است.
جبران خارت در قرارداد مشارکت
در نظام بانکداری ایران برای اعطا تسهیلات و وام های بانکی نیز برای تضمین اصل تسهیلات و سود متعلفه و پرهیز از ربا بجای عقد قرض الحسنه اقدام به انعقاد قرارداد های مرابحه ایی و مشارکتی از نوع مشارکت مدنی و جعاله می نمایند .
بطور مثال برای وام مسکن بانک ممکن است در قالب عقد اجاره به شرط تملیک به شما تسهیلات بدهد و یا برای وام تعمیرات در قالب عقد جعاله و برای خرید خودرو در قالب عقود مرابحه ایی و فروش اقساطی اقدام نماید.
اما در قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر مساله پیچیده تر از این است که بتوان در قالب عقود معین اقدام به انعقاد قرارداد نمود
و باید از طریق پیش بینی شروط و تعهدات متعدد هم ریسک مشارکت و ریسک سرمایه گذاری را کاهش داد.
البته در قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر به دلیل ماهیت آن که مشارکت در راه اندازی کسب و کار است در نهایت پیش بینی سود و در آمد ناشی از فعالیت قابل تصور است .
بنابراین معمولا بجای تضمین سرمایه تعهد به جبران سرمایه از عواید ناشی از کسب و کار را پیش بینی می نمایند و از ین جهت بحث ربا مطرح نیست.
در نهایت باید پذیرفت تا اصلاح قوانین و مقررات و پیش بینی نهادی جدید همچون سرمایه گذاری خطر پذیر
و تبین اصول و ضوابط آن همچنان قرارداد های پیچیده حقوقی راهکار موجود در این عرصه است.
ابزارهای مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس
علاوه بر کارکرد تامین مالی واحدهای اقتصادی دارای کسری، مقابله با ریسک همراه با سرمایه گذاری و به ویژه ریسک ناشی از نوسان های قیمتی از دیگر کارکردهای مهم بازار سرمایه است.
این کارکرد بازار سرمایه، از طریق بکارگیری ابزارهایی تحت عنوان ابزارهای مشتق انجام می شود. اطلاق مشتق به این ابزارها به آن دلیل است که ارزش این ابزارها بر اساس ارزش اوراق یا دارایی های دیگر تعیین می شود و در واثع مشتق از دارایی های دیگر است.
اگر چه گروهی از سرمایه گذاران بمنظور کسب سود این ابزارها را معامله می کنند، اما کارکرد اصلی این گونه ابزارها، مقابله با ریسک سرمایه گذاری در بورس همراه با نوسان های قیمت دارایی های مندرج در این ابزارهاست. معامله گران این ابزارها تلاش می کنند که با پذیرش هزینه اندک از مدیریت ریسک در بورس زیاد نوسان قیمت اجتناب و آن را به سایر سرمایه گذاران منتقل کنند.
مهم ترین ابزارهای مشتق بازار سرمایه عبارت هستند از :
شما به عنوان یک تریدر ( معامله گر ) در بازار بورس با تمامی قوانین و قرارداهایی که وجود دارند و قابل انجام هستند، بطور کامل آشنا و مسلط شوید. با این کار هم درصد سودآوری و موفقیت خود را افزایش می دید و هم اینکه مدیریت ریسک در بازار بورس را به نحو شایسته انجام می دهید.
در ادامه با چند نوع قرارداد مهم آشنا خواهید شد.
قراردادهای اختیار معامله و تاثیر آن در مدیریت ریسک در بورس
اختیار معامله قرارداری دو طرفه بین خریدار و فروشنده است. بر اساس آن خریدار قرارداد، حق دارد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرار داد را با قیمت معین و در زمانی مشخص بخرد یا بفروشد. بنابراین بر اساس این قرارداد دو طرف توافق می کنند که در آینده معامله ای انجام دهند.
در این معامله خریدار اختیار معامله، در ازای پرداخت مبلغ معینی حق خرید یا فروش دارایی مندرج در قرارداد را در زمانی مشخصی با قیمتی که هنگام بستن قرار داد تعیین شده است بدست می آورد. از طرف دیگر فروشنده قرارداد اختیار معامله در مقابل اعطای این حق به خریدار با دریافت مبلغ معینی هنگام عقد قرارداد بر اساس مفاد قرارداد، آماده فروش دارایی مذکور است.
چنان که از تعریف قرار داد اختیار معامله پیداست، دارنده قرارداد در اعمال حق خود مختار است. به عبارت دیگر هیچ تعهد و الزامی ندارد و در صورت صرف نظر او از اجرای قرارداد مبلغی را که در اعزای این حق، پرداخته است از دست می دهد. از طرف دیگر، فروشنده در صورت خواست خریدار مجبور به اجرای قرارداد است. قراردادهای اختیار معامله خود به دو دسته تقسیم می شوند.
الف) قرارداد اختیار خرید
دارنده این نوع اختیار معامله حق دارد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت مشخصی در دوره زمانی معینی بخرد. در ادامه دو حالت خرید و فروش قرارداد اختیار در قالب مثال توضیح داده می شود.
فرض کنید یک سرمایه گذار تصمیم می گیرد که اختیار خرید 100 سهم شرکت الف را با قیمت توافقی 10000 ریال بایت هر سهم، خریداری کند. قیمت جاری سهم مزبور 9800 ریال تاریخ انقضای قرارداد چهار ماه و قیمت قرار داد اختیار معامله بابت هر سهم 500 ریال است.
نتیجه این قرارداد:
بنابراین این سرمایه گذاری اولیه 80 هزار ریال است. اگر قیمت سهم در تاریخ انقضای قرارداد کمتر از 10 هزار ریال باشد، بطور قطع سرمایه گذار قرارداد را به اجرا نمی گذارد. چون خریدن سهمی که قیمت روز ان کمتر از 10 هزار ریال است با قیمت توافقی 10 هزار ریال عاقلانه نیست. همچنین انجام این چنین قراردادی با هیچ یک از ابزارهای ریسک سرمایه گذاری مدیریت ریسک در بازار بورس هماهنگ نبوده و کاملا مشخص است که آینده روشنی نخواهد داشت.
در این وضعیت سرمایه گذار میزان سرمایه گذاری اولیه خود را از دست می دهد. اما اگر قیمت سهم در تارریخ سر رسید بیشتر از 10 هزار ریال باشد سرمایه گذار قرارداد را به اجرا می گذارد. فرض کنید قیمت سهم به 11 هزار و 500 ریال خریداری کند. اگر او در همان زمان سهم خود را در بازار بفروش برساند، 150 هزار ریال بدون در نظر گرفتن هزینه های معاملاتی سود می کند. با در نظر گرفتن هزینه اولیه خرید قرارداد اختیار معامله سود خالص سرمایه گذار 100 هزار ریال است.
آشنایی کامل با قرارداد اختیار فروش و قرارداد اختیار خرید
ب) قرارداد اختیار فروش
این قرارداد به دارنده حق می دهد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت توافقی در دوره زمانی مشخص بفروشد. در حالی که خریدار قرارداد اختیار خرید به امید افزایش قیمت آن را می خرد. خریدار قرارداد اختیار فروش پیش بینی می کند که قیمت در آینده کاهش خواهد یافت.
سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که قرارداد اختیار فروش 100 سهم شرکت الف را با قیمت توافقی 700 ریال خریداری می کند. فرض کنید که قیمت جاری سهم مزبور 6500 ریال، تاریخ انقضای قرارداد سه ماه بعد و قیمت قرارداد برای هر سهم 700 ریال باشد. بنابراین سرمایه گذاری اولیه 70 هزار ریال است.
چون قرارداد اروپایی است فقط در زمان انقضا قابل اجراست و در صورتی که قیمت در آن زمان کمتر از 7000 ریال باشد اجرا می شود.
به نمونه قرارداد در این مثال توجه کنید:
فرض کنید قیمت سهم شرکت الف در تاریخ انقضا 5500 ریال باشد. سرمایه گذار می تواند بر اساس قرارداد 100 سهم را با این قیمت بخرد و با قیمت 700 ریال بفروشد و 150 هزار ریال سود به دست آورد. اگر 70 هزار ریال سرمایه گذاری اولیه را از این مبلغ کم کنیم سود خالص سرمایه گذار 80 هزار ریال خواهد بود.
در این راهبرد نیز تضمینی وجود ندارد که سرمایه گذار سود کند. اگر قیمت کالا در زمان انقضا بیشتر از 7000 ریال باشد، قرارداد اختیار فروش ارزش ندارد و سرمایه گذار مبلغ 70 هزار ریال سرمایه گذاری اولیه را از دست می دهد.
قراردادهای آتی
تمامی انواع کالا رامی توان هر روز در بازار آنی ( نقد ) دادوستد کرد. در این بازارها خریدار و فروشنده برای تحویل آتی کمیت و کیفیت مشخصی از یک کالا با یکدیگر به توافق می رسند.
وقتی قیمت آتی دادوستد نوسان داشته باشد معامله گران با ریسک روبه رو خواهند بود، زیرا ممکن است ارزش موجودی آنها بطور چشمگیری تغییر یابد.
برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس و انواع قراردادهای خرید و فروش خود در برابر تغییرات ناگهانی قیمت. خریدارن و فروشندگان می توانند به بازار تحویل آتی روی آورند که در آن قراردادهای تحویل آتی برای تحویل کمیت و کیفیت مشخصی از یک کالا با یک قیمت مشخص در یک زمان معین تنظیم می شود.
در این نوع قرارداد چه تعهدی شکل می گیرد؟
بر اساس این قرارداد خریدار متعهد می شود که مقدار مشخصی، از یک کالا را در تاریخ معین با قیمت معینی از فروشنده تحویل بگیرد. فروشنده متعهد می شود که کالای مدنظر را بر اساس مفاد قرار داد در همان تاریخ و با همان قیمت به خریدار تحویل دهد.
در سر رسید قرارداد تحویل آتی، فروشنده با دریافت قیمت کالای موضوع قرار داد را به خریدار تحویل می دهد و تسویه انجام میشود. به عبارت دیگر تسویه قراردادهای آتی به صورت تحویل فیزیکی کالاست.
قراردادهای تحویل آتی، نوعی موافقت نامه خصوصی بین دو طرق دادوستد است. بنابراین مفاد آن استاندارد نیست و از سوی دیگر بازار مشخصی برای خرید و فروش قراردادهای تحویل آتی وجود ندارد.
کاستی های قراردادهای تحویل آتی کالا به ایجاد بازارهای داد و ستد قرارداد پیمان آتی در بازاری به نام بورس آتی کالا منجر شده است. این قرارد امکان دادوستد دست دوم نیز دارد. قرارداد تحویل آتی برای انواع کالا، اوراق بهادار و شاخص قابل اجراست. تسویه آن معمولا از طریق نهاد تسویه انجام می شود.
تفاوت خرید سهام با خرید قرارداد آتی سهام چیست؟
برای خرید سهام، سرمایه گذار باید همه پول را بپردازد اما در ریسک سرمایه گذاری خرید قرارداد آتی سهام سرمایه گذار تنها با پرداخت درصدی از پول که بورس به نام وجه تضمین می گیرد، می تواند مطمئن باشد که سهام مدنظر خود را در تاریخ تعیین شده با قیمت مندرج در قرارداد خریداری خواهد کرد.
وجه تضمین هم دقیقا به این علت از طرف بورس از خریدار و فروشنده قراردادهای آتی دریافت می شود که طرفین قرارداد به تعهدات خود مبنی بر تحویل سهام با قیمت مشخص در تاریخ تعیین ریسک سرمایه گذاری شده پایبند باشند.
نکته قابل توجه این موضوع است که در بازار سرمایه ایران قرارداد آتی صرفه محدود به سهام نیست بلکه در بورس کالای ایران نیز قراردادهای آتی سکه بهار آزادی دادوستد می شود.
از آنجایی که قراردادهای آتی جز اوراق بهادار بسیار پر ریسک محسوب می شوند لازم است سرمایه گذاران حتی در صورت داشتن ریسک پذیری بالا قبل از ورود به این عرصه شناخت کافی را در خصوص ابعاد و جزئیات قراردادهای آتی بدست آورند.
تحلیل ریسک سرمایه گذاری
ریسک یعنی احتمال محقق نشدن پیش بینیها. ریسک پذیری بدین معناست که ما دراین لحظه از فرصت هایی چشم پوشی می کنیم تا در آینده فرصت های بیشتری داشته باشیم و در حقیقت خطر و فرصت را در کنار هم می بینیم. بیشترین اهمیت ریسک پذیری در سرمایه گذاری تلقی می شود زیرا با پول سر کار دارد.
ریسک سرمایهگذاری چیست؟
در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
اصل ثابتی در سرمایهگذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند. ریسک گریزی را میتوان اینطور بیان کرد که سرمایه گذاران طرحهای مخاطره آمیز را نمی پذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد.
معیارهای سنجش ریسک سرمایه گذاری
شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسک های متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهم ترین آن ها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایه گذاری است، بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشان دهنده بالا بودن ریسک سرمایه گذاری است.
انواع ریسک
بر اساس معیارهای مختلف ریسک را به انواع مختلفی تقسیم میکنند. در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع اساسی سیستماتک و غیر سیستماتیک تقسیم میشود:
۱-ریسک سیستماتیک
سرمایه گذار در این ریسک نقشی ندارد و مربوط به کل بازار است و غیر قابل حذف است. ریسک سیستماتیک غیر قابل پیش بینی و اجتناب ناپذیر است. این ریسک به یک شرکت یا صنعت مرتبط نبوده و شامل کل بازار می شود. مواردی نظیر سیاست های اقتصادی، نرخ تورم، شرایط سیاسی بر سود سهام و ارزش سرمایه تاثیر گذار است و سرمایه گذار دخالتی در آن ها ندارد.
۲- ریسک غیر سیستماتیک
این نوع ریسک مرتبط با یک سهم یا یک صنعت خاص است، این ریسک قابل حذف بوده و میتوان آن را کاهش داد. مثلا زمانی که یک شرکت در اثر اشتباه در تصمیم گیری های کلان و مدیریت ضعیف با چالش مواجه میشود و ارزش سهام آن پایین میآید، سرمایه گذار میتواند با بررسی وضعیت شرکت از خرید سهام چنین شرکتی اجتناب کند.
ریسک کلی = ریسک سیستماتیک + ریسک غیر سیستماتیک
ریسک های غیر اساسی شامل:
۱- ریسک نرخ سود
فرض کنید دو گزینه خرید سهام با سود مورد انتظار ۳۰ درصد و خرید اوراق مشارکت با سود ثابت ۲۰ درصد برای سرمایه گذاری دارید. کسی که ریسک پذیری بالاتری داشته باشد خرید سهام را ترجیح خواهد داد. اما اگر بانک تصمیم بگیرد که نرخ سود را به ۳۰ درصد برساند در این حالت فردی که اوراق مشارکت خریداری کرده است بدون تحمل ریسک به این سود دست یافته است. این ریسک مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد، این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی ریسک سرمایه گذاری بیشتر اثر میگذارد.
۲- ریسک تورم
فرض کنید شما سهامی خریده اید که انتظار دارید در پایان سال سود ۴۰ درصد برای شما داشته باشد، اگر نرخ تورم سالانه را ۱۵ درصد فرض کنیم. انتظار دارید در پایان سال ۲۵ درصد سود کرده باشید و این میزان بازدهی برای شما رضایت بخش است. حالا اگر نرخ تورم به ۳۰ درصد برسد، شما در انتهای سال ۱۵ درصد سود کرده اید که این میزان از بازده مورد نظر شما کمتر بوده است و ممکن است اصلا برایتان به صرفه نباشد. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل می شود، ریسک تورم میگویند.
۳- ریسک مالی
اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کرده اید، حجم زیادی وام از بانک دریافت کرده باشد، باید اصل وام و سود حاصل از آن را در یک دوره زمانی به بانک پرداخت کند، بنابراین تعهدات مالی زیادی نسبت به بانک دارد و در صورتی که نتواند در سررسید مقرر به تعهدات خود عمل کند با مشکلات مالی زیادی مواجه خواهد شد و سهام این شرکت در معرض ریسک مالی زیادی قرار خواهد گرفت.
۴- ریسک نقدشوندگی
یکی از ویژگی های دارایی خوب آن است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، خریداری برای آن سهام پیدا نمی شود، در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرقدر خرید و فروش یک دارایی سریع تر انجام شود، ریسک نقد شوندگی کمتر میشود.
۵- ریسک نرخ ارز
اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کردهاید، عمده مواد مصرفی خود را از خارج از کشور تهیه میکند، زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا می کند باید بهای بیشتری برای تهیه مواد اولیه بپردازد و در نتیجه هزینه های شرکت زیاد میشود و به تبع آن ارزش سهام شرکت پایین میآید.
۶-ریسک کشور
مدیریت ریسکی که به ثبات اقتصادی و سیاسی یک کشور بستگی دارد. اگر کشوری که از ثبات اقتصادی و سیاسی بالایی برخوردار است، از ریسک کشوری پایینی برخوردار است.
مدیریت دارایی و کنترل ریسک سرمایه گذاری
در مباحث قبلی هم اشاره کردیم به اینکه همه تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید. تنوع بخشی به دارایی احتمال ریسک را خیلی پایین می آورد. در واقع با سرمایه گذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. تنوع بخشی باعث می شود که با کنار هم قرار دادن دارایی های مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل می شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایه گذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک می شود. این تنوع بخشی باید با استفاده از تحلیل ریسک و با دانش کافی انجام پذیرد، افرادی که دارای دانش و زمان کافی نیستند بهتر است به شرکتهای مدیریت دارایی مراجعه کرده تا بتوانند با استفاده از سرویسهای مالی آنها، ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت کنند.
شرکتهای مدیریت دارایی در ابتدا با تحلیل ریسک و میزان خطرپذیری سرمایهگذار، کار خود را آغاز میکنند، سپس کارشناسان و تحلیل گران با بررسی علایق و سوابق سرمایهگذاری فرد و با استفاده از مدلهای علمی و تجربی اقدام به تشکیل سبد سرمایهگذاری برای فرد مینمایند.
ارتباط ریسک پذیری و سودآوری
در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری به نام سودآوری نیز همواره در ادبیات سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. منظور از سود، درآمد حاصل از سرمایهگذاری است. فرض کنید که اگر شما بتوانید با سرمایهگذاری در بورس سرمایه خود را از ۱۰۰ ملیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش دهید، یعنی توانستید ۶۰% سود را طی یک سال کسب کنید. اما با وجود همه این تردیدها، هنوز هم بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند به جای بسنده کردن به سود ۲۰ درصدی، ریسک بیشتری را متحمل شده و سود بیشتری به دست آورند. به همین علت است که به سود ، پاداش ریسک هم می گویند؛ یعنی کسب سود بیشتر، در ازای پذیرش ریسک بیشتر و کسب سود کمتر، در ازای پذیرش ریسک کمتر. این دقیقا همان مفهموم ریسک و سود است! قطعا برای رسیدن به هر میزان سود باید ریسک متناسب با آن را پذیرفت.
روش هایی برای مدیریت ریسک
۱-انعطاف ¬پذیری در پذیرش ریسک
۲-طرح ریزی برنامه ای مناسب و داشتن برنامه جایگزین
۳-در نظر گرفتن بدترین نتایج
۴- مشخص کردن آستانه تحمل
۵- تمرکز کمتر بر نتایج
۶- غلبه بر ترس
۷- تعادل در ریسک
چه ارتباطی بین مطالعه امکان سنجی و تحلیل ریسک وجود دارد؟
مطالعات امکان سنجی در واقع ارزیابی عملی بودن یک سیستم یا پروژه پیشنهادی است. هدف ما از انجام مطالعات امکان سنجی شناسایی نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصت ها و تهدید های موجود در محیط، منابع مورد نیاز برای ادامه مسیر و نهایتا چشم انداز موفقیت یک کسب و کار موجود یا پیشنهادی به صورت واقع گرایانه و دقیق است. در مطالعه امکان سنجی تمامی محاسبات برآورد و بر مبنای آن می توان به تحلیل درستی از ریسک رسید به عنوان مثال امروز ما با یک میلیون سرمایه گذاری دویست تومان سود داریم حال اگر با تغییر نرخ تورم، حاشیه سود را محاسبه و می توانیم میزان ریسک را در سرمایه گذاری خود تحلیل کنیم که آیا این سرمایه گذاری سود آوری بالا و ریسک کمی دارد و یا بالعکس سودآوری غیرقابل پیش بینی و ریسک بالایی دارد. مطالعه امکان سنجی ارتباط مستقیمی با تحلیل ریسک در سرمایه گذاری دارد و ما را به سمت سرمایه گذاری بهینه و نتایج مطلوب سوق می دهد.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته ریسک سرمایه گذاری میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار ریسک سرمایه گذاری این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل ریسک سرمایه گذاری در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
دیدگاه شما