نحوه محاسبه پیوت پوینت


خطوط پیوت ، کاماریلا و محاسبات آن در تحلیل بازار

خطوط پیوت ; کاماریلا و محاسبات آن در تحلیل بازار

خطوط حمایت و مقاومتی که تا کنون در زمینه ی آن ها بحث کردیم , همگی به طور چشمی و ترسیمی به دست می آمدند ; در‌این درس در باب خطوطی بحث خوا‌هیم کرد که با به کارگیری از فرمول های ریاضی محاسبه شده و توان و اثرگذاری چشمگیری در خلق و خوی خرید و فروش گران و در نتیجه فرآیند ارزش دارند .

محاسبه خطوط پیوت ( Pivot )

به صورت کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزمره استفاده می نمایند و با انجام محاسبه بر روی ارزش های دیروز ساپورت و رزیستنس های روز آینده را به دست میاورند ; اما اشخاصی هم می‌باشندکه‌این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مثل هفتگی , ماهانه و یا این که حتی هر ساله استفاده می نمایند ;

برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیاز است; این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت; کمترین قیمت; نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند; البته در مورد بازارهای ۲۴ ساعته مانند مبادلات ارز که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد; نحوه محاسبه آن به شکل زیر است.

PP=Pivot Point=High+Low+Close/3
R1=(2*PP)-Low
R2=PP+(High-Low)
S1=(2*PP)-High
S2=PP-(High-Low)

در محاسبه پیوت بازارهای ۲۴ ساعته; قیمت بسته شدن(Close) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود; معامله گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند; اغلب افراد با ساعت ۲۴ بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت ۱۲ نیمه شب گرینویچ یا ساعت ۱۲ نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد; بالاترین و پایینترین قیمت (High-Low) نیز در بازه زمانی بین ۱۲ نیمه شب روز گذشته تا ۱۲ نیمه شب روز جاری محاسبه میگردد.

کار با خطوط پیوت

استفاده از خطوط پیوت دقیقا به مانند استفاده از خطوط ساپورت و خطوط رزیستنس است بدین صورت که پس از ترسیم; هر کدام از خطوط می تواند قابلیت عکس العمل به قیمت را داشته باشند; در شکل زیر پس از محاسبه داده های روز ۱۸ July خطوط پیوت و ساپورت برای روز ۱۹ July محاسبه می گردد در ساعات اولیه روز کاری اروپای مرکزی (بازار توکیو) قیمت نمودار پوند به دلار به خط پیوت می رسد اما با فشار خریداران قیمت به سطوح بالا می رود; تا اینکه در ساعت ۱۰:۳۰ به وقت اروپای مرکزی با اعلام خبری مربوط به انگلستان قیمت با گپی رو به پایین از خط پیوت می گذرد.

در کندل سپس لحظاتی قیمت به پیوت میرسد و در ادامه روز , ارزش به خط ساپورت اولیه میرود ; قیمت توانایی رد شدن از ساپورت یک را نداشته و مجدد صعودی حرکت می نماید ; این توشه نقش حمایتی خط پیوت پوینت تبدیل به مقاومت می شود و قیمت در اواخر روز بین خط پیوت و S1 بسته می شود .

در نمونه ای دیگر قیمت پس از رسیدن به خط پیوت در ادامه روز حرکت صعودی را نمایش می دهد; با اینکه خطوط R1 تا R3 برای دوره ای جلوی حرکت صعودی قیمت را می گیرند اما فشار خریداران صعود قیمت را رقم می زند.

محاسبه خطوط کاماریلا (Camarilla)

خطوط کاماریلا نیزبه نوعی ساپورت و رزیستنس می باشند; با اینکه فرمول محاسبه و نحوه استفاده از این خطوط با خط های پیوت متفاوت است اما کلیات آنها در استفاده از ساپورت و رزیستنس یکسان است; در خطوط کاماریلا هشت خط برای هر روز محاسبه می شود که عموما از ۴ خط آن استفاده می گردد فرمول محاسبه هشت خط کاماریلا به ترتیب زیر می باشد.

H4=((High-Low)*(1;1/2)) + Close
H3=((High-Low)*(1;1/4)) + Close
H2=((High-Low)*(1;1/6)) + Close
H1=((High-Low)*(1;1/12))+ Close
L1=Close-((High-Low)*(1;1/12))
L2=Close-((High-Low)*(1;1/6))
L3=Close-((High-Low)*(1;1/4))
L4=Close-((High-Low)*(1;1/2))

کار با خطوط کاماریلا

معمولا محاسبه ۴ خط از ۸ خط در مورد خطوط کاماریلا حائز اهمیت هستند; در صورت صعود قیمت خط های H3 و H4 و در صورت نزول قیمت خطوط L3 و L4 حائز اهمیت هستند; کسانی که از خطوط کاماریلا استفاده می کنند عقیده دارند که قیمت در اغلب روزها توانایی عبور از خطوط L3 و H3 را ندارد و در بازه ای بین این دو خط باقی می ماند; نحوه محاسبه پیوت پوینت این افراد بر این اساس; با رسیدن قیمت به هر کدام از این دو خط در جهت بازگشت به سمت مخالف; وارد بازار می شوند.

البته در روزهایی که بازار دارنده فرآیند قدرتمند می‌باشد با شکسته شدن خطوط L3 و H3 حوصله می نمایند تا ارزش به خطوط L4 و H4 هم رسد ; آن گاه از آنجا در جهت فرآیند حیاتی وارد خرید و فروش میگردند .
در صورت پایین قیمت ابتدا به خط H3 می‌رسد و با فشار فروشندگان در جهت خط L3 حرکت می نماید ; دیده می شود ارزش از خط L3 رد نمیشود و خریداران در‌پی روز چه بسا قیمت را از خط H3 و H4 رد می نمایند

پیوت پوینت چیست؟ اندیکاتوری برای تشخیص نقاط برگشت بازار

پیوت پوینت

در تحلیل تکنیکال ما به پیش بینی آینده با استفاده از رفتار قیمت در گذشته بازار می‌پردازیم. در این میان ابزارهایی وجود دارند که به ما در انجام این کار کمک خواهند کرد. پیوت پوینت ها یکی از این ابزارهای کاربردی هستند که معامله گران جهت مشخص نحوه محاسبه پیوت پوینت کردن سطوح حمایت و مقاومت، شناسایی سنتیمیت بازار و به حداقل رساندن میزان ریسک از آن‌ها استفاده می‌کنند. در این مطلب قصد داریم به این بپردازیم که پیوت پوینت چیست، چه کاربردهایی دارد و نحوه محاسبه آن‌ چگونه است تا انتها نحوه محاسبه پیوت پوینت با ما همراه باشید.

پیوت پوینت چیست؟

این نقاط به معامله گران در تعیین حرکات قیمتی در بازارهای مالی کمک می‌کنند. به بیان ساده Pivot point ها نقاطی هستند که توسط تریدرهای حرفه‌ای به منظور ارزیابی صعودی و نزولی بودن بازار استفاده می‌شود. محاسبه میانگین بالاترین، پایین ترین و قیمت‌ بسته شدن یک کندل در سشن معاملاتی این نقاط را به ما می‌دهد. پیوت پوینت یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال به منظور تشخیص روند بازار است. برخلاف اکثر شاخص‌های فنی پیوت ها برای نحوه محاسبه پیوت پوینت شناسایی نقاط عطف بازار در نظر گرفته شده‌اند. آن‌ها به کمک ریاضیات ساده و قیمت‌های موجود در سشن معاملاتی مورد نظر محاسبه می‌شوند.

کاربردهای پیوت پوینت‌ها

2 روش برای استفاده از Pivot Point ها وجود دارد که عبارتند از:

  • به منظور نحوه محاسبه پیوت پوینت به دست آوردن سطوح حمایت و مقاوت استاتیک

به طور کلی می‌توان گفت پایه و اساس تمامی تحلیل‌های تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح به عنوان میدان اصلی نبرد بین خرس ها و گاوها در نظر گرفته می‌شوند. با رسیدن قیمت به این نقاط برخی انتظار رشد و برخ انتظار ریزش دارند بنابراین برآیند نظرات این افراد است که جهت گیری قیمت را در این سطوح مشخص می‌کند. با توجه به اهمیت این موضوع شاید سوال پیش بیاید که برای مشخص کردن دقیق این سطوح از چه روش می‌توان استفاده نمود؟ برای این کار روش‌های زیادی وجود دارد که یکی از این روش ها به کارگیری پیوت‌ها است.

  • استفاده از خطوط Pivot به منظور شناسایی سنتیمیت بازار

هنگامی که قیمت‌ها پایین‌تر از پیوت میانی باشد یعنی بازار خرسی است و هنگامی که بالاتر حرکت می‌کند یعنی شرایط حاکم در بازار صعودی است. بسیاری از روزها هیچ جو روانی خاصی در بازار وجود ندارد و به اصطلاح قیمت در یک بازه مشخص در حال رنج زدن است. در چنین مارکتی هیچ کدام از خریداران و فروشندگان بازار را کنترل نمی‌کنند.

در پایان دقت داشته باشید که استفاده از Pivot Point ها به تنهایی نمی‌تواند مبنای خرید و فروش قرار بگیرد و شما نیاز به بررسی بیشتر اندیکاتورهای دیگر، پترن های چارت و … دارید.

نحوه محاسبه پیوت پوینت‌ها

نرم افزارهای مختلفی هست که شما می‌توانید با استفاده از آن‌ها این سطوح را ترسیم کنید. این خطوط بر اساس سابقه قیمت در تایم فریمی که قصد معامله در آن داریم به دست می‌آیند.

این خطوط به 4 روش قابل محاسبه هستند که عبارتند از:

پیوت پوینت (P) = (بالاترین قیمت + پایین ترین قیمت + قیمت بسته شدن کندل)/ 3

D = H – L
بالاترین قیمت=H
پایین‌ترین قیمت=L
قیمت بسته شدن کندل= C

محاسبه به روش کلاسیک

اولین حمایت (S₁) = 2*P-H
دومین حمایت (S₂) = P-D
اولین مقاومت (R₁) = 2P-L
دومین مقاومت (R₂) = P + D

محاسبه به روش فیبوناتچی

S₁ = P – 0.382D
S₂ = P – 0.618D
S₃ = P – D
R₁ = P + 0.382D
R₂ = P +0.618D
R₃ = P + D

محاسبه به روش وودی

S₁ = P – )H-P)
S₂ = P – (H-L)
R₁ = P + (P-L)
R₂ = P +(H-L)

محاسبه به روش کاماریلا

قوانین معامله با Pivot Point

نحوه برخورد با این نقاط مانند نقاط حمایت و مقاومت در فیبوناتچی است. اگر قیمت بالاتر از P باشد یعنی در روند صعودی قرار داریم و هنگامی که پایین تر از آن باشد در روند نزولی قرار داریم. S₁ و R₁ اولین نقاط برای تارگت گذاری هستند و هنگامی که این سطوح شکسته شد گام بعدی S₂ و R₂ خواهد بود.

دانلود نرم افزار محاسبه کننده انواع سطوح پیوت

دانلود نرم افزار محاسبه کننده انواع سطوح پیوت

نرم افزار Pivot Pointبه همراه راهنمای فارسی به طور کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای […]

</p

نرم افزار Pivot Pointبه همراه راهنمای فارسی

به طور نحوه محاسبه پیوت پوینت کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مانند هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه استفاده می کنند. برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیاز است. این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند. البته در مورد بازارهای ۲۴ ساعته مانند مبادلات ارز که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد.

نحوه محاسبه آن به شکل زیر است:

PP=Pivot Point=High+Low+Close/3 R1=(2*PP)-Low R2=PP+(High-Low) S1=(2*PP)-High S2=PP-(High-Low) در محاسبه پیوت بازارهای ۲۴ ساعته، قیمت بسته شدن(Close) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود، معامله گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند. اغلب افراد با ساعت ۲۴ بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت ۱۲ نیمه شب گرینویچ یا ساعت ۱۲ نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد. بالاترین و پایینترین قیمت (High-Low) نیز در بازه زمانی بین ۱۲ نیمه شب روز گذشته تا ۱۲ نیمه شب روز جاری محاسبه میگردد.

پیوت (pivot) یا نقطه چرخش قیمت چیست؟

پیوت (pivot) یا نقطه چرخش قیمت چیست؟

یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.

انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)

انواع نقاط چرخش قیمت(Pivot)

نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.

• پیوت قیمتی

منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.

پیوت قیمتی

• پیوت محاسباتی

این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.

انواع پیوت پوینت

  • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
  • R1 = (2*PP)-Low
  • R2= PP+(High-Low)
  • S1 = (2*PP)-High
  • S2 = PP-(High-Low)

در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.

انواع خطوط کاماریلا

  • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
  • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
  • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
  • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
  • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
  • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
  • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
  • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

انواع پیوت پوینت های بازار

در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.

توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخص‌های پیش‌فرض در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، می‌توانید آن‌ها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.

پیوت ماژور

حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.

پیوت مینور

همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست نحوه محاسبه پیوت پوینت آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.

روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور

روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور

حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکت‌های بعدی قیمت امکان‌پذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:

  • تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
  • اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
  • بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی

اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور

اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.

مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت

مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت

  • خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید های درست را تعیین کنید
  • احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
  • فرار از سردرگمی

پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قله‌ها و دره‌های نمودار که در آن‌ها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده می‌شوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.

شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:

اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.

پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای نحوه محاسبه پیوت پوینت اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.

تغییر فاز مک دی چیست؟

هنگامی که اندازه مک دی از مثبت به منفی یا برعکس تغییر می کند، گفته می شود که مک دی تغییر فاز داده است. از نظر علمی وقتی مک دی از صفر گذشته و از منفی به مثبت می‌رود، عمدتاً نشان‌دهنده ورود خریداران جدید به بازار است و حجم مالی بسیار خوبی برای خرید وارد بازار شده است. همچنین نشان دهنده فروشندگان جدید در بازار بوده، زیرا مک دی از مثبت به منفی تبدیل می شود.

به عنوان مثال در شکل زیر زمانی که قیمت از B به C کاهش می یابد، اصلاحی معادل 38.2% انجام شده و مک دی از فاز مثبت به فاز منفی رفته است. بنابراین به دلیل اینکه B هر دو پارامتر تغییر فاز مک دی و اصلاح بیش از 38.2%، به عنوان محور اصلی چرخش قیمت در نظر گرفته می شود و C دارای قیمت بازگشت خوبی است و این سطح نیز به عنوان محور اصلی زمین در نظر گرفته می شود.

اگر قیمت تا 38.2% اصلاح نمی شد یا مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از نکات مشخص شده ماژور نبود. بنابراین، ترکیب دو ابزار مورد بحث، یعنی اصلاح بیش از 38.2% و تغییر فاز در مک دی، نشان دهنده ماژور بودن سطوح در مناطقی که مشکوک به ماژور بودن آن است. از نظر فلسفی، منطق ترکیب این دو ابزار این است که فشار معاملاتی مناسب بر بازار زیر یک سقف وارد شود. تغییر فاز مک دی نشان دهنده ورود معامله گران یا معکوس فروشان به بازار است. چون قبل از آن بیشتر خریداران در بازار بودند.

نقطه چرخش قیمت چیست؟

به عنوان مثال، در شکل زیر، روی سطوحی که با کادر آبی نشان داده ایم، تغییرات چشمی قیمت را داریم. اما با نگاهی به اندیکاتور مک دی می بینیم که تغییر فازی نداشته ایم. همچنین از آنجایی که قیمت به سطح فیبوناچی 38.2 نرسیده است، پس پیوت ها مینور هستند.

کاربرد پیوت در تحلیل نمودار

ترکیب اندیکاتور مک دی و اصلاح زمانی

اگر از نظر زمانی تعداد کندل های برگشتی بیشتر از 38.2 درصد تعداد کندل های حرکتی قبلی باشد و در این اصلاح زمان مک دی تغییر فاز دهد، می گویند یک نقطه چرخش قیمت ماژور در حال شکل گیری است.

به عنوان مثال در تصویر زیر اگرچه اندیکاتور مک دی تغییر فاز داده است، اما اصلاح قیمت از نقطه B به نقطه C به سطح فیبوناچی 38.2 درصد نرسیده است، اما از نظر زمانی حدود 62 درصد حرکت AB در BC اصلاح انجام شده است. چون در صعود 52 کندل داشتیم و در حرکت BC تعداد کندل اصلاحی 35 کندل بود که حدود 68 درصد حرکت قبلی است و مک دی نیز تغییر فاز داد بنابراین سطوح B و C نقطه چرخش قیمت ماژور محسوب می شوند. در صورتی که C تصحیح زمان کمتری داشت یا اگر مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از دو سطح اصلی B و C در نظر گرفته نمی شد.

استفاده از پیوت در تحلیل تکنیکال

کلام آخر

نقاط چرخش قیمت براساس محاسبات ساده بوده و برای تعدادی از معامله گران مناسب و تعدادی آن را نامناسب می دانند. هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت کجا متوقف می شود، کجا معکوس می شود یا حتی به سطوح نشان داده شده در نمودار می رسد. گاهی اوقات قیمت در همان سطح نوسان می کند. بنابراین، مانند همه اندیکاتورها، نقاط محوری باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشند و به تنهایی کاربرد کمی دارند.

همانطور که می بینید، سیستم های نقطه چرخش قیمت مختلفی وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط در تعیین اینکه از کدام سیستم استفاده می کنید بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم های چارت این کار را برای ما انجام می دهند. به سادگی نشانگر نقطه پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات مورد نظر را اعمال کنید.

آموزش اندیکاتور پیوت پوینت Pivot Points

آموزش اندیکاتور پیوت پوینت pivot points

از آنجایی که اندیکاتو پیوت پوینت در بازاهای شناور بهتر عمل می کند، بازارهایی مانند بازار فارکس بهترین مکان برای استفاده از آنهاست. معامله گران کوتاه مدت از پیوت پوینت‌ها برای شناسایی نقاط ورود به بازار و بستن معامله استفاده می کنند. از آنجایی که این شاخص توسط بسیاری از معامله گرانی که تحلیل تکنیکال را مرجع تصمیم گیری های خود می دانند مورد پذیرش است، سیگنال‌های این اندیکاتور بسیار معتبر هستند.

آموزش تصویری اندیکاتور پیوت پوینت

اندیکاتور پیوت پوینت

در چارت بالا همانگونه که ملاحظه می کنید، قیمت در حال امتحان کردن سطح حمایت S1 است. اگر شما فکر می کنید که این تئوری در اینجا صادق است پس می توانید با دستور خرید وارد بازار شوید و یک دستور فروش احتیاطی زیر این سطح حمایت بزارید.

اگر تریدر محتاطی هستید، می‌توانید به اندازه یک ATR و دقیقا زیر S1 دستور Stop Loss خود را بگذارید. اگر می‌خواهید ریسک بیشتری کنید، دستور توقف ضرر را زیر S2 قرار دهید.

برای خروج از بازار با سود هم میتوانید دستور Take Profit معامله را در حدود P یا R1 قرار دهید. حالا بگذارید ببینیم که در صورت خرید شما چه اتفاقی در بازار افتاده است.

اندیکاتور پیوت-پوینت- Pivot points

خوب، به نظر می رسد که S1 نقش سطح حمایت خود را به خوبی بازی کرده است. اگر شما هدف را سطح پیوت پوینت میانی گذاشته بودید سود مناسبی کسب کرده‌اید.

درست است که همیشه به این سادگی نیست و شما نباید فقط برروی سطوح پیوت پوینت حساب کنید. باید دقت کنید که آیا سطح پیوت پوینت با سطوح حمایت و مقاومت قبلی همخوانی دارد یا خیر. همچنین می توانید از تحلیل نمودار شمعی و دیگر اندیکاتورها برای تایید یا تکذیب تحلیل خود کمک بگیرید.

برای مثال اگر دیدید که یک داجی در بالای S1 تشکیل شده است، یا اینکه نشانه ای از فروش افراطی دیده می‌شود آنگاه احتمال بیشتر می رود که S1 نقش حمایت را بازی می کند.

همچنین اغلب وقتها معاملات بین خطوط S1 و R1 نوسان می‌کنند. اما گاهی نیز در بازارهای روندی و یا پرنوسان قیمت‌ها سطوح دوم را نیز تست می‌کنند و گاهی نیز پیش می‌آید که قیمت به سطوح سوم پیوت پیونت هم می‌رسد.

برای یادگیری عوامل تاثیر گذار در بازارهای مالی، یادگیری اندیکاتورهای مختلف، آموزش تحلیل تکنیکال و احلیل فاندامنتال به بخش یادگیری فارکس یا ویدئوهای آموزش رایگان فارکس مراجعه نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.