شاخص MTBF در نگهداری و تعمیرات – شاخص میانگین زمان بین خرابیها
این نوشتار اولین پست از مجموعه مطالبی است که قصد داریم دربارهٔ شاخصهای رایج در نگهداری و تعمیرات ارائه دهیم. اولین پست خلاصه تمام چیزهایی است که شما باید در مورد شاخص میانگین زمان بین خرابیها ، شاخص MTBF بدانید.
شاخص MTBF – میانگین زمان بین خرابیها چیست؟
درج تاریخ انقضاء بر روی بستههای مواد غذایی احتمالا تا حالا خیلیها را از مسمومیت غذایی نجات داده است. البته، میشود شیر را بو کرد یا ماست را چشید یا بررسی چشمی کرد؛ اما هیچیک از این کارها تضمینکنندهٔ سلامت این محصولات نیستند. بهترین کار این است پیش از هر کاری به آماری که توسط متخصصان آموزشدیده بعد از هزاران آزمایش ارائه میشود، اعتماد کرد و تصمیم گرفت.
خرابی تجهیزات و قطعات امری دفعی و صفر و یکی نیست. این اتفاق در چند مرحله رخ میدهد … هر خودرویی میتواند حتی با یک لاستیک پنچر هم حرکت کند؛ هر رایانهای بدون چند کلید روی کیبوردش هم کار میکند. اما مساله اینجا است که در چنین مواردی تجهیزات آنطور که از آنها انتظار میرود عمل نمیکنند. و این مفهوم اصلی در هر «خرابی» است
برای واحد نگهداری و تعمیرات، «میانگین زمان بین خرابیها» (Mean time between failures) یا همان شاخص MTBF نزدیکترین و محاسبه شاخص تولید بهترین شاخص به مفهوم تاریخ انقضای محصولات است. شاخص MTBF متوسط بازهٔ زمانی بین دو خرابی تجهیز را محاسبه میکند. به عبارت دیگر، معیاری برای اندازهگیری قابلیت اطمینان است؛ این که یک تجهیز به طور معمول چه مدت کار میکند تا به نقطهٔ خرابی برسد. این شاخص کمک میکند تا بدون اتکا به مشاهدات ذهنی تصمیمهایی دادهمحور در مورد زمانبندی نگهداری و تعمیرات، ایمنی، مدیریت موجودی و طراحی تجهیزات بگیریم.
نرم افزار نگهداری و تعمیرات پگاه آفتاب
فرمول محاسبهٔ شاخص MTBF – میانگین زمان بین خرابیها
برای محاسبهٔ شاخص میانگین زمان بین خرابیها (MTF) کل ساعاتی که یک تجهیز به صورت عملیاتی در یک بازهٔ زمانی مشخص کار کرده است را تقسیم بر تعداد خرابیهای آن تجهیز در همان دورهٔ زمانی میکنیم. این شاخص اغلب بر مبنای «ساعت» محاسبه میشود.
قبل از اینکه محاسبه شاخص MTBF را شروع کنیم، باید مفهوم «خرابی» در نگهداری و تعمیرات را به خوبی درک کنیم. اغلب افراد خرابی تجهیز را به منزلهٔ تجهیزی که کاملا خراب شده، یا خوردویی که دیگر قابل حرکت دادن نیست یا رایانهای که دیگر روشن نمیشود تعبیر میکنند. اما برخلاف این تصور مفهوم خرابی در نگهداری و تعمیرات مفهومی صفر و یکی و دفعی نیست. بلکه این ضایعه در چند مرحله رخ میدهد. اساسا، خرابی زمانی رخ میدهد که یک سیستم یا بخشی از آن دیگر قادر نباشد خروجی دقیق و مورد انتظار از خود را برآورده سازد. یک خودرو با یک لاستیک صاف و مستهلک هم میتواند حرکت کند و یک رایانه هم بدون چند حرف از صفحه کلید خود هنوز کار میکند. مساله اینجا است آن طور که از این تجهیزات انتظار محاسبه شاخص تولید میرود دیگر نمیتوانند عمل کنند. این امر را میتوان شکست و خرابی تلقی کرد. در بحث تولید، خرابی ممکن است در ماشینی ظهور کند که به دلیل بروز ایراد در یکی از قطعات خود دیگر قادر نباشد سطح مورد انتظار تولید در هر دقیقه، در هر شیفت، یا در روز را برآورده کند.
شاخص MTBF = ساعات کارکرد عملیاتی تجهیز ÷ تعداد خرابیهای تجهیز
به عنوان مثال فرض میکنیم شما در محل خود ۱۰ پمپ مشابه دارید. این پمپها در مدت یک سال هر کدام به مدت ۱۰۰ ساعت و در مجموع ۱۰۰۰ ساعت کار کردهاند. در طول این مدت (یک سال) این پمپها ۱۶ بار خراب شدهاند. در این صورت متوسط زمان بین خرابیهای این نوع پمپ ۶۲.۵ ساعت بوده است.
شاخص MTBF = (۱۰۰ ساعت کارکرد سالانهٔ هر پمپ × ۱۰ پمپ ) ÷ ۱۶ بار خرابی
شاخص MTBF = هزار ساعت مجموع کارکرد سالانه پمپها ÷ ۱۶ بار خرابی
MTBF = ۱۰۰۰ ÷ ۱۶
MTBF = ۶۲.۵ ساعت
تعیین یک استاندارد جهانی برای شاخص MTBF به دلیل وجود انتظارات مختلف از هر تجهیز در سازمانها و جغرافیاهای مختلف دشوار است. به همین خاطر بهتر است قبل از تعیین یک عدد معیار برای تیم نگهداشت خود، شاخص MTBF هر یک از تجهیزات خود و استاندارد صنعت خود برای آن تجهیز را مورد بررسی قرار دهید.
چطور شاخص MTBF را در تجهیزات خود بهبود دهیم؟
خرابی تجهیز منجر به دو اتفاق میشود: کاهش تولید و فعالیتهای تعمیراتی بیشتر. هر دوی اینها به معنای افزایش هزینهها و کمتر شدن جریان نقدینگی به سمت موضوعات اساسیتر است. به همین دلیل است که کاهش موارد خرابی برای تولید کنندگان امری حیاتی است و به همین خاطر است که آنها بهبود شاخص MTBF را یکی از اولویتهای اصلی خود تعریف کردهاند. خوشبختانه، چندین راه برای به زیر کشیدن علل ریشهای بروز خرابی و افزایش شاخص MTBF وجود دارد که تعدادی از آنها به شرح زیر هستند:
۱. بهبود فرایندهای نت پیشگیرانه
برنامه نت پیشگیرانه اگر به خوبی انجام شود، میتواند منجر به افزایش قابل ملاحظهٔ شاخص MTBF شود. اتخاذ یک رویکرد کنشگرا به جای اقدامات واکنشی در قبال تجهیزات، باعث جلوگیری از بروز مشکل حتی پیش از بروز اولیهٔ نقص برای تجهیزات میشود. اگر چنین فرایند نگهداشت کنشگرایانهای نسبت به تجهیزات وجود نداشته باشد حتی ممکن است با تاثیر معکوس نت پیشیگرانه و دستورکارهای آن در کار خود روبرو شویم. اگر دستورالعملهای نگهداشت تجهیز در سازمان موجود نباشد، چک لیستها مبهم باشند یا اصلا چکلیستی وجود نداشته باشد، یا اگر تکنیسینها به درستی آموزش ندیده باشند، نت پیشگیرانه به خودی خود میتواند باعث بروز سریعتر خرابی در تجهیزات شود. برای بهبود فرایند اجرای نت پیشگیرانه، باید بر فراهم کردن منابع مورد نیاز تیم نگهداری و تعمیرات (اعم از راهنماها، آموزشها، دستورالعملها و مستندات تجهیز و چکلیستها و …) و در دسترس قرار داشتن این منابع تا جای ممکن تمرکز کرد.
۲. تحلیل علل ریشهای خرابی (RCA)
درک علت هر خرابی به شما کمک خواهد کرد تا از تکرار آن خرابی جلوگیری کنید و یا حداقل کاری کنید که این خرابی کمتر اتفاق بیافتد. بهترین راه برای پی بردن به عمق دلایل خرابی، «تحلیل علل ریشهای خرابی» (RCA) با استفاده از تکنیک «۵ چرا» است. این کار به شما این امکان را میدهد که در کنار حل یک مشکل فوری و اضطراری به یک راهحل بلند مدت حرکت کنید. به جای اینکه فقط قطعه معیوب را با قطعهای نو تعویض کنید، متوجه خواهید شد که آیا اصلاً قطعهٔ با کیفیتتری در بازار موجود است که به جای قطعهٔ فعلی آن را سفارش دارد. و مهمتر این که میتوان فهمید در صورت بودن چنین قطعهای در بازار چرا از ابتدا این قطعه خریداری نشده است. تحلیل علل ریشهای خرابی نه تنها شاخص MTBF را برای یک تجهیز بهبود میدهد که حتی با خلق فرایندهای بهتر کاری امکان بهبود شاخص MTBF در کل تجهیزات را نیز افزایش میدهد.
کنترل مستمر شاخص MTBF هم محاسبه شاخص تولید محاسبه شاخص تولید به شما کمک خواهد کرد تا بدون اتکا به مشاهدات چشمی و یا دستورالعملهای اغلب نادقیق، در مورد زمانبندی فعالیتهای نگهداری و تعمیرات، ایمنی، مدیریت موجودی قطعات و کالاها و طراحی تجهیزات تصمیماتی بر اساس دادههای واقعی و تاریخچهای بگیرید.
مزایای کنترل شاخص MTBF
۳. نگهداری و تعمیرات مبتنی بر وضعیت (CBM)
در صورت استفاده از یک سیستم هشدار سریع برای پی بردن به مشکلات تجهیزات قبل از خرابی آن، میتوانید شاخص MTBF را افزایش داده و زمان خاموشی برنامهریزینشدهٔ تجهیز را کاهش دهید. معادل این سیستم هشدار سریع میتواند نگهداری و تعمیرات مبتنی بر وضعیت
(condition-based maintenance) یا به اختصار CBM باشد. استقرار سیستم نت مبتنی بر وضعیت کاری دشوار است و پیمودن مسیری طولانی را میطلبد اما برخی از گامهای اولیهٔ نت مبتنی بر وضعیت را میتوان بلافاصله و بدون دشواری خاصی آغاز کرد. این گامها شامل تبیین برنامهٔ نگهداری و تعمیرات بهره ور فراگیر (Total productive maintenance) به اختصار TPM، تعریف حالات خرابی، رسم منحنی P – F برای تجهیزات حیاتی و اتصال نرمافزار نگهداری و تعمیرات به فناوریهایی چون PLCها، اسکادا (SCADA)، و حسگرهای تجهیزات است.
شاخص MTBF در برابر شاخص MTTF؛ تفاوت در چیست؟
شاخص میانگین زمان بین خرابیها (MTBF) بسیار شبیه به شاخص میانگین زمان کارکرد تا خرابی (MTTF) و میانگین زمان شناسایی خرابی (MTTD) به نظر میرسد. اما این شاخصها مثل هم نیستند و درک تفاوت بین این سه شاخص مهم نگهداری و تعمیرات و زمان مناسب استفاده از هر کدام برای ایجاد یک استراتژی نت مبتنی بر داده مهم است.
شاخص MTTF – میانگین زمان کارکرد تا خرابی – چیست؟
شاخص میانگین زمان کارکرد تا خرابی (MTTF) میانگین زمانی را از وقتی که یک «تجهیز غیر قابل تعمیر» شروع به کار می کند تا زمان خرابی آن محاسبه میکند. عبارت کلیدی در این شاخص «تجهیز غیرقابل تعمیر» است. شاخص MTTF کل طول عمر تجهیز را محاسبه میکند. وقتی چنین تجهیزی خراب میشود باید تجهیز جدیدی جایگزین آن شود. و این تفاوت شاخص MTTF با شاخص MTBF است؛ اولی با تجهیزاتی سر و کار دارد که قابل تعمیر نیستند و دومی با تجهیزاتی که قابل تعمیر هستند.
دلایل متعددی وجود دارد که به خاطر آن یک تجهیز ممکن است تعمیر نشود؛ اما سادهترین دلیل این است که جایگزینی تجهیز هزینه و زمان کمتری نسبت به تعمیر آن تجهیز نیاز دارد.
شاخص MTTF با تقسیم ساعات کارکرد یک نوع تجهیز به تعداد کل آن تجهیزِ مورد بررسی محاسبه میشود. برای مثال، سه دستگاه فن مشابه در مجموع ۶۰ ساعت کار کردهاند. شاخص MTTF (۲۰ ساعت) برای این فنها با تقسیم میزان ۶۰ ساعت کارکرد بر ۳ به دست میآید. این شاخص کاربردهای زیادی دارد که ارزشمندترین آنها این است که به شما میگوید چه زمانی اقدام به خرید مجدد تجهیز برای جایگزینی کنید.
شاخص MTTD چیست؟
شاخص MTTF که مختصر Mean time to defect یا میانگین زمان کارکرد تا تقص است، متوسط زمان شناسایی مشکلات قابلشناسایی را که میتوانند منجر به خرابی تجهیز شوند را اندازهگیری میکند.
یک تجهیز پس از کشف یک نقص در آن میتواند به کار خود ادامه دهد. این چیزی است که شاخص MTTD را از شاخص MTBF متفاوت میسازد: شاخص MTTD پیشدرآمد خرابی تجهیز است، در حالی که شاخص MTBF دربارهٔ خودِ خرابی است. برای مثال، دمای یک موتور ممکن است بالاتر از یک سطح قابلقبول برود، اما موتور با همین نقصان اگر دو ساعت دیگر به کار ادامه دهد خراب میشود.
شاخص MTTD از تقسیم تعداد کل نقصهای شناسایی شده در یک تجهیز به کل زمان کارکرد آن تجهیز به دست میآید. برای مثال، اگر یک قطعه از تجهیزات به مدت ۸۰ ساعت کار کند و شما ۵ نقص را در این بازهٔ زمانی تشخیص دهید، میانگین زمان برای شناسایی نقص در آن تجهیز ۱۶ ساعت است.
شاخص MTTD پیش از هرچیز در برنامهریزی نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه و نت مبتنی بر وضعیت تجهیزات مورد استفاده قرار میگیرد. اگر قادر به ردیابی نقایص و درک حالتهای شکست یک تجهیز باشید، بیشتر ابزارهای لازم برای ترسیم منحنی P – F تجهیز خود را دارید. منحنی P – F بخش کلیدی نت مبتنی بر وضعیت است و به شما این امکان را میدهد که بدون استفاده از منابع غیرضروری، نگهداشت یک تجهیز را در بهترین زمان ممکن برنامهریزی کنید.
تقویت کسبوکار با شاخص MTBF
مشکل خرابی تجهیزات فقط مشکل واحد نگهداری و تعمیرات نیست و به خصوص هنگامی که روی خروجی نهایی سازمان اثر خود را نشان دهد کل سازمان را درگیر خود میسازد. با این حال تقریبا همیشه این تیم نگهداشت است که مسئول جلوگیری از خرابی تجهیزات هستند. پایش و ردیابی شاخص میانگین زمان بین خرابیها – شاخص MTBF میتواند یک سلاح قوی در دستان تیم نگهداشت برعلیه خاموشیها و توقفهای برنامهریزی نشده و غیرمترقبه باشد. این شاخص به شما کمک میکند که فعالیتهای نگهداشت خود بهینه کنید و بهترین خروجی را از فرایندهای خود کسب کنید و رنج ناشی از بروز خرابیها را در سازمان خود متوقف سازید.
مدیر اداره آمار اقتصادی بانک مرکزی: سال پایه محاسبه شاخص بهای تولید کننده در ایران تغییر کرد
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، مدیر اداره آمار اقتصادی این بانک با اشاره به تغییر سال پایه شاخص های قیمت از سال پایه ۱۳۹۰ به سال پایه ۱۳۹۵ در خصوص ضرورت این تغییر گفت: محاسبه شاخص های قیمت بر دو محور استوار است. محور اول سبد اقلام شاخص و محور دوم بررسی تغییرات قیمت اقلام مشمول شاخص در طول زمان است. به دلایل علمی مختلف و اجماع بین المللی، «اقلام نماینده مشمول شاخص قیمت» و «ضرایب اهمیت اقلام» که در سال پایه تعیین می شوند، تا سال پایه بعدی ثابت در نظر گرفته میشود. از طرفی دیگر، با گذر زمان تغییراتی در سبد شاخص قیمت و وزن های اقلام سبد به وجود می آید که بر دقت اندازه گیری شاخص تاثیر منفی دارد. به همین دلایل و در جهت حفظ دقت محاسبه شاخص تولید اندازه گیری شاخص های قیمت هر چند سال یک بار به روز رسانی ترکیب اقلام سبد شاخص و ضرایب اهمیت آن ها ناگزیر خواهد بود.
وی افزود: در استانداردهای بین المللی توصیه می شود سبد شاخص های قیمت و وزن های آن به موقع تغییر کند که به آن تغییر سال پایه شاخص اطلاق می شود.
محمود چلویان در پاسخ به این موضوع که تغییر سال پایه چه اثراتی بر متغیرهایی اقتصادی و رشد اقتصادی دارد، گفت: شاخص های قیمت از جمله شاخص بهای تولید کننده از ابزارهای مهم مورد استفاده در مبحث حساب های ملی و محاسبه متغیرهای اقتصادی است لذا نتیجه تغییر سال محاسبه شاخص تولید پایه تلاش در جهت حفظ دقت و حساسیت اندازه گیری شاخص است و استفاده بعدی از آن در محاسبات اقتصادی باعث تبیین بهتر شرایط اقتصادی کشور خواهد شد.
مدیر اداره آمار اقتصادی بانک مرکزی با تاکید بر اینکه تغییر سال پایه به صورت دوره ای امری لازم است افزود: شاخص های قیمت مصرف کننده و تولید کننده در تبیین شرایط اقتصادی کشور کاربرد فراوان دارد. قطعاً این شاخصها، ملاکهایی برای اندازه گیری وضع اقتصادی هستند که اگر دقتشان دچار نقصان شود، محاسبات و برنامهریزیهای بعدی را دچار مشکل می کنند.
چلویان با بیان اینکه تغییر سال پایه شاخص تولید کننده، باعث تغییر در اعداد شاخص و درصد تغییر های وابسته به آن می شود، اظهار کرد: طبیعاً وقتی ترکیب اقلام سبد شاخص و وزن های آن نسبت به سبد قدیمی تغییر می کند شاخص قیمت تولید کننده نیز از نظر عدد شاخص و درصد تغییر های آن در دوره های ماهانه و سالانه تغییر می کند و نتایج بر اساس سال پایه جدید دقیق تر از نتایج بر اساس سال پایه قدیم است.
وی افزود: پیش از این سال پایه شاخص های قیمت ۱۳۹۰ بوده است و بر اساس برنامه ریزی ها، مقرر شده است که هر پنج سال یک بار سال پایه تغییر کند؛ لذا در مرداد ماه سال گذشته، سال پایه شاخص بهای مصرف کننده و در تیر ماه سال جاری سال پایه شاخص بهای تولیدکننده تغییر کرده است.
به گفته مدیر اداره آمار در حال حاضر سبد این شاخص مشتمل بر ۶۵۹ کالا و خدمت است که مطابق با ویرایش چهارم طبقه بندی استاندارد بین المللی فعالیت های اقتصادی (ISIC) در هشت گروه اصلی طبقهبندی شده اند. خلاصه نتایج تیرماه ۱۳۹۷ این شاخص در وب سایت بانک مرکزی منتشر شده و به زودی گزارش کاملی نیز در این باره منتشر خواهد شد.
تفاوت های شاخص ضمنی و تورم مصرف کننده
اقتصاد نیوز : شاخص قیمت ضمنی از نظر بانک مرکزی در بهار ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۸ درصد بوده است که نسبت به برآورد مرکز آمار از تورم در این بازه زمانی تفاوت چشمگیری دارد، بیانگر تفاوت در برآورد تورم از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار است.
بر اساس آمار منتشر شده توسط بانک مرکزی از تولید ناخالص داخلی در بهار ۱۴۰۰، شاخص ضمنی قیمت یا به عبارتی همان تورم در بهار امسال نزدیک به ۷۰ درصد برآورد می شود. این درحالی است که برآورد مرکز آمار از تورم مصرف کننده در بهار ۱۴۰۰ زیر ۵۰ درصد است. نحوه محاسبه شاخص ضمنی قیمت با تورم مصرف کننده تفاوت هایی دارد اما تفاوتی که این دو شاخص در فصل نخست سال جاری داشته است تا حدودی غیر طبیعی است. در ادامه گزارش به بررسی نحوه محاسبه شاخص ضمنی قیمت در بهار امسال و تفاوت های آن با تورم مصرف کننده پرداخته شده است.
تولید ناخالص داخلی اسمی و حقیقی
در اندازه گیری تولید ناخالص داخلی از دو شاخص اسمی و حقیقی اسفاده می شود. تولید محاسبه شاخص تولید ناخالص داخلی اسمی ارزش و قیمت اسمی کالا های تولید شده و خدمات ارائه شده را محاسبه می کند. تولید ناخالص داخلی حقیقی ارزش واقعی خدمات و کالا های تولید شده در یک اقتصاد را اندازه گیری می کند. به بیان ساده در محاسبه به روش حقیقی اثر تورم از تولید ناخالص داخلی اسمی گرفته شده و به حجم واقعی که تولید صورت گرفته خواهیم رسید. به همین جهت رشد اقتصادی از نسبت تولید ناخالص حقیقی در سال جاری نسبت به تولید ناخالص داخلی حقیقی سال گذشته محاسبه می شود تا تغییرات واقعی حجم اقتصاد به دست بیاید.
مشروح این گزارش را در اقتصادنیوز با تیتر«برآورد تورمی بر اساس آمار بانک مرکزی؛ 70 درصد» بخوانید.
روش محاسبه شاخص کیفیت هوا سختگیرانهتر شد
کارشناس واحد پایش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با توضیح اینکه روش جدید محاسبه شاخص کیفیت هوا چه تاثیری بر نحوه محاسبه شاخص کیفیت هوای تهران گذاشته است، گفت: بهطور کلی سختگیرانهتر شدن محاسبه شاخص کیفیت هوا، سبب افزایش تعداد روزهای فراتر از حد سلامت برای برخی آلایندهها میشود.
به گزارش شهر به نقل از روابط عمومی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، سولماز احدی ضمن اشاره به اینکه از ابتدای امسالمحاسبه شاخص کیفیت هوا نسبت به سالهای گذشته سختگیرانهتر شده است، گفت: از اینرو شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نیز از شروع سال جاری محاسبات شاخص کیفیت هوا را بر اساس نقاط شکست جدید تغییر داد.
او با بیان اینکه سختگیرانهتر شدن محاسبه شاخص کیفیت هوا سبب افزایش تعداد روزهای فراتر از حد سلامت برای برخی آلایندهها میشود، بیان کرد: با اعمال تغییرات جدید، برای برخی از آلایندهها با میزان غلظت یکسان شاخص بیشتری در نظرگرفته میشود که این امر در برخی موارد منجر به انتقال از یک وضعیت کیفی هوا به وضعیت دیگر (برای مثال کیفیت هوای پاک به قابل قبول و یا قابل قبول به ناسالم برای گروههای حساس) میشود.
این کارشناس واحد پایش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در ادامه توضیح داد: برای مثال، اطلاعات سامانه شرکت کنترل کیفیت هوا نشان میدهد که بر اساس روش جدید محاسبه شاخص، در مجموع طی فصل بهار سال جاری در تهران ۱۵ روز کیفیت هوا درشرایط پاک،۷۲ روز در شرایط قابل قبول و ۶ روز در شرایط ناسالم برای گروههای حساس قرار داشت که از بین این ۶ روز طی ۲ روز نیز کیفیت هوا در آستانه شرایط ناسالم برای همه اقشار جامعه گزارش شد.
احدی افزود:چنانچه نحوه محاسبه شاخص کیفیت هوا تغییر نمیکرد و کیفیت هوا طی بهار امسال بر اساس روند قدیمی محاسبه میشد، ۲۴ روز پاک، ۶۷ روز قابل قبول و تنها دو محاسبه شاخص تولید روز ناسالم برای گروههای حساس گزارش میشد.
او با اشاره به اینکه مقایسه آماری نشان میدهد که کیفیت هوا در فصل بهار سال جاری مطلوبتر از مدت مشابه سال قبل بود، گفت: این موضوع نشان میدهد در روش محاسبه جدید - که بر اساس آخرین روش اعلام وضعیت کیفیت هوا توسط سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا تهیه شده است - بر حساسیت میزان آلایندگی و تاثیر آن بر سلامت شهروندان افزوده شده است و در نتیجه تعداد روزهای کمتری در شرایط پاک قرار گرفتهاند.
او بیان کرد: هر چه بر میزان آلایندگی هوا افزوده شود، امکان ثبت عددهای بزرگتری از شاخص کیفیت هوا وجود دارد. برای مثال درروزهای گرم سال برای آلاینده ازن و در روزهای سرد سال آلایندههایی مانند ذرات معلق ریز و دیاکسید نیتروژن شاخص بالاتری خواهند داشت.
پاییز منفی پیشنگر رشد
دنیایاقتصاد : گزارش پژوهشکده پولی و بانکی نشان میدهد برای سومین ماه متوالی، رشد نقطهای شاخص تولید شرکتهای بورسی منفی بوده است. شاخص مذکور بر اساس آمار نیمی از صنایع تولیدی مهم محاسبه شده و تغییرات آن نمودی از وضعیت صنعت است. البته نکته امیدوارکننده این است که در سومین ماه پاییز، از شدت رشد منفی نقطهای کاسته شده است، اما همچنان نگرانیهایی درباره وضعیت تولید بخش صنعت در ماههای زمستان وجود دارد. در کنار این آمار، ارزیابی آمارهای جواز تاسیس در دوره ۸ماه منتهی به آبان ۱۴۰۰ نیز حکایت از تردید صنعتگران برای سرمایهگذاری دارد.
بررسی گزارشهای رسمی نشان میدهد شاخص تولید صنعتی شرکتهای بورسی در آذرماه رشد منفی 2/ 0درصدی را ثبت کرد. شاخص مذکور در ماههای مهر و آبان نیز به ترتیب برابر منفی یکدرصد و منفی 7/ 0درصد برآورد شده بود. این موضوع در حالی بود در 16ماه قبل از پاییز، شاخص تولید صنعتی، رشد مثبتی را تجربه کرده بود. از اینرو این آمارها حاکی از آن است که رشد تولید صنعتی در فصل پاییز منفی بوده اما از شدت منفی بودن آن کاسته شده است. «دنیای اقتصاد» در گزارشی با نام «آمار دوم از رکود صنعتی پاییز» به منفی بودن رشد صنعتی در پاییز اشاره کرده بود.
افزون بر این بررسی گزارشهای رسمی حاوی شش نکته مهم است؛ نخست اینکه، مهمترین عامل منفی باقی ماندن رشد شاخص تولید صنعتی در آذرماه بهعلت منفی شدن رشد شاخص تولید صنعت محصولات شیمیایی (بهدلیل آغاز فصل سرما و کاهش گاز تحویلی به پتروشیمیها) بعد از چند ماه رشد تولید مثبت بوده است. در سهماه شهریور تا آبان، خلاف این موضوع صادق بوده است.
دوم اینکه، در ماه مذکور نیز مشابه 6ماه اخیر، رشد تولید در شرکتهای صادراتی منفی بوده؛ درحالیکه شرکتهایی که وابستگی به فروش صادراتی نداشتهاند، رشد مثبت در تولید را تجربه کردهاند.
دیگر اینکه، مهمترین عواملی که احتمال ادامهدار بودن رشد منفی شاخص تولید صنعتی در ماههای آتی را تقویت میکند، افزایش موجودی انبار صنایع در سه ماه اخیر و احتمال ادامهدار بودن قطعی گاز صنایع در ماههای آتی است.
چهارم اینکه، رشد تولید صنایع دارویی و کانیهای غیرفلزی در آذر ماه مشابه 6ماه اخیر نسبت به سال گذشته منفی بوده است. رشد منفی شاخص تولید صنعت دارویی در ماههای اخیر که با کاهش موجودی انبار در این صنعت همراه بوده، میتواند نشاندهنده این مساله باشد که کاهش تولید در این صنعت بهدلیل محدودیتی از طرف عرضه (مانند کمبود مواد اولیه وارداتی) بوده است.
پنجم اینکه با وجود اینکه رشد منفی تولید در صنعت فلزات اساسی در آذر ماه نیز ادامه داشته است؛ اما این رشد منفی کمرنگتر شده و از منفی 5/ 6درصد در آبانماه به منفی 9/ 2درصد در آذر ماه نسبت به سال قبل رسیده است. مهمترین دلیل ادامهدار بودن رشد منفی در این صنعت بهدلیل قطعی مقطعی گاز صنایع فولادی بوده است.
درنهایت اینکه شاخص تولید صنعت خودروسازی و ساخت قطعات در آذر ماه نیز مانند ماههای گذشته، رشد مثبتی را ثبت کرده است. رشد حدود ۱۰درصدی شاخص تولید این صنعت مهمترین عاملی است که جلوی کاهش قابل توجه رشد شاخص محاسبه شاخص تولید تولید صنعتی را گرفته است.
رشد منفی صنعت در پاییز
بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد شاخص تولید صنعتی شرکتهای بورسی در سومین ماه پاییز سال جاری نسبت به مدت مشابه سال 99 رشدی به میزان منفی 2/ 0درصد داشته است. رشد منفی شاخص تولیدات صنعتی در ماه پایانی پاییز درحالی رقم خورد که شاخص مذکور در ماههای مهر و آبان نیز به ترتیب برابر منفی یکدرصد و منفی 7/ 0درصد برآورد شده بود. منفی بودن رشد صنعتی در فصل پاییز در حالی است که در 16ماه منتهی به پاییز، شاخص تولید صنعتی، رشد مثبتی را تجربه کرده بود. آخرین باری که تولید صنعتی رشد منفی را ثبت کرده بود، اردیبهشت سال ۱399 است. از اینرو این آمارها حاکی از آن است که رشد تولید صنعتی در فصل پاییز منفی بوده، اما از شدت منفی بودن آن کاسته شده است.
افزون براین در این بخش از گزارش به بررسی آمارهای رسمی مرتبط با رشد شاخص تولید صنعتی بورس و شاخص تولید صنعتی مرکز آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل در بازه زمانی مهر 97 تا آذر ماه 1400 پرداخته است. تحلیلهای رسمی نشان میدهد که رشد تولید صنعتی بعد از اعمال دور جدید تحریمهای بینالمللی در نیمه دوم سال 1397 با کاهش قابل توجهی همراه شد و این رشد منفی تا فصل پاییز 1398 ادامه داشت. در ادامه تولید صنعتی از فصل زمستان 98 رشد مثبت را تجربه کرد که این رشد مثبت در طول سال99 ادامه داشت؛ بهنحویکه در پایان سال1399 به میزان 4/ 5درصد رسید. البته در سال98 این روند بهبود با وقفهای دوماهه در اسفند98 و فروردین99 به علت شیوع پاندمی کرونا و پیامدهای قرنطینه و تعطیلی کسبوکارها به دنبال آن همراه بود. با شروع سال 1400 تولید صنعتی همچنان به رشد مثبت خود ادامه داد؛ بهنحویکه در ماههای اردیبهشت و خرداد به ترتیب رشدی معادل 8/ 6 و 7/ 7درصد را ثبت کرد. این روند افزایشی رشد شاخص تولید در تیرماه متوقف شد و این موضوع تا پایان مرداد نیز برقرار بود. بنا بر آمارهای رسمی رشد تیر ماه معادل 1/ 3درصد و رشد مردادماه حدود صفر بوده است.
در شهریورماه این روند ادامه پیدا نکرد و تغییر مسیر داد؛ بهنحویکه رشد شاخص تولید صنعتی در این ماه نسبت به مدت مشابه سال قبل به میزان 4/ 2درصد افزایش پیدا کرد. در مهرماه مجددا روند رشد شاخص تولید صنعتی نزولی شد؛ بهنحویکه این شاخص در ماههای پاییز نسبت به سال گذشته به ترتیب برابر منفی یکدرصد، منفی 7/ 0درصد و منفی 2/ 0درصد ثبت شد. دیگر اینکه بر اساس آمارهای رسمی، رشد شاخص تولید صنعتی کشور در تابستان ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل به میزان 1/ 2درصد بوده است که انطباق کاملی با رشد شاخص شرکتهای بورسی در انتهای تابستان داشته است. در گزارشهای قبلی، رشد شاخص تولید صنعتی شرکتهای بورسی در شهریور ماه برابر 4/ 2درصد برآورد شده بود.
آنالیز رشد صنایع
در قسمت دیگر از گزارش بازوی پژوهشی بانک مرکزی به بررسی رشد صنایع مختلف در ماه مذکور پرداخته است. بررسی مذکور حاوی چهار نکته مهم است؛ نخست اینکه اگرچه رشد منفی تولید در صنعت فلزات اساسی در آذر ماه نیز ادامه داشته است، اما این رشد منفی کمرنگتر شده و از منفی 5/ 6درصد در آبانماه به منفی 9/ 2درصد در آذر ماه نسبت به سال قبل رسیده است. قطعی مقطعی گاز صنایع فولادی میتواند مهمترین دلیل ادامهدار بودن رشد منفی در این صنعت باشد. شاخص تولید صنعت خودروسازی و ساخت قطعات در آذر ماه نیز مانند ماههای گذشته رشد مثبتی ثبت کرده است. رشد حدود ۱۰درصدی شاخص تولید این صنعت مهمترین عاملی است که جلوی کاهش قابل توجه رشد شاخص تولید صنعتی را گرفته است. برخلاف سه ماه شهریور تا آبان ماه، رشد شاخص تولید صنایع شیمیایی نسبت به سال گذشته در آذر ماه منفی شده است. رشد منفی شاخص تولید در این صنعت بهدلیل شروع فصل سرما و کاهش گاز خوراک تحویلی به پتروشیمیها بوده است. رشد تولید صنایع دارویی و کانیهای غیرفلزی در آذر ماه مشابه شش ماه اخیر نسبت به سال گذشته منفی بوده است.
تداوم کاهش رشد تولید
برای داشتن تحلیل جامعی از چرایی تغییرات در تولید، بررسی آمار تولید به تنهایی اکتفا نمیکند. بررسی تغییرات در موجودی انبار محصولات، علاوه بر اینکه تحلیل بهتری از علت تغییرات ارائه میدهد بهدلیل آنکه شاهدی از وضعیت بازار و تقاضا است، میتواند در پیشبینی روند آتی تولید نیز کمک کند. بررسی آمارهای رسمی درخصوص تغییرات موجودی انبار نشان میدهد که از تیر۱399 تا اسفند۱399 رشد تولید و فروش کمتر از یکدرصد با هم اختلاف داشتند. این نکته نشان میدهد که شوک غیرقابل پیشبینی عمدهای بر سمت تقاضا یا عرضه محصولات صنعتی در ماههای مذکور وارد نشده است. دیگر اینکه در فروردین و اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ تغییر در موجودی انبار شرکتهای صنعتی تحت تاثیر تغییر قابل توجه استراتژی فروش شرکتهای خودروساز قرار گرفت و شاخص کل موجودی انبار صنعت، کاهش در موجودی محاسبه شاخص تولید انبار را نشان داد. در ادامه شاخص موجودی انبار از خردادماه تا آذرماه ۱۴۰۰ (به جز در شهریور ماه) افزایش در موجودی انبار صنایع را نشان میدهد. بهطور خاص از مهرماه این افزایش، روند افزایشی گرفته؛ به نحوی که در آذر ماه شاخص موجودی انبار، بیشترین افزایش در موجودی انبار صنایع را در یکسال اخیر نشان میدهد. این افزایش در موجودی انبار میتواند نشاندهنده تضعیف تولید صنعتی در ماههای آتی باشد.
صنعت محصولات شیمیایی در سه ماه اخیر افزایش قابل توجه در موجودی انبار داشته است. با توجه به رشد تولید نزدیک به صفر و حتی منفی در ماههای اخیر در این صنعت، میتوان گفت که فروش شرکتهای این صنعت در ماه اخیر نسبت به مدت مشابه کاهش داشته است. یکی دیگر از صنایعی که در دورههای اخیر بیشترین تغییر را در موجودی انبار دارد، صنعت خودروسازی است. این صنعت از مردادماه ۱399 تا اسفند ۱399 بهطور متوسط در هر ماه به میزان 8/ 12درصد به موجودی انبار خود اضافه کرد؛ اما از اردیبهشت ماه سال جاری به بعد در بیشتر ماهها (به جز خردادماه) موجودی انبار این صنعت کاهش داشته است. در آبان ماه نیز معادل ۴درصد تولید آبان ماه از موجودی انبار این صنعت کم شده است. اما میزان تولید و فروش این صنعت در آذر ماه به تعادل رسیده و تغییر قابل ملاحظهای در موجودی انبار در این صنعت اتفاق نیفتاده است. در نهایت اینکه رشد منفی ادامهدار شاخص تولید صنعت دارویی در ماههای اخیر که با کاهش موجودی انبار در این صنعت همراه بوده است، میتواند نشاندهنده این مساله باشدکه کاهش تولید در این صنعت بهدلیل محدودیتی از طرف عرضه (مانند کمبود مواد اولیه وارداتی) بوده است.
تضعیف سودآوری شرکتهای بورسی
یکی دیگر از مواردی که در این گزارش به آن پرداخته شده، بررسی سودآوری شرکتها در کل است. بنا بر آمارهای رسمی از میان 467شرکت که اطلاعات مربوط به سود و زیان آنها در بازه 6ماهه ابتدای سال جاری در دسترس بوده معادل۶0 شرکت زیانده بودهاند. این در حالی است که در 6ماه ۱399 تعداد شرکتهای زیانده برابر 53شرکت بوده است. این موضوع نشان میدهد تعداد شرکتهای زیانده در صنایع در سال جاری افزایش داشته است. تحلیلهای رسمی نشان میدهد افزایش تعداد شرکتهای زیانده نسبت به مدت مشابه سال گذشته در سالهای اخیر سابقه نداشته؛ بهنحویکه در سالهای اخیر همواره از تعداد شرکتهای زیانده کاسته میشد. دیگر اینکه سود اسمی این شرکتها در 6ماه ۱۴00 نسبت به سال قبل رشد حدود ۱۱8درصدی داشته است. این در حالی است که رشد سود اسمی در سه ماه ۱۴00 بیش از ۱8۵ و در سال۱399 نیز بیش از ۱33درصد بوده است. به عبارت دیگر اگرچه رشد سود اسمی در بین شرکتها در 6ماه ۱۴00 نیز ادامه داشته و این رشد بسیار بالاتر از تورم بوده است، اما این رشد در مقایسه با رشد سودآوری در فصول قبلی کمتر و روند نزولی را نشان میدهد. در مجموع، افزایش تعداد شرکتهای زیانده به همراه روند نزولی رشد سود میتواند علامتهای همجهت در راستای تضعیف سودآوری شرکتهای بورسی است.
پیامدهای قیمتگذاری دستوری
در بخش انتهایی این گزارش به تحلیل سودآوری صنایع مختلف به تفکیک پرداخته شده است. بنا بر تحلیلهای رسمی در بین صنایع مهم مانند سنوات اخیر شرکتهای خودروسازی و ساخت قطعات بدترین وضعیت را از نظر سودآوری دارند؛ بهصورتیکه صنعت مذکور تنها صنعتی است که جمع سود خالص شرکتهای آن منفی است. البته با توجه به کاهش زیان تجمیعی صنعت و کاهش تعداد شرکتهای زیانده دو فصل اخیر نسبت به مدت مشابه سال قبل به نظر میرسد روند سودآوری این صنعت بهتر شده است. دیگر اینکه صنایع صادراتمحور مانند صنایع محصولات شیمیایی و صنایع فلزات اساسی بهدلیل رشد نرخ ارز در چند فصل اخیر بیشترین رشد سود اسمی را داشتند. بنا بر آمارهای رسمی، رشد سود اسمی صنعت محصولات شیمیایی و فلزات اساسی به ترتیب به میزان ۱۱۶ و ۱۴7درصد نسبت به مدت مشابه بوده که بسیار بیشتر از سایر صنایع بوده است. با وجود این، نرخ رشد سودآوری این صنایع در 6ماه سال جاری در مقایسه نرخ رشد سهماهه روندی نزولی داشته است. از سوی دیگر تولیدکنندههای محصولات ضروری و مصرفی مانند صنایع دارویی و غذایی رشد سود اسمی کمتر از رشد تورم داشتهاند؛ بهگونهایکه رشد سودآوری صنعت محصولات غذایی در 3ماه و 6ماه ۱۴00 نسبت به مدت مشابه سال قبل به ترتیب به میزان منفی ۱۶درصد و صفردرصد بوده است. همچنین این نرخ رشدها برای صنعت دارویی نیز به ترتیب معادل ۲۲درصد و ۲3درصد بوده است. ازاینرو میتوان گفت ارزش حقیقی سودآوری صنایع مذکور در سال جاری کاهش داشته است. درنهایت اینکه تعداد شرکتهای زیانده در این صنایع نیز در سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است. تحلیلهای رسمی حاکی از این است که کاهش ارزش حقیقی سود این صنایع و افزایش تعداد شرکتهای زیانده میتواند ریشه در قیمتگذاری دستوری این صنایع داشته باشد که حاشیه سود این صنایع را تحتتاثیر منفی قرار داده است.
دیدگاه شما