در زمینه نحوه محاسبه درصد سود فروش آنلاین، شناخت نقطه سر به سر میتواند به شما و کسب و کارتان کمک قابل ملاحظهای کند. نقطه سر به سر در واقع مبلغی است که با فروش محصولات خود به دست میآورید و با آن میتوانید هزینههای خود را پرداخت کنید.
10 نکته برای حسابداری و مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی
یکی از چالشهایی که پیش روی هر کسب و کار اینترنتی و فیزیکی وجود دارد، مدیریت امور مالی است. گاهی اوقات مهارتهایی که برخی از مدیران در مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی یا فیزیکی دارند موجب میشود تا در ارتباط با ساخت محصول یا ارائه خدمات ایدههایی را داشته باشند که موجب موفقیت کسب و کار آنها در بلند مدت شود.
بنابراین اگر امور مالی و حسابداری فروشگاه اینستاگرامی همراه با تجربه مناسب افراد و مدیران نباشد روند رشد و توسعه این کسب و کار با مشکل روبرو خواهد شد و ممکن به عادتهای بد مالی گرفتار شود. این موضوع خود به تنهایی موجب آسیب رساندن به کسب و کارهای آنلاین میشود.
بنابراین آموختن مدیریت امور مالی برای هر صاحب کسب و کاری واجب و لازم است. صاحبان هر کسب و کار اینترنتی میتوانند با درک مهارتهای اساسی مورد نیاز مانند روش حسابداری فروش اینترنتی، نحوه محاسبه درصد سود فروش آنلاین، محاسبه حاشیه سود کالا، تقاضای وام یا تهیه صورتهای مالی و غیره برای خود یک آینده مالی پایدار ایجاد کنند.
در کنار آموزش، مدیریت صحیح پول هم گزینه دیگری است که باید به آن توجه شود. در ادامه این مقاله از پادرو به بررسی 10 نکته مهم در ارتباط با مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی و مدیریت بهتر امور حسابداری میپردازیم. پس با ما همراه باشید.
نکاتی که برای مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی باید به آن توجه کنید:
یک حساب پس انداز برای کسب و کار خود داشته باشید
باز کردن حساب پس انداز یک نکته حسابداری برای کسب و کارهای کوچک و فروشگاههای اینستاگرامی است. شما با باز کردن یک حساب پس انداز، بخشی از درآمد خود را ذخیره میکنید. این حساب میتواند در پرداخت مالیات و مواردی مانند آن به شما کمک کند.
بهتر است برای مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی هر ماه قبل از انجام هر کاری 25 تا 30 درصد از درآمد خود را جدا کرده و به حساب پس انداز منتقل کنید. بهتر است این کار هر چه سریعتر و پس از دریافت پول از مشتریان و پر شدن حساب شما انجام شود تا خرج نشود و به صورت مستقیم برای شما تبدیل به حساب پس انداز شود.
آموختن مدیریت امور مالی برای هر صاحب کسب و کاری واجب و لازم است. صاحبان هر کسب و کار اینترنتی میتوانند با درک مهارتهای اساسی مورد نیاز مانند روش حسابداری فروش اینترنتی، نحوه محاسبه درصد سود فروش آنلاین، محاسبه حاشیه سود کالا، تقاضای وام یا تهیه صورتهای مالی و غیره برای خود یک آینده مالی پایدار ایجاد کنند.
یک نرم افزار حسابداری مناسب انتخاب کنید
برای انجام امور حسابداری فروشگاه اینستاگرامی بهتر است از نرم افزارهای حسابداری مناسب با کسب و کار خود استفاده کنید. در این روش حسابداری فروش اینترنتی، میتوانید نحوه محاسبه درصد سود فروش آنلاین و محاسبه حاشیه سود کالا را به راحتی و با استفاده از نرم افزارها انجام دهید.
در این زمینه برنامههای متنوعی برای کسب و کارهای مختلف و مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی وجود دارد که از جمله کارهایی که آنها انجام میدهند، به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
- ارائه دفتر صندوق
- ارائه دفتر کل، دفتر صندوق و فهرست موجودیها
- ارائه دفتر کل، دفتر صندوق و فهرست موجودیها و تراکنشهای ارزی
- ارائه و رسیدگی به دفتر کل، دفتر صندوق، فهرست موجودیها، تراکنشهای ارزی و اطلاعات مرتبط با پایانه فروش
باید در نظر داشته باشید که سطح خدمات حسابداری که هر کسب و کار به آن نیاز دارد، با توجه به نوع فعالیت آن کسب و کار متفاوت است. اما در این زمینه همه کسب و کارها نیاز به داشتن دفاتر صندوق برای رسیدگی به حسابهای مالی خود را دارند.
در این دفتر روش حسابداری فروش اینترنتی، اطلاعات مربوط به خریدها و پرداختها ثبت میشود و میتوانید آن را در نرم افزار اکسل هم برای خودتان طراحی کنید.
مستندات کسب و کار خود را سازمان دهی کنید
برخی از کسب و کارها مستندات تراکنشها را جمع آوری نمیکنند اما به خاطر داشته باشید که جمع آوری و سازماندهی این مستندات به شما و کسب و کارتان کمک میکند تا:
- در صورت نیاز به تراکنشهای قبلی مراجعه کنید و راحت آنها را پیگیری کنید.
- در صورت لزوم به راحتی روند حسابها را برای مامور مالیاتی یا هر فرد دیگری که نیاز باشد، ثابت کنید.
با توجه به قوانین مالیاتی، مستنداتی مانند رسیدها، فاکتورها، رسیدها و سوابق پرداخت دستمزدها و از این قبیل مدارک را بهتر است به مدت چند سال برای مثال حدود 5 تا 7 سال نزد خود نگهداری کنید.
این موضوع که تا چه مدت زمانی این مستندات باید نگهداری شوند، به قوانین مالیاتی هر کشور وابسته است. شما میتوانید با مراجعه به وب سایتهای مربوط و مراجع اطلاع رسانی از مدت زمان لازم برای نگهداری مستندات مطلع شوید.
یکی از روشهای خوبی که برای مستند سازی اطلاعات در زمینه حسابداری فروشگاه اینستاگرامی وجود دارد، داشتن سیستم بایگانی قوی است. بنابراین باید دقت داشته باشید که هر نوع بینظمی در این زمینه از دسترسی راحت شما به اطلاعات جلوگیری میکند. سه موضوع مهم
در بایگانی مستندات حسابداری در مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی عبارتند از:
- بایگانی صحیح و مناسب اسناد کاغذی
- داشتن سیستم الکترونیکی مناسب ثبت و بایگانی اسناد حسابداری در رایانه
- ثبت و ذخیره دادههای حسابداری در فضای آنلاین ( برای مثال در گوگل درایو یا فضاهای دیگری که امکان ذخیره سازی اطلاعات در دنیای آنلاین را به کاربران میدهد)
با توجه به قوانین مالیاتی، مستنداتی مانند رسیدها، فاکتورها، رسیدها و سوابق پرداخت دستمزدها و از این قبیل مدارک را بهتر است به مدت چند سال برای مثال حدود 5 تا 7 سال نزد خود نگهداری کنید. این موضوع که تا چه مدت زمانی این مستندات باید نگهداری شوند، به قوانین مالیاتی هر کشور وابسته است.
برای مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی، برنامه ریزی و بودجه بندی داشته باشید
یکی دیگر از نکات مهم در ارتباط با حسابداری فروشگاه اینستاگرامی، که به نحوه محاسبه درصد سود فروش آنلاین و محاسبه حاشیه سود کالا با روشی سادهتر کمک قابل توجهی میکند، بودجه بندی و برنامه ریزی است.
شاید تصور کنید که با محاسبه حاشیه سود کالا تنها اطلاع از این سود در ماه گذشته کافی است. در حالیکه برای بررسی وضعیت فروش خود باید بدانید که آیا میتوانید انتظار سود یکسانی را در ماههای آینده از کسب و کار خود داشته باشید یا خیر.
در زمینه نحوه محاسبه درصد سود فروش آنلاین، شناخت نقطه سر به سر میتواند به شما و کسب و کارتان کمک قابل ملاحظهای کند. نقطه سر به سر در واقع مبلغی است که با فروش محصولات خود به دست میآورید و با آن میتوانید هزینههای خود را پرداخت کنید. شما با بررسی فروش خود در صورت وجود مشکل سریع میتوانید آن را شناسایی کنید و پول خود را به درستی مدیریت کنید.
برای مثال اگر برای رسیدن به نقطه سر به سر باید 5 هزار محصول بفروشید، اما الان 15 ماه است و شما تنها 1500 محصول را فروختهاید، با بررسی میزان فروش خود سریعتر متوجه این موضوع میشوید و میتوانید به موقع برای جلوگیری از ضرر اقدام کنید. برای افزایش فروش محصولات خود شما دو هفته فرصت دارید.
در این زمینه اگر اقدام به تبلیغات کنید و برای آن هزینهای صرف کنید باید این هزینه را در بودجه بندی خود ذکر کنید. برای مثال اگر دو میلیون تومان برای افزایش فروش خود هزینه کنید و تنها یک میلیون تومان سود کرده باشید، در این زمان متوجه میشوید نمونه محاسبه حاشیه فروش که عملکرد شما مطلوب نبوده است.
یکی از ابزارهایی که در حسابداری فروشگاه اینستاگرامی در این زمینه به شما میتواند کمک کند، ابزار گوگل آنالیتیکس است. این ابزار با اتصال به فروشگاه اینترنتی شما میتواند میزان فروش شما را بررسی کند.
پرداختهای نقدی را پیگیری کنید
شما برای مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی خود باید هر مبلغی را که به صورت پول نقد دریافت میکنید، به تنخواهگردان یا حساب کاری خودتان منتقل کنید. تنخواه به مبالغی برای پرداخت هزینههای کوچک کسب و کارها گفته میشود که تنخواهگردان این هزینهها را مدیریت میکند. تنخواه معمولا هزینههای مصرفی یک کسب و کار را شامل میشود.
به خاطر داشته باشید که اگر مبالغ دریافتی شما زود و سریع به حساب شما منتقل نشود، امکان دارد در قسمتهای دیگری خرج شود و در این صورت بررسی حسابها و پرداخت هزینهها در آینده با مشکل روبرو میشود. موارد زیر را در ارتباط با پیگیری نکردن پرداختهای نقدی، در نظر بگیرید.
- اگر پرداختی یک مشتری را ثبت نکنید، امکان دارد که بعدا در حسابرسی دچار مشکل شوید و با او تماس بگیرید و این موضوع را مطرح کنید. در این مواقع، چیزی جز شرمندگی در مقابل مشتری برای شما و بیاعتمادی به کسب و کارتان باقی نمیماند. علاوه بر این، ثبت نشدن پرداختی مشتریان میتواند از مصادیق فرار مالیاتی هم باشد.
- ثبت کردن خریدهایی که برای کسب و کارتان انجام میدهید هم بسیار واجب و ضروی است و در صورت ثبت نکردن آنها، میتواند منجر به کاهش مالیات پرداختی شما شود.
بنابراین شما با ثبت درست پرداختها و دریافتها میتوانید حسابداری فروشگاه اینستاگرامی و مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی خود را سر و سامان بدهید.
در زمینه نحوه محاسبه درصد سود فروش آنلاین، شناخت نقطه سر به سر میتواند به شما و کسب و کارتان کمک قابل ملاحظهای کند. نقطه سر به سر در واقع مبلغی است که با فروش محصولات خود به دست میآورید و با آن میتوانید هزینههای خود را پرداخت کنید.
عادتهای مالی خوب تنظیم کنید
شما باید برای کسب و کار خود پروتکلهای مالی داخلی وضع کنید. حتی اگر وضع این پروتکلها به زمان زیاد و به روز رسانی اطلاعات داشته باشد، میتواند به سلامت مالی کسب و کار شما کمک قابل توجهی کند.
همگام بودن با امور مالی میتواند به شما در کاهش تقلب و خطر کمک کند. ضعف در کنترلهای داخلی کسب و کارهای اینترنتی میتواند به کلاهبرداری و سرقتهای احتمالی منجر شود. حتی ممکن است شرکت یا فروشگاه اینترنتی شما را دچار مشکلات حقوقی کند.
حسابداری فروشگاه اینستاگرامی را برون سپاری کنید
اگر شما در ارتباط با مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی وقت لازم را ندارید یا این کار برای شما سخت است میتوانید آن را به فرد یا شرکت دیگری بسپارید. در این وضعیت شما حسابداری را به کسانی میسپارید که با آن آشنایی کافی دارند و خودتان به کارهای دیگر کسب و کارتان رسیدگی میکنید.
در برون سپاری افراد و نیروهایی که حسابداری را برای شما و کارتان انجام میدهند، از سوی شما استخدام نمیشوند بلکه میتوانید به صورت ماهانه یا حتی ساعتی از آنها کمک بگیرید و دستمزد همان مقدار کار را نیز به آنها بدهید. مزایای برون سپاری کارهای حسابداری به شرح زیر است:
- برون سپاری کارهای حسابداری هزینه کمتری برای شما خواهد داشت و به جای پرداخت حقوق ثابت به حسابدار، میتوانید از کمک یک فرد متخصص استفاده کنید که دستمزد او را به صورت ساعتی و توافقی پرداخت میکنید.
- در برون سپاری امور حسابداری معمولا صحت و دقت کار بالاتر است. دلیل این موضوع هم آن است که شما کار را به افراد خبره و متخصص در این زمینه واگذار کردهاید و مطمئن هستید که او میتواند به خوبی پروژه را به جلو ببرد.
یک حسابدار حرفهای تنها به 2 تا 4 ساعت نیاز دارد تا به تراکنشهای بانکی شما رسیدگی کند و مغایرتها را تنظیم و گزارش ماهانه را تولید کند. شما در برون سپاری میتواند تمام یا بخشی از کار حسابداری را واگذار کنید. بخشی از کارهای رایج در حسابداری فروشگاه اینستاگرامی به شرح زیر است:
- واردکردن فهرست تراکنشها به دفاتر نقدی و درنظرگرفتن مالیاتی که به هر تراکنش تعلق میگیرد
- تنظیم صورتهای مغایرت مالی برای حساب اصلی کسب و کار و حسابهای پسانداز
- تهیه فاکتورهای فروش
- تهیه گزارش بدهیها و ارائه فایل پرداختهای مختلف کسب و کار به بانک
- تهیه گزارش فروش و تماس با بدهکارانی که پرداخت بدهیشان مهلت خاصی دارد
- تعیین و حساب کردن دستمزد کارکنان
- تنظیم گزارشهای مالی ماهانه
- تنظیم امور مالیاتی
برای رشد سرمایه گذاری کنید
از دیگر نکات مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی آن است که شما علاوه بر پرداخت هزینههای خود باید به بررسی فرصتهای آینده و رشد خود بپردازید و برای آن سرمایه گذاری کنید. این موضوع به کسب و کار شما این امکان را میدهد که در جهت مالی سالمی حرکت کنید.
کارشناسان حوزه مالی معتقدند که صاحبان نمونه محاسبه حاشیه فروش کسب و کارها چه به صورت اینترنتی یا فیزیکی باید همیشه به آینده چشم داشته باشند و دقیقا حواسشان باشد که چه زمانی وقت جذب نیرو است و بر روی کدام بعد کسب و کار باید سرمایه گذاری بیشتری کنند و برای این رشد چه مقدماتی لازم است.
در مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی بر بازگشت سرمایه تمرکز کنید
اندازه گیری هزینهها و بازده سرمایه گذاری میتواند تصویری روشن از معنای سرمایه گذاری به شما بدهد و ببینید که آیا کارتان ارزش ادامه دادن را دارد یا خیر؟ به همین دلیل هم شما باید دقت داشته باشید که پول خود را دقیقا در کجا خرج میکنید.
کارشناسان اقتصادی معتقدند که صاحبان کسب و کار باید تمرکز خود را بر روی بازگشت سرمایه بگذارند و در غیر این صورت مدیریت مالی از دستان شما خارج خواهد شد. بنابراین شما باید در جایی هزینه کنید که این هزینه برای شما تبدیل به سرمایه چند برابر شود.
دستمزد نیروها را به موقع پرداخت کنید
در ارتباط با مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی، آخرین نکتهای که باید به آن اشاره کنیم آن است که باید دستمزد نیروها و کارکنان خود را به موقع پرداخت کنید. برای این کار باید حساب پرداخت دستمزدها را داشته باشید و بودجهای برای پرداخت به موقع آن به کارکنان در نظر بگیرید.
اگر این موضوع را نتوانید به خوبی مدیریت کنید کارکنان از شما دلسرد شده و اعتبار خود را نیز در بلند مدت از دست خواهید داد. در این زمینه میتوانید از نرم افزارها و حتی افراد متخصص برای مدیریت بهتر دستمزدها استفاده کنید. این موضوع کوچک برای افزایش اعتبار شما بسیار مهم و حیاتی است.
اگر شما در ارتباط با مدیریت مالی فروشگاه اینستاگرامی وقت لازم را ندارید یا این کار برای شما سخت است میتوانید آن را به فرد یا شرکت دیگری بسپارید. در این وضعیت شما حسابداری را به کسانی میسپارید که با آن آشنایی کافی دارند و خودتان به نمونه محاسبه حاشیه فروش کارهای دیگر کسب و کارتان رسیدگی میکنید.
محاسبه بازده فروش Return On Sales
زمانیکه صحبت از فروش پبش می آید همه بازاریابی ، میزان درآمد و توزیع محصول یا ارائه خدمات می اندیشمند . اما مدیر یک سازمان به چیزهای بیشتر باید فکر نمایند. از جمله اینکه :
- آیا حاشیه سود مناسبی دارد ؟
- آیا فروش مناسبی در مقایسه با رقبای خود دارد ؟
- چگونه میشود فروش خود را افزایش دهد ؟
- چگونه میتواند میزان هزینه ها را کاهش دهد ؟
یکی از نسبت هایی که میتواند با در نظر داشتن تمام سوالات فوق به مدیرعامل یا مدیر فروش اطلاعاتی مناسبی دهد ، بازده فروش است.
بازده فروش چیست ؟
بازده فروش Return On Sales = ROS، درآمد عملیاتی کسب و کار (درآمد قبل از کسر بهره و مالیات) که به عنوان درصدی از درآمد (درآمد ناخالص) بیان می شود.
این معیاری برای اندازه گیری میزان درآمد واقعی یک کسب و کار از طریق فروش خود است. با تقسیم درآمد عملیاتی بر درآمد محاسبه می شود.
فرمول بازده فروش به شرح زیر است:
درآمد نیز در صورت سود و زیان یافت می شود. ممکن است فروش یا گردش مالی نامیده شود.
چگونه بازده فروش را محاسبه می کنید؟
صورت حساب درآمد
در مثال بالا درآمد عملیاتی 64،000 و درآمد 440،000 است.
بازده فروش = درآمد عملیاتی / درآمد
64،000 / 440،000 = 14.55٪
بازده فروش نشان چیست ؟
بازده فروش نشان می دهد که پس از کسر هزینه فروش و هزینه های اضافی عملیاتی و استهلاک ، چه میزان از درآمد باقی مانده است.
بازده فروش توانایی یک شرکت را برای مدیریت کارآمد هزینه ها و سربار خود و مقاومت در برابر شرایط نامساعد تجاری اندازه گیری می کند.
نکات مفیدی در مورد بازده فروش
بازده فروش خالص از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت خواهد بود ، بنابراین مهم است اعداد کسب و کار خود را با مشاغل مشابه در بازار خود مقایسه نمایید. اگر بازده فروش شما با سایر مشاغل موجود در بخش شما متفاوت باشد ، برای بررسی دلیل این امر نیاز به تحقیق دارد.
- بازده کم فروش ممکن است نشان دهد که قیمت فروش شما بسیار پایین است یا هزینه های شما در مقایسه با رقبا بسیار زیاد است.
- بازده بسیار بالای فروش نسبت به رقبا ممکن است نشانگر این باشد که شما هزینه های خود را کاملاً درک نکرده اید و موارد حذف شده است.
هدف این است که بازده فروش خالص را نمونه محاسبه حاشیه فروش تا آنجا که ممکن است بیشتر کنید. اگر بازار اجازه دهد ، می توان با کاهش هزینه های محصول با طراحی یا بهره وری تولید ، با کاهش هزینه های اضافی یا با افزایش قیمت فروش و حجم فروش ، به این مهم دست یافت.
موارد اول باید از درآمد و درآمد عملیاتی حذف شود ، زیرا بازده فروش معیار عملکرد عملیاتی کسب و کار است.
- نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی MROI چیست ؟
- 7 راه افزایش بهره وری فروش
- محاسبه ارزش برند
- 14 شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد فروش Sales KPI
- هزینه حفظ مشتری در مقابل هزینه جذب مشتری جدید
مطالب سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم میباشد و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
وبلاگ شخصی
حسابداری صنعتی یکی از دشوارترین و در عین حال جذابترین انواع حسابداری است .
حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده رشته ای از حسابداری مدیریت است که مربوط میشود به تنظیم بودجه و تعیین هزینه های استاندارد و هزینه های واقعی عملیات و هزینه مراحل تولید و دوایر یا محصولات و تجزیه انحرافات و تعیین سودآوری یا مصرف وجوه اجتماعی .
برای رسیدن به این هدفها ، حسابها طبقه بندی ، ثبت ، تجزیه و تحلیل و تفسیر می شوند تا ارتباط هر هزینه با مراحل تولید و توزیع کالا و خدمات مشخص شود .
حسابداری صنعتی همان طور که از اسم آن هم مشخص است در ارتباط با صنعت و موسسات تولیدی کاربرد دارد . به همین دلیل این نوع از حسابداری بسیار مورد توجه مدیریت است .
در موسسات تولیدی یا کارخانه ها به علت نوع فعالیت و همچنین شکل فروش محصولات ، نیاز مدیریت به اطلاعات بهای تمام شده تولیدات ، بسیار دقیق و حساس است .
زیرا در این نوع از موسسات به این دلیل که محصول نهایی از ترکیب مواد و هزینه های تبدیل که همان دستمزد نیروی کار مستقیم و هزینه های سربار است تولید می شود به همین علت باید توجه خاصی به اقلام تشکیل دهنده بهای تمام شده داشته باشیم .
به همین علت مدیریت در تلاش است تا با استفاده از روشهای مختلف و حسابهای کنترلی در هر زمان که نیاز باشد در کمترین فرصت اطلاعات مربوط به بهای تمام شده محصولات را در اختیار بگیرد . مسلما این مسئله از وظایف اصلی حسابداران است . حسابداران با استفاده از روشهای مختلف به این کار اقدام می کنند .
روشهای حسابداری صنعتی که به شش دسته تقسیم می شوند عبارتند از :
۱) هزینه یابی جذبی
۲) هزینه یابی مستقیم
۳) هزینه یابی برآوردی یا تخمینی
۴) هزینه یابی سفارش کار
۵) هزینه یابی مراحل تولید یا مرحله ای
۶) هزینه یابی استاندارد
هر یک از این روشها خود دارای توضیحات کاملی است که من در اینجا به توضیح روش هزینه یابی جذبی و هزینه یابی مستقیم اکتفا میکنم .
هزينه يابی جذبی و هزينه يابی مستقيم
موسسات تجاری در ایران صورت حساب سود و زیان خود را بر مبنای هزینه یابی جذبی (کامل) تهیه و تنظیم می نمایند. در این روش قیمت تمام شده یک واحد محصول از هزینه های متغیر ساخت (مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار متغیر ساخت) و سربار ثابت ساخت تشکیل شده است. سود ناویژه در هزینه یابی جذبی به شیوه زیر محاسبه می شود:
کسر می شود: بهای تمام شده کالای فروش رفته (xx)
سود ناویژه (ناخالص) x
همان طور که ملاحظه می گردد در این روش کلیه هزینه های محصول از جمله سربار ثابت ساخت به تعداد فروش رفته به هزینه منظور می گردد، در صورتی که تحقق سربار ثابت هیچ ارتباطی به فروش یا عدم فروش محصولات ندارد مانند اجاره ساختمان کارخانه و یا حقوق بگیران ثابت کارخانه که در یک دوره مالی کلا تحقق پیدا می کنند، چه محصولات تولیدی فروش بروند یا نروند. بنابراین در روش هزینه یابی جذبی از آنجائیکه سربار ثابت ساخت به تعداد فروش رفته به هزینه منظور می گردد، محصولاتی که فروش نرفته اند (موجودی کالای ساخته شده پایان دوره) مقداری از سربار ثابت تحقق یافته دوره جاری را به دوره آتی منتقل می نمایند.
صورت حساب سود و زیان تنظیمی با روش هزینه یابی جذبی کاربرد برون سازمانی داشته و برای مدیریت مالی درون سازمانی کاربرد مناسبی نخواهد داشت.
برای مدیریت مالی درون سازمانی صورت حساب سود و زیانی مطلوب خواهد بود که در آن سربار ثابت ساخت بدون توجه به اینکه محصولات فروش رفته یا نرفته اند کلا به هزینه منظور گردند. به عبارت دیگر هزینه دوره تلقی شوند نه هزینه محصول. (اصطلاحا هزینه های قیمت تمام شده محصول را هزینه های محصول یا تولید و هزینه های منظور شده در صورت حساب سود و زیان بعد از سود ناویژه را هزینه های دوره می نامند، مانند هزینه های توزیع و فروش و اداری و تشکیلاتی) صورت حساب سود و زیان تنظیمی با روش فوق را روش هزینه یابی مستقیم (متغیر) می نامند.
روش هزینه یابی مستقیم، به دلیل حذف سربار ثابت ساخت از بهای تمام شده موجودی ها و نقض اصل بهای تمام شده و به تبع آن اصل تطابق هزینه با درآمدها، برای گزارشگری مالی روش پذیرفته ای نیست ولی در حسابداری مدیریت جایگاه بسیار مهم و موثری دارد، به طوری که بسیاری از تصمیم گیری های مدیریت بر مبنای اطلاعاتی صورت می گیرد که براساس این روش تهیه شده است.
بنابراین هزینه یابی مستقیم روشی است که در آن سربار ثابت ساخت جزو قیمت تمام شده محصول نبوده، بلکه هزینه دوره تلقی می شود.
نکته1: از آنجایی که کل سربار ثابت ساخت پیش بینی شده (معمولا با توجه به ظرفیت عادی) به هزینه منظور میگردد، در هزینه یابی مستقیم انحراف حجم یا انحراف ظرفیت که معلول سربار ثابت ساخت هستند وجود نخواهد داشت.
نکته2:با توجه به اینکه در روش هزینه یابی جذبی سربار ثابت ساخت جزء هزینه های تولید محسوب میشود ودر روش مستقیم جزء هزینه های دوره تلقی میشود سود عملیاتی گزارش شده در دو روش با یک دیگر فرق میکند زمانی سود محاسبه شده در صورت حساب سود و زیان با دو روش جذبی و مستقیم زمانی با هم برابر خواهد بود که تعداد تولید و فروش با هم برابر باشند (به عبارت دیگر موجودی کالای ساخته شده ابتدا و پایان دوره با هم برابر باشند).
در نتیجه اختلاف سود دو روش جذبی ومستقیم به صورت زیر محاسبه میشود :
(موجودی پایان دوره - موجودی ابتدای دوره ) * نرخ جذب سربار
نرخ جذب سربار= سربار ثابت بودجه شده
تعداد تولید بودجه شده
نکته3: دراکثر مواقع در هزینه یابی جذبی و مستقیم از هزینه یابی استاندارد استفاده میشود لذا در این رابطه باید به دو نکته زیر توجه شود :
الف) انحرافات ناشی از هزینه های متغیر تولید در روش جذبی و مستقیم منجر به تعدیل بهای تمام شده کالای فروش رفته میشود.
ب) انحراف ناشی از سربار ثابت که اصطلاحآ به آن انحراف ظرفیت یا حجم می گویند فقط در روش جذبی منجر به تعدیل بهای تمام شده کالای فروش رفته میشود.
انحراف ظرفیت سربار=(تعداد تولید واقعی - تعداد تولید بودجه شده)*نرخ جذب سربار
تفاوت دو روش هزینه یابی جذبی و مستقیم :
1.در روش هزینه یابی جذبی سود شرکت تابعی از حجم تولید و فروش محصولات است در صورتیکه در روش هزینه یابی مستقیم سود شرکت تابعی از حجم فروش محصولات است.
سربار ثابت ساخت در هزینه یابی جذبی (کامل) به میزان فروش رفته به هزینه منظور می گردد ولی در هزینه یابی مستقیم (متغیر) کل سربار ثابت ساخت پیش بینی شده به عنوان هزینه دوره تلقی می گردد.
3.سربار ثابت ساخت در هزینه یابی جذبی جزو قیمت تمام شده محصول است ولی در هزینه یابی مستقیم جزو هزینه های دوره می باشد.
4.در هزینه یابی جذبی انحراف حجم یا ظرفیت محاسبه می گردد ولی در هزینه یابی مستقیم انحراف حجم یا ظرفیت وجود ندارد.
5. در روش مستقیم تاکید زیادی بر تفکیک هزینه ها به ثابت و متغیر وجود دارد در حالیکه در روش جذبی اصولآ هزینه ها به ثابت و متغیر تفکیک نمیشوند.
نکته: بدیهی است انحرافات هزینه های متغیر (مواد مستقیم ـ دستمزد مستقیم ـ سربار متغیر ساخت) درصورت وجود در هر دو روش هزینه یابی محاسبه ودر صورتحساب سودوزیان منظور خواهند شد.
تذکر: در برخی از متون هزینه یابی جذبی با نام های هزینه یابی کامل، هزینه یابی رسمی، هزینه یابی توافقی و هزینه یابی سنتی آمده است.
نکته: روش هزینه یابی جذبی برای گزارشگری مالی در نهادهای رسمی یک روش پذیرفته شده است ولی در حسابداری مدیریت مقبولیت چندانی نیافته است. زیرا اطلاعات تهیه شده براساس این روش اغلب موجب تصمیماتی می شود که اقتصادی نیست. آن چه تا کنون در دروس مختلف حسابداری آموخته اید بر مبنای هزینه یابی جذبی بوده است.
نکته: طرفداران هزینه یابی مستقیم (متغیر) معتقدند که سربار ثابت ساخت، اصولا هزینه ناشی از تولید نیست، بلکه هزینه ای است که پیش نیاز تولید می باشد.
تذکر: روش هزینه یابی مستقیم برای گزارشگری مالی روش پذیرفته شده ای نیست ولی در حسابداری مدیریت جایگاه بسیار مهم و موثری دارد. به طوریکه بسیاری از تصمیم گیری های مدیریت براساس اطلاعاتی صورت می گیرد که براساس این روش تهیه شده است، مانند تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر
اگر بخواهیم بهای تمام شده هر و احد محصول را بطور مقایسه ای در این دو روش نشان دهیم، داریم:
بهای تمام شده هر واحد محصول
شرح روش جذبی روش مستقیم
مواد مستقیم ×× ×× دستمزد مستقیم ×× ×× سربار متغیر ساخت x x ××
سربار ثابت ساخت ×× ـ جمع ××× ×××
مثال:اطلاعات زیر در پایان سال 88 ازدفاتر یک شرکت تولیدی استخراج شده است.
تعداد فروش 9000
قیمت فروش هرواحد 2000 ریال
موجودی کالای ابتدای دوره 5000 واحد
موجودی کالای پایان دوره 7000 واحد
بهای استاندارد هرواحد 1400 ریال(شامل 400ریال مواد مستقیم 500ریال دستمزد مستقیم ـ بقیه سربار)
سربارثابت بودجه شده 3000000 ریال
تعداد تولید بودجه شده 10000 واحد
هزینه متغیر اداری و فروش هر واحد 250 ریال
هزینه ثابت اداری و فروش 1400000 ریال
انحراف نامساعد هزینه های متغیر تولید 800000 ریال
مطلوب است : 1ـ محاسبه بهای هرواحد محصول به روش جذبی و مستقیم 2ـ تهیه صورت سود و زیان به روش جذبی ومستقیم 3ـ تعیین اختلاف سود روش جذبی و مستقیم
نرخ جذب سربار ثابت3000000/10000 = 300
نرخ سربار متغیر 500 – 300 = 200
مستقیم جذبی
_____ _____
مواد مستقیم 400 400
دستمزد مستقیم 500 500
سربار متغیر 200 200
سربار ثابت ــ 300
بهای هر واحد 1100 1400
تعداد فروش رفته = موجودی اول دوره + تعداد تولید طی دوره - موجودی پایان دوره
9000 = 5000 + 11000 - 7000
انحراف ظرفیت سربار مساعد 300000=300*(10000 – 11000)
صورت سود وزیان به روش جذبی
فروش(2000*9000 ) 18000000
کسر میشودبهای تمام شده کالای فروش رفته:
موجودی کالای ساخته شده اول دوره(1400* 5000 ) 7000000
بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره(1400* 11000) 15400000
بهای تمام شده کالای آماده برای فروش 22400000
کسر موجودی کالای ساخته شده پایان دوره(1400*7000) (9800000)
بهای تمام شده کالای فروش رفته تعدیل نشده 12600000 +انحراف نامساعد هزینه های متغیر تولید 800000 -انحراف مساعد ظرفیت سربار (300000) بهای تمام شده کالای فروش رفته تعدیل شده (13100000)
سود ناخالص 4900000 -هزینه های عملیاتی :
هزینه های متغیر اداری و فروش (250 * 9000) 2250000
هزینه های ثابت اداری و فروش 1400000
سود عملیاتی 1250000
صورت سود وزیان به روش مستقیم
فروش (2000* 9000 ) 18000000 -بهای متغیر کالای فروش رفته :
بهای موجودی کالای ساخته شده ابتدای دوره(1100*5000) 5500000 بهای موجودی کالای ساخته شده طی دوره(1100*11000) 12100000 بهای متغیر کالای آماده برای فروش 17600000 -بهای موجودی کالای ساخته شده پایان دوره(1100*7000) (7700000)
بهای متغیر کالای فروش رفته تعدیل نشده 9900000 +انحراف نامساعد هزینه های متغیر تولید 800000 بهای متغیر کالای فروش رفته تعدیل شده (10700000) حاشیه فروش ناخالص 7300000
هزینه های متغیر اداری و فروش (250 * 9000) (2250000) حاشیه فروش خالص 5050000 _هزینه های ثابت :
سربار ثابت بودجه شده 3000000 هزینه ثابت اداری و فروش 1400000
سود عملیاتی 650000
اختلاف سود دو روش
(7000 – 5000 ) *300 = 600000
(11000 -9000) *300 = 600000
تحلیل مسئله : موجودی پایان دوره در روش جذبی بیشتر لز روش مستقیم است پس در نتیجه سود روش جذبی بیشتر از روش مستقیم است در واقع موجودی پایان دوره رابطه مستقیم با سود دارد و موجودی اول دوره رابطه معکوس با سود دارد.
نکته مهم : درحل مسائل برای تشخیص آنکه سود جذبی بیشتر از سود مستقیم ویا بالعکس میباشد باید به سه نکته زیر توجه شود:
اگر موجودی پایان دوره > موجودی اول دوره
یاتعداد تولید یا تعداد فروش
درنتیجه سود جذبی از سود مستقیم بیشتر است.
نمونه محاسبه حاشیه فروش
F = فیوچر p= پرایس
3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )
نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.
مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)
Fc = جریان نقدی ورودی
4- شاخص سود آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .
مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :
الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)
تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .
درآمدها = هزینه ها
مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر
مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:
فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000
مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:
نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :
مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)
مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)
محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :
مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:
انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.
اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )
مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد مطلوب است :
الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)
مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:
الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی
سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:
1. اولویت در دریافت سود
2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام
3. داشتن حق رأی بیشتر
سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.
انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:
1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.
2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.
3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)
مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:
000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)
000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری
000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز
مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)
مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)
سود سهام ممتاز و عادی
000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10
000/000/12 = 000/2 × 000/40
سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی
مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :
مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)
مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)
جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)
مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)
تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)
مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)
جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)
معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.
تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000
ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000
مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :
الف: تعداد سهام (1500)
ب: ارزش هر سهم (16000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)
مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :
الف: تعداد سهام (2000)
ب: ارزش هر سهم (9000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته باشد صادر می شوند.
مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :
الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000
ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333
مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :
الف: تعداد سهام (7800)
ب: ارزش هر سهم (2307)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:
سود خوب نمونه محاسبه حاشیه فروش برای کسبوکارمان چقدر است؟ چگونه باید این سود را محاسبه کنیم؟
دغدغه اصلی صاحب هر کسبوکاری، بازگشت سرمایهای است که صرف شروع کارش کرده و پس از آن به طور قطع، کسب موفقیت و رسیدن به نتایجی که بهخاطر آن کسبوکار را راه انداخته و حفظ روند روبهرشد خدمترسانی در کنار سوددهی است. به عنوان مثال شما هرگز چنین جملهای را از صاحب یک کسبوکار نخواهید شنید: «من تمایلی به کسب سود بیشتر در کسبوکار خود ندارم.»
معمولا هدف اصلی صاحبان مشاغل بهدست آوردن بیشترین درآمد ممکن و افزایش ظرفیتهای درآمدزایی در کسبوکارشان در طی گذر زمان است. آگاهی از درآمد شرکت موضوع مهمی است اما میزان درآمد به تنهایی اطلاعاتی کافی برای اندازهگیری مقدار رشد ظرفیت کسبوکار کوچک شما بهدست نمیدهد.
برای بهدست آوردن درک جامعی از حسابها و ترازنامه نهایی شرکت، دانستن دادههای مربوط به حاشیه سود از نکتههای مهم و ضروری محسوب میشود. حاشیه سود تعیین میکند که چند درصد از درآمد خالص شرکت شما از فروش حاصل شده است. این رقم در هزینههای کسبوکار نیز تاثیر دارد و توانایی شرکت شما را در مدیریت هزینههای مرتبط با فروش اندازه میگیرد.
فرمول حاشیه سود
برای محاسبه حاشیه سود کسبوکار خود از این فرمول استفاده کنید:
بیایید متغیرهای این معادله را بیشتر تجزیه و تحلیل کنیم:
- درآمد خالص: برای محاسبه درآمد خالص، مبلغ کل هزینهها را از میزان کل درآمد کم کنید.
- فروش خالص: فروش خالص را با کم کردن مبلغ برگشت از فروش از میزان کل فروش محاسبه کنید.
عددهای مورد نیاز برای محاسبه مقادیر بالا را میتوانید در ترازنامه شرکت پیدا کنید. به مثال زیر توجه کنید:
صاحب یک شرکت تهیه و فروش مواد غذایی، طی یک سال کوکیهای مخصوص خود را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به فروش انبوه رساند. این شرکت مبلغ ۵۰۰۰ دلار بازپرداخت صادر کرده و فروش خالصش را به ۹۵۰۰۰ دلار رسانده است. در همین سال، این شرکت ۷۰ هزار دلار هزینه داشته و درآمد خالصش ۳۰ هزار دلار شده است.
با این اعداد، فرمول نحوه محاسبه حاشیه سود این شرکت تولید مواد غذایی به این صورت است:
حاشیه سود = ۳۰.۰۰۰$ ÷ ۹۵.۰۰۰$ × ۱۰۰ = ۳۱.۵٪
حاشیه سود محاسبه شده در بالا به ما میگوید که این شرکت میتواند ۳۱.۵٪ از فروش را به سود تبدیل کند. این مثال نسبتا سادهای بود اما مقادیر حاشیه سود و پیچیدگیهای آن در هر شرکتی میتواند بسیار متفاوت با دیگری باشد زیرا هزینههای هر کسبوکار با دیگری تفاوت بسیاری دارد.
چگونگی محاسبه حاشیه سود
در اینجا دو روش محاسبه حاشیه سود را که برای کسبوکارهای کوچک مفید و کاربردی است مطرح میکنیم.
- حاشیه سود ناخالص
- حاشیه سود خالص
۱. حاشیه سود ناخالص
تغییرات معادله حاشیه سود محاسبه میکند که شرکت شما پس از حساب کردن مبلغ حاصل از فروش کالاها به چه میزان سود دست یافته است. مبلغ فروش کالاها شامل هزینههای مستقیم مربوط به تولید و فروش محصول شرکت شماست. این رقم شامل هزینههای غیر عملیاتی (هزینههایی که بهطور مستقیم در تولید و فروش نقش ندارند) نمیشود.
برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از این معادله استفاده کنید:
مثال: اگر امسال شرکت شما ۲ هزار دلار درآمد کسب کرده باشد، مجموع هزینههای تولید محصول شما برای امسال ۶۵۰ هزار دلار بوده است. نحوه محاسبه حاشیه سود ناخالص به شکل زیر است:
حاشیه سود ناخالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۶۵۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۶۷.۵$
در حالت ایدهآل، حاشیه سود ناخالص شرکت شما باید به اندزهای بالا باشد که بتواند هزینههای عملیاتی را پوشش دهد و علاوه بر آن مقداری از سود باقی بماند. هر مبلغی که باقی بماند میتواند صرف هزینههای دیگر نظیر پرداخت سود سهام یا ضمانت برای بازاریابی شود.
همچنین این عدد میتواند بهجای محاسبه حاشیه سود کل شرکت، به محاسبه حاشیه سود یک محصول خاص هم کمک کند. برای محاسبه حاشیه سود ناخالص یک محصولِ بهخصوص، از درآمد بهدست آمده از فروش محصول و هزینههای مربوط به تولید آن محصول استفاده کنید.
۲. حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص محاسبه میکند که چه مقدار از درآمد کل شما سود است. حاشیه سود خالص به جای اینکه مثل سود ناخالص تنها هزینه مستقیم تولید و فروش یک محصول را اندازه بگیرد، تمامی مخارج (شامل هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی) را حساب میکند.
برای محاسبه حاشیه سود خالص از این معادله استفاده کنید:
مثال: اگر کسبوکار شما ۲ میلیون دلار درآمد کسب کند و کل هزینهها ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار باشد، میتوانید حاشیه سود خالص را اینگونه حساب کنید:
حاشیه سود خالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۱.۵۰۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۲۵%
انتظار میرود حاشیه سود خالص بیشتر کسبوکارها کمتر از حاشیه سود ناخالص آنها باشد. این مسئله ناشی از اضافه شدن هزینههای غیرعملیاتی است. اگر دیدید حاشیه سود خالصتان از مقداری که میخواهید یا مقداری که برای حفظ کسبوکارتان به آن نیاز دارید کمتر است، میتوانید به دنبال راههایی باشید که به کاهش هزینههایتان کمک میکند. راهها مربوط به کاهش هزینهها، از اینکه سعی کنیم در مدتزمانی کوتاه درآمد را به شکل چشمگیری افزایش دهیم، آسانتر هستند.
حاشیه سود خوب چقدر است؟
نکتهای که دانستن و توجه به آن بسیار اهمیت دارد این است که هیچ رقم مشخصی وجود ندارد که آن را به عنوان سود خوب بشناسیم و بر طبق آن رقم سود خوب را از بد جدا کنیم. در حقیقت این که سود شرکت شما چقدر خوب است تا حد زیادی به نوع کسبوکار شما بستگی دارد.
در سال ۲۰۱۹، شرکتهای بازرگانی بالاترین میزان سود را با میانگین نزدیک به ۵۰٪ گزارش دادند. در همان زمان شرکتهای تولیدکننده به طور میانگین تنها ۱۰٪ سود کسب کردهاند. به احتمال قوی دلیل این موضوع وجود هزینههای زیاد مواد اولیه و نیروی کار برای شرکتهای تولیدکننده در مقایسه با شرکتهای تجاری بوده که هزینههای عملیاتی کمتری دارند. زمانی که میخواهید عملکرد شرکت خود را بر پایه کسب میزان سود ارزیابی کنید، به دنبال رقم متوسط سود در زمینه کسبوکار خودتان باشید.
مضاف بر این، قدمت و میزان فعالیت کسبوکار شما نقش مهمی در این جریان بازی میکند. به طور قطع هزینههای یک شرکت نوپا و تازهتاسیس بیشتر است و همین موضوع منجر به کاهش حاشیه سود آنها نسبت به شرکتهای قدیمیتر خواهد شد.
داشتن درک درست از مسائل مربوط به حاشیه سود شرکت شما شاخص مهمی در سنجش عملکرد خوب در کسبوکارتان است. آیا راهاندازی یک کسبوکار شخصی از جمله آرزوهای شماست؟ اگر چنین است مطالعه چنین مفاهیمی به شما کمک میکند. اگر بهتازگی صاحب کسبوکار شدید، حال که نحوه محاسبه حاشیه سود را فراگرفتید، میتوانید آن را اندازهگیری کنید. منتظر نظرات شما هستیم.
سوالهای رایج
بهدست آوردن حاشیه سود چه کمکی به شما میکند؟
محاسبه حاشیه سود به شما کمک میکند تا بفهمید آیا در مسیر درستی قدم برمیدارید یا خیر. یعنی اینکه ادامه فعالیت در این بیزینس برای شما سودآور است یا جز ضرر و زیان و به مرور زمان ورشکستی، حاصلی برایتان ندارد.
چگونه میتوان فهمید که حاشیه سود خوبی دارید یا خیر؟
حاشیه سود بالاتر از ۴۰ درصد، رقم بسیار خوبی است و معمولا برای شرکتهای بزرگ و با سابقه حاصل میشود. پایین رفتن این رقم به مراتب بستگی به میزان سابقه، تجربه، کیفیت و نوع کسب و کار بستگی دارد اما برای تشخیص خوب یا بد بودن آن میتوانید، میانگین سود حاشیه در زمینه فعالیت خود را پیدا کرده و درصد بهدست آمده بهوسیله شرکت خود را با آن مقایسه کنید.
https://zp-pdl.com/get-a-next-business-day-payday-loan.php zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com http://www.otc-certified-store.com/supplements-and-vitamins-medicine-usa.html https://zp-pdl.com/best-payday-loans.php https://zp-pdl.com/fast-and-easy-payday-loans-online.php долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ
دیدگاه شما