دوره رونق و رکود بورس ایران مشابه نمونههای جهانیست
به گزارش بازار به نقل از پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: در تمام بورسها دوره رونق و رکود وجود دارد و این امری بدیهست که بازارها بعد از یک دوره صعود، برای سالها دچار کاهش میشوند؛ این موضوع در بازارهای جهانی نیز رخ داده است که از جمله آن میتوان به بورس آمریکا در سال ۲۰۰۰ و سایر کشورهای جهان اشاره کرد.
وی گفت: لازم به ذکر است که ابتدای سال میلادی جاری نیز بورس آمریکا یک دوره صعود و نزول را در پی افزایش نرخ بهره تجربه کرده است؛ بازار سرمایه کشور ما نیز نیز در دو سال گذشته درگیر و اسیر نرخ بهره بوده و میتوان گفت که نخستین و مهمترین فاکتور در ایجاد رکود و مسیر کاهشی در کل اقتصاد، این موضوع است.
کارشناس بازار سرمایه ابراز کرد: بورس آینه واقعی اقتصاد است و تحولات را سریعا منعکس میکند، از این رو در زمانی چرا بازارها اهمیت دارند؟ که اقتصادها دچار رکود می شوند بازار سهام نیز به تبع آن نزولی میشود. در کشور ما به کرات این مسئله پیش آمده است و دوره های متعدد کاهش پس از اتمام دوره رونق، امری بدیهیست.
مدیرعامل سبدگردان داریوش تشریح کرد: آنچه که موجب ورود اقتصاد به فاز رونق میشود، میتواند بورس را از دوره کاهشی نیز خارج کند؛ بنابراین نکته حائز اهمیت ایجاد سیاست اقتصادی مدون و تعیین استراتژی مشخص برای طی کردن مسیر رشد است.
وی مطرح کرد: در حال حاضر شاخص کل و دیگر شاخصها در تولیدات صنعتی، مسکن و. در روند نزولی و رکودی قرار دارند و مقصر اصلی این موضوع در نخست نرخ بهره بالا و پس از آن مواردی همچون قیمتگذاری دستوری، نبود شفافیت های ارزی و عدم سیاستگذاری مشخص و مدون برای ایجاد رونق است؛ به بیان دیگر جمیع موارد یاد شده باعث ایجاد روند کاهشی در بورس شده است.
کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: دولت باید سیاست ۱۰ فرمان بورسی که در اواخر سال ۱۴۰۰ تعیین کرد را به طور جدی پیش بگیرد چرا که در آن به سیاستهای مهمی همچون کاهش نرخ بهره پرداخته شده است؛ در حال حاضر بانک ها بیپروا سود ۲۴ درصدی را پیشنهاد میدهند که این مسئله می تواند تهدید جدی برای بازار سهام چرا بازارها اهمیت دارند؟ باشد.
دارابی در خاتمه با اشاره به تجربه جهانی در مواجه با ریزش بازار سهام، گفت: به طور کلی بازار سهام ما تفاوتهای بزرگی با بورس آمریکا دارد که از جمله آن میتوان به بحث مزیت نسبی اشاره کرد؛ کشور ما در صنایعی همچون پتروشیمی، معدن، نفت و گاز، حمل و نقل، مسیرهای ارتباطی و. دارای مزیت فراوانی است و ظرفیتهای بالقوه آن میتواند با رفع موانع فعلی به ظرفیتهای بالفعل تبدیل بشود. در حقیقت اقتصاد ما میتواند به سرعت به محرکها واکنش نشان بدهد و این در حالی است که کشورهای اروپایی و امریکا، در ظرفیتهای خود به اشباع رسیدهاند.
چرا اقتصاد غیر رسمی اهمیت دارد ؟
این مقاله، متن سخنرانی دسوتر است؛ وی یکی از چهره هایی است که اهمیت محیط کسب و چرا بازارها اهمیت دارند؟ کار را بیان نموده است. گفتنی است ، منظور از محیط کسب و کار، مجموعه شرایط موثر بر عملکرد بنگاه های اقتصادی است که تغییر آن از توان مدیر یا مالک شرکت خارج است.
دسوتو در پی پاسخ به این پرسش که «اگر پرویی ها اینقدر سخت کار می کنند، پس علت فقر آنها چیست؟» عنوان می کند، ما به سمت «بمایر» روان شدیم؛ فرض گرفتیم اگر دنیای غیررسمی آن گونه که تصور می کردیم بزرگ باشد، پس لزوماً بایستی فقط تلاقی با چرا بازارها اهمیت دارند؟ قانونی بودن داشته باشد.
این نکته که آمارهای رسمی کشور، واقعیت غیررسمی بودن را به درستی منعکس نمی کنند، در مقاله دسوتو موردتأکید قرار می گیرد. همچنین بیان می شود که: رویکرد پرویی ها ـ و دیگر کشورهای آمریکای لاتین ـ برای غیرقانونی شدن به علت «به شدت پرهزینه بودن قانون» است.
به تصریح مطلب، تهیدستان همانند یک شرکت معدنی یا نفتی خارجی به حقوق مالکیت و امنیت نیاز دارند و هنگامی که دولت این امنیت را به آنها می دهد و از آنها حمایت می کند به وضوح سرمایه گذاری بیشتری صورت می گیرد؛ تعیین حقوق مالکیت یک وظیفه دولتی است که ثروت خلق می کند.
پژوهش های دسوتو که در مقاله مورداشاره قرار می گیرد، به این نتیجه منتهی می شود که مهیاکردن اقتصاد بازار نه فقط به معنای رفع موانع عظیم ـ که در مسیر توسعه قد علم کرده اند ـ است بلکه همچنین به معنای ایجاد پل ها در جاهایی است ه پرتگاه وجود دارد. این پل ها عبارتند از حقوق مالکیت مطمئن، قراردادهای معتبر، دادگاه های کارآ، سازمانهای کارآفرین سودمند و حقوق فراقراردادی قابل اعتماد.
به تصریح مطلب: همه این اجزای حقوقی، دقیقاً آن چیزهایی هستند که اکثریت شهروندان کشورهای در حال توسعه ندارند.
«تولید قوانین بد و زیاد» و نهادهای حقوقی، یکی دیگر از مشکلاتی است که تبیین می شود. این مشکل در مقایسه با وضع قوانین و نحوه قانون گذاری و نهادهای حقوقی مربوطه در ایالات متحده، بررسی می گردد.
مقاله با تأکید بر این نکته که «از دست دموکراسی کار زیادی برای اقتصاد بازار بر می آید»، می افزاید: دموکراسی در بلندمدت، عنصری جدایی ناپذیر برای شکوفایی اقتصاد بازار است، و منظور از دموکراسی، فقط نظام انتخاباتی نیست، بلکه با حکمرانی و تحت نظر داشتن رهبران تأمین می شود تا مطمئن شویم آنها خواسته ها و نیازهای مردم را با اثربخشی کامل تأمین می کنند.
پیش بینی بورس و انتقاد از تزریق ۵۰۰ میلیارد تومان به بازار ۶ هزارهزار میلیاردی
کارشناس بازارسرمایه با پیش بینی عدم کسب حداقل بازدهی در نیمه دوم سال و بررسی چند صنعت و انتقاد از تزریق ۵۰۰ میلیارد تومان به بازار ۶ هزارهزار میلیاردی ، توصیه هایی به سهامداران کرد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، پیمان مولوی درباره شرایط حال و آینده بازار سهام و نحوه فعالیت چرا بازارها اهمیت دارند؟ سهامداران با انتشار متنی با عنوان" در واکاوی جعبه پاندورا در بازارهای مالی" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بازارهای مالی در سراسر دنیا بر اساس ریسکهای متعدد فعالیت میکنند و علاوهبر اینکه سایه ریسکهای پیشین کماکان بر روی اقتصاد ایران وجود دارد، تورم و تاثیر این عامل بر فضای کلان اقتصادی نیز همچنان پابرجا است. در این میان بورس ایران به دلیل داشتن ریسک زیاد، خالی از سرمایهگذاران حرفهای در شرایط فعلی است و بخشی از سرمایهگذاران فعال نیز در تلاش بر نگهداری سرمایه هستند.
این شرایطی تحت تاثیر دو عامل جهانی و اقتصاد ضعیف ایران است. فضای اقتصاد در دنیا به سمت کنترل تورم حرکت میکند که یقینا پیامد آن چیزی جز رکود برای سرمایهگذاران نخواهد بود. سیاستی که فدرال رزرو آمریکا به روشنی بیان کرده است. عامل دیگر هم ناشی از نبود خروجی مثبت از اقتصاد ایران است. در چنین حالتی با توجه به پایدار بودن تورم معاملهگران بازار سرمایه به دلیل هراس از بلوکه شدن دارایی ها با نبود خریدار، ناخودآگاه از گردونه معاملات کنار میکشند. این رفتار از سوی سهامداران از ابتدای سال بهوضوح نمایان است.
از طرفی اثر کشاکش حصول توافق با قدرتهای جهانی یا شکست مذاکرات در بازار سهام مشهود بوده و در چنین شرایطی بازار سرمایه به همین روند کج دار و مریز ادامه خواهد داد.
برآیند این موارد میتواند در قالب نوسان ۶ ماه آینده نمایان شود اما واقعیت این است که حداقل بازدهی مدنظر سرمایهگذاران، کسب نخواهد شد. بنابراین در بررسی روند کنونی بازار نمیتوان انتظار وقوع روند صعودی یکساله داشت. چرا که همچنان فعالان حرفهای بازار از بازدهی ۶۵۷ درصدی سالهای گذشته اشباع هستند. به عبارت سادهتر نمیتوان از بازاری که جهش جدی قیمتها در گذشتهای نزدیک را داشته، انتظار صعود قابلتوجهی را داشت.
در ترسیم چشمانداز بورس تا پایان سال هم توجه به سیاستهای انقباضی بانکهای مرکزی جهان حائز اهمیت است. حاصل این سیاست در محصولات صادراتی منفی است و تاثیر مثبتی هم بر کلیت بازار نخواهد داشت. در نقطه مقابل ممکن است تورم باعث ایجاد تحرک بازار سهام شود و شاخصها را به سمت صعود هدایت کند. در چنین شرایطی با توجه به شرایط کنونی، ارزش افزوده اقتصادی صفر خواهد بود. در این میان به نظر میرسد صنعتی مانند پتروشیمی از سایر گروهها کم ریسکتر است. بهشرطی که ریسکهای تحریمی جدیدتری وارد نشود.
گروه معدن و صنایع معدنی از جذابیت خاصی برخوردار نیست اما سود تقسیمی بالا و حاشیه سود مطلوب میتواند تا حدودی کمککننده باشد منتها با درک ریسک. به صنایع اینچنینی باید از درگاه سود تقسیمی نگریست. اعتقادی به صنعت پالایشگاهی به دلیل حقالعمل کاری وجود ندارد.
رویداد پیشرو در ۶ماه دوم مرتبط با قطع گاز صنایع است. وقایع این چنینی توسط فعالان حرفهای از پیش رصد شد و به همین دلیل این قشر از معاملهگران به برخی از حوزهها وارد نمیشوند. همانطور که سرمایهگذاران در فصل بهار به کمبود برق تابستان توجه داشتند و استراتژی معاملهگری را بر پایه این مهم پیاده سازی کردند، کمبود گاز فصل زمستان را در محاسبات درنظر میگیرند.
اما در بررسی سیاستهای پولی اتخاذشده اینکه بتوان به نرخ بهره استاندارد و از پیش تعیینشده رسید که بتواند پیروی همهگیر داشته باشد، یقینا به سرانجام نخواهد رسید. بانکمرکزی همانند جعبه پاندوراست و در هر موقعیتی متحوای جدیدی ارائه میدهد. بهعبارتی این نهاد، تصمیمگیرنده اصلی نیست و ذینفعان از اثرگذاری بیشتری برخوردارند.
نکته حائزاهمیت این است که اتفاقا بانک مرکزی در ۴ سال گذشته باید نرخ بهره را افزایش می داد و مانع از ایجاد تورم میشد اما عدم اتخاذ چنین سیاستی و در ادامه، مواجهشدن با شرایط کرونایی در دنیا توام چرا بازارها اهمیت دارند؟ با فشار ذینفعان مسیر را ناهموار کرد. اگر در گذشته چنین موضوعی را پیاده سازی و به عبارتی کنترل میکرد در حالحاضر اقتصاد در گرداب عدم اطمینان غوطهور نبود.
در شرایطی که مذاکرات برجام مبهم بوده، ریسک نرخ بهره وجود دارد و بازارهای جهانی درگیر سیاستهای انقباضی هستند، بهتر است سهامداران به سمت شرکتهای دارای سود تقسیمی بیش از ۸۰ درصدی توام با حاشیه سود بیش از ۴۰ درصدی ( به خصوص در حوزه صادراتیها) ، حرکت کنند. افرادی که قصد فعالیت در بورس را دارند نیز میتوانند حدود ۱۰ درصد از پول را به دیگر گزینه ها اختصاص دهند.
این دو روش برای افرادی که بورس منبع درآمد آنها نیست و فقط قصد سرمایهگذاری دارند،کافی است اما به افرادی که بورس راه اصلی کسب درآمد است، توصیه نمیشود.
به تازگی ۵۰۰ میلیاردتومان به صندوق تثبیت بازار سرمایه تزریق شده در حالیکه اندازه بورس ایران تقریبا ۶ هزار هزارمیلیاردتومان برآورد میشود. بنابراین آیا ۵۰۰ میلیاردتومان تاثیری بر این بازار خواهد داشت؟ بهنظر میرسد سیاست گذاران بازار چرا بازارها اهمیت دارند؟ سرمایه از جمله سازمان بورس و نمیتوانند اقدام خاصی انجام دهند. چرا که ریسکها خارج از کنترل آنها است.
ریسکهای اقتصاد خارج از دسترس سازمان بورس است و این نهاد نمیتواند در اقتصاد دستوری، تحریم، تورم و. فعالیت چندانی داشته باشد. بررسی بورس نیویورک هم حاکی از افت قیمتها در این بازار است اما رئیس این بورس چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
شرایط فعلی بورس ایران، بهترین زمان برای بهبود زیرساختها، اصلاح قوانین و مقررات و مجوز زدایی بوده و باید اجازه داد افراد توانمند و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری بتوانند قشر بیشتری را جذب بازار سهام کنند.
چرا آزمایش هستهای بعدی کره شمالی اهمیت دارد؟
کره شمالی با هوشمندی ایالات متحده و متحدان اش را در شمال غرب آسیا نگهداشته است. کره شمالی در این زمینه دستورات چین را اجرا میکند. تا زمانی که کره شمالی شمشیر بازی میکند ایالات متحده نمیتواند تمام توجه و منابع خود را صرف حفاظت از تایوان کند.
فرارو- پیتر هوسی؛ مدیر مطالعات بازدارندگی استراتژیک در موسسه مطالعات هوافضا میچل و رئیس چرا بازارها اهمیت دارند؟ شرکت مشاوره خود با نام "تحلیل ژئواستراتژیک" است. او در توسعه و اجرای کارزارهای سیاستگذاری عمومی برای تضمین حمایت از اهداف مهم امنیت ملی تخصص دارد. هوسی پیش از این مشاور ارشد دفاعی در بنیاد دانشگاه دفاع ملی امریکا بود. او میزبان بیش از ۱۰۰۰ سمینار کنگره بوده که به موضوعاتی از جمله دفاع موشکی، نوسازی استراتژیک هسته ای، حمل و نقل هوایی استراتژیک، بمب افکنهای استراتژیک، فضا، اشاعه و کنترل تسلیحات پرداخته اند. او از دهها پایگاه نظامی ایالات متحده برای مشاوره و سخنرانی در مورد موضوعات استراتژیک بازدید کرده است. او در سال ۲۰۰۹ میلادی موفق به دریافت جایزه افتخاری از سوی انجمن صنایع دفاع ملی امریکا شد. هوسی یکی از همکاران ارشد اندیشکده هادسون است و در آنجا بر بازدارندگی هستهای و نوسازی، کنترل تسلیحات و سیاست دفاعی تمرکز دارد. کار او هم چنین بر روی تهدیدات متوجه از جانب روسیه، چین، کره شمالی و ایران متمرکز بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از نشنال اینترست، پس از پرتاب یک موشک دوربرد کره شمالی که بر فراز خاک ژاپن به پرواز درآمد این نگرانی افزایش یافته که پیونگ یانگ به زودی هفتمین آزمایش هستهای خود را انجام دهد. چنین اقدام تحریک آمیزی به عنوان بخشی از کارزار نظامی شش ماهه کره شمالی صورت میگیرد که شامل دهها آزمایش موشکی و لفاظیهای خصمانه فزایندهای علیه ایالات متحده و متحدان آن کشور در غرب اقیانوس آرام است.
علیرغم آن که جمهوری دموکراتیک خلق کره مدتها یک قدرت تسلیحات هستهای بوده است پنج دلیل وجود دارد که دولت ایالات متحده و متحدان ژاپنی و کرهای (کره جنوبی) آن کشور باید تحرکات اخیر کره شمالی را جدی بگیرند.
نخست آن که کره شمالی از تسلیحات هستهای خود به عنوان سپری استفاده کرده که پشت آن میتواند اقدامات یاغی گرانه دولتی از جمله حمایت از تروریسم را انجام دهد. پیشرفت در تواناییهای هستهای کره شمالی تنها اعتماد به نفس "کیم جونگ اون" را افزایش میدهد و باعث تشدید این احساس در او میشود که میتواند بدون مجازات عمل کند.
دوم آن که تسلیحات هستهای و آزمایشهای موشکی به عنوان یک منبع فناوری و منبع پول نقد برای کره شمالی عمل میکنند و پیونگ یانگ میتواند آن را در اختیار سایر کشورهای دارای تسلیحات هستهای یا در آستانه ساخت تسلیحات هستهای (مانند پاکستان و ایران) قرار دهد که به دنبال بهبود فناوریهای هستهای و موشکهای بالستیک خود هستند.
سوم آن که کره شمالی بخش عمدهای از پول نقد مورد نیاز خود را از طریق مشارکت در اقدامات مجرمانه خارج از کشور به ویژه در زمینه چرا بازارها اهمیت دارند؟ فروش مواد مخدر و عملیات جعل تامین میکند. این وجوه سپس از طریق چین به نخبگان حاکم کره شمالی باز میگردند. تهدیدات هستهای از سوی کره شمالی باعث میشود هیچ کشوری انگیزهای برای مداخله در این موضوع و رویارویی با پیونگ یانگ نداشته باشد.
چهارم آن که پیونگ یانگ به روسیه و ایران تسلیحات میفروشد و در ازای آن ممکن است از قابلیتهای هستهای با فناوری پیشرفته مسکو مانند نحوه انجام یک نوع حمله پالس الکترومغناطیسی اتمسفر (EMP) یا ساخت موشک بسیار دقیق برخوردار شود. ایران نیز به نوبه خود از طریق عرضه نفت و ارز خارجی برای حمایت از رژیم کره شمالی اقدام میکند.
پنجم آن که کره شمالی با هوشمندی ایالات متحده و متحداناش را در شمال غرب آسیا نگهداشته است. کره شمالی در این زمینه دستورات چین را اجرا میکند و تا زمانی که کره شمالی شمشیربازی میکند ایالات متحده نمیتواند تمام توجه و منابع خود را صرف حفاظت از تایوان کند.
این یک پرسش بی پاسخ مانده است که کره شمالی چه تهدید خاصی را برای ایالات متحده ایجاد میکند؟ کیم واقعا با تسلیحات هستهای خود چه میکند؟ در نشستی در اندیشکده "هادسون" در تاریخ ۵ اکتبر سال جاری به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بودم.
بهجای برنامه ریزی یک حمله قریب الوقوع این احتمال بیشتر است که کره شمالی به دنبال توسعه قابلیتهای هستهای و نظامی پیچیدهتر برای حمله به اهدافی مانند گوام باشد که هزاران کیلومتر دورتر هستند. هم چنین، گزینه حمله الکترومغناطیسی میتواند روی میز کره شمالی قرار داشته باشد که از طریق آن قادر خواهد بود ایالات متحده ژاپن یا کره جنوبی را بی حرکت سازد.
آزمایش هستهای کره شمالی ممکن است شامل یک دستگاه هستهای نسبتا کوچک نیز باشد. شواهد بیش تری نشان میدهند که کره شمالی تسلیحات مناسب برای موشکهای بالستیک پرتاب از دریا دارد که بقا و بازدارندگی رژیم سیاسی آن کشور را تقویت میکنند.
یک پرسش کلیدی باقی میماند: چرا چین برای پایان دادن به برنامه هستهای کره شمالی تلاش نمیکند؟ "توماس رید" وزیر سابق نیروی هوایی امریکا و معاون مشاور امنیت ملی در کتاب خود در سال ۲۰۱۰ میلادی توضیح داد که چگونه چین به صراحت به رژیم کیم کمک کرد تا فناوری تسلیحات هستهای را توسعه داده و تا حدی آن را از طریق شبکه اتمی "عبدالقدیر خان" پاکستانی گسترش دهد.
این امر ناشی از تصمیم "دنگ شیائوپینگ" دبیر کل وقت حزب کمونیست چین در سال ۱۹۸۲ میلادی بود. او در آن زمان خواستار عرضه فناوری تسلیحات هستهای به کشورهایی، چون پاکستان، کره شمالی، ایران، عراق و لیبی بود.
چین برخلاف تعهدات خود در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای در سال ۱۹۶۹ میلادی فناوری تسلیحات هستهای را در اختیار متحدان خود قرار داد تا برای ایالات متحده و غرب دردسر ایجاد کنند. تصادفی نیست که هر یک از این کشورها در طول چهار دهه گذشته نقطه اشتعال مکرر جهانی بوده اند. سالها پس از آن، کره شمالی اکنون یک کشور دارای سلاح هستهای با زرادخانهای متشکل از دهها بمب است.
نظرسنجیهای تازه نشان میدهند که دست کم ۷۰ درصد از مردم کره جنوبی خواستار آن هستند که کشورشان تسلیحات هستهای خود را بسازد. در ژاپن نیز بحثهای مشابهی به ویژه پس از ترور اخیر "شینزو آبه" نخست وزیر اسبق آن کشور آغاز شده است.
از سوی دیگر، ایالات متحده در برابر هستهای شدن متحدان اش در کره و ژاپن آماده است، اما هم چنین در حال کار اضافی برای مدرن سازی بازدارندگی هستهای گسترده برای هر دو کشور است.
با این وجود، به دلیل تاخیرهای قبلی در اجرای تعهدات و عدم توجه امریکا به این موضوع این مسئله تا حدودی ناقص مانده است. مسئله این است که آیا متحدان آمریکا کاملا به ایالات متحده اعتماد دارند که آن کشور واقعا خطر نابودی یک شهر آمریکایی را برای نجات یک شهر کرهای یا ژاپنی خواهد پذیرفت یا چرا بازارها اهمیت دارند؟ خیر.
موضوع زمانی آشکار میشود که بازدارندگی گسترده ایالات متحده مورد بحث قرار میگیرد. در کره جنوبی و ژاپن بحثهای بیش تری در مورد افزودن دفاع موشکی قوی به ترکیب نیروهای بازدارنده به ویژه پدافند هوایی مرحله پایانی ارتفاع بالا (THAAD) برای کره در حال انجام است.
متاسفانه دولت پیشین کره جنوبی موضعی شامل سه "نه" را اتخاذ کرد: عدم دفاع موشکی از نوع پدافند هوایی مرحله پایانی ارتفاع بالا (تاد)، عدم ادغام چنین پدافند دفاعیای با ایالات متحده و عدم همکاری دفاع موشکی با ژاپن.
خوشبختانه این موضع از سوی دولت فعلی کره جنوبی کنار گذاشته شده، اما برای دستیابی به استقرار دفاع موشکی قابل توجه باید تلاش بیش تری صورت گیرد علیرغم آن که این موضوع اغلب از سوی امریکا نادیده چرا بازارها اهمیت دارند؟ گرفته شده است.
چنین دفاعی موشکیای به طور قابل توجهی تواناییهای بازدارندگی ایالات متحده را بهبود میبخشد و علت اصلی مخالفت شدید چین با دفاع موشکی کره جنوبی را توضیح میدهد. پکن ترجیح میدهد کره جنوبی را در برابر حمله آسیب پذیر نگه دارد، زیرا این کشور به طور زنجیرهای تهدید میکند که اگر سئول دفاعی موشکی ایجاد کند چین به تلافی جویی اقتصادی مبادرت خواهد ورزید.
چین واقعا مرکز معمای هستهای شرق آسیا است. پکن گمان میکند که میتواند ایالات متحده را فرسوده سازد و نیروهای امریکایی را از غرب اقیانوس آرام با شروع از شبه جزیره کره خارج سازد خواستهای که انزواگرایان امریکایی نیز با آن همصدا شده اند.
با این وجود، بدون حضور ایالات متحده اقیانوس آرام غربی و شبه قاره هند به دریاچهای تحت کنترل چین تبدیل خواهند شد و ۵ میلیارد نفر و ۶۰ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی تحت کنترل هژمونیک چین قرار خواهند گرفت. این وضعیت در راستای منافع ملی امریکا نخواهد بود.
اوضاع اینروزهای بازار مسکن/پنجاه متری های بالای بیست سال خوشفروشند
ایسنا نوشت: با افزایش قیمت مسکن در تهران به تدریج تقاضا برای آپارتمانهای ۴۰ تا ۵۰ متر و همچنین واحدهای بالای ۲۰ سال ساخت افزایش یافته است؛ بررسیها نشان میدهد واحدهای کوچک متراژ گروه غالب را در بازار مسکن جنوب تهران تشکیل میدهند.
واحدهای ۴۰ تا ۵۰ متر که به دنبال رشد سنگین قیمت مسکن در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند شهریور امسال ۱۰ درصد از کل معاملات مسکن شهر تهران را به خود اختصاص دادند و جایگاه چهارم را درخصوص متراژ از آن خود کردند. ۳.۲ درصد معاملات هم به آپارتمانهای ۳۰ تا ۴۰ متر تعلق گرفت و جالب اینکه سهم معاملات واحدهای کمتر از ۴۰ متر بیش از گروههای متراژی بالای ۱۳۰ متر بود.
با اینکه طرف عرضه طی سالهای اخیر ترجیح داده بیشتر در بخش واحدهای بزرگ متراژ سرمایهگذاری کند، کمبود فایلهای کوچک متراژ متناسب با توان خرید خانوارها کاملا حس میشود. بنا به گفته واسطههای ملکی در شرایط رکودی فعلی شانس فروش واحدهای کوچک به مراتب بیش از آپارتمانهای بزرگ متراژ است.
خانههای ۵۰ تا ۶۰ متر در سکوی نخست معاملات
شهریور سال جاری خانههای ۵۰ تا ۶۰ متر با سهم ۱۴.۸ درصدی از کل معاملات مسکن شهر تهران رتبه اول از نظر مساحت را به خود اختصاص دادند. جایگاه دوم به واحدهای ۶۰ تا ۷۰ متر با سهم ۱۳.۹ درصد تعلق داشت و رتبه سوم از آن آپارتمانهای ۷۰ تا ۸۰ متر شد که ۱۲.۲ درصد از کل معاملات را به خود اختصاص دادند.
آمار و ارقام بانک مرکزی گویای آن است که شهریور سال جاری ۵۴.۴ درصد از قراردادهای خرید و فروش مسکن در تهران به واحدهای کمتر از ۸۰ متر مربع تعلق داشته است. در حالی که سهم واحدهای بالای ۱۵۰ متر ۶.۴ درصد و آپارتمانهای با متراژ بیش از ۲۰۰ متر فقط ۲.۱ درصد از کل معاملات بود.
اگرچه آپارتمانهای ۵۰ تا ۶۰ متر و همچنین ۶۰ تا ۷۰ متر طی سالهای اخیر معمولا رتبههای اول را درخصوص معاملات مسکن شهر تهران در بر گرفتهاند اما نمیتوان از تقاضا برای آپارتمانهای کمتر از ۵۰ متر غفلت کرد. این گروه متراژی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
بررسیها نشان میدهد اوایل دهه ۹۰ گروه متراژی ۸۰ تا ۹۰ متر سهم بیشتری از چرا بازارها اهمیت دارند؟ معاملات را نسبت به گروه متراژی ۴۰ تا ۵۰ متر داشتند اما به تدریج تقاضا برای واحدهای کمتر از ۵۰ متر افزایش یافته تا جایی که رتبه این گروه در معاملات از آپارتمانهای ۸۰ تا ۹۰ متر بیشتر شده است.
شهریور امسال ۳.۲ درصد از معاملات به آپارتمانهای ۳۰ تا ۴۰ متر تعلق گرفت در حالی که سهم خانه های بالای ۲۰۰ متر از معاملات فقط ۲.۱ درصد بود. توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی بر اساس سطح زیربنا گویای آن است که هرچه مساحت واحدها افزایش پیدا میکند سهم آنها از معاملات کاهش مییابد.
کوچک متراژها بیشتر در جنوب تهران هستند
نگاهی به خانههای عرضه شده برای فروش در شهر تهران نشان میدهد عمده بزرگ متراژها در نیمه شمالی پایتخت و عمده کوچک متراژها در جنوب تهران قرار دارند. مناطق ۱۰، ۱۴ و ۱۵ از محدودههایی هستند که آپارتمانهای کوچک متراژ زیادی در آنجا یافت میشود و معمولا جزو ۱۰ منطقه پرتقاضا در بازار مسکن شهر تهران محسوب میشوند.
یکی از مشکلاتی که خریداران واحدهای کوچک متراژ در جنوب تهران با آن مواجهند کمبود فایلهای مرغوب و دارای امکانات کامل است. بررسیها نشان میدهد در جنوب تهران بعضا حتی واحدهای نوساز فاقد دست کم یکی از امکانات شامل آسانسور، پارکینگ و انباری هستند. در حالی که عمده واحدهای قدیمی در شمال تهران هر سه ویژگی مذکور را دارند.
خرید و فروش خانههای قدیمی دو برابر شد
از سوی دیگر طی هفت سال گذشته سهم واحدهای بالای ۱۶ سال از ۱۲ درصد به ۲۹.۶ درصد کل معاملات مسکن شهر تهران افزایش پیدا کرده است. هماکنون ۶۶.۸ درصد از کل قراردادهای خرید و فروش مسکن در پایتخت را واحدهای بالای پنج سال و ۴۴.۴ درصد را واحدهای بالای ۱۰ سال به خود اختصاص میدهند. این در حالی است که سال ۱۳۹۳ واحدهای کمتر از پنج سال ۵۸.۱ درصد و واحدهای با سن بنای بیش از پنج سال ۴۱.۹ درصد از معاملات را شامل میشد.
طی یک سال گذشته نیز سهم آپارتمانهای نوساز از کل معاملات شهر تهران ۱۳ درصد کاهش پیدا کرده است. مردادماه ۱۴۰۰ واحدهای تا پنج سال ساخت ۳۳.۲ درصد از کل مبایعهنامههای شهر تهران را به خود اختصاص داده و این در حالی است که این گروه از آپارتمانها در سال گذشته ۳۸.۵ درصد از معاملات را شامل میشدند.
حدود هفت سال قبل در آذرماه سال ۱۳۹۳ واحدهای مسکونی با عمر بنای کمتر از پنج سال حدود ۵۸ درصد از کل معاملات شهر تهران را در بر میگرفت که به دلیل افت توان طرف تقاضا این سهم در یک روند نزولی قرار گرفته به طوری که آذرماه ۱۳۹۴ این عدد به ۵۴ درصد، سال ۱۳۹۸ به حدود ۴۰ درصد و مردادماه ۱۴۰۰ به ۳۳.۲ درصد رسیده است.
در واقع بازار روند معکوس به خود گرفته و سهم غالب واحدهای نوساز جای خود را به واحدهای میانسال و قدیمیساز داده است. البته عمده معاملات در واحدهای ۶ تا ۱۵ سال انجام میشود.
بنابراین گزارش، متوسط قیمت هر متر خانه در تهران به ۴۳.۲ میلیون تومان رسید که افزایش ۱.۱ درصد نسبت به ماه قبل و ۳۶.۳ درصد در مقایسه با ماه مشابه سال قبل را نشان داد. این کمترین میزان افزایش ماهیانه قیمت از فروردین سال جاری تا کنون بود. درخصوص معاملات نیز فرآیند کاهش خرید و فروش که از تیرماه شروع شده بود ادامه یافت. طبق اعلام بانک مرکزی، شهریور امسال ۶۰۳۳ فقره معامله مسکن در تهران منعقد شد که از کاهش ۲۳ و ۲۲.۵ درصد به ترتیب نسبت به مرداد امسال و شهریور پارسال حکایت دارد..
دیدگاه شما