بررسی ارتباط بین حقالزحمة غیرعادی حسابرسی و خطای برآورد اقلام تعهدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
هدف اصلی این تحقیق، بررسی ارتباط بین حقالزحمة غیرعادی حسابرسی و خطای برآورد اقلام تعهدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این تحقیق برای محاسبة خطای برآورد اقلام تعهدی از مدل ارائه شده توسط آلن و همکاران (2013) استفاده شده است. همچنین به منظور محاسبة حقالزحمة غیرعادی حسابرسی از باقیماندة رگرسیون مدل استاندارد حقالزحمة حسابرسی ارائه شده توسط آزمون و خطای بورسی فانگ و همکاران (2014)، استفاده شده است. نمونة آماری این تحقیق شامل 97 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دورة زمانی 1391-1384 است. برای آزمون فرضیههای از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که حقالزحمة غیرعادی منفی حسابرسی با خطای برآورد اقلام تعهدی و حقالزحمة عادی حسابرسی با خطای برآورد اقلام تعهدی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد، همچنین نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنادار بین حقالزحمة غیرعادی حسابرسی و خطای برآورد اقلام تعهدی است.
کلیدواژهها
- حقالزحمة عادی حسابرسی
- حقالزحمة غیرعادی حسابرسی
- حقالزحمة غیرعادی منفی حسابرسی
- خطای برآورد اقلام تعهدی
عنوان مقاله [English]
The Relationship between Abnormal Audit Fees and Accruals Estimation Error in Companies Listed on the Stock Exchange
نویسندگان [English]
- Sayed Ali Vaez 1
- Morteza Taimoury 2
The main purpose of this study was to examine the relationship between negative abnormal audit fees and accruals estimation error of the companies listed in Tehran Stock Exchange. A proposed model by Allen et al (2013) and residual regression of audit fee standard model proposed by Fang et al (2014) respectivly were used to calculate the accruals estimation error and abnormal audit fees. A sample of 97 companies listed in Tehran Stock Exchange during the period 1384-1391 was examined and Multivariate regression was used to test the research hypotheses. The results of study indicated a negative and significant relationship between negative abnormal audit fees and the Accruals estimation error, and between normal audit fees and accruals estimation error. Also, results showed a positive and significant relationship between abnormal audit fees and Accruals estimation error.
نوسانگیری روزانه رسما به بورس بازگشت/ تداوم آزمون و خطا در بورس
به گزارش خبرنگار اقصادی خبرگزاری تسنیم، تصویب و لغو قوانین سلیقهای و بدور از کارشناسی در بازار سرمایه کشور تمامی ندارد. به عنوان مثال چند ماه پیش بود که در هفتههای آغازین ریزش بورس و به دنبال اختلال در سامانههای معاملاتی متولیان بازار سرمایه تصمیم گرفتند معاملات بورس را دو شیفته کنند. تصمیمی که نه تنها اثر مثبتی نداشت، بلکه خود به مشکلی تازه در بازار سهام تبدیل شد و بلافاصله لغو شد.
البته از این دست تصمیمات لحظهای و سلیقهای در بازار سهام ما کم نبوده و نیستند. نمونه دیگر آن ممنوعیت در نوسانگیری روزانه در تالار شیشهای از مهرماه امسال بود که ناظر بازار در اطلاعیهای اعلام کرد از روز شنبه(5مهرماه امسال) تا اطلاع ثانوی، زمان سپرده شدن سهام از t+0 به t+1 تغییر مییابد.
در آن زمان علی صحرایی مدیرعامل شرکت بورس نیز در پاسخ و البته دفاع از چرایی ممنوعیت نوسانگیری روزانه در بورس گفت "این تصمیم که تا زمان اطلاع بعدی ادامه خواهد داشت، خواسته فعالان بازار مبنی بر کنترل شرایط غیرعادی و مصوبه نهاد ناظر بازار سرمایه برای سرمایهگذاری واقعی بوده و چندان هم پیچیده نیست. اصولا آزمون و خطای بورسی چرا فعال حقیقی یا حقوقی که هنوز پولی پرداخت نکرده باید قادر به فروش سهامی باشد که در همان روز خریداری کرده است؟ از سوی دیگر زمانی که ناشرین یا بازارگردان ها مسئولیت نقدشوندگی و اطمینان بخشی به بازار را به عهده میگیرند نباید با رفتار نوسان گیری و نا اطمینانی روبرو شوند. از سوی دیگر هر تصمیمی دارای مزایا و معایبی بوده و موافقان و مخالفانی دارد اما اصل مهم رعایت انصاف و ایجاد تعادل و رویههای مناسب و اصولی است تا زمینه ایجاد بازاری عمیق، توسعه یافته و شفافتر و نقدشونده تر از همیشه فراهم شود."
اما این تصمیم در روز تصویب و اجرا با واکنشهای مختلف سهامداران (که فعلا فضای مجازی سنگ صبور آنها است) همراه شد، برخی از آنها عبارتند از: "بورس زوری و تنفس مصنوعی به جایی نمیرسد و باز سقوط میکند"؛ "این قانون ناقصه. نباید یه طرفه باشه. اگه همون روز خریدی رو نمیتونی بفروشی، اگه فروختی هم نباید بتونی بخری. در غیر این صورت در بالاها میفروشن و همون روز یا فردا نماد رو صف فروش میکنن و میخرن"؛ "نخبههای بورس اومدن قانون گذاشتن باز هم به مشکلات تالار شیشهای اضافه کردن"؛ "بازار بورس در کشور ما نیاز به تخصص و قانون خاصی نداره، فقط باید سیگنال رانتی داشته باشی تا سود کلان از بورس نصیبت بشه"؛ "کجای دنیا اینجوریه؟ طرف دوست داره صبح بخره بعد ازظهر بفروشه مشکلش چیه؟ آقا شما یک جنسی صبح میخری دو ساعت بعد میفروشی جرمه؟!"؛ "بورس هر چه آزادتر بهتر"؛ "ممنوعیت نوسانگیری باید خیلی پیش از این اجرا میشد، چرا که عدهای با تشکیل باند اقدام به جوسازی کرده و از این رهگذر قیمت سهام را تحت تاثیر قرار میدهند."؛ "بازار با دستور درست نمیشه اگه میخواهید ببندید کل بورس رو ببندید، نه راه معامله رو محدود کنید که هم ریزش ادامه داشته باشه هم نقدشوندگی اندک. همین امروز نتیجه اینکار اشتباهتان را هم دیدید."
شاید به دلیل همین انتقادات و البته عدم تاثیرگذاری این قبیل تصمیمات هست که حالا متولیان بازار سرمایه تصمیم به لغو تصمیم بیاثر خود گرفتهاند و امروز شرکت بورس رسما اعلام کرد: پیرو اطلاعیه 79964/181 مورخ 05/07/1399 به اطلاع کلیه فعالان محترم بازار سرمایه میرساند، از روز سه شنبه مورخ 20/08/1399 طبق روال سابق انجام معامله روز سپرده شدن سهام در(t+0) مجاز می باشد. بدیهی است فروش سهام خریداری شده در همان روز امکانپذیر است.
بر این اساس باید گفت حذف نوسانگیری روزانه در حالی در روزهای بد بازار سرمایه اعمال شد و حالا این تصمیم لغو شده است که از زمان تصویب و اجرا تا امروز که این قانون لغو شده است، شرایط بورس نامساعد بوده و اوضاع فرقی نکرده است و در عمل این قانون هم بیاثر بوده؛ به همین دلیل تنها میتوان امیدوار بود که از این دست تصمیمات لحظهای و غیرکارشاسی در بازار سهام دیگر تصویب و اجرا نشود و باید منتظر روزی باشیم که متولیان این بازار متوجه شوند که نباید بجای درست کردن ابروی بورس، چشمش را هم کور کرد.
سهام مردم؛ آزمون و خطای سازمان بورس
ایران اکونومیست- اگر حقوقیها نخواهند مافیای بازار سرمایه حتی نمیتوانند ارزش سهام شرکتها را تکان کوچکی بدهند.
سهام مردم محلی برای آزمون و خطای سازمان بورس و اوراق بهادار شده است. خبر تغییر دامنه نوسان از مثبت و منفی ۵ به مثبت ۶ و منفی ۲ تاثیر چندانی بر بورس نداشت و دیر زمانی از این تغییر نگذشته که در جلسه دیروز هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار مصوب شد دامنه نوسان قیمتها از ابتدای اردیبهشت ماه به مثبت ۶ و منفی ۳ افزایش یابد. در این جلسه که با حضور محمدعلی دهقان دهنوی، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار برگزار شد، مقرر شد این مصوبه تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۰ برقرار باشد و در ادامه سازمان بورس با بررسی نتیجه نسبت به افزایش تدریجی و مجدد تصمیم گیری کند.
محمد آرام بنیار، کارشناس بازار سرمایه با بی تاثیر دانستن تغییر دامنه نوسان بر کاهش ریزشها به صدای بورس اظهار کرد: تغییر دامنه نوسان به مثبت ۶ و منفی ۳ راه حل مدیریت بازار سرمایه نیست باید در سیاست گذاری های کلان بورسی تحول ایجاد شود. عمده سهامهای شرکت های بورسی همچون سایپا، ایران خودرو، فولاد مبارکه، دولتی یا خصولتی است و در نهایت تصمیمات مراجع دولتی بر آن ها تاثیر گذار است. اگر حقوقی ها نخواهند مافیای بازار سرمایه حتی نمیتوانند ارزش سهام شرکت ها را تکان کوچکی بدهند.
وی افزود: با تغییر دامنه نوسان مشکلات بازار سرمایه درست نمیشود، دولت، مردمی را که هیچ دانش بورسی نداشتند با هیاهو و تبلیغ وارد بورس کرد و اکنون شاهد ریزش سرمایه های مردم هستیم دولت در مقابل این دعوت مسئول است و باید تصمیمات جدی تر و تاثیر گذارتری اتخاذ کند.
سهامداران خرد با ابراز ناخرسندی از تصمیمات و تغییرات کوتاه مدت و بی نتیجه سازمان بورس به صدای بورس بیان کردند: تصمیمات سازمان با قید تا «حصول نتیجه و تا بررسی نتایج » اتخاذ می شود. این آزمون و خطاها بر روی سرمایه های سهامداران خرد انجام می شود و سازمان بورس و اوراق بهادار باید بداند که این سرمایهها در بسیاری از موارد کل پس انداز یک خانواده است.
به گزارش سنا سخنگوی سازمان بورس و اوراق بهادار نیز با اشاره به بازنگری دستورالعمل گره معاملاتی، ابراز داشت: مقرر شد بازنگری به نحوی باشد که امکان نقدشوندگی افزایش یابد. در تغییراتی که صورت گرفت مجموع حجم معاملات در ۵ روز از ۵ درصد به ۲۰۰ درصد افزایش یافت. البته دامنه نوسان در گره معاملاتی همان دو برابر باقی ماند، اما حجم مبنا در روز گره معادل یک سهم در نظر گرفته میشود. همچنین هیات مدیره سازمان بورس تصویب کرد که برای فروش اوراق تبعی استفاده از رتبه بندی مجاز باشد.
آدرس خطا از آشفتگی بورس
1400/08/30
معاملات آخرین هفته آبانماه با افت میانگین قیمت سهام پایان یافت و شاخص کل بورس برای چهارمین بار طی دو ماه اخیر ابرکانال ۴/ ۱میلیون واحد را ترک گفت. در این میان خطای تشخیص سبب شده است تا برخی از حامیان دولت با دادن آدرس غلط، ضعف سودسازی برخی صنایع آسیبدیده از قیمتگذاری دستوری را به پای فروش دلاری صنایع ارزآور بنویسند.
به گزارش فراسرمایه، بازار سهام در روز گذشته افت قابلتوجهی را پشت سر گذاشت و در حالی که انتظار میرفت این بار بتواند در مقابل افزایش عرضهها مقاومت بهتری را به نمایش بگذارد برای چهارمین بار طی دو ماه اخیر از کانال یکمیلیون و ۴۰۰هزار واحدی پایینتر رفت.
این امر بیش از هر چیز تحتتاثیر فضای نااطمینانی تشدید شده در بورس پس از آن روی داده است که اصرار به قیمتگذاری دستوری در صنایعی نظیر خودرو، سودسازی شرکتهای بزرگ بورسی را زیر سوال برده است. در حال حاضر پس از آنکه افزایش قیمت فروش خودروسازان برای خروج از زیان در هالهای از ابهام قرار دارد، ترس از حمایت از این صنعت به قیمت دست اندازی به سود صنایعی نظیر پتروشیمی و فولاد با نگاه دستوری افزایش یافته است. این فضا در حالی تقویت میشود که مجددا طرفداران سرکوب قیمتها با نادیده گرفتن اصولا اولیه اقتصاد فرض را بر این گذاشتهاند که میتوان مبنای ریالی تولید را دلیلی بر فروش ارزان داراییها نسبت به قیمتهای جهانی دانست.
شیشهای در بغل سنگ
روز گذشته شاخص کل بورس یک بار دیگر حمایت روانی متزلزل یکمیلیون و ۴۰۰هزار واحدی را از دست داد تا به خوبی نشان دهد که این بازار دیگر با جلسه و وعده و وعید درست نمیشود و برای بازگشت رونق به بازار سرمایه رویدادهای ریشهایتر و سنجیدهتری نیاز است.
بر این اساس نخستین روز از هفته جاری در حالی آغاز شد که همان ابتدای معاملات شاخص کل به شکلی آهسته و پیوسته کاهش یافت و راه را برای خوشبینی به صعود قیمتها در شرایط موجود بست. همین امر سبب شد در خلال این فرآیند نماگر اصلی بازار از محدوده یکمیلیون و ۴۱۱هزار واحدی عقبنشینی کرده و به محدوده یکمیلیون و ۳۸۳هزار واحدی برسد. این افت ۲۷هزار و ۲۹۲ واحدی موجب شد در نهایت میانگین وزنی قیمتها در این روز عقبگردی ۹۳/ ۱ درصدی را به ثبت برساند که با توجه به معاملات هفته قبل و گفتههای کارشناسان در باب ارزندگی سهام شرکتها تا حد زیادی دور از انتظار بود. در این روز نماگر هموزن نیز ۸۴/ ۰ درصد افت کرد که حکایت از وضعیت بهتر این نماگر نسبت به دماسنج بازار داشت.
نگاهی به عملکرد بورس در این روز نشان از آن دارد که افت شاخص کل در روز شنبه بیش از هر چیز تحتتاثیر نمادهای دلاری روی داده است. در صدر این نمادها سه نماد «فولاد»، «فارس» و «شستا» قرار داشتند که به ترتیب پررنگترین اثر را در کاهش نماگر اصلی بازار سهام ایفا کردند.
اینطور که به نظر میرسد بازار سهام در روزهای پیش رو نیز ممکن است تحولاتی نا خوشایند را از خود به نمایش بگذارد. از یکسو تحولات رخ داده در چین باعث شده تا رکود بلندمدت بخش مسکن اثری قابلتوجه بر تقاضای جهانی فولاد بگذارد.
از سویی دیگر عدماطمینان در خصوص شرایط پیش روی اقتصاد مانند چند ماه گذشته سرمایهگذاران را از ورود مطمئن به چرخه معاملات بازار سهام باز دارد. با این حال مشکل اینجاست که اظهارنظرهای نابجا میتواند حتی در صورت بهبود شرایط اقتصاد و رشد ارزندگی همچنان حال بازار سرمایه را به وخامت بکشاند. چنین امری نه فقط در ایران بلکه در تمامی کشورهای دنیا امری مهم است و سبب شده برنامههای سخنرانی مسوولان اقتصاد از قبل مشخص و دارای موضوعی معین باشد؛ چرا که تشنج بازارها میتواند در نهایت به کل اقتصاد سرایت کند و با باز کردن بند ریسکهای انتظاری به التهاب و بحران بینجامد.
دقیقا به همین دلیل است که حساسیت بازارها آنها را به شیشهای تبدیل کرده که سیاستگذاران همواره با احتیاط از کنار آن آزمون و خطای بورسی عبور میکنند.
در بن بست آزمون و خطا
در ایران اما امر مهم حساسیت بازارها اصلا مورد توجه سیاستگذاران و دولتمردان قرار نمیگیرد. این در حالی است که حساسیت بازارها به دلیل سرکوب انتظارات تورمی به سبب خوشبینی به مذاکرات احیای برجام تا حدی زیاد است که نه فقط اظهارات مسوولان بلکه جهتگیری رسانههای دولتی و اشخاص نزدیک به آنها نیز با حساسیت موردتوجه مردم قرار میگیرند. در شرایطی که بسیاری از بحرانها و مشکلات رخ داده در بازارهایی نظیر سهام، ارز و… طی سالیان اخیر ناشی از جهتگیریها و وعدههای مسوولان بوده، پشت تریبونهای رسمی و غیررسمی اثری از احتیاط و مدارا با بازارها نیست و برخی از اشخاص دخیل در تصمیمگیریها بهگونهای سخن میگویند که گویی سرمایهگذاران اساسا فاقد توانایی شنیدن هستند و روی صحبت آنها هم با سایر مردم است. این در حالی است که حتی اگر چنین بود هم در بازاری مانند سهام که به گواه آمار رسمی هماکنون بیش از ۵۰میلیون ذینفع دارد، نادیده گرفتن اکثریت مردم است.
ایران را شاید بتوان یکی از مهمترین قربانیان اقتصاد دستوری در طول یک دهه اخیر دانست. سیاستمداران عموما علاقه دارند اقتصاد خود را در قالب دستور و بخشنامه بر سر بازارها بکوبند و فرض را هم بر این بگذارند که قیمتها را میتوان با این دستورات کنترل کرد. ولی در مقابل بازارها مانند ظروف مرتبط عمل کرده و در نهایت قیمتهای نسبی فرصت آربیتراژ را در کل اقتصاد جهانی از بین میبرند. بر این اساس قیمتگذاری دستوری عموما دست سیاستگذاران را برای سرکوب قیمتها باز گذاشته و آنها را به مدعیالعموم عدالت اجتماعی و دوستداران معیشت مردم بدل میکند. این در حالی است که در بیشتر مواقع ذینفعانی که منافع از آنها سلب میشود خود مردم هستند که اگر مستقیم صاحب کسبوکاری نباشند احتمالا مانند ۵۰میلیون سهامدار ایرانی آزمون و خطای بورسی بخشی از پسانداز خود را به بورس بردهاند.
از این رو مشخص نیست که چرا اساسا باید تا این حد به قیمتگذاری دستوری پافشاری کرد، آن هم در شرایطی که فرضا کارآیی این شیوه در بهترین حالت به ثمر نشستن آن به آزمون و خطای بورسی منزله از این جیب به آن جیب کردن داراییهای مردم است.
بیمهای کنونی
در روزها و ماههای اخیر برخی از رسانههای نزدیک به دولت، به ارزان نبودن کالاها اعتراض و این مهم را مطرح میکنند که وقتی یک کالا در ایران تولید میشود، نباید قیمت آن با دلار محاسبه شود. این در حالی است که بیشتر کالاهای اینچنینی در واقع برای کشور ارزآوری دارند و حمله به درآمد آنها در واقع حمله به منافع ملی کشور است. همچنین کوبیدن بر طبل چنین تصور واهی نه تنها منابع ارزی را محدود، بلکه تولیدکنندگان را نسبت به عرضه محصول در داخل بیانگیزه خواهد کرد. همین امر سبب میشود عرضه در بازار داخلی کم و تقاضای سفتهبازی افزایش پیدا کند.
امری که در سالهای قبل هم آثار آن را دیدیم و به وضوح مشاهده شد که رانت حاصل از آن تا چه حد مردم را از دسترسی به کالاهای اساسی با مشکل مواجه میکند. در روزهای اخیر توییتی با این مضمون مجددا در شبکههای اجتماعی موردانتقاد فعالان اقتصادی قرار گرفت. در این توییت ریشه گرانی خودرو ناشی از سودهای چند دههزارمیلیاردی صنایع فولاد و پتروشیمی دانسته شده بود. چنین امری مانند آن است که از معلم بخواهیم برای حمایت از تنبلترین شاگرد کلاس از نمره دادن به سایر دانشآموزانی که کار خود را به بهترین شکل انجام دادهاند، خودداری کند. در همین توییت نیز دوباره ادعای تکراری فعالیت ریالی و درآمد دلاری تکرار و نویسنده خواهان توقف قیمتگذاری دلاری کالاها شده بود. این در حالی است که چنین صحبتی با تمامی مسلمات علم اقتصاد در تناقض است و همان طور که گفته شد به سرکوب صنایع و کمبود کالاها منتهی خواهد شد.
ضمن اینکه تمامی ذینفعان این صنایع از جامعه بزرگ سهامداران یعنی همان مردم عادی و دارندگان سهام عدالت هستند. آیا این دست از افراد از زیان انباشته هنگفت سه خودروساز بزرگ اطلاع ندارند یا فکر میکنند که میتوان فشار بر تولیدکننده را تا اولین لایه یعنی تامین مواد اولیه ادامه داد؟
دلایل واژگونی بورس
همان طور که گفته شد در روز گذشته بسیاری از نمادهای دلاری با افت قیمت مواجه شدند. بورس تهران که هنوز با تغییرات عجولانه قیمتگذاری صنعت خودرو و عواقب آن دست به گریبان بود، در روز گذشته تحتتاثیر کاهش تقاضای جهانی محصولاتی نظیر فولاد قرار گرفت و احتیاط بازارها را در خصوص رکود احتمالی در اقتصاد آمریکا و چین بازتاب داد. به نظر میرسد که به موازات این اتفاق افزایش پافشاری در برخی از جناحها به سرکوب قیمتها آن هم در وضعیتی که آینده برجام مبهم اما مذاکرات در جریان است، سرمایهگذاران را به احتیاط بیشتری واداشته و سبب شده در نخستین روز هفته درجه احتیاط و ریسکگریزی را در تصمیمات خود افزایش دهند.
تمامی اینها در حالی رخ میدهد که همین دو هفته قبل رئیس سازمان بورس و وزیر اقتصاد هر کدام در برنامههای جداگانهای به حمایت از بازار پرداخته بودند و ضمن تشریح راههای مناسب برای حمایت از بازار سهام وعده تغییر در این بازار را داده بودند؛ وعدهای که به وضح جواب نداده است. چنین مسالهای که اتفاقا در طول ماههای اخیر و در زمان ریاست دو رئیس قبل سازمان نیز بارها تکرار شده، هر مخاطبی را به این نتیجه میرساند که شاید بهتر است مسوولان کاری نکنند و بگذارند که بازار واقعا در مواجهه با تمامی متغیرها راه خود را پیدا کند. درست است که این رویکرد بازارها را تقویت نمیکند اما از ارائه قولوقرارهای نشدنی جلوگیری میکند و در نهایت باعث میشود اعتماد اجتماعی دولت و حاکمیت اقتصادی کشور با خدشه مواجه نشود.
بازی خطرناک آزمون و خطا در بورس/ متولی بازار سرمایه چه خیالی در سر دارد/ ریزش بورس یعنی هجوم نقدینگی به بازارهای دیگر
هفته گذشته، بازار سرمایه روزهای تلخی را تجربه کرد؛ هرچند افت و خیز و نوسان جزیی از این بازار همیشه بوده، هست و خواهد بود، لیکن برخی تصمیمات نسنجیده از سوی رگلاتور بازار، ابهام در عرضه دارا دوم و رفتار حقوقیها این اصلاح را به ریزشی تمام عیار تبدیل کرد.
تابناک گیلان/ هفته گذشته، بازار سرمایه روزهای تلخی را تجربه کرد؛ هرچند افت و خیز و نوسان جزیی از این بازار همیشه بوده، هست و خواهد بود، لیکن برخی تصمیمات نسنجیده از سوی رگلاتور بازار، ابهام در عرضه دارا دوم و رفتار حقوقیها این اصلاح را به ریزشی تمام عیار تبدیل کرد.
دو پاره شدن ساعات معاملات از یک سود و کاهش حد نصاب سرمایه گذاری صندوقهای با درآمد ثابت در سهام به ۵ درصد، کاهش ضریب تعدیل سهام مشتریان همه و همه موجب افزایش عرضه در بازار شد؛ حقوقیهای که فروشنده شدند و حقیقیهای تازه وارد و نابلدی که حیران به صفحه تالار شیشهای سعادت مینگریستند.
در پایان هفته لیکن رگلاتور که اوضاع را مساعد نمیبیند، سیگنالهای مثبتی به بازار مخابره میکند، سقف حدنصاب سرمایه گذاری صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت به ۱۵ درصد افزایش مییابد. محسن خدابخش، مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس از افزایش ضریب تعدیل سهام در حساب تضمین مشتریان اعتباری از ۱۰ درصد به ۲۰ درصد، محمود گودرزی، معاون بازار شرکت بورس نیز از انجام معاملات روز شنبه اول شهریورماه، در یک جلسه معاملاتی خبر میدهد.
در این خصوص گفت و گویی داشتیم با علی دهدشتی از کارشناسان بازار سرمایه و بازارهای جهانی از دلایل آنچه در هفته سراسر خونین بربورس گذشت.
علی دهدشتی با بیان اینکه در ماه های اخیر دلیل افزایش قیمت سهام ارزش جایگزینی شرکت ها بود، ادامه داد: حمایتی که دولت در این مقطع از بازار سرمایه انجام داد بی سابقه و از چند بعد قابل بررسی است و همین موضوع قیمت سهام در بازار سرمایه را رشد داده است.
وی افزود: دولت از طرف، تقاضا را در بازار افزایش داد و از سمت دیگر با وضع قوانینی همچون کاهش نرخ خوراک و مواد اولیه، افزایش نرخ محصول، مباحث مالیاتی و بیمه باعث شد شرکت ها تعدیل مثبت پیدا کنند، علاوه بر آن، فضای رفتاری و هیجانی ناشی از سخنان مسئولان طی چند ماه اخیر، باعث اقبال به بازار سرمایه شد و نوعی اعتمادسازی در کل بازار سرمایه به واسطه این اقدامات ایجاد شد.
دهدشتی خاطرنشان کرد: مهمترین موضوع در بازارهای مالی اعتمادسازی است در حالی که با اتفاقات اخیر و تایید و تکذیب عرضه درا دوم این اعتماد خدشه دار شد و اگر یک بار دیگر عرضه دارا دوم به تعویق بیفتد، ضربه بدی به بازار سرمایه خواهد زد و ممکن است تتمه اعتماد موجود در این بازار از بین ببرد و از دست رفتن این اعتماد از یعنی فراهم کردن زمینه های اصلاح و ریزش های بزرگتر.
وی در پاسخ به این که چرا مدیران بازار سرمایه، بازی خطرناک آزمون و خطا در بورس را پیاده می کنند و دلیل لغو بخشنامه های اخیر چه بوده است، تصریح کرد: دقیقا همزمان با تایید و تکذیب عرضه دارا دوم دو بخشنامه بورسی اجرایی شد، از طرفی برخی فشارها از طرف مجلس و اقتصاددانان بر دولت و سازمان بورس در خصوص اینکه چرا بازار سرمایه با این شیب تند در حال افزایش قیمت هاست، موجب شد عکس العمل مقابل راحت گرفته شود و تصور نمی شد کاهش و ریزش بازار چنین نتایجی داشته باشد.
دهدشتی تاکید کرد: باید توجه کنیم وضعیت کنونی بازار با دورههای قبلی فرق دارد، اکنون با افراد تازه واردی مواجه هستیم که با کوچکترین موضوع می ترسند و قرار گرفتن آنها در صفوف فروش، موجب به وجود آمدن فضای ترس شده و از اصلاح به سقوط های آزاد می رسیم، این خطر بیش از دورههای قبلی اکنون در بازار احساس میشود.
وی ادامه داد: عمده رشد بازار سرمایه ناشی از حمایت دولت بوده لیکن حجم و نحوه صفوف چند روز اخیر به وضوح می توان فهمید که این حمایت اتفاق نیفتاد، لیکن در ادامه متوجه اشتباه خود شده بخشنامه را لغو کردند.
به گفته دهدشتی دولت نگرانی بزرگ دارد و آن این است که اگر بورس بریزد، حجم نقدینگی بزرگ وارد بازارهای رقیب میشود که بسیار خطرناک است، دولت بازار سکه را با بحث مالیاتی سال ۹۸ و بخش مسکن را نیز با مالیات بر املاک خالی کنترل می کند، اگر این نقدینگی از بورس خارج شده وارد بازار دلار شود، به بقیه بازارها آسیب جدی خواهد زد.
وی افزود: معتقدم به دلیل عدم خروج نقدینگی شاهد حمایت مجدد دولت از بازار سرمایه خواهیم بود، لغو این دو بخشنامه بازار را برمی گرداند، ولی ممکن است این اتفاق لزوماً فردا رخ ندهد؛ ضمن آنکه برخی حقوقیها عرضه های سنگین در بازار کرده و معتقدند در این قیمتها باید خارج شد.
دهدشتی با بیان اینکه حمایت این بار باید بسیار قوی باشد، چون شاخص در محدوده بالاتری قرار دارد و خطر سقوط نیز شدیدتر است، تاکید کرد: بازار میتواند مجدداً در روند صعودی قرار گیرد لیکن نه به شدت دفعات گذشته بلکه با شیب آرامتری.
وی در خصوص وضعیت بازارهای جهانی نیز گفت، شاخص دلار در حال تضعیف است که همین موضوع کامودیتی ها را تقویت می کند و از طرفی چین مقداری به بازارها تزریق کرده تا اقتصاد خود را تقویت کند و به همین دلیل، تقاضا برای کامودیتی ها بالا رفته و قیمتها را در سطح جهانی افزایش داده؛ بنابراین، فعلاً وضعیت کامودیتی ها مناسب است و همین موضوع بر سهام کامودیتی محور در بورس ما نیز موثر است.
دهدشتی ادامه داد: باید به این نکته نیز توجه کنیم که کامودیتی محورها لیدر بازار هستند اگر قرار است بازار برگردد باید لیدرها حمایت شوند و هنوز روی این سهام علی رغم تند بودن قیمت ها به دلیل حمایت دولت می توان امیدوار بود.
توصیه بسیار مهم
وی گفت: در شرایط فعلی هر سهامدار جدیدی که میخواهد وارد بازار سرمایه شود، باید با دانش و با پولی که اضافه است و برای نیازهای روزمره به آن احتیاج ندارد، اقدام به سرمایه گذاری در این بازار کند. ریسک بازار در شرایط فعلی بالاست، از طرفی انتخابات آمریکا را پیش روی داریم که میتواند روی بازار سرمایه ما تاثیرگذار باشد.
دهدشتی تاکید کرد: بازار سرمایه بیش از هر زمان دیگری به نرخ دلار و نوسانات آن حساسیت نشان میدهد. در گذشته نوسانات دلار فقط سهام کامودیتی محور را تحت تاثیر قرار میداد، لیکن در شرایط فعلی تغییرات نرخ ارز کل بازار را متاثر می کند انتخابات آمریکا می تواند بر نرخ دلار در ایران موثر باشد و نوسانات نرخ دلار در لحظه بازار سرمایه ما آزمون و خطای بورسی را متاثر می کند، چون شرکت ها نه بر اساس میزان سودآوری بلکه به دلیل ارزش جایگزین ناشی از افزایش نرخ دلار طی ماه های اخیر افزایش قیمت داشتند بنابراین نوسانات نرخ دلار وزنه سنگینی بر پای بازار سرمایه ما خواهد بود.
دیدگاه شما